زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق نقش‌ مشارکت‌ همگانی‌ در ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه‌

اختصاصی از زد فایل تحقیق نقش‌ مشارکت‌ همگانی‌ در ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه‌ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق نقش‌ مشارکت‌ همگانی‌ در ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه‌


تحقیق نقش‌ مشارکت‌ همگانی‌ در ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه‌

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده )

تعداد صفحات فایل: 7

کد محصول : 001Shop

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 


 

 قسمتی از محتوای متن 

 

نقش‌ مشارکت‌ همگانی‌ در ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه‌

چکیده:

 

 

     با استفاده‌ از مشارکت‌ همگانی‌ می‌توان‌ ضمن‌ تکیه‌ بر اهمیت‌ سرمایه‌ی‌ انسانی‌راهکارهایی‌ برای‌ حضور مؤثر و فعال‌ تمام‌ کارکنان‌ و دانش‌آموزان‌ در مدارس‌ پیدا کرد و ازایده‌ها و ابتکارات‌ آنان‌ در حل‌ مسائل‌ و اجرای‌ اهداف‌ آموزش‌ و پرورش‌ استفاده‌ نمود. دلایل‌فراوانی‌ دال‌ بر اجتناب‌ ناپذیربودن‌ مشارکت‌ همگان‌ وجود دارد که‌ در این‌ مقاله‌ به‌تعدادی‌ ازآنها اشاره‌ شده‌ است‌. آثار و قواعد مشارکت‌ همگانی‌ در مدرسه‌ بسیار زیاد بوده‌ که‌ خلاصه‌واردر مقاله‌ ذکر گردیده‌ است‌. جهت‌ کیفیت‌بخشی‌ مدرسه‌ باید موانع‌ مشارکت‌ در مدرسه‌ راشناسایی‌ و نابود کرد که‌ خلاصه‌وار به‌آنها اشاره‌ گردیده‌ است‌.

بهترین‌ زمینه‌های‌ مشارکت‌ همگانی‌ برای‌ ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه‌، شوراهامی‌باشند که‌ از نظر آموزش‌ و پرورش‌ قانونی‌ بوده‌ و محل‌ اتخاذ تصمیم‌های‌ گروهی‌ است‌ وعاملی‌ می‌باشد برای‌ انجام‌ هرچه‌ بهتر امور مدارس‌ به‌صورت‌ مشارکتی‌ که‌ در مقاله‌ی‌ شورای‌منطقه‌، مدرسه‌، معلمان‌، دانش‌آموزان‌ و انجمن‌ اولیا و مربیان‌ معرفی‌ گردیده‌ است‌ و ضمن‌بیان‌ نقش‌ هر یک‌ از آنها در ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه‌ به‌تشریفاتی‌ بودن‌ آنها در حال‌حاضر اشاره‌ شده‌ و راهکارهایی‌ برای‌ فعال‌ نمودن‌ شوراها عنوان‌ شده‌ است‌. ذکر این‌ نکته‌ضروری‌ است‌ که‌ در تهیه‌ی‌ مقاله‌ علاوه‌ بر استفاده‌ از تجربه‌ 20 سال‌ مدیریت‌ خودم‌ که‌ اثرات‌مشارکت‌ همگانی‌ را به‌وضوح‌ دیده‌ام‌، حداقل‌ از ده‌ مأخذ نیز استفاده‌ گردیده‌ است‌ که‌ در پایان‌مقاله‌ معرفی‌ شده‌ است‌.

 

نقش‌ مشارکت‌ همگانی‌ در ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه:

مقدمه‌::

مدیران‌ امروز مانند گذشته‌ نمی‌توانند در تمام‌ زمینه‌ها برای‌ مردم‌ الگو باشند زیرابا یک‌ جامعه‌ی‌ نیازمند به‌مشارکت‌ و متنوع‌ سر و کار دارند و عملا غیرممکن‌ است‌ که‌یک‌ فرد تمام‌ صفات‌ برجسته‌ و عالی‌ را دارا باشد. امروزه‌ مدیریت‌ در سطح‌ ملی‌،محلی‌ یا سازمانی‌ بیشتر از همکاری‌ گروهی‌ بهره‌ می‌برد زیرا تعدد تصمیم‌ها وپیچیدگی‌ و ارتباط مسایل‌ با یکدیگر از یک‌ سو و لزوم‌ هماهنگی‌ و تناسب‌ برنامه‌ریزی‌باموقعیت‌های‌ درون‌ سازمانی‌ و برون‌ سازمانی‌ از طرف‌ دیگر موجب‌ شده‌ تا یک‌ مدیردر آن‌ واحد درباره‌ی‌ مسائل‌ زیادی‌ تصمیم‌ بگیرد و به‌همین‌ خاطر نظام‌ تصمیم‌گیری‌در سازمان‌هایی‌ که‌ به‌شیوه‌ی‌ سنتی‌ عمل‌ می‌کنند در حال‌ فروپاشی‌ است‌(39).

 

تعریف‌ مشارکت‌ همگانی‌ در مدارس‌:

مدیریت‌ مشارکتی‌ در آموزش‌ یکی‌ از کارکردهای‌ ‌نسبتا"‌ جدید است‌ که‌می‌کوشد با تکیه‌ بر اهمیت‌ سرمایه‌ی‌ انسانی‌ راهکارهایی‌ برای‌ حضور مؤثر و فعال‌تمام‌ کارکنان‌ و دانش‌آموزان‌ و اولیای‌ آنان‌ در مدارس‌ بیابد و می‌خواهد از ایده‌ها وابتکارات‌ آنان‌ در حل‌ مسائل‌ و اجرای‌ اهداف‌ آموزش‌ و پرورش‌ استفاده‌ نماید.

 

 

 

 

انواع‌ سبک‌ رهبری‌ مشارکتی‌:

 

رهبری‌ مشارکتی‌ به‌سه‌ سبک‌ تقسیم‌ می‌شود:

الف‌ - سبک‌ مشارکتی‌ مشورتی‌: در این‌ سبک‌ مدیر سعی‌ در جلب‌ نظرهای‌ گروه‌قبل‌ از اتخاذ هر تصمیمی‌ دارد.

ب‌ - سبک‌ مشارکتی‌ توافقی‌: مدیر گروه‌ را به‌بحث‌ و بررسی‌ در مورد موضوع‌تشویق‌ نموده‌ و تصمیمی‌ را که‌ مبتنی‌ بر توافق‌ عمومی‌ است‌ اتخاذ می‌نماید.

ج‌ - سبک‌ مشارکتی‌ دموکراتیک‌: در این‌ روش‌ مدیر همه‌ی‌ اختیارات‌ نهایی‌ رابه‌اعضا گروه‌ تفویض‌ می‌نماید.

 

تاریخچه‌ مشارکت‌ در مدارس‌:

 

شوراها بهترین‌ تجلی‌ مشارکت‌ می‌باشند و اولین‌ شورا تحت‌ عنوان‌ شورای‌ عالی‌فرهنگ‌ در (1300 ه'.ش‌.) برپا شد. سپس‌ در سال‌ (1348 ه'.ش‌.) قانون‌ مدیریت‌شورایی‌ به‌تصویب‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌ سابق‌ رسید که‌ جهدهای‌ بی‌توفیقی‌ بوده‌اند که‌ما باید به‌دیده‌ی‌ عبرت‌ نظر کنیم‌.

براساس‌ اصل‌ سوم‌ قانون‌ اساسی‌، قانون‌ شوراها در جلسه‌ی‌ 1372/10/26 مجلس‌شورای‌ اسلامی‌ به‌تصویب‌ رسید و آیین‌نامه‌ اجرایی‌ آن‌ در تاریخ‌ 1373/3/17به‌استان‌ها ابلاغ‌ گردیده‌ است‌(41(.

