![پرسشنامه انگیزش شغلی](../prod-images/324353.jpg)
این پرسشنامه توسط هکمن اولدهام ساخته شده است. دارای 25 سؤال بصورت طیف لیکرت
پرسشنامه انگیزش شغلی
این پرسشنامه توسط هکمن اولدهام ساخته شده است. دارای 25 سؤال بصورت طیف لیکرت
عنوان: دانلود پاورپوینت مفاهیم اصلی انگیزش (فصل چهارم کتاب تک جلدی مبانی رفتار سازمانی رابینز ترجمه پارسائیان و اعرابی)
فرمت: پاورپوینت (قابل ویرایش)
تعداد اسلاید: 24 اسلاید
کتاب مدیریت مبانی رفتار سازمانی رابینز ترجمه پارسائیان و اعرابی از جمله منابع مهم درس مدیریت رفتار سازمانی در سطح کارشناسی می باشد. این فایل شامل پاورپوینت فصل چهارم این کتاب با عنوان « مفاهیم اصلی انگیزش» می باشد که در 24 اسلاید بصورت بسیار زیبا طراحی شده است و می تواند به عنوان کار ارائه کلاسی(سمینار-کنفرانس) مورد استفاده قرار گیرد؛ بخشهای عمده این فایل شامل موارد زیر است:
انگیزش چیست؟
فرایند اصلی انگیزش
نخستین نظریه های انگیزش
نظریه سلسله مراتب نیاز ها
تئوریX و تئوری Y
مفروضات تئوری x
مفروضات تئوری y
تئوری بهداشت – انگیزش
تئوری بهداشت – انگیزش هرزبرگ
انگیزاننده ها و نگهدارنده ها از دیدگاه هرزبرگ
تئوری های نوین انگیزش:
تئوری مبتنی بر نیازهای سه گانه
نظریه تعیین هدف،
تئوری تقویت رفتار
نظریه برابری،
نظریه انتظار
نظریه انتظار وروم
مدل نظریه انگیزش وروم
استدلال نظریه انتظار
الگوی ساده نظریه انتظار
1-1 مقدمه
بحث انگیزش در علوم اجتماعی و مدیریت از جایگاه ویژه ای برخوردار است. چون تمام روش های مدیریت و جنبه کاربردی آن برای بالابردن انگیزه های افراد و ترغیب آنان و بهبود عملکرد می باشد. بررسی شیوه های رفتار کارکنان و علل وخواسته های افراد از سازمان و مشاغلشان و چگونگی رضایت آنها و مسائلی از این قبیل اذهان را به طرف مسئله انگیزش جلب می کند. نیروی انسانی کار آمد مانند ماهی لغزنده ای است که اگر نیازهای واقعی او کشف و شناسایی نگردد و به موقع به آن نیازها پاسخ داده نشود احتمال لغزش و کناره گیری او از سازمان وجود دارد. لذا مدیران سازمان ها باید در جستجوی یافتن این عوامل انگیزشی کوشا باشند تا بتوانند با آن رفتار مناسب از خود بروز دهند و در نهایت سازمان را به طرف فعالیت و کارآیی بالاتر سوق دهند (مشبکی 1380 ). در دهه های اخیر کتاب ها و مقالات بسیاری در زمینه انگیزش کارکنان در کشورهای مختلف جهان نوشته شده و سخنرانیها، بحثها و مذاکرات زیادی در این زمینه انجام گرفته است. عده ای از نظریه پردازان عواملی چون افزایش حقوق، تغییر شغل و بهبود شرایط کار را عامل اساسی ایجاد انگیزه می دانند، و تعدادی از دانشمندان عوامل درونی همچون ماهیت کار، نوع مدیریت و توجه به حس احترام و مشورت با کارمندان را پایه و مایه انگیزش به شمار می آورند. اغلب مدیران از خود می پرسند، چگونه می توانیم در کارمندان خود انگیزه ایجاد کنیم؟ با وجودی که این پرسش جنبه عمومی دارد و اهمیت آن آشکار است، ولی پاسخ به آن چندان آسان نیست. بررسی انگیزش به زبان ساده پی بردن به این مطلب است که چرا هر یک از افراد کارها را به گونه ای ویژه انجام می دهند. و اصولا چه چیزی سبب فعالیت آنان می شود ؟ به همین لحاظ پی بردن به انگیزه افراد برای انجام دادن کار از نظر مدیران و سرپرستان قابل توجه و پر اهمیت است. مدیر یا سرپرستی که آگاه باشد کارکنان او کارها را چرا انجام می دهند، می تواند مسائل و مشکلات آنان را بر طرف سازد. به همین ترتیب مدیر خواهد توانست هنگام تصمیم گیری یا تغییرات سازمانی پی آمدهای آن را به خوبی پیش بینی کند ( علوی 1381). امروز نقش مدیریت و تأثیر آن در پیشبرد اهداف و حسن اداره سازمانها بر هیچ کس پوشیده نیست. از آنجایی که نیروی انسانی یکی از ارکان اصلی تشکیل دهنده سازمان هاست و مدیران با انسانهای گوناگون با نیازها و انگیزه های متفاوت در محیط سازمانی در ارتباطند، پس باید پیش از هر چیز به این امر توجه جدی و کافی مبذول داشت و ضمن کسب علم و اطلاع از آخرین یافته های دانش مدیریت در زمینه های مختلف مهارتهای لازم را نیز در زمینه شناخت نیازها علائق و انگیزش کارکنان بدست آورد تا محیطی مطبوع و صمیمی و بدور از هر گونه نا بسامانی و بهم ریختگی برای کارکنان بوجود آید. محیط کار باید محلی باشد که خواسته ها و تمایلات را برانگیزنند و رشد شخصیتی را تقویت نماید. کار باید از جنبه اقتصادی برای کارکنان همراه با پاداش باشد ! چون بدون تردید هر فردی در سازمان بدنبال کسب رضایت از کار خویش بوده و خواهان این است که در پایان کار روزانه احساس کند که به موقعیتی دست یافته است. از طرفی هیچ انسانی دارای یک انگیزه نیست بلکه رفتار او متأثر از انگیزشها و نیازهای گوناگون است که او را در برگرفته است. انگیزه ها و احتیاجات درونی فرد به هدفهایی رو می کند که در محیط خواهان آن هستند. به عنوان یک مدیر باید بتوانیم تا حدودی پیش بینی کنیم که چه نوع انگیزه هایی بیشتر از انگیزه های دیگر در میان کارمندان ما آشکار است. مدیران باید از این حقیقت آگاه شوند و کوشش نمایند سازمانهایی بوجود آورند که بتوانند جو مناسب را برای بر انگیختن کارکنان و راضی کردنشان در تمام سطوح نیازها ایجاد نمایند. اعتقاد ما بر این است که قویترین نیاز افراد تعیین کننده نوع رفتار آنها در لحظات خاص می باشد. بنابر این ادراک مدیران از آنچه معمولا مهمترین نیاز افراد بشمار می آید از اهمیت خاصی برخوردار است و به قول «آلفرد چاندلر استاد دانشگاه مدیریت هاروارد سازمانهای امروزی را نمی توان بدست مدیران بی چهره سپرد» (هرسی، 1371 ).
