زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله مهاجرت

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله مهاجرت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مهاجرت
مهاجرت عبارت‌است از جابه‌جایی مردم از مکانی به مکانی دیگر به منظور کار یا زندگی. مردم معمولاً به دلیل دور شدن از شرایط یا عوامل نامساعد دورکننده‌ای مانند فقر، کمبود غذا، بلایای طبیعی، جنگ، بیکاری و کمبود امنیت مهاجرت می‌کنند. دلیل دوم می‌تواند شرایط و عوامل مساعد جذب کننده مانند امکانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر، درآمد بیشتر و مسکن بهتر در مقصد مهاجرت باشد.
اگرچه مهاجرت بشر برای مدت صدها هزار سال وجود داشته و دارد، «مهاجرت» در مفهوم مدرن به حرکت و کوچ افراد از یک ملیت- کشور به کشور دیگر ، که در آنجا شهروند نیستند ، محسوب می‌شود. مهاجرت بطور ضمنی به اقامت درازمدت با مهاجرت اطلاق می‌شود توریستها و بازدید کنندگان موقتی و کوتاه مدت به عنوان مهاجرت شناخته نمی‌شوند. اما با وجود این، مهاجرت فصلی کارگران و نیروی کار (بطور نمونه برای مدت کمتر از یک سال) اغلب به عنوان شکلی از مهاجرت بحساب می‌آیند. میزان جانی مهاجرت ، درشرایط کامل بالا ولی در شرایط مرتبط پایین است.بر طبق آمار تخمینی سازمان ملل متحد در حدود ۱۹۰ میلیون مهاجر بین المللی در سال ۲۰۰۵ وجود داشته‌است، که ۳٪ از کل جمعیت دنیا را شامل می‌شود. ۹۷٪ بقیه جمعیت دنیا در کشورها و محلهایی زندگی می‌کنند که به دنیا آمده‌اند یا به‌طور خانوادگی زندگی کرده‌اند.
عقاید جدید در مورد مهاجرت به توسعه و پیشرفت مربوط می‌شود، مخصوصا در قرن نوزدهم میلادی به ملیت‌ها و کشورهایی با معیارهای مشخص شهروندی پاسپورت وکنترل دائم و مسمتر مرزها وحدود و قانون ملیت وجود داشته‌است.شهروندی و تابعیت یک کشور- ملیت به یک نفر خارجی و بیگانه حق اقامت در آن کشور و منطقه می‌داد ، ولی اقامت بخاطر مهاجرت منوط به شرایط بود که توسط قانون مهاجرت تعیین می‌شود. مهاجرت بدون تایید رسمی می‌تواند طبق این قوانین یک خلاف تلقی بشود، و حتی اگر آن به عنوان خلاف تعریف نشود ، دولتها معمولا برای مهاجرت غیر قانونی بازداشت و حبس تعیین می‌کنند. این ملیت ها- کشورها همچنین مهاجرت را یک مورد سیاسی ، با تعریف وطن و تابعیت اصلی یک ملت را که به عنتوان میراث شراکتی نژادی و یا فرهنگی اصلی بشمار می‌آید ، در بیشتر موارد مهاجرت شرایط نژادی و فرهنگی مختلفی پیدا می‌کند. این مسئله باعث تنش‌های اجتماعی ترس و واهمه از خارجی و برخورد و مقابله با هویت ملی وبومی ، در بسیاری از کشورهای توسعه یافته به حساب می‌آید.
کشورهای مهاجرپذیر نیز از نیروی کار مهاجران نفع می‌برند. بسیاری از کشورهای صنعتی برای گردش اقتصاد خود به نیروی کار ارزان مهاجرین نیاز دارند. مهاجران به ویژه در بخش‌های کشاورزی، ساختمان، رستوران‌داری و هتل‌داری، مراقبت از سالمندان، نظافت و خدمتکاری منازل مشغول به کار هستند. حتی در درون اتحادیه اروپا نیز انجام کار محدودیت‌های اقامتی برای بعضی از کشورها دارد و این امر رسماً به مهاجرت و کار غیرقانونی دامن می‌زند. در واقع در بحث‌های مربوط به مهاجرت غالباً چنین جلوه داده می‌شود که مهاجرین خود را به زور به جوامع مرفه‌تر تحمیل می‌کنند. در این میان نه تنها به علل مهاجرت، که ریشهٔ بسیاری از آنان، مناسبات اقتصادی جهانی است، اشاره نمی‌شود، بلکه در مورد منافع سرشاری که از راه مهاجرت قانونی و غیرقانونی نصیب سوداگران می‌گردد نیز سکوت می‌شود.

 

آمارهای جهانی مهاجرت
آمارهای مهاجرت به افرادی اشاره می‌کند که از یک کشور به به کشور دیگری ، برای مثال ، مهاجران نسل اول، مهاجرت کرده‌اند. در موارد غیر رسمی ، اصطلاحاتی مانند ، «مهاجر»، یا «خارجی» اغلب برای نشان دادن ویژگیهای نژادی و قومی اقلیتهای مهاجران، بدون توجه به محل تولد یا شهروندی آنها استفاده می‌شود.
برطبق «گزارش منشیگری عمومی سازمان مهاجرت بین المللی و توسعه» بیشتر مهاجران بین المللی در کشورهای توسعه یافته دارای درآمد بالا یعنی در حدود ۹۱ میلیون در سال ۲۰۰۵ می‌باشند. کشورهایی که درآمد کم یا کمتر از حد متوسط را دارند ، دارای ۵۱ میلیون مهاجر بین المللی می‌باشند. تعداد کل مهاجران بین المللی در ایالات متحده امریکا در بیشترین حد آن ، یعنی ۳۹ میلیون نفر است . بالاترین درصد مهاجران در نیروی کار و کارگران در کشورهای حوزه خلیج فارس محاسبه شده که ۹۰٪ در امارات متحده عربی، ۸۶٪ در قطر، ۸۲٪ در کویت، ۶۴٪ در عمان که این جریان مهاجرت فقط از کشورهای فقیر به کشورهای ثروتمند نمی‌باشد: در حدود یک سوم مهاجران بین المللی از یک کشور توسعه یافته به کشور دیگری مهاجرت می‌کنند. در اروپا ، فقط لوکزامبورگاین میزان را با ۴۵٪ نیروی کار خارجی دارد. در کشور سویس، ۲۲٪ از نیروی کار از خارجیان تشکیل می‌شود ، اما در کشورهای دیگر اروپایی ، کمتر از ۱۰٪ خارجی هستند (کلمه خارجی معادل کلمه مهاجر نیست). در ۴۱ کشور ، بیش از یک پنجم جمعیت از مهاجران خارجی تشکیل شده‌است.

 

انواع مهاجرت
مهاجرت خارجی، بین کشورها صورت می‌گیرد و مهاجران از کشوری به کشور دیگر مهاجرت می‌کنند در حالی که مهاجرت داخلی جابه‌جایی بین نواحی داخلی یک کشور است. حرکت روزانه مردم از حومه‌ها و شهرک‌های اطراف به داخل شهرهای بزرگ به منظور رفتن به محل کار یا استفاده از خدمات داخل شهرها، نوعی مهاجرت داخلی است که به آن مهاجرت روزانه گفته می‌شود.در این نوع مهاجرت مردم در شب به محل سکونت خود بازمی‌گردند. حرکت کوچ‌نشینان و جابه‌جایی کارگران از شهرها به روستاها در فصل میوه‌چینی، نوع دیگری از مهاجرت داخلی است که به آن مهاجرت فصلی می‌گویند.
پناهندگی نوعی از مهاجرت خارجی است که عوامل دافعه در مبدا؛مردم را مجبور به نقل مکان می‌کند. به عنوان نمونه،تشکیل دولت اسرائیل زمینه ساز پناهندگی بسیاری از فلسطینی‌ها به اردن، مصر، سوریه و لبنان شد. حمله شوروی به افغانستان و جنگ‌های داخلی در آن کشور، باعث پناهندگی افغانها به ایران و پاکستان گردید. خشک‌سالی، قحطی و جنگ‌های داخلی باعث پناهندگی سکنه اتیوپی به کشورهای مجاور شد.
برخی مهاجرت‌های خارجی با هدف دستیابی به منابع طبیعی و ثروت و یا دستمزد و رفاه بیشتر انجام می‌پذیرد که به آن مهاجرت اختیاری گفته می‌شود.در این گونه مهاجرت‌ها کشور مبدا دچار مشکلات اقتصادی است. به عنوان نمونه مهاجرت اروپاییان به آمریکا، استرالیا، کانادا و آفریقا در قرن نوزدهم یک مهاجرت اختیاری است. مهاجرت کارگران ترکیه به آلمان غربی پس از جنگ جهانی دوم، و مهاجرت مردم اتریش، مجارستان،یوگسلاویبه آلمان پس از سال ۱۹۸۹ نیز مهاجرت‌های اختیاری هستند.

 

آثار مهاجرت
طبق برآورد سازمان‌های مدافع حقوق بشر، سالانه بین ۶۰۰ هزار تا ۸۰۰ هزار انسان توسط قاچاقچیان از مرزها عبور داده شده و به فروش می‌رسند که ۸۰ درصد از این افراد دختران و زنان هستند. بسیاری از این افراد به کارهای سیاه و غیرقانونی واداشته می‌شوند، و مورد استثمار و بدرفتاری قرار می‌گیرند.
در وضع قوانین مربوط به مهاجرین، به جای پذیرفتن آنان به عنوان شهروندان جامعه، کنترل آنان به عنوان حاشیه‌نشینان جامعه مد نظر قرار می‌گیرد. به این ترتیب مهاجرین آخرین حلقه‌های زنجیر سلطهٔ قدرتمندان را با هستی خود تنیده می‌بینند و زنان مهاجر رنگ جنسیتی را در شمایل این زنجیر باز می‌شناسند.

 

مهاجرت و زنان
اگرچه زنان نیز مانند مردان، به دلایل مختلفی از جمله دلایل سیاسی، وجود جنگ و یا فرار از فقر و گرسنگی مهاجرت می‌کنند، اما تعداد زیادی از زنان مهاجر هم از نظر اقتصادی به مردان وابسته هستند، و هم قوانین مهاجرت، اقامت آنان را به زندگی با مردان منوط می‌سازد. زنانی که به عنوان همسر، به مردی که ساکن یکی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا است ملحق می‌شود، اجازهٔ اقامت‌اش در صورت جدایی از شوهر لغو می‌شود. به این ترتیب خطر استثمار جنسی و اقتصادی زنان مهاجر به طرز چشمگیری وجود دارد و این زنان در معرض انواع و اقسام تعرضات قرار دارند.
طبق آمار رسمی تعداد زنان مهاجر که در درون مرزهای کشورهای اتحادیه اروپا به کارهای غیرقانونی اشتغال دارند، ۴۴ درصد و آمار زنان بیکار ۱۹ درصد کل زنان مهاجر در این کشورها است. به این ترتیب زنان مهاجر در درون خانواده به علت وابستگی اقامتی به مرد استثمار میشوند، در محیط کار از کمی دستمزد و شرایط دشوار کاری در رنج‌اند، و در جامعه به عنوان زن مهاجر در مقابل سیاست‌ها و اعمال خشونت‌آمیز نژادپرستانه قرار دارند.