آیین‌نامه‌ اجرایی‌ مدارس‌ نیز که‌ در سال‌ 1378 به‌تصویب‌ شورای‌ عالی‌ آموزش‌ وپرورش‌ رسید، بستر مناسبی‌ است‌ برای‌ مشارکت‌ همگانی‌ و تأکید اساسی‌ بر مشارکت‌مدیران‌، معلمان‌، دانش‌آموزان‌ و اولیای‌ آنان‌ در تصمیم‌گیری‌ مدارس‌ دارد(42).

 

دلائل‌ لزوم‌ مشارکت‌ همگانی‌ در مدارس‌:

 

مشارکت‌ فطری‌ انسان‌ها است‌ و تعلیم‌ و تربیت‌ نیز فرایند است‌ نه‌ یک‌ محصول‌ لذامدارس‌ نمی‌توانند تنها به‌توانایی‌، قابلیت‌ و هوش‌ مدیران‌ متکی‌ باشند. همه‌ی‌ معلمان‌و کارکنان‌ مدرسه‌ و دانش‌آموزان‌ و اولیا به‌طور مؤثر در برنامه‌ریزی‌، یادگیری‌ ورضایت‌ دانش‌آموزان‌ و فعالیت‌های‌ بهبود و ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه‌ نقش‌ دارند.گروه‌ و مشارکت‌ گروهی‌ پایه‌ی‌ اصلی‌ سازماندهی‌ امور در مدیریت‌ کیفیت‌ جامع‌ درمدرسه‌ است‌ و به‌دلایل‌ ذیل‌ توسعه‌ مشارکت‌ در مدرسه‌ و کار گروهی‌ ضروری‌ است‌(43).

 -1  توانایی‌ ذهنی‌ محدود انسان‌: هر یک‌ از ما یک‌ پردازنده‌ی‌ اطلاعات‌ هستیم‌.روزانه‌ با حجم‌ انبوهی‌ از اطلاعات‌ و داده‌ها مواجه‌ می‌شویم‌. آنهایی‌ را که‌ لازم‌ داشته‌باشیم‌ انتخاب‌ و بقیه‌ را رد می‌کنیم‌ زیرا ظرفیت‌ ذهنی‌ ما محدود می‌باشد و لذاضروری‌ است‌ برای‌ کانون‌ تعلیم‌ و تربیت‌ (مدرسه‌) از خرد جمعی‌ استفاده‌ کرد.

 -2   تفاوت‌ در توانایی‌ها و مهارت‌ها: انسان‌ها با استعدادها و توانایی‌های‌ گوناگون‌از آموزش‌ها و تجربیات‌ متفاوتی‌ برخوردار هستند. برخی‌ از افراد کارها را مناسب‌ترو بهتر از دیگران‌ انجام‌ می‌دهند، به‌همین‌ دلیل‌ برای‌ غنی‌ شدن‌ برنامه‌های‌ مدرسه‌ بایداز این‌ تفاوت‌ها بهره‌ جست‌ و از توانایی‌ها و مهارت‌های‌ همگان‌ استفاده‌ نمود.

 

 -3   محدودیت‌های‌ زمانی‌: سرعت‌ تکنولوژی‌، طول‌ عمر کوتاه‌ دانش‌ و گسترش‌شبکه‌های‌ اطلاع‌رسانی‌ جهانی‌، ضرورت‌ به‌هنگام‌ را در اهداف‌ و حل‌ مسائل‌اجتناب‌ناپذیر می‌سازد. مدارس‌ باید جهت‌ استفاده‌ از فرصت‌ زمانی‌ محدود و تعریف‌شده‌ از قابلیت‌ و پتانسیل‌ ذخیره‌ شده‌ همگان‌ جهت‌ تحقق‌ اهداف‌ تربیتی‌ و آموزشی‌در مدارس‌ حداکثر استفاده‌ را داشته‌ باشند.

 

 

  متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

 
/images/spilit.png

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق نقش‌ مشارکت‌ همگانی‌ در ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه‌

دانلود تحقیق نقش‌ قدرت‌ و توسل‌ به‌ زور در روابط‌ بین‌الملل

اختصاصی از زد فایل دانلود تحقیق نقش‌ قدرت‌ و توسل‌ به‌ زور در روابط‌ بین‌الملل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق نقش‌ قدرت‌ و توسل‌ به‌ زور در روابط‌ بین‌الملل


دانلود تحقیق نقش‌ قدرت‌ و توسل‌ به‌ زور در روابط‌ بین‌الملل

قدرت‌، نفوذ و اقتدار واژه‌هائی‌ هستند که‌ در دنیای‌ سیاست‌ زیاد شنیده‌ می‌شود لکن‌استفاده‌ از آن‌ منحصر به‌ این‌ قلمرو نیست‌. در تمام‌ سطوح‌ زندگی‌ اجتماعی‌ ما با عامل‌قدرت‌ سر و کار داریم‌: قدرت‌ متکی‌ به‌ قانون‌، قدرت‌ متکی‌ به‌ زور. قدرت‌ پاسبان‌ سرگذربرای‌ آنکه‌ خطای‌ رانندگی‌ شما را جریمه‌ کند یا ان‌ را با دیده‌ اغماض‌ بنگرد. قدرت‌ بقال‌ محل‌که‌ از فروش‌ شیر به‌ شما خودداری‌ کند. قدرت‌ یک‌ بوروکرات‌ خرده‌ پا که‌ شما را ساعتهادر صف‌ طویل‌ معظل‌ کرده‌ و یا روزها ازین‌ اداره‌ به‌ آن‌ اداره‌ پاس‌ بدهد. قدرت‌ امیر و وزرووکیل‌، قاضی‌، قدرت‌ جانی‌ دزد و آدم‌ کشی‌ که‌ با سلاح‌ سرد یا گرم‌ جان‌، مال‌ و ناموس‌شما را تهدید کند. قدرت‌ صاحبخانه‌ برای‌ آنکه‌ با توسل‌ به‌ شگردهای‌ مختلف‌ اثاثیه‌ وزندگی‌ شما را به‌ خیابان‌ بریزد. قدرت‌ طلبکار و رباخوار برای‌ آنکه‌ شما را روانه‌ زندان‌ کند.قدرت‌ خانم‌ خانه‌ برای‌ آنکه‌ اراده‌ خود را به‌ شوهر تحمیل‌ کند. قدرت‌ تنبیه‌ کردن‌، قدرت‌بخشیدن‌، قدرت‌ دوست‌ داشتن‌، قدرت‌ اعتراف‌ به‌ گناه‌...

سرمایه‌داری‌ که‌ با یک‌ تلفن‌ میلیونها دلار و ریال‌ را جابجا می‌کند. نیز نوعی‌ قدرت‌ واختیار اقتصادی‌ و مالی‌ دارد. مناسبات‌ فرمانده‌ با زیردست‌، کارفرما با کارگر، ارباب‌ بارعیت‌، حکومت‌ با مردم‌ نیز نوعی‌ رابطه‌ قدرت‌ است‌: قدرت‌ سازمانی‌، قدرت‌ اقناعی‌...

در سطح‌ بین‌المللی‌ نیز قدرت‌ و نفوذ و اقتدار بطرق  دیگر مطرح‌ است‌. مثلاً مقامی‌ که‌اختیار اعلان‌ جنگ‌ یا صلح‌ را دارد دارای‌ قدرت‌ است‌؛ و یا دولتی‌ کهدارای‌ تکنولوژی‌ یاسلاح‌ منحصر بفردی‌ است‌ نیز دارای‌ نوعی‌ قدرت‌ می‌باشد: قدرت‌ تهاجمی‌، تدافعی‌، قدرت‌بازدارندگی‌...

