زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درمان شناختی- رفتاری

اختصاصی از زد فایل مبانی نظری و پیشینه تحقیق درمان شناختی- رفتاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درمان شناختی- رفتاری


مبانی نظری و پیشینه تحقیق درمان شناختی- رفتاری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهش
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:35

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

    اصطلاح رفتار درمانی شناختی[1]، نخستین بار در ادبیات علمی میانه‌ی دهه 1970 به ‌کار

رفت و مبانی تجربی رویکردهای شناختی-رفتاری به مسایل روانی به ابتدای قرن حاضر بر می‌گردد. در زمان نسبتاً کوتاهی پس از آن، رفتار درمانی شناختی به یک روان‌درمانی پیشرو در اکثر کشورهای غربی تبدیل شد. درمان­های شناختی– رفتاری شامل راهبردهایی هستند که به منظور تغییر تفکر، نگرش، ادراک و رفتار افراد مسئله دار طراحی شده اند. درمان شناختی- رفتاری، اساساً رویکردی است که استفاده از آن برای درمان گروه وسیعی از اختلال های روانی مورد توجه و حمایت نظری و تجربی فراوانی قرار گرفته است. در این رویکرد که روش های شناختی و رفتاری در کنار هم به کار می­روند، بر شناسایی باورهای نادرست، منفی و غیرمنطقی تأثیرگذار بر عواطف و رفتارهای بیماران و اصلاح این باورهای زیربنایی با استفاده از فنون شناختی و رفتاری تأکید می شود. درمان شناختی– رفتاری را  می توان هم در موقعیت های درمان فردی و هم در موقعیت های درمان گروهی بکار گرفت و به نتایج خوبی دست یافت(به نقل از خدایاری فرد، 1389).  

    اساساً درمان شناختی- رفتاری از تلفیق دو رویکرد رفتار درمانی و رویکرد شناختی پدید آمده است. امروزه این رویکرد نظریه و نگرش های نسبتاً متفاوتی را در خود جای داده است که تنها وجه مشترک آنها، توجه به نقش واسطه ی فرایندهای شناختی در پردازش اطلاعات و بروز واکنش فرد به محرک هاست. این رویکرد از اصطلاحات و مفاهیمی استفاده می کند که به نحوی در چارچوب رفتاری معنا پیدا می­کنند و قابل ارزیابی و سنجش تلقی می­شوند(اصلانی و همکاران، 1386). همچنین، درمان شناختی- رفتاری به عنوان یکی از انواع روان درمانگری از نظر تجربی بسیار معتبر است، به طوری که نتایج350 مطالعه ی انجام شده در این زمینه، نشان دهنده ی کارایی این شیوه ی درمانی در درمان اختلال های روان پزشکی مانند اختلال­های اضطرابی، افسردگی و غیره است(بک و ویشار[2]، 2000). این رویکرد درمانی با وجود اینکه نسبتاً جدید است و قدمت زیادی  ندارد، هم به عنوان یک نظریه و هم به عنوان یک روش درمانگری زمینه را برای انجام مطالعات و تحقیقات بی سابقه فراهم کرده است. همچنین، شیوه ی درمانی شناحتی- رفتاری و بسیاری از تبیین های نظری آن مورد حمایت های فراوانی قرار گرفته است(بایلینگ و کویکن[3]، 2003).

     به لحاظ تاریخی، مبانی تجربی رویکردهای شناختی– رفتاری به مسایل روانی به ابتدای قرن حاضر بر می‌گردد. در شروع این قرن پاولف به بررسی و پژوهش درباره پدیده‌ای که آن را شرطی‌سازی کلاسیک نامید، پرداخت. شرطی‌سازی کنشگر از مشاهدات ثرندایک، تولمن و گاتری شناخته شد؛ و اسکینر تقویت کننده‌ها را تعریف کرد. این اصول رفتاری تدریجاً در زمینه‌های بالینی کاربرد پیدا کرد که برای مثال می‌توان به کارهای واتسون و در زمینه‌ی اضطراب و ماورر درباره ی شب‌ادراری اشاره کرد. سهم اصلی در رشد اولیه رفتار درمانی را ولپی، که تحقیقات‌ آزمایشگاهی او بر القای آزمایشی رفتار روان‌نژند در حیوانات پایه‌ای برای ابداع فنون کاهش ترس شد و آیزنک که ساختار نظری محکم و بنیادی منطقی برای این درمان جدید فراهم آورد بر عهده داشتند.

