برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
دانلود پاورپوینت کارمندیابی جذب و گزینش نیروی کاری - 38 اسلاید
برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
مقدمه
تاریخچه:
کارخانه تجهیز نیروی زنگان واقع در شهرک صنعتی شماره یک کیلو متر 5 جاده سارمساخلو ضلع شمال غربی زنجان در زمینی به وسعت بیش از سی هزار متر مربع واقع شده است. این منطقه از نظر جغرافیایی سرد ورخشک محسوب می شود. هیچ گونه منبع آب سطحی در نزدیکی کارخانه وجود نداشته و منابع آب زیر زمینی در عمق 30 تا 50 متری قراردارند.
جایگاه شرکت:
شرکت به عنوان زیر مجموعه ای از شرکت ترانسفو فعالیت می نماید.
محصولات شرکت :
شرکت محصولاتی چون روغن ترانس کلاس 1 و حلال تولید وبه صورت فله و یا بشکه به مشتریان تحویل می دهد.
تجهیزات شرکت :
ریسورها
راکتور ها
پمپ ها
واکیوم ها
مخازن
فیلتر ها
قیف ها
برج های تقطیر
دیگ بخار
بویلر ها
لوازم آزمایشگاهی
فصل اول : معرفی محصولات
نیاز روز افزون صنعت به انواع روغن ها و حلالهای شیمیایی حاصل از ضایعات پالایشگاهها و پتروشیمی به همراه دانش فنی لازم برای این امر، باعث گردید تفکر ایجاد صنایع پایین دستی در بخش پالاش و فرآوری ضایعات پالایشگاهی و صنایع پتروشیمی و استفاده بهینه از این مواد شکل گیرد.
محصولات بدست آمده از این فراوری شامل :
1. انواع روغن های صنعتی حاصل از تصفیه ایزوریسایکل پالایشگاه تهران واصفهان
2. انواع حلال های صنعتی حاصل از تصفیه و فراوری ضایعات پالایشگاه های گازی و نفتی
3. انواع پرافین های سبک و سنگین جامد و پارافین مایع، وازلین صنعتی و بهداشتی
4. انواع کولنت های صنعتی، ضد یخ
5. تولید قیر های صنعتی و انواع گریس
ونهایتاًتوسعه صنایع بسته بندی شامل خط تولید، بشکه های پلاستیکی و فلزی چیلیک های 20و4 لیتری این محصولات در صنایع مختلف مانند روغن های مورد مصرف در صنایع، حلال های مورد استفاده در صنایع رنگسازی، تولید سموم، حشره کشها، افزودنی های مختلف اتومبیل، صنایع برق و هوایی، صنایع دریایی، صنایع ساختمانی و غیره کاربرد فراوان دارند.
فصل دوم : شناسایی و بررسی بازار
در حالیکه ایران یکی از بزرگترین تولید کنندگان روغن در منطقه می باشد لیکن مصرف و صادرات روز افزون این محصولات بازار ایران را هم چنان نیازمند تولید این محصول نموده است.
بازار بسیار بزرگی در اطراف این منطقه وجود دارد که کاملاً تولیدات این شرکت را پوشش خواهد داد و نیازی به دستیابی به بازارهای دورتر قطعاً وجود نخواهد داشت. لیکن جهت آشنایی بیشتر تنها بازار کشور هند را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد.
کشور هند که یکی از نزدیکترین کشور ها به این منطقه است جمعیتی حدود یک میلیارد را دارا می باشد. و از نظر فزونی جمعیت قطعاً یکی از بازارهای هدف اکثر تولید کنندگان نیز می باشد.
صنایع این کشور در بخش های صنایع فلزی،شیمیایی و کشاورزی، پیشرفت بسیار چشم گیری داشته و علاوه بر مرتفع کردن نیاز داخل هند به بازار های جهانی نیز راه یافته اند.
در کشور هند در حدود 22 میلیون اتومبیل وجود دارد و مواد مصرفی در این اتومبیل ها شامل سوختو روغن های موتور، ارقام ذیل را تشکیل می دهند :
1. انواع سوخت 49.500.000.000 لیتر
2. روغن های موتور 1.100.000.000 لیتر
با توجه به اینکه کشور هند ذخایر بسیار محدود نفت را در اختیار دارد، اکثر مصارف خود را وارد نموده و اساساً بازار مناسبی برای محصولات نفتی می باشد.
اگر سهم قابل کسب بازار را برای انواع سوخت 5/0 در صد و برای روغن های صنعتی 3 در صد فرض نماییم، به ارقام:
1. 247.500 برای انواع سوخت
2. 33.000 برای انواع روغن
خواهیم رسید که با همین مفروضات قابل اطمینان نیز از تولیدات این شرکت بیشتر است. و در صورتی که بازار منطقه شامل کشور های خاور میانه، جنوب آسیا وحتی جنوب شرق آسیا در نظر گرفته شود ارقام بسیار بالاتر از ظرفیت تولید این شرکت خواهد بود و خوشبختانه اساساً بازار مصرف بسیار قابل دسترس می باشد.
فصل سوم : بررسی های فنی
1-3 مقدمه
در این بخش میزان ماشین آلات و تجهیزات مورد نیاز، آزمایشگاه، میزان مواد اولیه، نیروی انسانی لازم برای تولید، مشخصات انبارها و دیگر مسایل فنی به گونه ای که جوابگوی تولید باشد بیان خواهد شد.
2-3 ظرفیت تولید
با توجه به بررسی های بازار، سهم قابل کسب از بازار90.000 تن در سال محاسبه گردید که مطابق با مشخصات جدول 1-3 به تولید آن پرداخته خواهد شد.
12 ساعت ساعت کاری روزانه
2شیفت شیفت کاری
265 روز تعداد روز کاری در سال
90.000 تن
30.000 تن
40.000 تن
20.000 تن میزان تولید سالانه
فاز 1 : روغن سازی
فاز 2 : محصولات حاصل از تصفیه ضایعات نفت و پتروشیمی قیر
جدول 1-3
بدیهی است تولید سالانه90.000 تن در فاز 2 صورت می پذیرد که رقم ذکر شده در هر فاز پایان هر فاز قابل حصول می باشد و محصولات هر فاز برای مصرف قابل ارایه به مشتریان خواهد بود.
3-3 شرح فرآیند تولید
تولید و تصفیه نفت شامل عملیاتی میگردد که باید بر روی نفت خام انجام داد تا مواد قابل استفاده و غیر قابل استفاده آن از یکدیگر جدا گردد. این عملیات شامل روش های گوناگون تقطیر، روش های فیزیکی و شیمیایی تصفیه و تفکیک و روش های تغییر و تبدیل مواد در واحد های مربوطه می گردد. فرآیند تولید مواد نفتی معمولاً مشابه و شامل مراحلی به شرح زیر است :
1. ذخیره سازی مواد
2. تصفیه های فیزیکی
3. تهیه برش های خاص از مواد اولیه به وسیله تقطیر
4. فرآیند های شیمیایی روی مواد حد وسط
5. تصفیه های نهایی و ذخیره سازی
البته فرآیند ها به شکل کاملاً دقیق محاسبه گردیده و پس از طی مراحل آزمایشگاهی و ساخت پایلوت و اجرای آن در واحد پایلوت، داده برداری می گردد و اطلاعات در فرآیند صنعتی استفاده می شود. بنابراین جهت تولید محصولات فوق الذکر نیز از مراحل فوق استفاده می گردد و لیکن تقدم و تاخر آنها متفاوت و روش اجرای هر یک از مراحل نیز متفاوت خواهد بود.
