زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پایان نامه بررسی رابطه میان بازی های رایانه ای و مهارت اجتماعی نوجوانان - word

اختصاصی از زد فایل دانلود پایان نامه بررسی رابطه میان بازی های رایانه ای و مهارت اجتماعی نوجوانان - word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه بررسی رابطه میان بازی های رایانه ای و مهارت اجتماعی نوجوانان - word


دانلود پایان نامه بررسی رابطه میان بازی های رایانه ای و مهارت اجتماعی نوجوانان - word

موضوع:

بررسی رابطه میان بازی های رایانه ای و مهارت اجتماعی نوجوانان

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات:  65 صفحه

تکه های از متن به عنوان نمونه :

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                               صفحه

فصل اول: کلیات

1-1 مقدمه. 9

2-1 تعریف مسئله. 10

3-1 ضرورت و اهمیت انجام تحقیق. 12

4-1 اهداف تحقیق. 12

5-1 پیشینه تحقیق. 13

فصل دوم: گستره نظری

1-2 نوجوانی. 16

1-1-2 اهمیت نوجوانی. 17

2-1-2 اجتماعی شدن. 18

الف) عوامل اجتماعی شدن. 19

ب) رسانه های همگانی و نوجوانان. 21

2-2 بازی های رایانه ای-ویدیویی. 22

1-2-2 ارتباط. 22

2-2-2 ارتباط جمعی. 23

3-2-2 رسانه های گروهی (همگانی). 24

4-2-2 تاریخچه بازی های رایانه ای- ویدیویی. 24

5-2-2 محتوای بازی ها. 25

6-2-2 تفاوت های دو جنس در بازی ها. 26

7-2-2 پیامد بازی ها. 27

الف) خشونت. 27

ب) عزت نفس. 28

ج) آثار جسمانی. 28

د) تعاملات اجتماعی. 28

3-2 مهارت اجتماعی. 28

فصل سوم: روش پژوهش

1-3 روش تحقیق. 38

2-3 جامعه آماری. 38

3-3 حجم نمونه. 38

4-3 ابزار گردآوری اطلاعات. 38

5-3 روش استخراج اطلاعات. 40

فصل چهارم: یافته های پژوهش

1-4 اطلاعات توصیفی. 42

2-4 تحلیل داده ها. 49

فصل پنجم: نتیجه گیری

1-5 نتیجه گیری. 55

2-5 محدودیت ها. 56

3-5 پیشنهادها. 56

فهرست منابع. 57

 


 

* پیوست ها

پیوست الف- پرسشنامه جمعیت شناسی ....... 59

پیوست ب- پرسشنامه مهارت های اجتماعی. 61

 

فهرست جداول

عنوان                                                                                                   صفحه

جدول 1-3 میانگین و انحراف معیار پرسشنامه مهارت های اجتماعی   40

جدول 1-4 داشتن وسیله بازی رایانه ای. 42

جدول 2-4 تجربه بازی رایانه ای. 43

جدول 3-4 محل بازی رایانه ای. 43

جدول 4-4 وسیله بازی رایانه ای. 44

جدول 5-4 مدت زمان استفاده از بازی های رایانه ای. 45

جدول 6-4 ترجیح آزمودنی ها در مورد حضور دیگران در محل بازی  45

جدول 7-4 نحوه انجام بازی های رایانه ای. 46

جدول 8-4 وضعیت شغلی پدران در گروه نمونه. 46

جدول 9-4 وضعیت شغلی مادران در گروه نمونه. 47

جدول 10-4 میزان تحصیلات پدران در گروه نمونه. 48

جدول 11-4 میزان تحصیلات مادران در گروه نمونه. 48

جدول 12-4 شاخص های توصیفی نتایج پرسشنامه. 49

جدول 13-4 تحلیل شماره یک: تحلیل رگرسیون متغیر مهارت های اجتماعی بر متغیر تجربه بازی. 50

جدول 14-4 اطلاعات مربوط به ضرایب رگرسیون و ضریب تعیین تحلیل شماره یک   50

جدول 15-4 تحلیل شماره دو: تحلیل رگرسیون متغیر مهارت های اجتماعی بر متغیر     حضور دیگران در محل بازی. 51

جدول 16-4 اطلاعات مربوط به ضرایب رگرسیون و ضریب تعیین تحلیل شماره دو  51

جدول 17-4 تحلیل شماره سه: تحلیل رگرسیون متغیر مهارت های اجتماعی بر متغیر محل بازی. 52

جدول 18-4 اطلاعات مربوط به ضرایب رگرسیون و ضریب تعیین تحلیل شماره سه  52

جدول 19-4 تحلیل شماره چهار: تحلیل رگرسیون متغیر مهارت های اجتماعی بر متغیر میزان مشغولیت با بازی. 53

جدول 20-4 اطلاعات مربوط به ضرایب رگرسیون و ضریب تعیین تحلیل شماره چهار  53

 

 

 

1-1 مقدمه

دوران کودکی و نوجوانی سنین بسیار حساسی است که باعث شکل گیری شخصیت افراد می شود. آنها در این سنین یاد می گیرند چگونه در جامعه در کنار دیگران زندگی کنند و با آنها رابطه داشته باشند و نیازهای خود را برآورده سازند؛ اما اگر در این دوران مهارت های لازم را فرا نگیرند در آینده نمی توانند افراد موفقی باشند.

یکی از راه های فراگیری این مهارت ها بازی کردن است. کودک در خلال بازی نه تنها روحیه شادابی پیدا می کند، بلکه مهارت های اجتماعی را نیز می آموزد.

مسئله ای که امروزه والدین با آن درگیر هستند و برای آنها نگرانی ایجاد کرده بازی های رایانه ای است.

بازی های رایانه ای از نظر محتوا، گرافیک و نحوه ی برنامه ریزی شدن، چنان جذاب هستند که کودکان و نوجوانان و حتی افرادی با سنین بالاتر نیز جذب آنها می شوند و دوست دارند این بازی ها را انجام دهند. وقتی فرد شروع به بازی می کند، می خواهد تا آخرین مرحله پیش برود و اگر نتوانست بارها تلاش می کند. این عمل باعث می شود او نسبت به مابقی کارهایی که باید انجام دهد و همچنین زمان غافل شود. برای این افراد فقط بازی مهم است. اگر این افراد به حال خود رها شوند فراموش می کنند نیازهای اولیه خود مانند غذا خوردن را برآورده سازند. در انجام بازی های رایانه ای باید حد اعتدال را رعایت کرد وگرنه علاوه بر بیماری های جسمانی و روانی که فرد ممکن است با آن درگیر شود، باعث می شود کودکان و نوجوانان زمان کمتری را برای یادگیری علوم اختصاص دهند و درنتیجه دچار افت درسی شوند؛ البته بیشتر والدین سعی می کنند بر کارهای فرزندانشان نظارت داشته باشند؛ اما برخی از نوجوانان چنان درگیر این بازی ها می شوند که دیگر قابل کنترل نیستند. آنها از رفتن به میهمانی سرباز می زنند تا ساعات بیشتری را بتوانند صرف این بازی ها بکنند، دوست، آشنا، فامیل و همچنین غذای آنها این بازی ها می شود. در این جاست که آنها نه تنها به خود آسیب می رسانند، بلکه جامعه را در آینده با مشکلاتی مواجه می کنند؛ زیرا فردی که باید سال های بعد اداره جامعه را در دست گیرد به علت آموزش ندیدن، توانایی لازم برای زندگی کردن را ندارد و نمی تواند در جهت رشد و توسعه کشور نقشی را ایفا کند.

2-1 تعریف مسئله

ازروزگارباستان تا عصر حاضر، "ارتباط" مورد توجه بسیاری از اندیشمندان در حوزه های گوناگون هنر، فلسفه و سیاست بوده است. تنها در روزگار اخیر است که صاحبنظران و پژوهشگران علوم اجتماعی، خاصه در رشته هایی چون مردم شناسی، علوم سیاسی، روانشناسی اجتماعی وجامعه شناسی، "ارتباط" را موضوع مطالعه علمی قرار داده اند. امروزه گستره نوپای نظریه ارتباط، به صورت یک رشته علمی در آمده است.

بدون شک جهان معاصر، تفاوتی کیفی، نسبت به دو سه دهه پیش دارد که این امر مرهون پدیدآیی و تحول سریع رایانه ها و گسترش و فراگیری دسترسی به آنهاست. یکی ازپیامدهای این گسترش وتحول، ظهور بازیهای رایانه ای ویدیویی می باشد.(اولسون1377)

پیدایش این پدیده جدید، موجی از نویدها و نگرانی ها به دنبال داشته است. در حالی که برخی بشارت گشایش دنیایی جدید وخلاق را برای کودکان و نوجوانان به همراه داشته اند و این بازیها را مقدمه ای برای آشنایی بیشتر با رایانه، آموختن زبان، افزایش مهارتهای هماهنگی چشم ودست وسر وسامان بخشیدن به اوقات فراغت کودکان و نوجوانان می دانستند، عده ای دیگربا نگرانی به محتوای بازیها چشم دوخته اند که با افزایش میزان واقع گرایی وحداکثر بهره گیری از دانش علوم رایانه، فیزک و سایر علوم مرتبط، سعی در هرچه بیشتر مجذوب ساختن مخاطبین خود به دنیای خشن بازیها دارند. حتی برخی، این بازیها رااز مصادیق تهاجم فرهنگی دانسته که مضامینی ضد ارزشی وضدفرهنگی دارند و در بسیاری از موارد از جاذبه های جنسی، بهره گیری می کنند (امین صارمی، 1375). علاوه بر توجه به محتوای بازیها و بررسی پیامدهای آن پرداختن به بازیهای رایانه ای فی نفسه بحث و پیگیری هایی را به دنبال داشته است: آیا این بازیها می تواند باعث اعتیاد گردند؟ آیا تحرک فیزکی وجسمانی فرد را کاهش داده وضمن محدود کردن فرصتهای کنکاش وتفحص در محیط باعث عوارضی چون درد مفاصل وگردن ویا چاقی می گردند؟ آیا از تعاملات اجتماعی فرد می کاهند واو را به انزوای اجتماعی سوق می دهند؟(منطقی، 1379).