قدرت‌ اقتصادی‌، قدرتنظامی‌، قدرت‌ سیاسی‌ و... بالاخره‌ قدرت‌ ملی‌ که‌ عناصر وعوامل‌ متعدد را در شمول‌ خود می‌گیرد، همه‌ اصلاحاتی‌ هستند که‌ در نوشته‌های‌ سیاسی‌،علمی‌ و محاورات‌ روزمره‌ و وسائل‌ ارتباط‌ جمعی‌ مکرراً بگوش‌ می‌خورد.

با وجود سادگی‌ ظاهری‌، عموماً درک‌ یکسان‌ و همأهنگی‌ از واژه‌ قدرت‌ بین‌ افرادوجود ندارد. برداشت‌ یک‌ سیاستمدار از قدرت‌ با استنباط‌ یک‌ حقوقدان‌ ازین‌ واژه‌ متفاوت‌است‌. تلقی‌ قدرت‌ نزد مردم‌ عامه‌ یا تعبیر آن‌ نزدیک‌ عالم‌ دانش‌ استراتژی‌ تفاوت‌ فاحش‌دارد. نقش‌ و اثر قدرت‌ نیز در سطح‌ جامعه‌ متفاوت‌ از کاربرد آن‌ در روابط‌ بین‌المللی‌ است‌.

علمای‌ سیاسی‌ سنت‌ گرا قدرت‌ را در مفهوم‌ عام‌ و کلی‌ آن‌ هم‌ به‌ عنوان‌ غایت‌ و هم‌وسیله‌ تلقی‌ نموده‌اند. در این‌ تعبیر قدرت‌ صرفاً به‌ میزان‌ اقتدار و توانائی‌ یک‌ طرف‌ د به‌اطاعت‌ واداشتن‌ طرف‌ دیگر است‌. از این‌ دیدگاه‌ تمام‌ حیات‌ جامعه‌ نتیجه‌ فعل‌ و انقعالات‌قدرت‌ در زمینه‌ها و درجات‌ مختلف‌ خلاصه‌ می‌گردد. نتیجه‌ عملی‌ این‌ نظریه‌ که‌ درمواردی‌ با بینش‌ رفتارگرایان‌ تعاطی‌ پیدا می‌کند این‌ است‌ که‌ در روابط‌ بین‌المللی‌ قدرت‌حاکم‌ وجود ندارد و یا لااقل‌ دولتهای‌ حاکم‌ هیچگونه‌ قدرتی‌ را بالاتر از قدرت‌ و حاکمیت‌خود به‌ رسمیت‌ نمی‌شناسند. در این‌ وادی‌ مبهم‌ برخی‌ معتقدند که‌ فقدان‌ قدرت‌ حاکم‌بین‌المللی‌ ضرورت‌ ایجاد یک‌ حکومت‌ جهانی‌ در چهارچوب‌ یک‌ قرارداد بین‌المللی‌ راایجاب‌ می‌کند. بالعکس‌ گروهی‌ دیگر از نظریه‌  تعادل‌ قدرت‌ در روابط‌ دولتهای‌ حاکم‌ ومستقل‌ طرفداری‌ می‌کنند. نظریه‌ بینابینی‌ نیز معتقد به‌ توسل‌ به‌ تدابیر دسته‌ جمعی‌ یاامنیت‌ گروهی‌ برای‌ مقابله‌ با قدرتهای‌ سرکش‌ و متجاوز می‌باشد.

آنچه‌ مسلم‌ است‌ نقش‌ قدرت‌ در سیاست‌ داخلی‌ متفاوت‌ از اثر آن‌ در سیاست‌ وروابط‌ بین‌المللی‌ است‌. در نظام‌ سیاسی‌ جامعه‌ ملی‌، قدرت‌ منحصراً در اختیار دولت‌ حاکم‌است‌ و براساس‌ قوانین‌ جاری‌ حق‌ مجازات‌ و تنبیه‌ بزهکاران‌ و گردن‌ کشان‌ و متجاوزین‌مشروعاً در انحصار نظام‌ حکومتی‌ است‌. درحالی‌ که‌ در حوزه‌ جامعه‌ بین‌المللی‌ حدود وثغور این‌ قدرت‌ و مشروعیت‌ اعمال‌ مجازات‌ و تنبیه‌ متجاوزین‌ در هاله‌ای‌ از ابهام‌ قرارگرفته‌ است‌ و با وجود ارگانهای‌ عدیده‌ بین‌المللی‌ و قوانین‌ مدّون‌ و غیره‌ مدوّن‌، قدرت‌حاکمه‌ای‌ همانند جامعه‌ ملی‌ وجود ندارد. برخی‌ حقوقدانان‌ با توسل‌ به‌ این‌ شیوه‌ نگرش‌حتی‌ معتقدند آنچه‌ که‌ بنام‌ حقوق  بین‌الملل‌ از آن‌ یاد می‌کنیم‌ در واقع‌ حقوق  بمفهوم‌ واقعی‌آن‌ نیست‌ زیرا در سطح‌ جهان‌ قدرت‌ فراملی‌ با تضمینات‌ ضروری‌ حقوقی‌ وجود ندارد.

اگر نظریه‌ سنتی‌ فقدان‌ قدرت‌ حاکم‌ در روابط‌ بین‌المللی‌ را مورد توجه‌ قرار دهیم‌درک‌ بسیاری‌ از مسائل‌ مبتلا به‌ جامعه‌ بشری‌ آسان‌تر می‌گردد. البته‌ این‌ طرز تلقی‌ بانظریات‌ نئومارکسیستی‌ درباره‌ ریشه‌های‌ قدرت‌ امپریالیستی‌ تفاوت‌ اصولی‌ دارد.ایده‌آلیست‌ها به‌ همان‌ اندازه‌ به‌ مسائل‌ ماهوی‌ و مقوله‌ قدرت‌ اهمیت‌ می‌دهند که‌رئالیست‌ها ولکن‌ با وجود نگرش‌ سنتی‌ هر دو گروه‌ به‌ مسئله‌ قدرت‌، استنتاج‌ آنها در این‌زمینه‌ متفاوت‌ است‌. ایده‌آلیست‌ها که‌ امنیت‌ گروهی‌ و دسته‌ جمعی‌ را متضمن‌ الزامات‌قانونی‌ تلقی‌ می‌کند، در عین‌ حال‌ معتقدند که‌  این‌ ساختار بر ملاحظاتی‌ معلول‌ قدرت‌ وبازدارندگی‌ نیز متکی‌ می‌باشد. نظریه‌ پردازان‌ رئالیست‌ مخالف‌ امنیت‌ دسته‌ جمعی‌ هستندلکن‌ منطق‌ این‌ پیشنهاد را می‌پذیرند.