4-3 تعیین مواد اولیه مورد نیاز
1-4-3 مواد اولیه مورد نیاز فاز 1
نحوه تامین مصرف یکسال(تن) استاندارد شرح مواد اولیه ردیف
داخلی 30.000 ASTM ایزوریسایکل 1
جدول2-3
2-4-3 تعیین مواد اولیه مورد نیاز فاز 2
نحوه تامین مصرف یکسال(تن) استاندارد شرح مواد اولیه ردیف
داخلی 40.000 ASTM معیانات گازی وانواع ضایعات 1
داخلی 20.000 ASTM مالچ و برشهای سنگین نفتی 2
جدول3-3
5-3 تعیین ماشین آلات تولید
1-5-3 تعیین ماشین آلات تولیدی برای فاز 1
مشخصات فنی تعداد نام دستگاه ردیف
ظرفیت340.000 لیتر 10 دستگاه مخازن ایستگاه 1
ظرفیت 10 تنی 1 دستگاه دیگ بخار 2
ظرفیت اسمی40.000 لیتر 2 دستگاه برج تقطیر 3
10تنی 1 واحد سیستم سرمایش آمونیاکی 4
30.000 لیتر در ساعت 2 دستگاه فیلتر پرش 5
ظرفیت10.000 لیتر 6 دستگاه راکتور واکشی 6
جدول4-3
2-5-3 تعیین ماشین آلات تولیدی برای فاز 2
مشخصات فنی تعداد نام دستگاه ردیف
ظرفیت 3 میلیون و 750 هزار لیتر عدد4 مخازن ایستگاه 1
ظرفیت اسمی40.000 لیتر عدد3 برج تقطیر 2
- عدد3 متعلقات برج تقطیر 3
جدول 5-3
6-3 تعیین تجهیزات مورد نیاز برای آزمایشگاه
1-6-3 تعیین تجهیزات آزمایشگاهی مورد نیاز فاز1
مشخصات فنی تعداد نام دستگاه ردیف
ASTM D156 1 Colorimeter 1
ASTM D1160 1 Distillation 2
ASTM D97 1 Pour point 3
ASTM D445 2 Viscometer 4
ASTM D666 1 Automatic Titration 5
ASTM D92 2 Flash point 6
جدول6-3
2-6-3 تعیین تجهیزات آزمایشگاهی مورد نیاز فاز
مشخصات فنی تعداد نام دستگاه ردیف
ASTM D-156 1 Penetration 1
ASTM D-2581 1 Softening Point 2
1 GC دستگاه 3
جدول 7-3
7-3 تعیین تجهیزات مورد نیاز برای واحد تولید
1-7-3 تعیین تجهیزات مورد نیاز برای واحد تولید در فاز1
توضیحات تعداد/مقدار نام تجهیزات ردیف
لوله های 2و3و4و5 2.000 متر لوله کشی 1
در انواع مختلف 20 عدد پمپ الکترو موتور 2
انواع شیر آلات و ابزار دقیق با سایز2و3و4و5 - شیر آلات وابزار دقیق 3
- - اتصالات و فیتینگ 4
جدول8-3
2-7-3 تعیین تجهیزات مورد نیاز برای واحد تولید در فاز2
توضیحات تعداد/مقدار نام تجهیزات ردیف
لوله های 2و3و4و5 2.000 متر لوله کشی 1
در انواع مختلف 24عدد پمپ الکترو موتور 2
انواع شیر آلات و ابزار دقیق با سایز2و3 - شیر آلات وابزار دقیق 3
- - اتصالات و فیتینگ 4
باحجم320متر مکعب 1عدد Cooling Tower 5
جدول9-3
3-7-3 تعیین تجهیزات مشترک مورد نیاز برای هر 2 فاز
توضیحات تعداد/مقدار نام تجهیزات ردیف
400آمپر
1
1 برق رسانی
-انعشاب
-شبکه برق رسانی 1
- 4خط تلفن و متعلقات آن 2
- - سیستم اطفا حریق 3
- - سیستم حفاظتی 4
- 3 دستگاه کامپیوتر 5
جدول 10-3
8-3 تعیین نیروی انسانی مورد نیاز
1-8-3 تعیین نیروی انسانی مورد نیاز مشترک برای هر 2 فاز
حداقل تخصص
تعداد سمت سازمانی
ردیف
شیفت دو شیفت یک
لیسانس - 1 کارشناس صنایع 1
لیسانس - 1 کارشناس حسابداری 2
فوق دیپلم - 2 کاردان حسابداری 3
فوق دیپلم - 1 منشی و تایپیست 4
- 5 جمع
جمع کل نیروی انسانی مشترکبرای هر 5 فاز 5نفر
جدول11-3
2-8-3 تعیین نیروی انسانی مورد نیاز برای فاز 1
حداقل تخصص
تعداد سمت سازمانی
ردیف
شیفت دو شیفت یک
لیسانس - 1 کارشناس 1
فوق دیپلم 1 1 سرپرست 2
دیپلم 7 7 کارگر ماهر 3
سیکل 2 2 کارگر ساده 4
10 11 جمع
جمع کل نیروی انسانی فاز 1 21 نفر
جدول12-3
2-8-3 تعیین نیروی انسانی مورد نیاز برای فاز2 جدول13-3
حداقل تخصص تعداد سمت سازمانی ردیف
شیفت دو شیفت یک
لیسانس 1 1 کارشناس شیمی 1
لیسانس - 1 کارشناس کامپیوتر 2
فوق دیپلم 1 1 تکنسین 3
دیپلم 5 5 کارگر ماهر 4
سیکل 2 2 کارگر خدماتی 5
9 10 جمع
جمع کل نیروی انسانی فاز 2 19نفر
9-3 تعیین ساختمان ها و فضاهای مورد نیاز
نوع سازه حداقل فضای مورد نیاز(مترمربع) نام بخش ردیف
فونداسیون 2500 تولید فاز 1 1
فونداسیون 3000 تولید فاز2 2
فونداسیون 18000 محوطه انبارش 3
ساختمان 200 آزمایشگاه 4
سوله 600 انبار قطعات یدکی و عمومی 5
ساختمان 400 امور اداری و پرسنلی 6
سوله 300 کارگاه و محوطه استراحت کارگران 7
جدول14-3
فصل چهارم بررسی های مالی، اقتصادی
1-4 مقدمه
در این فصل سرمایه گذاری لازم جهت اجرای طرح برای اجرای طرح تولیدات نفتی مشتعمل بر سرمایه های ثابت و در گردش، نحوه مشارکت و چگونگی دریافت تسهیلات بانکی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 24 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه:
تحقیق حاضر سعی دارد که در 2 بعد جداگانه برخی از علل مهاجرت نیروی کار در ایران را مورد بررسی قرار دهد. اگر بخواهیم عوامل اصلی مهاجرت را بطور کلی مورد تقسیمبندی قرار دهیم میتوانیم دو دسته از عوامل را مؤثر بدانیم. گروه اول را عوامل فشار(Push Factors) مینامند که شامل غیراقتصادی شدن فعالیتهای کشاورزی، توزیع ناعادلانه زمین، رشد جمعیت و ثابت ماندن بازده تولید در بخش کشاورزی است.
گروه دوم به عوامل کششی یا جذب(Pull Factors) موسومند که شامل دوگانگی منطقهای و نخصیص بیشتر منابع در بخشهای شهری(خدمات و صنعت) و بهتر بودن سطح زندگی در مناطق شهری است. به منظور تجزیه وتحلیل تأثیر این 2 دسته از عوامل از شاخصهای درآمدهای انتظاری در شهر از مدل هریس- تودارو استفاده میشود.
در بحثهای تئوریک و نظری به این نتیجه میرسیم که نمیتوان دیوار بلندی بین عوامل کشش و جذب ترسیم کرد. چون نوعی ارتباط متقابل بین این 2 دسته از عوامل وجود دارد. به عقیدة آنها آنچه که واقعاَ مهاجرت نیروی کار را تسریع میکند همان دوگانگی منطقهای است. این 2 معتقدند که مهاجرت در هر منطقهای امری طبیعی است چون نوعی توالی در رشد بخشها وجود دارد و خودبهخود و به مرور زمان با جایگزین شدن عوامل تولیدی بجای یکدیگر سهم نیروی کار در بخش کشاورزی در اشتغال کل کاهش مییابد و سهم بخش صنعت و خدمات افزایش مییابد.
اما آنچه که کشورهای در حال توسعه را از کشورهای پیشرفته متمایز میسازد ناهمگونی در مهاجرت نیروی کار است. بطوری که در این کشورها محدود بودن امکانات تولید از یک طرف و محدود بودن ارتباطهای بخش کشاورزی با سایر بخشهای اقتصاد از طرف دیگر موجب میشود تا این کشورها تلاش بیشتری در جهت گسترش بخش صنعت شهری از خود نشان بدهند.
این 2 گروه از عوامل اقتصادی همراه با عوامل غیراقتصادی مانند روابط و شیوه تولید، سازمان اجتماعی تولید و غیره موجب میشوند تا از اهمیت بخش کشاورزی در جریان توسعه کاسته شود و نقش پیشتاز به بخشهای شهری واگذار شود به ویژه آنکه بخش عمدهای از تولیدات در بخش کشاورزی را کالاهای مصرفی تشکیل میدهند که هر چند دارای ارتباطهای پسین گستردهای هستند لیکن ارتباطهای پیشین آنها بسیار محدود و مشخص است.
