فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 210 صفحه
مقدمه و پیشگفتار:
کارآموز کیست؟ کارآموزکسی است که به محیط کاری بیرون از محل تحصیل خوداعزام می شود تا کار بیاموزد، نه اینکه عهده دار انجام کاری بشود که قرار است در محیط کاری انجام پذیردو اگر هم باید در انجام کاری مشارکت کند این مشارکت حتما به صورت هدایت شده و تحت نظر خواهد بود و کننده اصلی کار نیست.
آموزش عالی هر کشور، هر اندازه که از نظر آموزش های تئوریک (هم کلاسیک و هم مدرن) قوی باشد باز هم در تهیه زمینه رشد اقتصادی و صنعتی نمی تواند به تنهایی موفق باشد. همین امر، گسترش دامنه آموزش و کسب تجربه از محیط واقعی کار را توجیه می نماید. در حال حاضر دوره مدرک گرایی سپری شده و جامعه، صنعت و دانشگاه باید زمینه های لازم برای کسب تجربه مفید را برای دانشجویان فراهم سازند.
پذیرش کارآموزان از دانشگاهها، به عنوان کوششی جهت التیام شکاف بین نظام آموزش رسمی با آنچه در صنعت می گذرد یعنی "عرصه عمل" ،صورت گرفته است تا بخشی از خلا آموزشی، آشنایی با حرفه و مشاغل در صنعت را ترمیم نموده، به توسعه نگرش دانشجویان نسبت به نظام صنعتی بیانجامد.
وقوف بیشتر دانشگاهها و مراکز آموزش عالی به آنچه که در صنعت می گذرد، آن ها را قادر خواهد نمود، تا دامنه گسترش اطلاعات و مهارت ها و شناسایی حرفه را توسعه دهند. علاوه بر این، تماس از نزدیک کارآموزان با صنعت، فرصت های مناسب را برای بهره گیری از یافته ها و دانسته های آکادمیک در موقعیت های عملی را فراهم می نماید و فرصت های مناسبی را جهت استعدادسنجی و به محک نهادن علاقه کارآموزان، در پی خواهد داشت.
کارآموزی دانشجویان، با توجه به متداول ترین اسلوب کارآموزی یعنی آموزش در محیط حرفه و آموزش در محیط مادی صورت گرفته تا با انتقال آموزش به محیط حرفه و بهره گیری از دانش ناشی از محیط کار، بتوان، حلقه های مفقوده را در نظام آموزش دانشگاهی تکمیل نمود. اما با توجه به عملکرد چندین ساله ی کارآموزی دانشجویان و ناهماهنگی سایر ارکان نظام اجتماعی، اقتصادی وسیاسی و صنعتی، منظور طراحان اولیه از گنجاندن واحد کارآموزی در دروس دانشگاهی حاصل نشده است .
در دوره ای که کارهای اداری رسمی ودانشجویی تبدیل به یک عادت برای اکثر افراد شده است ، وجود محلی که تمامی خدمات روزمره ی مردم را انجام دهد الزامی دیده می شود.
شرکتی موفق خواهد بود که خدمات مختلفی ارائه دهد و مشتری را با قیمت مناسب وکیفیت خوب از کارش راضی کند.
در این گزارش سعی کردم با زبان ساده جزئیات کارآموزی خود را بیان کنم.
فصل اول
معرفی اجمالی سازمان ثبت احوال
- مقدمه
- تاریخچه
- ماموریت سازمان
- اهداف کلان سازمان
- نقش سازمان ثبت احوال کشور در دولت الکترونیک
- ساختار و روابط در دولت الکترونیک
- مراحل تکامل دولت الکترونیک
- عوامل سازمانی و اداری
- جایگاه نظام نوین ثبت احوال در دولت الکترونیک
مقدمه
سازمان ثبت احوال کشور سازمانی با شخصیت حقوقی مستقل از لحاظ اداری، مالی، و اجرایی و از حیث تشکیلاتی در دولت وابسته به وزارت کشور است.