 

علل مهاجرت
تئوریهای سنتی مهاجرت بین موارد «عوامل رانده شدن» و عوامل جذب وکشش«تفاوت و تمایز قائل می‌شوند که عوامل راندن و رانده شدن در وهله اول به تحریک و انگیزش افراد برای مهاجرت از کشور مبدا باعث می‌شود. این موارد مانند مهاجرت اقتصادی یا کاری (معمولا مهاجرت نیروی کار)، تفاوتهایی در میزان و سطح دستمزدها عوامل مهم و تعیین کننده هستند. افراد فقیر از کشورهای کمتر توسعه یافته یا در حال رشد»می توانند" استانداردهای بالای زندگی در کشورهای توسعه یافته بیش از کشور اصلی خود داشته باشند.فرار از فقر و نداری یک عامل سنتی رانده شدن، فراهم وموجود بودن استخدام |شغل به عامل جذب کنندگی و کشش مربوط می‌شود. مهاجران می‌خواهند که مبالغی به افراد خانواده و فامبل خود بفرستند. بلایای طبیعی می‌تواند جریان مهاجرت ناشی از فقر ونداری را شدت بخشد. این نوع از مهاجرت ممکن است در کشور مقصد مهاجرت غیرقانونیباشد (مهاجرت از این نوع می‌تواند در بعضی از کشورها غیرقانونی تلقی شود ولی یک مورد خلاف نمی‌باشد).
مهاجرت و مهاجرت به کشورهای دیگر بعضی وقتها در شکل کنترات و قرارداد استخدام می‌باشد: کارمندان اتحادیه‌های چند ملیتی ، بین المللی تشکیلات غیر دولتی و سرویسهای دیپلماتیک می‌توانند در مناطق و کشورهای فرادریایی کار کنند. آنها اغلب به عنوان «افراد مقیم خارج» ملاحضه می‌شوند و شرایط آنها برای استخدام همانند یا بهتر از افراد بومی است که در کشور میزبان برای کار(برای کار مشابه) درخواست می‌کنند.
برای بعضی از مهاجران، آموزش یک عامل جذب و کشش اولیه (توجه کنید که دانشجویان با ویزای محدود ]اغلب به عنوان مهاجر ان تعریف نمی‌شوند.مهاجران)بازنشستهاز کشورهای ثروتمند به کشورهای با هزینه‌های پایین با آب وهوایبهتر ومناسب تر ، نیز نوع جدیدی از مهاجرت بین المللی است. یک مثال از مهاجرت به شهروندان بازنشسته بریتانیایی| انگلیسی به اسپانیا است. بعضی از مهاجران علائق خود را به اقامت در کشوری با دلایل مربوط به فرهنگ یا بهداشت تعیین می‌کنند ، که افراد جوان از کشورهای توسعه یافته و پیشرفته برای ابراز علایق و عقاید خود و بیان آنها در مقابل موسسات یا بخاطر احتیاجات و نیازهای خود مستقیما به محیط‌های فرهنگی دیگر مهاجرت می‌کنند.
عوامل راندن غیر اقتصادی شاملتعقیب (مسائل مذهبی یا موارد دیگر)، گاهی سوء استفاده،زورگویی و ارعاب،تصفیه نژادی و حتی قتل عام بخاطرافرادگرایی و رادیکالیسم و در خطر بودن افراد غیر نظامی در حین جنگ، حرکتهای سیاسی که بطور سنتی هجوم پناهندگان رابرای فرار از دیکتاتوریسم برای مثال می‌باشند.
بعضی مهاجرت‌ها بخاطر دلایل شخصی هست ، براساس روابط بین اشخاص| روابط فیمابین(برای مثال بودن با خانواده یا رسیدن به شخص مورد علاقه). در موارد کمی ، یک نفر به کشور جدیدی در فرم انتقال وطن پرستی دوری و فرار از دادگاه کیفری(برای مثال اجتناب از بازداشت که (یک مورد منفی) برای حرکت و اقدام شخصی است.

 

موانع مهاجرت
موانع مهاجرت فقط مسائل قانونی نیستند بلکه موارد طبیعی هم خیلی نیرومند هستند. مهاجران هنگام ترک کشورشان باید خیلی چیزهای مورد علاقه را از قبیل : خانواده، دوستان، شبکه حمایتی، و فرهنگ خود راهم ترک گویند.آنها همچنین باید دارایی‌های خود را به مقدار زیاد به پول نقد تبدیل کنند که خرج مسافرت ومهاجرت خود را تامین کنند. وقتی که آنها به کشور جدید می‌رسند با خیلی چیزهای غیرمطمئن و پیش بینی نشده مانند پیدا کردن کار، محلی برای زندگی کردن، قوانین جدید، الگوهای فرهنگی جدید ، مسائل مربوط به لهجه زبانی، احتمالا راشیسم و نژادگرایی و سایر رفتارهای مخالف خود و خانواده خود مواجه می‌شوند. این موانع مهاجرت بین المللی را محدود می‌کنند ، سناریوهایی در مورد مهاجرت جمعیت به «به صورت انبوه» به قاره‌های دیگر ، ایجاد و افزایش مشکلات جمعیت انبوه ، و مشکلاتی ایجاد شده توسط آنها برای سرویس‌ها و ساختار داخلی جامعه جدید و این محدودیتهای اسکان و ناتورالیسم موانعی در سر راه مهاجرت بیشتر می‌باشند.

 

تفاوت برداشت‌ها و انتظارات از مهاجرت
مهاجرت یک مورد سیاسی ودر بعضی از کشورها یک مورد مهم و عمده سیاسی هم هست. مخالفت با مهاجرت عموما بیشتر از حمایت از آن مرسوم است، اما آن با بعضی از علائق اقتصادی و مالی تحت تاثیر قرار می‌گیرد.
دو بحث ومورد ارائه شده در مورد حمایت از مهاجرت موارد اقتصادی هستند که معمولا مربوط به تامین نیروی کار ، ومورد بحث فرهنگی تقاضا برای ارزش گذاری به ترکیب فرهنگی است. چهار موضوع ومفهوم ضد مهاجرت ساده هستند. وواهمه از خارجیان موارد اقتصادی (هزینه‌های مهاجرت و رقابت نیروی کار در بازار) موارد محیطی (مشکلات رشد جمعیت) و (مخصوصا در اروپا) مشکلات هویت ملی و طبیعت ملیت-کشور به نوبه خود می‌باشند.
حمایت برای مرزهای ۱۰۰٪ باز فقط مخصوص عده بسیار کمی است. بعضی از بازارهای آزاد آزادی و لیبرالیستها عقیده دارند که مهاجرت آزاد | آزاد نیروی کار بایستی هیچ محدو.دیتی در مهاجرت نداشته باشد، چون در طولانی مدت عقیده جدید جهانی شدن را تقویت می‌کند. همچنین گروههایی وجود دارند که مخالف کنترل مرزها به دلایل ایدئولوژیکی و زمینه‌های بشردوستانه هستند- آنها باور دارند که مردم کشورهای فقیر باید بتوانند به کشورهای ثروتمند بروند تا از استانداردهای بالای زندگی و درآمد استفاده کنند.
حمایت خیلی محدود برای مهاجرت افزایش یافته نیروی کار از طرف اقتصاد دانان و بعضی از علائق اقتصادی در کشورهای پیشرفته ارائه می‌شود. اگرچه اتحادیه‌های چند ملیتی به حرکتها و نقل مکانهای زیاد برای تامین کادر حرفه‌ای نیاز دارند ، ولی آنها ضرورتا استفاده کننده اصلی از نیروی کار مهاجران نیستند. شغلها و تجارتهای متوسط و کوچک (رستورانها، مزارع) ممکن است به نیروی کار با دستمزد کم متکی باشند. در بخشهای مخصوص ، یک تالاری برای مهاجرانی است که فرم سیستم گرین کارتارائه می‌کند که با فراهم کردن شرایط خاص هجوم نیروی کار را محدود می‌کند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   20 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مهاجرت

دانلود مقاله گاو ودامپروری

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله گاو ودامپروری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

گاو ودامپروری
زایمان و اولین ماه بعد از زایمان دوره بحرانی گاوهای شیری می باشد بنابراین مدیریت صحیح گاوهای خشک نقش مهمی در کنترل بیماریهای متابولیکی در زایمان یا دوره نزدیک به زایمان را بر عهده دارد، مسائل عمده بوجود آورنده این اختلالات متابولیکی که با یکدیگر در ارتباط هستند از مسائل مدیریتی تغذیه ناشی می گردند.

 

اختلالات عمده متابولیکی در گاوها تازه زا عبارتند از:

 

1- تب شیر
2- ادم یا خیز پستانی
3- کتوزیس
4- سندرم کبد چرب
5- جفت ماندگی
6- جابجایی شیردان
7- اسیدوزیس
8- لنگش (Laminitis)

 

تب شیر:
تب شیر یا فلج ناشی از زایمان یکی از اختلالات متابولیکی معمول در دوره زایمان می باشد منظور از بیماری تب شیر داشتن تب واقعی نیست. بروز تب شیر در گاو با سن دا م مرتبط می باشد و اکثراً در گاوهای پر تولید با سن بالا دیده می شود. در حدود 75 % از موارد بروز تب شیر 24 ساعت و حدود 5% آن 48 ساعت بعد از زایمان روی می دهد.

 

علایم عمومی بروز تب شیر:
- از دست دادن اشتها
- عدم فعالیت دستگاه گوارش
- سرد شدن گوشها و خشک شدن پوزه
علایم اختصاصی بروز تب شیر:
- عدم تعادل حین راه رفتن
- زمین گیر شدن گاو که این حالت در سه مرحله انجام می گیرد:
- ایستادن همراه با لرزش
- افتادن روی سینه
- افتادن روی پهلو و بی اعتنا بودن به تحریکات محیطی
تغییرات عمده در خون گاو مبتلا به تب شیر شامل کاهش سطح کلسیم خون است, حد طبیعی کلسیم در خون گاوهای خشک 8- 10 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون می باشد، که این مقدار در حین زایمان به کمتر از 8 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون می رسد. در گاو مبتلا به تب شیر سطح کلسیم خون به ترتیب در سه مرحله ذکر شده به 5/6, 5/5 و 5/4 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون کاهش می یابد که این کاهش سطح کلسیم خون همراه با کاهش فسفر و افزایش سطوح پتاسیم و منیزیم خون می باشد.
سطوح کلسیم خون در گاوهای مبتلا به تب شیربه ترتیب شامل موارد ذیل می باشد:
گاو با شیر دهی طبیعی 4/8 – 2/10 mg/dl
زایمان طبیعی 8/6 – 6/8 mg/dl
بروز تب شیر خفیف 5/7 –9/4 mg/dl
بروز تب شیر متوسط 8/6 –2/4 mg/dl
بروز تب شیر شدید 7/5 –5/3 mg/dl
علل بروز تب شیر:
تب شیر در اثر خروج کلسیم از طریق شیر بعد زایمان همراه با ناتوانی گاو در متعادل نگه داشتن سطح کلسیم خون روی می دهد. ناتوانی گاو نسبت به تغییر متابولیسم کلسیم احتمالاً در اثر عدم تعادل کلسیم, فسفر و منیزیم و افزایش سطح پتاسیم ایجاد می شود بطور کلی تب شیر با تعادل آنیونها و کاتیونها در ارتباط می باشد. گاو شیری کلسیم مورد نیاز خود را از دو منبع تامین می نماید: استخوان و جذب کلسیم از دستگاه گوارش.
در بدن تعادل کلسیم توسط هورمون پاراتیروئید تنظیم می گردد و کاهش سطح کلسیم خون باعث آزاد سازی این هورمون می شود، اثرات عمده این هورمون حرکت کلسیم از استخوان به طرف خون است. آزادسازی هورمون پاراتیروئید در گاو مبتلا به کمبود کلسیم موجب تحریک 1و25 دی هیدروکسی (ویتامین D ) می شود که باعث افزایش جذب کلسیم در روده کوچک میگردد. فرم فعال ویتامین D در گاو مبتلا به تب شیر افزایش می یابد ولی تأخیر در پاسخ به افزایش این ویتامین مانع تأثیر مناسب آن می گردد.
درمان:
روش مناسب برای درمان بیماری تب شیر تزریق وریدی محلول گلوکونات کلسیم می باشد. از دیگر روشها می توان تجویز خوراکی 100 گرم کلرید آمونیوم بمدت 204 روز و یا بلوسهای حاوی کلسیم بالا ( gr75) هشت ساعت قبل از زایمان را نام برد. گاوهایی که به درمان جواب مثبت نمی دهند می توان 800-700 گرم Epsom یا سولفات دومنیزی محلول در آب را به گاو داد تا علاوه بر تأمین منیزیم، سموم موجود در روده را نیز دفع نماید.
پیشگیری:
راه سنتی پیشگیری از بیماری تب شیر شامل محدود نمودن مصرف کلسیم در دوره خشکی گاو می باشد تا اینکه گاوها نسبت به کمبود کلسیم سازگاری یافته و توانایی مناسبی در پاسخ به احتیاجات بالای کلسیم در اوایل شیر دهی داشته باشند. بنابراین گاوهایی که در دوره خشکی با جیره های محدود از نظر کلسیم و فسفر تغذیه شده اند استخوانها و روده کوچک آنها نسبت به تحریک هورمون پاراتیروئید و ویتامین D پاسخ مناسبی میدهد.
جهت محدود کردن مصرف کلسیم در دوره خشکی از راههای زیر می توان استفاده نمود.
- کاهش مصرف کلسیم به 50 گرم در روز (کمتر از 5/0%جیره)
- کاهش مصرف فسفر به gr 45در روز (کمتر از 35/0%)
تغذیه با علوفه هایی خشبی داراى کلسیم بالا از قبیل یونجه خشک و سیلاژ در دوره خشکی گاوها باید محدودتر گردد و بخشی از یونجه جیره غذایی با گراسها یا سیلاژ جایگزین شود تا بدین ترتیب با محدود نمودن مصرف کلسیم در دوره خشکی حدالمقدور از بروز تب شیر جلوگیری نمائیم.
استفاده از مکمل نمکهای آنیونی در جیره گاوهای خشک روش موثر دیگر در پیشگیری از بروز بیماری تب شیر می باشد. نمکهای آنیونی با افزایش آزادسازی کلسیم از استخوانهابروز تب شیر را کاهش می دهند همچنین نمکهای آنیونی در جیره های با سطوح کلسیم بالا نیز موثر می باشند(150 گرم در روز).
باید توجه نمود، زمانی که سطح کلسیم جیره پایین است از نمکهای آنیونی نباید استفاده گردد بنابراین آگاهی از ترکیبات جیره غذایی بویژه علوفه ها از نظر مواد معدنی اهمیت بسیار زیادی دارد. pH ادرار با تغییرات حالت اسیدی پایه تحت تأثیر قرار می گیرد. بنابراین دامداران با کنترل نمودن pH ادرار در تعیین میزان استفاده مناسب از نمکهای آنیونی در جیره های گاوهای شیری می توانند استفاده کنند.