در این حالت بخش پیشتاز اقتصاد بخش صنعت خواهد بود تا از یک طرف به عنوان ستون اصلی و رشد عمل کند و از طرف دیگر از طریق تولید محصولات صنعتی مورد استفاده در بخش کشاورزی مانند تراکتور- پمپ آب- کمباین- کود- سم و غیره بخش کشاورزی را به جلو بکشد.
بدین ترتیب بخش کشاورزی در مراحل اولیه توسعه اقتصادی قربانی جریان توسعه است و برای بهبود باید انتظاری طولانی بکشد که این خود یکی از دلایل اصلی مهاجرت نیروی کار از روستاها به مناطق و مراکز شهری میباشد.
در تحقیق حاضر ابتدا بطور مجزا دوگانگی منطقهای به عنوان عامل جذب و فشار مورد بررسی قرار گرفته است که مشخص شود تا چه حد تفاوت در نرخهای رشد منطقهای و نابرابری در رابطة مبادلة بین محصولات کشاورزی و صنعتی بر مهاجرت تأثیر داشته است و در نهایت در قسمت سوم نتیجهگیری و پیشنهادات ارائه خواهد شد.
البته لازم به تذکر است که برخلاف گذشته که مهاجرت نیروی کار روستایی به دلیل تامین نیروی انسانی مراکز شهری از نظر اقتصاددانان مطلوب تلقی میشد ولی امروزه مهاجرت به عنوان عامل عمدهای که پدیدة عمومی و فراگیر نیروی کار مازاد شهری را دامن میزند و مشکلات جدی بیکاری شهری را وخیمتر میکند مورد توجه قرار میگیرد. این مشکلات بواسطة عدم توازن ساختاری و اقتصادی بین مناطق شهری و روستایی بوجود آمده است.
فصل اول
سؤالات:
1- بین دوگانگی منطقهای و مهاجرت نیروی کار چه ارتباطی وجود دارد؟
2- چند درصد بین سطح درآمد روستائی و شهری و مهاجرت نیروی روستائی ارتباط وجود دارد؟
3- عوامل جاذب شهری به چه میزان در مهاجرت نیروی کار روستائی مؤثر است؟
4- چرا عدم وجود امکانات رفاهی میتواند عاملی در جهت مهاجرت نیروی کار باشد؟
5- چرا تمرکز بخشهای صنعتی در شهرها میتواند باعث مهاجرت نیروی کار روستائی باشد؟
بیان مسئله:
عوامل دفع کننده جمعیت که در شهرهای کوچک و روستاهای کشورمان از دیرباز خیل نیروی کار را به مراکز شهرهای بزرگ رانده است عبارتنداز:
1- الگوی مالکیت نادرست زمین
2- پایین بودن سطح درآمد روستایی
3- عدم وجود امکانات رفاهی(خدماتی- بهداشتی- آموزشی)
4- عدم وجود امکانات بازاریابی
5- بالا بودن هزینه تولید
در کنار این عوامل، عوامل جذب کننده شهری را داریم که در واقع همواره نیروی کار و جمعیت را در ایران بر سر دو راهی قرار میدهد.
این عوامل اگرچه از دیرباز به عنوان عامل جاذب در ایجاد پدیدة مهاجرت نقش اساسی داشته است ولی در 2 دهة اخیر عوامل فشار مهمترین عامل در مهاجرت روستائیان بودهاند از این جمله میتوان توزیع غیراقتصادی زمین و عدم حمایت از روستائیان خردهپا را نام برد. از سال 1353 به بعد به علت افزایش ناگهانی درآمد نفت و تعدیل در برنامة عمرانی پنجم به طرف حمایت هرچه بیشتر از بخشهای شهری و افزایش دستمزدها و جاذبههای شهری به عنوان عوامل کشش و جذب سیل مهاجرت روستائیان به شهرها را بیش از پیش شدت بخشید که از میان این 2 گروه عوامل، عوامل جذب تأثیر عمیقتری بر مهاجرت نیروی کار داشت.
به عبارتی از دهة 50 که قیمت نفت بصورت ناگهانی افزایش یافت عوامل جاذب شهری بیش از پیش تصمیم مهاجرت را بر ماندن در روستاها غالب کردچرا که افزایش قیمت نفت ارز مورد نیاز صنایع و بخش خدمات را سریعاَ تأمین کرد. از طرفی گسترش فعالیتهای صنعتی( در قالب صنایع مونتاژ) و خدماتی در شهرهای بزرگ و رونق کاذب، خود به خود دستمزد نیروی کار شهری را افزایش دادافزایش دستمزد نیروی کار و بدنبال آن افزایش درآمد نیرویکار نیز تقاضا برای انواع کالاهای مصرفی وارداتی را افزایش داد. این تقاضا نیز از طریق ورود انواع کالاهای وارداتی پاسخ داده شد.
اکنون فرضیهای که در این ارتباط میتواند مطرح شود این است که افزایش درآمد شهری و عمیقتر شدن شکاف آن با درآمد روستائی عامل اصلی مهاجرت جمیعت بخصوص نیروی کار میتواند باشد.
بطورخلاصه میتوان گفت: مهاجرت از روستاها به مناطق شهری تا حدود دهه قبل در متون مربوط به توسعه اقتصادی بعنوان پدیدهای مطلوب تلقی میشد مهاجرت داخلی سریع فرآیند مطلوبی به نظر میرسید که طی آن مازاد نیروی روستائی بتدریج از بخش کشاورزی سنتی گرفته میشد و برای ایجاد نیروی کار ارزان مجتمعهای صنعتی رو به رشد بکار میرفت این فرآیند از نظر اجتماعی مفید محسوب میشد زیرا منابع انسانی را از مناطقی که غالباَ محصول نهائی اجتماعی آن صفر تلقی میگردید به مناطقی انتقال میداد که نه تنها محصول نهائی آن مثبت بود بلکه درنتیجه انباشت سرمایه و پیشرفت تکنولوژی به سرعت هم رشد میکرد.
در نهایت میتوان گفت تا تأثیر نسبی سیاستهای اقتصادی متفاوت بر ماهیت – خصوصیت و حجم مهاجرت بصورت کمی تعیین میشود و عواملی که بر تصمیم شخص در مهاجرت در مناطق مختلف اثری میگذارد روشن نگردد قادر به تنظیم سیاستهائی که بطور مؤثر با مشکل دوگانه رشد سریع جمعیت شهرها و افزایش حاشیهگرائی شهری مواجه است نخواهیم بود.
هدف کلی:
بررسی علل مهاجرت نیروی کار از روستاها به شهرها در ایران
اهداف جزئی:
1- تعیین ارتباط بین درآمد روستائی و مهاجرت نیروی کار روستائی
2- تعیین ارتباط بین عدم وجود امکانات رفاهی( خدماتی- بهداشتی- آموزشی) در مناطق روستائی و مهاجرت نیروی کار روستائی به شهرها
3- تعیین ارتباط بین عوامل جاذب شهری و مهاجرت نیروی کار روستائی
4- تعیین ارتباط بین تمرکز بخشهای صنعتی در شهرها و مهاجرت نیروی کار روستائی
متغیر وابسته: مهاجرت نیروی کار روستائی
متغیر مستقل: عواملی که باعث مهاجرت میشود مثل: کمبود درآمد روستائی – کمبود امکانات رفاهی از قبیل خدمات آموزشی- درمانی و رفاهی
نمودار تحلیلی
فرضیات:
1- بین دوگانگی منطقهای و مهاجرت نیروی کار روستائی ارتباط وجود دارد.
2- بین عدم وجود امکانات رفاهی( آموزشی- خدماتی- درمانی) در مناطق روستائی و مهاجرت نیروی کار روستائی ارتباط وجود دارد.
3- شکاف درآمد شهری و روستائی عاملی در جهت مهاجرت نیروی کار میباشد.
4- بین عوامل جاذب شهری و مهاجرت نیروی کار روستائی رابطه وجود دارد.
5- تمرکز بخشهای صنعتی در شهرها میتواند عاملی در جهت مهاجرت نیروی کار باشد.
جامعة آماری :
جامعه آماری این تحقیق 1850 نفر از برادران ساکن یکی از روستاهای شمال غرب کشور می باشد که طی سالهای 1365-1375 به تهران مهاجرت کرده اند .
