دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
بررسی وضعیت تحقیقات اجتماعی در دانشگاههای کشور
چکیده : درجهان امروز، پژوهش و میزان اعتبارات اختصاص یافته به آن در هر کشوری، یکی از شاخص های توسعه یافتگی آن کشور بشمار می رود. در دهه های اخیر درکشورما هرچند که گامهای مؤثری دراین زمینه برداشته شده است اما هنوز با استاندارهای جهانی فاصله زیادی وجود دارد.
دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی از دیر باز نقش آموزش و پژوهش را توامأ به عهده داشته اند بگونه ای که بزرگترین تحقیقات وتتبعات علمی درسطح جهانی ونیز در ایران از سوی مراکز آموزش عالی و بوسیلۀ دانشگاهیان صورت گرفته است . با این وجود در انجام تحقیقات بطور اعم و تحقیقات اجتماعی بطوراخص مشکلات و موانعی جدی وجود دارد که بدون رفع آنها ، بهینه سازی و کارآیی پژوهش های علمی در فرایند توسعه ، ناممکن می نماید . در این مقاله سعی بر این است که ضمن مروری گذرا بر تاریخچۀ پژوهش های اجتماعی درایران ، عمده ترین نارسایی های آنرا از جنبه های مختلف روش شناختی ، سازماندهی ، اعتبارات و نیروی انسانی مورد ارزیابی قرارداده و پیشنهادات کاربردی دراین زمینه ها ارائه نماید .
واژگان کلیدی : پژوهش دردانشگاهها ، اعتبارات پژوهشی ، موانع ومشکلات در امر پژوهش ، تحقیقات اجتماعی ، نقش پژوهش در فرایند توسعه ، امکانات پژوهشی
مقدمه :
درآستانۀ قرن بیست ویکم کشورهای مختلف جهان بطورفزاینده ای به سمت پیشرفت و توسعه گام برمی دارند و دراین راه هرروز بررقابت درکسب شاخص های توسعه یافتگی گوی سبقت را ازیکدیگرمی ربایند. این درحالی است که کشورما دربسیاری ازمعیارهای تعیین کننده درامرتوسعه دروضعیت نامطلوبی قرارگرفته است . یکی از شاخص های توسعه یافتگی رامیزان توجه به تحقیق وسرمایه گذاری درآن می دانند . هرچند به نظرمی رسد که تحقیقات درزمینه های صنعت وتکنولوژی و علوم پایه است که بطور مستقیم نتایج خود را در توسعه اقتصادی و صنعتی نشان می دهد ، اما تجربه نشان داده است که حتی اگر بودجه وامکانات کافی درجهت تحقیق وتوسعۀ علوم پایه وفنی درنظرگرفته شود ، بدون تمهیدات ساختاری درعرصه های اجتماعی وانسانی و اتخاذ راهکارهای مناسب سیاسی ، حقوقی و اخلاقی ، این امکانات نمی توانند بازدهی وبهره وری مورد انتظار رادرتوسعۀ پایدارو همه جانبه درپی داشته باشند . بسیاری ازکارشناسان وصاحبنظران معتقدند که تحقیقات درعلوم اجتماعی است که می تواند مشکلات اجتماعی راشناسایی نموده وراه حل های مناسب برای زدودن آنها رابه کارگزاران ، مسئولین ورهبران سیاسی واجتماعی نشان دهد . در این راستا دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی از دیر باز نقش آموزش و پژوهش را توامأ در سراسر گیتی به عهده داشته اند . درقرون اخیر نیز بزرگترین تحقیقات وتتبعات علمی نیز از مراکز آموزش عالی بیرون آمده است . از آن هنگام که " جامعه شناسی " بوسیلۀ اگوست کنت فرانسوی پا به عرصۀ علوم گذاشت و داعیۀ بررسی مسائل و معضلات اجتماعی را از طریق علمی سر داد تا کنون ، این رشته از علوم انسانی نقش زیادی در به عهده گرفتن تحقیقات اجتماعی داشته است .
در واقع تفکر جامعه شناسی به دنبال تفکر اجتماعی و فلسفۀ تاریخ تحت شرایط و ضرورتهای خاصی پدید آمد. هرچند تفکرات اجتماعی و تحقیق در مورد مسائل جامعه درشرق بوجود آمد اما شرایط خاص اجتماعی غرب پس از رنسانس ، انقلاب صنعتی و تحولات اجتماعی و سیاسی و توسعۀ مؤسسات علمی و مراکز آموزشی و پژوهشی در اروپا بود که باعث بوجود آمدن رشتۀ جامعه شناسی و بدنبال آن انجام تحقیقات اجتماعی به روش علمی شد . در قرون نوزدهم و بیستم تحقیقات اجتماعی در کشورهای غربی نقش بسزایی در شناخت مسائل اجتماعی ناشی از مدرنیسم و نظام صنعتی داشته اند . در این کشورها ، دانشگاهها که همواره هم تولید کنندۀ پژوهشگران اجتماعی وهم مرکزی برای پژوهش های اجتماعی بوسیلۀ اساتید با تجربه و متخصص در رشته های علوم اجتماعی هستند ، همواره بزرگترین آثار تحقیقی علمی را به ثمر رسانده و راهنمای مجریان و تصمیم گیرندگان اجرایی بوده اند . درکشورهای توسعه نیافته ازجمله ایران که از حدود نیم قرن پیش ، گام درمسیر توسعه یافتگی و استقرار نهادهای متناسب با زندگی مدرن و نظام صنعتی گذاشته است نیز طبعأ مراکز آموزش عالی و دانشگاهها نقش تعیین کننده ای درانجام تحقیقات اجتماعی دارا می باشند . در این مقاله سعی خواهدشد تا ضمن بررسی وضعیت تحقیقات اجتماعی در دانشگاههای کشور در دهه های گذشته ، وضعیت را درحال حاضر مطالعه نموده و پیشرفتها و کاستی ها ی آنرا از جنبه های مختلف از نظر بگذرانیم .