 

کتوزیس:
این اختلال متابولیکی در نتیجه عدم تغذیه مناسب بویژه از لحاظ انزژی در اوایل شیر دهی روی میدهد. با کاهش تدریجی سطح گلوکز خون ذخایر بدنی مورد استفاده قرار می گیرد و معمولاً 10 روز تا 6 هفته بعد از زایمان در اوایل شیردهی گاوهای پرتولید مبتلا به کتوزیس تحت کلینیکی یا کتوزیس اولیه می شوند.
مسائل دیگری نظیر جفت ماندگی، جابجائی شیردان از عوامل مستعد کننده کتوزیس هستند.

 

علائم بروز کتوزیس:
- کاهش اشتها بویژه در جهت مصرف غلات
- عدم فعالیت شکمبه
- کاهش وزن
- کاهش تولید شیر
دو تغییر عمده که در بیماری کتوزیس روی میدهد کاهش سطح گلوکز خون و افزایش سطح کتون بادیهای خون است سطح نرمال گلوکز خون در گاوهای شیری در حدود 50 میلی گرم در دسی لیتر خون است.

blood components of normal and ketotic cow
ketotic normal blood
28 52 Glucose
42 3 Kerones
plasma
32 3 NEFA
8 14 Triglycerides

 

تشخیص:
آزمایشاتی جهت کنترل سطوح کتونها در شیر و ادرار وجود دارد. شیر گاو در حدود نصف سطح کتون بادیهای خون را دارد در حالیکه سطح کتون بادیهای ادرار چهار بار از سطح کتون بادیهای خون بیشتر است.
آزمایش ادرار جهت تشخیص وجود کتون بادیها در بسیاری از گاوها در اوایل شیر دهی مثبت می باشد که نیازی هم به درمان ندارد بهر صورت نتیجه منفی آزمایش نمایانگر عدم بروز کتوزیس می باشد آزمایش شیر دقیق تر نتیجه تعیین کتوزیس را می دهد.
درمان:
در تمام روشهای درمانی کتوزیس هدف افزایش سطح گلوکز خون و کاهش آزاد سازی ذخایر بدنی می باشد.
تزریق وریدی گلوکز:
این روش سریعترین راه برای رساندن گلوکز به بدن گاو می باشد و ظاهراً استفاده از تزریق گلوکز درمان قطعی می باشد.
استفاده از هورمون:
گلوکوکورتیکوئیدها(کورتیزون) موجب تولید گلوکز از بافتهای پروتئین می گردد, هچنن استفاده از ACTH (هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک ) ترشح گلوکوکورتیکوئید را تحریک می نماید.
استفاده از قندهای خوراکی:
پروپیونات سدیم و پروپیلن گلیکول دو قند خوراکی می باشد که در کبد گاو برای تولید قند ها بکار می رود این مواد را می توا ن یا از طریق خوراک یا بطور آشامیدنی به میزان 250- 450 گرم در روز بدنبال درمان با گلوکز یا هورمون بکار می روند.
پیشگیری:
- جلوگیری از افزایش وزن در گاوها ی شیری در اواخر شیردهی یا دوره خشکی، افزایش وزن علاوه بر کاهش اشتها در گاوهای تازه زا امکان بروز مشکلات مربوط به کبد چرب را افزایش می دهد. بنابراین امتیاز بدنی گاو در زایمان باید بین 3- 5/3 باشد.
- تغذیه با 4/2 کیلوگرم غلات به ازای هر گاو در اواخر آبستنی (3 هفته قبل از زایمان ).
- افزایش مصرف انرژی بعد از زایمان با استفاده از تعلیف یونجه مرغوب.
- استفاده از جیره مخلوط و در صورت عدم امکان محدود نمودن به 2- 4 کیلو گرم غلات در هر وعده غذایی.
- کاربرد نیاسین، به مقدار 6 گرم در روز 2-10 روز که 2 هفته قبل اززایمان باید آغاز گردد.
سندرم کبد چرب:
در اوایل شیردهی اغلب گاوهای شیری در تعادل منفی انرژی هستند که این حالت منجر به تجزیه چربی ذخایر بدنی و افزایش سطوح اسید های چرب غیر اشباع NEFA در خون می گردد وقتی اسید های چرب در خون افزایش می یابد کبد شروع به افزیش ذخایر اسید های چرب آزاد نموده و اسید های چرب آزاد در کبد به تری گلیسیرید ها تبدبل می گردد. عارضه سندرم کبد چرب معمولاً در گاوهای شیری چاق چند روز قبل از زایمان روی می دهد.
علایم:
نشانه های این اختلال متابولیکی مشابه بیماری کتوزیس می باشد، این سندرم معمولاً با سایر اختلالات متابولیکی مانند تب شیر، کتوزیس و ورم پستان مشابه بوده و در کل با اختلال در اشتها و افسردگی دام نمایان می شود .
درمان:
گاوهای مبتلا به سندرم کبد چرب نسبت به درمان جواب نمی دهند معمولاً روشهای درمانی این بیماری با روشهای درمانی کتوزیس مشابه است مثل تزریق داخل وریدی گلوکز. در بیشتر موارد درمان اقتصادی نبوده و حذف گاو مناسب ترین راه است.
پیشگیری:
مناسب ترین راه پیشگیری از بروز سندرم کبد چرب, مدیریت تغذیه ای صحیح و جلوگیری از آزادسازی اسید های چرب جهت به حداقل رساندن تعادل منفی انرژی بخصوص در اوایل شیر دهی می باشد.
وضعیت بدنی گاوها در اواخر شیر دهی و دوره خشک باید تحت کنترل قرار گرفته و از نظر وزن بدن در حد متعادل باشند معمولاً وضعیت بدنی گاوها در دوره خشکی باید در محدوده 5/0 ± متغیر باشد.

 

جفت ماندگی:
جفت ماندگی معمولاً مربوط به ناتوانی در جدا شدن جفت از جداره رحم می باشد. در گاوهای سالم و نرمال جفت طی یک ساعت یا اندکی بیشتر بعد زایمان از رحم خارج می شود. جفت ماندگی به حالتی اطلاق می شود که جفت 12 ساعت بعد از زایمان خارج نشود. مشکل جفت ماندگی بیشتر در تلیسه ها در شکم اول و گاوهای مسن معمول می باشد. همچنین در زایمانهای نادر دو قلو نیز جفت ماندگی ملاحظه میگردد.
علل جفت ماندگی:
1- چسبیدن جفت به جدار رحم که با کاهش وزن بدن مرتبط می باشد. اتصال جفت با رحم در ماههای آخر آبستنی سست تر گردیده و این عمل در 5 روز قبل از زایمان با ترشح هورمون استروژن انجام می گیرد. بنابراین گاوی که پنج روز دیر تر یا زودتر از موعد مقرر وضع حمل نماید احتمال بروز جفت ماندگی افزایش می یابد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله گاو ودامپروری

دانلود مقاله اتوکد

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله اتوکد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

اتوکد (به انگلیسی: AutoCad) نام نرم‌افزاری است که برای ترسیم نقشه‌های مهندسی و صنعتی به کار میرود.
این نرم افزار از محصولات شرکت آمریکایی اتودسک است. کاربران اتوکد امکان استفاده از محیطهای دو و سه بعدی را دارند.
مقدمه
امروزه لازم است طرح‎های صنعتی با دقت و سرعت انجام گیرد. برا ی جامه عمل پوشاندن به این هدف، کامپیوتر نقش اساسی را ایفا می‎کند.
دراین راستا نرم‎افزارهای بسیاری در زمینه طراحی مهندسی به کمک کامپیوتر عرضه شده‎اند و یکی از این نرم‎افزارها AUTO CAD می‎باشد.
اتوکد یک بسته نرم افزاری، برای طراحی با کامپیوتر می‎باشد. این برنامه که آن را CAD (Computer Aided Design )، به معنای طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر نیز می نامند، قادر به ترسیم طرح‎های دو بعدی و سه بعدی می‎باشد و توسط آن می‎توان مدلسازی نمود.
استقبال از این برنامه درحدی است که بالغ بر هشتاد درصد بازار نرم افزارهای طراحی به نرم افزار AUTO CAD اختصاص دارد. با این حساب می‎توانAUTO CAD را یکه تاز میدان طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر دانست.
اکثر مشاغل می‎توانند از نرم افزار اتوکد بهره ببرند که به برخی از آنها اشاره می‎شود:
- انواع ترسیمات ساختمانی شامل پلانها و برشها
- طراحی داخلی
- طراحی قطعات صنعتی
- تهیه فلوچارت و دیاگرام‎ها
- ترسیم نمودار
- کاربرد در ترسیمات مهندسی برق- الکترونیک- شیمی – مکانیک و…
- طراحی نور پردازی صحنه‎ها
- ترسیمات هنری
- کارهای تبلیغاتی
دوره مذکور در دو قسمت: اتوکد(1) درخصوص آشنایی با نرم‎افزار و ترسیمات دو بعدی و اتوکد(2) در رابطه ترسیمات سه بعدی و نورپردازی نهیه گردیده است.
امید است همکاران گرامی با طی این دوره ها، در انجام فعالیتهای پژوهشی دانشگاه و راهنمایی دانشجویان علی الخصوص دانشجویان رشته‎های فنی موفقیت های چشمگیری داشته باشند.
به ندرت می توان شغلی را نام برد که به نوعی با علم طراحی در ارتباط نباشد .
AutoCAD یک برنامه طراحی به کمک کامپیوتر می باشد که توسط شرکت Auto desk
عرضه شده است. این برنامه قادر به ترسیم طرحهای دو بعدی وسه بعدی بوده وساخت
مدلهای پیشرفته از جمله مزایای این نرم افزار محسوب می شود . مهندسین معمار/ مهندسین
طراحی صنعتی/ مهندسین ساختمان و نقشه کشها از جمله کسانی هستند که به طور گسترده با
این نرم افزار سروکار دارند.
برای اجرای این فرمان حرف H را در خط فرمان command تایپ می کنیم .

