زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق اصول فقه3

اختصاصی از زد فایل دانلود تحقیق اصول فقه3 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق اصول فقه3


دانلود تحقیق اصول فقه3

 

تعداد صفحات : 37 صفحه      -        

قالب بندی :  word                     

 

 

 

بسمه تعالی

 

 

  1. سر فصلهای مباحث اصول فقه3چیست؟
  2. معرفی اجمالی کتاب اصول فقه مرحوم مظفر را بیان کنید.
  3. جایگاه اصول فقه3در کتاب علامه مظفر چیست؟
  4. جایگاه مسئله ضد در کتاب اصول الفقه مرحوم مظفر کجاست؟
  5. عنوان مسئله ضد در کتاب چه می باشد؟

هَلِ الأَمرُ بِالشَّیئِ یَقتَضی النَّهیُ عَن ضِدِّهِ أم لا؟

  1. اولین مسئله ای که در ضد بحث می شود چیست؟تحریر محل نزاع.
  2. برای‌تحریر محل نزاع مرحوم مظفر در ابتدا چه کاری انجام می دهند؟

ایشان به تعریف کلمات کلیدی‌بحث یعنی ضد، اقتضاء و نهی می پردازند.

  1. فرق نقیضین با ضدین از نظر علمای منطق چیست؟

نقیضین عبارتند از دو امر که یکی وجودی است و دیگری‌عدم همان وجود می باشد که باهم معانده ومنافرت دارند و در یک محل نمی توانند جمع نه شوند و نه رفع شوند. مانند انسان و لاانسان که باهم معاندند واجتماع و ارتفاعشان در یک محل ممکن نیست.ضدین عبارتند از دو امر وجودی که با هم معانده ومنافرت دارند ونمی توانند در یک محل جمع شوند اما ارتفاعشان ممکن است مانند سفید و سیاه که با هم در یک مجل جمع نمی شوند اما ارتفاعشان شدنی است.

 

  1. دو وجه اشتراک و دو وجه افتراق بین نقیض و ضد بنویسید؟

وجه اشتراک: هر دو با شیئ دیگر معانده و تنافی‌دارند. و هر دو با طرف مقابلشان در یک محل جمع نمی شوند.

وجه افتراق: یک طرف از دو نقیض امر عدمی است ولی در ضدین هردو وجودی هستند. نقیضین قابل ارتفاع نیستند اما ضدین قاابل ارتفاع می باشند.

 

  1. مراد علمای اصول از کلمه ضد چیست؟

مرحوم مظفر می‌فرمایند: مراد از کلمه ضد که علمای اصول در این باب به کار می‌برند شامل هر معاند و منافری‌می گردد یعنی هم نقیض منطقی را در بر می گیرد وهم ضد منطقی را. و کسی خیال نکند مراد از ضد در این مسئله ضد به معنای منطقی‌و فلسفی است.

 

  1. ضد عام و ضد خاص از نظر اصولیون به چه معناست؟

ضد عام امر عدمی است که مراد همان نقیض منطقیون در اصطلاحات علم منطق       می باشد. ضد خاص امر وجودی است که مراد همان ضد در اصطلاح منطقیون می باشد.

 

  1. اقوال علمای اصول را در مسئله ضد بنویسید؟

قول اول: امر به شیئ مقتضی نهی از ضد نیست. قول دوم: امر به شیئ مقتضی‌نهی از ضد هست. قول دوم منقسم می شود به چند قول: کسانی که قائل به اقتضای انر بر نهی هستند الف) به دلالت مطابقی ب) به دلالت تضمنی ج) به دلالت التزامی به صورت بین بمعنی الاخص(لفظیه) یا به صورت بین بمعنی الاعم(عقلیه).

 

  1. دلالت یعنی چه؟ اقسام آن را بنویسید؟

دلالت یعنی از علم به چیزی به چیز دیگری علم پیدا کنیم. دخان:دال، نار: مدلول، نسبت بین آن دو: دلالت. و برسه قسم است:1.طبعی: آن است که از طبع و طبیعت چیزی‌به چیز دیگری پی ببریم. مانند دلالت زردی صورت بر بیماری.2.عقلی: فقط از راه عفل به چیزی پی‌ببریم. مانند اینکه با دیدن مصنوع پی به صانع ببریم.3. وضعی: آن است که به وسیله وضع واضعی باشد. که خود بر دو قسم است: لفظی‌و غیر لفظی. لفظی همان دلالت الفاظ بر معانی موضوع له می باشد. غیر لفظی مانند دلالت علائم راهنمایی ورانندگی بر معانی خاص خود. دلالت لفظی هم به نوبه خود بر سه قسم است: بالمطابقه : با گفتن یک لفظ کل معنای موضوع له اراده می شود مانند کتابم گم شد. بالتضمن: با گفتن یک لفظ فقط یک جزء از معنای موضوع له اراده شده است مانند کتابم پاره شد. بالالتزام: با گفتن لفظ معنایی خارج از معنای موضوع له اراده شده که البته با همیشه در خارج با معنای موضوع له ملازم است مانند قلم را بیاور که همیشه با دوات همراه و ملازم است.