نتیجه‌ مترتب‌ بر این‌ فرضیه‌ که‌ روابط‌ بین‌ دول‌ را ملاحظات‌ قدرت‌ معین‌ می‌کند،همواره‌ باین‌ موضوع‌ ختم‌ شده‌ که‌ مطالعه‌ سیاست‌ و حقوق  بین‌الملل‌ کنکاش‌ در مقوله‌جنگ‌ و صلح‌ و کشمکش‌ بین‌ دولتهاست‌. شاید این‌ فرض‌ باطلی‌ نباشد زیرا آنچه‌ که‌ در عمل‌مشاهده‌ می‌کنیم‌ جز این‌ نیست‌. زیرا وقتی‌ به‌ اساسنامه‌ها و اقدامات‌ سازمانهای‌ بین‌المللی‌توجه‌ می‌کنیم‌ می‌بینیم‌ که‌ همواره‌ هدف‌ در جهت‌ محدود نمودن‌ زمینه‌ و انگیزه‌ قدرت‌طلبی‌و مهار نیروهای‌ مخرب‌ یا انحطارطلب‌ تنظیم‌ گردیده‌ است‌. حتی‌ نظریه‌های‌ روابط‌بین‌الملل‌ عموماً بر مبنای‌ رفتار قدرتهای‌ بزرگ‌ پایه‌گذاری‌ شده‌ است‌. در این‌ قواره‌، دولت‌در چهارچوب‌ مرزی‌ و قلمرو معینی‌ دارای‌ قدرت‌ حاکم‌ است‌ و در ارتباط‌ با سایر دولتهاعلی‌الاصول‌ مصون‌ از نفوذ و مستقل‌ عمل‌ می‌کند. وظیفه‌ آن‌ در داخل‌ برقراری‌ نظم‌عمومی‌، و دفاع‌ از منافع‌ و امنیت‌ در مقابل‌ تهدیدات‌ سایر قدرتها از خارج‌ می‌باشد. در این‌الگو، صلح‌ موقعی‌ بدست‌ می‌آید که‌ تعادل‌ قدرت‌ و یا بعبارت‌ دیگر بازدارندگی‌ سیاسی‌وجود داشته‌ باشد. این‌ نظام‌ همان‌ چیزیست‌ که‌ می‌توان‌ به‌ آن‌ قانون‌ جنگل‌ اطلاق  کرد.یعنی‌ ضعیف‌ یا بایستی‌ بلعیده‌ شود و یا در کنار قوی‌ پناه‌ بگیرد و یا در نهایت‌ ضعفا درمقابل‌ اقویا با هم‌ متحد شده‌ وجلو نفوذ و تعدی‌ و تجاوز آنها را سد کنند.

آرمان‌ گرایان‌ و واقع‌ بینان‌ (یا به‌ عبارتی‌ ایده‌آلیستها و رئالیست‌ها) هریک‌ دیدگاه‌خاصی‌ از طیف‌ مقولات‌ اجتماعی‌ منجمله‌ منشاء نیروهای‌ محرکه‌ جامعه‌، فلسفه‌ وجود وقلمرو عمل‌ و قدرت‌ دارند و طرز تلقی‌ آنان‌ نیز از یکدیگر متمایز است‌. برای‌ آنکه‌ درک‌مطالبی‌ که‌ در سطور و فصول‌ آینده‌ خواهد آمد آسانتر گردد، این‌ دیدگاهها را به‌ اجمال‌ درجدول‌ صفحه‌ بعد خلاصه‌ کرده‌ایم‌.

انگیزه‌ قدرت‌طلبی‌ دولتها از منافع‌ ملی‌ نشئت‌ می‌گیرد. عموماً ماهیت‌ این‌ منافع‌ جنبه‌ادراکی‌ دارد و عناصر تشکیل‌ دهنده‌ آن‌ کم‌ و بیش‌ تابع‌ عواملی‌ هستند که‌ دولتها در بوجودآوردن‌ آن‌ دخالت‌ چندانی‌ نداشته‌اند. عوامل‌ جغرافیائی‌ از جمله‌ مهمترین‌ آنها می‌باشند. درنظام‌ جهانی‌، ما ضرورتاً با توده‌ای‌ که‌ محصول‌ جمع‌ کمّی‌ نظام‌های‌ مختلف‌ ملی‌ است‌سروکار نداریم‌. اصولاً فرآیند نظام‌های‌ ملی‌ در سیستم‌ روابط‌ بین‌المللی‌ الگوی‌ خاص‌خود را دارد که‌ شباهتی‌ با آحاد تشکیل‌ دهنده‌ آن‌ ندارد. ویژگی‌ جامعه‌ ملی‌ نظم‌ قانونی‌ وتابعیت‌ آن‌ از قدرت‌ مؤثر و مشروع‌ است‌. درحالیکه‌ در جامعه‌ بین‌المللی‌ اساس‌ بر هرج‌ ومرج‌ و اختلاف‌ است‌ واگر ترسی‌ وجود دارد ناشی‌ از قدرت‌ قانونی‌ (یا وجدان‌ واخلاق اجتماعی‌) نیست‌ بلکه‌ هراس‌ از جنگ‌ و مصائب‌ مترتب‌ بر آن‌ می‌باشد. اگر این‌ وحشت‌ ازبین‌ برود یا فرضاً به‌ پیروی‌ از ایدئولوژی‌ خاصی‌ ارزشهای‌ دیگری‌ در این‌ قلمرو حاکم‌ ومستولی‌ گردد، آنگاه‌ عامل‌ بازداندگی‌ و بیم‌ از عقوبت‌ و مصائب‌ جنگ‌ از بین‌ رفته‌ و رفتاردولتها در صحنه‌ روابط‌ بین‌المللی‌ دگرگون‌ می‌شود.

این‌ گفته‌ بیجائی‌ نیست‌ که‌ «وجه‌ تمایز جامعه‌ بین‌المللی‌ از سایر جوامع‌ اینست‌ که‌قدرت‌ آن‌ اعم‌ از سیاسی‌، اخلاقی‌، اجتماعی‌ در اعضاء آن‌ متمرکز است‌ و ضعف‌ آن‌ نمودی‌است‌ از این‌ قدرت‌». ملاحظات‌ فوق  بخوبی‌ نشان‌ می‌دهد که‌ مطالعه‌ نقش‌ قدرت‌ ومشروعت‌ آن‌ در جامعه‌ بین‌المللی‌ و جامعه‌ ملی‌ با درنظرگرفتن‌ منافع‌، اهداف‌ و موانع‌ ومحدودیتهای‌ آن‌، مقوله‌ای‌ دشوار و در عین‌ حال‌ ظریف‌ و حساس‌ می‌باشد. آنها که‌ سالیان‌دراز در این‌ راه‌ طی‌ مسیر کرده‌اند هنوز اندرخم‌ کوچه‌ مباحثات‌ اصولی‌ و مقدماتی‌ آن‌گرفتار آمده‌اند. بدیهی‌ است‌ که‌ این‌ نگارنده‌ نیز در این‌ وادی‌ ادعای‌ نوآوری‌ ندارد.

محتوای‌ این‌ کتاب‌ نیز در جهت‌ روشن‌ نمودن‌ جوانب‌ نظری‌ و عملی‌ موضوعات‌ فوق تدوین‌ گردیده‌ است‌. اگر در این‌ راستا نگارنده‌ کمترین‌ توفیقی‌ حاصل‌ نماید، بدون‌ شک‌ به‌هدف‌ خود از نارش‌ این‌ سطور نائل‌ آمده‌ است‌.

فصول‌ اول‌ و دوم‌ سعی‌ در تعریف‌ قدرت‌، انگیزه‌ کسب‌ وتفکیک‌ مفاهیم‌ آن‌ ازدیدگاههای‌ مختلف‌ دارد. بررسی‌ روند توسعه‌ قدرت‌ و سیاست‌ و فرآیندهای‌ تاریخی‌برخورد اندیشه‌های‌ سیاسی‌ و فلسفی‌ زمینه‌ درک‌ مفاهیم‌ این‌ دو مقوله‌ اجتماعی‌ را فراهم‌خواهد آورد.