1-2 بیان مسئله
یکی از مهمترین هدفهای مدیران افزایش کارآیی سازمانی است و کارآیی هر سازمان به عوامل غیرانسانی مانند محیط کاری، تجهیزات و نوع تکنولوژی وعوامل انسانی وابسته است با پذیرش این موضوع، که هسته ومحور هر سازمان خصوصا سازمانهای تربیتی وآموزشی انسان است برای یک مدیریت موفق ایجاد وحفظ محیطی مناسب که افراد برای دستیابی به هدفهای مشترک سازمان بتوانند با یکدیگر همکاری کنند، ضروری است یک مدیر زمانی می تواند خوب کار کند که بداند چه چیزهایی در افراد انگیزش ایجاد می کنند.یکی از رسالت های عمده مدیران در واقع تشخیص نیازهای کارکنان وفعال کردن این نیازها در جهت انجام کار است. بنابر این جلب رضایت معلمان تربیت بدنی و ایجاد انگیزش شغلی در آنها از اهمیت ویژه ای بر خوردار است اگر علل رضایت و عدم رضایت معلمان تربیت بدنی نسبت به شغلشان مشخص گردد می توان نسبت به بهبود شرایط کاری اقدامهای لازم بعمل آورد.وقتی معلمان از شغل خود راضی وخشنود باشند مسئولیت خود را بهتر وبا دقت بیشتری انجام می دهند وبا اینکه یافته های علوم رفتاری توجه به نیازهای علوم رفتاری را اساس وزیر بنای نفوذ بر رفتارهای سازمانی می داند. بنابراین هنوز رفتارهای مدیریتی متناسب با مراکز آموزشی وفرهنگی به خوبی روشن نشده است (ناتلی، 1373). نظریه های مختلفی در زمینه انگیزش بیان شده که از جمع آنان تئوری دو عاملی یا انگیزشی- بهداشتی فردریک هرزبرگ است. در این نظریه که یک نظریه انگیزش بیرونی است مدیر به کنترل عواملی که موجب رضایتمندی یا تنفر می شود می پردازد. او بر طبق این نظریه یک سری عوامل از جمله موفقیت کاری وقدرشناسی موجب افزایش انگیزش در افراد شده که از این عوامل به عنوان عوامل انگیزشی یاد می شود که منجر به رضایت شغلی می شود. یک سری از عواملی که از آنها به عنوان عوامل نگهدارنده یا بهداشتی یاد می شود و وجودشان در کار ضروری است واگر نباشند باعث نارضایتی کارکنان می شود (استات، 1384). اگر علل رضایت وعدم رضایت دبیران تربیت بدنی نسبت به شغلشان مشخص گردد می توان به منظور بهبود شرایط کاری اقدامهای لازم را بعمل آورد هرزبرگ نقطه مقابل رضایت را نارضایتی ندانسته ومعتقد بود که با حذف مواردی که باعث نارضایتی می شوند الزاما رضایت شغلی تضمین نخواهد شد( حقیقی، 1382). در خصوص نظریه هرزبرگ نتایج متناقضی از تحقیقات مختلف به دست آمده، به گونه ای که در بعضی کشورها نظرهرزبرگ تأیید شده و در برخی دیگر نتایج مغایر با آن به دست آمده است. همین مسئله یکی از دلایل انجام این تحقیق بوده است. برای مثال اصلانخانی به این نتیجه رسید که بین عوامل انگیزشی مردان و زنان اختلاف معنی داری وجود دارد ولی بین عوامل انگیزشی و سن و همچنین بین عوامل بهداشتی وسن رابطه معنی داری وجود ندارد.از تحقیقات دیگر می توان به تحقیق نوربخش اشاره کرد که در آن علاوه بر عوامل انگیزشی، بین مجموعه عوامل بهداشتی و انگیزش شغلی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. نتیجه کلی این تحقیق با نظریه هرزبرگ به طور کامل همخوانی نداشت. همچنان که تحقیقات ذکر شده نشان می دهد نتایج در جوامع مختلف و نمونه های مختلف یکسان نبوده است و اجماع کلی در مورد این نظریه وجود ندارد. با توجه به نقش مهم وحیاتی دبیران ورزش در تحقق بخشیدن به هدفهای تربیت بدنی محقق بر آن است با انجام تحقیق علاوه بر آزمون نظریه هرزبرگ در میان دبیران تربیت بدنی لرستان و شناسایی عوامل انگیزشی و بهداشتی آنان در پی یافتن علت احتمالی اختلاف نتایج تحقیقات پیشین نیز باشد.