ازآنجا که بازیهای رایانه ای وویدیویی، جزو یکی از سرگرمی های رایج کودکان ونوجوانان درآمده است، داشتن امکانات این بازیها در منزل، چیز دور از انتظاری نیست. افزون بر فضا ومحیط پرداختن به بازی، گاه خود بازی، ازطریق محتوا فرد را چنان درگیر ومشغول می سازد که از دیگران و وجود وحضور آنان غافل می گردد وبازی وپرداختن به آن را جذاب تر ورضایت بخش تر از تعامل با دیگران می یابد. با کاهش تماس و تعامل با دیگران فرد فرصت آموختن اصول وقواعد حاکم بر روابط رضایت بخش ومفید و موثر را ازدست می دهد، این ضعف ایجاد شده در مهارت های اجتماعی؛ که همان رفتارهای آموخته شده، مقبول جامعه، موثر و مفید است؛ خود، اندک معاشرت ها و مراودات باقی مانده را تحت تاثیر قرار می دهد و فرد که خود را در مدیریت روابط بین شخصی با افراد دیگر و برقراری و حفظ و ادامه آن ناتوان می یابد، به سوی دنیای بازی ها که عاری از این تنش ها و نگرانی ها است، بازمی گردد و بازی ها را چون مصاحبی دلنشین و جایگزین کاستی ها می یابد(منطقی 1379).

در عصر حاضر با پیشرفت وسایل ارتباط جمعی، الکترونیکی و سرگرم کننده، که یکی از نمودهای بارز آن بازیهای رایانه ای ویدیویی است، روبرو هستیم و می دانیم که نوجوانان، مخاطبین اصلی واولیه آن می باشند ونیز می دانیم که نوجوانی یکی از حساسترین وسرنوشت سازترین مراحل زندگی آدمی است، جای آن دارد که به اثر وپیامد این بازیها بر نوجوانان ودنیای آنان بیندیشیم. در این میان بر کارایی نوجوان در روابط وتعاملات آنها با دیگران یا به عبارتی" مهارتهای اجتماعی" تمرکز کرده ایم واین سوال مطرح گردیده است که: " آیا میان بازیهای رایانه ای- ویدیویی و مهارت اجتماعی در نوجوانان رابطه معنا داری وجود دارد؟" یا به صورت واضح تر: آیا پرداختن به بازی های رایانه ای و ویدیویی، کاهش مهارت های اجتماعی در نوجوانان را به دنبال دارد؟

3-1 ضرورت انجام تحقیق

انسان مخلوقی گروه دوست واجتماعی است که برای برآوردن نیازهای عاطفی، اجتماعی وزیستی خود احتیاج به تعامل با دیگران دارد. بدون توانایی ارتباط برقرار کردن با دیگران، روزگار ما بی رنگ، تنها وتهی از گرما، معنا ومهر ورزی خواهد بود ونیازهای اساسی ما در زندگی برآورده نخواهد شد. همان گونه که مردم زندگی می کنند، مهارت اجتماعی شان به آنها اجازه می دهد که از علایق و فرصتهایشان استفاده کرده، با احساس تر زندگی کنند. بیشتر اوقات، موفقیتها در زندگی اجتماعی یک فرد به تدریج، مهارتهای ارتباطی موثرتری را در او شکل می دهد وموجب کفایت اجتماعی وشادمانی او می شود. والدین، دوستان وقهرمانان رسانه ها، نقش مهمی را در این مورد بازی می کنند. آنها موجب می شوند که مردم مهارت های بیانی را به وسیله فرایند تقلید و همانند سازی فرا بگیرند( ده بزگی، 1372).

از سوی دیگر رابطه مثبتی میان مهارت های اجتماعی و رشد اجتماعی وجود دارد. یکی از عوامل سازگاری افراد در تعاملات گروهی، مهارت های اجتماعی یعنی توانایی ایجاد ارتباط و احساس رضایت از دیگران است.

یکی از عواملی که احتمال می رود به نارسایی مواجهه با سرمشق های مناسب و تنزل مهارت های اجتماعی در اثر استفاده منجر شود، پدیده نوظهور رسانه های جمعی؛ بازی های رایانه ای- ویدیویی است.

4-1 اهداف تحقیق

هنگام با رشد روزافزون صنعت بازیهای رایانه ای و ویدیویی، پژوهش درباره تاثیرات روانی و اجتماعی این قبیل بازیها نیز مورد توجه علمای روانشناسی وجامعه شناسی قرارگرفته است. در کنار توجه عمده به خشونت روزافزون بازیها که نگرانیها و واکنشهای بسیاری را به دنبال داشته است، به موضوعاتی چون عزت نفس، ریخت شخصیتی، دوستی الکترونیکی و انزوای اجتماعی نیز پرداخته شده است. جای تعجب ندارد که هنگامی که مخاطبین اصلی نوجوانان می باشند، قشری که درگیر تغییرات سریع فیزیولوژیک و جسمانی، شکل دهی هویت و ورود به دنیای بزرگسالان می باشند، حساسیت توجه به آثار و پیامدهای بازی ها به چشم بخورد، افزون بر این که نو و جدید بودن پدیده، کنجکاوی ها و کنکاش های بسیاری را می طلبد و به دنبال دارد.

گرچه ادعا شده است که کودکان ونوجوانان، محتوا و برنامه هایی راکه رسانه ها دریافت می کنند، چون مصالح و مواد خام، جهت شکل دهی چارچوب ذهنی وشخصیتی خود به کار می برند (منطقی 1379)، بنابراین ارتباط مستقیم ویک شاخه ای بین دریافت این محتوا و بروز رفتار وجود ندارد و عوامل بسیاری چون خصوصیات شخصیتی هر فرد و زمینه ای که در آن محرک را ادراک می کند، در این امر دخیل اند؛ اما باید توجه کرد که نوع مصالح ومواد جهت تاسیس بنای شخصیتی وذهنی نیز مهم می باشد. در کنار آن، فضایی که بازیهای رایانه ای و ویدیویی خلق می کند ودنیایی که به روی آنها گشوده می گردد نیز باید مورد توجه قرار گیرد.

با وجود این که عمر تحقیق در مورد بازیهای رایانه ای و ویدیویی وآثار و پیامدهای آن در دنیا به بیش از بیست سال بر می گردد، در کشور ما که نوجوانان و جوانان بالاترین قشر تشکیل دهنده آن می باشند؛ و شیوع و پیشرفت بازیهای رایانه ای و ویدیویی چشمگیر است؛ جای پژوهش وتحقیق مستقل در این راستا خالی می باشد وکارهای انجام شده در این حیطه بسیار کم وانگشت شمار است.

 

,........


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه بررسی رابطه میان بازی های رایانه ای و مهارت اجتماعی نوجوانان - word

دانلودمقاله مطالعه رابطه بین مهارت های ارتباطی مدیران ، با رضایت شغلی

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله مطالعه رابطه بین مهارت های ارتباطی مدیران ، با رضایت شغلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مطالعه رابطه بین مهارت های ارتباطی مدیران ، با رضایت شغلی کارکنان پژوهشگاه و معاونت هنرهای سنتّی و صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی

1-1مقدمه
دیدگاهها و مفهوم سازیهای متعدد و گاه متناقضی درباره تعریف « رضایت شغلی» شکل گرفته و توسعه یافته است . برخی از صاحبنظران همچون هرزبرگ آن را دارای دو بعد دانسته اند . یک گروه عوامل و شرایطی که فقدان آنها موجب عدم رضایت می‌گردد ولی تأمین آنها باعث ایجاد انگیزه شدید و قوی نمی‌شود بلکه فقط از بروز عدم رضایت جلوگیری می‌کند که آنها را عوامل بهداشتی یا مؤثر در حفظ وضع موجود یا عوامل بقاء می‌نامند . به ‌زعم هرزبرگ این عوامل عبارت است از: طرز تلقی و برداشت کارکنان، شیوه اداره امور ، خط‌ مشی‌های سازمان، ماهیت و میزان سرپرستی، امنیت کاری، شرایط کاری، مقام و منزلت، سطح حقوق و دستمزد، استقرار روابط متقابل دو جانبه، سرپرستان، همگنان و مرئوسان و زندگی شخصی کارکنان. نبود این عوامل ممکن است چنان کارمندان را دچار عدم رضایت سازد که سازمان را ترک کرده و موجودیت آن را به مخاطره اندازند. از اینرو هرزبرگ این عوامل را برای تأمین و حفظ بهداشت و سلامت سازمان لازم دانسته است. دسته دوم عوامل مؤثر در ایجاد انگیزه هستند که وجود آنها موجب انگیزش و رضایت افراد ولی فقدان آنها تنها عدم رضایت ضعیفی را تولید می‌کند. بنابراین فقدان عوامل گروه دوم مترادف با عدم نگرش تلقی می‌گردد. به‌نظر هرزبرگ عوامل مؤثر در ایجاد انگیزه عبارت است از: موفقیت کاری، شناخت و قدردانی از افراد وکار آنها، پیشرفت و توسعه شغلی، رشد فردی و ماهیت کار و وظایف محوله. - برخی دیگر آن را تک بعدی و شامل پاسخ به این دو پرسش دانسته اند که: الف ) در حال حاضر چه قدر از شغل خود راضی هستید؟ ب) تا چه حد از شغل خود رضایت می خواهید؟ به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان صاحب نظر تفاوت بین آنچه فرد در حال حاضر دارد با آنچه به دنبال آن است ، می تواند شاخصی از رضایت شغلی باشد . پورتر ، لافکوئیست ، دیویس و هالند از این دسته اند. از سوی دیگر کاپل من نیز معتقد است که پژوهشگران حوزه هایی چون روان شناسی مشاوره تمایل دارند « رضایت شغلی» را به تفاوت بین آنچه فرد داراست ، در برابر آنچه خواستار آن است تعریف کنند. - دسته سوم معتقدند بسیاری از مفهوم سازیها و تعاریف « رضایت شغلی» دربر دارنده نوعی فرآیند ارزشیابی است. لوکه آن را حالت هیجانی خوشایند و مثبتی می داند که ناشی از ارزشیــابی شغــلی یا تجربه های شغلی فرد است . ولی اسمیت نظرش این است که گستره ای است که در آن محیط کاری ، تقاضاهای فرد را برآورده می کند. و یا رابینز که می گوید « رضایت شغلی» حاصل تفاوت میان تعداد پاداش هایی است که فرد دریافت می کند با مقدار پاداشی که فکر می کند باید دریافت کند . به عبــارتی می توان آن را یک فرآیند ارزشیابی تعریف کرد که آنچه را که یک فرد دارد در برابر آنچه خواستار آن است ، مورد بررسی قرار می دهد. (سادات , 26/7/1388، www.autj.com)
رضایت شغلی چیست و چگونه می توان به آن دست یافت؟ این مسأله ای است که بسیاری افراد با آن دست به گریبانند. چه افراد جویای کار که می خواهند برای اولین مرتبه محیط کار را تجربه کنند و چه کسانی که سالهاست در حرفه خود مشغولند و از مشکلات آن رنج می برند. محیط کار هر انسانی خانه دوم اوست، چه بسیار افرادی که عمده ساعات شبانه روز خود را مجبورند در محیط کاری خود بگذرانند. ساده پیداست که این محیط نیز همچون خانه باید برآورنده حداقلی از نیازهای روحی و روانی افراد باشد تا آنها بتوانند ضمن کسب درآمد به ارتقای دانش حرفه ای خود پرداخته و خدمتی صادقانه ارائه دهند. عوامل متعددی وجود دارد که در کنار هم می توانند ایجاد کننده رضایت شغلی در افراد باشد. چه بسا تنها نبود یک عامل از مجموع این عوامل می تواند از ایجاد رضایت در فرد بکاهد یا حتی او را در زمره افراد ناراضی از شغل خود قرار دهد. میزان درآمد، وجهه اجتماعی، امکان ارتقای شغلی، نحوه مدیریت در محل کار، عدم تبعیض و میزان آگاهی فرد از شغل خود از مهمترین عوامل ایجاد رضایت شغلی در افراد است. میزان درآمد عاملی در انتخاب شغل میزان درآمد یکی از جدی ترین و مهمترین دلایل انتخاب شغل در افراد است به گونه ای که در بسیاری از موارد حتی می تواند باعث نادیده گرفتن عوامل دیگر باشد. گاه افرادی را می بینیم که با وجود داشتن مشاغل مهم، کلیدی و دارای پایگاه و وجهه اجتماعی تنها به دلیل کمی درآمد از شغل خود احساس رضایت نکرده به گونه ای که حتی در موارد بسیاری به تغییر شغل خود حتی با شغلهایی با منزلتی پائینتر اقدام می کنند. (ادمین،1388،www.kimia.com)

2-1بیان مساله
هنگامی که فردی از طریق ابزار زبان با فرد دیگری ارتباط برقرار می کند ، رابطه ای میان آنان شکل می گیرد که نمونۀ آن را در طبیعت نمی توان یافت.همین توانایی برگرداندن اصوات بی معنا به کلمات گفتاری و نوشتاری ، مهم ترین امتیاز بشر ، یعنی زبان است. زبان ، رشد آن دسته از ویژگی هایی را ممکن ساخته است که انسان اندیشمند را از همۀ مخلوقات دیگر متمایز می سازد. پس تعجب آور نیست اگر فیلسوف آلمانی ، کارل یاسپرس مدعی است که :« عالی ترین دستاورد انسان در دنیا ، ارتباط شخصیت با شخصیت است.(سهرابی و حیات روشنایی , 1384:24)
و این ارتباط زمانی به مؤثر ترین شکل برقرار می شود که طرفین از مهارت ارتباطی و اجتماعی مناسب برخوردار باشند.
مهارت اجتماعی به آن دسته از مهارت هایی گفته می شود که ما در تعاملات میان فردی خود به کار می بریم. "کِلی" بعد یادگیری را هم به این تعریف می افزاید ؛ او می گوید : « مهارت اجتماعی عبارت است از رفتار های معین و آموخته شده ای که افراد در روابط میان فردی خود ، برای کسب تقویت های محیطی یا حفظ آنها انجام می دهند.

1-3روش تحقیق
این تحقیق با توجه به معیار زمان ، مقطعی ؛ با توجه به معیار گستردگی جامعه آماری ، در جامعه شناسی خرد ؛ با توجه به معیار عمق مطالعه ، سطحی نگر و به روش پیمایش می باشد.

1-4هدف تحقیق
مطالعه رابطه بین مهارت های ارتباطی مدیران ، با رضایت شغلی کارکنان پژوهشگاه و معاونت هنرهای سنتّی و صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی.

1-5اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن
ارتباطات موثر نه تنها کلید فتح در های بسته در تمام جهان است بلکه فعالیتی اجتناب نا پذیر و الزام آور برای زندگی فردی ، گروهی ، سازمانی و جمعی در تمام جوامع بشری می باشد.هر یک از ما در پیرامون خود مردمانی را می شناسیم که به یمن توانایی ارتباطی بالای خود در کار خویش کامیابند ( فرهنگی ، 1383 ، 9)
مهارت های ارتباطی به ویژه در شغل هایی که ارتباط مستمر و چهره به چهره ی روسا و کارکنان تحت امر را می طلبد اهمیتی دو چندان پیدا می کند ، مانند معاونت های مورد مطالعه در سازمان میراث فرهنگی که مدیران می بایست لحظه به لحظه در جریان کوچکترین جزیات کار قرار گیرد ، لذا هرگونه ضعف در برقراری ارتباط موثر تاثیر منفی بر روایط رهبر – ژیرو خواهد گذاشت.

1-6 سوالات و فرضیات تحقیق
آیا بین مهارت های ارتباطی مدیران ، با رضایت شغلی کارکنان پژوهشگاه و معاونت هنرهای سنتّی و صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی ، تفاوت معنی داری وجود دارد؟
- فرضیه تحقیق
فرضیه اصلی :
به نظر می رسد بین مهارت های ارتباطی مدیران ، با رضایت شغلی کارکنان پژوهشگاه و معاونت هنرهای سنتّی و صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی رابطه معنی داری وجود دارد.

فرضیه های فرعی :
- به نظر می رسد بین مهارت همدلی مدیران ، با رضایت شغلی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد.
- به نظر می رسد بین مهارت تشریک مساعی مدیران ، با رضایت شغلی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد.
به نظر می رسد بین مهارت گوش دادن موثر مدیران ، با رضایت شغلی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد.

1-8 قلمرو تحقیق
معاونت های پژوهشگاه و هنرهای سنتی و صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی مستقر در تهران

1-9جامعه و حجم نمونه
برای سنجش رابطه بین مهارتهای ارتباطی مدیران و رضایت شغلی هردو معاونت از روش
نمونه گیری در دسترس استفاده گردید
الف: بدلیل اینکه جامعه آماری پژوهشگاه 400 نفر بود با مراجعه به جدول مورگان میزان حجم نمونه 200 نفر برآورد شد و 200 پرسشنامه در اختیار کارکنان در دسترس قرارگرفت که مجموعاً 105 نفر بدلیل پاسخگویی دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و سایر پرسشنامه از
دایره محاسبات خارج شد.
ب: جامعه آماری معاونت هنرهای سنتی و صنایع دستی دارای 100 پرسنل بود که با توجه به جدول مورگان میزان حجم نمونه 80 نفر برآورد شده که از نمونه گیری دسترس استفاده نمودم و 68 پرسشنامه دقیق تکمیل و مابقی از دایره محاسبات خارج شد.
جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت از کارکنان معاونتهای پژوهشگاه وهنرهای سنتی و صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی مستقر در تهران به تعداد 500 نفر برای سنجش رابطه بین مهارتهای ارتباطی مدیران و رضایت شغلی از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید که تعداد 280 پرسشنامه توزیع وتعداد 171 پرسشنامه جمع آوری و تحلیل گردید.


