زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق بررسی احکام سقط جنین یا سقط حمل

اختصاصی از زد فایل تحقیق بررسی احکام سقط جنین یا سقط حمل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی احکام سقط جنین یا سقط حمل


تحقیق بررسی احکام سقط جنین یا سقط حمل

بررسی احکام سقط جنین یا سقط حمل در 49 صفحه

سرفصل های موجود در تحقیق

مقدمه

بررسی احکام فقهی و حقوقی اسقاط جنین

حجه السلام و المسلمین خلیل قبله ای

کفاره قتل عمد

نظریه فقها


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق بررسی احکام سقط جنین یا سقط حمل

احکام پزشکی ویژه بیماران و پزشکان

اختصاصی از زد فایل احکام پزشکی ویژه بیماران و پزشکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

احکام پزشکی ویژه بیماران و پزشکان


احکام پزشکی ویژه بیماران و پزشکان

کسانی که  علاقمند به احکام پزشکی هستند مطالعه این نوشته کمک قابل توجهی به آنان خواهد کرد


دانلود با لینک مستقیم


احکام پزشکی ویژه بیماران و پزشکان

دانلود مقاله کامل درباره احکام روزه ،‌ انفاق ، ازدواج و طلاق

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله کامل درباره احکام روزه ،‌ انفاق ، ازدواج و طلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره احکام روزه ،‌ انفاق ، ازدواج و طلاق


دانلود مقاله کامل درباره احکام روزه ،‌ انفاق ، ازدواج و طلاق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 119
فهرست و توضیحات:

احکام

1-روزه

2-انفاق

3-ازدواج و طلاق

 

مقدمه

یکی دیگر از موضوعات مشترک میان قرآن کریم و اناجیل اربعه، موضوع احکام و فروعات فقهی است که این امر هم در تعالیم و آموزه های موجود مسیح در اناجیل چهارگانه و هم در آیات شریفه قرآن کریم بدان اشاره شده است. در این دو کتاب علاوه بر آنکه به موضوعات مهمی از قبیل خداشناسی، معاد و داستان پیامبران و نیز اخلاقیات اشاره شده از ذکر احکام عبادی و اجتماعی و حتی اقتصادی فروگذار نشده و برای تکاهل و هدایت پیروان خویش، احکام و دستورات و فروعات دیگری را به آنها گوشزد نموده اند. همچنانکه عیسی می گفت:«گمان مبرید که آمده ام تا تورات موسی و نوشته های سایر انبیاء را منسوخ کنم، من آمده ام تا آنها را تکمیل نمایم و به انجام برسانم»(متی:5:17). مسیح آمد تا حقیقت دین را از زیر آوار نفس گیر شریعت سخت گیرانة فریسیان یهودی بیرون کشیده، آفتابی کند. فریسیان با حهود بر ظواره شریعت روزنه های درخشش گوهر دین را کور کرده بودند و به نام دین، راه را بر ملکوت خدا بسته بودند. البته هرگز مسیح احکام شریعت را سبک نمی شمرد و ترک آنها را روا نمی دانست:«به راستی به شما می گویم که از میان احکام تورات، هر آنچه باید عمل شود یقیناً همه یک به یک عملی خواهند شد، پس اگر کسی از کوچکترین حکم آن سرپیچی کند و به دیگران نیز تعلیم دهد که چنین کنند او در ملکوت آسمان از همه کوچکتر خواهد بود.»(متی،18:5).