چکیده
هدف از این پزوهش،توصیف و اولویت بندی عوامل انگیزش شغلی معلمان تربیت بدنی بر اساس نظریه هرزبرگ بود.جامعه اماری این پزوهش معلمان تربیت بدنی زن و مرد در مقاطع مختلف تحصیلی نیشابور در سال تحصیلی 84-1383بودند که 100 نفر بودند و همگی در تحقیق شرکت کردند. این پزوهش که از نوع توصیفی است به شکل میدانی انجام گرفته است.ابزار اندازه گیری یک پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نظریه هرزبرگ بودکه به تمامی 100 نفر برای تکمیل ارایه شد که به 91 مورد ان پاسخ داده شد.از امارهای توصیفی و استنباطی برای توصیف و تحلیل داده ها استفاده گردید.نتایج نشان داد که در بین عوامل انگیزشی رشد فکری وارتقاء،قدردانی،پیشرفت،ماهیت مسوولیت ماهیت کار و موفقیت به ترتیب بیشترین اهمیت را در انگیزش شغلی معلمان دارند.در بین عوامل بهداشتی روابط ،حقوق و دستمزد،امنیت شغلی،شرایط کار،قوانین و مقررات و سرپرستی به ترتیب دارای بیشترین اهمیت هستند.اولویت بندی عوامل انگیزشی در معلمان زن و مرد به طورجداگانه نشان داد که در بین معلمان زن قدردانی،رشد فکری و ارتقاء،پیشرفت،ماهیت کار،ماهیت مسوولیت وموفقیت و درمعلمان مرد رشد فکری و ارتقاء،قدردانی،پیشرفت،ماهیت مسوولیت،موفقیت و ماهیت کار به ترتیب بیشترین اهمیت را دارند.همچنین اولویت بندی عوامل بهداشتی در معلمان تربیت بدنی زن و مرد نشان داد که در معلمان زن روابط ،شرایط کار،حقوق ودستمزد،امنیت شغلی،قوانین ومقررات و سرپرستی به ترتیب بیشترین اهمیت را در بین عوامل دارند.در معلمان مرد حقوق ،امنیت شغلی،شرایط کار،روابط ،قوانین و مقررات وسرپرستی به ترتیب اولویت قرار دارند.
در مورد مقایسه برخی عوامل جمعیت شناختی با عوامل انگیزشی،تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که فقط در مورد جنسیت با عوامل انگیزشی تفاوت معنی داری وجود دارد(05/0p < ). در بقیه موارد مانند سطوح مختلف سنی ، مدرک تحصیلی و سابقه خدمت تفاوت معنا داری مشاهده نگردید (05/0p ≥ ).
مقدمه
در این فصل ابتدا به ماهیت و تعاریف مختلف انگیزش میپردازیم و سپس زمینههای انگیزشی را از دیدگاه مکاتب مدیریت و روانشناسی، براساس روند تاریخی و تکاملی، به طور اجمال مورد بررسی قرار میدهیم. بخش دوم این فصل به پیشینه تحقیقات انجام شده در رابطه با موضوع تحقیق میپردازد.
الف) ادبیات تحقیق
اصلاح انگیزش نخستین بار از واژه لاتین مو به معنی کرد گرفته شده است. از آنجا که این واژه برای بیان منظور ما در این جا کافی نیست، بنابراین گزیدهای از تعاریف مختلف ارایه میشود.
اتکینسون، 1964، انگیزش را به عنوان تأثیر همزمان در هدایت، قوت و تداوم کنش تعریف کرده است. در حالیکه وروم، 1964، انگیزش را فرایند حاکم بر گزینشهایی که از سوی اشخاص و موجودات پست تر که از میان شکلهای گوناگون فعالیت ارادی به عمل میآید، میداند (4). عباسزادگان در تعریف انگیزش بیان میکند که انگیزش یک محرک درونی برای بروز یک اقدام بیرونی توسط انسان است، که این اقدام ممکن است فیزیکی، فکری یا هنری باشد (6). علاقهبند نیز انگیزش را عوامل روانشناختی، جامعهشناختی، فرهنگی و اقتصادی مؤثر در شکلگیری رفتار فردی و گروهی در محیط آموزشی میدادند(19). الوانی نیز در تعریف انگیزش بیان میکند؛ انگیزش عبارت است از تمام عوامل روانی آگاهانه و ناآگاهانه آماده کننده انسان به منظور تحقق بعضی از اعمال، گرایشها و اهداف (8). عسکریان انگیزش را یک فرایند پیچیده میداند که از نیازهای فرهنگی، اجتماعی، روانشناختی و فیزیکی ترکیب شده است، بطوری که جهت سازماندهی و تقویت رفتار انسانی هم بصورت فردی و هم تعاملی برهمدیگر تأثیر میگذارند(20).
در مجموع با توجه به تعاریف ارائه شده از انگیزش، بنظر میرسد با وجود تفاوت در تعاریف، مفهوم کلی آنها یکسان است. تقریباً همه انگیزش را عامل و علت اصلی حرکت و تقویت رفتارهای ارادی انسان برای رسیدن به هدف میدانند.