اهمیت و ضرورت تحقیقات اجتماعی در فرایند توسعه
کشورما از یک طرف به عنوان یکی از کشورهای درحال توسعه ، دارای مسائل و مشکلات خاص این کشورهاست که ناشی از پشت سر گذاشتن نظام سنتی و پیش رو داشتن نظام صنعتی و مدرن می باشد . همانگونه که کشورهای غربی درقرن نوزدهم مسائل اجتماعی ناشی از ورود به دنیای مدرن را داشتند ، کشورما نیز همچون سایر کشورهای جهان سوم در نیم قرن اخیر با این مشکلات مواجه بوده است . مسلمأ وظیفۀ پژوهشگران و دانش آموختگان علوم اجتماعی است که این مسائل را شناسایی نموده و رهنمودهای لازم را به مجریان و تصمیم گیرندگان ارائه دهند . از طرف دیگر پس از انقلاب اسلامی درکشورمان درسال ۱۳۵۷، نهادهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی درایران دارای تحولاتی شدند که متعاقب آن مواجه با بروز مسائل اجتماعی زیادی بوده ایم . تحقیقات اجتماعی می توانند نقش عمده ای درشناخت تغییرات حاصل از انقلاب و وقایع بعد از آن در کشورمان داشته باشند . مسلمأ دانشگاهها در کشور ما وظیفۀ مهمی از این نظر دارا می باشند . با گسترش نظام آموزش عالی در دهه های اخیر درکشور، دانشگاه ها علاوه بر نشر دانش و تربیت نخبگان در رشته های مختلف ، وظیفۀ تولید علم را از طریق پژوهش و تحقیق نیز به عهده دارند ؛ چه اینکه دراین نهاد علمی است که اساتید با تجربه و دانش آموخته و مجهز به روشهای علمی مشغول به کار می باشند و می توانند از آموخته های خود علاوه بر نشر دانش و انتقال آنها به دانشجویان ، با اجرای پروژه های تحقیقی و بکار بستن روشهای علمی ، معضلات اجتماعی را مورد بررسی قرار داده و نقش خود را درهدایت جامعه و مسئولین ایفاء نمایند . امروزه مسائل اجتماعی ازچنان پیچیدگی برخوردارند که بدون آگاهی و تجهیز به دست آوردهای علمی نمی توان راه به شناخت وبررسی اینگونه مسائل برد . دراین مقاله برآنیم که نقش دانشگاه و دانشگاهیان را در انجام تحقیقات اجتماعی برشمرده و وضعیت اینگونه تحقیقات را درشرایط موجود ایران بررسی نمائیم .
هدف از بررسی
دراین مقاله سعی خواهد شد تا با مطالعۀ آمار و اسناد و مدارک موجود و نیز نظرات کارشناسان و پژوهشگران درامر تحقیقات اجتماعی ، به شمه ای از اهداف ذیل نائل گردید :
۱- وضعیت تحقیقات اجتماعی درایران دردوران پیش ازانقلاب
۲- وضعیت تحقیقات اجتماعی و نهادهای متولی تحقیقات درایران پس ازانقلاب
۳- شناخت موانع و مشکلات درامر تحقیقات اجتماعی
۴- بررسی مشکلات و مسائل موجود بر سر راه انجام تحقیقات اجتماعی در دانشگاهها از نظر :
- اعتبارات تخصیص یافته از طرف منابع دولتی به آموزش عالی ،
- سهم بخش خصوصی در انجام تحقیقات اجتماعی در دانشگاهها ،
- مشکلات نیروی انسانی در انجام تحقیقات اجتماعی در دانشگاهها ،
- مسائل اجرایی و سازمانی در انجام تحقیقات اجتماعی بوسیلۀ دانشگاهیان ،
- مشکلات اجتماعی اساتید دانشگاه در انجام تحقیقات اجتماعی ،
۶ - وضعیت تحقیقات اجتماعی در دانشگاههای ایران نسبت به تحقیقات در سایر رشته ها .
۷- وضعیت تحقیقات اجتماعی و تحقیقات درسایر رشته ها در مقایسه با سایر کشورهای جهان .
۸- مشکلات سازمانی و اجرایی " وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری " در تمرکز نظام پژوهشی برای تحقیقات دانشگاهی بطور اعم و تحقیقات اجتماعی بطور اخص
۹- بدست دادن پیشنهادات کاربردی در جهت بهبود وضعیت تحقیقات اجتماعی در دانشگاههای ایران .
رویکرد ناظر بر نقد و بررسی
در سال ۱۹۴۲ رابرت مرتون ( Robert Merton ) جامعه شناس مشهور آمریکایی مقاله ای بنام ساختار علم منتشر کرد و در آن ضوابطی را که دانشمندان ازآنها تابعیت می کنند، مطرح نمود . به عقیده او درارتباط با فعالیت های علمی ۴ عامل تعیین کننده دررفتار پژوهشگران دیده می شود :
۱- کلی گرایی ( universalism ) : اطلاعات منبعث از فعالیتها و پژوهشهای علمی کاملأ جهانی است و این امر تضمین کننده عینیت آنهاست . از نظر مرتن ، با توجه به این اصل ، ضوابط مرتبط باارزیابی کارهای علمی باید برهمه دانشمندان آشکارباشد ومرتبط بافردخاصی نباشد . قبول یارد یک پدیده علمی ربطی به نژاد ، جنسیت ویا ملّیت ویامذهب دانشمندان ندارد بلکه ارتباط باارزیابی آن ازطرف دانشمندان دیگردارد که فقط به قضیۀ علمی نگاه میکنند وآنرا جدا ازهرگونه غرض ورزی می سنجند . به این دلیل جهت ارزیابی یک مقاله علمی ، دانشمندانی که مقاله رامطالعه وانتقاد میکنند باید بدون غرض ورزی وجانب گیری انتخاب شوند.
۲- اجتماع گرایی ( communalism ) : برمبنای این ویژگی داده های علمی اعم از کشفیات ، اختراعات ونتایج تجربیات ، بطوررایگان دراختیاربشریت قرارمی گیرد ومتعلق به فرد خاص ویا گروه یاملّیت ویژه ای نیست . علم نتیجه همکاری بین محققین درسطح جهانی است وازاین رو نتایج آن نیز متعلق به بشریت است ونه به طایفه ویادسته ای خاص . هرنوع کتمان ویاپرده پوشی درارتباط بامسائل علمی غیر قابل قبول است وفعالیت علمی باید شفاف وبدون هیچ نوع احتکار صورت پذیر د تا مقبول عامه علما قرارگیرد .
۳- جانبدارنبودن ( disinterestedness ) : عالم درحین فعالیت های علمی باید مسائل ومنافع فردی خودرافراموش کند ، فقط به فکر حقیقت علمی باشد وبس . صداقت ودرستی دانشمندان درارتباط مستقیم است باعمومی بودن وجهانی بودن نتایج تحقیقات . این قضیه باعث می شود تا علم کاذب دراجتماع علمی ریشه نگیرد ودربطن خفه شود .