     نارضایتی‌ها و فقدان پیشرفت چشمگیر در نظریه‌پردازی درباره‌ی رفتاردرمانی در دهه های 1970 تا 1990 و نیز بی‌اثر بودن روش‌های موفق در کاهش اضطراب و چیره شدن بر رفتار اجتنابی ناسازگار در درمان افسردگی، راه را برای کشانیدن کاوش به مراحلی فراتر از فنون رفتاری موجود باز کرد. در نتیجه، کوشش‌هایی برای افزودن عناصر شناختی به فنون موجود و نیز گشودن راهی برای ارایه و کاربرد منظم رویکردهای شناختی، به عمل آمد. از سال 1945 به بعد، بک و اِلیس را می‌توان از پیشگامان شناخت‌درمانی دانست که آثارشان این رویکرد را پایه‌ریزی کرد. اِلیس درمان عاطفی– عقلانی را توصیف کرد. او باورداشت که اختلال‌های هیجانی و روان‌شناختی به میزان فراوانی پیامد تفکر غیرمنطقی و غیرعقلانی فرد است و اگر بیاموزد که تفکر عقلانی خود را افزایش و تفکر غیرعقلانی را کاهش دهد، می‌تواند، از دست بیشتر اختلال‌های روانی رهایی یابد. رویکرد شناخت- درمانی بک نیز که ابتدا به طور عمده در افسردگی به کار گرفته شد، تفکر منفی را تنها یک نشانه در افسردگی نمی‌دانست. بلکه، باور داشت این نوع تفکر نقشی تعیین‌کننده در تداوم افسردگی ایفا می‌کند و تشخیص و تغییر افکار منفی می‌تواند به درمان افسردگی کمک کند. البته هرچند مدل شناختی بک، با کار روی افراد افسرده شروع شد. اما به سایر اختلالات نظیر اضطراب، اختلالات شخصیتی و اعتیاد گسترش داده شد.

   به طور خلاصه، مشاهدات بک و اِلیس تشابهات زیادی داشت. اما آثار اِلیس نتوانست به اندازه‌ی شیوه‌ی بک توجه پژوهش بالینی را به خود جلب کند. یکی از خصوصیات بارز مدل شناخت‌درمانی بک، ایجاد پیوند محکم بین دو زمینه ی بالینی و پژوهشی بود و نیز پیوندخوردن بنیان نظری مدل شناخت‌درمانی با برخی از نگرش‌های پردازش اطلاعات، ظرفیت‌های جدیدی در آن به وجود آورد. استفاده از سازه‌های نظری مهم و کارسازی مانند طرحواره، سوگیری، فرضیه‌آزمایی، تحریف، افکار خود– آیند و غیره، تبیین برخی از مکانیسم‌های شناختی در افسردگی و اضطراب را آسان تر ساخت. مدل بک، مخصوصاً از این نظر حایز اهمیت است که پژوهش‌های گسترده‌ای را دامن زده و یافته‌های حاصل از این پژوهش‌ها نه تنها پالایش‌هایی در پاره‌ای از مفاهیم اصلی شناخت‌درمانی پدید آوردند، بلکه مکانیسم‌های احتمالی جدیدی را در فرایند درمان ارایه دادند که گاه با مکانیسم‌های پیشنهادی در شناخت‌درمانی، در مقام تعارض قرار می‌گرفتند. با این همه، این مدل هنوز یکی از کارآمدترین مدل‌ها درباره ی تغییر رفتار و برداشت فرد از رویدادهاست. مخصوصا اهمیتی که در آن به جنبه‌های رفتاری و عملی(به شکل تکلیف خانگی، یادداشت برداری و...) در ارزیابی و درمان داده می‌شود و سازمان‌بندی مناسبی که در طراحی و اجرای برنامه درمانی در آن وجود دارد، در گسترش و قابلیت کاربردی آن در افراد مختلف و متناسب با شرایط مختلف فرهنگی و اجتماعی، تاثیر داشته است(هاوتون،1382).

   براساس مدل درمانی الیس[4](1973)، بسیاری از افراد در سیر تفکّر خود به دلیل عدم آشنایی با اصول تفکّر منطقی و صحیح ، ناخواسته دچار خطای شناختی می شوند. به نظر می رسد افسردگی، بی قراری، رقابت های ناصحیح، خشونت، پرخاشگری و بسیاری از رفتارهای غیر عادی ما بی­ارتباط با خطاهای شناختی نیستند. الیس(1973) معتقد است که توسّل شخص به خطاهای شناختی به اضطراب و ناراحتی روانی منجر می شود. وقتی که فرد به چنین عقایدی توسل می جوید، در نگرش و برداشت های خویش شدیداً بر اجبار، الزام و وظیفه تأکید دارد و خود را بی نهایت به وقوع امر خاصی مقید و پای بند می کند(شفیع آبادی، 1375).


[1]. Cognitive behavior therapy (CBT)

[2] . Beck & Weishaar

[3] . Bieling & Kuyken

[4] . Ellis


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری و پیشینه تحقیق درمان شناختی- رفتاری

مبانی نظری و پیشینه تحقیق تکانشگری

اختصاصی از زد فایل مبانی نظری و پیشینه تحقیق تکانشگری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری و پیشینه تحقیق تکانشگری


مبانی نظری و پیشینه تحقیق تکانشگری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهش
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:43

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

خصوصیات شخصیتی می توانند نقش مهمی در توزیع تفاوت های فردی موثر در اختلالات متعدد را بازی کنند. یکی از خصیصه های شخصیتی که هم در جامعه بهنجار و هم در سطح بالینی می تواند مورد توجه قرار گیرد، تکانشگری[1] است. رفتار های تکانشی جزء مهمی از رفتارهای روزانه ما هستند. این رفتارها که به آن ها، رفتارهای مخاطره آمیز یا مخاطره جویانه هم گفته می شود، طیف وسیعی از اعمالی را شامل می شود که روی آنها تامل کمتری صورت گرفته، به صورت نابالغ بروز می یابند، از خطر پذیری بالایی برخوردارند و در بسیاری از موارد در نهایت با وجود پاداش های آنی، عواقب نامناسبی را به همراه دارند ( مکری،1387). به عبارتی منظور از تکانشگری، "عمل بدون تفکر" و "عمل بدون ارزیابی پیامدها" است (اتلت[2] ، 2007).