نمونه و شیوه نمونه گیری :
در این تحقیق فقط مردان مهاجر مورد نظر قرار گرفته اند چون به نوعی تعیین سیاستهای زندگی بر عهده آنهاست و خانواده آنها نیز به نوعی در این گونه موارد دنبالهرو آنها می باشد . چون معمولآً در جامع روستایی تصمیم گیری های اصلی و راهبردی خانواده به عهدة مردان می باشد که تصمیم گیری راجع به مهاجرت هم یکی از اصلی ترین تصمیمات زندگی یک خانواده می باشد .
ابزار و روشهای جمع آوری اطلاعات :
روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق استفاده از پرسشنامه با سوالات بسته می باشد . از آنجا که جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه یکی از مراحل پراهمیت است و موفقیت یا عدم موفقیت در تقسیم وتحقیق تا حد زیادی به آن وابسته است .
روش تحقیق :
یکی از بهترین روشهای درجه بندی مناطق از لحاظ توسعه یافتگی است . این روش برای طبقه بندی های مختلف در علوم استفاده می شود . نوع خاصی از این آنالیز، تاکسونومی عددی است .
فصل دوم
تعاریف:
تعریف منطقه:
از واژه منطقه تعاریف برداشتهای مختلفی ارائه شده است در این قسمت انتدا پارهای از این تعاریف را میآوریم و سپس یک جمعبندی از آن را ارائه خواهیم داد.
برات آلبگین معتقد است که در اقتصادهای برنامهریزی شده اندازه منطقه به درجه رشد کارآئی کل اقتصاد آن بستگی دارد بر حسب این تعریف معیار تقسیمبندی مناطق درجه کارآئی اقتصادی است.
آر- پی مسیرا در تعریف منطقه آورده است:
مجموعهای از زمین- آب- هوا- گیاه- حیوان و انسان که در فضای معینی در ارتباط با هم بخش معینی از سطح کره زمین را تشکیل میدهند منطقه نامیده میشود.(1)
آرتورلیوچی معتقد است:
منطقه عبارت است از ناحیه یا نواحی جغرافیائی که مردم در سطح تمدن معینی برای تحقق آرزوهای خود و دستیابی به منابع مادی بدان احتیاج دارند.(2)
استانبری میگوید:
مناطق جغرافیائی را میتوان بصورت نواحی محصور در مختصات طبیعی خاص یا نواحی دارای خصوصیات مشابه توصیف کرد که درون آن وابستگی متقابل بیشتری نسبت به روابط آن با خارج وجود دارد. بنابراین ناحیه طبیعی ناحیهای است که مردم آن از طریق وابستگیهای متقابل ناشی از منافع و علائق مشترک با هم پیوند دارند.(3) عدهای منطقه را براساس چهار ویژگی زیر تعریف میکنند:
1- توزیع دارائی 2- ساخت سازمانی 3- نهادها 4- روابط اجتماعی
بانک جهانی نیز در گزارشی منطقه را چنین تعریف میکند:
تمام نواحی که از نظر ویژگیهای قومی- نژادی- دینی- مذهبی- فرهنگی- تاریخی- و سنتها همگن باشد تشکیل یک منطقه را خواهد داد.
جی- آر- میو مینوسید بطورر سنتی سه روش برای تعریف منطقه مورد استفاده قرار گرفته است:
1- تأکید بر همگنی بعضی یا ترکیبی از مشخصات اقتصادی- فیزیکی- اجتماعی و … دارد.
2- تأکید بر قطبگرائی دارد که اغلب مربوط به مناطق اطراف یک شهر مرکزی میشود.
3- برنامهریزی و سیاستگذاری که بطور اساسی با جنبههای اداری و ساختاری و تأثیر تصمیمات سیاستگذاری سرو کار دارد.
وی در ادامه میگوید:
عملاَ تعریف منطقه ترکیبی از این سه تعریف بخصوص کمبود آمار و دادهها میتواند تعریفی را که از تعریف ایدهآل به دور است در بسیاری از موارد به ما تحمیل کند.
آنچه از تعاریف و نظرات فوق برمیآید این است که:
1- منطقه ممکن است بر اساس عوامل سیاسی- فرهنگی- تاریخی- قومی- نژادی- و دینی تعریف شود.
2- منطقه ممکن است بر اساس بخشهای اقتصادی و بافت هر کدام تعریف شود.
3- منطقه ممکن است بر اساس ویژگیهای طبیعی و جغرافیایی هر کدام تعریف شود.
4- منطقه ممکن است بر اساس حوزه آبریز تعریف شود.
5- منطقه ممکن است بر اساس نوع فعالیتهای اقتصادی و درجه پیشرفت تعریف شود.
6- منطقه ممکن است بر اساس ارزشهای حاکم تقسیمبندی و تعربف شود.
به قول والتریسارد:
هر تعریفی از منطقه یا شهر بستگی به مسئله خاصی دارد که ما با آن سرو کار داریم.
تعریف دوگانگی منطقهای:
دررابطه با دوگانگی منطقهای نیز همانند سایر واژهها تعاریف مختلفی ارائه شده است مثلاَ هیرشمن میگوید: وضعیتی که در یک کشور یکی دو شهر مدرن با بهترین معماریها درکنار روستاهای تخریبی با سنتهای کهنه داشته باشیم دلالت بر دوگانگی منطقهای دارد.
اما آنچه در این تحقیق تحت عنوان دوگانگی منطقهای خواهیم آورد عبارتست از وجود یک ساختار اقتصادی اجتماعی مشخص در یک کشور همراه با ناهماهنگی و عدم توازن در رشد تولید- شیوه تولید- روابط تولید- و امکانات تولید درنواحی مختلف که از دوگانگی منطقهای حکایت میکند.
بطوریکه عوامل مذکور در مجموع موجب اختلال در تخصیص منابع- انتقال منابع و به هرز روی منابع میشود و در یک روند بلند مدت شکاف بین منطقه عقب افتاده و پیشرفته با پتانسیلهای رشد بیشتر و ژرفتر میگردد.
معیارهای تعیین دوگانگی:
دوگانگی اقتصادی و تفاوتهای منطقهای در هر ناحیه بر حسب درجات توسعهیافتگی و توسعهنیافتگی مناطق اندازهگیری میشود.
اکنون بر اساس اینکه تعریف هر فرد از توسعه چه باشد و چه زمینههایی را محور توسعه بداند معیارهایی را برای محاسبه درجه دوگانگی منطقهای در نظر میگیریم. عدهای ممکن است در کشور یا استانی کشاورزی را محور توسعه اقتصادی بدانند بر این مبنا هم خود را بر تخمین- برآورد- محاسبه معیارهای کشاورزی از جمله:
ارزش افزوده بخش- شاغلین – سطح زیرکشت- متوسط دستمزد کارگر کشاورز – بازدهی هر هکتار مجموع میزان وامهای پرداختی و بودجه تخصیص یافته به بخش – تعداد واحدهای مکانیزه درصد کشت آبی و مواردی از این قبیل میگذارد.
ممکن است کسی توسعه را چنین تعریف کند:
» توسعه عبارت است از تغییر مبانی علمی- فنی تولید(1)«
براین اساس معیارهایی که میتوان برشمرد عبارتند از:
کارگاههای بزرگ صنعتی- نیروی الکتریسیته مصرفی به وسیله صنایع بزرگ- نسبت سرمایه به کار در فرآیند تولید ارزش افزوده صنعتی- سرانه تشکیل سرمایه به کاردر فرآیند تولید- سطح تحصیلات پرسنل واحد صنعتی- تعداد مراکز تحقیق و توسعه- تعداد دانشجویان رشتههای فنی- نحوه عملکرد واحدهای آموزشی ضمن خدمت. مورد دیگر اینکه توسعه را مترادف با رفاه بدانیم و توسعه یافتگی را با معیارهای رفاهی اندازهگیری کنیم در اینصورت معیارهای مورد بررسی عبارتنداز:
معیارهای تحصیلات- بهداشت- امکانات زندگی که هرکدام از این معیارها را میتوان بوسیله شاخصهای کمی مورد بحث قرار داد.
مثلاَ معیارهای تحصیلات شامل ظرفیت دانشگاهها و مدارس- تعداد دانش آموزان و دانشجویان در سطوح مختلف نسبت معلم به شاگرد- درصد پوشش تحصیلی برای مقاطع مختلف و … میباشد.
معیارهای بهداشتی عبارتند از: تعداد پزشک- تعداد دندانپزشک –تخت بیمارستان – آزمایشگاهها و کلینیکهای بهداشتی- نسبت موالید با حضور پرسنل متخصص به کل
موالید- تعداد پرستارها- تعداد بیمارستانها و…. میباشد.