 


اتوکد انواع گوناگونی فرمان دارد . فارغ از دسته بندی های انجام شده و قابل رویت کاربران مثل دستورات ویرایشی یا ترسیمی و ..اتوکد فرمانها را با توّجه به نوع عملکردشان دسته بندی میکند . فرمانهای شفاف یا فرمانهایی که قابلیّت Noun verb Selection را میتوانند دارا باشند از این دسته هستند .. در ادامه مطلب بیشتر با این دسته از فرمانها آشنا خواهیم شد .
فرمانهایی که Noun verb Selection را پشتیبانی میکنند .
نکته مهّم : در این مجال هر جا از لفظ فرمانهای Noun Verb Selection استفاده شد به مفهوم این است که فرمانهایی که این روش انتخاب را پشتیبانی میکنند .
فرمانها در اتوکد انواع گوناگونی دارند و این تنوّع خود میتواند با توّجه به ذات عملکرد آنها باشد . برای نمونه ما در اتوکد یک سری دستور داریم نظیر دستور جابه جایی(Move) یا همتا سازی (Copy) و ... همه این فرمانها در قسمتی از مرحله اجرایشان از ما میخواهند که موضوعاتی را برای اعمال تغییرات انتخاب نماییم . در مورد بسیاری از این دستورها ویرایشی بودن فرامین میتواند یک شاخصّ باشد برای تمیز دادن اینگونه دستورات از سایر دستورات کد. این فرمانها معمولاً در مرحله اوّل اجرایشان از ما میخواهند که موضوعاتی را مشخّص نماییم تا عمل مورد نظر روی آن موضوع یا موضوعات اعمال شود، خب اگر ابتدا و قبل از اجرای فرمانها مذکور (وقتی که هیچ فرمانی در حال اجرا نیست ) شما موضوعات را انتخاب نمایید و بعد به هر روشی این دستورات را اجرا نمایید ، اتوکد دیگر از شما نمیپرسد که موضوعات را انتخاب کن و موضوعات انتخاب شده را به عنوان مجموعه انتخابی شما (Your Selection Set) برای اعمال تغییرات در نظر میگیرد و به مرحله بعدی فرمان میرود به فرمانهایی که موضوعات انتخاب شده قبل از اجرایشان را به عنوان مجموعه انتخابی شما در نظر میگیرند فرمانهای با قابلیّت پشتیبانی از متد یا روش Noun verb/Selection گفته میشود . البتّه اینکه اتوکد به متد یا روش این فرمانها عمل نمایید ارتباط مستقیمی با یک متغییر محیطی به نام Pick First دارد .
اگر مقدار این متغییر 1 باشد ، اتوکد به این روش احترام میگذارد و اگر این مقدار متغییر 0 باشد اتوکد به روش فوق الذّکر یعنی Noun Verb Selection عمل نمیکند و جسم یا اجسام انتخاب شده قبل از اجرای فرمانها به عنوان مجموعه انتخابی شما در نظر نگرفته و با اجرای فرمان به شما میگوید موضوعاتی را انتخاب کن . (همان پیام معروف و نام آشنا Select Objects - برای اطلاعات بیشتر مراجع شود به برگه مقالات اتوکد ، سری مبحث انتخاب در 5 قسمت )
البتّه در زبانه Selection فرمان Option کادر تنظیمی وجود دارد که برای کاربر مقدار متغییر Pick First را تعیین میکند . با توّجه به اینکه در مقالات اتوکد و در مقاله ای با نام زبانه Selection ، دستور تنظیمات راجع به این گزینه و زبانه توضیحات مبسوطی داده ام ،امّا با این حال در اینجا اشاره ای کوتاه به این تنظیمم میکنم. اگر این کادر تنطیمی در حالت انتخاب باشد مقدار متغییر 1 در نظر گرفته شده و اتوکد به متد Noun verb/Selection احترام گذاشته و آنرا روش جاری (Current) خود در مواجه با انتخابهای پیش از دستورات با خاصیّت فوق در نظر میگیرد . امّا اگر این کادر تنظیمی (Check Box) علامت نداشته باشد این متد اجرا نشده و در واقع متغییر را 0 مقدار دهی میکند .
نکته – توّجه داشته باشید که فرقی نمیکند از کجا مقدار این متغییر را مشخص نمایید . چه از طریق وارد کردن مقداری برای متغییر محیطی Pick First ، از خط فرمان چه در زبانه Selection فرمان Option با انتخاب یا عدم انتخاب کادر تنظیمی Noun verb/Selection . مقدار پیش فرض این متغییر در اتوکد 1 است ، یعن ابتد به ساکن اتوکد این متد را روش جاری میداند ، ضمن اینکه اگر مقدار جدید به آن بدهیم این تغییر در این متغییر در رجیستری برنامه ثبت شده و با هر بار اجرا شدن برنامه اتوکد مقدار آخری که به این متغییر داد ه شد ه است و آن لحاظ و بارگذاری میگردد .
انتخاب و کلیدهای Shift+Space در اتوکد ورژنهای بالا
برخی اوقات پیش می آید که تصمیم دارید که یک موضوع را در یک محوطه شلوغ نقشه انتخاب کنید ، حتّی با بزرگنمایی هم Zoomکار شما سهل نمیشود .در این حالات به راحتی میتوانید کلید Shift + Space را پایین نگاه داشته و روی قسمت شلوغ ترسیمتان تک کلیک کنید ،یا میتوانید ابتدا کلید Shift را پایین نگاه داشته بعد از آن کلید Spaceرا پایین نگه دارید و شروع کنید به زدن متوالی این کلید یعنی کلید Space .به راحتی شماخواهید دید که موضوعات یکی پس از دیگری انتخاب شده و با Space بعدی از حالت انتخاب خارج میشوند و این مسئله تا انتخاب موضوع مورد نظر شما ادامه دارد .البتّه میتوانید که کلید Shift و Space را پایین نگاه داشته و با Mouse روی آن قسمت از نقشه که دنبال انتخاب موضوع خاصّی هستید کلیک کنید و با هر کلیک یک موضوع انتخاب و موضوعی که در حالت انتخاب بوده از حالت انتخاب خارج میگردد . البتّه ممکن است که به روش تمام صفحه کلیدی نتوانید این گونه انتخاب را انجام دهید که دلیلش تغییر یک تنظیم است . میتوانید مقاله ای در دو صفحه و با حجم حدود 65 کیلوبایت را بخوانید در این زمینه که به فرمت PDF تهیّه شده است . برای دانلود مقاله با عنوان انتخاب تکی و مکرر در اتوکد با کلیدهای Shift+Space روی لینک دانلود آن در ذیل کلیک کنید . با توّجه به اینکه در ویرایشهای قبلی اتوکد اینگونه انتخابها در نواحی شلوغ صفحّه با پایین نگه داشتن کلید Ctrl و کلیک در ناحیه شلوغ انجام میشد ، خواندن این مقاله کوتاه را به کاربران قدیمی اتوکد توصیه میکنم .

 

متون دور منحنی - آموزش فرمانهای منوی اکسپرس

 

منوی اکسپرس :
سعی میکنم که به صورت متوالی و در هر روز یا یک روز در میان ، یک گزینه از منوی Express را کاربردی است در این قسمت توضیح دهم . برای اینکار شما نیاز دارید از اتوکد 2004 به بالا استفاده کنید . و یا هنگام نصب اتوکد دستور نصب این منو را صادر کنید و یا آنرا فراخوانی کنید . به هر روی چون این منو تنظیمات و دستوراتش بیشتر به کاربران حرفه ای اتوکد کمک میکند ، راجع به مفاهیمی نظیر وجود این منو در ورژنهای قدیمی تر از 2004 یا نحوه بار گذاری یا فراخوانی این منو توضیحی نمیدهم ، مگر اینکه کسی بخواهد و بپرسد . اگر در این مورد سئوالی داشتید ، میتوانید به پست الکترونیکی من در دامنه سایت ایرانکــد ، ایمیل زده و مطح کنید . ایمیل نگارنده : Roozbeh@IranCad.com
و امّا اولیّن گزینه مورد بحث ما از منوی Express .
دستور Arc Text :
برای شما پیش نیامده است که بخواهید متنی را در اتوکد به صورت منحنی منتشر کنید . مثلاً بالای یک کمان . این امکان در فرمانهای تولید و ورود متن وجود ندارد . امّا اگر به منوی Express سری بزنید و از زیر منوی Text ،گزینه Arc Aligned Text را کلیک کنید ، اتوکد از شما یک سئوال میپرسد ، با شکل زیر :
Select an Arc or an ArcAlignedText
که معنایش این است که :
یک کمان یا کمانی که میخواهی متنت با آن هم تراز شود ، انتخاب کن . پاسخ فقط میتواند انتخاب یک کمان باشد . پس از اینکه اینکار را انجام دادید ، آنگاه فرمان به شما یک Dialog Box یا پنجره گفتگویی میدهد ، که مانند یک ویرایشگر متن است و شما در آن میتوانید تنظیمات عمومی متن اعم از نوع قلم (Font Type) ، یا سایز(اندازه قلم) کاراکترها (Font Size) ضخامت (Bold) و بسیاری دیگر از تنظیمات عام مربوطه به متن را درست مانند برنامه Word ، را انجام دهید.
نکته – توّجه کنید اگر تصمیم دارید که متنی کمانی شکل داشته باشید ، مثلاً در بالای صفحه ، و برای آن کمانی ندارید ، ابتدا کمان را با دستور Arc با مختصات و مشخصّات معلوم رسم کنید و پس از اجرای دستور فوق از منوی Express ، کمان را حذف کنید .
امّا در قسمت بالایی پایینی این پنجره گفتگویی یا Dialog Box ، تنظیماتی مربوط به دستورات داخلی اتوکد دارد ، نظیر فاصله بین کاراکترها از کمان (offset From arc) یا ارتفاع فونتها (Text Height) و .. که چندان پیچیده نیست . و تنظیماتی نظیر اینکه متن در داخل یا خارج کمان قرار گیرد . یا مثلاً تنظیماتی درباره اینکه متن به صورت اتوماتیک با کمان Fit شود یا اینکه خود شما فاصله بین کاراکترها را تأیین میکنید و ...........

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اتوکد

دانلود مقاله زن از منظر اسلام

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله زن از منظر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

زن از منظر اسلام

 