تکانشگری و رفتار تکانشی دارای سه ویژگی اساسی است  که آن را از اصطلاحات مشابهی مانند بیش واکنشی[3] جدا می کند. این رفتارها شتاب زده، برنامه ریزی نشده[4]، بدون فکر و مستعد اشتباه[5] هستند؛ در حالی که در بیش واکنشی به جای تاکید بر سرعت بروز عکس العمل، تاکید بر شدت و زمانی است که عکس العمل رخ می دهد (سوان[6] و هولاندر[7]، 2002 به نقل از اختیاری، رضوان فرد، و مکری،1387). همچنین نوع رفتارهای تکانشی برخلاف رفتارهای اجباری[8] است که فرد بر وجود رفتار آگاهی دارد، و هدف از رفتار، نه کسب لذت، بلکه عموما دوری از یک اضطراب می باشد، همینطور متفاوت از رفتارهایی است که ناشی از نارسایی در داوری[9] و تصمیم گیری است که در آن فرد در مرحله قضاوت اختلال دارد (مولر[10] و همکاران، 2001).

فرایند تصمیم گیری یا برگزیدن یک گزینه از میان چندین گزینه، جهت مدیریت شرایط ایجاد شده، یکی از عالی ترین پردازش های شناختی به شمار می رود. تکانشگری، گونه ای ویژه از این فرایند می باشد، که به عنوان تصمیم گیری مخاطره آمیز[11] شناخته می شود. این تصمیم گیری در شرایطی پردازش می شود که شخص با گزینه هایی روبرو می گردد که انتخاب آن ها باری از سود وزیان را در حال یا آینده به دنبال دارد. تصمیم گیری مخاطره آمیز اهمیت بالایی در زندگی فردی و اجتماعی افراد داشته، و اختلال در آن هسته اصلی پدیده تکانشگری  و رفتارهای تکانشی را به دنبال دارد. رفتارهای تکانشی که در برخی رویکردها رفتارهای مخاطره آمیز نیز خوانده می شوند، عملکردهایی هستند که اگر چه تا اندازه ای با آسیب یا زیان های احتمالی همراه هستند، اما امکان دست یابی به گونه های پاداش را نیز فراهم می آورند.

رفتار تکانشی به وسیله تعاریف دارای وجه اشتراک و گاهی هم، متناقض تشریح شده اند. برخی از این تعاریف شامل: رفتار بدون تفکر کافی؛ عمل به غریزه بدون مهار ایگو و عمل سریع ذهن بدون دور اندیشی و قضاوت هشیار می باشند. بنابراین تکانشگری می تواند نقطه عطف بسیاری از اختلالات و آسیب های اجتماعی مثل خشونت، قمار، بازی های بیمارگونه، سوء مصرف مواد، رفتارهای پرخطر جنسی و اختلالات شخصیت مرزی و ضد اجتماعی باشد.

بنابر آنچه گفته شد، گاه تکانشگری را معادل کاهش ارزش تعویقی[12] تعریف می کنند.  یعنی تمایل به انتخاب پاداش های کم ولی سریع، در برابر پاداش های بزرگ تر ولی دیررس( ریچاردز[13]، زانگ[14]، میچل و دویت[15]، 1999). بنابراین فردی که در برابر تاخیر در ارضاء شدن، حاضر به پذیرفتن مقادیر کمتری از پاداش می شود، تکانشگرتر است( لوگو[16]،1998؛ هیمن[17]، 1996).

تکانشگری دارای یک ساختار چند بعدی است که ابعادی مانند جهت دهی به زمان حال[18]،  کاهش تدریجی پاداش تاخیری[19]، مهار گسیختگی رفتاری[20]، خطر پذیری[21]، هیجان طلبی[22]، حساسیت به پاداش[23]، مستعد بی حوصلگی بودن[24]، لذت جویی[25]، ضعف برنامه ریزی[26] و... است. تکانشگری به عنوان صفت شخصیتی پایه (هرپرتز و سس[27]، 1997) با تعیین کنندگی زیستی (هیث[28] و دیگران، 1994 به نقل از اتلت و دیگران، 2007) هم در نظر گرفته شده است.