معیارهای امکانات زندگی را هم میتوان با شاخصهای زیر بررسی کرد.
تعداد سرانه اتاق- درصدی از واحدهای مسکونی که آب دارند- در صد واحدهای مسکونی که برق – تلفن و حمام دارند و….
هلمرز معتقد است
وقتی اصطلاح توسعه اقتصادی را به زبان میآوریم معمولاَ چهار جریان مجزا و در عین حال مربوط به هم را در نظر میگیریم که عبارتنداز:
1-در زمینه تکنولوژی جامعه در حال توسعه، جامعهای است که از وضع ساده و قدیمی تکنیک به طرف کاربرد دانش علمی پیش میرود.
2-در زمینه کشاورزی جامعه در حال توسعه جامعهای است که از زراعت در حد معشیت به طرف تولید محصولات کشاورزی برای تجارت پیش میرود.
3-در زمینه صنعت جامعه در حال توسعه در حال استحاله است که از وضعی که در آن استفاده از بازوی انسان و نیروی حیوان میشده است به جانب صنعت یعنی استفاده از کارگران مزدبگیر در کنار ماشینهایی که با سوخت به حرکت در میآیند و محصولاتی تولید میکنند که در خارج از مرکز تولید به فروش میرسند.
4-از نظر بوم شناسی جامعه در حال توسعه از دهات و مزارع به طرف شهرها و
اجتماعات شهری در حال حرکت است.
براساس تعریف فوق محقق برای محاسبة درجة توسعهیافتگی مجبور است که تمام شاخصهای کشاورزی- صنعتی- تکنولوژیکی و معیارهای اجتماعی و فرهنگی را محاسبه نماید.
پدیدة دوگانگی در اقتصاد ایران:
الف: مشخصات جغرافیایی- طبیعی کشور:
کشور ایران با 1648195 کیلومتر مربع مساحت و 8731کیلومتر محیط شانزدهمین کشور جهان در نیمکرة شمالی و شرقی و در قارة پهناور آسیا و در قسمت غربی فلات ایران واقع شده است که جزء کشورهای خاورمیانه محسوب میشود. از نظر موقعیت جغرافیایی بین 25درجه و 3دقیقه و 39درجه و 47دقیقه عرض شمالی و 44درجه و 5 دقیقه و 63درجه و18دقیقه طول شرقی واقع شده است. موقعیت جغرافیایی- دسترسی به آبها- وجود ارتفاعات و عوامل دیگر تنوع آب و هوایی کشورمان را باعث گردیده است بطوری که این تنوع آب و هوایی را میتوان در مقایسه نقاط مختلف به راحتی مشاهده کرد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 90 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه19
فهرست مطالب
1ـ2. مدل فراغت ـ کار نئوکلاسیک
منحنی مطلوبیت
محدودیتها
بیشینه سازی مطلوبیت با توجّه به محدودیتها
تغییر دستمزد حقیقی و منحنی عرضة کار در کوتاه مدّت
منحنی عرضة کل
منحنیهای بیتفاوتی و ویژگیهای آن
ـ کالاهای بازاری و ساعات غیر بازاری
اسلامی
کاربرد مدل کار ـ فراغت نئوکلاسیک در اقتصاد
بیشینه سازی مطلوبیت
عرضة نیروی کار فرد در بازار اجارة عوامل
محدودیتها
عرضة نیروی کار در اقتصاد اسلامی
سیّد حسین میرمعزّی*[1]
چکیده
در این مقاله، عرضة نیروی کار مسلمان با استفاده از مدل کار ـ فراغت نئوکلاسیک در دو بازار اجاره و مشارکت نیروی کار، تحلیل، و تابع و منحنی عرضة نیروی کار فرد و همچنین عرضة کل نیروی کار در اقتصاد اسلامی ارائه میشود.
مقاله ابتدا به توضیح مدل کار ـ فراغت در اقتصاد متعارف و چگونگی استفاده از آن جهت تحلیل عرضة نیروی کار میپردازد؛ سپس با تغییر برخی مفاهیم به کار رفته در این مدل، قابلیت آن را برای تحلیل عرضة نیروی کار مسلمان نشان میدهد و با استفاده از مدل تعدیل شده، عرضة نیروی کار را در بازار اجاره و بازار مشارکت نیروی کار از دیدگاه خُرد تحلیل، و تابع و منحنی آن را ارائه میکند؛ آن گاه با جمع افقی توابع خُرد و تبدیل متغیّرهای خُرد به کلان تابع و منحنی عرضة کلّ نیروی کار را در بازار اجاره و بازار مشارکت به دست میآورد. در خاتمه نیز معیار انتخاب نوع بازار به وسیلة نیروی کار معرّفی میشود.
واژگان کلیدی: عرضة نیروی کار، بازار اجاره، بازار مشارکت نیروی کار، مدل کار ـ فراغت، بازار کار.
مقدّمه
در اقتصاد کلان، عرضة نیروی کار در کوتاه مدّت بررسی میشود: کوتاه مدّت، زمانی است که در آن، حجم جمعیت ثابت است و افراد یک جامعه معیّن نمیتوانند میزان سرمایة انسانی خود را تغییر دهند؛ بنابراین، آنچه بررسی میشود، این است که افراد در یک جمعیت ثابت با مهارتهای معیّن، چگونه تصمیم میگیرند چه مقداری از ساعات خود را برای فعّالیت در بازار عرضه کنند.
مبانی خُرد عرضة کلّ نیروی کار، به وسیلة نظریة نئوکلاسیک انتخاب بین کار و فراغت بیان میشود. مدل کار ـ فراغت دارای چارچوبی استوار و در عین حال ساده، قابل تعمیم و انعطاف پذیر است؛ از این رو اقتصاددانان متعدّدی در کتابهای اقتصاد خُرد، (ر.ک: کالوو، 1374: ص 315ـ 320؛ عبادی، 1372: ص 205 ـ 213؛ لیپسی 1378: ص 421ـ 425) کلان (ر.ک: برانسون 1374: ص 152 ـ 154؛ گلیهی، بیتا: ص 43ـ47؛ گرجی، 1379: ص 218 ـ 224) و اقتصاد نیروی کار (ر.ک: بلانت، 1373: ص 83ـ98؛ stephen smith 1994, PP 7-140) این مدل را مبنای تحلیلهای خود دربارة عرضة نیروی کار قرار داده و سرانجام با افزودن یا تغییر برخی فروض، از این مدل برای توضیح دیدگاههای خود استفاده کردهاند.
مدل کار ـ فراغت، عرضة نیروی کار را فقط در بازار اجارة نیروی کار تحلیل میکند؛ یعنی بازاری که در آن، نیروی کار، پاداش خود را به صورت دستمزد دریافت میکند؛ و در سود فعّالیت اقتصادی سهمی ندارد. همچنین در این مدل، رفتار فردی «ایدهآل» که عقلایی عمل کرده و در پی بیشینه کردن مطلوبیت خود با توجّه به محدودیتهای طبیعی و نهادی است تحلیل میشود؛ از این رو ممکن است به سه دلیل تصوّر شود که نمیتوان از این، برای تحلیل عرضة نیروی کار مسلمان در اقتصاد اسلامی استفاده کرد:
* استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
چکیده تحقیق:
عنوان تحقیق «راهکارهای توسعه نیروی انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغزها» است که با روش فراتحلیل (Meta-Analysis) انجام شده است.
هدف فراتحلیل حاضر نیل به نتایج کلی و کاربردی از طریق ترکیب منابع و مطالعاتی است که در داخل کشور در زمینة « توسعه نیروی انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغزها» صورت گرفته است.