فصل دوم
مطالعات نظری

 

 


2-1مقدمه
"مایکلسون" و دیگران در ارزیابی نشانه های مهارت اجتماعی و ارتباطی به شش عنصر اصلی اشاره می کنند :
1. مهارت های اجتماعی به طور معمول آموخته می شوند.
2. شامل مجموعه ای از رفتار های کلامی و غیرکلامی گوناگون ویژه اند.
3. مستلزم داوطلب شدن و ارایۀ پاسخ های مناسب و مؤثرند.
4. تقویت های اجتماعی دیگران را به حداکثر می رسانند.
5. ماهیتی تعاملی دارند و به زمان بندی مناسب و تأثیر متقابل برخی از رفتار ها احتیاج دارند.
6. تحت تأثیر عوامل محیطی همچون سن ، جنس و پایگاه [اجتماعی] طرف مقابل
می باشند.(بیگی و فیروز بخت , 1374: 11و12و13)
ارتباطات در سازمان به قدری حائز اهمیت است که یکی از صاحبنظران معتقد است که مدیریت یعنی هنر برقراری ارتباط. و "دیوید کوآک" معتقد است بیشتر موفقیت مدیر در این است که بتواند از مهارت های انسانی ( ایجاد رابطه متقابل با افراد) استفاده کند.(پارساییان و اعرابی , 1384 : 2)
فرانک دنس یکی از محققان برجسته علوم ارتباطات در سالهای دهه 1970 پس از بررسی 95 تعریف از ارتباطات به این نتیجه رسیده است که ارتباطات در نهایت در سه مفهوم قابل طبقه بندی است : الف ) ارتباطات حیوانات ب ) ارتباطات انسانی . ج ) ارتباطات موثر.
ارتباطات موثر آن ایت که فرستنده بتواند منظور خود را به گیرنده پیام برساند.
( فرهنگی ، 1374 ، 37)
"مینتزبرگ" نیز سه نقش اصلی برای مدیران بر می شمارد که عبارتند از :نقش اطلاعاتی ، نقش تصمیم گیری و نقش ارتباطی. (همان : 8)
رابرت کتز نیز سه مهارتِ فنّی ، نظری یا تحلیلی و انسانی را برای مدیران ضروری
می داند.مهارت انسانی یعنی توانایی در کار کردن ، درک نمودن و ایجاد انگیزش در فرد یا گروه. (همان : 10)

2-2 رضایت شغلی :
رضایت شغلی از دو بعد قابل مطالعه و سنجش است :
1-رضایت از عناصرشغلی
رضایت ازعناصرشغلی ازیک دیدگاه ، گاهی تحت عنوان نگرش نسبت به موضوعات نامیده می شود ، زیرا چنین فرض می شودکه رضایت ازعناصرشغلی در واقع از نگرش های متفاوتی درباره اجزاء و عناصرگوناگون شغل تشکیل می شود، لذا می توان گفت کارمندان نگرش های خاصی درباره حقوق و دستمزد خود ، مدیران مافوق ، نوع کاری که انجام می دهد و محیط و شرایط کار دارا می باشند که همه این ها را باید چیزهایی دانست که یک فرد درسازمان به آنها توجه دارد واستنباط خاصی ازآنها دارد . برخی نگرشهای مزبور ممکن است مثبت و برخی دیگر منفی باشند وهمه آنها از اهمیت یکسانی برخوردارنمی باشند . نگرش هایی که از اهمیت بیشتری برخوردارند درسه گروه قابل دسته بندی هستند : گروه اول نگرش ها،مربوط به نقش شغل می شود،مانند اینکه آیا شغل پویا وتحرک آفرین وجالب است یا خیر؟ گروه دوم نگرش هایی است که مربوط به مدیر مافوق می شود، مانند اینکه با ملاحظه است،با انصاف است ، شایسته است یا خیر؟گروه سوم نگرشهایی است که مربوط به حقوق و دستمزد می شود، مانند اینکه آیا کافی وعادلانه است یا خیر؟

2-رضایت کلی از شغل
دیدگاه دیگری که درمورد مفهوم رضایت شغلی وجود دارد، عبارت از مطالعه رضایت شغلی به عنوان یک حالت درونی وکلی از رضایت فرد است.در این دیدگاه فرض براین است که کارمند یک احساس درونی از رضایت یا عدم رضایت کلی دارا می باشد. درنتیجه ، تجربیات مثبت مانند داشتن همکاران صمیمی، حقوق خوب، مافوق شایسته و با ملاحظه وشغل جالب ،رویهم یک احساس درونی مثبت در فرد ایجاد می‌کند.از سویی دیگر،تجربیات منفی که ناشی از حقوق کم،کارخسته کننده یا آزاردهنده و وضعیت اعتراض‌آمیز می باشند.رویهم یک احساس درونی منفی ایجاد می‌نمایند. احساس کلی رضایت یا عدم رضایت یک احساس مرکب است که توسط شدت و فراوانی تجربیات مثبت و منفی فراهم می شود.
دیدگاه درباره حالت درونی براین فرض مبتنی است که رضایت شغلی را می توان ازطریق پرسش ازکارکنان راجع به اجزاء وعناصر گوناگون مربوط به شغلشان اندازه گیری کرد وسپس متوسط نگرشهای آنان را بدست آورد و به یک شاخص رضایت کلی دست یافت . دیدگاه اول که نگرش نسبت به موضوعات نامیده شد ،بر این فرض مبتنی است که موضوعات مختلف نباید با هم مخلوط شوند، بلکه؛ باید آنها را به طور جداگانه اندازه گیری و تحلیل کرد. تحقیقات انجام شده هر دو دیدگاه را تائید می‌کند.
پرسشنامه‌های رضایت شغلی نگرش های خاص گوناگونی ر ا راجع به عناصر شغل مشخص کرده اند. احساس رضایت یا عدم رضایت شغلی با هریک ازعناصر مزبور نوسان داشته است.مطالعات تجربی شواهدی ازحالت درونی را فراهم کرده اند چنان که مثلاً تغییر درحقوق بر رضایت از حقوق و نیز سایر نگرش‌های مرتبط با حقوق مانند نگرش و احساس نسبت به مافوق که پیشنهاد افزایش حقوق را داده است تاثیر می گذارد.حالت درونی می تواند بوسیله تجربیات مثبت ومنفی مشروط شود، تحقیقات نشان داده است که حالت یا احساس درونی مثبت بوسیله محیط مناسب و مطلوب ایجاد می شود و احتمالاً توجیه کننده این است که چرا برخی کارکنان جهت گیری مثبتی نسبت به کار دارند(گریفین،1374: 179).

2-2ارتباطات اثربخش و رضایت شغلی :
مهارت های ارتباطی به ویژه در شغل هایی که ارتباط مستمر و چهره به چهره ی روسا و کارکنان تحت امر را می طلبد اهمیتی دو چندان پیدا می کند ، مانند معاونت های مورد مطالعه در سازمان میراث فرهنگی که مدیران می بایست لحظه به لحظه در جریان کوچکترین جزیات کار قرار گیرد ، لذا هرگونه ضعف در برقراری ارتباط موثر تاثیر منفی بر روایط رهبر – ژیرو خواهد گذاشت.
وقتی اطلاعات، عقاید و احساسات از شخصی، گروهی یا منبعی به شخص، گروه یا منبع دیگری به منظور ایجاد تغییر در دانش، نگرش یا رفتار آشکار آنها انتقال می یابد فرایند ارتباط رخ می دهد (1). یکی از مشکلات فرایند ارتباط این است که مردم به ندرت قادرند مقاصد واقعی خود را به طور کامل به سایرین انتقال دهند، غالباً پیامهای (messages) فرستاده شده مقاصد واقعی آنان را بیان
نمی کند. اشتباهات دارویی و درمانی و تخلف از خط مشی ها غالباً نتیجه ارتباط غیر موثر است. مدیران از ارتباطات برای هماهنگی وظایف و اعمال در درون سازمان استفاده می کنند، ارتباطات اثر بخش باعث ایجاد سازمانهای اثر بخش می شود(2).
در سالهای اخیر پژوهشهای زیادی در خصوص رضایت شغلی و رابطه آن با ارتباط اثربخش و سایر عوامل مؤثر در رضایت شغلی انجام گرفته است. رابینز در ایالت نیوجرسی آمریکا در مورد روابط کارفرمایان با زیردستانشان تحقیقاتی انجام داده است. اودریافت که مهارتهای ارتباطی مدیران و رفتار سازمانی می تواند در رضایت شغلی کارکنان نقش مهمی را ایفا کند. (3). هاستینگز در تحقیق خود به این نتیجه رسید کـه مدیر می تواند بـا ایجاد زمینه روابط مؤثـر در سازمان انگیزه و رغبت شغلی کارکنان را افزایش دهد. مون در بررسی های خود خاطرنشان می کند که مدیران با ارتباط مناسب و درست می توانند به کارکنان در دستیابی بـه اهداف سازمانی و تصمیم گیـری عقلانی کمک کنند. کاکس در پژوهشی که در مورد قدرت نفوذ و ارتباط مدیران انجام داد دریافت که یکی از مهارت های مدیر ارتباطی است. و مدیران می توانند با استفاده از مهارت های ارتباطی بر کارکنان نفوذ بیشتری داشته و در نتیجه باعث انگیزش بیشتر در کارکنان شونـد. بررسی هـا نشان می دهند که ارتباط مدیر بـا کارکنان یک جزء اصلی مدیریت است. مدیـر می تواند به شیوه های مختلف (مانند وسایل سمعی و بصری، ویدئو، نشریات و از این قبیل) با کارکنان ارتباط برقرار کند.
مدیر با ایجاد ارتباطات اثربخش با کارکنان می تواند در افزایش روحیه گروهی و رضایت شغلی آنها نقش قابل ملاحظه ای داشته باشد.(حسن زاده و اعتصامی , 5/8/88،www.iu.com)
با عنایت به موارد فوق مبنی بر اهمیت مهارت های ارتباطی در روابط رهبر – پیرو و نقش این مهارت در افزایش اثربخشی سازمانها و رضایتمندی کارکنان در سازمان ها، این مهارت بویژه در سازمان های فرهنگی مانند سازمان میراث فرهنگی می تواند نقش تعیین کننده ای داشته باشد .لذا سوال اصلی پژوهش حاضر این خواهد بود که :
آیا بین مهارت های ارتباطی مدیران ، با رضایت شغلی کارکنان پژوهشگاه و معاونت هنرهای سنتّی و صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی تفاوت معنی داری وجود دارد؟

3-2 تعاریف عملیاتی متغیر ها و واژه های کلیدی
تعریف مفهومی مهارت های ارتباطی :

تعریف عملیاتی مهارت های ارتباطی :

تعریف مفهومی رضایت شغلی :