در الدر المنثوراست که بیهقی از اسما بنت‏یزیدانصاری روایت کرده که نزدرسول خدا(ص)شده در حالی که آن جناب در بین اصحابش قرار داشت، اسماعرضه داشت: پدر و مادرم فدایت باد، من از طرف زنان خدمت‏شما آمده‏ام، یا رسول الله‏جانم به فدایت بدان که هیچ زنی‏در شرق و غرب از آمدن من به نزد تو خبردار نشده، مگر آن که نظریه‏اش
............................................ (1)الدر المنثور ج 2 ص 153.
مثل همین نظریه‏ای است که من عرض می‏کنم.
خدای تعالی تو را به حق مبعوث کرد به سوی مردان و زنان(عالم)وما به تو ایمان‏آوردیم، و به معبود تو که تو را فرستاده نیز ایمان آوردیم، و ما طایفه زنان محصوردر چهار دیواری‏خانه‏ها، و تحت‏سیطره مردان هستیم، و در عین حال پایه و اساس خانه و زندگی شما مردانیم‏این مائیم‏که شهوات شما را بر می‏آوریم، و به فرزندان شما حامله می‏شویم، و اما شمامردان در دین اسلام برتری‏هایی بر ما یافته‏اید،شما به نمازهای جمعه، و جماعت و به عیادت‏بیماران، و به تشییع جنازه می‏روید، همه‏ساله می‏توانید پشت‏سر هم به‏حج بروید، و از همه‏اینها ارزنده‏تر این که شما مردان می‏توانید در راه خدا جهاد کنید، و چون شما به سوی حج و یاعمره‏و یا به سوی جهاد می‏روید اموال شما را حفظ می‏کنیم، و برای شما پارچه می‏بافیم، تالباس برایتان بدوزیم، واموال شما را تر و خشک می‏کنیم، (در نسخه‏ای دیگر آمده اولادتان‏را تربیت می‏کنیم)پس آیا در اجر و ثواب باشما شریک نیستیم؟حضرت با همه رخسارش‏روی به اصحاب خود کرد و سپس فرمود: آیا سخن هیچ زنی بهتر از سؤال این زن‏در باره امردینیش شنیده‏اید؟عرضه داشتند: یا رسول الله، هیچ احتمال نمی‏دادیم زنی به‏چنین مطالبی راه‏پیدا کند، آنگاه رسول خدا(ص)متوجه آن زن شد، وسپس به وی فرمود: ای زن برگرد، و به همه زنانی که این سؤال را دارند،اعلام کن که همین‏که شما به خوبی شوهرداری کنید، خشنودی او را به دست آورید، و تابع موافقت او باشد، اجرهمه‏اینها معادل است با اجر همه آنهایی که برای مردان شمردی، زن برگشت در حالی‏که ازشدت خوشحالی مکرر می‏گفت: لا اله الا الله، الله اکبر.
مؤلف قدس سره: روایات در این معنا در جوامع حدیث‏از طرق شیعه و اهل سنت بسیاروارد شده، و از میان همه آن روایات زیباتر روایتی است که مرحوم کلینی در کافی‏از ابی‏ابراهیم موسی بن جعفر(ع)نقل کرده که فرمود: (جهاد زن این است که نیکوشوهرداری کند) ، و از جامع‏ترین‏کلمات در این باره سخنی است که در نهج البلاغه آمده، سخنی که علاوه بر جامعیت مشتمل است براس اساس تشریع احکام راجع به‏زنان ، و این‏سخن را کافی نیز به سند خود از عبد الله بن کثیر از امام صادق(ع)از علی بن‏ابی طالب(ع)نقل‏کرده ، و نیز به سند خود از اصبغ بن نباته از آن جناب آورده،
............................................ (1)فروع کافی ج 5 ص 507 حدیث 4. (2)نهج البلاغه صبحی صالح ص 405 رساله 31. (3)فروع کافی ج 5 ص 510 حدیث 3.
که درنامه‏ای که به فرزندش نوشته فرموده: ان المراة ریحانة و لیست‏بقهرمانة ، (زن ریحانه‏است نه قهرمان).
و هم چنین کلام دیگری که در این باره از رسول‏خدا(ص)نقل شده‏که فرمود: (زن لعبت است، هر کس او را گرفت مراقب باشد ضایعش نسازد)، آری رسول‏خدا(ص)تعجب می‏کرد از مردی که همسرش را می‏زند، و آنگاه با همان دست با وی‏معانقه می‏کند.
در کافی نیز به سند خود از ابی مریم از امام ابی جعفر(ع)روایت‏کرده که‏فرمود: رسول خدا(ص)فرمود: (آیا جای تعجب نیست که کسی همسرش رابزند، و آنگاه‏با او دست به گردن شود؟و امثال این بیانات در احادیث بسیار زیاد است، که‏اگر کسی‏در آنها دقت کند نظریه اسلام در باره زنان را درک می‏کند.
حال به بحثی که پیرامون داستان اسماء دختر یزید انصاری داشتیم‏بر می‏گردیم، اگرکسی در این حدیث و در نظایر آن که داستانهایی از مراجعه زنان به رسول خدا(ص)وگفتگویشان با آن جناب در مسائل راجع به شرایع دین را حکایت می‏کند، و نیز دراحادیثی که از حقوق مختلف زنان خبرمی‏دهد دقت کند، این معنا برایش روشن می‏شود که‏زنان در عین این که در حجابند، و مسؤولیتشان اداره داخل خانه‏هااست، و بیشتر به شؤون زندگی‏منزلی می‏پردازند در عین حال ممنوع از مراوده و آمد و شد به نزد ولی امر، و نیزتلاش در حل‏مشکلاتی که احیانا پیش می‏آید نبوده‏اند، و این همان آزادی عقیده‏ای است که ما در ضمن‏بحث پیرامون‏آزادی عقیده، در آخر سوره آل عمران در باره‏اش بحث کردیم.و از حدیث نامبرده‏و نظایر آن سه نکته استفاده می‏شود.
استفاده سه نکته از روایت اسماء بنت‏یزید، پیرامون موقعیت‏و شخصیت زن در اسلام‏اول این که طریقه مرضیه زن در اسلام این است که به تدبیر امور داخلی منزل‏و تربیت‏اولاد بپردازد، و این طریقه در عین این که سنتی است پسندیده، و غیر واجب، و لیکن ترغیب‏و تشویقهائی‏که در باره آن شده، - از آنجایی که جو مسلمین جو تقوا و به دست آوردن رضای‏خدا و ترجیح ثوابهای آخرت بر بهره‏های‏دنیوی، و تربیت بر اساس اخلاق صالحه زنان یعنی‏عفت و حیا و محبت اولاد و عشق ورزیدن به زندگی درمحیط خانه و امثال آن بوده - این سنت‏مستحب همچنان محفوظ مانده است.
............................................ (1)فروع کافی ج 5 ص 510 ذیل حدیث 3. (2)فروع کافی ج 5 ص 510 ذیل حدیث 2. (3)فروع کافی جلد 5 ص 509 حدیث 1.
اشتغال به این شؤون، و اهتمامی که در زنده نگه داشتن عواطف‏پاکی که خدای‏عز و جل در وجود زنان به ودیعه سپرده زنان را مشغول به خود کرد، و فرصتشان‏نداد که در مجامع‏مردان داخل شده، و با آنان حتی در حدودی که خدا به آنان اجازه داده بود اختلاط کنند، شاهد این معناهمین است که این سنت همچنان در بین مسلمانان در طول قرنهای طولانی روی‏پای خود ایستاده بود، تا آن که بی‏بندوباری‏زنان مغرب زمین به عنوان آزادی زنان در جوامع‏مسلمین رخنه یافت، و بدون اینکه مسلمانان خودشان‏متوجه شوند بدترین جنایات را بر مرد وزنشان وارد آورد، و آن عبارت بود از تباهی اخلاق،و فساد زندگی، و بزودی دود این افسارگسیختگی به چشمشان خواهد رفت.
آری اگر اهل قرا ایمان می‏آوردند و تقوا پیشه می‏کردند خدای‏تعالی برکاتی ازآسمان به رویشان باز می‏کرد، و آن وقت از آسمان و زمین برخوردار می‏شدندو لیکن آیات خدارا تکذیب کردند، و نتیجه‏اش این شد که گرفتار شدند.
دوم اینکه جای تردیدی باقی نمی‏ماند که ممنوعیت‏زنان از شرکت در امر جهاد و امرقضاوت و حکومت بر مردم سنت واجبی بوده است.
ارزش احکام اسلامی در محیط و ظرف اجتماعی تحت‏حاکمیت‏اسلام، معلوم می‏گرددسوم این که اسلام این محرومیت زنان را مهمل نگذاشته، و آن را به مزیتی‏برابر آن‏جبران کرده است، مثلا اگر زنان از فضیلت جهاد در راه خدا محروم شده‏اند خدای تعالی این‏فضیلت را به فضیلتی دیگر معادل‏آن جبران نموده، و مزایا و فضایلی به او داده که در آن‏افتخاراتی حقیقی هست، مثلا اسلام نیکو شوهرداری کردن راجهاد زن قرار داده، و شاید همین‏مطلب در بین ما(البته مایی که فعلا در ظرف زندگی فاسدی قرار داریم)آنطورکه هست‏ارزش خود را نشان ندهد، و لیکن در ظرف زندگی‏ای که اسلام حاکم بر آن است(و در آن‏ظرف برای هر چیزی به‏مقدار ارزش واقعیتش ارج نهاده می‏شود، و در آن همه تلاشها ورقابت‏ها بر سر فضایلی از انسانیت است که موردرضامندی خدای سبحان باشد، خدایی که‏ارزش هر یک از فضایل را آن طور که هست می‏شناسد، و برای سلوک هر انسانی مسلکی‏رامعین نموده، و آن انسان را به پیمودن آن مسلک تشویق نموده، و برای ملازم بودن خطی که‏برایش ترسیم کرده بهاو ارزشی معین کرده، که معادل انواع خدمات انسانی، و معادل اعمال آن‏است)در چنین ظرفی دیگر هیچ خطی‏بر خطی دیگر برتری ندارد، ساده‏تر بگویم در چنین‏ظرفی فضیلت آن مردی که در معرکه قتال حاضر می‏شود، و با کمال‏سخاوت خون خود را ایثارمی‏کند، از فضیلت زنی که وظیفه شوهرداریش را انجام می‏دهد، برتر نیست، و نیزآن مردحاکمی که سرپرستی جامعه را به عهده گرفته، چرخ زندگی مجتمع را می‏چرخاند، هیچ
افتخاری بر آن زن ندارد، و آن مردی که بر مسند قضاتکیه زده هیچ برتری نسبت به زنی که‏کودکش را تر و خشک می‏کند ندارد، چون منصب حکومت و قضا- البته برای کسی که در آن‏دو منصب طبق حق عمل کند، و حق را به حق دار برساند - جز خون دل و مشقت دنیوی‏اثری‏ندارد چون در ظرف اسلام و برای مرد مسلمان قبول این منصب‏ها در حقیقت‏خود را به معرض‏مخاطر ومهالک افکندن است، چون هر لحظه ممکن است‏حق بیچاره‏ای را که به جزرب العالمین حامی‏یی ندارد ضایع کند، ان ربک‏لبالمرصاد(1) رب العالمینی که در کمین‏ستمکاران است، بنا بر این چه افتخاری هست برای مردان بر زنانی که اگراین مسؤولیت‏ها رانپذیرفته‏اند، برای این است که رب العالمین از آنان نخواسته، و از آنان چیز دیگری خواسته وبرایشان،خطی دیگر ترسیم کرده، که باید ملازم خط خود باشند، و راه خود را بروند.
پس در مجتمع اسلامی این پستها وقتی افتخار می‏شود،و زمانی اثر خود را می‏بخشد، ووقتی تعبد به آن برای صاحبش صحیح و مشروع می‏گردد، که صاحبش‏در پذیرفتن آن نوعی‏ایثار کرده باشد، و طوری تربیت‏شده باشد که هر پستی را که اجتماع به او می‏دهد در نظرش‏مسؤولیت‏و بار گران باشد، و در قبول آن از خودگذشتگی به خرج دهد، در چنین مجتمعی اگربه مرد بگویند تو باید به میدان‏جنگ بروی، یا کشور را اداره کنی، به خاطر رضای خدا این بارسنگین را به دوش می‏کشد، و اگر به زن بگویند تو باید در خانه‏بمانی و نسل را تربیت کنی، او نیز به خاطر خدا قبول می‏کند، و هیچ تناقضی هم در این دو قسم حکم نمی‏بیند.
آری اختلاف شؤون و مقامات اجتماعی و اعمال‏بشری به حسب اختلاف مجتمعات، وجو آنها چیزی نیست که کسی بتواند آنرا انکار کند، یک سرباز، یا یک حاکم، ویا یک‏قاضی مسلمان، اگر افتخار می‏کند به خاطر یک احترام خرافی و غیر واقعی نیست، بلکه یک‏کرامت واقعی است، وآن این است که توانسته در راه خدا مسؤولیتی سنگین را به عهده بگیرد، ولی یک سرباز غیر مسلمان که در محیطی‏مادی تربیت‏یافته، او نیز در جنگیدن و خون دادن واینکه حاضر شده است جان خود را در راه وطن خود بدهد افتخار می‏نماید،لیکن به خاطر یک‏احترام خرافی، و غیر واقعی افتخار می‏کند، و آن این است که وقتی کشته شد و به اعتقاداونابود و هیچ و پوچ گشت، مردم نامش را در فهرست فداکاران در راه وطن می‏برند، و از خودنمی‏پرسدوقتی من هیچ و پوچ شدم کجا هستم که از تعظیم نامم لذت ببرم.
و همچنین یک ستاره‏سینما در آن جامعه احترامی پیدا می‏کند، که حتی رئیس
............................................ (1)سوره فجر آیه 14.
جمهور هم آن احترام را نداشته باشد، در حالی که شغلشان‏و آنچه در طول عمر به مردم‏می‏دادند، بزرگترین عامل سقوط‏مقام زنان بود، و شنیع‏ترین فحشا و سزاوار شنیع‏ترین سرزنش‏بودند.
پس همه اینها که گفتیم علتش این است که ظرف زندگی خوبیهاو بدیها و افتخارات‏و ننگ‏ها را معین می‏کند، چه بسیار جمعیت‏ها که یک امر ناچیز و حقیر را تعظیم،و یک امرمهم و ارزنده را تحقیر می‏کنند، پس هیچ بعید نیست که اسلام اموری را تعظیم کند، و مامسلمانانی که در محیط‏مادیت و غرب‏زدگی بار آمده‏ایم آن را حقیر بشماریم، یا اسلام اموری‏را حقیر بشمارد که در چشم و درک مابسیار عظیم باشد، و بر سر آنها سر و دست بشکنیم، وظرف در صدر اسلام ظرف تقوا و ایثار آخرت بر دنیا بود، نه ظرفی که فعلا ما داریم.
موقعیت اجتماعی زن
اسلام بین زن و مرد از نظر تدبیر شؤون اجتماع و دخالت اراده‏و عمل آن دو در این‏تدبیر، تساوی برقرار کرده، علتش هم این است که همانطور که مرد می‏خواهد بخوردو بنوشدو بپوشد، و سایر حوائجی که در زنده ماندن خود به آنها محتاج است به دست آورد، زن نیزهمینطور است،و لذا قرآن کریم می‏فرماید: بعضکم من بعض .
پس همانطور که مرد می‏تواند خودش در سرنوشت‏خویش‏تصمیم بگیرد و خودش‏مستقلا عمل کند و نتیجه عمل خود را مالک شود، همچنین زن چنین حقی را داردبدون هیچ‏تفاوت: لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت .
پس زن‏و مرد در آنچه که اسلام آن را حق می‏داند برابرند، و به حکم آیه: ویحق الله‏الحق . ، چیزی که هست‏خدای تعالی در آفرینش‏زن دو خصلت قرار داده که به آن دوخصلت، زن از مرد امتیاز پیدا می‏کند.
دو خصلت ویژه در آفرینش زن
اول اینکه: زن را در مثل به منزله کشتزاری برای تکون و پیدایش‏نوع بشر قرار داده، تانوع بشر در داخل این صدف تکون یافته و نمو کند، تا به حد ولادت برسد، پس‏بقای نوع بشربستگی به وجود زن دارد، و به همین جهت که او کشتزار است مانند کشتزارهای‏دیگراحکامی مخصوص به خود دارد و با همان احکام از مرد ممتاز می‏شود.
دوم اینکه: از آنجا که باید این موجود، جنس مخالف خودیعنی مرد را مجذوب خودکند، و مرد برای این که نسل بشر باقی بماند به طرف او و ازدواج با اوو تحمل مشقت‏های‏خانه و خانواده جذب شود، خداوند در آفرینش، خلقت زن را لطیف قرار داد، و برای اینکه‏زن مشقت بچه‏داری‏و رنج اداره منزل را تحمل کند، شعور و احساس او را لطیف و رقیق کرد، و همین‏دو خصوصیت، که یکی در جسم او است و دیگری در روح او، تاثیری در وظائف
............................................ (1)شمازنان و مردان از جنس همدیگر می‏باشید.سوره آل عمران، آیه 195 (2)سود و زیان کارش، عاید خودش می‏شود.سوره بقره، آیه 286 (3)آنچه حق می‏داند، حق واقعی است.سوره یونس، آیه 82
اجتماعی محول به او دارد.
این‏بود مقام و موقعیت اجتماعی زن، و با این بیان موقعیت اجتماعی‏مرد نیز معلوم می‏شود و نیز پیچیدگی و اشکالی که در احکام مشترک بین آن دو و احکام مخصوص‏به هر یک ازآن دو، در اسلام هست‏حل می‏گردد، همچنانکه قرآن کریم می‏فرماید: و لا تتمنوا ما فضل الله‏به بعضکم علی بعض،للرجال نصیب مما اکتسبوا، و للنساء نصیب مما اکتسبن، و اسئلوا الله‏من‏فضله، ان الله کان بکل شی‏ء علیما و منظورش‏از این گفتار آنست که اعمالی که هر یک از زن و مرد به اجتماع خود هدیه‏می‏دهد باعث آن می‏شود که به‏فضلی از خدا اختصاص یابد، بعضی از فضل‏های خدای تعالی‏فضل اختصاصی به یکی از این‏دو طائفه است، بعضی مختص به مردان و بعضی دیگر مختص‏به زنان است.
مثلا مرد را از این نظر بر زن فضیلت و برتری داده که سهم ارث‏او دو برابر زن‏است، و زن را از این نظر بر مرد فضیلت داده که خرج خانه را از گردن زن ساقط کرده است،پس نه مرد باید آرزو کند که ای کاش خرج خانه به عهده‏ام نبود، و نه زن آرزو کند که ای‏کاش سهم ارث من برابر برادرم‏بود، بعضی دیگر برتری را مربوط به عمل عامل کرده، نه‏اختصاص به زن دارد و نه به مرد، بلکه هر کس فلان‏قسم اعمال را کرد، به آن فضیلت‏ها می‏رسد(چه مرد و چه زن)و هر کس نکرد نمی‏رسد(باز چه مرد و چه زن)و کسی نمی‏تواندآرزوکند که ای کاش من هم فلان برتری را می‏داشتم، مانند فضیلت ایمان و علم و عقل و سائرفضائلی که دین آن را فضیلت می‏داند.
این قسم فضیلت فضلی است از خدا که به هر کس بخواهد می‏دهد، و لذا درآخر آیه‏می‏فرماید: و اسئلوا الله من فضله، دلیل بر آنچه ذکر کردیم آیه شریفه: الرجال‏قوامون... است، به آن بیانی که به زودی خواهد آمد.

 

احکام مختص و احکام مشترک زن و مرد در اسلام
و اما احکام مشترک بین زن‏و مرد و احکامی که مختص به هر یک از این دو طائفه‏است: در اسلام‏زن در تمامی احکام عبادی و حقوق اجتماعی شریک مرد است، او نیز مانند
............................................ (1)هرگز آرزوی این را نکنید که آنچه دیگران‏بیش از شما دارند داشته باشید، مردان از آنچه‏بدست می‏آورند، بهره‏ای و زنان از آنچه کسب می‏کنند بهره‏ای دارند و همواره‏فضل خدا را از خدا بخواهیدکه خدا به هر چیزی دانا است.سوره نساء، آیه 32 (2)سوره نساء، آیه 34
مردان می‏تواند مستقل باشد، و هیچ فرقی با مردان ندارد(نه در ارث‏و نه در کسب و انجام‏معاملات، و نه در تعلیم و تعلم، و نه در به دست آوردن حقی که از او سلب‏شده، و نه در دفاع ازحق خود و نه احکامی دیگر)مگر تنها در مواردی که طبیعت‏خود زن اقتضا دارد که با مرد فرق‏داشته باشد.
و عمده آن موارد مساله عهده‏داری حکومت و قضا وجهاد و حمله بر دشمن است(واما از صرف حضور در جهاد و کمک کردن به مردان در اموری چون مداوای‏آسیب دیدگان محروم‏نیست)و نیز مساله ارث است که نصف سهم مردان ارث می‏برد، و یکی دیگر حجاب وپوشاندن‏مواضع زینت بدن خویش است، و یکی اطاعت کردن از شوهر در هر خواسته‏ای است‏که مربوط به تمتع و بهره بردن باشد.
ودر مقابل، این محرومیت‏ها را از این راه تلافی کرد کهنفقهرایعنی هزینه‏زندگی را به گردن پدر و یا شوهرش انداخته، و بر شوهر واجب کرده که نهایت درجه توانائی‏خودرا در حمایت از همسرش به کار ببرد، و حق تربیت فرزند و پرستاری او را نیز به زن داده‏است.
و این تسهیلات را هم برای او فراهم کرده که: جان‏و ناموسش و حتی آبرویش را(ازاینکه دنبال سرش حرف بزنند) حت‏حمایت قرار داده، و در ایام عادت حیض وایام نفاس، عبادت را از او ساقط کرده، و برای او در همه حالات، ارفاق لازم دانسته است.
پس، از همه مطالب گذشته، این معنا بدست آمد که‏زن از جهت کسب علم، بیش ازعلم به اصول معارف و فروع دین(یعنی‏احکام عبادات و قوانین جاریه در اجتماع)وظیفه‏وجوبی‏دیگر ندارد، و از ناحیه عمل هم همان احکامی را دارد که مردان دارند، به اضافه اینکه‏اطاعت از شوهرش‏نیز واجب است، البته نه در هر چیزی که او بگوید و بخواهد، بلکه تنها درمساله مربوط به بهره‏های جنسی، و اما تنظیم‏امور زندگی فردی یعنی رفتن به دنبال کار وکاسبی و صنعت، و نیز در تنظیم امور خانه، و نیز مداخله در مصالح اجتماعی‏و عمومی، از قبیل‏دانشگاه رفتن و یا اشتغال به صنایع و حرفه‏های مفید برای عموم و نافع‏در اجتماعات، با حفظحدودی که برایش معین شده، هیچ یک بر زن واجب نیست.
و لازمه واجب نبودن این کارها این است که وارد شدنش در هریک از رشته‏های‏علمی و کسبی و تربیتی و امثال آن، فضلی است که خود نسبت به جامعه‏اش تفضل کرده،وافتخاری است که برای خود کسب نموده، و اسلام هم این تفاخر را در بین زنان جایز دانسته‏است، بر خلاف‏مردان که جز در حال جنگ نمی‏توانند تفاخر کنند، و از آن نهی شده‏اند.
این بود آنچه که از بیانات گذشته ما به دست می‏آمد که سنت‏نبوی هم مؤید آن‏است، و اگر بحث ما بیش از حوصله این مقام طول نمی‏کشید، نمونه‏هائی ازرفتاررسولخدا(ص)با همسرش خدیجه ع و دخترش فاطمه ص و سایر زنانش‏و زنان امت‏خود و آنچه در باره زنان سفارش کرده و نیز شمه‏ای‏از طریقه ائمه اهل بیت ع‏و زنانشان مانند زینب دختر علی(ع)و فاطمه و سکینه دختر حسین ع و غیرایشان را نقل‏می‏کردیم، و نیز پاره‏ای از کلماتی که در مورد سفارش در باره زنان، از ایشان‏رسیده می‏آوردیم، و شاید در بحث‏های روایتی‏مربوط به آیات سوره نساء بعضی از آن روایات‏را بیاوریم انشاء الله، خواننده محترم می‏تواند به جلدهای بعدی مراجعه کند.
حیات‏اجتماعی سعادتمندانه، حیات منطبق با خلقت و فطرت است
و اما آن اساسی که اسلام احکام نامبرده را بر آن اساس‏تشریع کرده، همانا فطرت وآفرینش است، و کیفیت این پایه‏گذاری در آنجا که در باره مقام اجتماعی‏زن بحث‏می‏کردیم، روشن شد، ولی در اینجا نیز توضیح بیشتری داده و میگوئیم: برای جامعه‏شناس واهل‏بحث، در مباحثی که ارتباط با جامعه‏شناسی دارد، جای هیچ شکی نیست که وظائف‏اجتماعی و تکالیف اعتباریی که منشعب‏از آن وظائف می‏شود، سرانجام باید منتهی به‏طبیعت‏شود، چون این خصوصیت توان طبیعی انسان بود که از همان آغاز خلقتش‏او را به‏تشکیلاجتماع نوعیهدایت کرد، به شهادت اینکه می‏بینیم هیچ زمانی نبوده که نوع بشر، دارای چنین‏اجتماعی نوعی نبوده باشد، البته نمی‏خواهیم بگوئیم اجتماعی که بشر طبق‏مقتضای طبیعتش تشکیل می‏داده،همواره سالم هم بوده، نه، ممکن است عواملی آن اجتماع‏را از مجرای صحت و سلامت به سوی مجرای فساد کشانده‏باشد، همانطور که ممکن است‏عواملی بدن طبیعی و سالم آدمی را از تمامیت طبیعی آن خارج نموده و به نقص‏در خلقت‏گرفتارش کند، و یا آن را از صحت طبیعی به در آورده و مبتلا به بیماری و آفتش سازد.
پس اجتماع با تمامی شؤون و جهاتش چه اینکه اجتماعی‏صالح و فاضل باشد و چه‏فاسد، بالاخره منتهی به طبیعت می‏شود، چیزی که هست آن اجتماعی‏که فاسد شده، در مسیرزندگیش به عاملی برخورده است که فاسدش کرده، و نگذاشته به آثار خوب اجتماع برسد، (به‏خلاف اجتماع فاضل).
پس این یک حقیقت است که دانشمندان در مباحث اجتماعی خودیا تصریحا و یابطور کنایه به آن اشاره کرده‏اند، و قبل از همه آنان کتاب خدای عزوجل با روشن‏ترین‏و واضح‏ترین‏بیان، به آن اشاره کرده و فرموده: الذی اعطی کل شی‏ء خلقه ثم هدی.
............................................ (1)پروردگار ما همان کسی است که‏خلقت هر چیزی را داد و سپس آن را هدایت نمود.سوره‏طه، آیه 50
و نیز فرموده: الذی خلق فسوی،و الذی قدر فهدی و نیز فرموده: و نفس وما سویهافالهمها فجورها و تقویها
و آیات دیگر که متعرض مساله قدر است.
پس تمامی موجودات و از آن جمله انسان در وجودش‏و در زندگیش به سوی آن هدفی‏که برای آن آفریده شده، دایت‏شده است، و در خلقتش به هر جهازو ابزاری هم که در رسیدن‏به آن هدف به آن جهاز و آلات نیازمند است مجهز گشته و زندگی با قوام و سعادتمندانه‏اش،آن قسم زندگی‏ای است که اعمال حیاتی آن منطبق با خلقت و فطرت باشد، و انطباق کامل‏و تمام داشته باشد و وظائف و تکالیفش‏در آخر منتهی به طبیعت‏شود، انتهائی درست و صحیح، و این همان حقیقتی‏است که آیه زیر بدان اشاره نموده و می‏فرماید: فاقم‏وجهک للدین حنیفا، فطرت الله التی فطر الناس علیها، لا تبدیل لخلق الله، ذلک الدین القیم، رو به سوی‏دینی بیاورکه افراط و تفریطی از هیچ جهت ندارد، دینی که بر طبق آفرینش تشریع شده، آفرینشی که‏انسان هم‏یک نوع از موجودات آن است، انسانی که خلقت او و فطرتش تبدیل پذیر نیست، دین‏استوار هم، چنین دینی است
فطرت در مورد وظائف وحقوق اجتماعی افراد و عدالت بین آنان چه اقتضائی دارد؟
حال ببینیم فطرت در وظائف و حقوق اجتماعی بین افراد چه‏میگوید، و چه اقتضائی‏دارد؟با در نظر داشتن این معنا که تمامی افراد انسان دارای فطرت بشری هستند، میگوئیم: آنچه فطرت اقتضاء دارد این است که باید حقوق‏و وظائف یعنی گرفتنی‏ها و دادنی‏ها بین افرادانسان مساوی باشد، و اجازه نمی‏دهد یک طائفه از حقوق بیشتری برخوردارو طائفه‏ای دیگر ازحقوق اولیه خود محروم باشد، لیکن مقتضای این تساوی در حقوق، که عدل اجتماعی به آن‏حکم می‏کند،این نیست که تمامی مقامهای اجتماعی متعلق به تمامی افراد جامعه شود(واصلا چنین چیزی امکان هم‏ندارد)چگونه ممکن است مثلا یک بچه، در عین کودکیش و یک‏مرد سفیه نادان درعین نادانی خود، عهده‏دار کار کسی شود که هم در کمال عقل است، و هم
............................................ (1)پروردگارت همان کسی است که بیافریدو اجزای آفرینش را متناسب کرد و کسی است که هرچیزی را تقدیر و سپس هدایت فرمود.سوره اعلی، آیه 3 (2)به نفس سوگند و تناسبی که در آن قرارداده، آنگاه تقوا و فجورش را به او الهام کرد.سوره‏شمس، آیه 8 (3)سوره روم، آیه 30
تجربه‏ها در آن کار دارد، و یا مثلا یک فرد عاجز و ضعیف‏عهده‏دار کار کسی شود که تنهاکسی از عهده‏اش بر می‏آید که قوی و مقتدر باشد، حال این کار مربوط به هرکسی که می‏خواهد باشد، برای اینکه تساوی بین صالح و غیر صالح، افساد حال هر دو است، هم صالح راتباه می‏کند و هم غیر صالح را.