۴- شکاکیت ( scepticism ) : شکاک بودن بنیادین دانشمندان باعث می شود تانتایج تحقیقات آنها به آسانی پذیرفته نشود . متون علمی پیوسته زیر ذره بین سایر دانشمندان برود . آنان بادیدی منتقدانه به آنها مینگرند ودرارزیابی آنها ضوابط فردی رادخالت نمی دهند . فعالیت علمی هیچ نوع قدسیّتی برای متون علمی ویا علما نمی شناسد و انتقاد پذیری جزء لاینفک آن است . ( مرکز تحقیقات علمی کشور ، گزارش : اجتماع علمی در ایران : ص ۴ )
این دید ازعلم و اجتماع علمی مورد انتقاد سایر جامعه شناسان قرارگرفت و درکاربعدی خود مرتون ( Merton ) دو ضابطه جدید به آنهاافزود : یکی فرضیه نوآوری و دیگری فروتنی و تواضع . دراجتماع علمی خلاقیت ازاهمیت بالایی برخورداراست و پیشرفت علم هدف نهایی آن است . بنابراین علما باید سعی درنوآوری وتولید نتایج جدید داشته باشند . نهاد علمی نیز برمبنای این نوآوری محقق را به رسمیت می شناسد و به او ارج وقرب می نهد . این قضیه نمی تواند باعث شود تا پژوهشگران بخواهند به هرطریق خود راازدیگران متمایز کنند ، حتی داده های علمی راقبل از تألیف آنها ازطریق مطبوعات ویاسایر امکانات منتشر نمایند ویا از کارهای علمی همکاران خود سوء استفاده کرده و آنها رابه نام خود معرفی کنند . این روند ازطریق دیگری که مرتون آنرا تواضع و فروتنی می نامد ، تعدیل می شود . یعنی پژوهشگران باتقبّل دیون خود نسبت به سایر محققین و ذکر آن به این تواضع و فروتنی دست می یابند . با این دو ضابطه جدید مرتون عملأ و بصورت غیر ملموس مفهوم رقابت را در فرضیه های خود میگنجاند . چه،یکی از واقعیت های علمی اینست که اجتماع علمی فقط برمبنای همکاری ساخته نشده ،بلکه رقابت نیز در آن از نقش عمده ای برخور دار است واین امر یکی از انتقاد هایی بود که جامعه شناسان به ساختار مرتونی اجتماع علمی کرده اند مثال هائی می توان زد که نشان دهنده این بُعد رقابتی بین پژوهشگران می باشد. بطورمثال درسالهای ۱۹۹۰رقابت و حتی تضاد شدید بین لوک منتانیه ( Luc Montagnier ) فرانسوی ورابرت گالو ( Robert Gallo ) آمریکایی برسر کشف ویروس ایدز ، که هریک مدّعی آن بود که به تنهایی این ویروس راکشف کرده است .
به اعتقاد منتقدین ، بااین دوفرض جدید ، یعنی طلب نوآوری ازسوی محققین و فروتنی علمی ، ساختارمرتون انسجام خود را ازدست می دهد . بعضی ازاین ضوابط بایکدیگر درتضاد می باشند و پیوسته این امکان وجود دارد که عدم تعادل ویا بیراهه رَوی از سوی محققین تحقق پذیرد . ( همان : ص ۵ )
مایکل مولکی ( Michel Mulkay ) مدعی آن شد که ضوابط مرتونی نوعی ایده آل هستند و پژوهشگران پیوسته برآن هستند تا از پارادایم علمی خود دفاع کنند و ازآن حفاظت کنند تا از حملۀ سایر دانشمندان مصون باشند . این تفکر که متأثر از کارهای توماس کوهن ( Thomas Kuhn) می باشد ، ساختارمرتون رابطورکلی زیرسئوال می برد. به عقیدۀ مولکی محیط علمی دانشمندان به آنها فرهنگ بسته ای می دهد که باعث مقاومت آنها نسبت به پارادایم های جدید می شود وبه خصوص ، آنها را زندانی تخصص خود می نماید ( همان : ص ۷ ).
دراین زمینه یان میترف ( Ian Mitroff ) با مایکل مولکی هم عقیده است . به نظر او نیز ضوابط مرتون ایده آل هایی بیش نیستند و در حقیقت انعکاسی می باشند از ایدئولوژی حاکم برنهادهای علمی که به این طریق می خواهند خود را در جوامع مختلف توجیه نمایند .
افرادی همچون نورمن استورر ( Norman Storer ) و بویژه وارنر هاگستروم ( Warner Hagstram ) بعضی از افکارمرتون را در قالب دیدی متفاوت مورد استفاده قرارمی دهند . درکتابی به نام سیستم اجتماعی علم استورر از پدیده ای به نام اثر " ماتیاس قدیس " نام می برد که مرتون در جامعه شناسی علم از آن یاد کرده بود . ( همان : ص ۷ ) این پدیده عبارت از این است که : هرچه بیشتر محققی تألیف کند، بیشتر شناخته می شود و از امتیاز علمی درنزد همگنان خود برخوردارمی شود و به این طریق راحت تر قادربه تألیف کارهای بعدی خود می باشد . به این طریق ارزش و اهمیت علمی یک پژوهشگر برمبنای نوعی بهره وری و انباشت استوار است ، همانگونه که ماتیاس قدیس پیش بینی می کرد ، مال و منال به آنهایی روی می آورد که غنی هستند و فقرا پیوسته فقیر می مانند . براین مبنا استور سیستم خود راپایه گذاری می کند : علم همانند یک بازاراست ، یک سیستم مبادله که در آن افراد مختلف با توانایی های مختلف به مبادله کالای مورد نظر ( که داده های علمی است ) می پردازند . محصول این داد وستد همانا به رسمیت شناخته شدن کم و بیش عالم و دانشمند است .
پیر بوردیو ( Piere Bourdieu ) جامعه شناس فرانسوی، به پدیده علمی به صورت یک میدان ( champ ) می نگرد: علم دنیایی است بین کل جامعه وافراد مختلف و نهادها . شخصیت های علمی تولید کننده محصولی هستند که درانحصار این میدان قرارمی گیرد . بهمین طریق می توان از میدان ادبی ( champ litteraire ) صحبت کرد که محصول آن آثارادبی است .( کتب ، رمان ، شعر....) این مفهوم ،بنظر بوردیو به ما اجازه میدهد تا دربارۀ عملکرد بخشی از جامعه بطور منسجم صحبت نمائیم .
ازنظر بوردیو جهان علمی همانند میدان های مختلف اجتماعی نوعی بازار است که درآن تضاد و رقابت جهت دستیابی به " سرمایه نمادین " ( capital symbolique ) صورت می گیرد . هدف نهایی انباشت سرمایه نمادین است . هر پژوهشگر همانند یک سرمایه داراست که سعی می کند مدیریت سرمایه خود را به نحو احسن به عهده گیرد . همانگونه که سرمایه داری برمبنای نابرابری اقتصادی است ، قدرت محققین نیز توزیعی نابرابر دارد. ( همان : ص ۸ )
شیوه مطالعه و بررسی
دراین مطالعه از کتب ، مقالات و گزارش های موجود که به وضعیت مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران پرداخته اند ، استفاده شده است . به عبارت دیگر ، روش مطالعه ، کتابخانه ای و اسنادی است . عمده ترین منبع در مورد وضعیت موجود تحقیقات اجتماعی در ایران ، گزارش هایی بوده است که " مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور " وابسته به وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری ، انتشار داده است .
وضعیت تحقیقات اجتماعی در دانشگاههای ایران
تحقیقات اجتماعی در دانشگاههای ایران پیش از انقلاب
تأسیس مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات اجتماعی در دانشگاه تهران ( سال ۱۳۳۷) را باید سرآغاز فعالیت های پژوهشی سازمان یافته در حوزۀ علوم اجتماعی بدانیم که با ایجاد بخش های مطالعات شهری ، عشایری ، جمعیت شناسی و جامعه شناسی تطبیقی آغاز شده و به تدریج بخش های دیگری مانند روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی روستایی نیز به آن اضافه می شود . این اقدام نه تنها موجب تشویق اساتید دانشگاه به انجام تحقیقات اجتماعی شد بلکه موجب گردید تا نهادهای دیگری نیز به مرور برای انجام تحقیقات اجتماعی بوجود آیند. علاوه بر آن درسایر دانشگاه های کشور نیز انجام تحقیقات اجتماعی بوسیلۀ اساتید رشتۀ علوم اجتماعی معمول گردید .