تعریف عملیاتی رضایت شغلی :
رضایت شغلی نگرشی است که افراد درباره ی شغل خود دارند که نشأت گرفته از ادراک افراد از شغلشان است .یکی از ابزار های معتبر برای سنجش رضایت شغلی شاخص توصیفی شغل (JDI)است.
در مدل JDI پنج عامل عمده بعنوان ابعاد رضایت شغلی مطرحند که عبارتند از:
- پرداخت: میزان حقوق دریافتی و انصاف و برابری در پرداخت.
- شغل: حدی که وظایف شغلی، فرصت را برای آموزش و پذیرش مسئولیت فراهم می آورد.
- فرصتهای ارتقاء: قابلیت دسترسی به فرصتها برای پیشرفت.
- سرپرست:توانایی های سرپرست برای نشان دادن علاقه و توجه به کارکنان.
- همکاران: حدی که همکاران، دوستانه، شایسته و حمایتی هستند. ( مقیمی ، 1385 ، 391)
نظریهx,y مک گرگور :
مطابق با نظر مک گرگور ، سازمان های سنتی با شغل های کاملاً تخصصی شده ، تصمیم گیری متمرکز و ارتباطات رو به ژایین ، صرفاً ناشی از ضرورت اقتصادی ناشی نشده اند ، آنها انعکاسی از مفروضات مشخص درباره طبیعت انسانی می بیاشند این مفروضات را که به عنوان تئوری x می نامد مبتنی بر این است که افراد از کار و مسئولیت پذیری گریزان هستند و ترجیح می دهند که هدایت شوند ، افراد با انجام کارهای مناسب انگیزه پیدا نمی کنند بلکه صرفاً توسط محرک های مالی ، تحریک می شوند و انگیزه می یابند.بنا براین اکثر افراد باید به دقت سرپرستی و کنترل شوند تا مجبور به کسب اهداف سازمانی شوند.
مک گرگور صحت این دیدگاه را مورد تردید قرار داد ، او ضرورت مدیریت و فعالیت های جدید را در سازمان ها احساس کرد و اعتقاد داشت که این مفروضات باید اصلاح شوند، بنابراین یک مجموعه از مفروضات جایگزین را تحن عنوان تئوری y مطرح کرد برخلاف مفروضات تئوری x این مفروضات تاکید دارند که کار برای افراد لذت بخش است . اگر شرایط مناسب باشد کارکنان نسبت به اعمالشان خود کنترلی دارند، افراد از طریق انجام کارهای مناسب و فرصت یافتن برای ارتباط با همکارانشان به جای مشوق های صرفاً مالی ، برانگیخته می شوند. سر انجام مک گرکور استفاده از مدیریت مبتنی بر اهداف را ژیشنهاد کرد که در آن زیر دستان به اتفاق سرژرستانشان اهداف را تعیین کرده ، سپس حصول به این اهداف را بررسی می نمایند بنا بر این از نیاز به سرژرستی دقیق روزانه جلوگیری می کنند. ( فرهنگی ، شاهمیرزایی و حسین زاده ، 1384 ، 116و117)

11 توصیه ساد ه برای ایجاد رضایت شغلی و افزایش بهره‌وری
مشغله دائمی مدیران مقوله بهره‌وری می‌باشدکه می‌خواهند تولیدات بیشتری از منابع موجود بدست بیاورند. روش متداول همان تقسیم بیشتر کار به اجزا کوچکتر است که بتدریج پرسنل مهارت زیادی در کارشان بدست می‌آورد. اما کسب چنین مهارتهائی یک زیان عمده دارد. انسان‌ها آدم آهنی(ربات) نیستند و یکنواختی کارهای تکراری خاصه وقتی اراده و خلاقیت پرسنل در آن دخیل نباشد، دیر یا زود باعث ناراحتی روحی وی می‌شود و در پی آن غیبت و بی‌دقتی افزایش و علاقه به کار و کارائی‌اش کاهش یافته و در نهایت نرخ حادثه افزایش می‌یابد.
بدین ترتیب عوامل رضایت شغلی و افزایش بهره‌وری به شرح زیر بیان می‌گردد:
1- عوامل محرک :عبارت است از فرصت برای کسب موفقیت، معروفیت و پیشرفت و ترفیع.
2- ثبات شغلی :برای پرسنل بسیار رضایتبخش است، شرکتی که در آن کار می‌کند، دارای وضع باثباتی باشد.
3- حقوق :البته منظور حقوقی نیست که پرداخت می‌شود، بلکه حقوقی است که معتقدند باید به آنها پرداخت شود.
4- پیچیدگی و تنوع شغل:در مقابل کارهای تخصصی ساده و یکنواخت، پرسنل به کارهائی که توان ذهنی را به کار گرفته و به آنها فرصت استفاده از مهارتها، تجربه، خلاقیت، ذوق و استعدادشان را می‌دهد، بسیار دوست دارند. زیرا سبب ارضای تعدادی از نیازهایشان شده و باعث می‌گرددکه خودشان را درک کنند.
5- شرکت در تصمیم‌گیری‌ها: پرسنل علاقه دارند استقلال داخلی و اجازه انجام کار داشته باشند، حتی اگر این دو منجر به قبول مسئولیت باشد. آنها علاقه دارند بر روش‌ها و ریتم‌های کاری که انجام می‌دهند، کنترل داشته باشند.
6- توجه و وارد شدن به کار: پرسنل دوست دارند به خاطر پیچیدگی و تنوع کاریشان، از آنها خواسته شود که توجه بیشتری به کار مبذول دارند. این امر برای آنها بدین معنی است که، بیشتر از یک قطعه ‌یدکی ارزش دارند، آنها در مقابل کاری که می‌کنند مسئول بوده و غالبا خودشان بازرس خود می‌باشند.
7- محصول: پرسنل علاقه دارند که نتیجه کار خود را کامل ببینند
8- مسئول : شخصیت یک مسئول مستقیم، اثری مهم در رضایت شغلی افراد دارد، همچنین بسیار اهمیت دارد که مسئول مستقیم در سطح خوبی از لیاقت و شایستگی باشد. اگر پرسنل به قضاوت مسئول اعتماد داشته باشند، طرز تلقی‌شان بهتر خواهد بود.
9- محیط: نباید از اوضاع فیزیکی محل کار غافل بود. یک محل کار مناسب باید عموما از نظر روشنائی،گرما، تهویه، سقف، صندلی، رختکن، حمام، کمک‌های اولیه، محل‌های(غذا خوری و استراحت) کامل باشد تا به این وسیله پرسنل رضایت داشته و سلامت‌یشان تامین گردد.
10- روحیه: اشکال عمدهای که منشا سایر اشکالات ذکر شده است، روحیه نداشتن افراد است. مدیران بویژه مدیران سطح پائین و میانی از طریق دوستی و برقراری روابط صمیمانه بین پرسنلی که با هم کار می‌کنند، می‌توانند به نحو قابل ملاحظه‌ای در بالا بردن روحیه پرسنل موثر باشند.
11- تاثیرات خارجی: معمولاً افراد قادر نیستند زندگی خصوصی‌شان را از کارشان جدا کنند و بهمین دلیل در صورت بروز مشکلاتی در محیط خارج از کار، تاثیر آن مشکلات در محیط کار بصورت آرامش نداشتن و عدم تمرکز فکر نمایان می‌گردد. سرپرستان و مسئولان باهوش در رابطه با شناخت مشکلات پرسنل و اقدام‌های ممکن برای رفع آنها عملکردشان بسیار به سبک شدن مشکلات پرسنل کمک خواهدکرد.(بی نا , 8/7/88، www.ashna.com)

4-2رابطه شخصیت متناسب با موفقیت شغلی
در این باره کلین اظهار می‌دارد عواملی که در انتخاب شغل دخالت دارند با عواملی که باعث موفقیت می‌شوند، متفاوت‌اند. این خود سؤال مهمی است که برای موفقیت در شغل خاصی، چه نوع شخصیتی مناسب است؟ چون که فرد می‌خواهد با انتخاب شغل متناسب با شخصیت خود احساس ارزشمندی، عزت نفس، تعالی و والایش کند. اغلب اوقات به لحاظ خودخواهی‌ها، افراد می‌خواهند ابتداء برای خود و سپس برای جامعه احساس ارزشمندی کنند. از اینرو دیده شده است که اگر کسی در شغلی احساس رضایت درونی، ارزشمندی و مفید بودن نکند، طولی نمی‌کشد که آن شغل را رها کرده به دنبال شغل دیگری می‌رود. به طور مثال لازمه شغل معلمی یا پرستاری داشتن حوصله فراوان است. حال اگر شخصی از این صفت برخوردار نباشد، مسلما نمی‌تواند معلم یا پرستار موفقی شود.
طبق نظریه انطباق شخصیت ـ شغل هالند، هماهنگی یا انطباق مناسب بین شخصیت فرد و شغل به رضایت شغلی می‌انجامد. هالند یک پرسش‌نامه بررسی خودگردان ساخته است که بر اساس شش سنخ شخصیتی که با طبقه‌های ویژه‌ای از مشاغل مرتبط هستند، به هر فرد نمره می‌دهد. منطق او این است که از طریق انطباق سنخ‌های شخصیتی با مشاغل همخوان و مناسب، افراد علایق و توانایی‌های درستی را متناسب با مقتضیات شغل پرورش می‌دهند. این امر انطباق موفقیت در شغل را تضمین می‌کند و موفقیت نیز سطح بالاتری از رضایت شغلی را ایجاد می‌کند(افراد به کارهایی علاقمند هستند که در آن خوب عمل می‌کنند). به طور کلی بررسی‌ها از نظریه هالند حمایت می‌کنند.(خلج , 27/7/88، www.pajpphesh.com)

