نویسنده: مهدی سیگاریان وفا
این کتاب فوق العاده و خواندی یکی از پرفروش ترین کتابهای نمایشگاه کتاب تهران در سال 1393 (تمامی چاپ اول این کتاب در همان نمایشگاه به فروش رفت )
بازگشت شازده کوچلو
نویسنده: مهدی سیگاریان وفا
این کتاب فوق العاده و خواندی یکی از پرفروش ترین کتابهای نمایشگاه کتاب تهران در سال 1393 (تمامی چاپ اول این کتاب در همان نمایشگاه به فروش رفت )
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: PowerPoint (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد اسلاید8
لینک دانلود کمی پایینتر میباشد
توبه و جایگاه بلند آن در عرفان
یکىاز مباحث مهم درعرفان عملى و مقاماتالعارفین توبه است. توبه گرچه در نظر مفسران، علماى علماخلاق، متکلمان و محدثان از جایگاهى بلند و ارزشى والا برخوردار است اما عارفان و صوفیان توجهاى خاص و عنایتى ویژه به آن مبذول داشتهاند. سیرى اجمالى در آثار مشایخ بزرگ به وضوح نشانگر این معنى است. از آثار ارزشمند آنان چنین بدست مىآید که تقریبا همه اینها توبه را از مهمترین مقامهاى سالک راه حق مىدانستهاند. بعنوان نمونه در آثار مختلف پیر هرات از کشف الاسرار گرفته، منازل السائرین و صد میدان و... این مطلب با اهمیتخاصى طرح شده است. (۱) محیىالدین عربى، چهره برجسته عرفان اسلامى باب مفصلى را در دایرةالمعارف بزرگ خود(الفتوحات المکیه) به این امر اختصاص داده است.
نجمالدین رازى در «مرصادالعباد» دو مبحثبسیار مهم در این مورد دارد. مولوى افزون بر طرح مسئله توبه در «مثنوى معنوى» به مناسبتهاى مختلفى، توبه نصوح را بطور جالب، جامع و مشروح بیان فرموده است. بلبل گلستان شعر و عرفان، حافظ شیرازى در حد قابل توجهى مسئله را مدنظر داشته و در سى و دو بیت از دیوان خود به بیان توبه پرداخته است،ابن فارض شبسترى، و نسفى هر کدام بنوبه خود بر اهمیت این موضوع اصرار ورزیدهاند. ما بعنوان نمونه سخنى از خواجه عبدالله انصارى را در ارزش والاى توبه نقل مىکنیم: «...توبه نشان راه است، و سالار بار، و کلید گنج، و شفیع وصال، و میانجى بزرگ و شرط قبول و سر همه شادى.»
از نشانههاى اهمیت توبه، تاریخ دیرینه آن است; زندگى آدم ابوالبشر (۷) در این ناسوت خاکى با آن آغاز مىشود، پیام آوران بزرگى همانند ابراهیم، اسماعیل، (۸) یونس، (۹) موسى (۱۰) و پیامبر بزرگ اسلام - صلىالله علیه وآله - هموار در حال توبه و در طلب توبه الهى بودهاند. (۱۱) امیرالمومنین علىابن ابى طالب - علیهالسلام - که همه صوفیان و عارفان بوجودش افتخار مىکنند و وى را مرشد مرشدان و... مىدانند - و فرزندان معصومش - بویژه امام زینالعابدین - علیهالسلام - رهنمودهایشان و خصوصا نیایشهایشان مملو از توبه و استغفار است و سلوک معنوى بسیارى از ستارههاى درخشان آسمان عشق و عرفان مانند رابعه عدویه، (۱۲) ابراهیمبن ادهم (۱۳) و فضیل عیاض (۱۴) و... با توبه آغاز مىگردد و بسیارى از عارفان بزرگ آن را نخستین گام سالک در راه سازندگى مىدانند.
از دیدگاه قرآن هم که بىگمان از مهمترین منابع عرفان است، دهها آیه به این امر خطیر اختصاص داده شده است، واژه «توبه» و مشتقاتش نود و دو بار و «استغفار» و مشتقاتش چهل و پنج مرتبه در کتاب خداى عزوجل استعمال شده است. افزون بر اینکه در آیات متعدد و مختلف دیگر هم بدون ذکرى از این واژهها این مسئله مطرح شده است. مفسران کتاب خدا نیز با عنایتى خاص به شرح و بسط و تفصیل معناى این واژه کوتاه اما پر محتوا پرداختهاند; تاملى اندک در تفاسیر شیعه و سنى بویژه تفاسیر عرفانى به روشنى این واقعیت را نشان مىدهد بعنوان نمونه پیر هرات در تفسیر ارزشمند خود ذیل اکثر آیات توبه و استغفار، در ابعاد گوناگون توبه سخن رانده است و آهنگ کلام وى نشانگر این است که گاه آنقدر تحت تاثیر نورانیت قرآن قرار گرفته که عنان اختیار از کف داده و مطالب والا و گرانقدرى که سرشار از سوز، شیفتگى و عشق است، براى ما بیادگار گذاشته است. علامه طباطبایى نیز افزون بر تفسیر این آیات بحث مفصلى در ذیل آیات ۱۷ و ۱۸ سوره توبه طرح فرموده است.
