دانلود کتاب رمان جن نامه با فرمت pdf نوشته هوشنگ گلشیری
*****
مجلس اول
پدر را در سال 1334 بازنشسته کردند. معمولا یک راست به خانه نم یآمد. دوچرخه داشت و اگر تابستان بود و آخر
برج ، توی خرجی ناش یک خربزه بود و گاهی دو هندوانۀ کوچک . باچرخ جلو در را، که جز شب ها بسته نم یشد،
چهارتاق باز م یکرد و همان جا، میان شیر آب و در، تکیه می داد و قفل م یکرد. هندوانه ها یا خربزه را _اگر آخر برج
بود_بیرون می آورد و زیر شیر آب م یگذاشت . شیر را که روشان باز م یکرد، دست و روش را می شست و بعد سر
شلنگ را در شیر فرو م یکرد و آن سرش را روی هندوان هها یا خربزه میزان می کرد.
آب پاشی حیاط کار خودش بود. از بالای حیاط شروع م یکرد و از گوشۀ راست . دیوارها را همیشه در نوبت دوم
می شست . پدر آب م یریخت و مادر اگر نان نم یپخت جارو به دست ، با دو پای پدر و پشنگ ههای آب و آبشرۀ
خاک آلود و پردوده همپا م یشد. سه روز یک بار نوبت خواهر بزرگتر بود که آن وقت ها سیزده ، چهارده سالش بود؛ اما
از بس فشار آب قوی بود و کف سیمانی حیاط را پدر شیبدار درست کرده بود و آبشر هها از این جا و آ نجا از او جلو
می زد، داد پدر را درم یآورد: بجنب ، دختر!
دورتادور باغچه را پدر باریکۀ جویی سیمانی درست کرده بود و بعد هم آجرها یمربع را لوزی وار، دورتادور، در خاک
باغچه نشاند هبود. آب کف کرده و پردوده او ل جوی را پر م یکرد و بعد از روی زاوی ههای قائم میان لوز یها نم آبی به
باغچه می ریخت و هنوز یک کف دست را ترنکرده ، پدر داد م یزد: ببین ، چه کار کرد؟....
دانلود کتاب جن نامه (رمان) با فرمت پی دی اف نوشته هوشنگ گلشیری