نگرشهای مدیریت به انگیزش
نگرشهای مدیریت به انگیزش با توجه به ماهیت آن در طول زمان تغییرات بسیار کرده است، که هر یک در شرایط زمانی خاص خود در رفتارهای کارکنان تأثیر متفاوتی داشته است. در بررسی رویکردهای مدیریت، به ترتیب از نظر تاریخی به سه نوع نگرش برخورد میکنیم. این رویکردها عبارتند از: رویکردهای کلاسیک یا سنتی، نئوکلاسیک یا روابط انسانی و رویکرد اقتضایی. اینک به منظور روشن شدن دیدگاههای انگیزشی هر یک، به شرح مختصری از آنها میپردازیم.
1ـ رویکرد کلاسیک یا سنتی (1930-1900): غالباً رویکرد سنتی مدیریت که با نام فردریک تیلور بنیانگذار مدیریت علمی مرتبط است، فرد را انسان اقتصادی فرض میکند که صرفاً تحت تأثیر انگیزههای مادی قرار دارد. به همین دلیل این رویکرد، دستمزد و پاداشهای مادی را وسیله اصلی سیاستهای مدیریتی خود جهت انگیزش کارکنان میداند. به عبارت دیگر، برای کارکنان تولید بیشتر به منزله افزایش پاداشهای مادی است. در این رویکرد عقیده بر این است که هر فرد برای برطرف نمودن نیازهای خود تنها با دریافت مزد و پاداش مادی قانع میگردد و میتواند احتیاجات روحی و معنوی خویش را با برطرف ساختن احتیاجات مادی جبران نماید. بطور کلی، این رویکرد به کارکنان به مثابه ماشین مینگرد و به تولیدات آنها بیشتر از خودشان اهمیت میدهد.
2ـ رویکرونئوکلاسیک یا روابط انسانی (1960-1930): رویکرد روابط انسانی در سالهای پایانی دهه 1920 آغاز شد. در این سالها کوششهایی برای پاسخ به این سؤال که چرا الگوی سنتی برای انگیزش افراد مناسب نیست آغاز شد. در نتیجه چنین رویکردی که بوسیله التون مایو، روت لیسبرگر و دیکسون بنیان آن گذاشته شد، مکتب روابط انسانی در مدیریت پدید آمد. این پژوهشگران معتقد بودند که یکنواختی وظایف سبب کاهش امکان خشنودی از کار شده است. پیروان این مکتب دریافتند که تنها پاداشهای مادی برای جلب رضایت کارکنان کافی نبوده بلکه انگیزههای روحی، روانی و توجه به نیازهای انسانی و اجتماعی آنها برای ایجاد انگیزش از اهمیت ویژهای برخوردار است. به این ترتیب فرضیه های تازه درباره بهترین روش ایجاد انگیزه در کارکنان با تأکید بر روابط انسانی و اجتماعی قوی همراه شد. در این مکتب مدیریت مسوول پدید آوردن وضعیتی است که در آن کارکنان احساس سودمندی در کار کنند. به این منظور باید کوشش به عمل آید تا نیازهای اجتماعی کارکنان برآورده شود. این گروه معتقد بودند توجه باید از مطالعه روابط کارگر با ماشین به سوی فهم کامل و بیشتر دربارة پیوندهای گروهی و متقابل افراد و همکاری و هماهنگی بین کارکنان درکار، تغییر یابد. به این ترتیب، بررسی روحیه کارکنان با کوششی در سنجش میزان خشنود ماندن در کار رواج یافت. برای انگیزش کارکنان، مدیریت در درجه اول، باید کاری کند تا کارکنان خود را مهم بدانند و در درجه دوم، باید کاری کند که راههای پیوند با آنان را بهگونهای بگشاید، که کارکنان فرصت بیشتری برای ابراز نظریات خود داشته باشند. به بیان دیگر، نقش سرپرست، تنها پرداختن به وظیفه مدیریت نیست، بلکه سرپرستان باید نسبت به نیازها و خواستههای زیردستان خود احساس مسئولیت کرده و با آنها همدلی و ؟؟؟ نمایند (4).
رویکردهای روانشناختی در زمینه انگیزش
همانطور که نگرشهای مدیریت به انگیزش یک سیر تحول داشته است، نظرات روانشناسان در مورد انگیزش نیز یک تکامل 4 مرحلهای به شرح زیر را پشت سرگذاشته است.
1ـ لذت طلبی: لذت طلبی نخستین بار در اعصار اولیه یونان مطرح شد. این نظریه مجدداً در قرن 19 به عنوان توضیح قابل قبول رفتار مطرح شد. براین اساس، انسان در هرلحظه به دنبال لذت و شادکامی از عملکرد خود است و از رنج و ناراحتی دوری میکند. افراد سعی میکنند کارهایی انجام دهند که به نوع موجب رضایت آنها گردد و از اعمالی که نارضایتی ایجاد میکنند، پرهیز میکند.
2ـ نظریة عزایز (1950-1890): اولین نظریههای روانشناسی در زمینه انگیزش تحت عنوان نظریه عزایز در اواخر قرن 19 میلادی توسط دانشمندانی مانند ویلیام جیمز و زیگموند فروید ارائه شد. این روانشناسان استدلال میکردند که بخش اعظمی از رفتار انسان، ناخودآگاه و از روی عقل و منطق نیست. براین اساس بیشتر رفتارهای انسان تحت تأثیر غرایز قرار دارد. کنجکاوی، عشق، ترس، حسادت و همدردی از جمله این غرایز بحساب میآیند که عوامل مهم و تعیین کنندهای در رفتارهای اولیه به حساب میآیند.
3ـ نظریه تقویت (1920 تاحال): نظریه تقویت براین فرض استوار است که تصمیمات مربوط به رفتارهای فعلی تا حدود زیادی بر پایه نتایج یا پاداشهای رفتارهای گذشتهاند. در مواردی که رفتار گذشته منجر به کسب نتایج مثبت شده است افراد گرایش به تکرار چنین رفتارهایی دارند، و در مواردی که رفتارهای گذشته منجر به نتایج منفی شده است، افراد گرایش به خودداری از تکرار آنها را دارند، این وضعیت را نخستین بار ثورندایک در قانون اثر خود تشریح کرد، که بر نقش یادگیری در رفتار انسان تأکید میکند.
4ـ نظریه شناخت (1940 تاکنون): جدیدترین نگرش روانشناسی در انگیزش، نظریه شناخت میباشد. در مقایسه با نظریه تقویت که تأکید بر تأثیر پاداشهای گذشته و تقویت است، مدلهای شناخت بر انتظارات و باورهای آینده تأکید دارد. در این نظریه افراد موجوداتی اندیشمند و منطقی در نظر گرفته میشوند که تصمیمات آگاهانه آنان در مورد رفتار حال و آینده مبتنی بر آنچه باور دارند است. شکل زیر تحولات تاریخی نگرشی مدیریت و روانشناسی به انگیزش را به صورت همزمان نشان میدهد ( ).
نظریههای انگیزشی
الف) نظریههای فعالسازی انگیزش: نظریههای فعالسازی یا محتوایی انگیزش میکوشند تا عواملی که افراد را به کار برمیانگیزد دقیقاً مشخص سازند. در این نظریهها، نیازها و محرکهایی که موجب انگیزش میشوند بر شمرده شده و غالباً نحوه ارضای آنها در سازمان بیان میگردد. اینک برخی از نظریههای محتوایی را به طور اجمال توضیح میدهیم.
1ـ نظریه سلسله مراتب نیازها: نظریه سلسله مراتب نیازها را میتوان به عنوان یکی از اولیهترین نظریههای محتوایی در انگیزش بحساب آورد. این نظریه که بوسیله آبراهام مازلو بیان گردید معتقد است، افراد به تدریج که رشد و بلوغ مییابند، نیازهای سطح پایینتر آنها برآورده، نیازهای سطح بالاتر بروز کرده و برای افراد عمده میشوند. مازلو برای نیازهای انسانی تقدم و تأخر یا سلسله مراتب قائل است. یعنی اگر نیازی که در مراتب اولیه قرار دارد برآورده نشود، نیاز بعدی (بالاتر)، بروز نخواهد کرد. برعکس هرنیازی بعد از اینکه برآورده شد جای خود را به نیاز دیگری میدهد. این نظریه نیازهای انسان را در پنج طبقه شکل (3-2) به شرح زیر قرار میدهد.
الف) نیازهای فیزیولوژیکی (جسمانی): نیازهای جسمانی که شامل نیازهایی چون غذا، آب، هوا و... است.