بلکه آنچه عدالت اجتماعی اقتضا دارد و معنای تساوی‏را تفسیر می‏کند این است که‏در اجتماع، هر صاحب حقی به حق خود برسد، و هر کس به قدر وسعش پیش برود،نه بیش ازآن، پس تساوی بین افراد و بین طبقات تنها برای همین است که هر صاحب حقی، به حق‏خاص خود برسد، بدون‏اینکه حقی مزاحم حق دیگری شود، و یا به انگیزه دشمنی و یا تحکم وزورگوئی یا هر انگیزه دیگر به کلی مهمل و نا معلوم‏گذاشته شود، و یا صریحا باطل شود، و این‏همان است که جمله: و لهن مثل الذی علیهن بالمعروف و للرجال علیهن‏درجة...، به آن‏بیانی که گذشت، به آن اشاره می‏کند، چون جمله نامبرده در عین اینکه اختلاف طبیعی‏بین‏زنان و مردان را می‏پذیرد، به تساوی حقوق آن دو نیز تصریح می‏کند.
معنای تساوی در مورد حقوق زن و مرد
از سوی دیگر مشترک بودن دو طائفه زن و مرد در اصول مواهب‏وجودی، یعنی درداشتن اندیشه و اراده، که این دو، خود مولد اختیار هستند، اقتضا می‏کند که‏زن نیز در آزادی‏فکر و اراده و در نتیجه در داشتن اختیار، شریک با مرد باشد، همانطور که مرد در تصرف در جمیع‏شؤون‏حیات فردی و اجتماعی خود به جز آن مواردی که ممنوع است، استقلال دارد، زن نیز بایداستقلال داشته باشد، اسلام هم‏که دین فطری است این استقلال و آزادی را به کاملترین وجه‏به زن داده، همچنانکه در بیانات سابق گذشت.
آری، زن از برکت اسلام مستقل به نفس و متکی بر خویش گشت،اراده و عمل او که‏تا ظهور اسلام گره خورده به اراده مرد بود، از اراده و عمل مرد جدا شد، و از تحت ولایت‏وقیمومت مرد در آمد، و به مقامی رسید که دنیای قبل از اسلام با همه قدمت‏خود و در همه‏ادوارش، چنین مقامی‏به زن نداده بود، مقامی به زن داد که در هیچ گوشه از هیچ صفحه تاریخ‏گذشته بشر چنین مقامی برای زن نخواهید یافت، واعلامیه‏ای در حقوق زن همانند اعلامیه قرآن‏که می‏فرماید: فلا جناح علیکم‏فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف… نخواهید جست.
لیکن این به آن معنا نیست که هر چه از مرد خواسته‏اند از اوهم خواسته باشند، در عین‏اینکه در زنان عواملی هست که در مردان نیز هست، زنان از جهتی دیگر با مردان اختلاف دارند.
............................................ (1)سوره بقره، آیه 234
(البته این جهت که میگوئیم جهت نوعی است نه شخصی، به‏این معنا که متوسط از زنان درخصوصیات کمالی، و ابزار تکامل بدنی عقب‏تر از متوسط مردان هستند)
سخن‏ساده‏تر اینکه: هر چند ممکن است، یک یا دو نفر زن فوق العاده‏و همچنین یک‏یا دو نفر مرد عقب افتاده پیدا شود، ولی به شهادت علم فیزیولژی، زنان متوسط از نظردماغ(مغز)و قلب و شریانها و اعصاب و عضلات بدنی و وزن، با مردان متوسط الحال تفاوت دارند، یعنی ضعیفترهستند.و همین باعث‏شده است که جسم زن لطیف‏تر و نرم‏تر، و جسم مرد خشن‏تر و محکم‏تر باشد و احساسات لطیف ازقبیل دوستی و رقت قلب و میل به جمال و زینت بر زن‏غالب‏تر و بیشتر از مرد باشد و در مقابل، نیروی تعقل‏بر مرد، غالب‏تر از زن باشد، پس حیات‏زن، حیاتی احساسی است، همچنانکه حیات مرد، حیاتی تعقلی است.
و به خاطر همین اختلافی که در زن و مرد هست، اسلام در وظائف‏و تکالیف عمومی واجتماعی که قوامش با یکی از این دو چیز یعنی تعقل و احساس است، بین‏زن و مرد فرق‏گذاشته، آنچه ارتباطش به تعقل بیشتر از احساس است(از قبیل ولایت و قضا و جنگ)رامختص به مردان‏کرد، و آنچه از وظائف که ارتباطش بیشتر با احساس است تا تعقل مختص‏به زنان کرد، مانند پرورش اولاد و تربیت او و تدبیرمنزل و امثال آن، آنگاه مشقت بیشتروظائف مرد را از این راه جبران کرده که: سهم ارث او را دو برابر سهم‏ارث زن قرار داد، (معنای این در حقیقت آن است که نخست‏سهم ارث هر دو را مساوی قرار داده باشد، بعداثلث‏سهم زن را به مرد داده باشد، در مقابل نفقه‏ای که مرد به زن می‏دهد).
و به عبارتی دیگر اگر ارث مرد و زن را هیجده تومان فرض کنیم،به هر دو نه تومان داده‏و سپس سه تومان از آن را(که ثلث‏سهم زن است)از او گرفته و به مرد بدهیم، سهم‏مرد دوازده‏تومان می‏شود، برای این که زن از نصف این دوازده تومان هم سود می‏برد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  12  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زن از منظر اسلام

دانلود مقاله معجزه

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله معجزه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

معجزه
تعریف معجزه:
معجزه کاری مافوق بشری است که به هدف اثبات صدق مدعی نبوت تحقق مییابد.
آن را معجزه نامیدهاند چون غیر از پیامبران از انجام آن عاجز میباشند. از این رو باید دارای ویژگیهایی باشد که جمیع شبهات هر عصر و زمان مانند ساحر بودن، نابغه بودن و ... را پاسخگو باشد و هیچگونه اشکال عقلانی بر آن وارد نباشد. در هر حال معجزه باید بتواند مردم عصر خود را کاملا قانع کند.
میتوان گفت این ویژگیها هر روز با دقت در معجزه انبیاء روشنتر میشود. تاکنون ویژگیهای زیر را برای معجزه نام برده شده است:
1. غیر عادی باشد: در این ویژگی به این نکته اشاره شده که معجزه امری غیر عادی است نه غیر عقلانی به عنوان مثال معجزه بدون دلیل و علت نمیباشد بلکه علت آن امری ماوراء طبیعی است.
2. همراه با ادعای نبوت باشد: کارهای غیر عادی اولیاء الله را کرامت گویند نه معجزه چرا که ادعای نبوت نمیکنند و دنباله رو انبیاء سابق میباشند.
3. معجزه همراه با مبارزه طلبی است: این مهمترین ویژگی معجزه است و آن را از سحر، جادو، نبوغ و... جدا میکند.
4. معجزه باید تایید کننده مدعی نبوت باشد نه تکذیب کننده او: برای روشن شدن مطلب توجه شما را به این قطعه از تاریخ جلب میکنم که :
فردی به نام مسیلمه کذّاب ادعای نبوت نمود نقل شده است وقتی از او خواستند که آب چاهی را که کم شده بود زیاد کند او آب دهان خود را در چاه انداخت و چاه خشک شد و با این حادثه رسوا شد.
5. غیر قابل تعلیم بودن: در این ویژگی بیان شده که معجزه با نبوغ و سحر و ... که در آنها تمرین و آموزش بکار رفته فرق میکند.
6. هدف متعالی: آورنده معجزه باید دارای هدف متعالی باشد و نه برای مقاصد دنیوی از معجزه استفاده کند. چنانچه کسی دارای هدف متعالی نباشد عقلا نمیتواند پیامبر باشد چرا که پیامبران برای رشد و کمال بشر آمدهاند نه برای تمایلات دنیوی
7. دارای گستردگی: این ویژگی نیز بسیار مهم است چرا که بسیاری از ساحران تنها در چند مورد مهارت دارند و یا فقط در زمین تصرف میکنند نه در آسمان ولی پیامبران هر معجزهای را که مردم بخواهند باید بتوانند انجام دهند مگر آنکه هدف درخواست کنندگان تمسخر و یا اغراضی از این نوع باشد.
8. آورنده معجزه انسانی متعالی باشد: این ویژگی اشاره به این مطلب دارد که پیامبران راستین نباید دارای صفات ناپسند باشند چرا که در غیر این صورت خداوند متعال به هدف خود که رساندن انسان به هدایت و کمال است نمیرسد.
پرسشها و پاسخها
1- تفاوت معجزه با کارهای غیر عادی دیگر:
چه تفاوتی میان اعجاز و کارهای غیر عادی دیگر مانند سحر و کارهای شگفت انگیز مرتاضان میباشد؟
پاسخ: معجزه دارای ویژگیهایی میباشد که نسبت دادن سحر و امثال آن را به او محال می شمارد و چون غیر از معجزه هیچ چیز این ویژگیها را ندارد پس براحتی میتوان پیامبران راستین را از غیر آنان تشخیص داد. این ویژگیها عبارتند از:
1. نبود یاد گیری: در اعجاز برخلاف انواع کارهای غیر عادی هیچگونه تمرین و آموزشی نبوده و با توجه به ابتدایی بودن محیط زندگی پیامبر اگر آموزشی و تمرینی در کار بود کاملا مشخص میشد.
2. مبارزه طلبی معجزه: اعجاز پیامبران همواره همراه با مبارزه طلبی بوده است و هیچ کس را توان مقابله نبوده است اما سحرها و نبوغ ها معمولا مشابه دارند.
3. تنوع گسترده: سحر و مشابه آن قلمرو محدودی دارند ولی صاحب معجزه هر معجزهای را میتواند انجام دهد.
4. اغراض الهی: صاحبان سحر و امثال آن بدنبال شهرت و مقام و ثروت میباشند ولی آورنده معجزه آن را به هدف رضای خدا و اهداف متعالی ارائه میدهد.
5. روحیات انسانی متعالی در پیامبر نیز از جمله تفاوتهای صاحبان معجزه با سحر و جادو میباشد.
در هر حال بر خدای حکیم واجب است که پیامبران راستین را به مردم بشناساند و مدعیان دروغین را رسوا کند والا به هدف خود که هدایت انسانها میباشد نمیرسد.