در فصل‌ سوم‌، نقش‌ قدرت‌ در نظام‌ جامعه‌ مطرحمی‌ باشد. در این‌ قسمت‌، حکومت‌بعنوان‌ دستگاهقدرت‌ نهاد یافته‌، اساس‌ و اصول‌ مشروعیت‌ قدرت‌، روابط‌ آن‌ با مردم‌ وعوامل‌ توسعه‌ یا انحطاط‌ و زوال‌ آن‌ و همچنین‌ کیفیت‌ موازنه‌ و کنترل‌ ابزار قدرت‌ درجامعه‌ مورد تحلیل‌ قرار می‌گیرد. فصل‌ چهارم‌، مسلک‌ و مبانی‌ عقیدتی‌ قدرت‌ را بررسی‌می‌کند. موضوع‌ تضاد، رقابت‌ و تقابل‌ قدرت‌ در چهارچوب‌ واحدهای‌ سیاسی‌ مختلف‌ درطیف‌ ایدئولوژی‌ و مسلکهای‌ گوناگون‌، از جمله‌ مسائلی‌ است‌ که‌ در تکمیل‌ مبحث‌ فصل‌قبل‌، ابعاد و زوایای‌ دیگر قدرت‌ در جامعه‌ را روشن‌ می‌سازد. در این‌ فصل‌ بخش‌ مجزائی‌به‌ بررسی‌ مبانی‌ و نقش‌ قدرت‌ در ایدئولوژی‌ اسلامی‌ اختصاص‌ داده‌ شده‌ است‌.

قدرت‌ و ژئوپلتیک‌ موضوع‌ فصل‌ پنجم‌ است‌ که‌ در آن‌ عوامل‌ و عناصر مختلف‌قدرت‌ ملی‌ مشروحاً مورد بررسی‌ قرار می‌گیرد. مطالعه‌ این‌ فصل‌ روشن‌ خواهد ساخت‌که‌ چگونه‌ می‌توان‌ ادعا کرد یک‌ کشور دارای‌ قدرت‌ است‌ و چه‌ عوامل‌ طبیعی‌، جغرافیائی‌،مادی‌ و معنویدر بوجود آوردن‌ قدرت‌ نظامی‌ مؤثرند با تکیه‌ بر مسئله‌ سیاست‌ دفاعی‌امنیت‌ و استراتژی‌ را مورد تحلیل‌ قرار خواهد داد. در همین‌ فصل‌ بحث‌ مختصری‌ درارتباط‌ با سیاست‌ کسب‌ برتری‌ نظامی‌ در اقلیم‌های‌ سه‌ گانه‌ دریائی‌، زمینی‌، هوائی‌ همراه‌با نقد اندیشه‌های‌ نظریه‌ پردازانی‌ مانند «ماهان‌» و «مکیندر» ارائه‌ خواهد شد.

در فصل‌ هفتم‌ چشم‌ انداز قدرت‌ در روابط‌ جاری‌ بین‌الملل‌ با تأکید بر مسائل‌ ملموس‌خاورمیانه‌ و خلیج‌ فارس‌ تحلیل‌ می‌گردد. بالاخره‌ در یک‌ نتیجه‌گیری‌ کلی‌، شاخصهای‌ارزیابی‌ و محاسبه‌ قدرت‌، محدودیتهای‌ کاربرد آن‌، توازن‌ و بازدارندگی‌ و مقوله‌ قدرت‌ واخلاق  مورد بررسی‌ اجمالی‌ قرار می‌گیرد.

با اذعان‌ به‌ اینکه‌ فصول‌ نهائی‌ این‌ کتاب‌ هنوز برای‌ توسعه‌ و بسط‌ موضوعات‌ جای‌خالی‌ فراوان‌ دارد، امید است‌ در آینده‌ بتوانم‌ در فرصتی‌ بهتر حق‌ مطلب‌ را بنحو بایسته‌ اداکرده‌ و بیاری‌ خدا نسبت‌ به‌ تکمیل‌ بحثهائیکه‌ در شرایط‌ فعلی‌ به‌ علت‌ تراکم‌ کار میسرنگردید اقدام‌ نمایم‌.

2- پدیده‌ قدرت‌:

برتر اندراسل‌ معتقد است‌ که‌ «قوانین‌ علم‌ حرکات‌ جامعه‌ قوانینی‌ هستند که‌ فقط‌برحسب‌ قدرت‌ قابل‌ تبیین‌اند نه‌ برحسب‌ این‌ یا آن‌ شکل‌ از قدرت‌» در همین‌ راستا اومی‌گوید «برای‌ کشف‌ این‌ قوانین‌ لازم‌ است‌ که‌ نخست‌ اشکال‌ مختلف‌ قدرت‌ را طبقه‌بندی‌کنیم‌ و سپس‌ به‌ مطالعه‌ نمونه‌های‌ تاریخی‌ مهمی‌ بپردازیم‌ که‌ نشان‌ می‌دهند چگونه‌سازمانها و افراد بر زندگی‌ مردمان‌ تسلط‌ یافته‌اند. راسل‌ در این‌ موضع‌گیری‌ فلسفی‌جهانی‌ از قدرت‌ را مورد توجه‌ قرار می‌دهد که‌ بقول‌ خود وی‌ در کشف‌ قوانین‌ علم‌ دراجتماع‌ به‌ او کمک‌ می‌کند. رئالیست‌های‌ سنت‌ گرا نیز نیروهای‌ محرکه‌ را در جامعه‌ وروابط‌ بین‌الملل‌ در مفهوم‌ قدرت‌ جستجو می‌کنند. نوگراها یا مدرنیست‌ها هم‌ ازین‌ قافله‌جدا نیستند و مناسبات‌ قدرت‌ را سرچشمه‌ مراودات‌ بین‌المللی‌ به‌ حساب‌ آورده‌اند.

میل‌ به‌ قدرتدر انسان‌ حدودی‌ نمی‌شناسد، زیرا برخلاف‌ سایر موجودات‌ زنده‌،آدمیزاد قدرت‌ را نه‌ تنها برای‌ بقاء و استمرار حیات‌ طلب‌ می‌کند بلکه‌ هنگامی‌ که‌ بحد کفایت‌از آن‌ برای‌ ادامه‌ حضور در صحنه‌ زندگی‌ دست‌ یافت‌ و خاطرش‌ از بابت‌ نیازهای‌ اولیه‌مانند خوراک‌ و خواب‌ و اطفاء غرایز طبیعی‌ راحت‌ شد آنگاه‌ بفکر مدارج‌ بالاتر از تأمین‌خواسته‌ها مانند کسب‌ حیثیت‌ و مقام‌ و نفوذ و ایجاد سلطه‌ می‌افتد.

تجلیّات‌ قدرت‌ در فرد متفاوت‌ از آثار آن‌ در گروه‌ است‌. همچنان‌ که‌ نقش‌ قدرت‌ درجامعه‌ داخلی‌ با آثار آن‌ در جامعه‌ بین‌المللی‌ تفاوت‌ دارد. کانت‌ معتقذ است‌ که‌ «انسان‌خصلتی‌ غیراجتماعی‌ دارد که‌ محرک‌ وی‌ در سوق  دادن‌ همه‌ چیز بسوی‌ خود خویشتن‌است‌. چنین‌ انسانی‌ ذاتاً برای‌ دست‌ یافتن‌ به‌ تمایلات‌ خود، امر اجتماعی‌ قدرت‌ و اجبارات‌ ومحدودیتهای‌ مربوطه‌ را نادیده‌ می‌گیرد. اما از آنجا که‌ انسان‌ مجرد در صحنه‌ متلاطم‌زندگی‌ قادر به‌ هیچ‌ کاری‌ نیست‌، لذا به‌ تجربه‌ درمی‌یابد که‌ برای‌ اطفای‌ تمایلات‌ وخواسته‌ها ناگزیر از قبول‌ واقعیت‌ دیگریست‌ که‌ در تشکل‌ گروهی‌ در جامعه‌ بصورت‌قدرت‌ متجلی‌ می‌گردد. بدین‌ ترتیب‌ هیجان‌ ناشی‌ از قدرت‌ گروه‌، انگیزه‌ برای‌ فرد ایجادمی‌کند که‌ در راه‌ کسب‌ آن‌ بطرق  مختلف‌ بکوشد.