اخبار و روایات بسیار زیادى نیز در این باره وارد شده است که بىگمان مورد استفاده و استشهاد عرفا در این مبحثبوده است; مرحوم مجلسى مجموعهاى از این روایت را در «بحارالانوار» گرد آورده است.
خواجه نصیر طوسى - رضوانالله تعالى علیه - در تجرید نیز بابى را بعنوان توبه گشوده است و شارحان کتاب وى هم مطلب را مورد شرح و تفصیل قرار دادهاند از مجموع اینهانتیجه مىگیریم که:
توبه در عرفان، اخلاق، قرآن، حدیث و کلام از جایگاه والا و ارزش گرانقدرى برخوردار است.
به هرحال،توبه یکى از مقامات العارفین است، قبل از شروع بحث، به توضیح معناى مقام و سلوک مىپردازیم.
فایل ورد 6 ص
لینک پرداخت و دانلود *پایین صفحه*
فرمت فایل : Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :138
فهرست مطالب:
بازگشت به حق
گنهکاران و قدرت بر توبه
روایتى عجیب در مسأله ى حجت حق بر بندگان
توبه میراث آدم و حوا
گناهان
آثار سوء گناهان
راه توبه ى واقعى
شعوانه و توبه
توبه ى جوان یهودى
توبه ى مردى بادیه نشین از کفر و بت پرستى
قسمتى از مشکل با ارایه ى توبه برطرف شد
توبه و آشتى با حق
هیچ مادرى در جهان هستى ، فرزند خود را گنهکار نزاییده ، و کودک رحم را عاصى و خطاکار به دنیا نیاورده .
کودک در حالى قدم به عرصه گاه حیات مى گذارد که از علم و دانش و تفکر و اندیشه خالى است ، و از آنچه در اطرافش مى گذرد کاملا بى خبر است .
طفل وقتى وارد فضاى این جهان مى شود ، جز گریه کردن و مکیدن شیر چیزى نمى داند ، آن هم از گریه و مکیدن شیر در لحظات اول در عین اینکه ناله مى زند و شیر مى خورد غافل است . غرایز و احساسات و شهوات او به تدریج وارد میدان فعالیت مى شود ، و آنچه را باید براى برپا کردن خیمه ى حیات تعلیم بگیرد ، از اطرافیان خود و فعل و انفعالات طبیعى یاد مى گیرد .
هم چنانکه بدن او در طول زندگى در معرض انواع بیماریها قرار مى گیرد ، فکر و روحش ، و نفس و قلبش نیز در معرض خطا و اشتباه مى رود و در عمل و اخلاق مبتلاى به گناه مى گردد ، بنابراین گناه همچون بیمارى بدن عارضى است نه ذاتى .
بیمارى بدن و جسم او با دارویى که طبیب تجویز مى کند معالجه مى شود ، فکر و روح و نفس بیمارش نیز با اجراى دستورات حضرت حق درمان مى پذیرد .
گنهکار با عرفان به وضع خویش ، و معرفت به حلال و حرام خدا ، با رجوع به
طبیب روحانى و دستور العمل گرفتن از او ، براى توبه از گناه آماده مى شود ، و با امید و دلگرمى به رحمت حضرت حق از عرصه ى گناه بیرون مى آید ، و همچون روزى که از مادر متولد شده پاک مى گردد .
گنهکار نمى تواند ادعا کند نمى توانم توبه کنم ، زیرا کسى که قدرت بر گناه دارد ، بدون شک قدرت بر توبه هم دارد .
آرى انسانى که توانایى بر خوردن و آشامیدن ، رفتن و آمدن ، گفتن و شنیدن ، ازدواج و کسب و کار ، ورزش و ریاضت ، مسافرت و معاشرت و زور آزمایى دارد ، و اگر طبیبى به خاطر بیمارى خاصش او را از بسیارى از غذاها و نوشیدنیها پرهیز دهد ، او از ترس ریشه دار شدن بیمارى با کمال قدرت از خوردن آن غذاها و نوشیدنیها خوددارى مى کند ، مى تواند از گناهانى که به آن دچار است بپرهیزد ، و از معصیت هایى که به آن گرفتار است خوددارى نماید .
عذر هیچ گنهکارى در عدم قدرت بر توبه در پیشگاه حضرت حق قابل قبول نیست ، اگر قدرت بر توبه براى اهل گناه نبود ، از جانب خداوند دعوت به توبه و انابه نمى شدند .