این سازمان بصورت متمرکز اداره می شود و کلیه ادارات در سطح کشور تابع ستاد مرکزی بوده و آئین نامه ها و دستور العمل های مصوب ابلاغی را اجرا می نماید. به دلیل گستردگی وظایف قانونی، "سازمان ثبت احوال کشور" در اقصی نقاط کشور به ارائه خدمات مشغول بوده و پر مراجعه ترین سازمان دولتی است.
تاریخچه ثبت احوال به صورت یکپارچه و منسجم در جهان مربوط به قرن نوزدهم میلادی است، در ایران قانون ثبت احوال در جلسه مورخ 20 آذر ماه 1297 هجری شمسی هیات وزیران به تصویب رسید و با صدور اولین شناسنامه برای دختری به نام فاطمه ایرانی در تاریخ 3 دی ماه 1297 در تهران فعالیت خود را آغاز کرد و طی 10 سال در تمام استانها و شهرستانهای بزرگ دایر و فعال شد.
براساس قانون مصوب 20 خرداد 1307 "اداره کل احصائیه و سجل احوال" تابع وزارت کشور تاسیس و بطور مستقل شروع به کار نمود. بعد از آن نیز در سال 1319 با تصویب قانون جدید و تهیه و تدوین آئین نامه مربوطه نام قبلی به "اداره کل آمار و ثبت احوال" تغییر یافت.
در تیر ماه 1355 "سازمان ثبت احوال کشور" با شکل نوین و شرح وظائف معین به تصویب رسیده و آخرین اصلاحات در پاره ای از مواد آن در سال 1363 توسط مجلس شورای اسلامی به عمل آمده است.
تاریخچه
ثبت احوال بصورت یکپارچه و منسجم در جهان مربوط به قرن نوزدهم میلادی است. در ایران همزمان با نوسازی و مدرنیزاسیون و نیاز به شناسایی اتباع جهت ایجاد ارتش منظم، اخذ مالیات و... تاسیس ثبت احوال در دستور کار قرارگرفت از این رو در جلسه مورخه 30 آذر ماه 1297 هجری شمسی به تصویب هیات وزیران رسید و با صدور اولین شناسنامه برای دختری به نام فاطمه ایرانی در تاریخ 3 دیماه1297درتهران فعالیت خود را آغاز کرد.
تا قبل از سال 1295 هجری شمسی ثبت وقایع حیاتی از جمله ولادت و وفات براساس اعتقادات مذهبی و سنت های رایج در کشور، با نگارش نام و تاریخ ولادت مولود در پشت جلد کتب مقدس از جمله قرآن مجید به عمل می آمد و از افراد متوفی نیز جزء نام و تاریخ وفات آنان که بر روی سنگ قبر ایشان نگاشته می شد اثری مشاهده نمی گردید. با گسترش فرهنگ و دانش بشری و نیز توسعه روز افزون شهرها و روستاها و افزایش جمعیت کشور، نیاز به سازمان و تشکیلاتی برای ثبت وقایع حیاتی ضرورتی اجتناب ناپذیر می نمود. به تدریج فکر تشکیل سازمان متولی ثبت ولادت و وفات و نیز صدور شناسنامه برای اتباع کشور قوت گرفت. ابتدا سندی مشتمل بر 41 ماده در سال 1297 هجری شمسی به تصویب هیات وزیران رسید و اداره ای تحت عنوان اداره سجل احوال در وزارت داخله (کشور) وقت به وجود آمد؛ پس از تشکیل این اداره اولین شناسنامه به شماره 1 در بخش 2 تهران در تاریخ 16 آذر 1297 هجری شمسی به نام فاطمه ایرانی صادر گردید.
پس ازاین دوره اولین قانون ثبت احوال مشتمل بر 35 ماده در خرداد سال 1304 هجری شمسی در مجلس شورای ملی وقت تصویب شد. براساس این قانون مقرر گردید کلیه اتباع ایرانی در داخل و خارج از کشور باید دارای شناسنامه باشند.
سه سال پس از تصویب اولین قانون ثبت احوال یعنی در سال 1307 هجری شمسی قانون جدید ثبت احوال مشتمل بر 16 ماده تصویب گردید.
گزارش کارآموزی در اداره ثبت احوال رشته کامپیوتر و فناوری اطلاعات