همانگونه که شعب گوناگون جامعه شناسی در کشورهای مختلف درسطوح متفاوتی گسترش یافته است ؛ مثلأ درفرانسه ، جامعه شناسی کار ، توسعه یافته ترین شعب جامعه شناسی است و بخصوص رشته ای است که مطالعات تجربی در آن بیشتر مورد توجه قرار گرفته است ، درایران مطالعات شهری در مؤسسه تحقیقات اجتماعی پیشگام برای حل مسائل اجتماعی شد و در مراحل اولیه ، کمک به روشن نمودن سوء کارکردهای جوامع شهری رو به گسترش(در تهران و مراکز استانها ) نموده و تا حدودی موجب حل آنها شد . ( محسنی و کوثری ، ۱۳۷۸: ص ۲۰)
تا پیش از انقلاب اسلامی درکشورمان تحقیقات اجتماعی منحصر به آنچه در مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران ، انجام می شد ، بود . سایر مؤسسات و نهادهای اجرایی ازجمله وزارتخانه ها دراین زمینه نقش چندانی نداشتند .
تحقیقات اجتماعی در دانشگاههای ایران در دهۀ اول پس از انقلاب
پس از انقلاب اسلامی جهش عمده ای در انجام تحقیقات اجتماعی بوجود آمد . علاوه بر فعال شدن بیش از پیش دانشگاهها ، نهاد نخست وزیری ، وزارت کشور ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این زمینه فعال شده و تحقیقات اجتماعی و نظر سنجی هایی در رابطه با موضوعات اجتماعی انجام دادند . هرچند تحقیقات اجتماعی این نهادها دارای ضعف های ساختاری و علمی بسیاری بود اما اقدامات این نهادها موجب شد تا هرچه بیشتر به اهمیت تحقیقات اجتماعی در حل مسائل و معضلات جامعه پی برده شده و بودجه هایی در این مؤسسات به امر تحقیقات اجتماعی اختصاص داده شود .
وضعیت موجود تحقیقات اجتماعی در دانشگاههای ایران
وضعیت موجود تحقیقات اجتماعی در ایران دارای ابعاد و جنبه های مختلفی است که در ادامۀ مطلب ضمن اشاره به هر یک از آنها ، وضعیت موجود را چه از نظر کیفی و چه کمی ، با توجه به اسناد و مدارک مربوط به هر مورد و نیز گزارش های موجود و اظهارنظر کارشناسان ، پژوهشگران و مسئولین اجرایی بازگو می نمائیم . باید توجه داشت که بسیاری از مشکلات مربوط به تحقیقات اجتماعی در دانشگاهها با مشکلا ت مربوط به تحقیقا ت در سایر رشته ها و نیز تحقیقات بطور اعم در سایر نهادها مشترک می باشد که ضمن برشمردن این مشکلات تا آنجا که مقدور بوده است ، مشکلات خاص تحقیقات اجتماعی در دانشگاههای کشور را تفکیک نموده ایم :
۱- وضعیت تحقیقات بطور اعم و تحقیقات اجتماعی بطور اخص از نظر اعتبارا ت تخصیص یافته و نیز تأمین مالی پژوهشگران
دکتر منصور کبگانیان معاون پژوهشی وزیر علوم که در پنجاه و چهارمین اجلاس سراسری روسای دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی کشور ، وظیفه سیاستگذاری و نظارت بر بودجه پژوهشی سازمانهای دولتی کشور، بر عهده وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری است، وی از انجام فعالیتهای تحقیقاتی مثبت، اما موازی، در برخی سازمانهای دولتی انتقاد کرده و می گوید : بهبود وضعیت پژوهش کشور مستلزم آن است که همچنان که در قانون آمده، سیاستگذاری در حوزه پژوهش جامعه در اختیار وزارت علوم قرار گیرد.
وی با بیان این که عملکرد کلی دانشگاههای کشور در چند سال اخیر، قابل دفاع است، تصریح می نماید : بازده بالای مقالات پژوهشی و نیروهای انسانی فرهیخته و همچنین انتشار بالغ بر پنج هزار مقاله معتبر در سال اخیر، گواهی بر عملکرد مثبت این وزارتخانه و دانشگاههای کشور است.
وی با اشاره به این که از میزان ۸۳۰ میلیارد تومان بودجه پژوهش، تنها ۱۶۰ میلیارد تومان در اختیار وزارت علوم قرار میگیرد، اظهار می دارد که از کل بودجه پژوهش که به سازمانهای مربوطه در کشور تخصیص مییابد، تنها ۸/۱۹درصد آن به وزارت علوم تخصیص یافته و بالغ بر ۸۰ درصد آن نیز در اختیار سایر نهادهای دولتی است.
همچنین از میزان بودجههای پژوهش تخصیص یافته، تنها ۷ درصد آن به انجمنهای مربوطه و پژوهشگران در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی تعلق دارد و حال آن که موسسات پژوهشی تازه تاسیس شده در این بودجه ندارند. وی اضافه می کند که : میزان فعالیتهای پژوهش دانشگاهها نیز براساس زیر ساختارهای پژوهش و عملکرد کتابخانهها و پژوهشگران مربوطه سنجیده میشود. دکتر کبگانیان در ادامه با بیان این که بیش از ۹۱ درصد پژوشگران کشور در دانشگاهها فعالیت میکنند، اظهار می دارد که : بالغ بر ۲۰ هزار دانشجوی دوره دکتری و بیش از ۸۸ هزار دانشجوی دوره کارشناسی ارشد در سطح دانشگاههای کشور مشغول به تحصیل هستند که خود به نوعی بزرگترین موتور تحقیقاتی کشور محسوب میشوند. بنا به گفته ایشان ، با توجه به میزان کل بودجه کشور که رقمی حدود هزار و ۵۳۰ میلیارد تومان است اگر تنها ۱/۲۵ درصد تولید ناخالص ملی (GDP) به مقوله پژوهش اختصاص یابد، شاهد تحرکی مناسب در بحث پژوهش در دانشگاههای کشور خواهیم بود. ( خبر گزاری دانشجویان ایران - ایسنا - ۲۸ / ۹ / ۱۳۸۴)
منابع تأمین کننده اعتبار برای کارهای پژوهشی درحوزۀ پژوهش های اجتماعی در ایران کنونی ، شاید بیش از حد لازم متعدد ومتنوع هستند ، از آن جمله اند : وزارت فرهنگ وآموزش عالی ، شورای پژوهش های علمی کشور ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ( از طریق واحدهای تابعه ) ، سازمان برنامه وبودجه ، وزارت کشاورزی ، وزارت جهاد سازندگی ، وزارت کشور ، شهرداریها و... .
- فقدان پاسخگویی احتیاجات مالی پژوهشگران بوسیلۀ تحقیقات اجتماعی .