ب) نیازهای ایمنی: نیازهای ایمنی، نیازهایی همچون مصونیت در برابر خطرات جسمی و شکست و ناکامی اقتصادی است.
ج) نیازهای اجتماعی و تعلق خاطر: نیازهای اجتماعی شامل ارتباطات، تعلق خاطر و پذیرفته شدن توسط دیگران است.
د) نیاز به احترام: در این مرحله از نیازها، انسان میخواهد مورد توجه دیگران قرار گیرد. از مقام و حرمت برخوردار باشد و دیگران او را یک فرد ارزشمند و مفید تلقی کنند.
و) نیاز خودشکوفایی: نیاز به خودیابی یا خودشکوفایی، بالاترین نیازهای انسانی است. شناسایی کامل توان بالقوه خود به عنوان یک شخص خلاق یا رسیدن به مرحلهای که شخص مستعد و لایق آن است. اغلب انسانها به این مرحله دست نمییابند.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
شرلی، کریس و استاسیا دانش آموزان یک دبیرستان شهری بزرگ هستند. صبح هنگامی که به مدرسه می روند راجع به دبیرستانشان صحبت می کنند:
شرلی: من واقعاً از رفتن به چنین جایی متنفرم. منظورم این است که شما مجبوری اینجا هرروز خودت را نشان دهی و تنها کاری که معلمان بلدند حرف زدن است. آنها هرگز به تو گوش نمی دهند. به نظر می رسد هیچ نگرانی نسبت به ما ندارند و تنها نگرانی آنها این است که به کتابها برسند و ما نمرات بالا در امتحانهای احمقانه کسب کنیم. من فکر نمی کنم بعضی از آنها حتی اسم مرا نیز بلد باشند.
کریس: خیلی سخت نگیر (بی خیال) شرلی، به آن بدی نیست. آنها سخت تلاش می کنند و مسئولیت تعداد زیادی از ما را بر عهده دارند و فرصت کمی برای پرداختن به چیزهایی غیر از تدریس دارند.
شرلی: خیلی خوب، آنها حداقل می توانند وانمود کنند که نگران ما هستند.
استاسیا: بله، کریس! فکر می کنم تو به این خاطر خوشبینی که کارهایت را خوب انجام می دهی و یا کسی برایت دردسری ایجاد نمی کند. تو یک مردی و آنها به تو کاری ندارند ولی همیشه به ما پیله می کنند. من نیمی از اوقاتی که می خواهم به حمام بروم می ترسم و حتی به حمام انتهای راهروی طبقه دوم نمیروم.
شرلی: آه، درسته، آن یکی. آنجایی که بی عرضه علاف اند بچه هایی که دائم متلک می اندازند. من هم از آنها می ترسم من فکر می کنم آنها با نگاهشان تو را اذیت می کنند. من هم آنجا نمی روم.
کریس: شما راجع به چه صحبت می کنید؟ گاهی به سالن ورزش پسران بیاید. خواهید دید که نگرانی شما بیهوده است نیمی از بچه ها به کسی غیر از خودشان حتی نگاه نمی کنند زیرا نمی خواهند بگونه ای رفتار کنند که به دیگران احساس بی احترامی دست دهد. اینکار می تواند خطرناک باشد و بدون نگاه کردن به یکدیگر بسکتبال بازی دشوار است. لااقل من همسایه هایم را خوب می شناسم. آنها همه اهل دعوا هستند ولی ما باور کرده اینم که اهل آنجا هستیم. اینجا شما احساس تعلق پیدا نکرده اید. من فقط خودم را حفظ می کنم و سعی می کنم در کلاس به بهترین نحو عمل نمایم. من نمی توانم منتظر فرار از اینجا و رسیدن به دانشکده باشم.
استاسیا: بله، ولی چیزی که برای من مسلم شده است این است که این بچه ها هیچگاه به دردسر نمی افتند. آنها قواعد را زیر پا می گذارند، دعوا می کنند و معلمان در مورد آن کاری نمی کنند.
شرلی: اه، من نمی دانم ولی فکر می کنم آنها همیشه دردسرند. معلمان منتظرند تا آنها خیطی بالا بیاورند و آنگاه درستش کنند. آدمهایی مثل کریس که چاپلوسی معلمان را می کنند می توانند از دردسر دور باشند.