 


2- تلازم میان معجزه و ارتباط با خدا
با توجه به آنکه اعجاز امری تکوینی است و امری خارجی است چه ربطی با نبوت که امری تشریعی است دارد مثلا کسی که در علم طب ماهر است چگونه میتوان گفت که باید در علم نجوم نیز وارد باشد.
پاسخ1: تلازم از راه حکمت پروردگار:
معجزه یک نوع قدرت مافوق بشری برای تصرف در عالم تکوین است ووجود این قدرت در هر انسانی به اعطای الهی صورت میپذیرد یعنی خدا آن را به مدعی نبوت نمی دهد. حال با توجه به این امر اگر کسی دارای معجزه باشد و نبی نباشد و کاذب باشد دادن این قدرت مافوق بشری خلاف حکمت اوست زیرا موجب گمراهی می شود به عنوان مثال اگر کسی در حضور رئیس جمهور ادعا کند که من نماینده او هستم و چون از او بپرسند دلیل تو چیست پاسخ دهد دلیل من برخاستن رئیس جمهور میباشد و ایشان نیز برخیزد قطعا او را تایید کرده است حال اگر آن شخص دروغگو باشد این کار رئیس جمهور موجب گمراهی است و خلاف حکمت اوست در بحث اعجاز نیز همین گونه است دادن چنین قدرتی به انسان دروغگو مثل برخاستن رئیس جمهور میباشد و خلاف حکمت خداوند خواهد بود.
پاسخ2: اثبات تلازم از راه مشابهت:
وحی و نبوت یک نوع ادراک مخفی از ملکوت عالم میباشد و ارتباط با غیب است . معجزه نیز کاری مخفی و ارتباط با غیب است و تصرف در ملکوت عالم میباشد پس هر دو هم معجزه و هم نبوت ارتباط با ملکوت و امری تکوینی میباشند پس در واقع هر دو از یک نوع میباشند و جایی برای این سوال باقی نمیماند به عنوان مثال پیامبر اکرم (صلی الله عیه واله وسلم) با ارتباط با خدا ماه را از وسط نصف کرد وحی نیز همان ارتباط با خدا است و به وسیله او به قلب پیامبر نازل میشود.

3- رابطه معجزه با نوبت روانشناختی یا منطقی
آیا رابطه میان معجزه و صدق مدعی نبوت رابطه منطقی وجود دارد به تعبیر دیگر با توجه به دلایل زیر معجزه صاحبان علم و اندیشه را قانع میکند یا نه فقط اقناعی و روانشناختی میباشد دلایل عبارت است از:
1. معجزه میتواند مستند به ملائکه یا جنیان باشد پس ارتباطی با خدا ندارد تا لازم باشد خداوند جلوی چنین مدعیان دروغین را بگیرد
2. گمراهی توسط خداوند اشکالی ندارد مگر نه آنست که خود خدا در قرآن میفرماید (یهدی من یشاء و یضل من یشاء)
3. لازمه وجود رابطه منطقی آن است که خدا به پیامبران دروغین توانایی معجزه نداده باشد و حال آنکه واقعیت خلاف آن است و آنها نیز کارهای غیر عادی نیز داشتهاند.
4. حب شدید طرفداران یک پیامبر و مسائلی از این نوع مثل چشم بندی و خطای حس باعث شده است که آنها خیال کنند واقعا معجزهای در کار بوده است در حالی که چنین چیزی وجود نداشته است.
پاسخ: نسبت به مطالب اول باید گفت در هر حال چون قدرت ملائکه و جنیان را خدا به آنها داده پس باز هم گمراه کردن آنها منسوب به خدا محسوب میشود.
نسبت به مطلب دوم میتوان گفت که گمراهی کاری ناپسند میباشد و خداوند نیز نباید آن را انجام دهد و در آیه شریفه ضلالت بالعرض به خدا نسبت داده شده است یعنی خداوند ابتدائا کسی را گمراه نمیکند بلکه کارهای خود افراد باعث میشود که اسباب گمراهی فراهم شود و اضلال که مجازات و عقوبت الهی است شامل حال آنها گردد اما دادن توان کار غیر عادی به مدعیان دورغین دلیل نمیشود که معجزه دلیل منطقی بر اثبات نبوت نباشد چرا که اولا معجزه ویژگیهایی دارد که آن را از سایر امور متمایز میکند، ثانیا با توجه به معجزه داشتن پیامبر اسلام و خاتمیت او کارهای غیر عادی مدعیان دروغین دلیلی بر نبوت آنها نخواهد بود.
و اما ناتوانی مخالفان پیامبر در رد او و تسلیم قدرت او شدن و اعتراف به عجز آنها ولو با وجود عدم ایمان و همچنین وجود انسانهای بی طرفی که بعدا مومن شدهاند جواب خوبی خواهد بود که حب شدید طرفداران آنقدر شدید و موثر نبوده که آنها را به اشتباه بیاندازد.
علاوه بر اینکه وجود خطای حسی و تأثیر چنین محبتی در اکثر مردم باعث گمراهی انها خواهد بود و این نیز با حکمت خداوند سازگار نخواهد بود پس بین معجزه و نبوت رابطه منطقی وجود دارد و اگر معجزه به این روشنی اقناعی است باید گفت تمام باورها و علوم اقناعی است و بطلان این سخن بسیار روشن میباشد.
4- تناقی معجزه با برهان نظم
آیا اعجاز که قوانین پدیدههای طبیعی را برهم میزند و نظم عمومی عالم را زیر سوال میبرد با برهان نظم تنافی پیدا نمیکند؟ کدام را باید پذیرفت اعجاز و یا وجود نظم را؟
پاسخ1- از آنجا که اعجاز خود تابع برنامههای حکمت آمیز پروردگار میباشد و بر اساس مصالح خاص خود تحقق مییابد خود مصداق نظم میباشد زیرا اگر چه روال نظم مادی جهان برهم میخورد ولی این به جهت نظمی برتر است و آن هدایت انسانها میباشد مانند آنکه در یک کشور تعطیلی عمومی اعلام شود و نظم موجود در بازار بر هم بخورد ولی خود این تعطیلی تابع نظم دیگر است که بر مصالح عمومی ملی و عمومی متکی است معجزه نیز همین گونه میباشد.
پاسخ2- نظم موجود در جهان یک حقیقت واحد نمیباشد که با از بین رفتن قسمتی از آن بگوییم کل نظم در جهان از بین رفته بلکه حتی با از بین رفتن قسمتی از نظم هزاران مجموعه منظم دیگر باقی میماند و میتوان با آنها خدا را اثبات کرد. پاسخ فوق جهت بیان این مطلب بود که اعجاز با برهان نظم تنافی ندارد ولی در جای خود اثبات شده است که تمام مجموعههای عالم به هم مرتبط و منظم هستند.

5- تنافی معجزه با قانون علیت
آیا با توجه به اینکه طبق قانون علیت هر معلولی نیاز به علت دارد و در معجزه علتهای لازم برای معجزه وجود ندارد بین اعجاز انبیاء و قانون علیت تنافی بوجود نمیآید مثلا چطور ممکن است بدون هیچ علتی یک چوب معمولی تبدیل به اژدها شود؟
پاسخ - اعجاز هیچگاه بدون علت نیست و علتها دوگونه میباشند: علل مادی و علل غیر مادی.
علت معجزهها امور غیر مادی میباشد و روشن است که بشر همهی علتها را کشف نکرده و بسیاری از امور ناشناخته ماندهاند.
6- تنافی معجزه با قوانین علمی
آیا معجزه سبب نمیشود که همه علوم بشری و اطلاعاتی که دارد مورد تردید واقع شود و باید منتظر بود که هر لحظه هر اتفاقی بیافتد؟
پاسخ
اولا: معجزه یک امر تصادفی نیست بلکه دلایلی دارد و قوانین دارد که ما نمیدانیم علاوه بر این تعداد آنها اندک است و حداقل شخص انجام دهنده معجزات کاملا مشخص میباشد و آن پیامبر است.درنتیجه قوانین علمی به جای خود صحیح می باشد
ثانیا: بعضی از امور را علم نمیفهمد و بی نظر است نه آنکه با آن مخالف باشد.درمعجزه نیز به همین شکل است فقط علت انرا نمی شناسیم .
7- بی معنا شدن معجزه در سایه پیشرفت علوم
با توجه به پیشرفت علوم آیا باز هم آنچه را که زمانی معجزه بود بعد از کشف علل آن باز هم میتوان معجزه نامید؟ به عبارت دیگر آیا میتوان پیامبران را نابغههایی معرفی کرد که از زمان خود جلوتر بودهاند؟
پاسخ
اولا: دلیل نداریم که علل معجزات در زمانهای بعد کشف شود.
ثانیا: مبارزه طلبی یکی از ویژگیهای معجزه است که راه را برای مشابه آوردن و تبیین پذیری در تمام عصرها میبندد.
ثالثا: همین که مردم یک عصر نتوانند با معجزه مبارزه کنند و ویژگیهای دیگر اعجاز هم باشد برای اثبات صدق مدعی نبوت کافی است چرا که خود اینکار که مردم آن عصر نمیتوانند آن را انجام دهند و شخص هزاران سال از زمان خود جلوتر است و سایر ویژگیهای معجزه مثل عدم تمرین و تعلیم را دارا است خود معجزهای بزرگ است.

 


رابطه معجزه پیامبر و اعتماد مخاطبان
جند مقدمه کوتاه در باره رابطه اعتماد و معجزه ای که پیامبر می آورد
۱_ ملاحظه قرائن مختلف پیرامون مدعی نبوت که عبارت است از سوابق، حالات و کسانی که به وی گرویده اند. نیز وسائلی که برای نشر و دعوت خود به کار می گیرد. این طریق، به گونه زیر قابل توضیح و بررسی است. الف) یکی از اصولی که در زندگی انسانها جریان دارد و بر آن اساس اجتماع و تمام هستی دنیوی خود را بنا نهاده اند. « اصل اعتماد » است. اگر چه این اصل، نیاز به توضیح ندارد. اما برای یادآوری هم که شده به نکاتی چند پیرامون آن بسنده می کنیم. می دانیم که به « خود اعتماد » داریم. چرا که اگر اعتمادی به خود نداشتیم، سامان حیاتمان از هم می پاشید. به بعضی از نیروهای موجود در خود نیز اعتماد داریم

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   20 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معجزه