تحقیقات دربطن نهادهای پژوهشی نمی تواند پاسخگوی احتیاجات مالی پژوهشگران باشد نداشتن امکانات مالی، پژوهشگران را بسوی کارهایی با ارزش مالی بالا سوق می دهد و از بازدهی علمی او میکاهد .
یکی از پژوهشگران دانشگاهی دراین مورد می گوید :
"من الان در ساده ترین مسئله زندگی یعنی در تهیه یک آپارتمان دو خوابه مانده ام . چطور می توانم ادامه بدهم . این تفکرات و ذهنیتم تاحدی می تواند مرا حفظ کند ولی فردا که پسرم بزرگ شد دومی اش اگر خداخواست آمد وآن هم خرج ومخارج خواست ، زندگی خواست ، می رود نزد دوستانش و می گوید پدر من استاد دانشگاه است . محقق برجسته ای است ، دانشجوی دکترا فارغ التحصیل کرده است . بعد نگاه می کند به کفش دوستش که ۲۰۰هزارتومان است . من حقوق یک ماهم ۲۰۰هزارتومان است . " ( وزارت علوم ، تحقیقات وفناوری ، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ، گزارش : اجتماع علمی در ایران از دیدگاه پژوهشگران نخبه )
دکتر محسن نراقی در گفت و گو با خبرنگار دانشگاهی "مهر می گوید : در مورد پژوهش های علوم پزشکی، ما وضعیت مطلوبی نداریم. سهمی که پژوهش از درآمد ناخالص ملی دارد سهم بسیار ناچیزی است و در حال حاضر با آن مقداری نیز که در برنامه چهارم توسعه به آن اختصاص یافته است بسیار فاصله داریم.
وی عقیده دارد : در همان عددی هم که ( برای انجام تحقیقات ) پیش بینی کرده ایم، نسبت به دیگر کشورها بسیار عقب تر هستیم. ضمن این که بودجه هایی که برای بخش پژوهش تخصیص می یابد قسمت اعظم آن صرف قسمت هایی غیر از دانشگاه های کشور می شود و تنها ۲۰ تا ۲۵ درصد بودجه های پژوهش به دانشگاه ها تزریق می شود. بنابراین محققان در دانشگاه ها کشور با این کمبود مواجه هستند و نمی توانند کارهای پژوهشی را بدون دغدغه انجام دهند. از نظر نیروی انسانی در بخش پژوهش برترین اساتید و نخبگان را داریم، اما متاسفانه به دلیل عدم جذب آنها در سیستم های دانشگاهی بسیاری از این افراد در جاهای دیگری مورد استفاده قرار می گیرند که با تخصص آنها ارتباطی ندارد.
وی تصریح می نماید : تنها بودجه مسئله و مشکل ما نیست. بلکه نحوه مدیریت پژوهش در کشور نیز دچار مشکلاتی است. گاهی بودجه هست اما مدیریت نیست که بتواند از این بودجه ها در جهت مناسب استفاده کند. در مدیریت ها ، بیشتر روابط نقش اصلی را بازی می کند و کمتر به سابقه علمی محققان اهمیت داده می شود. اگر در بخش مدیریت از محقق و پژوهشگران برتر که قدرت مدیریت نیز دارند استفاده شود به طور حتم نتایج بهتری در زمینه پژوهش عاید کشور خواهد شد. اما چون افرادی که به مدیریت های پژوهشی گماشته می شوند از پژوهش و مشکلات آن بی خبر هستند مشکلات بخش پژوهش نه تنها حل نمی شود بلکه بر آن افزوده نیز می شود و سبب دلسردی پژوهشگران و محققان نیز می شود.
دکتر نراقی می افزاید: متاسفانه پژوهشگران کشور از طرف هیچ نیرویی در کشور مورد حمایت قرار نمی گیرند و هیچ پشتیبانی برای خود احساس نمی کنند. تنها انگیزه ای که سبب می شود پژوهشگران کشور به پژوهش و تحقیقات بپردازند، انگیزه های درونی محقق و پژوهشگر است. وی تصریح می کند: محققان کشور به دلیل تعهدی که به کشور خود دارند و احساس مسئولیتی که در قبال جامعه دارند به تحقیق و پژوهش می پردازند و به سربلندی کشور خود در سطح دنیا فکر می کند. ( خبر گزاری مهر ، ۲۵ / ۱۰/ ۱۳۸۳ )
۲- وضعیت تحقیقات اجتماعی از نظر روش شناختی :
مؤسسات آموزش عالی ( نه تنها درایران ، بلکه در بسیاری از کشورها حتی کشورهای پیشرفته صنعتی ) دانشجویان علوم اجتماعی را کمتر برای پژوهش آماده می کنند ( حتی در رشته هایی مانند جامعه شناسی که پژوهش یکی از داعیه های اصلی آن است ) هرچند که درطول هر دوره تعدادی پژوهشگر برجسته نیز از این مراکز فارغ التحصیل می شوند . اگراین مؤسسات بخواهند دراین زمینه فعال باشند باید چیزهای زیادی تغییر کند که نیاز به برنامه ریزی خاص دارد .
درحال حاضر دربسیاری از نقاط جهان ، جامعه شناسی عملأ درمفهوم آمریکایی آن خلاصه شده است . ممکن است سلطۀ جامعه شناسی آمریکا و قلمرو حرفه ای آن در سراسر دنیا حالت ناهشیار پیدا کرده باشد . روش های جامعه شناسی آمریکا بیش از پیش درهمۀ جهان مطرح است و خیلی از افراد برای اعتبار بخشیدن به تفکرات خود ، تئوری های جامعه شناسان آمریکا را به کار می برند و سعی می کنند کارهای پژوهشی خود را با استعانت از این تئوری ها طرح ریزی نمایند ؛ اقدامی که مسائل فراوان را تداعی می کند . از ویژگی های جامعه شناسی آمریکا تنوع درونی آن از نظر جهت گیری های نظری ، روش شناسی ها و رشد تخصص های فرعی است . سلطۀ خارجی آن نیز پس از جنگ دوم جهانی همواره تقویت شده است . کافی است نگاهی به رساله های کارشناسی ارشد و دکترا که در دانشگاه های ایران در دهۀ اخیر تصویب شده اند ، بیندازیم تا سلطه جامعه شناسی امریکا را از نظر تئوری و روش مشاهده کنیم . ( محسنی و کوثری ، ۱۳۷۸: ص ۲۳)
۳- مشکلات سازمانی و اجرایی مؤسسات آموزش عالی برای تصویب پروژه های تحقیقاتی و پرداخت حق الزحمه پژوهشگران :
دربسیاری از کشورها وزارت علوم و فناوری برای انجام وظایف خود از باراجرایی آموزش عالی رها شده است و وزارت آموزش ، این وظیفه را درکلیه سطوح از ابتدایی تا عالی بعهده دارد . درالگوی برنامه سوم وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری ، بار اجرایی آموزش عالی را کماکان به عهده دارد ولی ساز و کارهایی چون تمرکز زدائی در نظام آموزش عالی و افزایش اختیارات هیئت های امناء ، شورای علمی و مدیریت اجرایی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی ، وظایف اجرایی وزارت را دراین زمینه ها کاهش می دهد .