5-2رابطۀ رضایت شغلی با شخصیت افراد
اصولاً افرادی که از شغلشان راضی باشند بهتر و موثر تر کار می کنند اما بررسی های اخیر نشان داده است افرادی که شخصیت قوی تری دارند، راضی تر بوده و کارآیی بیشتری دارند.
به گزارش خبرنگار مهر، محققان روانشناسی دریافتند که رضایت شغلی صرفا در گرو محیط کار ، همکاران و میزان درآمد افراد نیست، بلکه برخی از افراد با شخصیتی که دارند در محیط های کاری گوناگون احساس رضایت کرده و با علاقه کار می کنند . بر اساس این گزارش ، چنین افرادی اعتماد به نفس بالایی داشته و از نظر روحی نیز با ثبات و عموماً برون گرا هستند. زیرا شخصیتهای برون گرا بیشتر تمایل به ارتباط موثر با دیگران دارند و همین امر در آنان موجب بروز احساس بهتر و رضایت بیشتر از کار می شود. در تحقیقی که بر روی چند هزار کارمند در محیطهای کاری صنعتی ، تولیدی و ساختمانی انجام شد، مشخص گردید رضایت شغلی و کارایی بهتر افراد با هم در ارتباط هستند اما برخلاف عقیده بسیاری از مردم، با هم رابطه علت و معلولی ندارند. درواقع عامل ایجاد رضایت نوع تفکر و شخصیت فرد است. شاید به همین دلیل نیز در بسیاری از کشورها قبل از به کار گیری و استخدام افراد علاوه بر توجه به سابقه ، تحصیلات و مهارتها ازآنها تستهای شخصیت گرفته می شود تا چگونگی تفکر و دید آنها به کار مشخص شود.
چه تعدادی از ما واقعاً هر روز مشتاقانه به سر کار می‌رویم و از گذراندن زمان در محیط کار خود احساس رضایت می‌کنیم؟
شغل رضایت‌بخش چیست؟
بسیاری از ما که کار می کنیم حداقل ۵۰ درصد ساعت بیداری‌مان را در حال کارکردن هستیم. هر روز که از خواب بیدار می‌شویم همان کارهای روزمره را انجام می‌دهیم اما چه تعدادی از ما صادقانه از کارمان راضی هستیم؟
وجود هرکدام از موارد زیر به رضایت‌مندی شغلی کمک می‌کنند:
• شما احساس می‌کنید آنچه که انجام می‌دهید ارزشمند و متفاوت از سایر کارهاست.
• به نظرات و پیشنهادات شما توجه می‌شود.
• شما با افرادی که دوستشان دارید کار می‌کنید (در یک محیط خوب و صمیمی)
• از اینکه به سر کار می‌روید خوشحال و راضی هستید.
• تعادلی بین کار و زندگی در منزل‌تان برقرار است.
• کارهای روزانه شما و وظیفه‌تان متنوع است.
• ارزش کار کارفرمای شما به ارزش کار شما نزدیک است
• شما احساس زیرکی و باهوشی هنگام کار می‌کنید.
• آیا روابط‌تان با موسسه‌ای که در آن کار می‌کنید خوب است؟
• آیا وضعیت کاری خوبی دارید و حقوق خوبی نیز دریافت می‌کنید؟
• با فرصت‌های آموزشی راهی برای رشد و پیشرفت کردن دارید.
• شغل شما در درازمدت باعث رسیدن به اهدافتان می‌شود.
زمان‌هایی وجود دارد که ما از کارهایمان کمتر احساس رضایت می‌کنیم. و این به معنی لذت نبردن از کارمان نیست. تأثیرات محیط بیرون نقش مهمی دارند. اما گاهی مسئله خیلی جدی‌تر است. ما می‌توانیم احساس کنیم که در امتداد یک سرازیری افتاده‌ایم و منتظر وقوع یک حادثه هستیم و یا منتظر چیزی هستیم که مطابق استاندارد و توقع ما باشد. کار ما ممکن است بسیار آسان و آشنا باشد بدون هیچ بحث و گفتگو و بدون هیچ محرکی.
شغل و وظیفه ما و خط مشی ما می‌تواند در هر زمان تغییر کند. بسیاری از افراد زندگی خود را بازبینی می‌کنند مخصوصاً بعد از یک حادثه‌ای که برایشان اتفاق می‌افتد. مثل داغدیدگی و یا بیماری وخیم. بنابراین اگر شما چنین مشکلاتی دارید مسئله را سبک و سنگین کنید. اگر روز به روز نسبت به شغلتان در شما علاقه‌ای ایجاد نمی‌شود و احساس رضایت هم نمی‌کنید، زمان آن است قبل از اینکه از آن روحیه‌تان خراب شود فکر اساسی کنید.(بی نا , 4/7/88 ، www.irangolchin.com)

2-6تعاریف مختلف از رضایت شغلی
در منابع گوناگون، از رضایت شغلی تعاریف بسیار زیادی ارائه شده است که در این قسمت به چند نمونه از این تعاریف اشاره می‌کنیم.
با وقوع رکود اقتصادی در دهه‌های 1970 و 1980، بحث رضایت شغلی در سازمان‌هامطرح شد این زمانی بود که اکثر کارمندان و کارگران با توجه به کسادی و رکود اقتصادی واقع شده از شغل خود ناراضی بودند. این مسئله، توجه بیشتر مدیران و سازمان‌هارا به بحث رضایت شغلی جلب کرد.
رضایت شغلی، عاملی مهم برای افزایش کارایی و نیز رضایت فردی در سازمان تلقی می‌شود. مدیران به شیوه‌های مختلف مترصد افزایش رضایت شغلی کارکنان خود هستند. محققان مختلف، تعاریف گوناگونی از رضایت شغلی ارائه داده‌اند:
"فیشر و هانا" (1939) رضایت شغلی را عاملی روانی قلمداد کرده و آن را به صورت نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط شغل تعریف می‌کنند به این معنا که اگر شغل، شرایطی مطلوب را برای فرد فراهم کند، فرد از شغلش رضایت خواهد داشت، اما اگر شغلی برای فرد رضایت و لذت مطلوب را فراهم نکند، فرد شروع به مذمت شغل کرده و در صورت امکان، شغل خود را ترک خواهد کرد.
"هاپاک" رضایت شغلی را مفهومی پیچیده و چند بعدی دانسته و آن را با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی مرتبط کرده است به نظر او صرفاً وجود یک عامل، موجب رضایت شغلی فرد نخواهد شد. بلکه وجود ترکیبی از عوامل مختلف موجب خواهد شد که فرد در لحظه ی معینی از شغل خود احساس رضایت کند.
فرد با توجه به اهمیتی که عوامل مختلف نظیر: درآمد، جایگاه اجتماعی، شرایط محیط کار و ... برای او دارند، میزان معینی از رضایت شغلی دارا خواهد بود.
رضایت شغلی، حدی از احساسات و نگرش‌های مثبت است که فرد نسبت به شغل خود دارد. وقتی شخصی می‌گوید رضایت شغلی بالایی دارد، به این مفهوم است که او واقعاً شغل خود را دوست دارد، احساسات خوبی درباره کارش دارد و برای شغلش ارزش زیادی قائل است.
رضایت شغلی، عبارت است از رضایتی (به مفهوم لذت روحی ناشی از ارضای نیازها و تمایلات و امیدها) که فرد از کار خود به دست می‌آورد.
رضایت شغلی، مجموعه ای از احساسات سازگار و ناسازگار است که کارکنان با آن احساس‌هابه کار خود می‌نگرند.
"گینز برگ" و همکارانش، رضایت شغلی را به دو نوع مختلف تقسیم بندی کرده اند: رضایت درونی و رضایت بیرونی.
1. رضایت درونی از دو منبع به دست می‌آید اول احساس لذتی که انسان صرفاً از اشتغال به کار و فعالیت عایدش می‌شود. دوم لذتی که بر اثر مشاهده ی پیشرفت و یا انجام برخی مسئولیت‌های اجتماعی و به ظهور رساندن توانایی‌هاو رغبت‌های فردی به انسان دست می‌دهد.
2. رضایت بیرونی که با شرایط اشتغال و محیط کار ارتباط دارد و هر لحظه در حال تغییر و تحول است. از عوامل رضایت بیرونی به عنوان مثال، شرایط محیط کار، میزان دستمزد و پاداش، نوع کار و روابط موجود بین کارگر و کارفرما را می‌توان نام برد.
این گونه به نظر می‌رسد که عوامل درونی که شامل خصوصیات و عامل فردی می‌باشند، در مقایسه با عوامل بیرونی نظیر شرایط محیط کار، از ثبات بیشتری برخوردارند. بنابراین شاید بتوان گفت که رضایت درونی پایدارتر از رضایت بیرونی است رضایت شغلی نتیجه تعامل بین رضایت درونی و بیرونی است.
ایجاد رضایت شغلی در کارکنان احتمالاً سرعت بالایی نخواهد داشت، اما قطعاً با شتاب بسیار بالایی از بین می‌رود. ممکن است همه شرایط برای بالای نگه‌داشتن رضایت کارمندی در حدی فوق‌العاده باشد، اما صرفاً با یک برخورد نامناسب مدیر، امکان تأثیر این شرایط مناسب به صورت کاملاً محسوسی به سمت صفر میل کند.(قادری و شناور , 1386، سایت صنعت خودرو)
فیشر و هانا رضایت شغلی را عاملی روانی قلمداد می نمایند و آن را نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط اشتغال می انگارند. یعنی اگر شغل مورد نظر لذّت مطلوب را برای فرد تأمین کند در این حالت فرد از شغلش راضی است در مقابل چنانچه شغل مورد نظر رضایت و لذّت مطلوب را به فرد ندهد در این حالت فرد شروع به مذمت شغل می کند و در صدد تغییر آن بر می آ ید.
فلدمن وآرنولد رضایت شغلی را مجموعه گرایش های مثبت افراد نسبت به شغل دانسته ومعتقدند وقتی گفته می شود یک فرد از شغل خود رضایت بالایی دارد در حقیقت منظور این است که وی به طور کلی به میزان زیاد شغلش را دوست دارد وتوانسته است از طریق شغلش نیازهای خویش را تأمین نماید ودر نتیجه احساسا سات مثبتی به آن دارد.
فرد لوتانر رضایت شغلی را یک حالت عاطفی مثبت یا خوشایندی می داند که حاصل ارزیابی فرد از شغلش یا تجارب شغلی اش می باشد وی اضافه می نماید رضایت شغلی نتیجه ادراک کارکنان از آنچه به نظرشان مهم است وشغلشان آن را بخوبی فراهم کرده می باشد.
به اعتقادگوردن رضایت شغلی یک واکنش عاطفی است که از ادراک فرد نسبت به اینکه شغل او ارزش های شغلی اش را تا مین می کند و یا به او اجازه تا مین وارضای آنها را می دهد ناشی می گردد. علاوه بر این رضایت شغلی به توافق این ارزش ها با نیاز های شخص بستگی دارد.
هرزبرگ معتقد است که انگیزش شغلی تحت تأثیر عوامل درونی و خارجی می باشد. عوامل انگیزشی درونی (ذهنی) از انجام کار ناشی شده و موجب رضایتمندی فرد می شوند، مثل موفقّیت، پیشرفت، قدردانی و ماهیت کار و عوامل خارجی عمدتاً با محیط و زمینه شغل ارتباط دارند و کارکنان را در سازمان ابقا می کنند و شامل خط و مشی و مقررات و شرایط محیط کار، حقوق و دستمزد، روابط شخصی با هم ردیفان و امنیت شغلی می شود.
شرتزر معتقد است رضایت شغلی به معنای دوست داشتن وظائف مورد لزوم یک شغل، شرایطی که در آن کارانجام می گیرد و پاداشی که برای آن دریافت می شود و اینکه فعالیتها، امور و شرایطی که کار یک فرد را تشکیل می دهند تا چه حدودی و با چه نحوی نیازهایش را برآورده می سازد، بستگی به قضاوت وی دارد. شخص باید موارد مثبت و منفی شغل خود را موازنه کند، چنانچه موارد مثبت بر منفی غلبه کند احتمال دارد که از کارش راضی باشد. افراد از نظر میزان رضایتی که شغلشان برای آنها فراهم می سازد بسیار متفاوتند.
لوی گاربو و مونت مارکوت تعریفی دیگر از رضایت شغلی ارائه می دهند از نقطه نظر آنان، رضایت شغلی ارزیابی فرد نسبت به تجربه گذشته و اینکه انتخاب همین شغل در آینده نیز بهترین گزینه است، کارمند از میزان مطلوبیت کاری که تجربه می کند گزارش نمی دهد، بلکه در این زمینه قضاوت می کند که اگر مجدداً بخواهد شغلی انتخاب کند شغل فعلی را انتخاب می کند یا نه. هرسی و بلانچارد معتقدند رضایت شغلی تابعی است از سازگاری انتظارات سازمانی با نیازهای سرشت کلی فرد. در حالتی که این دو توافق داشته باشند رفتار به طور همزمان برآورنده انتظارات سازمان و نیازهای فرداست یعنی اثر بخشی و رضایت توأماً حاصل می گردند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   112 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مطالعه رابطه بین مهارت های ارتباطی مدیران ، با رضایت شغلی

