مشخصات این فایل
عنوان: رهبری و جوانان مسلمان
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 35
این مقاله درمورد رهبری و جوانان مسلمان می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله رهبری و جوانان مسلمان می خوانید :
نامه سرگشاده به جوانان مسلمان
سپاس و ستایش خدا یراکه پس از ضعف و ناتوانای قوت و نیرو می بخشد. خدای که به مخلوقاتش بسیار مشفق و مهربان است. نعمتهایش از حیطه شمار بیرون است و گنجینه های جود و کرمش از عطا و بخشش پایان نمی یابد. و درود بی پایان و سلام قروان بر مشعل دار نور پیامبر مان محمد صلی الله علیه وسلم و خاندان و یاران با صفا شان باد.
برادرم!
این جزوه را در حالی برایت نوشتم که قلبم آنرا املا نموده و نصیحت و خیر خواهی پس افزون حامل آن بسوی تو می باشد. تا باشد که مطالب و محتویات آن برایت مفید و سودمند واقع گردد.
پس برادر عزیز! یگانه امید من از تو اینست که دروازه های قلبت را بسوی آن بگشا و در اعماق ضمیرت او را جای بده.
برادرم! اگر چنین کردی، پس بیاری خداوند این جزوه دستت را خواهد گرفت و برایت مفید واقع و سودمند واقع خواهد شد.
برادرم! سخنم با تو درین اوراق از زنده گانی دنیا یا تلخی ها و سختی ها و الام و مصایبش خواهد بود. زنگانی که خداوند ج از آن برایت چنین تصویری کشیده است.
ترجمه: زندگی دنیا را برای آنها به آبی تشبیه کن که از آسمان فرو می فرستیم، بوسیله آن گیاهان زمین سر سبز و در هم فرو می روند. اما بعداز مدتی می خشکد، بگونه که باد ها آنها را بهر سو پراگنده می کند، و خداوند بر هر چیز توانا است.
برادر جوان! مسلماٌ که تو تلخی های زندگی را صبح و شام می چشی، و برادرم، در زندگی دنیا بدتر از ارتکاب معاصی و فرو رفتن در لذایذ مادی و شهوت ها چیزی دیگری تصور نمی شود، چه همین گناهان است که کمرت را شکسته و جو.انی ات را بر تو فاسد کرده است. و عزم و اراده قوی و راسخ را که شایسته یک جوان مسلمان می باشد از تو سلب نموده است.
برادر جوان! واژه جوانی که به آن در عربی (شاب) گفته می شود آیا می دانی که چه معنا دارد؟.
علماء گفته اند: اصل و ریشه این کلمه (شاب) دلالت بر حرکت و نشاط و پویایی می کند.
برادرم! جوانی از خود یک گرمی و جوشی بویژه دارد که اگر بوسیله سرمای ایمان راستین خاموش کرده نشود صاحبش را هلاک می کند.
و برادرم! بدان که دام های ابلیس لعین در اطرافت تنیده شده است و اگر از یکی آن نجات یابی دام دیگرش را بر سر راهت می تند و به همینگونه ادامه خواهد داشت تا آنکه اسیر دامش گردی و مطیع و فرمانبردارش شوی.
برادرم! جالها و چالها بزرگ ابلیس را من برایت درین جزوه نشان می دهم. جالهای که دیگر شرارتها و زهر پراگنی هایش از آن نشات می کند.
پس برادر جوان! با هوش و حواس بیدار و قلب زنده و هوشیار بیا یکجا با من به تعالیم و رهنمونی های علمای پارسا و خدا پرست درین مورد گوش فرا ده تا حیله ها و ترفند های ابلیس لعین را یکایک برایت شرح دهند.
علی ابن ابی طالب گفته است:
اساس فتنه بر سه چیز است:
اول: زنان، و آنها دام گسترده و آماده ابلیس اند.
دوم: شراب: و آن شمشیر برهنه و بی نیام ابلیس است.
سوم: دینار و درهم، و ان تیرهای آگنده به زهر ابلیس اند.
برادر جوان! خداوند من و ترا از شر فتنه های پنهان و آشکار نگهداردو به رحمت بی بایانش از هوای نفس و تمایلات غریزی محفوظ مان دارد.