با وجود اینکه درخیلی از کشورهای پیشرفته ، دانشگاه ها تنها حامیان پژوهش درحوزۀ علوم اجتماعی هستند متأسفانه درکشورهای زیادی ، از جمله ایران دانشگاه ها تنها در حکم محلی بوده اند که وابستگی به آنها برای انجام کارپژوهشی در دیگر ارگانها ، به اشخاص مشروعیت می بخشیده اند و از این نظر بیشتر نقش سازمان محل استقرار و پایگاه علمی ( سکوی پرتاب ) را بر عهده داشته اند تا مجری فعالیت های پژوهشی .
همچنین دانشگاه ها معمولأ به دلایل مختلف نتوانسته اند ( درحد ضرورت ) به تنهایی وسائل لازمی را که برای تدارک مستمر کارهای پژوهشی درحوزۀ علوم اجتماعی لازم بوده است فراهم نمایند ؛ اما در جامعه از اعتبار لازم برای جذب کمک های خارج از دانشگاه ( سازمان برنامه و بودجه ، وزارتخانه ها ، سازمانها و...) برخورداربوده اند . با وجود تمام فراز و نشیب ها ، دانشگاه و دانشگاهیان هنوز تا حدودی درجامعه از اعتبار نسبی برخوردارند .
دکتر علیرضا چوبینه برگزیده جشنواره تحقیقاتی علوم پزشکی رازی در گفت و گو با خبرنگار سرویس حوزه و دانشگاه "مهر"، می گوید: یکی از مباحثی که در بحث مشکلات بخش پژوهش کشور در وهله اول به ذهن می آید پروسه طولانی تصویب و تامین اعتبار یک پژوهش است. از زمانی که طرح تحقیقاتی نوشته می شود تا به تصویب برسد پروسه بس طولانی باید طی شود. ممکن است در یک زمان خاص نیاز به یک پژوهش بسیار بالا باشد بنابراین محقق نیز برای انجام و اجرای چنین پروژه و تحقیقی انگیزه های لازم را دارد و دوست دارد با انگیزه قوی و دانش خود این نیاز را برطرف نماید، اما پروسه تصویب طرح تحقیقاتی، داوری و تخصیص اعتبار گاهی آن قدر به طول می انجامد که یا آن نیاز برطرف می شود یا انگیزه ها از میان می رود. در واقع دانشجو، محقق و پژوهشگر دلسرد می شود. در این زمینه شاید دست اندرکاران امر تحقیقات و پژوهش نیز مقصر نباشند ولی به هر شکل این مشکل برای محققان و پژوهشگران وجود دارد. ( خبر گزاری مهر ، ۲ / ۱۰/ ۱۳۸۳ )
۴- سلطۀ انحصاری دولت برتحقیقات اجتماعی در دانشگاهها :
از ابتدای توسعه پژوهش های اجتماعی تا کنون درایران ، دولت همواره سفارش دهنده ، مشتری و مصرف کنندۀ یافته های پژوهشی بوده است و بدیهی است که این امر مسائل خاص خود را دارد .
معدود مراکز دانشگاهی ما به جای آنکه مسائل مطرح درحوزۀ کارخود را به شکل جامعی مورد شناخت قراردهند و سپس به مطالعه آنها دست بزنند و به عبارت دیگر ، اول مسائل را فهرست کنند ، آنگاه آنهارا اولویت بندی نمایند و درحقیقت ، مؤسسه را درخدمت مسائل اجتماعی مبتلا به جامعه قراردهند ؛ به دلایل زیادی ( که درجای خود شاید قابل قبول هم باشد ) به مقاطعه کارهای عجولی مبّدل شده اند که سفارش های خام ( وغیر مبتنی بر نیازسنجی ) دستگاه های اجرایی را پذیرفته اند . گروهی ازپژوهشگران این مؤسسات حتی در مواردی به تعیین برنامه پژوهشی برای سازمان های اجرایی برپایۀ پیشداوریها ، امکانات ، گرایش های شخصی ، و... پرداخته اند ، که البته گاه ممکن است از این رهگذر نتایج مفیدی نیز حاصل گردد .
تحقیقات خوب را همیشه نمی توان سفارش داد . تحقیق از نظر انگیزۀ انجام و دلبستگی موضوعی ، به تمایلات قلبی پژوهشگر نیز وابسته است و این مشکلی است که یافتن راه حلی برای آن می تواند دشوار باشد ، اما فراهم آمدن امکانات آن می تواند میان سفارش و علاقه مندی پژوهشگر رابطه برقرارکند.
تعیین اولویت های پژوهشی در تحقیقات اجتماعی درعین حال که امری کاملأ ضروری است و درتخصیص بودجه برای کارهای مختلف اهمیت دارد، می تواند پاره ای خطرات ذهنی و یا سیاسی نیز به همراه داشته باشد . پژوهشگران باید دراین مورد نقش فعالی بر عهده گیرند و راه های کاهش وابستگی به دستگاههای خاص اعتباردهنده را مورد بررسی قرار دهند .
۵- متمرکز بودن امکانات تحقیقاتی در تهران :
یکی از مشکلات بزرگ آموزش وپژوهش درحوزۀ علوم اجتماعی کشور از رابطه میان تهران و سایر شهرهای کشور ناشی می شود . نسبت قابل توجهی از متخصصان علوم اجتماعی مشهورکشور درتهران به کاراشتغال دارند و یا دردو الی سه دانشگاه دیگر درسراسر کشور مشغول به فعالیت هستند و دربسیاری از مؤسسات آموزشی دانشگاهی و یا شبه دانشگاهی - دراغلب موارد - کارتدریس را مدرسین غیر محقق بر عهده دارند ، مدرسینی که معمولأ پیرامون نحوۀ فعالیت آنان هیچگونه رسیدگی جدی انجام نمی شود .
۶- عدم وجود سیستم متمرکز برای ارزیابی تحقیقات اجتماعی در دانشگاهها و سازماندهی مناسب برای تحقیقات دانشجویی :
مستند قانونی تشکیل وزارت جدید مادۀ ۹۹از فصل یازدهم ( توسعه علوم وفناوری ) برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ( ۱۳۸۳- ۱۳۷۹) است که بر اساس آن : " به منظور انسجام بخشیدن به اموراجرایی و سیاستگذاری نظام علمی کشور ، از ابتدای برنامۀ سوم توسعه کشور " وزارت فرهنگ و آموزش عالی " به " وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری " تغییر نام می یابد و وظایف برنامه ریزی ، حمایت و پشتیبانی ، ارزیابی و نظارت ، بررسی و تدوین سیاست ها و اولویت های راهبردی درحوزه های تحقیقات و فناوری به وظایف وزارت خانۀ مذکور افزوده می شود . اصلاحات لازم دراهداف ، وظایف و تشکیلات وزارتخانه مذکور طی مدت شش ماه پس از تصویب این قانون ، تدوین و به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید . " ( قانعی راد ، محمد امین ، نظام علمی کشور در برنامۀ سوم توسعه ، ۱۳۸۱ : ص ۱۰ )
دراین راستا تعیین نقش وجایگاه دانشگاهها ومراکز تخصصی تحقیقات علوم اجتماعی ، اعم ازبخش دولتی وبخش خصوصی ، ازاهم اموراست . این جنبه ازمسئله مارادریافتن عناصرومؤسسات ذیصلاح برای پژوهش های اجتماعی رهنمون می شود که خود مرحله ای اززنجیرۀ تحقیقات است.