رفتارهای تکانشگری به عملکردهایی اطلاق می شوند که اگرچه با درجاتی از آسیب یا ضرر بالقوه همراهند، احتمال دستیابی به انواعی از پاداش های زود هنگام را نیز دارا می باشند. این رفتارها باید دارای سه ویژگی زیر باشند:

الف) انتخاب بین دو یا چند گزینه با پاداش احتمالی

ب) همراهی یکی از گزینه ها با احتمال رویداد عواقب و نتایج ناگوار

ج) نامعلوم بودن احتمال نتایج و عواقب ناگوار در زمان وقوع رفتار (اتلت و دیگران، 2007).

در کنار مفهوم تکانشگری، مفاهیمی مانند مخاطره جویی[29] (آیزنک[30] و همکاران، 1985)، هیجان طلبی[31] (زاکرمن[32]،1994)، و رفتارهای مخاطره جویانه[33] نیز مطرح می باشد، که این مفاهیم عموما مفاهیمی اختصاصی تر همچون نوجویی[34] (زاکرمن، 1994)،  آسیب گریزی[35] و پاداش طلبی[36] را به دنبال خواهند داشت (هیث و دیگران، 1994 به نقل از اتلت و دیگران، 2007)


[1].Impulsiveness

[2].Ettelt

[3].Over reaction

[4].Unplanned

[5].Error prone

[6].Swann

[7]. Holander

[8].Compulsive

[9].Judgement

[10].Moeller

[11] - Risky  Dicision Making

[12] -Delay discounting

[13] -Richards

[14] -Zhang

[15] -De vit

[16]-Logue

[17]-Heyman

[18].Orientation toward the present

[19].Dimiunished ability to delay gratification

[20].Disinhibition

[21].Risk taking

[22].Sensation seeking

[23].Reward sensivity

[24].Boredom proneness

[25].Hedonism

[26].Poor planning

[27].Herpertz& Sass

[28].Heath

[29].Venturesomeness

[30].Eysenk

[31].Sensation seeking

[32].Zuckerman

[33].Risk taking behavior

[34].Novelty seeking

[35].Harm avoidance

[36].Reward dependence


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری و پیشینه تحقیق تکانشگری

مبانی نظری و پیشینه تحقیق اعتیاد

اختصاصی از زد فایل مبانی نظری و پیشینه تحقیق اعتیاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری و پیشینه تحقیق اعتیاد


مبانی نظری و پیشینه تحقیق اعتیاد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهش
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:62

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

هزاران سال بشر در تمام نقاط کره زمین از مواد مخدر به عنوان وسیله ای جهت فراموشی و رهایی از غم و رنج و اندوه استفاده می کرده است. در زمانهای بسیار کهن انسان تمایل به مصرف موادی داشته که در حالات هشیاری و روانی او تغییر ایجاد کنند.

هر چند با گذشت زمان به خصوص چند دهة اخیر نوع مواد و داروهایی که بشر به قصد تفریح و تفنن و یا تسکین دردها از آنها استفاده کرده ، فرق کرده اند ، اما الکل و تریاک در این میان از قدیمی ترین داروهای روان گردان محسوب می شوند که در بسیاری از فرهنگ ها و جوامع مورد استفاده و تقاضا بوده اند.(گراوند ، 1390)

در نقاشی هایی که بر روی سنگها حک شده است طرح هایی از گل بوته ی شقایق و خشخاش دیده شده است. قدیمی ترین آثار مربوط به 4 هزار سال پیش در نواحی رم و مصر باستان می باشند.بابلیان،سومریان،فنیقیها،آشوریها با خواص انواع مواد مخدر آشنا بوده اند و از دو هزار سال پیش مصریها ، پارتها ، هندوها ، چینیها ، ژاپنی ها و رومیان ملتهایی بوده اند که خشخاش را به عنوان دارویی مخدر شناخته و مصرف می کرده اند. بر روی یکی از سکه های بسیار قدیمی یونان (شهر آتن) تصویر بوته خشخاش حک شده است.البته خود واژه افیون دارای ریشه ی یونانی است.

تخدیر، تحریک و تسکین ، بوسیله موادی طبیعی و گاه مصنوعی صورت می گیرند که معمولاً آن را مواد مخدر نامیده اند و فردی که به یکی از مورد عنوان شده وابسته باشد معتاد به مواد مخدر تلقی کرده اند.(قراباغی ، 1387)

واژه اعتیاد از نظر لغوی ، اسم مصدر عربی از ریشه « عاد » است که در فرهنگ لغت معین به مفهوم « عادت کردن و خو گرفتن » معنا شده است و در فرهنگ لغت دهخدا اعتیاد به مفهوم « پیاپی خواستن چیزی » آمده است.(تحلیلی پیرامون اعتیاد.1388)

در حال حاضر درمان پدیده اعتیاد ، خط اول دفاع در جنگ علیه بیماریهای رفتاری ؛ مانند ایدز و هپاتیت و یکی از مهمترین مشکلات سلامت عمومی در سراسر جهان بشمار می رود. ( دالی[1] ، مارلات [2]، مارگولین[3] ) در سال 2006 . دفتر پیشگیری از جرم و کنترل مواد سازمان ملل (UNODCP[4] ) در سال 2005 . شمار مصرف کنندگان موجود مواد در بین جمعیت 15 تا 64 ساله سراسر جهان 200 میلیون نفر یا 5/0 کل جمعیت جهان برآورد کرده که از این تعداد 16 میلیون نفر یعنی 4/0 /0 جمعیت ، مصرف کننده مواد افیونی و 11 میلیون نفر مصرف کننده هروئین و مشتقات آن برآورد شده است.(بوالهری.1387)