قرآن کریم نیز شرط ایمان و تقوا را ایمان به پیامبران و کتابهای پیشین آسمانی می‌داند. قرآن کریم خود را مصدق و مؤید کتابهای پیشین می داند و اگر از هیمنة خویش بر کتابهای پیشین سخن می گوید به شأن نگاهبانی خویش از میراث پیشینیان- همراه با حق تصرف در برخی از جزئیات- اشارت دارد. از این رو ما به آنچه آخرین پیام آسمانی آورده است مأمور و متعهدیم، نه از آن رو که خط بطلانی بر شرائع گذشته می کشد، بلکه از آن رو که آیین حنیف نوح، ابراهیم، موسی و عیسی را احیاء کند و غبارها را از چهرة پاک آن می زداید تا هرچه بیشتر، شعاع نور الهی بتابد و راه ملکوت آشکارتر شود. روشن است که در اینجا سخن از خطوط کلی و اصلی ادیان پیشین است وگرنه، تغییر و تبدیل در برخی از فروع در هر دین جدیدی وجود داشته و نشانة مراعات تحولات زمانه است.(درک: اناجیل اربعه بویژه آیه پیش گفته (متی،8:5) و قرآن کریم، آل عمران/50 که ناظر به تحلیل برخی از محرمات شریعت موسی توسط حضرت عیسی است و انعام/146-145 و اعراف 157 که به تغییر و تسهیل برخی از فروعات فقهی در اسلام نسبت به آیین های گذشته به ویژه یهود اشاره دارد.)

با این مقدمه، می توان گفت که احکام مشترک میان قرآن کریم و اناجیل اربعه از این قرارند: روزه، انفاق، ازدواج و طلاق.

5-1-روزه

5-1-1-روزه در اناجیل اربعه

مسأله روزه از جمله مسائل و موضوعاتی است که به عنوان احکام عبادی در اناجیل وارد شده که به وجود این مسأله در میان پیروان مسیح و آیین او دلالت دارد که ذیلاً به آن اشاره می شود:

 

5-1-1-1- روزه گرفتن مسیح:

«آنگاه عیسی به دست روح به بیابان برده شد تا ابلیس او را تجربه نماید. و چون چهل شبانه روز روزه داشت آخر گرسنه گردیده پس تجربه کنند نزد او آمده گفت اگر پسر خدا هستی بگو تا این سنگها نان شود. در جواب گفت مکتوب است انسان نه محض نان زیست می کند بلکه به هر کلمه ای که از دهان خدا صادر گردد.»(انجیل متی، باب چهارم4-1)

 

5-1-1-2- پرهیز از ریا در روزه داری:

«اا چون روزه دارید مانند ریاکاران ترشرو نباشید زیرا که صورت خویش را تغییر می دهند تا در نظر مردم روز دار نمایند هر آینه به شما می گویم اجر خود را یافته اند. لیکن تو چون روزه داری سر خود را تدهین کن و روی خود را بشوی تا در نظر مردم روزه دار ننمایی بلکه در حضور پدرت که در نهان است و پدر نهان بین تو، ترا آشکارا جزا خواهد داد.» (انجیل متی، باب ششم، 18-16)

در این قسمت از انجیل متی، علاوه بر اشاره به اصل وجود روزه داری در آیین و تعلیمات مسیح، به اخلاق روزه داری اشاره شده است و اینکه در زمان روزه داری به واسطة ترشرویی و گرسنگی به شدت از ریای در ان بپرهیزید زیرا که اجرتان ضایع خواهد شد. بلکه برعکس در هنگام روزه داری، به خاطر پرهیز از ریاکاری سر و روی خود را مرتب و معطر کن تا آنکه دچار ریا نشوی و در برابر این تواضع، پروردگارنهابین، تو را آشکارا پاداش دهد.

 

5-1-1-3- روزه گرفتن یحیی و شاگردان یحیی:

«آنگاه شاگردان یحیی نزد وی آمده گفتند چون است که ما و فریسیان روزة بسیار می داریم لکن شاگردان تو روزه نمی دارند. عیسی بدیشان گفت آیا پسران خانة عروسی مادامی که داماد با ایشان است می توانند ماتم کنند ولکن ایامی می آید که داماد از ایشان گرفته شود در آن هنگان روزه خواهند داشت.» (انجیل متی، باب نهم، 15 و 14) و نیز در این قسمت نیز فقط به اصل روزه از زمان یحیی و پس از آن اشاره شده است.

5-1-1-4- دعا و روزه شرط توفیق:

«اما شاگردان نزد عیسی آمده در خلوت از او پرسیدند چرا ما نتوانسیم او را بیرون کنیم. عیسی ایشان را گفت به سبب بی ایمانی شما زیرا هر آینه به شما می گویم اگر ایمان به اندازة دانة خردلی می داشتید بدین کوه می گفتید از اینجا بدین جا منتقل شو البته منتقل می شد و هیچ امری بر شما محال نمی بود. لیکن این جنس جز به دعا و روزه بیرون نمی رود.»(انجیل متی، باب هفدهم، 21-19)

 

5-1-1-5-روزه گرفتن پیروان مسیح:

«و زنی نبیه بود حنا نام دختر فنوئیل از سبط اشیر بسیار سالخورده که از زمان بکارت هفت سال با شوهر بسر برده بود. و قریب به هشتاد و چهار سال بود که او بیوه گشته از هیکل جدا نمی شد بلکه شبانه روز به روزه و مناجات در عبادت مشغول می بود.» (انجیل لوقا، باب دوم، 37 و 36).

«آن فریسی ایستاده بدین طور با خود دعا کرد که خدایا ترا شکر می کنم که مثل سایر مردم حریص و ظالم و زناکار نیستم و نه مثل باجگیر، هر هفته ای دو مرتبه روزه می دارم و از آنچه پیدا می کنم ده یک می دهم.» (انجیل لوقا، باب هجدهم،12-11)

در این دو فراز از انجیل لوقا، به این نکته اشاره شده که مطابق تعالیم عیسی مسیح در تشریع روزه پیروان آن حضرت نیز به این امر مهم، اهتمام می ورزیدند.

همچنانکه در این چند فراز از اناجیل اربعه، ذکر شده، فقط به اصل وجود روزه در تعالیم مسیح و اقدام پیروان یحیی و عیسی به امر روزه اشاره شده است بدون آنکه به شرایط، حدود و کیفیت روزه در عقاید مسیح اشاره شده باشد.

 

5-1-2- روزه در قرآن

مسأله روز و احکام پیرامونی آن در آیات قرآن کریم وارد شده و به عنوان یکی از فروعات دین مبین اسلام مورد تأکید و توجه قرار گرفته تا جایی که 67 آیه در قرآن به امر روزه و احکام و آثار آن اختصاص پیدا کرده است که ذیلاً به آن می پردازیم و از بیان مسائل تخصصی روزه در احکام فقه پرهیز می کنیم:

 

5-1-2-1-روزه، حکم مشترک خدا در امتهای گذشته و حاضر:

«یا ایهاالذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون»[1]:

«ای اهل ایمان بر شما هم روزه داشتن فرض گردید چنانکه امم گذشته را فرض شد و این دستور برای آن است که پاک و با تقوا شوید.»

در این آیه، علاوه بر آنکه بر اصل وجوب روزه گرفتن برای مؤمنین و مسلمین اشاره شده به دو نکتة مهم دیگری هم اشاره شده است: نخست آنکه به روزه بعنوان حکم مشترک خداوند در میان تمام امتهای گذشته نگریسته شده و اینکه، روزه تنها اختصاص به اسلام ندارد بلکه برای ادیان گذشته نیز تشریع شده بود و این علاوه بر آنکه اهمیت روزه گرفتن را در شریعت الهی روشن می کند، به اشتراکات موجود در ادیان الهی از جمله روزه، اشاره می کند که چگونه ادیان توحیدی در مواضع و احکام گوناگونی با یکدیگر مشترکند و این خود، توحیدی بودن دین شما را تثبیت می کند که همه احکام از جانب یک شارع، تشریع شده است.