برادرم! یگانه سبب هلاکت و تباهی انسانها هوای نفس است. طبیعتاٌ نفس به هر چیز رغبت می کند، هر چند که در آن عصیان و نافرمانی باری تعالی باشد. بویژه نفوس جوانان طوریس که صاحبش را از داخل می جوشاند مانند دیک که بالای آتش جوش بخورد، و بسوی عیش و نوش و لذایذ و شهوات می جهد.
پس برادرم: دریغا بر جوانیکه رونق جوانی اش را در بای پت عیاشی و شهوت رانی قربان می کند.
برادرم: چه بسا جوانانی هستند که بر مرکب هوس و ارزوی های نامشروع شان سوار اند. آری، هوای نفس چه بد مرکبیست. برادرم: هشدارف مرکب هوا و هوس.....
برادرم: آیا گاهی قرآن خوانده ای تا دیده باشی که چگونه الله ج هوا و هوس را در کتابش نکوهش کرده است؟
ترجمه: آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده؟ و خداوند او را با آگاهی گمراه ساخته و برگوش و قلبش مهر زده و بر چشمش پرده ای افگنده با اینحال چه کسی می تواند غیر از خدا او را هدایت کند؟ آیا متذکر نمی شوید؟
حسن بصری گفته است:
"آنکه همه آموزش تابع هوای نفس و خواهشاتش باشد منافق است". برادر جوان: موقفت را تعیین کن که در کجا ایستاده ای؟ آیا در آستان هوای نفس ایستاده ای و یا در آستان اطاعت و بندگی الله ج ؟.
برادرم: اگر از کسانی هستی که بر آستان هوای نفس ایستاده اند، پس سوگندت می دهم راستی ات را بگو که چه چیز را در جهان هوای نفس دریافتی؟
* آیا آرامش و شادمانی را دریافته ای که به ضمیرو وجدانت سکون و اطمینان بخشد؟
* آیا در قراره نفس خود شوق و رغبت بسوی سرای آخرت و بهشت جاویدان پروردگارت بهشتی که پهنایش به اندازه آسمانها و زمین است. والله ج آنرا برای پارسایان آماده کرده است. احساس نموده ای؟
* آیا در ضمیر و درون خویش محبت به اطاعت پروردگارت و محو شدن در عبادت او را احساس کرده ای؟
برادر جوان: چقدر نیک بخت خواهی بود در آن روزی که شبش را سپری کنی و صبح آنرا به انقیاد و اطاعت الله تعالی استقبال کنی، و هوای نفست را در آنروز بکشی.
پس باید برادرم: این روز را از جمله روزهای نیکویت بشماری، روزی که فردا (روز قیامت) وقتیکه در پیشگاه الله ج ایستاده شوی و به یک نیکی محتاج باشی – آنوقت برایت مفید و سودمند واقع می شود.
برادرم: نه تنها یک روزت با اینگونه باشد و بس بلکه بکوش همه روزهایت به همینگونه روزهای سفید باشند. خداوند چهره من و ترا سفید کند روزی که در آن بسا چهره ها سفید و بسا چهره های سیاه می شوند.
ابو درداء رض گفته است:
" وقتیکه انسان شب را روز می کند عمل و هوای نفسش با هم جمع می شوند، اگر عملش تابع هوای نفسش شد پس روزش روز بدی خواهد بود و اگر هوای نفسش تابع عملش شد پس روزش روز نیکو و خوبی خواهد بود.
برادرم: آیا ترا به اصل مرض و علاج آن رهمایی نکنم؟
ابن سماک گفته است: "اگر می خواهی ترا به اصل بیماری ات و علاج آن رهنمایی میکنم".
بیماری تو هوای نفست است و علاجش ترک آن می باشد. مردی نزد حسن بصری آمد و گفت: " ای ابوسعید! کدام جهاد افضل است؟ گفت: جهاد با هوای نفس".
برادرم: لحظه درنگ کن. این سخنان را برادرم، برای تو می نویسم. ای کسیکه در دریای خروشان گناهان و شهوت های زود گذر غرق شده ای، وای کسیکه در برابر زرق و برق دنیای فریب دهنده گیچ و مدهوش مانده ای! لذت و عیش زندگی را ندانستی جز شبی که آنرا در تالار های عیاشی سپری نمودی، یا لحظاتیکه آنرا به عشق و عشق بازی با زنان و دختران رو سبی و فاحشه ضایع کردی و با دقایق و ساعاتی که آنرا در رفت و آمد به سینماها و مراکز فحشا و فساد گذراندی و یافرصت های که آنرا در آواره گی و در بدری در کوچه ها جاده ها از دست دادی و یا هم روز های پر بها و ارزشمند جوانی ات که آنرا در کشور های کفری در میان رقص و شراب و کباب و در وسط صد ها لجنزار کثافات و پلیدی ها گذراندی. آری همین است بهره تو از زندگانی دینا و جز این چیزی دیگری از زندگی دنیا در دفتر اعمالت ثبت نیست.
برادر جوان: گمان می کنم فراموش کرده ای که مسلمان هست، و فراموش کرده ای که بخاطر چه هدف و مقصد آفریده شده ای؟
برادرم: گمان می برم فراموش کرده ای که روزها بسرعت می گذرد و جوانی ات همراه با آن سپری می شود.
برادرم: گمان میکنم فراموش کرده ای که سعادت و نیکبختی ات در چند قدمی است قرار دارد.
از انس رض رواید است که گفت:
رسول صلی الله علیه وسلم فرمودند: "حقت الجنة با لماره و حقت النار بالشهوات" (مسلم و ترمذی)
یعنی "بهشت با دشواری ها احاطه شده است و دوزخ با عیاشی ها و شهوت ها محاط شده است".
برادرم: جوانی ات سرمایه بسیار ارزشمند تست آنرا بی فایده و رایگان از دست مده، و چون پناه گاه و سنگرت به خطر مواجه شد آنرا خراب مکن.
برادرم: به فرجام معاصی و شهوت پرستی بادید عبرت گیرنده نظر افگن تا عاقبت بد و شوم آنرا دریابی.
امام ابن جوزی می گوید:
"خردمند کسی است که دین و مردانگی اش را با پرهیز از حرام حفاظت کند. وقوت و نیرو اش را در حلال نگهدارد. و آنرا در راه کسب فضایل در قالب علم و عمل بمصرف برساند، عمرش را فنا و قلبش را مشغول به چیزی نکند که عاقبت نیکو نداشته باشد".
برادر جوان! آیا گاهی در مورد عاقبت و انجام معاصی اندیشیده ای؟ که همانا سبب بدبختی و پریشانی و اضطراب در دنیا و شکنجه و عذاب و جهنم سوزان در روز قیامت است:
برادرم: اطاعت پروردگارت را هدف و برنامه زندگی خویش گردانف تا در دنیا نیکبخت شوی و در قیامت روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان ایستاده می شوند به عالیترین درجات نایل گردی.
حسن ابن محمد جریری گفته است:
"تیز ترین مرکب بسوی بهشت تقوا و برهیزگاری در دین است، و تیز ترین مرکب بسوی آتش دوزخ منهمک شدن در شهوات و غرایز جنسی می باشد. پس کسی که بر پشت یکی از شهوات و غرایز جنسی می باشد. پس کسی ک بر پشت یکی از شهوتها سوار شد او را بسوی هلاکت و تباهی سوق می دهد".
همانا برای هر چیز غایت و انتهایست، هر چند که بعضی مردم لذت و سعادت را در شهوت پرستی می پندارند، زیرا:
برادرم: استمرار بر عیاشی و شهوت رانی سر انجام به از بین رفتن حلاوت شهوت منتهی می شود".
.....
بخشی از فهرست مطالب مقاله رهبری و جوانان مسلمان
تعریف رهبری از جوان مسلمان :
هجوم به هویت نسل جوان مسلمان ، پدیده ای استعماری واستمراری
آفرینندگی:
3ـ الگوهای شخصیتی
نامه سرگشاده به جوانان مسلمان
دانلود تحقیق رهبری و جوانان مسلمان