نوجوانان و جوانان کشورهای مختلف اروپایی ، آسیای جنوب شرقی از حشیش به مقدار فراوان استفاده می کنند. الکل و کوکائین نیز در زمره مواد محرک به شمار می روند که میزان اعتیاد به یان مواد در این مناطق کمتر است. اعتیاد به آمفتامین که تا حدی توهم زا ، محرک است به آرامی وارد جرگه مواد مصرفی اعتیاد آور شده و میزان مصرف و وابستگی به آن در حال افزایش است.(قراباغی.1387)

مواد مخدر به دو دسته قابل تقسیم اند : 1- مواد محرک 2- مواد افیونی

مواد محرک : به عنوان یک طبقه بندی کلی : آمفتامین ها ، مقلدهای سمپاتیک ، مواد شبه آمفتامین ، کوکائین و مشتقات آن را محرکها ، محرکهای روانی هم می نامند که برای بالا بردن عملکرد بدنی و ایجاد احساسی لذت بخش و سرخوشی مصرف می شوند.

مواد افیونی : واژه افیون ، یا شبه افیون از واژه تریاک گرفته شده است که به عصاره خشخاش معنی می دهد ؛ که حاوی 20 نوع الکالوئید و از جمله مورفین (مرفین) است.

مصرف مواد توسط افراد معتاد بویژه نوجوانان از نگرانیهای عمده مربوط به عصر حاضر است. تخمین زده می شود که 25 /0 نوجوانان 12 تا 17 ساله از نوعی داروی غیر مجاز استفاده می کنند. تقریباً یکی از هر پنج نوجوان یک ماده مخدر (حشیش/ماری جوانا) را امتحان کرده است. تقریباً یک سوم نوجوانان تا سن 17 سالگی سیگار کشیده اند. مراجعه به درمانگاه های فوریت (اورژانس) به دلیل مصرف زیاد هروئین بین رده سنی 18 تا 25 ساله در بین سالهای (2000-1997 ) 50 /0 افزایش یافته است.

ماری جوانا بیش از هر داروی غیر مجاز دیگر مصرف می شود. در سال 2000 ، در حدود 76 /0 مصرف کننده های جاری مواد غیر مجاز آن را مصرف کرده اند که تقریباً59/0 مصرف کننده های غیر مجاز فقط ماری جوانا مصرف می کرده اند ، 17/0ماری جوانا و یک داروی دیگر و مابقی 24 /0 دارویی غیر مجاز از ماری جوانا را مصرف می کرده اند.(کاپلان و سادوک.1387)

 

2-2- تاریخچه اعتیاد در جهان :

چنان که از شواهد موجود بر میان  بشر از نخستین سالهای حیات مواد مخدر را در این کره خاکی می شناخته است و آن را به نوعی مصرف می کرده است. اما انسانهای اولیه در آغاز قادر به تشخیص و شناسایی این مواد و تأثیرات آن نبوده اند و حتی به مضرات و عوارض جانبی آن نیز آگاهی نداشتند. از این مواد صرفاً جهت تسکین دردها و آلام خویش استفاده می کردند و بر اساس مندرجات تاریخی کشت اینگونه مواد صرفاً تصادفی اتفاق می افتاده است. اما آنچه به نظر مهم می رسد آنست که مواد مصرفی امروزه در جهان در زمان ابتدایی و خیلی دورتر دارای چنین تنوع و اشکالی مختلف نبوده است ؛ بلکه به مرور با گذشت سالیان متمادی و طولانی بشر توانسته ترکیبات متنوع و جدیدتری از مواد اولیه به دست آورد.(اعتیاد و ماهیت آن.1385)

مواد افیونی حداقل 3500 سال ، عمدتاً به صورت تریاک یا محلول الکلی تریاک مورد استفاده قرار گرفته اند. مورفین نخستین بار در سال 1806 و کدئین در 1802 از تریاک استخراج شد. در یک قرن بعد ، مرفین و کدئین خالص برای مقاصد پزشکی تدریجاً جانشین تریاک خالص گردیدند ، هر چند مصرف غیر طبی تریاک (یه صورت دود کردن) هنوز هم در بعضی از نقاط دنیا ادامه دارد. در سراسر دنیا ، بیش از 20 داروی افیونی مشخص از نظر ترکیبات شیمیایی در کار بالینی مورد استفاده قرار می گیرند.