گنهکار باید این حقیقت را باور کند که در هر شرایطى ، و در هر موقعیتى قدرت بر ترک گناه را دارد ، و بر اساس آیات قرآن خداوند مهربان و توبه پذیر ، توبه اش را قبول مى کند و گناهانش را گرچه به عدد ریگ بیابان باشد ، در معرض عفو و مغفرت و رحمت قرار مى دهد ، و پرونده ى سیاهش را به سپیدى چشم پوشى از همه ى گناهانش آراسته مى کند .
گنهکار باید این معنا را آگاه باشد که اگر به ترک گناه و شستشوى درون و برونش برنخیزد ، و عصیان و خلافش را ادامه بدهد خداوند او را به اشد عذاب دچار مى نماید ، و جریمه و عقوبت سنگینى را بر او بار خواهد کرد .
خداى بزرگ در قرآن مجید بدین گونه خود را معرفى مى کند :
غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِیدِ الْعِقَابِ . . . (1) .
خداوند ، بخشنده ى گناه ، و پذیرنده ى توبه ى گنهکار ، و داراى عقابى شدید است .
امام معصوم در دعاى افتتاح بدین صورت خداوند را معرفى مى نماید :
وَاَیْقَنْتُ اَنَّکَ اَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ ، وَاَشَدُّ المُعَاقِبِینَ فِى مَوْضِعِ النَّکالِ وَالنَّقِمَةِ
یقین و باور دارم که تو مهربانترین مهربانانى در جاى عفو و رحمت ، و شدیدترین عقاب کنندگانى در محل عقاب و انتقام .
خداوند مهربان در قرآن مجید به گنهکاران اعلام نموده :
قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِن رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (2) .
به بندگانم ، آنان که بر خود اسراف کردند بگو از رحمت خدا ناامید نباشید ، خداوند تمام گناهان را مى آمرزد ، همانا او آمرزنده ى مهربان است .
بنابراین با توجه به توبه پذیرى حق و قدرتى که گنهکار بر ترک گناه دارد ، و آیاتى که در قرآن به گنهکار ، مژده ى عفو و رحمت مى دهد ، براى اهل گناه در ترک گناه هیچ عذرى باقى نیست ، به همین خاطر بر گنهکار توبه از گناه واجب فورى و واجب اخلاقى و واجب عقلى است .
گنهکارى که به توبه برنخیزد ، و به جبران گذشته اقدام ننماید ، و درون و برون را از گناه پاک نکند ، چنانکه در دنیا در پیشگاه پاکان و عقل و وجدان و حکمت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ غافر ( 40 ) : 3 .
2 ـ زمر ( 39 ) : 53 .
و منطق محکوم است ، در آخرت در پیشگاه حضرت حق به طریق اولى محکوم است . چنین گنهکارى در قیامت با اندوه و حسرت ، و ندامت و پشیمانى فریاد مى زند :
لَوْ أَنَّ لِی کَرَّةً فَأَکُونَ مِنَ المُـحْسِنِینَ (1) .
کاش براى من زمینه ى بازگشتى به دنیا بود تا از نیکوکاران مى شدم !
خداوند در جوابش مى گوید :
بَلَى قَدْ جَاءَتْکَ آیَاتِی فَکَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَکْبَرْتَ وَکُنتَ مِنَ الْکَافِرِینَ (2) .
آرى ، محققاً آیات من براى دستگیرى و هدایتت به تو رسید ، تو آنها را تکذیب نمودى و راه سرکشى از دستورات من را پیش گرفتى ، و تو از ناسپاسان بودى .
در آن روز است که براى نجات گنهکار ، عوضى به جاى دین و عمل از او قبول نمى کنند ، و بر پیشانى وجود او مهر محکومیت مى زنند .
وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مَا فِی الاَْرْضِ جَمِیعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَبَدَا لَهُم مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ (3) .
اگر اهل ستم تمام آنچه را در زمین است و همانند آن را در اختیار داشته باشند ، هر آینه همه را فدا کنند تا از عذاب سخت قیامت برهند ، ( ولى چنین چیزى نخواهد شد ) و از جانب حق براى آنان برنامه هایى آشکار گردد که گمان نمى بردند .
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در دعاى کمیل ، در اینکه در دنیا و آخرت گنهکار را در عدم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ زمر ( 39 ) : 58 .
2 ـ زمر ( 39 ) : 59 .
3 ـ زمر ( 39 ) : 47 .
توبه هیچ عذرى در پیشگاه حق نیست ، و خدا را نسبت به گنهکار حجت کامل و تمام است مى گوید :
فَلَکَ الحُجَّةُ عَلَىَّ فِى جَمِیعِ ذَلِکَ وَلاَ حُجَّةَ لِى فِیمَا جَرى عَلَىَّ فِیهِ قَضَاءُکَ . . .
تو را بر من در تمام آنچه از خطا و معصیت و گناه و هوا و هوس و متابعت از شیطان گذشته حجت است ، و براى من در آنچه که قضایت بر آن جارى شده هیچ گونه حجتى نیست .