دوم آنکه، به حقیقت و آثار روزه اشاره شده که ثمره و حقیقت روزه، تقوا و پرهیزگاری شماست که ببینید چگونه با نفس و مشتقیات نفسانی خویش به مبارزه بر می خیزد. بنابراین می توان گفت، مطابق بیان این آیه، روزه، یعنی تمرین تقوا.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره احکام روزه ،‌ انفاق ، ازدواج و طلاق

احکام حج (ویژه بانوان )

اختصاصی از زد فایل احکام حج (ویژه بانوان ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

احکام حج (ویژه بانوان )


احکام حج (ویژه بانوان )

احکام حج (ویژه بانوان )

18 صفحه

مطابق با فتاواى مرجع عالیقدر حضرت آیة اللّه العظمى حاج شیخ یوسف صانعى مدظله العالى

 

وجوب حجة الاسلام

مـسـالـه 1 - حـجة الاسلام بر شخص مکلف مستطیع ,واجب است .
حج در تمام عمر بیش از یک مـرتبه واجب نیست ,و وجوب آن فورى است .
اگر درک حج بعد از استطاعت , متوقف بر مقدماتى مانند تهیه اسباب مسافرت باشد به دست آوردن آن مقدمات لازم است .

شرایط حجة الاسلام

اول و دوم : بلوغ و عقل .
مساله 2 - حج بر کودک و دیوانه واجب نیست .
اگر غیربالغ ‌حج به جا آورد, حج او صحیح است , اما از حجة الاسلام کفایت نمى کند.
مساله 3 - حج براى بچه ممیز, مستحب و حج او صحیح است .
در مورد بچه غیر ممیز باید ولى بچه او را مـحرم کند ولباس احرام به او بپوشاند و نیت کند که این بچه را براى عمره تمتع یا حج تمتع مـحـرم مـى کـنم .
بعد از آن که بچه محرم شد یااو را محرم کردند, ولى طفل باید او را از محرمات احرام بازدارد.
مساله 4 - س - نشانه هاى بلوغ در دختران چیست ؟
ج - رویـیدن موى درشت بالاى عورت , 2 - بیرون آمدن منى ,(هرچند گفته مى شود که منى زن خارج نمى شود.) 3 - دیدن خون حیض .
چـنـانـچـه هـیـچ یـک از عـلائم مـذکـور مـحقق نشد, ملاک تمام شدن سیزده سال تمام قمرى مى باشد. ((1)) سـوم : حـریت .
پس بر کنیز - که سابقا وجود داشته - حج و عمره واجب نیست , هرچند مال داشته باشد.


دانلود با لینک مستقیم


احکام حج (ویژه بانوان )

دانلود مقاله کامل درباره منابع استنباط احکام

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله کامل درباره منابع استنباط احکام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره منابع استنباط احکام


دانلود مقاله کامل درباره منابع استنباط احکام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 15

 

تعادل و تراجیح

این فصل پیرامون تعارض دلیل ها ، تدوین گردیده است ، معنای تعارض آن است که یکی از دو دلیل در عرض و مرتبة دلیل دیگر قرارگیرد و در طول آن نباشد و در نتیجه مضمون دو دلیل با یکدیگر تضاد داشته باشند { منظور از اینکه دو دلیل در عرض یکدیگر قرارگیرند آن است که هریک از دو دلیل ، دیگری را تکذیب کند و هردو نیز از نظر اعتبار در یک درجه باشند . مثلا یک دلیل بگوید نماز مسافر شکسته است و یک دلیل بگوید ، نماز مسافرکامل است و منظور از اینکه دو دلیل در طول یکدیگر قرارگیرند آن است که درجة دو دلیل با هم مساوی نباشند مانند روایت و اصل عملی ، چون اصل عملی در مرتبة بعدی روایت قرار دارد یعنی اگر روایت وجود نداشت ، اصل عملی معتبر می شود } .

مسأله تعارض غیر از مسأله تزاحم میان دو حکم است چون تزاحم درجایی است که دریک زمان ملاک دو حکم وجود داشته باشد اما مکلف نتواند هر دو حکم را با هم انجام دهد مثل اینکه شخصی موظف شود، دو نفر را در یک لحظه ، از غرق شدن نجات بدهد اما فقط توان نجات دادن یکی از آن دو را داشته باشد که در این صورت اگر یکی از آنها مهمتر باشد ( مثلا یکی از آن دو ولی خدا باشد ) بر دیگری مقدم می شود چون ملاک حکم در هردو واجب ، وجود دارد به خلاف باب تعارض که ملاک در یکی از آنها وجود ندارد . هر چند اعتبار و حجیت آن ثابت است چون فرض بر این است که دلیل هردو حکم معتبر است بنابراین حکم مهمتر برحکم غیر مهم مقدم نمی شود چون معلوم نیست که حکم مهمتر ، حکم واقعی باشد { پس درباب تعارض ، یکی از دو دلیل واقعی است و دیگری غیر واقعی است } .

دو دلیل متعارض یا با هم {‌ از نظر اعتبار } مساوی هستند یا یکی از آن دو بر دیگری برتری دارد و باید جانب برتر را گرفت اما قبل از بیان حکم این دو صورت لازم است چند مقدمه ، آورده شود :

مقدمه اول :  

اگر رابطة میان دو دلیل متعارض ، رابطة تباین باشد ، تعارض میان آن دو دلیل محقق می شود {مثلا یک دلیل بگوید : نماز جمعه واجب است و یک دلیل بگوید ، نماز جمعه حرام است } و اگر رابطة آنها عموم و خصوص من وجه باشد ، گفته شده که روش علما این است که در مورد تنافی دو دلیل به اصول عملیه ای که مناسبت دارند ،‌ مراجعه می کنند و نیز گفته شده که باید به دلایل ترجیح روایات عمل کرد . { و اگر ترجیحی وجود نداشته باشد ، به تخییر عمل می شود } و شاید مراجعه به اصول عملیه بهتر باشد {‌ یعنی نظریة اول بهتر است } چون روایات ترجیح و تخییر { اخبار علاجیه که دلایل ترجیح یک روایت بر روایت دیگر را بیان می کنند یا حکم به تخییر می کنند } شامل عموم و خصوص من وجه نمی شوند هر چند این احتمال وجود دارد که شامل چنین موردی هم بشوند . {  مثال عموم و خصوص من وجه این است که دلیلی بگوید :  دانشمندان را اکرام کن و دلیل دیگری بگوید ، زنان را اکرام نکن ، در اینجا مورد افتراق دلیل اول ، مرد دانشمند است که مشمول دلیل اول می شود و دلیل دوم کاری با آن ندارد و مورد افتراق دلیل دوم ، زن غیر دانشمند است که دلیل اول شامل آن نمی شود و مشمول دلیل دوم است . مورد اجتماع این دو دلیل زن دانشمند است که هر دو دلیل در مورد آن تعارض دارند چون دلیل اول که عام است می گوید او را اکرام کن اما دلیل دوم می گوید او را اکرام نکن ، در اینجا عده ای گفته اند باید به دلیلی که بر دیگری ترجیح دارد و اگر هر دو مساوی هستند به هرکدام خواستیم ، عمل می کنیم . عده ای هم می گویند در خصوص مورد اجتماع ، هر دو دلیل از درجة اعتبار ساقط می شوند و باید به سراغ اصول عملیه رفت که مصنف نظر دوم را تأیید می کند هر چند احتمال می دهد که نظر اول نیز درست باشد } .

اما اگر رابطة دو دلیل ، عموم و خصوص مطلق باشد { مثلا یک دلیل بگوید ، دانشمندان را اکرام کن و یک دلیل بگوید فقهاء را اکرام کن } در اینجا به طریق جمع عرفی باید بین هر دو دلیل جمع کرد و حکم تعارض را نمی توان در مورد آنها اجرا کرد چون عرف ، خاص را برعام مقدم می کند و عام را برخاص حمل می نماید و خاص غالبا ظهورش از عموم عام بیشتر است . { چون افراد تحت پوشش خاص کمتر از افراد تحت پوشش عام هستند پس دلالت خاص برافرادش قوی تر از دلالت عام است . مثلا فرماندار یک شهری که صد هزار نفر جمعیت دارد به مراتب تسلطش برامور مردم بیشتر از استاندار همان استان است که یک میلیون نفر جمعیت دارد و خاص ، حکم فرماندار را دارد و عام ، حکم استاندار را دارد } اما اگر عام ، نص در عموم داشته باشد بر خاصی که ظهور در افرادش دارد مقدم می شود . { مثلا اگر دلیل عام بگوید : اکرام تمام دانشمندان جهان ، بدون استثناء واجب است بر دلیلی که می گوید : فلاسفه را اکرام نکن ، مقدم است چون دلیل دوم ظهور در حرمت دارد و احتمال داردکه برای کراهت باشد } در تمامی مواردی که یکی از دو دلیل متعارض

نص بوده و دیگری ظاهر باشد ، دلیل نص بر ظاهر مقدم می شود چون نص را نمی توان توجیه کرد اما ظاهر را می توان توجیه نمود ، همچنین عرف ، دلیل مقید را بردلیل مطلق ، مقدم می کند و مطلق را بر مقید حمل می نماید مانند عام و خاصی که هر دو مطلق باشندکه تفصیل آن در بحث عام و خاص و مطلق و مقیدگذشت .

مقدمة دوم :

برای تعارض دو دلیل ، شرط است که موضوع آنها یکی باشد ، بنابراین میان دلیل حاکم و دلیل محکوم و میان دلیل وارد و دلیل مورد تعارضی نیست همانگونه که میان اماره و اصل عملی ، تعارض نیست چون موضوع اماره ، حکم واقعی است اما موضوع اصل عملی ، شک در حکم واقعی است .

{ حال که سخن از حاکم و محکوم و وارد و مورد به میان آمد } بد نیست معنای تخصیص و تخصص وحکومت و ورود میان ادله را بررسی کنیم .

تخصیص آن است که بعضی از افراد عام از حکم عام خارج شوند بدون اینکه در موضوع یا حکم عام ، تصرفی صورت گیرد مانند{ دلیلی که می گوید } : ‹‹  دانشمندان را اکرام کن ›› { و دلیلی که می گوید } : ‹‹‌  دانشمندان فاسق را اکرام نکن ›› .

حکومت آن است که بعضی از افراد عام از حکم اخراج شوند یا تحت پوشش حکم عام قرار گیرند اما این اخراج یا داخل شدن افراد ، غالبا به خاطرتصرف در موضوع است مثل اینکه { دلیل عام بگوید } : ‹‹  دانشمندان را اکرام کن ›› و { دلیل خاص بگوید } : ‹‹ ستاره شناس ، دانشمند نیست ›

و مثل اینکه { دلیل عام بگوید } : ‹‹  هرکس در رکعت های نماز شک کند باید بنا را براکثر بگذارد ›› و { دلیل خاص بگوید} : ‹‹‌ کسی که زیاد شک کند‌ ، شکی برای او نیست ›› .

موضوع دلیل اول ، دانشمند است و موضوع دلیل دوم ، شخص شک کننده است. دلیلی که می گوید : ‹‹ ستاره شناس ، دانشمند نیست ›› بر دلیل اول حاکم است چون در موضوع دلیل اول تصرف می کند و منجم یعنی کسی را که دانش ستاره شناسی دارد ، دانشمند نمی داند { یعنی دامنة دانشمندان را محدود می کند } و دلیلی که می گوید : ‹‹ شخص کثیرالشک ، شک ندارد ›› حاکم بر دلیل عام است چون در موضوع آن تصرف می کند وشک شک کننده ای را که زیاد شک می کند ، اصلا شک نمی داند { دو مثالی که مصنف آورد برای جایی است که دلیل حاکم ، موضوع دلیل محکوم را محدودکند اماگاهی ممکن است که دلیل حاکم ، موضوع دلیل محکوم را گسترش بدهد مانند اینکه در مثال اول دلیل حاکم بگوید : ‹‹  انسان با تقوی ، دانشمند است ›› علت اینکه به یک دلیل حاکم گفته می شود آن است که زورگویی می کند وحاکم به معنای زورگوست .

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره منابع استنباط احکام