این فراتحلیل که از طریق بررسی و ارزیابی 48 اثر علمی انجام شد دو بُعد روش شناختی و محتوایی را مد نظر قرار داد. در بُعد روش شناختی نتایج نشان داد که مطالعات مورد بررسی در عین حال که انباشت خوبی از ایدههای نظری و راهکارهای عملی را ارائه میکنند دارای اشکالات و نواقص متعددی هستند از جمله: عدم سازگاری بین اهداف، چارچوب نظری، روش تحقیق، نتایج و راهکارها- بدیهی بودن بسیاری از فرضیهها- عدم استفاده از تکنیکهای پیشرفتة تجزیه و تحلیل- مناسب نبودن حجم نمونه – اتکا به روشهای نظری و …
از جنبة محتوایی نیز این فراتحلیل پس از آسیب شناسی مختصر مطالعات و مشخص نمودن مشکلاتی چون عدم تناسب نتایج با اهداف پژوهش، ضعف ارتباط و تناسب راهکارها با هدف تحقیق و … در جستجوی تئوری مشترک و بنیادین تحقیق برآمد. در این بررسی مشخص گردید 6/39 آثار مبتنی بر تئوری جاذبه- دافعه و 4/37 درصد مبتنیبر آموزههای نظری مشابه و مرتبط با آن بودهاند. در درجه سوم 6/16 درصد آثار به سایر تئوریها تکیه کردهاند که آنها نیز عمدتاً تعارضی با گروه اول و دوم نداشته و به دلیل وسعت و قابلیت فراگیری که تئوری جاذبه- دافعه دارد میتوان از آموزههای آنها چون مبحث «چرخش مغزها» به عنوان مکمل بهره گرفت.
در زمینة راهکارهای پیشنهادی، این تحقیق نشان داد که 72% از 255 پیشنهاد ارائه شده، غیر شفاف و کلی و تنها 28% آنها قابل اجرا و شفافاند.
سپس این راهکارها به چهار سطح بینالمللی، ملی (کلان) میانی ( سازمانی) و خُرد (بازیگران) تقسیم گردید. در این میان تأکید اصلی محققان بر راهکارهای سطح ملی (جامعه – کشور- دولت) بوده است.
در بخش پیشنهادات تلاش شد ضمن استفاده از پیشنهادات محققان، الزامات اجرایی تئوری محوری تحقیق را در قالب پیشنهاد هفت سیاست و 9 برنامة عملی بیان کنیم.
مقدمه:
در سالهای اخیر گرایشها و اقدامات جدیدی به منظور حفظ سرمایه انسانی نخبگان در کشور ظهور یافته است. از آنجا که نگاه غالب در این موارد نگاه دستگاهی و بخشی بوده است، برنامهریزیها در این زمینه فاقد جامعنگری است. موضوع تحقیق حاضر بررسی راهکارهای توسعه منابع انسانی نخبه و پیشگیری از مهاجرت نخبگان است. در حقیقت هم وجه ایجابی (جذب و توسعه منابع انسانی نخبه) و هم وجه سلبی پدیده (مهاجرت نخبگان) مورد نظر قرار گرفته است. از آنجا که این مسأله دارای ابعاد فرهنگی، اجتماعی سیاسی و اقتصادی و مدیریتی و حقوقی و… است پژوهش حاضر تلاش دارد با نگاهی همه سونگر ضمن بهرهگیری از مطالعات انجام شده در همة حوزههای تخصصی به مجموعهای از راهکارهای معین دست پیدا کند.
هدف تحقیق:
استخراج و تدوین خطوط راهنمای عملی و روشن برای حفظ و جذب نخبگان و بهرهگیری از سرمایه انسانی نخبگان از درون مطالعات انجام شده و فراتحلیل مطالعات موجود در کشور از جمله مطالعات مرتبط با تدوین سند فرابخشی «حفظ و استفاده بهینه از نخبگان» هدف اصلی این تحقیق است.
نوع تحقیق:
در این تحقیق از کلیة انواع تحقیقات بنیادین و کاربردی بهرهبرداری میشود اما با عنایت به اینکه در نظر است راهکارهای جذب منابع انسانی نخبه و پیشگیری از مهاجرت نخبگان با رویکردی کاربردی دستهبندی و ترکیب شوند این تحقیق از نوع «کاربردی » تلقی میشود و میتواند مبنای تصمیمسازی و تصمیمگیری قرار گیرد. از نظر سطح تحلیل نیز این تحقیق توصیفی است و به علتیابی نمیپردازد. ضمن آنکه این تحقیق بصورت مقطعی و برای یک بار انجام میشود.
روش تحقیق
روش تحقیق حاضر کیفی است و در آن از فراتحلیل (Meta Analysis) استفاده شده است. دادههای کیفی به صورت توصیفی طبقهبندی و ارائه شدهاند. همچنین تلاش شده است تصویر کلان فراتحلیل از طریق استخراج و تدوین برخی نکات به صورت دادههای کمّی توصیفی بیان شوند.
فراتحلیل روشی است که به کمک آن میتوان تفاوتهای موجود در تحقیقات انجام شده را استنتاج کرد و در رسیدن به نتایج کلی و کاربردی از آن بهره جست… در روش فراتحلیل ابتدا از طریق شکستن اجزای کل به ماوراء و فراتر از کل اولیه میرسیم، سپس تحلیل اولیه را به نحوی منتقل یا تبدیل میکنیم که یافتههای نامناسب در چارچوبی قابل قبول قرار گیرند و سرانجام، تحلیلهای ترکیب شده اطلاعاتی را نشان دهند که اطلاعات اولیه نشان نداده باشند. در عمل، ابتدا اطلاعات از منابع اولیه استخراج و سپس با یکدیگر ترکیب میشوند و سرانجام یک کل جدید را تشکیل میدهند. (دلاور، علی: 288)
قلمرو تحقیق:
قلمرو تحقیق حاضر کلیة یافتههای علمی و پژوهشی داخل کشور در خصوص حفظ و جذب سرمایه انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغزهاست. از آنجا که این تحقیق در جستجوی راهکارهای تجویزی است لذا به مطالعات داخل کشور اتکا دارد.
نخست در بین بانکهای اطلاعاتی از قبیل بانک اطلاعاتی مرکز اسناد و مدارک علمی کشور و کتابخانههای دانشگاهی و برخی مؤسسات تحقیقاتی، کلید واژگانی چون: منابع انسانی نخبه – نیروی انسانی نخبه – نیروی انسانی متخصص – منابع انسانی متخصص – متخصصین – نخبه- فرار مغزها – مهاجرت مغزها – مهاجرت نخبگان و… جستجو و بازیابی شد.
پس از این مرحله متن حدود 200 مقاله، گزارش، طرح پژوهشی، پایاننامه در دسترس قرار گرفت.
برخی منابع یاد شده که پیرامون موضوعاتی چون نخبگان سیاسی عصر پهلوی یا نخبگان ورزشی بود از فهرست منابع حذف گردید. منابع فراوان دیگری نیز وجود داشت که پیرامون دانشآموزان تیزهوش و نخبه بود اعم از پیشرفت تحصیلی، ضریب هوشی و… این گروه از منابع نیز از دستورکار این طرح خارج شد.
گروه دیگری از مقالات نیز وجود داشت که فاقد چارچوب علمی بود و شکل ژورنالیستی و انشایی (عمدتاً بدون ارزش تحلیلی و ذکر منابع و مأخذ) داشت. این دسته از منابع نیز به دلیل احتمال خدشه وارد شدن به نتایج علمی طرح و تأکیدی که بر «آثار علمی» در طرح حاضر داریم حذف گردید.
در نهایت 19 طرح پژوهشی و پایان نامه، 6 عنوان کتاب فارسی منتشر شده در زمینة نخبگان و فرار مغزها و 23 مقاله انتخاب و گزینش گردیدند که جمعاً 48 اثر علمی را تشکیل میدهند. دسترسی به اصل برخی طرحهای پژوهشی و پایاننامه ها ضمن وجود موانع اداری وقت فراوانی را از محقق به خود اختصاص داد. علیرغم این خوشبختانه با مطالعه و تلخیص این آثار، انباشت زیادی از ایدهها و آموزهها در حدی که مورد نیاز طرح بود فراهم آمد.
سئوال تحقیق:
پرسش نخست تحقیق این است که فراتحلیل آثار علمی و مطالعات داخل کشور چه ایدهها و نکات جدیدی را بدست میدهد؟ سئوال دیگر تحقیق حاضر این است که: با توجه به مطالعات انجام شده در داخل کشور، چه راهکارهایی برای حفظ و جذب سرمایه انسانی نخبة کشور و پیشگیری از مهاجرت بیرویة نخبگان میتوان پیشنهاد کرد؟
کاربران تحقیق:
کاربران اصلی این تحقیق عبارتند از:
1- وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش کشور
2- کلیه دستگاههای اجرایی و تولیدی که متکی به مغزافزار و نیروی انسانی نخبه هستند
3- ریاست جمهوری بویژه بنیاد نخبگان
4- شورای عالی انقلاب فرهنگی
5- مجلس شورای اسلامی و قوة قضائیه
روش گردآوری اطلاعات
روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای است و تلاش شده است کلیة آثار علمی داخل کشور مرتبط با موضوع تحقیق اعم از کتاب، پایان نامه، طرح پژوهشی و مقاله گردآوری تلخیص و فراتحلیل شوند.