تحقیق آموزش مهارت های زندگی

اختصاصی از زد فایل تحقیق آموزش مهارت های زندگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق آموزش مهارت های زندگی


تحقیق آموزش مهارت های زندگی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:18

فهرست:

تصمیم گیری درست

آموزش مهارت های زندگی (ویژه جوانان و نوجوانان)

آینده گری

تحولات شناختی دوران بلوغ

تعریف تحولات شناختی : تحولات شناختی عبارت است از توسعه توانمندیهای تفکر و استدلال کردن.

کودکان (6 تا 12 سال) یاد می گیرند که چگونه تفکر انتزاعی پیدا نمایند مثلاً چطور تلفیق و ترکیب نمایند (جمع کردن) و مجزا و جداسازی کنند (تفریق و تقسیم). مرتب کنند (تفکیک و مرتب نمودن حروف و اعداد) و یا تبدیل نمایند (تبدیل اسکناس به سکه) یا رفتارشان را تغییر دهند.

این جور اعمال شناختی را انتزاعی گویند چون اعمال فکری هستند که در حضور اشیاء و حوادث و وقایع ملموس و موردتفکر صورت می پذیرند.

بلوغ، آغاز توسعه فرایندهای پیچیده تر تفکر را رقم می زند (که اعمال منطقی رسمی نیز نامیده می شوند) که شامل افکار سمبولیک (تفکر در مورد امکانات)، توان استدلال کردن از بین اصول آموخته و شناخته شده و نظرات و پرسشهای جدیدخود و توان در نظر آوردن نقطه نظرات دیگران بر حسب ویژگیهای متفاوت آنها (از طریق مناظره ، گفتگوی ایده ها و نظرات متفاوت) و توان تفکر دربارة فرایند و مراحل تصمیم گیری می باشد.

 


در دوران بلوغ چه تغییراتی در سیر تحولات شناختی روی می دهد؟


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آموزش مهارت های زندگی

پایان نامه بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی2

اختصاصی از زد فایل پایان نامه بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی2


پایان نامه بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی2

تعداد صفحات :237

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

زندگی بشر تحت تاثیر تغییرات وسیع صنعتی، اجتماعی، فرهنگی، دچار تحول شده است. شمار زیادی از افراد قادر نیستند بین محرکهای متنوع بیرونی ونیروهای متعارض درونی توازون ایجادکنند ودر فرایند رشد موزون و همه جانبه که همانا هدف اصلی تعالی انسان است، دچار مشکل می شوند. بدیهی است که کودکان ونوجوانان به سبب بی تجربگی و نا آگاهی از مهارتهای بازدارنده و تسهیل کننده، اصلاحی، بیشتر در معرض آسیبهای جدی درونی و اجتماعی هستند. دانش آموزانی که مهارتهای مقابله با موقعیتهای تنش زا را ندارند، به نوعی مقهور آنها خواهند شد و بدین ترتیب مستعد اختلالات روانی، عاطفی، افسردگی، اضطراب و احتمالاً مصرف مواد مخدر و رفتارهای ضد اجتماعی خواهند شد این دانش آموزان در فرایند تصمیم گیری نیز دچار مشکل می‌شوند.

بنابراین با توجه به نقش مهم مدارس در تامین بهداشت روانی دانش آموزان، برنامه آموزش مهارتهای زندگی، روش موثری در جهت رشد شخصیت سالم دانش آموزان و تامین بهداشت روانی دانش آموزان است.

آموزش مهارتهای زندگی، نوعی کوشش است که در سایه آن نوجوانان ترغیب می شوند تا خلاقیت خود را به کار گیرند و به طور خود جوش راههای موثر را برای حل تعارضات و مشکلات زندگی خود بیابند.

به نظر می رسد آموزش مهارت‌های زندگی گام موثری در این جهت باشد که استعدادها و توانمندیهای دانش آموزان بکار گرفته شود تا خود فعالانه سر نوشت خویش را بدست گیرند و انتخاب گر باشند. ضمناً فرایند خود باوری در نوجوانان مسیر درست خود را طی کرده و نوجوان ضمن استفادة درست از مهارت ها، مسئولیت اعمال و احساسات خود را می پذیرد و مهارتهای لازم را برای اتخاذ تصمیم های مهم زندگی کسب می کند.

بیان مسئله

کودکان و نوجوانان به دلیل تجربه ناکافی وعدم آگاهی از مهارتهای لازم از جمله آسیب پذیرترین قشر از اقشار اجتماعی هستند و به رغم انرژی واستعدادهای بالقوه و سرشار، آنها از چگونگی بکار بردن توانمندیهای خود در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی آگاه نیستند.

آموزش و پرورش بهترین بستر برای ارائه این آگاهی به نوجوانان است. بنظر می رسد آموزش مهارتهای زندگی می تواند توانمندی افراد را برای مقابله موفق با چالشهای زندگی، افزایش دهد. عزت نفس آنها را بالا ببرد و به آنها یاد بدهد که چطور بتوانند خشم خود را مهار نموده و برای برخورد با ناکامیها روش درستی را اتخاذ نمایند دانش آموزان می توانند با استفاده از مهارت حل مساله تصمیمات مهم زندگی را بگیرند ومشکلات خود را درست تحلیل نمایند.

به همین جهت با توجه به اهمیت موضوع، سازمان بهداشت جهانی (WHO) به منظور افزاش سطح بهداشت روانی و پیشگیری از آسیبهای روانی اجتماعی، برنامه‏ای تحت عنوان آموزش مهارتهای زندگی تدارک دیده و در سال (1993) در یونیسف «صندوق کودکان سازمان ملل متحد» پیشنهاد کرد. از آن سال به بعد، این برنامه در بسیاری از کشورها مورد آزمایش واجرا قرار گرفته است (سازمان بهداشت جهانی، ترجمه نوری قاسم آبادی، محمد خانی،1377). در این ارتباط تحقیقات نشان داده اند که فشارهای ناشی از مسائل روز مره، برای افرادی که دارای عزت نفس بالا هستند و از سیستم حمایتی خوبی برخوردارند کمتر است. بنابراین به نظر می رسد با استفاده از آموزش مهارتهای لازم میتوان حس کنترل درونی را فعال نموده و حالت خود کار آمدی و عزت نفس را تقویت نمود. با آموزش همین مهارت و در نتیجه افزایش سطح عزت نفس و کاهش تاثیرات منفی استرسهای روزمره، می توان به سلامت روان فرد کمک کرد.