بدین ترتیب می توان برای دانشگاههای مختلف ، متناسب باامکانات وتوانمندیهای علمی وپژوهشی وتجربۀ اعضاء هیأت علمی اشان درشاخه های مختلف علوم اجتماعی ، استراتژی مشخص پژوهشی ترسیم نمود ، که عوامل وابزارهای تحقق این استراتژی های متمایز دانشکده ها وگروههای علمی هرواحد زیر مجموعۀ دانشگاه است . چنانچه اسلوب های منطقی وپیش بینی های معتبری رادرخدمت برنامه ریزی پژوهش های اجتماعی بکارگیریم ، می توانیم امیدوارباشیم که هراستاد ویاعضو هیئت علمی نیز یک استراتژی تحقیقاتی خاص خود راداراست وبرنامه های تحقیقاتی خودرا درچارچوب آن پیگیری می کند . پیامد این مراحل منطقی ، تعیین موضوع پژوهش هردانشجوی دورۀ دکتری ازمیان نیازهای تعیین شده است که قبلأ تناسب آنها بااستراتژی های چندمرحله ای پیش گفته ، محرز گردید . پس ازاین مرحله ، همکاری وهماهنگی استاد راهنمای پروژۀ تحقیقی دورۀ دکتری بادانشجوی این دوره ، باهماهنگی وهمکاری چند دانشجوی دورۀ کارشناسی ارشد که آنها نیز درخدمت هدف های ازپیش تعیین شده است ، تکمیل می گردد . اطلاعات ونتایج ناشی از تحقیقات دانشجویان کارشناسی ارشد خودبخود درخدمت برنامۀ پژوهشی دورۀ دکتری است ودراین راستا حتی پروژه های تحقیقات مجموعۀ دانشجویان دورۀ کارشناسی نیز درچارچوب برنامۀ جامع پژوهشی گروه ، دانشکده وبالاخره دانشگاه خواهدبود .
برای پیگیری وتحقق این زنجیرۀ تحقیقات ، نوعی سازماندهی مجدد درنیروی انسانی محقق دردانشگاهها الزامی است . بدین معنی که درآستانۀ انتخاب وطبقه بندی اولویت ها ونیازهای موضوعی پژوهش های علمی وکاربردی ، متناسب بااستراتژی های سطوح کلان ، میانه وخرد که دراین زنجیره عنوان شده اند ، دانشجویان سه دورۀ کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکتری به صورتی که فعالیت تحقیقاتی آنها درنهایت به تحقق هدف های پیش بینی شده منجر شود ، سازماندهی وهدایت شو ند.
۷- کارشکنی سازمانی و اداری و وجود جوّ حسادت از طرف بعضی همکاران برای بعضی از پژوهشگران درانجام تحقیقات اجتماعی .
دراین زمینه یکی از اساتید دانشگاه اظهار می دارد :متأسفانه من دربعضی جاها دیده ام اگرهمکاری یک مقاله خوب دریک مجله خوب چاپ کند معمولأ سیستم خوشحال نمی شود واین بدترین آفت می تواند باشد . ....
حس حسادت وقتی کم است وجنبۀ رقابتی به وجود می آورد ، خوب است . ولی وقتی که حسادت بیش از حد شد جنبۀ ترمزی پیدامی کند . یعنی خدای ناکرده من سعی کنم جلوی پای دیگری سنگ بیاندازم . مثلأ ببینم دستگاهی که من دارم می تواند بخشی از کارهمکارم را راه بیاندازد وسه ماه دیگر مقاله تحقیقاتی اش چاپ شود ولی من عمدأ بگویم این دستگاه متعلق به من است وکارش دارم . احتیاج اش دارم درحالیکه اینطورنیست . این سیستم را دیده ام . تازه این خوب است اگر تندترشود ، سعی می کنم جلوی کاردیگری هم مانع ایجاد کنم . کاری کنم که امکانات برای کسی تأمین نشود تا نتواند پیشرفت کند . تاجایی که جنبۀ رقابتی داشته باشد خوب است ....( وزارت علوم ، تحقیقات وفناوری ، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ، گزارش : اجتماع علمی در ایران از دیدگاه پژوهشگران نخبه)
۸ - کمیت گرایی علمی و توجه به تعداد کتب و مقالات برای ارتقای علمی و عدم توجه به کیفیت علمی آثار منتشر شده و سایر فعالیتهای علمی .
یکی از مسائل دیگر کمیت گرایی علمی مطلق است که این پژوهشگر آنرا رد می کند . صرفأ تعداد مقالات علمی نباید مورد نظر باشد ، بلکه سطح هرمقاله باید درمد نظر قرارگیرد.
بر اساس گزارش مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ، تعداد مقالات ارائه شده ازطرف دانشگاههای کشور به مجلات علمی داخلی ویاخارجی درسال ۲۰۰۳،دررشته های علوم انسانی درمقایسه باسایر رشته ها بسیارکمتر بوده است . بعنوان مثال درسالی که دردانشگاه تهران دررشتۀ زبان انگلیسی ۵۲مقالۀ فارسی و۱۷مقالۀ انگلیسی به مجلات داخلی وخارجی به چاپ رسیده است ، این مقالات دررشتۀ علوم انسانی شامل ۶مقالۀ فارسی و۲مقالۀ انگلیسی بوده است . دانشگاههایی که اصولأ فاقد رشتۀ علوم انسانی بوده اند ، طبعأ دراین رشته هیچ مقاله ای نداشته اند ( دانشگاههای علوم پزشکی وفنی ومهندسی ) ، درسایر دانشگاهها که دارای رشته های علوم انسانی بوده اند نیز وضعیت مطلوبی دررابطه باتحقیقات علوم اجتماعی وعلوم انسانی وجود نداشته است . ( مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ، تعداد مقالات سال ۲۰۰۳به تفکیک دانشگاه یا مؤسسه )
گزارش " رتبه بندی ۵۰۰دانشگاه برترجهان "نشان می دهد که هیچیک ازدانشگاههای ایران دراین رتبه بندی قرارنداشته اند واین درحالی است که از سایر کشورهای جهان سوم مثل چین ، هند ، کره جنوبی ، سنگاپوروحتی تایوان و ترکیه نیز دانشگاههایی درزمرۀ دانشگاههای برترجهان درکنار دانشگاههای آمریکای شمالی ، اروپا ، اروپای شرقی وژاپن قرار دارند .
دکتر آرش حسین نژاد شیروانی در این زمینه می گوید : در کشور کمیت مقالات و پروژه ها را بالا برده ایم اما هنوز به مرحله کیفی مقالات توجه نکرده ایم. اولویت های پژوهشی که در واقع کیفیت مقالات به حساب می آیند هنوز آن طور که باید و شاید تعیین نشده اند، در واقع برنامه ای برای تعیین اولویت ها توسط سازمان ها و موسسات نداریم.
وی افزود : عدم وجود اولویت های تحقیقاتی و پژوهشی در کشور سبب می شود پروژه های زیادی به صورت موازی انجام شوند. در مجلات داخلی مقالات مشابه زیادی دیده می شود که۹۰ درصد آنها کاملا یکسان هستند. ( خبر گزاری مهر ، سایت اینترنتی )
۹ - رواج فردگرایی درانجام تحقیقات وعدم توجه به کار گروهی درتحقیقات اجتماعی .
یکی از گیرهای کاری ما مردم ایران ، این است که عادت کرده ایم که به صورت انفرادی کارکنیم ، بخصوص در رشتۀ خود من یعنی زمین شناسی ساختمانی ، وقتی به جوامع علمی در ایران نگاه می کنم ، می بینم که متأسفانه اکثر همکاران وپژوهشگران من که حتی درآمریکا یا انگلیس تحصیل کرده اند،با وجود اینکه می دانند که تا چه حد کار گروهی باعث پیشرفت پژوهش میشود،باز هم به صورت انفرادی به پژوهش می پردازند . بخشی از علت این قضیه به مشکلات مالی فرد برمی گردد ، یعنی اینکه فرد تأمین مالی نیست بنابراین فکرمی کند که اگراینکاررابه صورت انفرادی انجام بدهد ، تمام منافع مادی کار پژوهش به خود او خواهد رسید .
یا به لحاظ فرهنگی ، من حس می کنم که قصه وحدیثی که بدنبال این قضیه است کمتراست . مثلأ وقتی تنها یا صرفأ با همکاری یک دانشجو کاری را انجام می دهی راحت ترهستی تا اینکه با یک گروه کارکنی که بعد هر کدام یک ایرادی بگیرند ومثلأ یکی بگوید چرا اسم من اول نیامده است . یاچرا کاراین مشکل را دارد و..... مورد دیگرهم اینکه برخی ازافراد وسایل وامکانات را بلوکه می کنند وبه طورانحصاری ازآنها استفاده می کنند
دکتر نادره بهتاش در این مورد می گوید : متاسفانه در ایران تحقیقات گروهی هنوز جایگاهی پیدا نکرده است و تحقیقات بیشتر انفرادی انجام می شوند. تحقیقات و پژوهش های گروهی و تیمی در کشور ما صورت نمی گیرند و اگر هم این تحقیقات وجود داشته باشند بسیار جزئی است در حالیکه یک تیم تحقیقاتی می تواند در هدایت و پیشبرد طرح های تحقیقاتی بسیار موثر واقع شود. تیم های تخصصی تحقیق و پژوهش در کشورهای پیشرفته دنیا جایگاه ویژه ای یافته اند و یکی از دلایل موفقیت بالای علمی کشورهای پیشرفته، اتحاد و همدلی و انسجام گروهی است که در تحقیقات و پژوهش ها دارند. ( خبر گزاری مهر ، سایت اینترنتی )
۱۰ - عدم وجود دستیار و تکنسین تحقیق برای محققین در انجام کارهای تحقیقی اشان .
در این زمینه یکی از اساتید دانشگاه می گوید : ما دانشجویان دکترائی را که تربیت می کنیم خیلی بهتراز دانشجویانی هستند که از خارج می آیند و رفته اند آنجا و فقط یک دوره دیده اند . ما دراینجا تا دانشجویان یکی دو تا مقاله در مجلات خارجی چاپ نکند قبولش نمی کنیم . از لحاظ علمی من فکر می کنم که ما خیلی جلو هستیم اما آن امکاناتی که یک محقق لازم دارد در اختیارش قرارداده نمی شود . مسئله واشکال اصلی درتحقیقات که یک عامل بازدارنده جهت ایجاد اجتماع علمی درایران است عدم وجود نهادهای تحقیقاتی وعدم کادرتحقیقاتی وتکنسین لازم است که این قضیه باعث می شود تاپژوهشگر مجبورشود تمام کارهای جانبی تحقیقات راخودش انجام دهد که نتیجه آن برای پیشرفت علم درایران منفی است ." (وزارت علوم ، تحقیقات وفناوری ، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ، گزارش : اجتماع علمی در ایران از دیدگاه پژوهشگران نخبه )
۱۱- بالا بردن اختیارات اساتید در پذیرش دانشجویانشان
۱۲ . - آزادی عمل پژوهشگران در ارائه موضوعات تحقیقی و بالا بردن امکانات پژوهشی از قبیل نشریات و کتب خارجی و در اختیار داشتن اینترنت پُر سرعت .
۱۳ - بوجود آوردن گروههای پژوهشی که دارای پژوهشگرانی درمراتب مختلف علمی باشند .
۱۴ - ارج و ارزش قائل شدن برای پژوهشگران.
در این زمینه یکی از پژوهشگران دانشگاهی معتقد است : " هر پیشرفتی که درجامعه انجام می شود می بینیم که یک نفر علاقمند به این کاراست وعاشق این است . ما اصلأ به علاقه وعشق درپژوهشگر دراین سیستم ایجاد نمی کنیم . به عبارت دیگر درجامعه ما سیستم ساده است وآدمها پیچیده اما درجاهای دیگر، سیستم ها پیچیده است وآدمها ساده ، آدمهای سالم ، آدمهایی که همه توانشان را برای کار وهدفشان می گذارند . اما درجامعۀ ما اینگونه نیست . درجامعۀ ما زمینه اش فراهم نیست . ما می گوئیم که جوهر قلم دانشمند با ارزش تر از خون شهید است ولی درعمل این کاررا نمی کنم . محقق ما برای نان شب اش هم گرفتارونیازمند است ، چه برسد که بخواهد خالصانه وصادقانه کارکند . اگرما بخواهیم تحقیقات خوبی داشته باشیم باید بیاییم وکسانی را که محقق واقعی هستند ،آکادمیک هستند به اینها توجه کنیم . " (وزارت علوم ، تحقیقات وفناوری ، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ، گزارش : اجتماع علمی در ایران از دیدگاه پژوهشگران نخبه )
۱۵ - عدم توازن بین آموزش و پژوهش در دانشگاهها :
یکی دیگر از نکات مورد تأکید برنامه پیوند و توازن بین آموزش و پژوهش در بخش آموزش عالی است . برنامه خواهان " تغییر جهت گیری نظام آموزش به سوی پژوهش و تغییر نقش آن از انتقال دانش به تولید دانش " است . این تغییر جهت گیری هم یک سیاست علمی است و هم اینکه می تواند به ایجاد " زنجیرۀ تحقیق - فناوری - توسعه " که خلأ آن به شدت احساس می شود کمک کند . وزارت علوم برای ایجاد چنین زنجیره ای تشکیل می شود و چون ریشه های تکوینی این زنجیره نیز در رشته ها و سطوح مختلف آموزش عالی ق