کریس: هی! این درست نیست! من فقط کارم را انجام می دهم و از دردسر دوری می کنم.
شرلی و استاسیا: بله،درسته!
در همان زمان، چند معلم در سرسرای دانشکده مشغول صحبت بودند و انتظار آغاز روز کاری را می کشیدند.
آقای استروبل: خیلی خوب، روز دیگری در معدن نمک شروع شد. سخته مسیر را حفظ کردن. اکثر بچه ها انگیزه ندارند و بقیه هم فقط دردسرند. من فکر می کنم عشق آنها این است که ببینند چقدر می توانند قواعد را دور بریزند. اگر شما از آنها کمک بخواهید آنها روی خوشی به شما نشان نمی دهند و حتی مدیر هیچ حمایتی از شما نمی کند.
آقای لین: چی، آیا شما در رویا بسر می برید. نیمی از معلمان حتی به قواعد، اعتقادی ندارند. این یکی از مشکلات ماست مدیران حتی روی آنکه قواعد چه هستند توافقی ندارند در آنچه در کلاس انجام می دهیم ما را تنها گذاشته اند.
آقای دی گروت: بله، من چند هفته پیش به یک کارگاه آموزشی برای فهمیدن مفاهیم شرکت کردم و فکر می کردم آنقدر خوب است که می توانم برخی مفاهیم آن را در کلاس خود بکار گیرم، اکثر همکاران من در دپارتمان ریاضی به من خندیدند وقتی با آنها راجع به آن صحبت کردم، آنها گفتند «کی نگران این چیزهاست» تنها چیزی که مهم است این است که بچه ها امتحانات استاندارد شده را خوب بگذرانند. آنها نیز برای تغییر روشهایشان تلاشی نکردند.
آقای استروبل: خیلی خوب، من دوست دارم آن ایده ها را بشنوم. این موضوع مهمی در علوم است مفاهیم می توانند ماهیتها را تغیری دهند ولی من درست نفهمیدم شما چه حدسی برای چگونگی انجام آن دارید و چگونه این برنامه را تحت پوشش قرار میدهی. من مطمئنم می توان برخی ایده های جدید را بکار برد. این می تواند مرا برانگیزاند ولی کی می توانیم آن را انجام دهیم؟ شما چهار ساعت آزاد دارید و من دو ساعت. یقیناً این وقت کافی برای صحبت پیرامون این مسائل نیست.
آقای لین: این صدای زنگ است. به امید دیدار تا روز بعد
این دانش آموزان و معلمان راجع به جنبه های متفاوت فرهنگ و سازمان مدرسه صحبت می کنند. در فصل قبل توضیح داده شد که چگونه ویژگیهای کلاس می تواند انگیزه ی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار دهد. در این فصل ما با نگرشی نو بخشهای بزرگتری از سطوح مدرسه را تحلیل می کنیم و نشان می دهیم چگونه مدارس می توانند انگیزه دانش آموز را تحت تأثیر قرار دهند. تمرکز روی مدارس به عنوان یکی از واحدهای تحلیل به وسیله بسیاری از روانشناسان علاقمند به انگیزش نادیده گرفته شده است اگرچه استثنائاتی وجود دارد. (نگاه کنید به ماهرو میدگلی 1991 و 1996؛ مک ایور، رئومن و مین 1995 و ساراسون 1990) روانشناسانی که الگوهای نظم دهی (سنتی) آنها قبلاً مطرح شد تمایل داشتند بیشتر بر افراد تمرکز کنند. و اینکه چگونه عقاید انگیزشی فردی و همچنین نیازها و ادراکات و اهداف فردی می توانند رفتار و انگیزه را تحت تأثیر قرار دهند. تئوریهای روانشناسی و تحقیقات کاربردی که در فصول 2 و 7 بطریق مختلفی به این رویکرد توجه کرده اند به ویژه در فصل 8 و در اکثر فصول دیگر ما مباحث تئوریک و تحقیقات خود را در بارة آنچه که آنها برای انگیزش دانش آموزان و رفتار معلم در کلاس مطرح کردند وارد این چارچوب کردیم در همین زمان همانطور که بزودی در این فصل روشن خواهد شد بعضی از ایده های روانشناسان در باره انگیزه افراد منحصر به تحلیلهای در سطح مدرسه است.
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 64صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید