ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:3
عوامل بیولوژیکی، روحی، محیطی، فرهنگی و اجتماعی در افسردگی زنان اثرگذار هستند. در هر لحظه ممکن است حداقل ۱۵ تا ۲۰ درصد افراد بزرگسال جامعه، عوارض و نشانههای افسردگی شدید را از خود بروز دهند. البته همه انسانها در طول زندگی در دورههای کوتاهمدت ممکن است به علت از دست دادن عزیزان، ناکامی و شکست در مسائل مختلف دچار یأس و ناامیدی شوند که این عوامل در کوتاهمدت منجر به افسردگی میشود. براساس یافتههای روانشناسان پیش از آنکه دختران و پسران به سن بلوغ برسند، میزان افسردگی در هر دوی آنها به یک اندازه است و تنها پس از دوران بلوغ است که اختلاف و تفاوتهای مربوط به افسردگی در آنها به صورت آشکار قابل تشخیص است. نوسانات شدید هورمونی در زنان میتواند تاثیری شگرف بر زندگی آنها بگذارد و با توجه به تاثیری که بر زندگی شخصی و اقتصادی و ارتباط آنها با دیگران میگذارد است که گفته میشود زنان بیش از مردان در معرض ابتلا به افسردگی هستند.
وجود تبعیض بین دختر و پسر، حاکمیت باورهای غلط در خانوادهها، احساس تنهایی، داشتن شرم و حیا، بروز مشکلات و ناراحتیها، بیتوجهی والدین به دختران، سوءاستفاده از زنان، تحکم و جبر، اذیت و آزارهای جسمی و… از جمله عوامل مهم روانشناختی در ابتلای زنان به افسردگی هستند. از دیگر عواملی که زنان را به سمت افسردگی سوق میدهد، میتوان به استرس و فشارهایی که آنها در درون و بیرون خانه تحمل میکنند اشاره کرد. مشکلات مالی زنان خانهدار با ایجاد روزمرگی در آنها میتواند در ابتلای آنها به افسردگی موثر باشد. افسردگی در زنان به شکل افسردگی فصلی، افسردگی دوران بارداری، افسردگی پس از زایمان و افسردگی پیش از قائدگی و پس از یائسگی بروز میکند. افسردگی تنها مربوط به دلایل زیستشناختی و بیولوژیکی نیست بلکه استرسهای ناشی از زندگی اجتماعی و فرهنگی نیز در این بیماری موثرند. علائم افسردگی در زنان به شکل احساس گناه، بیهودگی، خستگی، آشفتگی در خواب و اضافه وزن دیده میشود که علائمی متفاوت از افسردگی مردان است
تحقیق:افسردگی از جمله بیماریهای روانی است که زنان دوبرابر بیشتر از مردان به آن مبتلا میشوند.