ابزار گردآوری اطلاعات
ابزار گردآوری اطلاعات تعداد دو پرسشنامه بوده است که به منظور گردآوری اطلاعات اسنادی از آنها استفاده شده است. پرسشنامه نخست به طرحهای پژوهشی و پایان نامه اختصاص داشته است. از آنجا که در بخش مقالات و کتابها عمدتاً مؤلفههایی چون فرضیه، جامعه آماری و … وجود نداشت پرسشنامه مستقل دیگری برای این آثار تهیه شد. این پرسشنامه ابتدا در اختیار هشت نفر از اعضای هیأت علمی و محققان مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزشعالی قرار گرفت تا روایی (Validity) آنها بررسی شود. در این مرحله اصلاحات مورد نظر در این پرسشنامه به عمل آمد.
جامعه آماری و حجم نمونه
این تحقیق فاقد نمونهگیری است.
محدودیتهای تحقیق
1- مفهوم فرار مغزها و جذب نخبگان از مفاهیم پیچیده، چند وجهی با متغیرهای فراوان فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است از این رو تحقیقات انجام شده در این زمینه یکدست نبوده و از نظر روش و رویکرد و قلمرو رشتهای متنوعاند. این مسأله کار فراتحلیل را مشکلتر میکند.
2- برخی پژوهشهای موجود در این زمینه دارای طبقهبندی محرمانه بوده و محقق نتوانست به آنها دست پیدا کند ازجمله پژوهشهای مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری و…
3- دست یابی به متن کامل پایان نامهها با توجه به پراکنده بودن آنها در دانشگاههای مختلف تهران و شهرستانها وقت زیادی را مصروف خود نمود.
4- استاندارد نبودن برخی از گزارشات، در ورود اطلاعات آنها به فراتحلیل مشکلاتی را ایجاد نمود.
طرح مسأله
موضوع نخبگان و جذب و بهرهبرداری از سرمایه انسانی آنان موضوعی پیچیده و چند وجهی است. این موضوع به دلایل زیر ابعاد مهمی پیدا کرده که آن را به یک موضوع علمی پژوهشی تبدیل نموده است:
مبحث جذب نخبگان و کم و کیف بهرهمندی از خدمات آنان تحت تأثیر حجم فراوانی از مؤلفههای درهم تنیدة فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است.
این موضوع مستقیماً با خود نخبگان و تصمیمات فردی آنان گره میخورد. از آنجا که نخبگان کنشگرانی آگاه و هوشمندند، موضوعات مربوط به رفتار و کنش آنان موضوعاتی پیچیده است.
جذب یا عدم جذب نخبگان در نظام اجتماعی دارای اثرات و پیآمدهای مهمی است. این اثرات و پیآمدها هم نظام علم و فنّاوری را تحت تأثیر قرار میدهد و هم کل ساختار نظام اجتماعی را متأثر میکند.
برای کشورهای در حال توسعهای چون ایران، که در مرحلة رشد و خیز اقتصادی قرار دارند نیاز به توسعه منابع انسانی نخبه و بکارگیری متخصصان علمی و فنی نیاز حیاتی و مضاعف است.
طبق آمارهای منتشر شده در ایالات متحده آمریکا دربارة گستردگی مهاجرت نخبگان به کشورهای عضو OECD ایران، کره جنوبی و فیلیپین وضعیتی قابل تأمل دارند. براساس این گزارش، جمعیتی از ایرانیان که دارای تحصیلات دانشگاهی بوده و در کشورهای عضو OECD مقیم هستند، 25 درصد کل افراد دارای تحصیلات عالی هستند که در داخل ایران زندگی میکنند. به نظر برخی پژوهشگران، شمار متخصصان ایرانی که در کشورهای خارجی مقیم بوده و در مراکز علمی و پژوهشی آنها مشغول کار هستند (حداقل در برخی رشتهها) به دو برابر متخصصان (همان رشته) در داخل کشور میرسد. برای نمونه در رشتة فیزیک، حدود 400 فیزیکدان ایرانی در خارج از کشور به سر میبرند که این رقم دو برابر فیزیکدانان داخل ایران است. (منصوری، 1371)
در مرحله تکامل سازمانهای تولیدی و خدماتی و اجتماعی، نقش نخبگان که به عنوان مغزافزار در این نظامها عمل میکنند نقشی حساس و شکلدهنده است.
در کشور ما هنوز نظام مدون و مطالعه شده و رسمی برای توسعه بکارگیری نخبگان اعم از نخبگان بالقوه (استعدادهای درخشان) و نخبگان بالفعل، بویژه نخبگان علمی و فنی در دست نیست. بدیهی است در این نظام میبایست، اهداف و وظایف نهادهای متولی و حامی و پشتیبان به تفکیک و روشنی مدون شده باشد و در آن انواع حمایتهای معنوی و منزلتی، قانونی و مالی به صورت نظام یافته پیشبینی شده باشد. هم اکنون حدود 36 نظام و سازوکار مرتبط با نخبگان در کشور وجود دارد که بعضاً به موازی کاری و فعالیتهای پراکنده مشغولند.
آنچه که آمارهای بینالمللی نشان میدهد موج مهاجرت نخبگان ایرانی به کشورهای اروپایی، ایالات متحده آمریکا و اخیراً کشورهای حاشیه خلیج فارس هنوز مهار نشده است. مشکل مهمتر این است که سامانه مشخص آماری – اطلاعاتی، تصمیم سازی و تصمیمگیری در زمینه حفظ و جذب نیروی انسانی نخبه موجود نیست.
موارد یاده شده در بالا ضرورت انجام یک مطالعه جامعنگر که بتواند راهکارهای فراگیری را ارائه نماید احساس میشود. این مطالعه میتواند لزوماً مطالعه موازی دیگری نبوده بلکه با تلفیق مطالعات و تجارب انجام شده، نکات مهم و اساسی و ایدههای کاربردی را استخراج و در قالب مجموعهای هماهنگ ارائه نماید.
1. مفهوم شناسی نخبگان
نظریههای نخبگان چارچوبی برای توصیف و تحلیل پیدایی و برآمدن نخبگان و نیز جایگاه و نقش آنها در جامعه به دست میدهد. همان طور که نظریه طبقات اجتماعی ، همین کار را دربارهی «طبقات» انجام میدهد و اتفاقاً این دو نظریه، باهم دیگر ارتباط نزدیکی دارند و برای همین، در پارهای مطالعات، درکنار هم مورد بحث قرار میگیرند ( Arsalan, 2003b).
قبل از مروری بر نظریههای نخبگان، لازم به ذکر است که نظریههای نخبگان، لزوماً به معنای «نخبهگرایی » نیست، زیرا حداقل براساس تلقی مدرن از علم (درمقایسه با فلسفهی علم پسامدرن) بنای کار علم بر توصیف بیطرفانه است بنابراین در این نظریه نیز فرض بر این است که مفهوم نخبه، «مفهومی خنثی » تلقی میشود و بارمعنایی ایدئولوژیک به آن داده نمیشود. حتی نظریهی نخبگان، لزوماً نخبهها را سرشیر جامعه نمیداند (Arsalan, 2003 a). تنها برخی از رویکردهای موجود در مجموعه نظریات نخبگان، به طور مشخص، متمایل به نخبهگرایی هستند که در سطور بعدی به عنوان مروری بر پیشینهی آرا و نظریات به آنها اشاره خواهد شد.
چهار رویکرد عمده در مجموعه نظریات نخبگان از هم متمایز میشوند که عبارتند از:
1- نظریهی کثرتگرایانهی نخبگان
2- نظریه نخبهگرایی
3- نظریه دمکراتیک نخبگان
4- دیدگاه مردم – نخبگان
ابتدا مفهوم نخبه و تعاریف مختلفی که از آن به عمل آمده است مورد بحث قرار میگیرد و سپس هر یک از 4 رویکرد نظری فوق به اجمال ذکر میشود. مفهوم نخبگان (Elite)مفهوم خاصی در مقابل مفهوم عامّ ٍتوده / عموم (mass/pablic) است.بدین ترتیب ملاحظه میشود که نخبگان درتقابل معنایی با گروه دیگر یعنی نانخبگان (Non-elite) قرار ندارد بلکه زیر مجموعهای از مفهوم عموم مردم است.
