ایدهٔ بکارگیری تقویتکنندههای عملیاتی یا اپاَمپ (به انگلیسی: op-amp یا Operational amplifier) نخستینبار در دههٔ ۱۹۴۰م و در مدار رایانههای آنالوگ مطرح شد. در این کاربرد با قرار دادن عنصرهای گوناگون میان سرهای ورودی و خروجی تقویتکننده عملیاتی مدارهای گوناگون با کاراییهای متفاوت طراحی میشد؛ و به وسیله آنها عملگرهای ریاضی مانند جمع، تفریق، ضرب، تقسیم، مشتق گیری و انتگرال گیری پیاده میشد. بدین ترتیب امکان پیادهسازی رایانههای آنالوگ (رایانههای امروزی دیجیتال هستند) برای حل معادلات دیفرانسیل فراهم گردید.[۱] با گسترش دامنهٔ کاربرد الکترونیک، استفاده از تقویتکننده عملیاتی نیز گسترش فراوان یافت. در سال ۱۹۶۰م نخستینبار تقویتکننده عملیاتی بصورت مدار مجتمع طراحی و ساخته شد و با حجم، وزن و قیمت بمراتب کمتر به بازار مصرف ارائه گردید. پیشرفت فناوری و مطرح شدن نیازهای متنوعتر و تخصصیتر، زمینه را برای عرضهٔ تقویتکنندههای عملیاتی خاص فراهم کرد. تقویتکننده عملیاتی درواقع یک تقویتکننده ولتاژ با بهرهٔ ولتاژ بسیار بالاست و معمولاً دارای یک سر خروجی و دو سر ورودی است که سرهای ورودی بصورت تفاضلی عمل میکنند. به عبارت دیگر، این تقویتکننده، اختلاف ولتاژ میان ورودی را تقویت میکند. یکی از دو سر، ورودی منفی (-) یا وارونگر نام دارد، زیرا تقویتکننده برای ورودیهای اعمالی به این سر دارای بهرهٔ منفی خواهد بود. سر دیگر، ورودی مثبت (+) یا ناوارونگر است و نشانکهای ورودی به این سر، در خروجی با بهرهٔ مثبت ظاهر میشوند. این تقویتکننده، دارای مقاومت خروجی بسیار کوچک (حدود چند اهم) بوده و از مقاومت ورودی بسیار بزرگی (بیش از چند صد کیلو اهم) برخوردار است. چون تقویتکننده عملیاتی، یک افزارهٔ فعال است، برای تأمین کارمایهٔ مصرفی و پیشقدر ترانزیستورهای داخلی خود به تغذیهٔ DC نیاز دارد.
پاورپوینت در مورد تقویت کننده های عملیاتی در 37 اسلاید