 

  1. اثبات ملازمه بین دو شیئ یا به تعبیر دیگر لزوم بر چند قسم است؟

لزوم دو قسم است: بین و غیر بین. لزوم بین هم بر دو قسم است: بین بمعنی الاعم(دلالت عقلیه) و بین بمعنی الاخص(دلالت لفظیه).

لزوم بین بمعنی الاخص: با تصور ملزوم، به لازم و ملازمه پی برده شود. با تصور آتش به حرارت و ننسبت بین آن دو پی می‌بریم.

لزوم بین بمعنی الاعم: با تصور لازم و ملزوم و نسبت بین آنها به ملازمه پی می بریم. اثنین نصف الاربع. با تصور2و4ونسبت بین آن دو به ملازمه پی می بریم.

لزوم غیر بین: با تصور لازم و ملزوم ونسبت بین آن دو به ملازمه نمی رسیم بلکه برای اثبات ملازمه به دلیا مستقلی نیاز داریم. مانند تغیر عالم. وجود با تغیر ملازمه دارد با تصور تک تک آن دو و نسبت بین آن دو به این ملازمه پی نمی بریم بلکه نیاز به دلیل جداگانه ای دارد.

 

  1. در عنوان بحث مسئله ضد اگر به جای‌کلمه(یقتضی) کلمه(یستلزم) قرار دهیم چه می شود؟

با این کار دو قول یعنی دلالت مطابقی و تضمنی از عنوان بحث خارج می شود. چون استلزام یعنی لزوم و ملازمه. ومطابقه وتضمن، ملازمه نیستند.

 

  1. مرحوم مظفر در بکار گیری کلمه(یقتضی)یا (یستلزم)در عنوان بحث مسئله ضد چه کرده اند؟

استاد مظفر کلمه (اقتضا) را بکار برده اند تا تمام اقوال در محل بحث داخل شود. یعنی وقتی گفته می شود: آیا امر به شیئ اقتضای نهی از ضد را دارد یا نع؟ این اقتضا عام است و به معنی دلالت می باشد و هر سه نوع دلالت مطابقی ‌و تضمنی و التزامی(با دو قسمش) و دلالت عقلیه را هم شامل می شود. چون معنی اقتضا عدم الانفکاک است و در حقیقت عبارت به این معنا است: الأَمرُ بِالشَّیئِ هَل لابُدَّ مِنهُ النَّهیُ عَن ضِدِّهِ أم لا؟ که این لابدیت چه به نحو مطابقه باشد چه تضمن چه التزام باشد چه دلالت عقلیه فرقی نمی کند.

 

  1. امر استقلالی و امر ضمنی تبعی را با مثال توضیح دهید؟

امر ب دو قسم است: امر استقلالی و امر ضمنی تبعی. امر استقلالی مثل صَلِّ مستقیما مولا به او خطاب می کند نماز بخوان. و امر ضمنی تبعی‌آن است که مولا مستقیما به او خطاب نمی کند بلکه یک امر ضمنی غیری تبعی است مثل امر به مقدمه واجب بنا به قول کسانی که می گویند مقدمه واجب، واجب است. وقتی مولا گفت صَلِّ یک امر ضمنی غیری از آن ترشح می کند به وضو. گویا مولا در کنار صَلِّ گفته تتَوَضَّأ.

 

  1. نهی استقلالی ونهی تبعی ضمنی را با مثال توضیح دهید؟

نهی ب دو قسم است: نهی استقلالی و نهی ضمنی تبعی. نهی استقلالی‌آن است که مولا مستقلا یک شیئ را مورد خطاب نهی قرار دهد مانند لاتَکذِب. و نهی ضمنی تبعی آن است که مولا فقط گفته: لاتَشرِبِ الخَمرَ. از این نهی استقلالی مولا یک نهی ضمنی تبعی دیگری نیز فهمیده می شود که عبارت است از:لاتَجلِس عَلی مائِدَهٍ فیها خَمرٌ.