قدرت‌ اجتماعی‌ هنگامی‌ روی‌ فرد سنگینی‌ می‌کند که‌ با عواطف‌ و انفعالات‌ آن‌ درتضاد باشد. در جامعه‌ بین‌المللی‌ نیز همین‌ ویژگی‌ برقرار است‌، منتها در اشکال‌ و قالب‌های‌دیگر. در جامعه‌ قدرت‌ بصور مختلف‌ ظاهر می‌گردد، لکن‌ منشاء آن‌ معمولاً از فرد یا گروه‌افراد می‌باشد. حتی‌ از دیدگاه‌ متافیزیکی‌، تجلی‌ عینی‌ قدرت‌ در جامعه‌، جول‌ محور انسان‌و یا مردم‌ است‌، درحالی‌ که‌ منشاء قدرت‌ ممکن‌ است‌ در ذات‌ لایزال‌ و پروردگار عالم‌جستجو شود.

ماکس‌ وبر بر تمایز مفهوم‌ قدرت‌ - از سلیه‌، اولی‌ را امکان‌ (یا شانسی‌) تلقی‌ می‌کند«که‌ فاعل‌ برای‌ تحمیل‌ اراده‌ خویش‌ بر دیگری‌، حتی‌ در صورت‌ مقاومت‌ او، داراست‌.» بدین‌ترتیب‌ قدرت‌ در چهارچوب‌ یک‌ رابطه‌ نابرابر اجتماعی‌ قرار می‌گیرد. فاعلان‌ ممکن‌ است‌اشخاص‌ باشند یا گروهها و در مفهوم‌ گسترده‌تر دولتها. و بر تفاوت‌ بین‌ قدرت‌ وسلطه‌ رادر فلسفه‌ و نهاد مشروعیت‌ آنها جستجو می‌کد. ازین‌ دیدگاه‌، عامل‌ قدرت‌ ضروتاً مشروع‌،یا تبعیت‌، اجباراً در حکم‌ وظیفه‌ نیست‌، درحالی‌ که‌ در مورد سلطه‌ اطاعت‌ علی‌الاصول‌مبتنی‌ بر پذیرش‌ کسانی‌ است‌ که‌ از فرمان‌ داده‌ شده‌ تبعیت‌ می‌کنند. مشروعیت‌ اعمال‌قدرت‌ و سلطه‌ در گروه‌بندی‌ سیاسی‌ ماکس‌ وبر متجلی‌ می‌شود و به‌ عقیده‌ او دولت‌ وحکومت‌ تنها مرعی‌ است‌ که‌ در جامعه‌ انحصار کاربرد زور و اعمال‌ اجبار جسمانی‌ را دردست‌ دارد.

از نظر ماکس‌ وبر هنگامی‌ که‌ قدرت‌ سیاسی‌ با قدرت‌ روحانی‌ درهم‌ آمیخته‌می‌شود، یعنی‌ زمانی‌ که‌ قدرت‌ مرجعیت‌ و منشاء خود را در عنصر فوق  بشری‌ و الهی‌جستجو می‌کند، اطاعت‌ از چنین‌ قدرتی‌ کمتر تحت‌ تأثیر اجبار جسمانی‌ قرار می‌گیرد، بلکه‌عامل‌ اخلاق  و انگیزه‌های‌ فرادنیائی‌ و ارزشهای‌ معنوی‌ بر آن‌ حاکم‌ می‌گردد.

ماکس‌ وبر سه‌ نوع‌ سلطه‌ را از هم‌ تفکیک‌ می‌کند: عقلانی‌، سنیت‌ و جاذبه‌ای‌ یاکراماتی‌. هریک‌ ازین‌ انواع‌ مبتنی‌ بر خصلت‌ ویژه‌ انگیزشی‌ است‌ که‌ اطاعتیا فرمانبرداری‌از آن‌ سرچشمه‌ می‌گیرد. نوع‌ اول‌ و دوم‌ بترتیب‌ بر محور ایمان‌ به‌ مشروعیت‌ قانونی‌ یاسنتی‌ مقام‌ حاکم‌ است‌ و نوع‌ سوم‌ از گونه‌ای‌ جاذبه‌ فردی‌ و شخصی‌ نشئت‌ می‌گیرد که‌ درمقطعی‌ از تاریخ‌ و مرحله‌ای‌ از زندگی‌ سیاسی‌ جامعه‌ با ظهور چهره‌ای‌ استثنائی‌ بروزمی‌کند. قدرت‌ یا سلطه‌ کراماتی‌ ممکن‌ است‌ در جهت‌ تعالی‌ یا سقوط‌ و اضمحلال‌ کشور یاجامعه‌ای‌ بکار گرفته‌ شود.

نزد راسل‌، قدرت‌ در علوم‌ اجتماعی‌ همان‌ مفهوم‌ انرژی‌ در علم‌ فیزیک‌ را تداعی‌می‌کند. او معتقد است‌ که‌ قدرت‌ مانند انرژی‌ اشکال‌ گوناگون‌ دارد، همچون‌ ثروت‌، سلاح‌،نفوذ معنوی‌، مقام‌ واقتدار ناشی‌ از شکل‌ و موقعیت‌ اجتماعی‌ و غیره‌. در عین‌ حال‌ به‌ باوراو، همانگونه‌ که‌ تحقیق‌ درباره‌ اشکال‌ مختلف‌ انرژی‌ در مراحل‌ خاص‌ ناقص‌ است‌،نظریه‌پردازی‌ در مورد صور گوناگون‌ قدرت‌ نیز امری‌ بیحاصل‌ و ناکامل‌ می‌باشد. او به‌آنها که‌ قدرت‌ اقتصادی‌ را منشاء قدرت‌ قلمداد کرده‌اند می‌تازد و مدعی‌ است‌ که‌ بین‌قدرتهای‌ مختلف‌ در جامعه‌ یک‌ رابطه‌ علت‌ و معلولی‌ وجود دارد. یعنی‌ بعبارت‌ دیگر مثلاًثروت‌ یا قدرت‌ اقتصادی‌ ممکن‌ است‌ از قدرت‌ نظامی‌ ناشی‌ شود و یا از قدرت‌ نفوذ عقیده‌.

زمینه‌های‌ گرایش‌ به‌ قدرت‌ نیز گوناگون‌اند و دامنه‌ آن‌ نزد اشخاص‌ مختلف‌ متفاوت‌است‌. نزد برخی‌ عشق‌ به‌ شهرت‌، آسایش‌، لذت‌، محبوبیت‌ و تأیید دیگران‌ نیروی‌ محرکه‌برای‌ دستیابی‌ به‌ قدرت‌ است‌. آنها که‌ دستشان‌ از همه‌ جا کوتاه‌، و ضعف‌ اخلاقی‌ و روانی‌دارند نیز بنوعی‌ دیگر جذب‌ کانونهای‌ قدرت‌ میگردند. همین‌ گروه‌ اخیر هستند که‌ دردورانهای‌ مختلف‌ تاریخ‌ باعث‌ انحراف‌ و فساد قدرتمندان‌ و زورمداران‌ شده‌اند. این‌چاپلوسان‌ و نوکر صفتان‌ نیز نوعی‌ نقش‌ در تاریخ‌ جوامع‌ ایفا می‌کنند. برعکس‌ قدرتمندان‌و طالبان‌ زورورز که‌ گاه‌ با جسارت‌ و گستاخی‌ و یا با مهارت‌ و سیاست‌ و یا نیروی‌ بازو وتدبیر جنگ‌ صفحات‌ تاریخ‌ را رقم‌ زده‌اند، چاکران‌ آنها مانند مگسان‌ گرد شیرینی‌ با نقش‌منفی‌ و زبون‌ خود موجبات‌ فساد و سقوط‌ آنها را فراهم‌ آورده‌اند. با نگاهی‌ گذرا به‌ تاریخ‌کشور خودمان‌ نمونه‌های‌ فراوان‌ از این‌ دور باطل‌ را می‌توانیم‌ ملاحظه‌ کنیم‌.

3- انگیزه‌ کسب‌ قدرت‌:

از نظر علم‌ رفتار و سلوک‌، انگیزه‌ کسب‌ قدرت‌ را می‌توان‌ در محرکهای‌ مختلفی‌ که‌از درون‌ یا بیرون‌ انسان‌ در جامعه‌ نشئت‌ می‌گیرد جستجو کرد. دانشمندان‌ و فلاسفه‌ علم‌اجتماع‌ از محرکها و انگیزه‌های‌ گوناگونی‌ با تعدد و تنوع‌ فراوان‌ برای‌ حس‌ یا غریزه‌ سیطه‌و تفوق  و برتری‌ جوئی‌ یاد کرده‌اند. بعقیده‌ گروهی‌، برخی‌، از محرکها دارای‌ اساس‌ و پایه‌فطری‌ می‌باشند، ولی‌ در سایه‌ تجارب‌ و آگاهیهای‌ فردی‌ و اکتسابات‌ در محیط‌ و جامعه‌شکل‌ و مسیر و تجلی‌ ویژه‌ای‌ به‌ خود می‌گیرند. این‌ همان‌ تقسیم‌بندی‌ محرکهای‌ اولیه‌ وثانویه‌ روان‌شناسی‌ امروز است‌ که‌ قرنها قبل‌ نیز وسیله‌ فیسلوف‌ و دانشمند ایرانی‌ امام‌محمد غزالی‌ (450-505 هجری‌ قمری‌) در چهار طبقه‌ بشرح‌ زیر عنوان‌ شده‌ است‌:

الف‌ - تمایلات‌ بهیمی‌: مانند علاقه‌ شدید به‌ خوردن‌ و حرص‌ بر اجراء تمایلات‌جنسی‌. به‌ عقیدة‌ غزّالی‌ این‌ تمایلات‌ یک‌ رشته‌ صفات‌ اخلاقی‌ را مانند وقاحت‌، بی‌شرمی‌،خبث‌ و پلیدی‌ درونی‌، بخل‌ و تبذیر، طمع‌، تملق‌ و چاپلوسی‌ برای‌ انسان‌ به‌ ارمغان‌ می‌آورد.

ب‌ - تمایلات‌ سبعی‌ یا غضبی‌: مانند عداوت‌ و کینه‌ و خشم‌ که‌ از ناحیه‌ آن‌، استعداد وآمادگیها و صفات‌ اخلاقی‌ از قبیل‌ میل‌ به‌ تهاجم‌ و یورش‌ و غضب‌ بثمر می‌رسد.

ج‌ - تمایلات‌ شیطانی‌: که‌ نتیجه‌ آن‌ حیله‌ و نیرنگ‌ و مکر و فریب‌ می‌باشد.

شامل 165 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق نقش‌ قدرت‌ و توسل‌ به‌ زور در روابط‌ بین‌الملل

دانلود تحقیق نقش‌ قدرت‌ و توسل‌ به‌ زور در روابط‌ بین‌الملل‌

اختصاصی از زد فایل دانلود تحقیق نقش‌ قدرت‌ و توسل‌ به‌ زور در روابط‌ بین‌الملل‌ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق نقش‌ قدرت‌ و توسل‌ به‌ زور در روابط‌ بین‌الملل‌


دانلود تحقیق نقش‌ قدرت‌ و توسل‌ به‌ زور در روابط‌ بین‌الملل‌

قدرت‌، نفوذ و اقتدار واژه‌هائی‌ هستند که‌ در دنیای‌ سیاست‌ زیاد شنیده‌ می‌شود لکن‌استفاده‌ از آن‌ منحصر به‌ این‌ قلمرو نیست‌. در تمام‌ سطوح‌ زندگی‌ اجتماعی‌ ما با عامل‌قدرت‌ سر و کار داریم‌: قدرت‌ متکی‌ به‌ قانون‌، قدرت‌ متکی‌ به‌ زور. قدرت‌ پاسبان‌ سرگذربرای‌ آنکه‌ خطای‌ رانندگی‌ شما را جریمه‌ کند یا ان‌ را با دیده‌ اغماض‌ بنگرد. قدرت‌ بقال‌ محل‌که‌ از فروش‌ شیر به‌ شما خودداری‌ کند. قدرت‌ یک‌ بوروکرات‌ خرده‌ پا که‌ شما را ساعتهادر صف‌ طویل‌ معظل‌ کرده‌ و یا روزها ازین‌ اداره‌ به‌ آن‌ اداره‌ پاس‌ بدهد. قدرت‌ امیر و وزرووکیل‌، قاضی‌، قدرت‌ جانی‌ دزد و آدم‌ کشی‌ که‌ با سلاح‌ سرد یا گرم‌ جان‌، مال‌ و ناموس‌شما را تهدید کند. قدرت‌ صاحبخانه‌ برای‌ آنکه‌ با توسل‌ به‌ شگردهای‌ مختلف‌ اثاثیه‌ وزندگی‌ شما را به‌ خیابان‌ بریزد. قدرت‌ طلبکار و رباخوار برای‌ آنکه‌ شما را روانه‌ زندان‌ کند.قدرت‌ خانم‌ خانه‌ برای‌ آنکه‌ اراده‌ خود را به‌ شوهر تحمیل‌ کند. قدرت‌ تنبیه‌ کردن‌، قدرت‌بخشیدن‌، قدرت‌ دوست‌ داشتن‌، قدرت‌ اعتراف‌ به‌ گناه‌...
سرمایه‌داری‌ که‌ با یک‌ تلفن‌ میلیونها دلار و ریال‌ را جابجا می‌کند. نیز نوعی‌ قدرت‌ واختیار اقتصادی‌ و مالی‌ دارد. مناسبات‌ فرمانده‌ با زیردست‌، کارفرما با کارگر، ارباب‌ بارعیت‌، حکومت‌ با مردم‌ نیز نوعی‌ رابطه‌ قدرت‌ است‌: قدرت‌ سازمانی‌، قدرت‌ اقناعی‌...

1- مقدمه‌
2- پدیده‌ قدرت‌
3- انگیزه‌ کسب‌ قدرت‌
4- تفکیک‌ مفاهیم‌ «قدرت‌» و «نیرو»
1- مقدمه‌:
2- پدیده‌ قدرت‌:
3- انگیزه‌ کسب‌ قدرت‌:
4- تفکیک‌ مفاهیم‌ «قدرت‌» و «نیرو»:
مبحث‌ اول‌ - سیر تاریخی‌ مسأله‌ توسل‌ به‌ زور
فصل‌ اول‌
قدرت‌ چیست‌؟
فصل‌ دوم‌
بررسی‌ مسأله‌ توسل‌ به‌ زور
از دیدگاه‌ حقوق  بین‌الملل‌ عمومی‌
الف‌ ـ معاهدة‌ لوکارنو (اول‌ دسامبر 1925)
ب‌ - پیمان‌ بریان‌ - کلوگ‌ (27 اوت‌ 1927)
آیا تحریم‌ توسل‌ به‌ زور براساس‌ منشور ملل‌ متحد، تحریم‌ عام‌ است‌ یا خاص‌؟
الف‌ - نظریه‌ تحریم‌ خاص‌
ب‌ - نظریه‌ تحریم‌ عام‌
الف‌ - نظریه‌ مشروعیت‌ دفاع‌ پیشگیرانه‌
ب‌ - نظریة‌ عدم‌ مشروعیت‌ دفاع‌ پیشگیرانه‌
الف‌ - نظریه‌ طرفداران‌ مداخله‌ انساندوستانه‌
ب‌ - نظریه‌ مخالفین‌ مداخله‌ بشر دوستانه‌
1- قدرت‌ در علوم‌ سیاسی‌
2- قدرت‌ در فلسفه‌ سیاسی‌
3- سیاست‌: علم‌ قدرت‌ یا علم‌ دولت‌؟
4- بافت‌ قدرت‌ سیاسی‌ در جامعه‌
1- قدرت‌ در علوم‌ سیاسی‌:
2- قدرت‌ در فلسفه‌ سیاسی‌
3- سیاست‌: علم‌ قدرت‌ یا علم‌ دولت‌؟
4- بافت‌ قدرت‌ سیاسی‌ در جامعه‌
1- قدرت‌ نظامی‌ و سیاست‌ دفاعی‌
2- دکترین‌ نظامی‌ و استراتژی‌
3- قدرت‌ و سیاست‌ کسب‌ برتری‌
2- دکترین‌ نظامی‌ و استراتژی‌
3- قدرت‌ و سیاست‌ کسب‌ برتری‌
بررسی‌ روابط‌ بین‌الملل‌ براساس‌ قدرت‌
آثار موازنة‌ قدرت‌ در سیاست‌ بین‌الملل‌
عناصر تشکیل‌ دهندة‌ قدرت‌
به‌ زور در حقوق  بین‌الملل‌ جدید
2- نسبیت‌ قدرت‌
3- محاسبه‌ سرانگشتی‌ قدرت‌
4- سراب‌ قدرت‌
5- افسانه‌ توازن‌ قدرت‌
6- قدرت‌ و بازدارندگی‌
7- قدرت‌ و اخلاق

 

شامل 170 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق نقش‌ قدرت‌ و توسل‌ به‌ زور در روابط‌ بین‌الملل‌

تحقیق در مورد نقش‌ مشارکت‌ همگانی‌ در ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه‌

اختصاصی از زد فایل تحقیق در مورد نقش‌ مشارکت‌ همگانی‌ در ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه‌ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نقش‌ مشارکت‌ همگانی‌ در ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه‌


تحقیق در مورد نقش‌ مشارکت‌ همگانی‌ در ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه‌

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه7

 

فهرست مطالب

 

تعریف‌ مشارکت‌ همگانی‌ در مدارس‌:

تاریخچه‌ مشارکت‌ در مدارس‌:

دلائل‌ لزوم‌ مشارکت‌ همگانی‌ در مدارس‌:

زمینه‌های‌ قانونی‌ مشارکت‌ همگانی‌ در آموزش‌ و پرورش‌:

ویژگی‌های‌ نظام‌ مشارکتی‌ و استبدادگرانه‌:

موانع‌ مشارکت‌ در مدرسه‌:

شورای‌ مدرسه‌:

انجمن‌ اولیا و مربیان‌

نقش‌ مشارکت‌ همگانی‌ در ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه‌

چکیده:

 

     با استفاده‌ از مشارکت‌ همگانی‌ می‌توان‌ ضمن‌ تکیه‌ بر اهمیت‌ سرمایه‌ی‌ انسانی‌راهکارهایی‌ برای‌ حضور مؤثر و فعال‌ تمام‌ کارکنان‌ و دانش‌آموزان‌ در مدارس‌ پیدا کرد و ازایده‌ها و ابتکارات‌ آنان‌ در حل‌ مسائل‌ و اجرای‌ اهداف‌ آموزش‌ و پرورش‌ استفاده‌ نمود. دلایل‌فراوانی‌ دال‌ بر اجتناب‌ ناپذیربودن‌ مشارکت‌ همگان‌ وجود دارد که‌ در این‌ مقاله‌ به‌تعدادی‌ ازآنها اشاره‌ شده‌ است‌. آثار و قواعد مشارکت‌ همگانی‌ در مدرسه‌ بسیار زیاد بوده‌ که‌ خلاصه‌واردر مقاله‌ ذکر گردیده‌ است‌. جهت‌ کیفیت‌بخشی‌ مدرسه‌ باید موانع‌ مشارکت‌ در مدرسه‌ راشناسایی‌ و نابود کرد که‌ خلاصه‌وار به‌آنها اشاره‌ گردیده‌ است‌.

بهترین‌ زمینه‌های‌ مشارکت‌ همگانی‌ برای‌ ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه‌، شوراهامی‌باشند که‌ از نظر آموزش‌ و پرورش‌ قانونی‌ بوده‌ و محل‌ اتخاذ تصمیم‌های‌ گروهی‌ است‌ وعاملی‌ می‌باشد برای‌ انجام‌ هرچه‌ بهتر امور مدارس‌ به‌صورت‌ مشارکتی‌ که‌ در مقاله‌ی‌ شورای‌منطقه‌، مدرسه‌، معلمان‌، دانش‌آموزان‌ و انجمن‌ اولیا و مربیان‌ معرفی‌ گردیده‌ است‌ و ضمن‌بیان‌ نقش‌ هر یک‌ از آنها در ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه‌ به‌تشریفاتی‌ بودن‌ آنها در حال‌حاضر اشاره‌ شده‌ و راهکارهایی‌ برای‌ فعال‌ نمودن‌ شوراها عنوان‌ شده‌ است‌. ذکر این‌ نکته‌ضروری‌ است‌ که‌ در تهیه‌ی‌ مقاله‌ علاوه‌ بر استفاده‌ از تجربه‌ 20 سال‌ مدیریت‌ خودم‌ که‌ اثرات‌مشارکت‌ همگانی‌ را به‌وضوح‌ دیده‌ام‌، حداقل‌ از ده‌ مأخذ نیز استفاده‌ گردیده‌ است‌ که‌ در پایان‌مقاله‌ معرفی‌ شده‌ است‌.

 

نقش‌ مشارکت‌ همگانی‌ در ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه:

مقدمه‌::

مدیران‌ امروز مانند گذشته‌ نمی‌توانند در تمام‌ زمینه‌ها برای‌ مردم‌ الگو باشند زیرابا یک‌ جامعه‌ی‌ نیازمند به‌مشارکت‌ و متنوع‌ سر و کار دارند و عملا غیرممکن‌ است‌ که‌یک‌ فرد تمام‌ صفات‌ برجسته‌ و عالی‌ را دارا باشد. امروزه‌ مدیریت‌ در سطح‌ ملی‌،محلی‌ یا سازمانی‌ بیشتر از همکاری‌ گروهی‌ بهره‌ می‌برد زیرا تعدد تصمیم‌ها وپیچیدگی‌ و ارتباط مسایل‌ با یکدیگر از یک‌ سو و لزوم‌ هماهنگی‌ و تناسب‌ برنامه‌ریزی‌باموقعیت‌های‌ درون‌ سازمانی‌ و برون‌ سازمانی‌ از طرف‌ دیگر موجب‌ شده‌ تا یک‌ مدیردر آن‌ واحد درباره‌ی‌ مسائل‌ زیادی‌ تصمیم‌ بگیرد و به‌همین‌ خاطر نظام‌ تصمیم‌گیری‌در سازمان‌هایی‌ که‌ به‌شیوه‌ی‌ سنتی‌ عمل‌ می‌کنند در حال‌ فروپاشی‌ است‌(39).


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نقش‌ مشارکت‌ همگانی‌ در ارتقای‌ مستمر کیفیت‌ مدرسه‌