1- Dally

2-Marlatt

3-Margoline

4 - United Nation Office For Druy Control (UNODCP) 


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری و پیشینه تحقیق اعتیاد

مبانی نظری و پیشینه تحقیق حمایت اجتماعی

اختصاصی از زد فایل مبانی نظری و پیشینه تحقیق حمایت اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری و پیشینه تحقیق حمایت اجتماعی


مبانی نظری و پیشینه تحقیق حمایت اجتماعی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهش
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:42

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

انسان از بدو تولد، تا آخرین لحظات زندگی اش برای تأمین نیازمندیهایش به راهنمایی و حمایت دیگران نیازمند است. کودک نخستین تجارب اجتماعی خود را در کانون خانواده کسب می کند . نحوه برخورد با او ، پذیرش ، دوست داشتن و مساعدت کودک ، وی را برای ایفای نقش های اجتماعی و بر طرف ساختن نیازهایش یاری می دهد . ارتباط و پیوند افراد خانواده در سلامت روانی جسمانی شخصتأثیر به سزایی دارد به گونه ای که الگوهای رفتاری و سنی را بنیان نهاده و موجبات امنیت خاطر و بهره گیری از عزت نفس بالا را فراهم می آورد.

حمایت اجتماعی از جمله موضوعاتی است که مورد علاقه ی بسیاری از روانشناسان قرار گرفته است . برای نمونه کینگ[1] 1985 ، کسلر[2] و همکاران 1985 . اساس نظری این موضوع دیدگاه جرج کلی ( 1902 ) است که بر اهمیت پذیرش اجتماعی یا تأئید اجتماعی تأکید می کند و آن را در چگونگی مثبت یا منفی بودن خود پنداره افراد مؤثر می داند.

چندین مطالعه ی تحقیقاتی تأثیر منابع حمایتی چون مادر ، پدر و دوستان را بر عزت نفس و سلامت نوجوانان مورد تأئید قرار داده است (بیابانگرد،1382).

_تعریف حمایت اجتماعی:

حمایت اجتماعی عبارت است از ادراک فرد از اینکه مورد توجه و علاقه دیگران است. از دیدگاه آنان فردی ارزشمند است و چنانچه دچار مشکل و ناراحتی شود ، افراد مثل دوستان و همکاران به او یاری خواهند رساند. حمایت اجتماعی به احساس تعلق داشتن ، پذیرفته شدن ، مورد عشق و محبت   قرار گرفتن اطلاق می شود . حمایت اجتماعی برای هر فرد یک ارتباط امن بوجود می آورد که احساس محبت و نزدیکی از ویژگی های اصلی این روابط است ( هاوس[3]،1985).

دیدگاههای نظری در مورد حمایت اجتماعی :

در ارتباط با حمایت اجتماعی نظریات گوناگونی وجود دارد که برخی از آنها به ارتباط دوران کودکی با اعضا خانواده در سالهای اولیه تولد تأکید دارد . عده ای دیگر به ارتباط فرد و تماسهای اجتماعی او با شبکه اجتماعی[4] در زندگی روزانه می پردازند و عده ای دیگر نیز هر دو ارتباط را در شکل گیری این مفهوم دخیل می دانند. در این جا به اختصار هر نظریه مورد بررسی قرار می گیرد.

- دیدگاه روان پویشی[5]:

در نظام روان تحلیل گری ، مادر برای کودک ، معرف حمایت ، ایمنی ، عشق و تغذیه است در اوان تولد کودک از درک اشیاء عاجز است و از وجود خودش و دنیای خودش آگاه نیست . تحریک مثبت ، گرما و غذا را احساس می کند ، ولی هنوز آنها را از سرچشمه شان که مادر است باز نمی شناسد. گرما همان مادر است ، غذا همان مادر است. به اصطلاح فروید ، این یکی از حالتهای حاصل از خودشیفتگی است. وقتی که کودک رشد می کند و پرورش می یابد کم کم یاد می گیرد که اشیاء را آن طور که هستند ، درک کند ، پی می برد که مادر به هنگام غذا دادن او را تحسین می کند. همه این دریافتها به صورت تجربه، متبلور و ترکیب می شود : مرا دوست دارند . دوستم دارند برای اینکه قشنگ و قابل تحسینم . دوستم دارند برای اینکه مادر هم به من نیازمند است. به طور کلی به خاطر آنچه هستم ، دوستم دارند . یا اگر دقیقتر بگوییم ، دوستم دارند برای اینکه وجود دارم . کودک احتیاج ندارد برای محبوب بودن کوششی بکند ، عشق مادر ی بدون قید و شرط است . عشق مادری موهبت است ، آرامش است ، احتیاجی به تحصیل ندارد ، احتیاجی به شایستگی ندارد ( فروم،1960،  ترجمه تبریزی،1361).

 

_در نظام اریکسون در مرحله اول ( اعتماد در برابرعدم اعتماد ) :

کودک معمولاً نخستین ارتباط را با مادر برقرار می سازد . او باید بتواند در کنار مادر احساس ایمنی به دست آورد ، یعنی این احساس را که مادر دائماً برای ارضای نیازهای وی در کنارش قرار دارد مراقبتهای منظم و محبت آمیز برای ایجاد احساس اعتماد در کودک ضروری است . اولین ارتباط عاطفی ، اگر خوب برقرار شود برای کودک یک ایمنی است که اعتماد به دنیای بیرونی را میسر    می سازد احساس ایمنی شرط هر نوع پیشرفت بعدی است. در مرحله سوم بر حسب نظریه اریکسون ، تقویت شدن از سوی همسالان ، والدین و تشویقهایی که کودک در اولین کوششهایش دریافت می کند می تواند به کودک در تشکیل تصویری مثبت از خود و همچنین ایجاد یک شخصیت مستحکم کمک کنند . در دوره نوجوانی ، اگر نوجوان در محیطی مناسب قرار گیرد، ورود وی به یک سطح رشد یافتگی معتدل و رضایت بخش تسهیل می گردد. او در برابر چندین تناوب قرار می گیرد و اگر مورد تشویقهای بجا قرار گیرد می تواند بزرگسالی مستقل با اغماض ، دیگر دوست و با اخلاق شود.(برک،2001،ترجمه سید محمدی،1384).


1- King

2-Kessler

3-House

1- social net work

2 psycho dynamic approoch


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری و پیشینه تحقیق حمایت اجتماعی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق بی‌ثباتی ازدواج یا احتمال وقوع طلاق

اختصاصی از زد فایل مبانی نظری و پیشینه تحقیق بی‌ثباتی ازدواج یا احتمال وقوع طلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری و پیشینه تحقیق بی‌ثباتی ازدواج یا احتمال وقوع طلاق


مبانی نظری و پیشینه تحقیق بی‌ثباتی ازدواج  یا احتمال وقوع طلاق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهش
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:30

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

ازدواج یک پیمان مقدس است که تقریباً در میان تمام اقوام و ملل و تمام زمان‌ها و مکان‌ها وجود داشته است، به‌طوری‌که بیشتر ادیان بر این سنت دیرینه و نیاز زن و مرد تأکید داشته‌اند و تمامی زوجین خواهان ثباتی در ازدواج خود می‌باشند؛ ثبات ازدواج، فقدان مشکلات زناشویی نیست، بلکه حضور شور و اشتیاق، صمیمیت و تعهد است که ازدواج را سالم و بی‌عیب حفظ می‌کند تا اینکه علل طبیعی مانند مرگ یکی از همسران موجب فروپاشی آن شود (سانتراک[1]، بی تا؛ ترجمه فیروز بخت، 1384).

بی‌ثباتی ازدواج همراه مفاهیمی مانند ازهم‌پاشیدگی زناشویی[2]، قطع روابط زناشویی[3]، طلاق[4]، کیفیت زناشویی پایین و ترک ازدواج، استفاده‌شده است (بروان، سنتز، نوک و رایت[5]، 2006). می‌توان گفت که این موارد درعین‌حال که به هم مرتبط‌اند، مفاهیم متمایزی هستند. ازهم‌پاشیدگی زناشویی عمل قانونی انحلال یک ازدواج را به‌واسطه طلاق یا جدایی دائمی، تعیین می‌کند. به‌عبارت‌دیگر قطع روابط زناشویی، دربرگیرنده ازهم‌پاشیدگی عمدی از طریق طلاق یا جدایی و ازهم‌پاشیدگی غیر عمد از طریق مرگ است. کیفیت زناشویی پایین نیز، در مقایسه ارزش‌یابی کیفی از ازدواج سالم مشخص می‌شود. کیفیت زناشویی پایین درواقع درجه پایینی از سازگاری، رضایت پایین، ناخشنودی در یک رابطه و شاید عملکرد نابسنده زوج را نشان می‌دهد. کیفیت زناشویی پایین لزوماً بر تمایل بالا برای طلاق، جدایی یا ترک کردن رابطه دلالت نمی‌کند (بوث و ادوارز، 1985).

مفهوم بی‌ثباتی ازدواج

این اصطلاح برای مشخص کردن گرایش یک زوج به انحلال ازدواج دلالت دارد. بی‌ثباتی ازدواج در این تعریف دربرگیرنده سه حالت است که عبارت‌اند از: 1- یک وضعیت عاطفی (من چه احساسی درباره ازدواجم دارم).2- نگرانی‌های شناختی رابطه (من چه فکری درباره چگونگی نتیجه احساسم می‌کنم یا پشت احساس من چه فکری وجود دارد؟). 3- اعمال معین (من واقعاً درنتیجه احساسم و افکار متعاقب آن دست به چه اعمالی می‌زنم؟) (وایت، لوو و لوین[6]، 2009).

در تعریفی دیگر، مفهوم بی‌ثباتی ازدواج به‌عنوان گرایش زوج به طلاق اشاره دارد که این موضوع شامل دو حالت است:1- حالت شناختی (فکر کردن درباره این موضوع که آیا ازدواجشان در وضعیت دشواری قرار دارد یا فکر به وقوع پیوستن طلاق)2- حالت رفتاری (عملی که فرد درنتیجه احساسش و یا گفتگو با همسرش درباره طلاق انجام می‌دهد). درواقع بی‌ثباتی ازدواج زمانی مطرح است که یک عضو از زوج یا هر دو عضو زوج، درباره طلاق یا جدایی می‌اندیشند و یا اعمالی را انجام می‌دهند که به پایان رساندن ازدواج، گرایش دارد (بوث و ادوارز، 1985؛ بروان و همکاران، 2006).

به‌طورکلی مفهوم بی‌ثباتی ازدواج به‌عنوان قطب منفی از یک پیوستاری که تداوم و پیوستگی ازدواج را نشان می‌دهد، دیده می‌شود. اگر یک ازدواج باثبات و پایدار نیروهای زیادی دارد که هر عضو زوج را ملزم به باهم بودن می‌کند، یک ازدواج ناپایدار و بی‌ثبات نیروهای زیادی دارد که هر عضو زوج را در جهت جدا شدن از هم سوق می‌دهد (بوث، جانسون و ادوارز، 1983).

عوامل مؤثر بر ثبات ازدواج یا بی‌ثباتی ازدواج

در ازدواج‌های باثبات زن و شوهر پیوسته همدیگر را تمجید می‌کنند، لحن مثبت آن‌ها در صحبت‌هایشان با یکدیگر و در مورد یکدیگر، زندگی مشترکشان را پیش می‌برد، طرفین یکدیگر را دوست خود می‌دانند و در هنگام استرس و بروز مشکلات از یکدیگر حمایت می‌کنند، هیچ‌یک از طرفین اصراری برای قبضه‌ی قدرت ندارند و در این مورد معتقد به وجود تساوی هستند و همچنین زن و شوهرها در ازدواج‌های موفق باهم مشکلات را حل می‌کنند و در هنگام بروز اختلاف، هیجانشان را کنترل و باهم مصالحه می‌کنند (سانتراک، بی تا؛ ترجمه‌ی فیروزبخت، 1384).

به اعتقاد حسینی بیرجندی (1380) تشابهاتی برای ازدواج لازم است ازجمله: 1- هوش: اگر بهره هوشی و نه تحصیلات زوجین در یک ردیف یا نزدیک به هم باشد ثبات ازدواج بیشتر است.2- ارزش‌ها: اگر زن و شوهر درباره‌ی مسائل عقیدتی و مذهبی و ارزش‌های زندگی خانوادگی وحدت نظر نداشته باشد وجود اصطکاک میان آن‌ها حتمی است.3- علایق: اگر زن و شوهر در بسیاری از زمینه‌ها علایق مشترک داشته باشند، بی‌ثباتی ازدواج کمتر است.4- توقع از نظامات خانوادگی: زن و شوهر باید درباره وظایف و مسئولیت‌های یکدیگر در رابطه زناشویی وحدت نظر داشته باشند. طرز فکر افراد در این زمینه به دو نوع تقسیم می‌شود. بعضی از افراد در مورد وظایف و مسئولیت‌های زن و شوهر به‌طور سنتی فکر می‌کنند. بدین معنا که مدیریت داخلی منزل به عهده‌ی زن است و مرد نیز به‌عنوان مدیر بیرونی منزل، یا نان‌آور خانواده تلقی می‌شود. فردی که در این زمینه به‌طور سنتی فکر می‌کند باید با فردی ازدواج کند که با او هم‌فکر است اما در حال حاضر عده‌ای معتقد به‌تساوی حقوق بین زن و مرد هستند و وظایف و مسئولیت‌های مشابهی نیز برای آنان قائل می‌شوند. اختلافاتی که می‌تواند باعث عدم ثبات زندگی زناشویی شوند عبارت‌اند از: 1- میزان انرژی: اختلاف در میزان انرژی زن و شوهر در زمینه‌های مختلفی ازجمله معاشرت‌های اجتماعی، فعالیت‌های مذهبی، فعالیت مربوط به خانه و تفریحات نمایان می‌شود. 2- عادات شخصی: وقتی زن و شوهر عادت‌های شخصی متفاوتی داشته باشند ازجمله وقت‌شناسی، نظم و ترتیب و مسئولیت‌پذیری. 3- مهارت‌های کلامی: اگر یکی از زن و شوهر علاقه‌مند به گفتگو و دیگری خواهان سکوت باشد استرس فراوان ایجاد می‌شود. از عوامل دیگر در ایجاد بی‌ثباتی ازدواج خست، عصبانیت، دورویی، دروغ، پنهان‌کاری، پرخاشگری، خشونت، لجاجت، خودبینی و تحقیر دیگری و بی‌انضباطی می‌توان اشاره کرد. همچنین به نظر می‌رسد وضعیت نامساعد اقتصادی، عدم رضایت از مسائل جنسی، مشکلات روان‌شناختی زوجین و داشتن تصورات خیالی و کمال گرایانه از زندگی مشترک، در سازش با وظایف و مسئولیت‌های زندگی زناشویی اخلال ایجاد می‌کند و نهایتاً منجر به ناسازگاری می‌شود.


[1] Santrac

[2] Marital dissolution

[3] Marital relationship disruption

[4] Divorce

[5] Brown, S. L., Sanchez, L. A., Nock, S.L., & Wright, J. D

[6] Waite, L. J., Luo, Y., & Lewin, A. C


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری و پیشینه تحقیق بی‌ثباتی ازدواج یا احتمال وقوع طلاق