 

  1. مراد اصولیون از نهی در عنوان بحث مسئله ضد چیست؟

مرادمان از نهی در بحث ضد، نهی ضمنی تبعی مولوی است. ما که می گوییم امر به شیئ مقتضی نهی از ضد می باشد مراد ما این است که مولا به مجرد این که گفت: صَلِّ این امر است ولی ضمنا از این امر استفاده می کنیم که مولا نهی کرده است از اضداد صلاه. یعنی نهی ضمنی مولا هم تعلق گرفته است به ترک صلاه. یعنی مولا فرموده: لاتَترُکِ الصَّلاه و لاتَشرِب و لاتَأکُل و لاتَتَکَلَّم حینَ الصَّلاه. پس مراد ما از نهی،نهی ضمنی تبعی مولوی است.

 

  1. نظرمتقدمین ومتأخرین رادرباره معنی نهی بنویسید.

علمای متقدم می فرمایند:معنای نهی طلب الترک است ولی متأخرین می گویند:معنای نهی زجرعن الفعل ولازمه آن طلب الترک می باشد.

 

  1. به نظرمتقدمین مطلوب ازنهی چیست؟ نظرمرحوم مظفرچیست؟

متقدمین می گویند معنای نهی طلب الترک است ولی متأخرین می گویند معنای ‌آن زجرعن الفعل است و لازمه آن طلب الترک می باشد. متقدمین به یکدیگر اشکال کرده اند که طلب ترک محال است چون ترک ، عدم ازلی است ومعنا ندارد کسی شیئ معدوم را طلب کند. لذابه جای ترک بگوییم کف النفس(خودداری).همین اختلاف باعث شد که در نهی‌یک عنوانی باب شود وآن این که اگر معنی نهی طلب است ،یا طلب الترک است آیا مطلوب نهی‌ترک است یا کف النفس است؟مرحوم مظفردر همان ابتدا فرمودند: ما نیازی به این بحث ها نداریم زیرا مطلوب نهی طلب نیست بلکه زجر عن الفعل است.

 

  1. اگر علمای اصول معنی نهی را طلب الترک بدانند در مسئله ضد چه نتیجه مهمی عایدمان می شود؟

اگر مثل قدما قائل شویم که معنی نهی طلب الترک است در مسئله ضد به این نتیجه می رسیم که بحث از ضد عام یک بحث بیهوده ولغو یا سخیف است.

 

  1. چگونه ثابت می کنیم که اگرمعنای نهی طلب الترک باشد در مسئله ضد بحث ضد عام بیهوده است؟

می گوییم: امر به شیئ آیا اقتضاء می کند نهی از ضد عام را یا نه؟ ضد عام برای صلاه می شود: ترک الصلاه . حالا صلاه دلالت می کند بر نهی از ضد عام. به جای کلمه نهی، طلب الترک بگذلرید و به جای کلمه ضد عام، ترک الصلاه؛ عبارت به این صورت در می‌آید: صلّ آیا اقتضاء می کند طلب ترک ترک الصلاه را؟ کلمه ترک ترک در کنار هم منفی درمنفی می شود واز بین می رودباقی‌مانده این می‌شود:آیاصلّ اقتضاء می کند طلب الصلاه را ؟ یعنی‌آیا صلّ‌بر نفس خود دلالت دارد یا نه؟ که کاملا بدیهی است هر امری‌بر نفس خود دلالت دارد ونیازی‌نیست ساعتها برای‌آن بحث کرد.

  1. بحث تحریر محل نزاع را در مسئله ضد توضیح دهید؟

معنای‌نزاع مسئله این است: آنگاه که امر مولا به چیزی تعلق بگیرد مثلا بگوید صلّ آیا ناگزیر است که بر نهی‌مولا هم بر ضد عام وخاصش تعلق بگیرد؟یعنی‌آیا وقتی‌مولا گفت: صلّ‌آیا در همین حال گفته است: لاتترک الصلاه(ضد عام)ولاتشرب(ضد خاص) یا نه؟ نزاع ما درثبوت نهی مولوی ضمنی تبعی مولا است وقتی که امر به چیزی‌می کند. پس از اثبات این مسئله به فرض که ثابت کردیم امر به شیئ مقتضی نهی‌از ضد است ،‌یک بحث دیگر داریم که در کیفیت اثبات این ذلالت واقتضاء است. آیا دلالت امر به شیئ بر نهی‌ضد، از قسم دلالت مطابقی است یا تضمنی است یا التزامی بیّن بمعنی‌الأخص است یا لزوم بمعنی الأعم؟

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق اصول فقه3

تحقیق درباره بررسی اصول فقه

اختصاصی از زد فایل تحقیق درباره بررسی اصول فقه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره بررسی اصول فقه


تحقیق درباره بررسی اصول فقه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه19

اصول فقه

اصول از دیدگاه شیعه، دارای ابواب مختلفی است، که همه قواعد و قوانین لازم اصولی را در بر می‌گیرد و شخص را در این راستا برای استنباط احکام الهی یاری می‌کند، بی‌آنکه در این زمینه و حتی مسایل جدید و مستحدث هم با مشکل مواجه ‌شود.