کودکان در فرآیند رشد و بالندگی خود، مهارتهای ارتباطی و نحوه مقابله با چالشهای زندگی را یاد می گیرند. این آموزش بصورت الگو برداری از طریق خانواده، مدرسه، جامعه و حتی دوستان، به شکل غیر منظم و اتفاقی فرا گرفته می‌شود. به نظر می رسد فرزندان خانواده های توانمند (از نظر بکارگیری مهارتهای مقابله ای) در بکارگیری مهارتهای مقابله ای مثبت، موفق ترند و بر عکس فرزندان فاقد و والدین توانمند از این امر محروم می‌باشند. بدیهی است که نهاد آموزش و پرورش بعنوان یکی از نهادهای زیربنایی جامعه می تواند در این خصوص نقش مهم و ارزنده ای را ایفا نماید. کشورهای توسعه یافته مدتها است در این ارتباط اقدام موثر داشته اند و به دنبال تحقیقات گسترده آموزش مهارت‌های زندگی به صورت رسمی و مدون در برنامه ریزی آموزشی آنان گنجانیده شده است. در کشور ایران نیز در سالهای اخیر آموزش مهارتهای زندگی در برخی مدارس به صورت مقدماتی (ضعیف از نظر محتوی) به اجرا درآمده است.

  • همچنین به نظر می رسد که انجام پژوهشهای متعدد به ویژه به صورت آزمایشی توجه مسئولین را بدین امر مهم معطوف می‌کند.

اهمیت و ضرورت پژوهش

با شیوع روز افزون ابتلا به انواع اختلالات روانی در سطح جهان از یک طرف و اهمیت جهانی مفهوم بهداشت روانی از طرف دیگر، روز به روز لزوم انجام تحقیقات گسترده و متنوع و اهمیت و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی آشکارتر می شود. اساس پیشگیری اولیه همانا آموزش است. مطالعات نشانگر این امر است که آموزش مهارت های مقابله ای، سطح بهداشت روانی کودکان و نوجوانان را ارتقاء می بخشد.

سه عامل مرتبط با مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر عبارتند از عزت نفس ضعیف، ناتوانی در بیان احساسات و فقدان مهارتهای ارتباطی، همچنین پژوهش ها نشان داده‌اند که بین خود کار آمدی ضعیف و مصرف سیگار و الکل، مصرف مواد مخدر، رفتارهای مخاطره آمیز و ضعف عملکرد شناختی رابطه معناداری وجود دارد. مطالعان نشان داده اند که ارتقا مهارت های مقابله‌ای و توانایی های روانی اجتماعی در بهبود زندگی بسیار موثر است. توانایی های روانی- اجتماعی عبارتند از آن گروه توانایی هایی که فرد را برای مقابله موثر و پرداختن به کشمکش ها و موقعیت های زندگی یاری می کنند. این تواناییها فرد را قادر می سازند تا در رابطه با سایر انسانها، جامعه و فرهنگ مثبت و سازگارانه عمل کند و سلامت روانی فرد را تأمین می‌کنند.‌(کلینکه، ترجمه محمدخانی،1380)

براساس تحیقیات مهمترین و موثرترین دوره سنی جهت آموزش پیشگیرانه دوره نوجوانی است، لذا با توجه به مطالب فوق و اهمیت و نقش ارزنده آموزش مهارتهای زندگی بر عزت نفس افراد بخصوص نوجوانان و با توجه به تاثیر مثبت برنامه های پیشگیرانه در مدارس، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی، بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی، اضطراب حالت و اضطراب صفت دانش آموزان سال اول دوری دبیرستان می پردازد. و همچنین رابطه اشتغال پدران، سطح تحصیلات والدین و ترتیب تولد دانش آموزان با عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی، اضطراب حالت و اضطراب صفت آنها نیز در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرند.

اهداف تحقیق

هدف کلی این تحقیق، گردآوری اطلاعات در مورد اثرات آموزش مهارتهای زندگی بر عزت نفس و وضعیت رفتاری نوجوانان است. همچنین نشان دادن درستی این نظریه است که استفاده از آموزش مهارت‌های زندگی سبب پرورش مهارت‌های روانی، اجتماعی و رفتاری می گردد، زیرا افراد بالغ برای حضور در صحنه روابط بین فردی، مدرسه، محل کار و به طور کلی اجتماع به این مهارتها نیاز دارند.

فرضیه‌های اصلی تحقیق:

در جامعه دانش آموزان دختر در سال اول دوره دبیرستان در شهرستان کرج:

  • گذراندن درس مهارت های زندگی، عزت نفس دانش آموزان را افزایش می دهد.
  • گذراندن درس مهارت های زندگی، سازگاری اجتماعی دانش آموزان را سبب می شود.
  • گذران درس مهارت های زندگی، موجب پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود.
  • گذراندن درس مهارت های زندگی سطح اضطراب حالت دانش آموزان را کاهش می دهد.
  • گذراندن درس مهارت های زندگی، سطح اضطراب صفت دانش آموزان را کاهش می دهد.

 

فرضیه های فرعی پژوهش:

در جامعه دانش آموزان دختر سال اول دوره دبیرستان در شهرستان کرج

  • بین وضعیت اشتغال پدران و عزت نفس دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین وضعیت اشتغال پدران و سازگاری اجتماعی دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین وضعیت اشتغال پدران و پیشرفت تحصیل دانش آموزان رابطه وجود دارد.
  • بین وضعیت اشتغال پدران و اضطراب حالت دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین وضعیت اشتغال پدران و اضطراب صفت دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین سطح تحصیلات والدین و عزت نفس دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین سطح تحصیلات والدین و سازگاری اجتماعی دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین سطح تحصیلات والدین و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد.
  • بین سطح تحصیلات والدین و سطح اضطراب حالت دانش آموزان رابطه وجود دارد.

10-بین سطح تحصیلات والدین و سطح اضطراب صفت دانش آموزان رابطه وجود دارد.

11-بین ترتیب تولد و عزت نفس دانش آموزان، رابطه وجود دارد.

12-بین ترتیب تولد و سازگاری اجتماعی دانش آموزان، رابطه وجود دارد.

13-بین ترتیب تولد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، رابطه وجود دارد.

14-بین ترتیب تولد و سطح اضطراب حالت دانش آموزان، رابطه وجود دارد.

15-بین ترتیب تولد و سطح اضطراب صفت دانش آموزان، رابطه وجود دارد.

متغیرهای پژوهش

پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی با اضطراب حالت و اضطراب صفت دانش آموزان دختر سال اول دوره دبیرستان شهر کرج می پردازد، بنابراین متغیرهای پژوهش عبارتند از:

1- متغیر مستقل:

در این پژوهش، آموزش مهارت های زندگی متغیر، مستقل است که تاثیر آن بر متغیرهای وابسته‌ی پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.

2- متغیرهای وابسته:

در این پژوهش متغیرهای وابسته عبارتند از عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی، اضطراب حالت و اضطراب صفت که تاثیر مستقل بر آنها مورد بررسی قرار گرفته است.

3- متغیرهای مداخله گر (تعدیل کننده):

سطح تحصیلات والدین، وضعیت اشتغال پدران و ترتیب تولد دانش آموزان به عنوان متغیرهای مداخله گر پژوهش هستند که در بررسی یافته های جانبی پژوهش، ارتباط متغیرهای مذکور یا متغیرهای وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

 

4-متغیرهای کنترل:

سن، جسن و پایه تحصیلی از متغیرهای کنترل پژوهش هستند، به این صورت که دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان با حدود سنی 16-15 ساله جهت جامعه و نمونه پژوهشی انتخاب شدند.

تعریف عملیاتی عزت نفس:

در این پژوهش عزت نفس، نمره ای است که فرد در آزمون عزت نفس کوپر اسمیت بدست می آورد.

تعریف عملیاتی مهارت های زندگی:

در پژوهش حاضر مهارتهای زندگی عبارت است از تمرین عملی کردن پس از ارائه اطلاعات در مورد هر یک از مهارت‌های حل مسأله، استفاده از سیستمهای حمایتی، آشنایی با برنامه ریزی و تعیین هدف، مشارکت جویی و آموزش مهارتهای اجتماعی، همدلی و برقراری تعامل درست، حفظ کنترل درونی، حرف زدن با خود در هنگام چالشها، استفاده از شوخ طبعی، ورزش کردن، آشنایی با مفهوم خشونت و روشهای مهار آن آشنایی با سلامت جسمانی، مهارت جرأت ورزی و اظهار وجود (نه گفتن)، پاداش دادن به موفقیتهای خود و تمرین تفکر مثبت.

جهت آموزش مهارت‌های زندگی از ‍(کتاب مهارت‌های زندگی)[1] و نیز (راهنمایی آموزش مهارتهای زندگی)[2] استفاده شده است، مبنای این آموزش به صورت فعالیتهای گروهی آزمودنیها و تشکیل کارگاه آموزشی بوده است و برای هر جلسه تمرین عملی ارائه شده است.

تعریف عملیاتی سازگاری اجتماعی:

در این پژوهش سازگاری اجتماعی، نمره ای است که فرد در آزمون سازگاری اجتماعی واینلند به دست می آورد.

تعریف عملیاتی پیشرفت تحصیلی:

در این پژوهش پیشرفت تحصیلی عبارت است از میانگین نمره های امتحانی در یک دوره تحصیلی.

تعریف عملیاتی اضطراب حالت:

در این پژوهش اضطراب حالت، نمره ای است که آزمودنی از تست اضطراب حالت STAI کسب می‌کند.


[1] -کلینکه، ال کریس، مهارتهای زندگی، ترجمه: محمدخانی، شهرام (1380) چاپ اول جلد1- تهران انتشارات سپند هنر.

[2] -هانتر گبوی، کارول، راهنمای مهارتهای زندگی، تألیف بازنویسی، قاسم زاده فاطمه ترجمه نگین عبدالله زاده، صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف 1378)


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی2