زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله تعریف کار و اوقات فراغت

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله تعریف کار و اوقات فراغت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


گذراندن وقت با هدف و اهمیت خاص ، کار نام دارد .
اوقات فراغت ، اوقات آزادی هستند که هدف خاص و از پیش تعیین شده ای ندارد و دربر گیرنده آموزشهای غیر رسمی می باشد . معمولاً به غلط برای اوقات فراغت ، برنام ریزی نمی شود.
ضرورت اوقات فراغت
روانشناسان ، اوقات فراغت را به عنوان یک تربیت غیر رسمی می دانند . بر اساس مطالعات و تحقیقات انجام شده گاهی تربیت غیر رسمی تأثیر بیشتری از آموزش و تربیت رسمی به جای می گذارد . زیرا در مواقعی که افراد وقت آزاد دارند ، می توانند با تفریح مطالبی را یاد بگیرند و در نتیجه از نظر آموزشی و تربیتی اثرات بیشتری دارد .
از طرف دیگر تحقیقات نشان داده اند که افراد اوقات فراغت به زمینه های آموزشی برنامه های اوقات فراغت توجه بیشتری دارند و این امر موجب افزایش خود شکوفایی در آنها می شود .
بنابراین در چارچوب تربیت غیر رسمی ، می توان مسائل عدیده آموزشی و تربیتی را به طور غیر مستقیم آموزش داد و موارد بسیاری را به نوجوانان و جوانان یاد داد .
در اوقات فراغت می توان با کشف استعدادهای افراد ، آموزشهای لازم را به افراد ارائه داد و به طور غیر مستقیم در آنها ، مهارتهای زندگی را ایجاد نمود.
بنابراین برنامه ریزی برای اوقات فراغت و استفاده صحیح از آن در افراد اهمیت بسزایی دارد. شرط صحیح استفاده از اوقات فراغت ، آموزش می باشد . با برنامه ریزی صحصح و مناسب می توان نوجوانان را از بسیاری از انحرافات بر حذر داشت .

به طور مثال یکی از عوامل اساسی اعتیاد نوجوانان ، عدم برنام ریزی صحیح برای اوقات فراغت آنان می باشد .
برنامه ریزی برای اوقات فراغت نشانه توجه جامعه به نوجوانان می باشد .
جامعه باید با برقراری تعامل با نوجوانان و ایجاد انگیزه در آنها بتواند نوجوانان را به طور سالم تربیت کند .
برنامه ریزی در زمینه های فرهنگی ، اجتماعی ، اخلاقی و دینی در اوقات فراغت جوانان نقش مهمی در تربیت سالم افراد ایفا می کند .
مراحل برنامه ریزی فعالیتهای اوقات فراغت عبارتند از :
1-اولین گام در برنامه ریزی فعالیتها در اوقات فراغت ، برنامه ریزی فردی است.
در این مرحله بایستی استعدادها ، تواناییها و علائق افراد و نحوه پرورش و شکوفایی آنها را کشف نمود .
2-برنامه ریزی در زمینه های اجتماعی و سیاسی : در این مرحله باید با سیاستگذاریهای صحیح ، جوانان بتوانند در زمینه های اجتماعی و سیاسی فعالیت کنند .
3-برنامه ریزی اقتصادی : از آنجا که اوقات فراغت نیاز به سرمایه دارد ، لذا باید منابع مالی لازم برای فعالیتهای اوقات فراغت تأمین شوند .
4-برنامه ریزی فعالیتهای فوق برنامه فرهنگی – دینی – اخلاقی : از آنجا که می توان اوقات فراغت را به آموزش غیر رسمی تبدیل کرد ، این مسئله حائز اهمیت بسیاری است زیرا نوجوانان و جوانان از این طریق به یادگیریهای مختلفی دست می یابند . از طریق برنامه های فرهنگی ، دینی و اخلاقی ، نوجوانان می توانند به طور غیر مستقیم به مهارتهای زندگی دست یابند .
در اینجا باید به این امر توجه نمود که تلویزیون نباید جانشین فعالیتهای فردی و اجتماعی نوجوان باشد و آنان را به افرادی منفعل مبدل سازد .
از طریق تلویزیون می توان روشهای صحیح استفاده از اوقات فراغت را به نوجوانان آموزش داد و به آنها نقش اوقات فراغت در یادگیریهای غیر مستقیم را گوشزد نمود .
به طور کلی آموزش شرط صحیح استفاده از اوقات فراغت است و با برنامه ریزیهای صحیح می توان جوانان را از انحرافات و بزهکاریها دور نمود . به طور مثال شاید یکی از علل روی آوردن جوانان به اعتیاد ، عدم برنامه ریزی صحیح برای اوقات فراغت باشد.
در برنامه ریزی برای اوقات فراغت باید به علائق و نیازهای نوجوانان توجه بسیاری مبذول داشت و امکانات محیطی و برنامه های تفریحی را برای آنان لحاظ کرد. در این راستا نقش فعالیتهای فوق برنامه از اهمیت بسیاری برخوردار است. زیرا این فعالیتها، زمینه ساز فعالیتهای آینده آنها در جامعه می باشد. علاوه بر این، نوجوانان در برنامه ریزیهای مختلفی که در گردشهای علمی، اردوها، انجمنهای ورزشی – ادبی – هنری و حتی در نهادهای اجتماعی به تجربه و آگاهی و شناخت دست یافته و شناخت مسائل مهمترین امر در پیشگیری از انحرافات مختلف می باشد.
می توان گفت که شرکت در این فعالیتها ، هم جنبه تفریحی و هم جنبه ایفای نقش بزرگسالان را دارد.

 

 

 


نقش امور تربیتى در غنى سازى اوقات فراغت دانش‌آموزان
مقدمه
اوقات فراغت را مى‌توان مهمترین و دلپذیرترین اوقات انسانها دانست. این اوقات براى مومنین لحظه‌هاى نیایش با معبود، براى عالمان دقایق تفکر و تامل و براى هنرمندان زمان ساختن و ابداع و اختراع است در عین حال براى عده‌اى نیز این اوقات فراغت ملال‌آورین ترین و خستگى‌ترین لحظه‌هاست.
اوقات فراغت از دیدگاه عالمان، جامعه شناسان و دانشمندان به حدى مهم است که معتقدند؛ موجودیت و اصالت فرهنگهاى جامعه بر مبناى فرصتها و اوقات فراغت افرادى که در آن جامعه زندگى مى‌کنند پى‌ریزى شده است. فرانسیس دوگه مى‌گوید “به من بگویید اوقات فراغت را چگونه مى‌گذرانید تا بگویم شما که هستید و فرزندانتان را چگونه تربیت مى‌کنید.” و یا تاگور شاعر معروف هندى معتقد است؛ تمدنهاى انسانى سرمایه‌هاى جاویدانى هستند که از کاشت، داشت و برداشت صحیح اوقات فراغت متجلى گشته‌اند. چنانچه کارکردهاى فراغت را نشاط و شادابی، تفریح و سرگرمى سالم و بالاخره رشد وشکوفایى استعدادها و تکوین شخصیت بدانیم و نظر به اینکه کشور ما در ردیف جوان‌ترین کشورهاى دنیا (با میانگین سنى 16 سال) مى‌باشد، هدایت، ایجاد امکانات براى غنى سازى اوقات فراغت دانش‌آموزان مى‌تواند در شکل گیرى شخصیت و هویت آنان و سازندگى جامعه ایرانى و اسلامى نقش بسزایى داشته باشد.براساس تحقیقات انجام شده در برخى کشورهاى در حال توسعه، مشکلات عمده گذران اوقات فراغت، نداشتن امکانات سالم تفریحی، عدم آگاهی، نداشتن برنامه صحیح و اصولى و همچنین اجراى سیاستهاى نامناسب فرهنگى و اقتصادى و اجتماعى مى‌باشد که موجب انحراف نوجوانان و جوانان و کشیده شدن آنان به سوى تفریحات ناسالم است. پژوهشهاى انجام شده در ایران نیز حاکى از این مطلب است که بسیارى از معضلات اخلاقى و فرهنگى در بین نوجوانان و جوانان، موازى کارى ارگانها و سازمانهاى ذى‌ربط و فقدان برنامه‌ریزى صحیح جهت گذران اوقات فراغت در بین آنان بوده است.
رمز موفقیت آموزش و پرورش وجود معلمان و مربیان کارآمد، با انگیزه، خلاق و پویا مى‌باشد. این در حالى است که استکبار جهانى تمام تلاش خود را معطوف تسلط فرهنگى غرب بر جامعه اسلامى کرده است و در اجراى این اهداف شوم از ابزار و وسایل فرهنگى و اشاعه فرهنگ مبتذل و تفریحات ناسالم براى دانش‌آموزان (نوجوانان و جوانان)‌بهره مى‌جوید. بنابراین لزوم برنامه‌ریزى و سیاستگذارى مناسب و وضع قوانین لازم براى غنى سازى اوقات فراغت دانش‌آموزان براى جلوگیرى از رواج فرهنگ ابتذال غرب بسیار ضرورى و لازم به نظر مى‌رسد.
خوشبختانه عنایت ویژه مجلس شوراى اسلامى به امور تربیتى و تصویب و ابلاغ آن به آموزش و پرورش گواه اهمیت و نقش امور تربیتى در احیاى فرهنگ اسلامى و ایرانى در بین دانش‌آموزان است.
بدیهى است هر گونه سیاستگذارى و برنامه‌ریزى براى رسیدن به “وضع مطلوب”‌نیاز به شناخت “وضع موجود” مى‌باشد.
یعنى شناخت نیازها، تمایلات، علاقه و گرایشها و نگرشهاى دانش‌آموزان به انواع فعالیتهاى فوق برنامه و فراغت و برنامه‌ریزى و تدارک امکانات لازم یک ضرورت براى امور تربیتى در آموزش و پرورش مى‌باشد.
کارکردهاى اصلى اوقات فراغت
کارکردها و منافع اوقات فراغت را مى‌توان به دو گروه عمده تقسیم کرد؛
الف. کارکردها و منافع مستقیم:‌استراحت، تفریح، خلاقیت، تعلق و همبستگی
ب. کارکردها و منافع غیر مستقیم: تقویت سرمایه اجتماعی، تقویت هویت دینى و ملی، کاهش آسیبهاى اجتماعی، کمک به توسعه فرهنگی، اقتصادى و اجتماعی.
سطوح فعالیتهاى فراغتى از نظر کیفیت
فعالیتهاى فراغتى از سطوح مختلف ارزشى از نظر نوع انگیزه و پاسخگویى به سلسله مراتب نیازها برخوردار است. گذران فراغت در مراتب عالى مى‌تواند به خلاقیت علمی، هنرى و اعتلاى ارزشهاى اخلاقى و خدمات اجتماعى بپردازد. در یک سطح دیگر مى‌تواند به رفع خستگی، کسب لذت و آسایش و تامین سلامت جسمى و روحى کمک کند. اما در عین حال گذران فراغت مى‌تواند با نوعى آسیبهاى فردى و اجتماعى مثل روى آوردن به مواد مخدر، بزهکارى و ستیزه‌جویى همراه باشد. در این مبحث باید به اهمیت تمایز میان فراغت فعال و فراغت غیرفعال اشاره کرد که در شرایط دنیاى معاصر به سمت عدم تعادل و گسترش فراغت غیرفعال گرایش پیدا کرده است. یکى از اهداف اصلى برنامه‌ریزى و مدیریت گذران فراغت کمک به ایجاد تعادل و توازن میان انواع فعالیتهاى سالم فراغتى و کاهش انگیزه‌ها و زمینه‌هاى فراغت ناسالم است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  11  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تعریف کار و اوقات فراغت

دانلودمقاله شرایط و موجبات حد در شرب خمر

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله شرایط و موجبات حد در شرب خمر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
مسکر یعنی چه ؟
سکر به معنی مستی و حالتی است که میان انسان و عقل او عارض می شود یا قرار می گیرد و یا حالتی است که از نوشیدن الکل اتیلیک و اقسام دیگر آن حاصل می شود .
سکر اسمی است برای هر چیز که سکر آورد و مست کننده باشد .
سکر یعنی بند آوردن و بسته شدن مجرای آب و این تعبیر به جهت اینکه میان انسان و عقلش که آب حیات او است سد می گردد . (1)
علامه طباطبایی ، صاحب تفسیر المیزان عقیده دارد :
« ظاهراً اصل در معنی کلمه زوال عقل به خاطر استعمال چیزی است که عقل را زائل می کند . (2) بعضی از اندیشمندان اسلامی مسکر را عبارت از چیزی می دانند که موجب اختلال در نظم کلام و افشاء راز می گردد و به قولی : « چیزی است که موجب اختلال ادراک و عقل می شود و در اکثر مرتکبین به شرب خمر با شادی و توانایی کاذب همراه است . » ( 3 )
گفته شد ، هر آنچه اثر آن فقط اختلال باشد ( مرقد ) نام دارد که خواب آوراست و حواس انسانی را از کار می اندازد و گرنه مفسد عقل است . مانند بنگ . حشیش ، صاحب جواهرالکلام می فرماید :
اما ما یغیرالعقل لا غیر ( 4 ) فهواالمرقدان حصل معه تغیب الحواس الخمس و الا فهو المفسد العقل لما فی البنج و الشوکران » صاحب جواهر مرجع تشخیص مسکر و وجه فارق و ممیز را « مرقد » و مخدر از نظر « عرف » تعریف می کند . (5)
با توجه به این که غفلت و بی خبری نوعی مستی است . لذا به آن ( سکرت ) گفته اند . از جمله در سوره حجر آه 72 از قرآن کریم می فرماید : « لعمرک انهم لفی سکرتهم یعمهون » یعنی ای محمد ، به جان تو سوگند که آنان ( مردم دنیا ) همیشه در غفلت خود سرگردان خواهند بود .( یا مست شهوات نفسانی و در گمراهی و حیرت خواهند بود ) .
یا سکرت الموت ” در سوره ق آیه 119 به معنی مرگ آمده که همان بیهوشی و شدت و سختی مرگ است که بر عقل غالب می شود و هوش از سر انسان می رود .
همچنین در آیه 15 سوره حجر بیان می دارد :
« انما سکرت ابصار نابل نحن قوم مسحورون » یعنی جز این نیست که چشمان ما را محمد فرو بسته و در ما سحرو جادو بکار برده است .
در این آیه ، مقصود این است که دیدگان ما ( کفار ) حیران شد . لذا سکر در مفهوم حیران شدن بکار رفته است که نوعی مستی و بی شعوری را بیان می دارد . ( 6 ) پس ، مسکر = مست کننده ، سکران = مست و سکاری به معنی مستان است . آیه 43 سوره نساء مقررمی دارد : « و لا تقربو االصلوه و انتم سکاری » یعنی هرگز با حال مستی به نماز نیایید ؛ تا بدانید که چه می گویید . این خطاب به اهل ایمان است که در مقطعی از تاریخ صدر اسلام با تخلف از موازین در حال مستی قیام به نماز می کردند .
خمر :
خمر، به معنی ستر و پوشاندن چیزی است. هرچیزی که با آن یا بوسیله آن پوشانده شود خمار نیز گفته می شود که جمع آن خمر است و به روسری هم می گویند . همانگونه که خداوند سبحان در سوره نور آیه 31 می فرماید « و لیضربن بخشر هن علی جیوبهن »یعنی : روپوش خویش را بایستی بر طرفین شانه ها و گریبان خود قرار دهند به هر نوشیدنی مست کننده و یا به شراب یا آشامیدنی مست کننده یا می و باده از آن جهت خمر می گویند ، که عقل را می پوشاند و زایل می کند . (7)
راغب در مفردات خود اضافه می کند : « نامیدن خمر به نوشیدنی که سکر آور است ، برای این است که در مرکز و جایگاه خرد انسان پنهان می شود و آن را اشغال و تباه می سازد . » (8) لهذا محکوم به حرام بودن است وتاکید به اجتناب و دوری از آن می شود .
آیات قرآنی مربوط به این مساله از این قرار است :
در ادیان الهی بخصوص در دین اسلام ، خمر و شرب آن حرام است . زیرا چیزی را که زائل کننده عقل است ، خداوند حلال نمی شمارد . نظر دین اسلام در تحریم شرب و هر چیز مست کننده است ؛ ولو یک قطره و یا مخلوط با چیز دیگر باشد در خصوص خمر و راجع به آیاتی که سخن از خمر و اجتناب و حرام بودن آن می کند ، چنین استفاده می شود که خداوند طی آیات متعدد با زمینه سازی ، مقدمه چینی و بالاخره با آماده کردن مردم آن را حرام کرده است در این مورد به ترتیب به آیات قرآنی ذیل استناد می شود :
« و من ثمرات النخیل و الاعناب تتخذون منه سکرا رزقاً حسناً ان فی ذالک لایه لقوم یعقلون » یعنی از میوه درخت خرما و انگور که از آن نوشابه های شیرین و رزق نیکو بدست می آورید ، در این کار نیز آیت قدرت حق برای خردمندان پدیدار است .
با توجه به شان نزول آیه ، مسلمین مانند کفار با عنایت به مفهوم « سکر »
شراب می نوشیدند و برای خود حلال می دانستند ، تا این که عمر و جمعی از صحابه از رسول ا...درباره شراب که موجب زوال عقل است فتوا طلب کردند که آیه 219 سوره مبارکه بقره نازل شده است : « یسئلونک عن الخمر والمیسر قل فیها اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما و ...» یعنی ای پیامبر از تو ازحکم شراب و قمار می پرسند . بگو در این دو گناه بزرگی است و منافعی برای مردم دارد اما گناه این دو از سود آنها بیشتر است .
پس از نزول این آیه ، بسیاری از مسلمین از شرب خمر دست کشیدن و ترک خمر کردند ، ولی اندکی کماکان باده گساری می کردند . لحن این آیه تند نیست و ددر مقطعی از زندگی مسلمین و ابلاغ رسالت در این حکم چنین تفهیم می کند ، که ضرر شرب و قمار از نفع آن بیشتر است ، هر چند با مقایسه آیه 133 سوره اعراف که می فرماید :
« قل انما حرم ربی الفواحش ما ظهر منها و ما بطن والاثم و البغی بغیر الحق » یعنی بگو ای پیامبر که خدای من هر گونه اعمال زشت را چه در آشکار و چه در پنهان و گناهگاری و ستم به ناحق را حرام کرده است ؛ حرمت خمر استفاده می شود زیرا به دلالت آیه « اثم » حرام است و به وجود اثم در خمر تصریح شده ، در نتیجه خمر حرام است .
در سوره نساء آیه 430 فرماید :
« یا ایهاالذین امنو لا تقربو الصلوه و انتم سکاری ، حتی تعلموا ما تقولون » که از مستی در نماز نهی شده است و به نظر می رسد که بعضی مسلمین در این مقطع تاریخی هنوز از شراب دست نکشیده بودند . با وصف این که قبلاً ضرر آن بیش از منافعش ذکر شده است ولی باز هم از شراب استفاده می کردند و حتی پس از مصرف و تناول آن به نماز می ایستادند .
در مرحله سوم ، آیه های 90 و 91 سوره مائده نازل شده است که می فرماید : « یا ایهاالذین امنو انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون » یعنی ای کسانی که ایمان آوردید ، جز این نیست که شراب و قمار و بت ها و بخت آزمایی ( تیرهای گروبندی ، چوبهای قرعه ، لاتار ) همه این ها پلید و از عمل شیطان است . پس از انها پرهیز و اجتناب کنید تا رستگار شوید .
در دنباله آیه می فرماید :
« انما یرید الشیطان ان یقع بینکم العداوه و البغضاء فی الخمر و المیسر و یصدکم عن الصلوه فهل انتم منتهون »یعنی همانا شیطان می خواهد بین شما به وسیله شراب و قمار دشمنی و کینه افکند و شما را از یاد خدا و نماز باز دارد آیا شما از آن دست بر می دارید ؟
در این آیه که در مدینه نازل شده است با جمله « فاجتنبوه و هل انتم منتهون » مقرر می دارد که دیگر کسی حق ندارد به آن نزدیک شود . به عبارت دیگر و به تعبیر علامه طباطبایی آیه می فهماند که تا آن زمان خمر و تناول خمر را ترک نکرده بودند .
علامه طباطبایی ، در المیزان از اصول کافی ، از قول علی بن یقطین نقل می کند که مهدی عباسی خلیفه وقت از امام موسی بن جعفر .(ع) پرسیدند : آیا شراب در کتاب خدا حرام است ؟ مردم فقط نهی شدنش را می دانند ، حرام بودنش را نمی دانند . امام فرمود : « بلکه آن حرام است « .گفت : در کدام محل از کتاب خدا تحریم آمده است یا ابوالحسن ؟ امام فرمود : انما حرم ابی الفواحش …(9)
بنا به مراتب معروضه شرابخواری از ابتدا در شریعت اسلام حرام بوده است ، انهایهبا نزول تدریجی آیات اعمال حد شراب خمر از سال دوم هجری قمری به مراحل اجرا در آمده است .
به هر حال خمر که از انگور است و مشهور به بنت ااعنقود (10) یعنی دختر رز یا مشروب الکلی وفقاع که از شراب اثمار و از جمله آبجو سکرآور ، حرام می باشد .
قول نبی اکرم (ص)
1ـ حرام ا...
یعنی خداوند شراب و هر چه مستی آورد حرام کرده است .
2 ـ اجتبواالخمر فانها مفتاح کل شر
یعنی : از شراب بگریزید که کلیه همه بدیها است .
3 ـ اجتبوا کل مسکر
یعنی :از هر چه مست می کند بپرهیزید
4 ـانها کم عن قلیل ما اسکر کثیره
یعنی : هرچه زیادش مست می کند از کمش نیز اجتناب کنید .(11)
باعث و موجب ، حد مسکر
آنچه که باعث و موجب اعمال حد مسکر است ، همانا تناول مسکر می باشد بدون توجه به مقدار کم یا زیاد آن .
صاحب شرایع در موجب مسکر و اعمال حد گوید :
« و هو تناول المسکر او الفقاع اختیارامع العلم بالتحریم اذا کان المتناول کاملها »(12)
یعنی : و آن تناول کردن مست کننده یا فقاع است ، از روی اختیار یا علم به حرام بودن ، هر گاه تناول کننده ، کامل باشد . ( یعنی بالغ و عاقل باشد ) بنا بر این قیود چهارگانه مذکور شرایط ضروری برای اعمال حد مسکر است .
صاحب تبصره ، علامه حلی بیان نظر کرده است که : ثلثه اختیار مع العلم بالتحریم و التکلیف حد ثمانین جلده (14)
یعنی ،هرکس مسکری بنوشد ، یا فقاع یا شیره انگورجوشیده ، پیش از آن که دو ثلث آن بخار شود و مکلف باشد و حرمت آن را بداند باید او را هشتاد تازیانه زد .
همین بیان در « مختصر النافع علامه حلی با جمله » و « هو تناول المسکر و الفقاع ...» (14) آمده است .
تناول یعنی : داخل شکم کردن از راه دهان ، چه نوشیدن و یا قاطی کردن با چیز دیگری و فقاع همان شراب اثمار است و از جمله شامل آبجو می شود . لذا در « موجب و باعث حد مسکر » خوردن آن بیان شده است .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله شرایط و موجبات حد در شرب خمر

دانلودمقاله رژیم قانونی بودن حقوق کیفری عامل موثر دررشد وتوسعه

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله رژیم قانونی بودن حقوق کیفری عامل موثر دررشد وتوسعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


چکیده
تضمین ورعایت حقوق وآزادیهای اساسی آحاد جامعه ازاصول مسلم حقوقی است که در تحقق نظم وامنیت اجتماعی مهمی راایفا میکند .این اصل ازجانبی مقتضای پایبندی به قرارداد اجتماعی وانجام وظیفه حکومت دربرابرحفظ حقوق ملت است وازجانب دیگر باایجاد رابطه منطقی ومثبت عامل مهم به وجود آورنده علاقه قلبی بین مردم وححکومت به حساب می آید ودرنهایت ضامن نظم وامنیت اجتمائی وعامل مؤثربرای تحقق رشد وتوسعه است .بررسی موضوع مهم حقوق وآزادیها ی فردی وچگونگی تضمین آنها ومحدوده اچرائی آن ازوظایف وموضوعات اساسی است که فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی نیزبه بیان مصادیق وچار چوب این حقوق پرداخته است .یکی ازمصادیق مهم این حقوق ،لزوم رعایت رژیم قانونی بودن حقوق کیفری است که دراصول مذکور وسایر اصول قانون اساسی در فصلهای دیگر برآن تأکید شده است ؛به نحوی که می توان گفت قانونگذار مؤسس ؛رعایت رژیم مذکوررا مقدم بر سایر حقوق ومهمتر از آنها مورد توجه قرارداده است ودراصول مختلف قانون اساسی عناصر اصلی حقوق جزا یعنی جرم،مجازات وآئین دادرسی و صلاحیت محاکم رامقید به تجویز و اداره قانونگذار کرده است، پذیرش رژیم مذکور حاکی حاکی ازآن است که فقه اسلامی نیز چنین شیوه ای موردتوجه قرارگرفته است که اساس آن برقاعده قبح عقاب بلابیان استوار است وبه نظرمی رسدمفهوم آن ازمستقلات عقلی است که در همه زمانها ومکانها موردقبول عقلای عالم قرارداشته است. درحال حاضر به رغم سابقه تاریخی رژیم مذکور وقبول آن در فقه اسلامی وقانون اساسی ،بعضی ازقوانین عادی مصوب قوه قانونگذاری با تعرض به محدوده آن ،از سر بی توجهی باآن برخورد کرده اند که به منزله مانع اساسی رشد وتوسعه به حساب می آیند. ازجمله مقررات مغایر با رژیم مذکور می توان به ماده 289 قانون اصلاح آئین دادرسی کیفری مصوب 1361 وماده ق.ت.د.ک مصوب 1361و ماده 2 و 3 و 4 و 8 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 1373 اشاره کرد که زمینه ناامنی حقوقی را در روابط اجتماعی فراهم کرده واعتمادمردم رابه رعایت حقوق و آزادیهای خود ،توسط دستگاه غذائی سست کرده است .دراین مقاله در پی آن هستیم که با تشریح اصول قانون اساسی واثبات لزوم رعایت رژیم قانونی بودن حقوق جز اتبعات عدم رعایت آنرا بیان کنیم و یادآور شویم که به شرطی زمینه های توسعه خصوصا ًدربعد اقتصادی آن فراهم خواهد شد که افراد جامعه نسبت به رعایت حقوق و آزادیهای اساسی خود اطمینان خاطر داشته باشند والا اگر قرر باشد قضاوت محاکم در صورت فقدان قانون ،رفتار افراد را بر اساس منابع فقهی بافتوای مشهور که اغلب به زبان عربی است ارزیابی کنند باعث الزام افراد به یادگیری زبان عربی می شود که چنین الزامی خلاف اصل 15 قانون اساسی است وتکلیف مالایطاق است وبا قاعده قبح عقاب بلابیانم موافق نیست ونیز بااصول 36 و 37 و269 قانون اساسی مغایر است وزنظر رشد و توسعه اقتصادی کمترکسی حاضربه سوق سرمایه های خود به سمت سرمایه گذاریهای زیربنایی واساسی وسازنده خواهد بود .
مقدمه
در یک جامعه سامان یافته مبتنی براصول حقوقی که به تعبیری جامعه مدنی گفته می شودوجودنظم وامنیت اجتماعی اساسی ترین عامل توسعه و رشد فرهنگی –سیاسی واجتماعی واقتصادی است که بدون رعایت حقوق وآزادیهای فردی تحقق آن امکان پذیرنیست. اگرافرادجامعه نسبت به رعایت حقوق خودمطمئن باشند،نسبت به اجرای تکالیف وتعهدات خوددرمقابل جامعه جدی خواهندبود و در جهت سازندگی و رشد و توسعه جامعه خود قدم برمی دارند. درحالی که اگرحکومت ،حقوق وآزادیهای فردی رامراعات نکندوتعیین حدود آن رادستخوش اختلاف نظرقضات براساس متون نامشخص وشناخته نشده گرداندافرادجامعه نیزمتقابلا ًخودراموظف به رعایت مقررات اجتماعی نمی دانندودرنتیجه نظم وامنیت عمومی مختل می شود و سرمایه های انسانی واقتصادی درمسیری خلاف خواست جامعه به جریان می افتد،بنابراین تضمین حقوق سیاسی واجتماعی افراد، مقتضای پایبندی به اصول همزیستی اجتماعی افرادجامعه متبوع خود است که زمینه ساز رشدوتوسعه همه جانبه می گردد.تعرض طرفین قرارداد اجتماعی به حقوق یکدیگرموجب اختلال درروابط حقوقی آنها می شودوازمهمترین موانع نظم وامنیت اجتماعی که برای رشد و توسعه اجتماعی واقتصادی حیاتی است به حساب می آید.تنظیم این رابطه ازوظایف حقوق اساسی است .قانون اساسی متکفل بیان چارچوب واصول کلی حقوق وتکالیف متقابل حکومت وملت است .تصویب قانون اساسی به وسیله نمایندگان منتخب ملت وتأییدآن به وسیله مردم ازطریق همه پرسی به منزله انعقادیک قرارداداجتماعی مبتنی بر اراده وآگاهی ،بین ملت وحکومت است وهرگونه اقدامی برخلاف قرارداد مذکورباطل است .براساس قراردادمذکورحکومت موظف است اراده خوددرزمینه حدودآزادیهای فردی واجتماعی و نیز تکالیف مردم وضمانت اجرای آن رابه طور صریح بیان کند.تکلیف حکومت به تضمین حقوق وآزادیهای فردی وحقوق سیاسی و اجتماعی مردم زمینه سازایجادامنیت حقوقی وقضائی وموجب تحکیم مودت بین ملت وحکومت می شودکه ظهورآن درنظم وامنیت اجتماعی متجلی می گردد.هرگونه تعرضی به امنیت قضائی وحقوقی، مانع رشدوتوسعه بدون توجه به امنیت حقوقی که آن هم مبتنی بر احترام ورعایت آزادیهای فردی وحقوق سیاسی واجتماعی مردم است، بی معنا است .درجه رشدیافتگی هرجامعه به میزان رعایت حقوق وآزادیهای فردی ازطرف حکومت وایجادرابطه منطقی بین طرفین قرارداداجتماعی بستگی دارد.دریک جامعه رشدیافته ،اولین وظیفه حکومت حفظ حقوق وآزادیهای فردی است .توسعه مبتنی بر وجود امنیت اجتماعی است ووجودامنیت اجتماعی وابسته به امنیت حقوقی وقضائی است که اساس آن تأمین حقوق وآزادیهای فردی است .اگررشدفرهنگی یک جامعه که جنبه حقوقی آن نیزمهم است ،زیربنای توسعه آن کشورنباشدوبرآن اساس امنیت اجتماعی تحقق نیابد و یک نظام حقوقی سامان یافته وپایداروجودپیدانکندتاروابط افرادرابراساس اصول وضوابط حقوقی بارعایت اصل عدالت تنظیم نماید، امکان توسعه اقتصادی وسرمایه گذاری جهت شکوفایی اقتصادی وجودندارد.البته دریک نظام اجتماعی سامان یافته ضمانت اجرای رعایت حقوق وآزادیهای فردی ازطرف حکومت ،احترام متقابل افرادجامعه به هنجارهاومقررات اجتماعی مهمترین زمینه برای ایجاد تزلزل درامنیت ونظم اجتماعی وعامل مهمی درعدم تحقق رشد و توسعه است که دریک نظام حقوقی منسجم امکان وقوع چنین حالتی کم است ویابه طورکلی وجودندارد.لذاازنظرحقوقی برای جلوگیری ازوقوع چنین حالتی بایدروابط طرفین قرارداداجتماعی را منظم و دقیق بیان کردومتخلفین ازآن راموردمؤاخذه قرارداد.براین اساس که فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی حقوق و آزادیهای ملت رابرشمرده است وفصل دهم قانون مجازات اسلامی برای کسانی که به حریم حقوق فردی وآزادیهای اجتماعی افراد تجاوزکنند، ضمانت اجرای کیفری درنظرگرفته است که تأ کیدبراین معنا است که تخلف ازرژیم قانونی بودن حقوق کیفری که درقانون اساسی پذیرفته شده ، درمقررات عادی واجدضمانت اجرای کیفری است .
بحث و بررسی
1-مفهوم نظم عمومی
نظم درمقابل نثربه معنای کلام موزون ونیز مرواریدبه رشته کشیده ،سامان وپیوستگی وانتظام است ووقتی بانسق همراه می شودبه معنای نظم وترتیب ،آراستگی وپیوستگی ونیزانتظام آمده است .نظام نیزبه معنای رشته مرواریدوهرچیزی که امری بدان قائم باشد،قاعده وترتیب ، روش وسیره وانتظام به معنای راست گردیدن مرواریدودررشته کشیده شدن چیزی به ترتیب نیکو،سامان گرفتن ومنظم شدن آمده است .همان طورکه رسم است برای استفاده جمعی ازدانه های تسبیح آنها رابه وسیله نخ به هم مربوط می کنندواین عمل کنایه ازآن دارد که حفظ دانه های تسبیح وقوام وجودی آنها وامکان استفاده جمعی از آنها به عبوردادن نخ ازمیان آنهاوابسته است ونخ قوام بخش دانه های تسبیح است وتسبیح قائم به نخ مذکوراست .درجامعه انسانی نیزقوام یک ملت به و جود نظام اجتماعی وبه وجود وحدت ووفاق ملی است که لازمه آن تشکیل حکومت براساس آرای عمومی است .درنظام حکومتی اسلام که بذاساس بیعت شکل می گیرد،امام ورهبر جامعه اسلامی حافظ اقتدار ملی ونگهبان حقوق وآزادیهای اجتماعی وفردی است وباید عزت مسلمین کند که اساس آن نظم اجتماعی وتنظیم امور و اصلاح اجتماع است ؛ چنانچه امام رضا (ع)می فرماید : « اناالامام زمان الدین ونظام المسلمین وصلاح الدنیا وعز المؤمنین »امام ورهربر جامعه مانند نخ مروارید باعث استحکام وقوام رابطه بین افرادجامعه می گردد و در نتیجه امکان بهره گیری جمعی ازتوان اجزای تشکیل دهنده جامعه رافراهم می آورد .امام ورهبر زینت بخش امت ووحدت آفرین جمع آنها است وعلاوه بر آراستگی وپیوستنگی جامعه ،توان جمعی را در خدمت رشدوتعالی جامعه به کار می گیرد وموجب ارتقای فرهنگی معنوی انسانها می شود .این وظیفه رهبری که نشانه وتجلی وحدت ملی است خود به منزله یک تأسیس حقوقی به وجود آورنده نوعی نظم اجتماعی است .لذا نظم اجتماعی درهرمکتب مفهومی حقوقی است که به اقتضای زمان ومکان وبراساس تحول رشد فکری جوامع بروز وظهور متفاوت دارد.ازنظر تاریخی اصطلاح نظم عمومی مولود حقوق انقلابی فرانسه است ،اما روح آندرطول تاریخ بشر مورد توجه بوده است ودردوران اولیه مشمول اصطلاح عامتری به نام اخلاق حسنه قرارداشته است .ازقرن دوم قبل ازمیلاددراثرتحول وتکامل احکام حقوقی ،اصطلاح اخلاق حسنه واردمباحث حقوق رم شدوازآن جا به حقوق قدیم فرانسه نفوذکردومفهوم آن تقریباًبامصلحت عمومی و نفع اجتماعی همراه بودولذااعمال حقوقی مخالف باآ‎ن باطل اعلام می شد. امابه تدریج مفهوم نظم عمومی ازاخلاق حسنه جداشده و جایگزین مفهوم مصلحت عمومی ونفع اجتماعی گردیدوبیشترجنبه عینی به خودگرفت ودرکناراخلاق حسنه ازتأسیسات حقوقی به حساب آمدوعلاوه برآن باگسترش جوامع ولزوم وجوداصول بنیانی ، نظم عمومی برای حمایت وحراست تأسیسات حقوقی هرکشورکه مصالح ومنافع جامعه مبتنی برموجودیت وبقای آنها ست ،مطرح شد و قاعده وقانونی که ضامن هستی تأسیسات حقوقی تلقی می شدمربوط به نظم عمومی به حساب می آمدوتوافق برخلاف آن ممنوع وباطل اعلام می شد که غالباً باضمانت اجرای کیفری نیز همراه بود.
در تعریف نظم عمومی وحدت نظر نیست .بعضی آن راغیرقابل تعریف وبعضی آن راقابل تعریف می دانند.
موافقین تعریف نظم عمومی دونظریه ارائه نموده اند.براساس نظریه بیرونی (نوعی )که به نظر حقوق طبیعت نزدیک است ،نظم عمومی نتیجه ارتباطات طبیعی اشیاءواعضاءجامعه بوده ،مانندامورتکوینی در جهان مادی است .نظم عمومی مخلوق حقوق نیست بلکه موجدآن است .قوانین ومقررات حقوقی حافظ نظامی هستندکه به طور طبیعی و مستقل درخارج وجوددارد.به این ترتیب نظم عمومی یکی ازاصول حقوق طبیعی وهمان نظم موجوددراجتماع است که مقتضای طبیعت زندگی جمعی است .طرفداران نظریه درونی (شخصی )که بیشتربه مکتب اصالت فردگرایش دارند،معتقدندنظم عمومی نظم مادی و خارجی یا طبیعی که درطبیعت یا جامعه وجوددارد،نیست ؛بلکه نظام اعتباری ناشی ازقواعدومقررات حقوق موضوعه است که وابسته به یک سلسله اصول واحکام راجع به هیأت اجتماعی است ،به نحوی که اگر آن اصول وافکارازبین برود،مصداقی برای نظم عمومی وجد نخواهدداشت .براین اساس نظم عمومی با تحول مقررات حقوقی متحول می شود ، لذااز لحاظ زمان ومکان یک امرنسبی است وبه اعتبار کم وکیف تأسیسات حقوقی هر جامعه ودرهرزمان مصادیق آن متغیر است .به نظر می رسد هر یک ازنظریه های فوق به بیان بخشی از واقعیت اکتفاکرده اند ،باتوجه به رابطه الزامی حقوق واجتماع و تأثیر متقابل آنها برهم ،هیچ گاه نمی توان نظام موجود درجامعه راکه ناشی از نظم طبیعی است انکارکرد.یعنی نظم طبیعی مستقل ازاصول و مقررات حقوقی ،امری واقعی است ؛ همان طور که نظم ناشی ازنظام حقوقی هرجامعه
و تضمین کننده اصولی است که صحت اجرای مقررات مربوط و منافع عمومی رابیان می کند.نظم عمومی مفهومی کلی وقابل انطباق بر امنیت اجتماعی وصیانت حیات وآزادی فردی ،جان ،ناموس ومال افراد جامعه است .درجوامع مختلف برای نظم عمومی شدت وضعف و مصادیق متفاوت قائل هستند.درحال حاضر حتی اموری که درمظان مختل کردن نظام اجتماعی است ولودرضمن عمل معینی وجود خارجی نگرفته باشد نیز درمفهوم نظم عمومیواردشده است .ازجمله این امور بروز نشانه هایی ازاختلالات دماغی دراشخاص است که بیم ارتکاب جرم از آنها می رود ودراصطلاح جرم شناسی دارای حالت خطر ناک هستند ودرنتیجه شخصیت آنها ممکن است موجب اختلال نظم اجتماعی گردد.بنابراین نظم عمومی به وجود نظام اجتماعی و تفکر فلسفی آن وابسته است .به همین لحاظ مفهوم ازمبانی فکری نظام اجتماعی سرچشمه می گیرد .ازویژگیهای نظم عمومی درحقوق عرفی ،افتراق آن ازنظام مذهبی واخلاقی است .نظم عمومی درحقوق عرفی مبتنی برتفکر تحققیوپذیرش نظریه اصالت اجتماع است که ازدیدگاه فکری اسلام پذیرفته نیست .
از نظر اسلام ،اصالت ازآن خداوند واحکام الهی است.مصدرواقعی حق واحکام والزامات ،شارع مقدس است .به این ترتیب مبنای نظم عمومی احکام اسلامی است وحقوق واختیارات افراد نیزبه احکام و تجویزات شارع مقید است وهرکس به غیرازآن چه اومی فرماید حکم کند ،کافر(آیه 49 سوره مائده ) وظالم (آیه 50 همان سوره ) و فاسق (آیه51همان سوره )است .نظم عمومی قواعد راجع به حفظ وصیانت نهاد اساسی حقوق اسلامی یعنی حکم شارع است که برای حفظ و تأمین مصالح خمسه (دین ،عقل،نسل ،جان ومال ) ومصالحی که حاکم اسلامی تشخیص می دهد حد ومرز تعیین می کند وتحجاوز به آنها را ممنوع دانسته است .محور اصلی نظام حقوقی اسلام ،احکام شرعی است ومبدأ ومنشاء تمام ارزشها اطاعت از باری تعالی است یکی از ملاکهای تشریع احکام اسلامی تأمین هرچه بیشترمصالح افراد است ؛ در عین حالهرگاه مصلحت افراد با مصلحت جامعه درتعارض قرارگیرد ،مصلحت جامعه مقدم است ؛مگرآن که مصلحت فرد یا افراد ازنظر کیفی اهمیت بیشتر داشته باشد .به این ترتیب نظم عمومی در حقوق اسلامی با اخلاق ودین پیوند عمیق ونزدیک دارد واحکام حقوقی ازاحکام دینی واخلاقی منفک نیستند وهردومکمل یکدیگر و بلکه احکام حقوقی مبتنی براحکام دینی است (اصل 4 قانون اساسی ) قواعد اخلاقی که خودازاحکام دینی است هم موجد قواعدحقوقی است وهم در اجراءوتفسیرآن راهگشاوراهنمای قاضی است .لذانظم عمومی در حقوق اسلامی هم جنبه طبیعی وهم جنبه قراردادی داردکه هردوجنبه آن بر پایه رعایت احکام اسلامی استواراست ودرقانون اساسی ایران شکل خاصی ازآن پذیرفته شده است که مبتنی بروجودقوای سه گانه در لوای رهبری فقیه عادل باتقوی،آگاه به زمان ،شجاع ، مدیر و مدبر است (اصل 5 قانون اساسی )که وظایف هریک ازقواکه به طور مستقل از یکدیگرند (اصل 57 قانون اساسی ) دراصول مختلف قانون اساسی تبیین شده است .
2-مفهوم امنیت اجتماعی وارتباط آن بانظم عمومی
امنیت اجتماعی بخشی ازمفهوم امنیت ملی بیشتردرروابط خارجی مورد توجه قرارمی گیردولذاازموضوعات موردمطالعه درعلوم سیاسی است ،امابه یقین می توان گفت جنبه داخلی وعوامل مؤثرداخلی در تحقق این امرکم اهمیت ترازعوامل بیرونی آن نیست .لذادرتعاریف راجع به امنیت ملی هردوجنبه موردتوجه قرارگرفته است .
(آرنولدوالفرز)امنیت ملی رابه معنای فقدان ترس ازبه خطرافتادن ارزشهای حیاتی می داند.به نظراوامنیت ازلحاظ عینی نشان دهنده عدم وجود تهدیدنسبت به ارزشهای تحصیل شده است وازلحاظ ذهنی بر عدم ترس نسبت به این که این ارزشها موردهجوم قرارگیرند،دلالت می کند. این تعریف علاوه برحفظ تمامیت ارضی ،نظام اجتماعی و رعایت حقوق وآزادیهای اساسی راهم شامل می شود.لذاامنیت ملی علاوه برقدرت نظامی وتواناییهای استراتژی درروابط بین المللی ، دارای ابعاد سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی داخلی نیز می باشدکه مسائل مهمی مانندثبات سیاسی ،رونق اقتصادی ،حقوق وآزادیهای فردی و یکپارچگی ملی ازموضوعات مهم آن است .امنیت ملی نتیجه وجود نظم عمومی است .امنیت ونظم لازم وملزوم یکدیگرند.جامعهبدون نظم اجتماعی فاقدامنیت است وفقدان امنیت حاکی ازعدم وجودنظام اجتماعی سامان یافته ومقتدرومسلط براوضاع است .فقدان امنیت باعث هدررفتن نیروها ی سازنده یی می شود که بایددرزمینه های مختلف رشد و توسعه فعال باشند.امنیت به رغم آن که یک پدیده اجتماعی و حقوقی است ،یک احساس درونی ازمقوله معرفت است وانسان رابه آینده و شرایطی که برای او به وجودخواهدآمدواستفاده ازآن چه هست برای دسترسی به آینده مطلوب متوجه می کند.جامعه یی توسعه یافته است که باتأمین امنیت فردی واجتماعی ،زمینه ایجادرابطه بین دو افق آینده وگذشته خودرافراهم کندوالارشدوتوسعه واقعی امکان پذیر نیست ودستخوش امیال افرادمی شود.ازنظرسیاسی اگرامنیت اجتماعی وجود نداشته باشد،فعالیتهای سالم سیاسی بی ثبات می شودوفعالیتهای ناسالم وبعضاً مخل مبانی نظام اجتماعی جایگزین آن می شودوتوسعه اقتصادی راهم تحت تأ ثیرقرارمی دهد.درحالی که با وجودامنیت اجتماعی ،فعالیتهای سالم سیاسی زمینه بروزپیدامی کندوافرادمی توانند آزادانه عقایدخودرادرجهت اصلاح امورجاری جامعه ارائه دهند و با درک واقعی مشارکت سیاسی ،تقابل بین طرفین قرارداداجتماعی به تفاهم ووحدت نظرووفاق ملی تبدیل می شودوازنظراقتصادی دارندگان سرمایه نیز علاقمندبه سرمایه گذاری ،درامورزیربنایی و تولیدی می شوند.بنابراین امنیت ونظم اجتماعی علاوه برحفظ وحدت ملی واقتدارسیاسی نظام ،موجب سرمایه گذاری اقتصادی سالم وبهره وری مثبت ازآن می شود؛درحالی که ناامنی وبی نظمی ،سرمایه گذاری رابه سمت دلالی وواسطه گری سوق می دهدوبهره وری سرمایه راکاهش می دهد.به این ترتیب نظم وامنیت اجتماعی که ظهور آن درامنیت سیاسی تجلی می یابد باکلیه پدیده های اجتماعی ازجمله مسائل فرهنگی ،اجتماعی وحقوقی واقتصادی ارتباط تنگاتنگ دارد و به این لحاظ واجداهمیت ویژه است .شکل امنیت اجتماعی براساس نظم عمومی دراصول قانون اساسی تجلی پیدامی کند.اصول مذکور که تجلی اراده ملیومیثاق جمعی است به وجودآورنده بخشی ازنظم عمومی نظام حقوقی است .ازاین نظرمهمترین وظیفه قانونگذار، حمایت و حراست ازاصول مذکوراست وبایدپیش ازسایرنهادهای سیاسی جامعه وبیشترازآنها براجرای اصول مذکور متعهد و معتقد باشد و در تصویب قوانین عادی دقت لازم داشته باشدتاازاصول قانون اساسی تجاوز نشود.عدم رعایت این وظیفه مهم ،مجریان اموررابه عدم پایبندی به قواعد مربوط به نظم عمومی تشویق می کندوباعث تعرض به حقوق وآزادیهای فردی می شودودرنتیجه امنیت ونظم اجتماعی را به مخاطره می اندازد.ازآن جاکه اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که براساس احکام اسلام تدوین شده است مبنای اصلی واساسی نظم عمومی درحقوق ایران است ،هرگونه مصوبه یی که بامبنای مذکور مغایر باشد،ازنظرحقوقی غیرقابل اجراست که مسئولیت نظارت براین مهم به عهده شورای نگهبان قانون اساسی است .

 

این شورانه تنها موظف به نظارت برمصوبات قوه قانونگذاری جهت تطبیق مقررات موضوعه بااحکام شرعی وقانون اساسی است ،بلکه باید در اظهار نظرهای خودنیزبه مبانی نظم عمومی درحقوق ایران توجه کافی مبذول دارد.درحال حاضر قوانینی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است ومتأسفانه موردتأییدشورای مذکورهم قرارگرفته است که بانظم موردنظردرقانون اساسی مغایراست .ازجمله می توان به ماده 289 قانون اصلاح آئین دادرسی کیفری مصوب 1368، ماده 29 قانون تشکیل دادگاههای کیفری یک و دو و شعب دیوانعالی کشور مصوب 1368 و ماده 8 ق.ت.د.ع. مصوب 1370 اشاره کرد. مقررات مذکور درامورکیفری نیزبه قاضی اجازه داده است درصورت فقدان یا سکوت قانون رفتارافرادراباتوجه به منابع وفتاوی معتبر ارزیابی کند و در واقع جانشین قانونگذارشودوبرای اعمال افرادخلق جرم ومجازات کند .ازطرف دیگرماده 2 وتبصره 3ماده 3وماده 4 قانون اخیرالذکر تعیین صلاحیت ذاتی ومحلی محاکم رابه رئیس قوه قضائیه واگذار کرده است .این روش بااصول مسلم حقوقی ازجمله قاعده قبح عقاب بلا بیان واصل قانونی بودن جرم ومجازات واصل قانونی بودن دادرسی مغایر است .اصول مذکورکه موردقبول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است وبرمقررات شرعی استواراست اجازه اتخاذ چنین روشی رابه مقنن عادی نداده اندوبه نظرمی رسدتائیدآنهابه وسیله شورای نگهبان مبتنی برتسامح بوده است که ما درادامه بحث مبانی نظری استدلال فوق رابیان خواهیم کرد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   26 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله رژیم قانونی بودن حقوق کیفری عامل موثر دررشد وتوسعه

دانلودمقاله توابع مثلثاتی

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله توابع مثلثاتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

 

ارتفاع مثلث ALTITUDE OF A Triangle
هر ارتفاع مثلث، پاره خطی است که یک سر آن یک رأس مثلث، و سر دیگر آن، پای عمودی است که از آن رأس بر ضلع مقابل به آن رأس فرود می‎آید؛ مانند ارتفاع هر مثلث، سه ارتفاع دارد، ، و که در یک نقطة مانند به نام مرکز ارتفاعی مثلث همرسند. اندازة ارتفاعهای ، و را بترتیب با ، و نشان می‎دهند.

 

اصل نامساوی مثلثی Axiom Triangle Inequality
هر گاه A، B و C سه نقطة دلخواه باشند، آن گاه . تساوی، وقتی برقرار است که سه نقطه روی یک خط راست، و نقطة B بین دو نقطة A و C باشد.

 

انتقال) توابع مثلثاتی Axiom Triangle Inequality
برای محاسبة مقادیر نسبتهای مثلثاتی در ربعهای دوم، سوم و چهارم می‎توان از رابطه‎‏های زیر استفاده کرد:

توابع کسینوس و سینوس دوره‎ای، با دورة ْ360 هستند:

تابع تانژانت دوره‎ای، با دورة ْ180است:

همچنین از تبدیلهای زیر نیز می‎توان استفاده کرد:

 

اندازة زاویه Measure of an angle
نسبت آن زاویه است، به زاویه‎ای که به عنوان واحد زاویه اختیار شده است.
اندازة شعاع کرة محاطی چهار وجهی منتظم
 چهار وجهی منتظم
اندازة شعاع کرة محیطی چهار وجهی منتظم
 چهار وجهی منتظم

 

اندازة مساحت مثلث Area of a Triangle
برابر است با نصف حاصلضرب اندازة هر ضلع مثلث در اندازة ارتفاع نظیر آن ضلع. اگر مساحت مثلث ABC را با S نمایش دهیم، داریم:

با توجه به این که است، داریم:

برای محاسبة مساحت مثلث از دستور که در آن و به دستور هرون Heron مرسوم است، نیز استفاده می‎کنند.

 

اندازة نیمسازهای زاویه‎های برونی مثلث Measure of external angle bisectors of triangle
تصفیه: در هر مثلث، مربع اندازة نیمساز هر زاویة برونی، برابر است با حاصلضرب اندازه‎های دو پاره خطی که آن نیمساز بر ضلع سوم پدید می‎آورد، منهای حاصلضرب اندازه‎های دو ضلع آن زاویه.
یعنی اگر در مثلث ABC ADنیمساز زاویة برونی A باشد داریم:

اگر اندازة نیمسازهای زاویه‎ای برونی A، B و C از مثلث ABC را بترتیب با ، da و db و dc محیط مثلث را با ‍P2 نشان دهیم، داریم:

 

 

 

 

 


اندازة نیمسازهای زاویه‎های برونی مثلث Measure of internal angle bisectors of triangle
قضیه: در هر مثلث، مربع اندازة نیمساز هر زاویة درونی برابر است با حاصلضرب اندازة دو ضلع آن زاویه، منهای حاصلضرب دو پاره خطی که آن نیمساز بر ضلع سوم پدید می‎آورد. یعنی اگر AD نیمساز زاویة درونی A از مثلث ABC باشد، داریم:

 


اگر اندازة نیمسازهای زاویه‎های درونی A، B و C از مثلث ABC به ضلعهای BC=a ,AC=b و AB=c را بترتیب da، db و dc بنامیم، داریم:

 

تابع تانژانت Tangent function
این تابع به صورت ‎tgx = yمی‎باشد. دورة تناوب آن  است. کافی است نمودار تابع را در فاصلة رسم کنیم. برای رسم نمودار در فاصلة منحنی را در امتداد xها به اندازة  در سمت راست xها انتقال می‎دهیم؛ چون می‎باشد، منحنی تابع اکسترمم نسبی ندارند و در دارای مجانب است.

 

تابع سینوس Sine function
این تابع به صورت y=sin x می‎باشد. دورة تناوب آن 2 است. کافی است نمودار تابع را در فاصلة رسم کنیم و برای رسم منحنی در فاصلة منحنی را در امتداد xها به اندازة 2 در سمت راست xها انتقال می‎دهیم. و برای رسم منحنی در فاصلة منحنی را به اندازة 2 در سمت چپ xها انتقال می‎دهیم. تابع روی در ماکزیمم نسبی و در می‎نیمم نسبی و در x= دارای عطف می‎باشد.

 

تابع کتانژانت Cotangent function
این تابع به صورت y=cotg x می‎باشد. دورة تناوب آن  است. کافی است نمودار را در فاصلة رسم کنیم. برای رسم نمودار در فاصلة منحنی را در امتداد xها به اندازة  در سمت راست xها انتقال می‎دهیم؛ چون می‎‏باشد. منحنی تابع اکسترمم نسبی ندارد و در و دارای مجانب و در عطف دارد.

 


تابع کسینوس Cosine function
این تابع به صورت y=socx می‎باشد. دورة تناوب آن 2 است. کافی است نمودار را در فاصله رسم نماییم و برای رسم منحنی در فاصلة منحنی را به اندازة در سمت چپ xها انتقال می‎دهیم.
تابع روی در می‎نیمم نسبی و در و دارای عطف می‎باشد.

 

تابع مثلثاتی Trigonometric function
تابعهایی که ضابطة آنها به کمک نسبتهای مثلثاتی تعریف شده باشد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 16   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله توابع مثلثاتی

دانلودمقاله جهانگردی و هتل داری

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله جهانگردی و هتل داری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


امکانات ارتباطی که دوران معاصر و کنونی در اختیار انسان قرار می‌دهد امکان جا به جا شدن شمار قابل ملاحظه ای انسان را در پهنه نسبتا وسیعی ممکن کرده است و حرکت واقعی جهانگردی، جهانگردی توده ای و گروهی به سوی کشف افق‌های دور دست خصوصا افق هایی که دارای فرهنگ و عاد فرهنگی اصیل و کهن می‌باشند از مدتها قبل شکل گرفته و اکنون در حال گسترش می‌باشد. اگر جابجایی جمعیت را در درون کشورها به این مسئله بیفزاییم اهمیت مسافرت بعنوان یک نیاز طبیعی، روحی، روانی، اجتماعی و ... از هر نظر بیشتر روشن خواهد شد. زمانی گردشگری معنای واقعی خود را خواهد یافت که علاوه بر تسهیل شرایط انجام آن در فضایی مطلوب اتفاق افتد.
در بسیاری از کشورها از جمله کشور ما پدیده مسافرت کردن در حال گسترش می‌باشد و توسعه آن نیز ضرورت دارد به دلایل مختلف از جمله جاذبه‌های متنوع و متفاوت در بسیاری زمینه امکان گسترش فعالیت توریستی چه داخلی و چه خارجی وجود دارد و هتل به عنوان یکی از مجموعه فضاهای توریستی اقامتی، فراغتی، اجتماعی، فرهنگی و ... اقتصادی با توجه به جلوه‌های متعدد و متنوع آن به عنوان زمینه طراحی معماری مورد توجه و مطالعه قرار گرفته است.
نکات مطرح شده حکایت از نگرشی جدید در زمینه فوق دارد به نگرشی که حاصل دوره‌های جدید حرکت توریسم جمعی و گروهی است یعنی جامعه ای کنجکاو، پرسشگر، آنسوی نگرد رو به پیش که علاوه بر طرح مسائل مختلف و توجه به آنها محیط زیست خود را نیز مطرح می‌کند.

بیان مسئله
با گسترش و توسعه سمع و خارق العاده وسایل و امکانات حمل و نقل هتل داری و هتل به صنعتی واقعی تبدیل گردید به طریقی که هتل به صورت هر محصول صنعتی دیگری تولید می‌شود، یقینا هتل و هتل داری می‌باید سود آوری مورد انتظار و متعارف سرمایه گذار را تامین کند، اما هتل دارای وجود دیگری نیز هست بسیار و متنوع و شگرف زیرا فضایی است که مانند دیگر فضاها به شیوه خاص خود انسان- جمعی انسان- را به صورت فردی و گروهی مورد خطاب قرار می‌دهد جمعی که فرد فرد آن دارای ویژگی‌های خاص خود بوده و نباید در قالبی از پیش فرض شده و قرارداده شود. بنابراین میهمان خانه، هتل، هتل آپارتمان، زائرسرا، مسافرخانه، متل، فضای اقامت موقت و ... بخشی از فضای اجتماعی است که در آن برخوردهای اجتماعی باید ممکن گردد و از این منظر هتل بخشی از فضای برخورد اجتماعی و گاه آمیزش با فضای فرهنگی است که باید از اهداف صرفا تجاری فراتر رود.
فضای هتل و جو ایجاد شده توسط آن باید به استفاده کننده امکان تازه کردن نفس را بدهد و نیز عرضه کننده جزیره غنی کردن خود باشد. هتل یا آنچه در این مکان و فضا می‌گذرد باید امکان تجربه فردی خاطره انگیز یا زمینه ساز اتفاقات و برخوردهای مناسب انسانی، روانی، اجتماعی، فرهنگی و ... را میسر نماید. در این نگرش هتل اهمیتی ویژه می‌یابد که باید به کمک معماری هماهنگ و منطبق بر نیازها و حالت آن مکان و سازماندهی در خور به طیفی از امکانات دست یافته به طیفی از امکانات هم زبان، بدیع، پویا، زنده، مفرح، متنوع، ساده و به بیانی دیگر هدف و انگیزه باید تلاش در ابعاد و خلق یک فرهنگ فضا (عادت و رفتار) و عملکرد آن یعنی جمع بندی از تمامی یا اکثر خواسته‌ها و تمایلات فرد در جمع انسانها و فرهنگ او باشد.
معماری یک هتل می‌تواند ایجاد حس تعلق به آن فضا و محیط را تسهیل کند و در نتیجه باعث حس امنیت و اطمینان شود. پس می‌تواند چنین پنداشت که هتل قابل زنجیره شدن و تکرار مشابه از این مکان به آن مکان با تشابهات اغراق آمیز حتی در جزئیات و ابراز آن یعنی فضای مدل هویت خاص نمی‌باشد بلکه فضایی است مانونس که می‌توان به آن احساس تعلق کرد.

اهداف پروژه:
شهر مشهد به عنوان یکی از شهرهای زیارتی ، با منابع طبیعی و باستانی بی شمار هر ساله جماعت زیادی را به سمت خود جذب می‌کند.
بنابراین برنامه ریزی جهت آسایش مسافران و حتی ساکنان خود شهر مشهد ضرورت پیدا می‌کند.
جهت طراحی روی این پروژه سایت هتل ؟ لاله بنابر دلایلی که در طول مطالعات ذکر خواهد شد انتخاب شده است.
یکی از اهداف طراحی این پروژه ایجاد اقامتگاه جهت مسافران می‌باشد.
مسافرانی که جهت سیاحت و زیارت به شهر مشهد سفر می‌کنند و در نزدیکی مجتمع تفریحی کوهسنگی ساکن می‌شوند.
هدف دیگر از این پروژه اسکان مسافرانی است که به همراه بیماران خود از شهرستان‌ها به بیمارستان‌های واقع در خیابان کوهسنگی از قبیل بیمارستان‌های 17 شهریور- قائم – مهر و ... و حتی امام رضا مراجعه می‌کنند.
اما شاید اصلی ترین هدف پروژه بالا بردن سطح فرهنگ عمومی و غنی کردن آن می‌باشد. بوسیله ایجاد اقامتگاه موقت جهت مسافرانی که در محدوده کوهسنگی اتراق کرده، درکناراستخر آن آشپزی می‌کنند، بساط خود را پهن کرده و در کنار خیابان شب را به صبح می‌رسانند.
ایجاد اقامتگاه مناسب جهت این شمار از کسانیکه به مشهد مسافرت می‌کنند و چهره زیبای کوهسنگی را کمرنگ می‌کنند.

 


اوقات فراغت:
اوقات فراغت فراغت از کارهای روزانه است که شخص همان را انجام می‌دهد که می‌خواهد، تفریج برای تجدید نیرو و کاستن از یکنواختی زندگی حرفه ای ضروری است. اولین کارکرد اوقات فراغت ایجاد استراحت جهت کاستن از هیجان‌های دائم است، دیگر کارکرد آن تفریح می‌باشد که کسالت ناشی از زندگی را از بین می‌برد و آخرین کارکرد آن رشد شخصیت افراد است. از نکات قابل توجه در امر گذراندن اوقات فراغت در نظر گرفتن مسئله جنسیت است و دنیاهای متفاوتی که از اولین روزهای زندگی هر فرد شکل می‌گیرد حتی بررسی رفتارها و بازی‌های کودکان هم این نکته را مشخص می‌کند.
اوقات فراغت را می‌توان به شرح زیر تقسیم بندی کرد:
1- اوقات فراغت روزانه که شامل چند ساعت فراغت از کارهای روزانه است که از نمونه‌های نحوه گذراندن آن تماشای تلویزیون ، گردش و پیاده روی، ورزش و ... را نام برد.
2- ایام فراغت یک روز شامل تعطیلات آخر هفته و یا تعطیلات مختلف یک روزه در طول سال که اکثر در نواحی خارج از شهر و در دامان طبیعت سپری می‌شود.
3- ایام فراغت چند روزه که علاوه بر گذراندن این روزها به طرق قبلی، سفر عمده ترین شیوه گذراندن این ایام است.
جهان گردی:
یکی از راههای مفید گذراندن اوقات فراغت جهانگردی است. جهانگردی موقعیت‌هایی را فراهم می‌کند که می‌تواند جوابگوی یک سلسله نیازهای فردی و اجتماعی باشد. تحولات صنعتی شرایطی را به وجود آورده که از جمله دستاوردهای آن اشاعه جهانگردی فردی و گروهی و انبوه است که در اثر بالا رفتن موقعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حاصل می‌شود به زبان ساده تر
1- جهانگردی موقعتی برای گذراندن اوقات فراغت به منظور بازیابی انرژی از دست رفته است.
2- جهان گردی بعنوان موقعیتی است در جهت اعتلای رشد فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی
3- در برخی از موارد جهانگردی از الگوهای مصرفی تبعیت می‌کند در این شیوه جهانگردی موقعیتی است برای نمایش قدرت خرید واقعی یا کاذب افراد. این نوع از جهانگردی اغلب از طریق انتخاب مناطق لوکس، نمایش لباس و ملزومات، مسابقات ورزشی و ... متجلی می‌گردد.
جهانگرد: شخص جهانگرد عامل جهانگردی است که تقاضای بازار را شکل می‌دهد:
جاذبه‌های جهانگردی:
کلیه عواملی که میل به سفر را بر می‌انگیزد جاذبه‌های جهانگردی گویند این جاذبه‌ها سرمایه جهانگردی کشور می‌باشد و از لحاظ اقتصادی جزو سرمایه‌های ملی محسوب می‌گردد و معمولا به سه دسته زیر تقسیم می‌شود:
الف- جاذبه‌های جهانگردی مهیا: عبارت است از عواملی که بهره وری از آنها مستلزم هیچ نوع خرج اضافی برای خود سرمایه نیست از قبیل آب و هوا، مناظر زیبا، دریا، شکار، کوه و ...
ب- جاذبه‌های جهانگردی نامهیا: عناصری که بهره برداری از آنها مستلزم سرمایه گذاری در تجهیز آنها می‌باشد مانند آثار تاریخی، آبهای معدنی، موزه‌ها و ...
ج- جاذبه‌های کمکی: جاذبه هایی هستند که فرد در کنار استفاده از آنها از جاذبه‌های مهیا مثل آب و هوا و ... هم استفاده می‌کند در جاذبه‌های کمکی مانند مکانهای تفریحی و ... نیاز به ساخت و ساز می‌باشد.

 

انواع جهانگردی:
1- از نظر طول مدت اقامت:
الف) اقامت بلندمدت که طول مدت اقامت بیشتر از یک ماه است.
ب) کوتاه مدت که طول مدت اقامت کمتر از یک ماه است.
2- فردی یا گروهی:
از جهانگردی فردی منظور این نیست که فرد بدون داشتن همراه یا خانواده و به تنهایی سفر کند بلکه غرض این است که مسافرت اعم از اینکه به تنهایی یا به اتفاق عده ای دیگر صورت گیرد به طور مستقل انجام شود بدین معنی که مسافرت طبق یک برنامه قبلی نبوده و هزینه‌های مربوط به کالاها و خدمات مورد نیاز جهانگرد در طول سفر مستقیما به عرضه کننده کالاها و خدمات پرداخت گردد. از طرف دیگر جهانگردی دسته جمعی نه تنها باید به صورت جمعی و گروهی و معمولا در وضعیت یک راهنمای آشنا به زبان مادری جهاگردان صورت پذیرد بلکه معمولا یک شرکت حمل و نقل یا آژانس مسافرتی با ترتیب دادن گردش‌های دسته جمعی برای بازدید یک یا چند کشور خاص کلیه هزینه جهانگردی را یکجا از جهانگردان وصل می‌کند و برنامه ای خاص برای مسافرت جهانگردان ترتیب می‌دهد.
2- جهان گردی داخلی و جهان گردی خارجی
جهانگردی بین المللی هنگامی مصداق پیدا می‌کند که جهان گرد از مرز کشور محل اقامت خود عبور کرده و وارد کشوری دیگر شود از نقطه نظر اجتماعی بین جهانگردی بین المللی و داخلی وجه تمایز عمیقی وجود ندارد بدین معنا که اصل ایجاد تفاهم بین ملل مختلف و آشنایی با سنن و فرهنگ‌های نواحی دیگر و بالا رفتن وسعت دید انسان در نتیجه آشنایی با طرز زندگی مردم مناطق دیگر کم وبیش در هر دو نوع جهانگردی وجود دارد با این تفاوت که در جهانگردی بین المللی اصول مزبور جهانگردی آن کشور را تشکیل می‌داده و از نظر اقتصادی تمایز خاص بین ایندو عبارت است از تاثیر جهانگردی بر روی موازنه ارزی و تراز پرداخت‌های کشور.
3- جهانگردی داخلی کلیه مسافرت‌هایی است که در چارچوب تعریف جهانگردی در داخل کشور صورت می‌گیرد و کلیه کشورها با تهیه واجرای برنامه‌های مختلف تبلیغاتی و فراهم آوردن تسهیلات لازم برای جهانگردان داخلی افراد کشور را تشویق به مسافرت در داخل کشور می‌نماید زیرا جهانگردی در داخل گرچه بر خلاف جهانگردی بین المللی موجب انتقال ارزهای خارجی از یک کشور نمی‌شود معهذا نباید تصور کرد که تاثیر آن در توسعه اقتصادی داخلی قابل توجه نیست زیرا توسعه مسافرت مردم در داخل کشور به هر نحوی که صورت گیرد منجر به افزایش مصرف داخلی است و از جایی که جهانگردی فعالیتی است که مستلزم استفاده از خدمات و کالاهای متنوع داخل است لذا مصارف جهانگردان داخلی در حقیقت به صورت در آمد تولید واحدهای تولید مختلفی که کالاها و خدمات آنها مورد نیاز جهان گردان می‌باشد، بین آنها توزیع می‌گردد و شکی نیست که این امر علاوه بر اینکه موجب افزایش درآمد ملی می‌شود زمینه را برای سرمایه گذاری بیشتر بخش خصوصی و دولت در زمینه توسعه واحدهای عرضه کننده خدمات و کالاهای جهانگردی فراهم می‌سازد.
انگیزه‌های جهانگردی:
انگیزه‌های جهانگردی، انگیزه هایی هستند که انسان به خاطر آنها سفر می‌کند و این انگیزه‌ها میل به سفر را در انسان بر می‌انگیزانند.
انگیزه‌های جهانگردی به موارد زیر تقسیم می‌شود:
1- جسمانی و کالبدی: در رابطه با استراحت و کسب آرامش جسمانی و سلامتی، شرکت در فعالیتهای ورزشی، تفریح در سواحل دریا- استفاده از چشمه آب معدنی و حمام درمان کننده و ...
2- فرهنگی: شناخت اقوام مختلف، آشنایی با فرهنگ‌های مختلف، آشنایی با موسیقی و آداب و رسوم و سنت‌ها، نقاشی‌ها، ادبیات، اعتقادات و زبان جوامع دیگر. استفاده از موزه‌ها و مراکز فرهنگی و فرهنگسراها و...
3- ارتباط فردی: میل به ملاقات با اقوام و آشنایان، دیدار با کسانی که مدت‌ها از آنها دور بوده ایم، یافتن دوستان جدید و...
4- علمی: در راه کسب علم، شرکت در مجامع علمی، کنفرانس‌ها، استفاده از محضر عالمان و ....
5- تجارتی: به منظور انجام معامله و تامین معاش و کسب شغل
6- مقام و موقعیت اجتماعی: کمال طلبی، کسب موقعیت اجتماعی و کاری و پیشرفت شخصی
7- سفرهای مذهبی و زیارتی: سفر برای صله ارحام، کارهای خیر، سفرهای جهادی، فرار از جامعه ظلم و سفر به فرمان خدا و پیامبر و ...
تاثیرات جهانگردی:
جهانگردی برای بالا بردن سطح معلومات عمومی و اجتماعی و تکامل تکنولوژی و پیشرفت اقتصادی نقش ارزنده ای دارد. رفت و آمد و حشر و نشر انسانها غیر از اینکه موجب تبادل فرهنگی میان آنها و آشنایی با سنن مختلف می‌شود، موجب آشنایی با دیگر فرهنگ‌ها و آداب و رسوم ملتهای دیگر و در نتیجه موجب رشد و ارتقاء سطح دانش عمومی می‌شود. همچنین تاثیرات روحی و روانی مثبت در جهانگردان دارد و موجب نشاط و سرحالی آنها می‌شود. طبق آمار به دست آمده سفر اشتیاق به کار را افزایش و امر طلاق را کاهش داده است.

اهمیت صنعت توریسم:
اهمیت صنعت توریسم به دلایل زیر می‌باشد:
1- تجارت و سودآوری: پایداری و ثبات آن در برابر نوسان‌های اقتصادی، درآمدهای ارزی و ...
2- اشتغال زایی در رفت و آمد، نیاز جهانگردان به مکان‌های اقامتی و ...)
3- تنها صنعت توریسم در دنیا بدون آلودگی است.
4- بهره برداری مناسب از اوقات فراغت و تاثیرات مثبت روحی- روانی
بررسی توریسم در ایران:
تا قبل از جنگ جهانی دوم توریسم در ایران رونق نداشته و پس از آن به علت ایجاد راه‌های ارتباطی به ویژه راه‌های زمینی و وسایل مسافرت. کشور ما به صورت یکی از ممالک پذیرای جهان گردان درآمد. از این برای اولین بار در سال 1314 در وزارت کشور اداره امور جهانگردی به وجود آمد فعالیت این اداره محدود به چاپ نشریاتی به صورت کتابچه‌های کوچک راهنمای سیاحان و جهانگردان و معرفی ایران از نظر جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی بود.
در سال 1342 سازان جلب سیاحان تاسیس شد و یک واحد آماری به منظور مطالعه خصوصیات جامعه جهانگردان خارجی و بازارهای جهانگردی تشکیل داد و سعی در فراهم آوردن تسهیلات گوناگون و آموزش لیزری شاغل در زمینه مربوط به امور جهانگردی کرد و شناسایی و بهره برداری از جاذبه‌های کشور را آغاز کرد.
اینک صنعت جهانگردی در ایران دوران فتوت خود را پشت سرگذاشته و با بذل توجه مسئولین به درآمدهای غیرنفتی و اهمیت توریسم در اقتصادی کشور گام‌های مقدامتی در جهت توسعه توریسم برداشته شده است.
اما متاسفانه به توریسم داخلی به دیده اغماض نگریسته شده است یکی از دلایل این امر را باید روشن نبودن استراتژی توسعه توریسم داخلی دانست همچنین توسعه توریسم داخلی و مسائل مربوط به آن از توریسم خارجی تفکیک نشده است.
همچنین به دلیل نرخ‌های بالای آژانس‌های سیاحتی داخلی، استقبال چندانی از سری مردم صورت نپذیرفته است. باید به این امر توجه داشته جهانگردی خارجی بدون توام یافتن سیاحت داخل پیشرفت نخواهد کرد چون آنجایی که مردم یک مرز و بوم از وضع و آثار و نحوه زندگی هموطنان خود آگاهی ندشاته باشند چگونه می‌توانند کشور خود را به خارجی‌ها بشناسانند.

 

بررسی توریسم در خراسان:
ایران با وسعت بسیار زیاد و آب و هوای متنواع و گوناگون از لحاظ جاذبه‌های توریستی یکی از 10 کشور بزرگ جهان محسوب می‌شود.
منابع و جاذبه‌های توریستی خراسان به دلیل گسترش جغرافیایی و آب و هوای متنوع و نیز اماکن مذهبی و موقعیت‌های ویژه دارای پتانسیلهای بالفعل و بالقوه است. جاذبه‌های طبیعی این استان کم نظیر است. جاذبه هایی همچون منابع آبی، مناطق ییلاقی، چشمه‌سارها، آبشارها، دریاچه بزنگان و ... که در صورت بهره برداری مناسب تبدیل به مناطق جاذب توریست می‌شود. همچنین جاذبه‌های تاریخی و باستانی چون بازمانده‌های کاروانسراها، کلات نادر، بقعه هارونیه، مساجد قدیمی و غیره. در کنار این جاذبه‌ها جاذبه‌های مذهبی نیز وجود دارد. مانند حرم مطهر امام رضا(ع)، امامزاده‌ها و ... بنابراین در سطح استان خراسان اماکن مذهبی و متبرکه، بازارها، کاروان سراها، کتیبه‌ها و نقاط دیدنی و گردشگری باستانی، تاریخی و طبیعی بسیاری وجود دارد که درامر برنامه ریزی توسعه توریسم باید مورد توجه خاص قرار گیرد.

 

بررسی تورسیم در مشهد:
مشهد بزرگترین مرکز شهری در شرق کشور با جمعیت زیادمی باشد وجود مرقد مطهر امام رضا نه تنها زیارتگاه ایرانیان بلکه زیارتگاه ایرانیان بلکه زیارتگاه کل شیعیان جهان می‌باشد و سالانه جمعیت زیادی به این شهر مسافرت می‌کنند که باعث رونق اقتصادی شهر مشهد و حتی سایر مناطق استان بوده است بنابراین نباید بدان بی توجهی نمود همچنین جاذبه‌های توریستی شهر مشهد از قبیل طرقبه، شاندیز، باغ وکیل آباد، کلات نادری و کوهسنگی و ... سالانه جمعیت زیادی را به سمت خود می‌کشاند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  115  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله جهانگردی و هتل داری