مباحث مهم اصول

مباحث اصلی اصول فقه به چهار بخش تقسیم می‌شود:

بخش اول: مباحث الفاظ، در این بخش از معانی و ظواهر الفاظ بحث می‌گردد، یعنی مثلاً بحث می‌شود آیا فعل امر ظاهر در وجوب هست؟

بخش دوم: مباحث عقلیه، در این بخش از لوازم احکام شرعی بحث می‌شود، به این معنا که آیا بین حکم شرع و عقل ملازمه است؟ آیا وجوب یک عمل مستلزم وجوب مقدمات آن نیز هست؟ و... .

بخش سوم: مباحث حجت، دراین بخش بحث می‌شود که چه اموری حجیت و دلیلیت بر حکم شرعی دارند و چه اموری دارای چنین امتیاز و اعتباری نیستند. مثلاً قیاس حجت نیست و اثبات می‌شود که خبر واحد حجت است.

بخش چهارم: مباحث اصول علمیه، بحث در این موضوع است که اگر مجتهد دستش از ادلهی‌اجتهادیه کوتاه شد و نتوانست حکم شرعی را از این طریق استنباط کند، باید به اصول عملیه که وظیفه مکلف را مشخص و معین می‌کند.[20]

و در پایان، بحثی در تعادل و تراجیح روایات، مطرح می‌نمایند.[21]

برای فقیه، تسلط بر علوم زیادی مقدمتا لازم است. آن علوم عبارت است از:

  1. ادبیات عرب، یعنی نحو، صرف، لغت، معانی، بیان، بدیع. زیرا قرآن و حدیث به زبان عربی است و بدون دانستن - لا اقل در حدود متعارف - زبان و ادبیات عربی استفاده از قرآن و حدیث میسر نیست.
  2. تفسیر قرآن مجید. نظر به اینکه فقیه باید به قرآن مجید مراجعه کند آگاهی اجمالی به علم تفسیر برای فقیه ضروری است.
  3. منطق. هر علمی که در آن استدلال به کار رفته باشد نیازمند به منطق است. از این رو فقیه نیز باید کم و بیش وارد در علم منطق باشد.
  4. علم حدیث. فقیه باید حدیث شناس باشد و اقسام احادیث را بشناسد و در اثر ممارست زیاد با زبان حدیث آشنا بوده باشد.
  5. علم رجال. علم رجال یعنی راوی شناسی. بعدها بیان خواهیم کرد که احادیث را در بست از کتب حدیث نمی توان قبول کرد، بلکه باید مورد نقادی قرار گیرد. علم رجال برای نقادی اسناد احادیث است.
  6. علم اصول فقه. مهمترین علمی که در مقدمه فقه ضروری است که آموخته شود علم «اصول فقیه » است که علمی است شیرین و جزء علوم ابتکاری مسلمین است.

علم اصول در حقیقت «علم دستور استنباط » است. این علم روش صحیح استنباط از منابع فقه را در فقه به ما می آموزد. از این رو علم اصول مانند علم منطق یک علم «دستوری » است و به «فن » نزدیکتر است تا «علم » یعنی در این علم درباره یک سلسله «باید»ها سخن می رود نه درباره یک سلسله «است »ها.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی اصول فقه

تحقیق درباره اصل صحت

اختصاصی از زد فایل تحقیق درباره اصل صحت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره اصل صحت


تحقیق درباره اصل صحت

تحقیق در قالب فرمت Word می باشد و 23 صفحه است.
به صورت جامع بر بیان اصل صحت و کاربرد آن در حقوق موضوعه می پردازد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره اصل صحت

مفهوم عام وخاص در حقوق موضوعه ایران

اختصاصی از زد فایل مفهوم عام وخاص در حقوق موضوعه ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مفهوم عام وخاص در حقوق موضوعه ایران


مفهوم عام وخاص در حقوق موضوعه ایران

تحقیق به صورت کامل و در قالب فرمت Word میباشد.25 صفحه و کامل میباشد به همراه صفحه بندی،لیست منابع و مأخذ و فهرست 


دانلود با لینک مستقیم


مفهوم عام وخاص در حقوق موضوعه ایران