نخبگان در عامترین کار بست معنایی خود به «تعدادی چند » در میان «تعدادی بسیار » اطلاق میشود که مهمترین ویژگیآنان دسترسیدرسطح برتربه منابع است(Word iQ , 2004)
منابع یاد شده در این تعریف عام از نخبگان، متنوع است و نوعشناسیهای متعددی از آن به عمل آمده که از جمله میتوان به سنخشناسی زیر اشاره کرد (Etzioni-Halevy, 1997) :
1- منابع فیزیکی مانند وسایل تولید و …
2- منابع اقتصادی مثل سرمایه
3- منابع نمادین همچون دانش، ایده، اطلاعات، هنر و …
4- منابع روانشناختی – شخصی مانند استعداد، فرهمندی ، انگیزش، انرژی، مهارت، ورزیدگی
5- منابع سازمانی و اداری و منابع مربوط به ساختار قدرت و تصمیمگیری
6- منابع منزلت ، نفوذ ، تبار ، طبقه
در تعریف نخبگان باید مفهوم عام آن از گرایشها و دیدگاههای خاص تفکیک دده شود. بهعنوان مثال باید تعریف عمومی نخبگان را از تعریف نژادپرستانه متمایز کنیم همانگونه که ملاحظه میشود افراد دارای استعداد درخشان به دلیل دسترسی به ردیف چهارم از منابع فوق و از همین طریق به دلیل دسترسی به سایر ردیفها مانند ردیف سوم و غیر آن، جزو نخبگان محسوب میشوند اما اینکه نخبگان دارای برتری موروثی و نژادی هستند (word ia, 2004)، ربطی به تعریف نخبگان ندارد و از ایدئولوژی خاصی ناشی میشود و لزوماً در تعریف عمومی نخبگان مندرج نیست و تنها برخی دیدگاهها و گرایشهای خاص به آن تمایل دارند.
همانطور که در آغاز بحث به آن اشاره شد یکی از نظریات مرتبط با نظریه نخبگان، نظریه طبقات اجتماعی است و در سنخشناسی منابع هم ملاحظه میشود که بسیاری از منابع با عوامل طبقاتی ارتباط دارد. دورویکرد پایه در نظریهی طبقات، رویکرد مارکس و وبر است که به ترتیب وضعیت طبقاتی را براساس سازمان تولید و مناسبات بازار تبیین میکنند. گیدنز با پس زمینهای از سنت مارکسی و وبری، تکوین طبقات اجتماعی را دررابطه با عواملی همچون دارایی، شرایط آموزشی و مهارتهای حرفهای توضیح میدهد بدین ترتیب که طبقات بالا ، غالباً براساس دارایی شکل میگیرند، طبقات متوسط بیشتر از طریق شرایط آموزشی و مهارتی پدید میآیند و سپس نوبت به طبقهای میرسد که نیرویکار مزدبگیر هستند. (Giddens and Stanworth, 1998)
درنظریات جدیدتر باتوجه به تحولات زندگی مبتنی بر دانش و ظهور اقتصادی دانش، منبع دانایی اهمیت بیش از پیش پیدا کرده و درنتیجه درنظریهپردازی طبقات اجتماعی نیز از «طبقهی دانش» سخن میرود. به هر صورت، در نظریههای طبقات اجتماعی، کوشش بر این است که فرایند به صحنه آمدن نخبگان، در چارچوب الگوی طبقاتی توضیح داده شود و معمولاً نخبگان در میان طبقات بالا و متوسط جستجو میشود هرچند که فرایند جابجایی طبقاتی موجب میشود که کسانی از طبقات پایین به طبقات متوسط و بالا انتقال یابند. اما نظریهی طبقات اجتماعی و حتی جابجایی طبقات تنها یکی از نظریات پایه در توصیف و تحلیل شکلگیری نخبگان محسوب میشود و همانطور که در عبارتهای قبلی ملاحظه شد، «دسترسی برتر به منابع»، الگویی اعم از مدل طبقاتی برای توضیح پدیدآمدن نخبگان به دست میدهد. برهمین اساس میتوان فهمید که چگونه کسانی درطبقات بالا و متوسط هستند و نخبه نیستند و چگونه ممکن است افرادی از طبقات پایین خود را به سطح نخبه بودن برسانند.
درتعاریف مختلفی که نظریهپردازان از «نخبگان» به دست دادهاند، مصادیقی برای آنان ذکر کردهاند. «هویت » آنان را در فهرستی از نخبگان کسب و کار، سیاست (اعم از حاکمان و اپوزیسیون)، دیوانسالاری و یقه سفیدان توضیح داده است. «میلز » جامعهشناسی آمریکایی نخبگان را در سه دستهی سیاسی، کسب وکار و نظامی تعریف کرده است (Giddens and Stanworth, 1998) شومپیتر با عطف توجه بیشتر به نخبگان خارج از دولت، از نخبگان آکادمیک، حقوقی، رسانهای و مدیریتی سخن گفته است (Schumpeter, 1999) آرون به پنج دستهینخبگان سیاسی، اقتصادی،کارگری، مدیریتیونظامی اشارهکردهاست (Arsalan, 2003 –a).
مجموعهی این نظریات را میتوان در ارتباط با منابعی که دسترسی درسطح برتر به آنها به عنوان مهمترین ویژگی نخبگان است و در آغاز بحث به آن اشاره کردیم، به صورت زیر دستهبندی کرد.
ردیف نخبگان منابع*
1 کسب و کار(کارآفرینان، سرمایهگذاران، رهبران کارگری و …) 2 و 1 و …
2 سیاست ((کنشگران سیاسی در داخل حکومت و بیرون آن، رهبران اپوزیسیون، جامعهی مدنی …) 5 و 6 و …
3 مدیریت (دیوانسالاران، یقه سفیدان، مدیران بنگاهها و …) 5 و 2 و …
4 دانشگاهی (اعضای هیأت علمی بارتبهی بالا، کارشناسان و متخصصین دارای شایستگیهای برجسته و …) 3 و …
5 رسانهها و ارتباطات و اطلاعرسانی (روزنامهنگاران و …) 3 و …
6 تولید معنا (نویسندگان، هنرمندان، عالمان، عارفان و …) 3 و 6 و …
7 فرماندهان ارشد نظامی و پلیس 4 و 5 و …
8 افراد دارای استعدادهای درخشان (دانشآموزان، دانشجویان و …) 4 و …
9 نیرویکار خلاق و دارای مهارتهای حرفهای برجسته و نیز نخبگان ورزشی و … 4 و …
* شمارهها در این ستون اشاره به ردیف مربوط به منابع دارد که در آغاز بحث فهرست شده است.
مفهوم نخبگان را از منظر جامعهشناختی، میتوان در چارچوب نظریهی «عاملیت انسانی »، توضیح دادکه در آن، دگرگونیهای اجتماعی باتوجه به نقش واسطههای انسانی (مانند عاملان تغییر و …) توصیف و تحلیل میشود (ریتزر 1379) فراستخواه،1380 برهمین اساس در سرمشق توسعه و برای جوامع درحال گذار که شرایط آنها بدون مفهوم تغییر قابل تبیین نیست، میتوان نخبگان را عاملان انسانی و کنشگران و واسطههای تغییر با سطح اثرگذاری و اهمیت بالا تعریف کرد. بدین ترتیب باتوجه به پیشینهی مفاهیم و نظریاتی که ذکر شد شاید بتوان الگوی مفهومی زیر را برای نخبگان در جامع درحال گذار و در حال توسعه همچون ایران پیشنهاد کرد.
در ادامهی بحث، در چهار رویکرد مطرح ازمجموعه نظریههای نخبگان که پیش از این درآغاز بحث ذکر شد، مرور میشود:
1- 1- نظریهی کثرتگرایانهی نخبگان
این نظریه در سنّت فکری لیبرالی تکوین یافته است، از آرای افرادی همچون دال ، لیندبلوم ، ریسمن ، گالبرایث مشروب شده و کسانی همچون ترومن (1971)، بیلی (1988)، پلسبی (1985) و سارتوری (1987) دربارهاش به تفصیل سخن گفتهاند. دراین رویکرد از نظریه نخبگان، بر تعددّ گروههای ذینفعی که نخبگان به آنها تعلق دارند، تأکید به عمل میآیدو رقابت آزاد میان آنان، زمینهای تلقی میشود که میتواند نوعی تعادل پویا و توازن در جامعه به وجود بیاورد (Etzioni – Halevy 1997).
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 103 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید