زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاورپوینت فارسی پایه هشتم درس اول زیبایی های آفرینش - 36 اسلاید

اختصاصی از زد فایل دانلود پاورپوینت فارسی پایه هشتم درس اول زیبایی های آفرینش - 36 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت فارسی پایه هشتم درس اول زیبایی های آفرینش - 36 اسلاید


دانلود پاورپوینت فارسی پایه هشتم درس اول زیبایی های آفرینش - 36 اسلاید

 

 

 

 

مثل قصر پادشاه قصّه ها                          خشتی از الماس و خشتی از طلا

آرایه : مثل قصر = تشبیه / الماس و طلا = مراعات نظیر/تکرار   ِ    در مصرع اول = واج  آرایی

نکته ی دستوری : قصر ، الماس و طلا ( از طلا ) متمم هستند

مناسب برای دانش آموزان و دبیران و اولیا

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت فارسی پایه هشتم درس اول زیبایی های آفرینش - 36 اسلاید

تحقیق درباره بررسی و ارزیابی زیبایی عدالت

اختصاصی از زد فایل تحقیق درباره بررسی و ارزیابی زیبایی عدالت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره بررسی و ارزیابی زیبایی عدالت


تحقیق درباره بررسی و ارزیابی زیبایی عدالت

فرمت فایل :   word  ( قابل ویرایش)    تعداد صفحات:  43  صفحه

 

 

 

 

 

 

 

شناخت پایه های ایمان:

ایمان بر چهار پایه استوار است صبر، یقین و عدل و جهاد. صبر نیز بر چهار پایه قرار دارد. شوق و هراس، زهد و انتظار آن کس که اشتیاق بهشت را دارد، شهوت هایش کاستی گیرد وآن کسی که ازآنش جهنم می ترسد. از حرام دوری می گزیند، وآن کس که در دنیا زهد می ورزد مصیبت را ساده پندارد. و آن کس که مرگ را انتظار می کشد در نیکی ها شتاب می‌کند. یقین نیز بر چهار پایه استوار است: بینش زیرکانه، دریافت حکیمانه‌ی واقعیت‌ها، پند گرفتن از حوادث روزگار، و پیمودن راه درست پیشنیان پس آن کس که هوشمنداند به واقعیت ها نگریست حکمت را آشکار بیند و آن که حکمت را آشکارا دید، عبرت آموزی را شناسد، و آن که عبرت آموزی شناخت گویا چنان است که با گذشتگان می زیست.(عدل نیز بر چهار پایه برقرار است فکری ژرف اندیش، دانشی عمیق و به حقیقت رسیده، نیکو داوری کردن و استوار بودن در شکیبایی . پس کسی که در ست اندیشیدن به ژرفای دانش رسید و آن کسی که به حقیقت دانش رسید از چشمة زلال شریعت نوشید و کسی که زندگیس خواهد کرد. و جهاد نیز بر چهار پایه استوار است : امر به معروف، نهی از منکر، راستگویی در هر حال، و دشمنی با فاسقان،‌پس هر کس به معروف امر کرده پشتوانه نیرومند مؤمنان است. و آن کسی که از زشتی ها نهی کرد. بینی منافقان را به خاک مالیده و آن کس که در میدان نبرد صادقانه پایداری کند حقی را که به گردن او بوده او کرده است .و کسی که با قاسقان دشمنی کند و برای خدا خشم گیرد، خدا هم برای او خشم آوردو و روز قیامت او را خشنود سازد.

 


معنای عدل:

خدا عادل است یعنی حق هیچ موجودی را پایمال نمی کند، و بهر موجودی طبق نظام حکیمانه هستی لیطف می‌کند، و ظلم پایمال کردن حقوق است  پس عدل و ظلم در جائی است که حقی در کار باشد.

حالا ببینیم آیا کسی از خدا طلبی دارد و آیا موجودات از قبل حقی داشته اند تا پایمال شده و ظلمی صورت گیرد؟  مگر ما قبلا بوده ایم یا از خود چیزی داشته ایم تا گرفته یا پایمال شده باشد؟ البته تفاوت هایی در جهان هست ، یکی جهاد است یکی گیاه حیوان و دیگری انسان ولی هیچ موجودی قبلاً حقی و وجودی نداشته تا جلوش را گرفته باشند، قبلاً اگر یک قالی بزرگ را پاره پاره کنند می توان گفت این قالی قبلاً بزرگ بود و با پاره شدن بزرگی خود را از دست داد. ولی اگر ما از اول یک قالیچه کوچک بافتیم قالیچه حق فریاد و ایراد ندارد که چرا من کوچکم؟ زیرا او قبلاً نبود و هیچ بود و اصلاً از خود بزرگی نداشت تاکسی آنرار گرفته و ظلمی شده باشد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی و ارزیابی زیبایی عدالت

دانلود مقاله فلسفة زیبایی شناسی از دیدگاه فمینیستی

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله فلسفة زیبایی شناسی از دیدگاه فمینیستی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله فلسفة زیبایی شناسی از دیدگاه فمینیستی


دانلود مقاله فلسفة زیبایی شناسی از دیدگاه فمینیستی

مقاله ای که پیش رو دارید ترجمه ای است از فصل اول کتابی به نام «مقدمه ای بر جنسیت و زیبایی شناسی[1]» نوشتة «کارولین کورس میر[2]» که در واقع فلسفة زیبایی شناسی را از دیدگاه فمینیستی بررسی می کند.

کارولین کورس میر استاد فلسفه در دانشگاه بوفالو که یکی از دانشکده های دانشگاه ایالتی نیویورک است می باشد. از دیگر کتاب هایی که به قلم این خانم می باشد می توانیم از کتابی به نام معنادادن به ذوق:

طعام و فلسفه (1999) نام ببریم.

زبانی که او در کتاب هایش به کار می برد، زبانی روان و صمیمی و درک شدنی است که استفاده از کتاب را برای همگان مقدور می سازد، در مورد کتاب جنسیت و زیبایی شناسی نیز وضع به همین منوال است و این کتاب برای دانشجویان فلسفه، مطالعات جنسیتی، پژوهش های تصویری و مطالعه هنر به طور نظری ، و به طور کلی برای هر کسی که به موضوعات مربوط به جنسیت و رابطة آن با نظریه های هنر علاقه دارد، مناسب می باشد.

«کورس میر» در این کتاب در این کتاب به موضوعاتی ؟؟ می پردازد.

  • چرا شاهد زنان هنرمند اندکی در گذشته هستیم؟
  • هنر،‌لذت، و زیبایی
  • نقش جنسیت در مورد ذوق و طعام
  • هنر چیست و هنرمند کیست؟
  • انزجار ، تعالی ، و ارزش های زیبایی شناسانه
  • بدنه و ساختمان ذهنیت[3]

اولین چاپ این کتاب در سال 2004 صورت گرفته است و تا به حال به فارسی ترجمه نشده است. همانطور که پیشتر گفتیم این مقاله تنها ترجمه ای است از فصل اول این کتاب با عنوان: هنرمندان و هنر؛ که ارائه مختصری است از تاریخچه مفاهیم مربوط به هنر.


در این فصل نظریه های هنری و مفاهیم مربوط به آنها و حوزه های کارکرد و اعتبار آنها از دوران باستان ] افلاطون و ارسطو[ گرفته تا دوران مدرن مورد بحث قرار می گیرد.

عناوین فصول دیگر کتاب از این قرار می باشد.

  • لذت زیبایی شناسانه
  • مبتدیان و حرفه ای ها
  • جنسیت عمیق: ذوق و طعام
  • چه چیزی هنر است[4]؟ (هنر چیست[5]؟)
  • لذت دشوار:‌تعالی و انزجار

در اینجا لازم است که ذکر کنم، تمام مطالب داخل کروشه از مترجم می باشد و فقط برای کمک به درک متن به آن اضافه شده اند.


هنرمندان و هنر

مختصری از تاریخ مفاهیم

هنر چیست؟ هنرمند کیست؟ این ها مفاهیمی هستند که هر کدام در نسبت با دیگری تعریف می شوند: اینکه آیا شخصی را یک هنرمند می دانیم یا خیر، تا حدودی بسته به آن چیزی است که او تولید می کند، و اینکه آیا محصولی، یک اثر هنری است یا خیر،‌بستگی به این دارد که چه کسی آن را تولید کرده است.

بگذارید با در نظر گرفتن مفهوم خالق [6] شروع کنیم: ما به کسی واژه هنرمند را اطلاق می کنیم که دست به خلاقیت هنری بزند، خواه این هنر شعر باشد و نقاشی و یا که موسیقی ، معماری ، مجسمه سازی یا رقص باشد، که البته با ارائه چنین فهرستی از انواع مختلف هنر، در واقع در مورد مواد بحث آشکارا دست به پیش داوری زده ام، چرا که جواب ما ] در مورد اینکه هنر چیست و هنرمند کیست[ متفاوت می بود اگر من شخص قالی باف یا سازندة آثار منبت کاری شده و یا آشپزها را هم اضافه کرده بودیم؛ یا شخصی که ریسندگی، بافندگی و یا سفالگری می کند،‌یا آنکه شیشه گر است یا اثاثیه تولید می کند و یا به صحافی کتاب می پردازد. همانطور که طی این فصل خواهیم دید، اطلاق واژه هنرمند به افراد مشخص، بسته به تغییر مقولاتی که به عنوان آثار هنری شناخته می شدند، در طول تاریخ دستخوش تغییراتی بوده است.

تعریف معاصری که در مورد یک هنرمند وجود دارد از ایده هایی چون خودبیانگری[7]، تخیل[8] و خلاقیت جداشدنی نیست، ] ایده هایی[ که هر کدام نشانة نوع خاصی از آزادی هستند که به هنرمند نسبت داده می شود.

امروزه اغلب هنرمند را زادة یک روح آزاد، و ] دارای شخصیتی[ خودرأی که خود را محدود به قواعد اجتماعی و یا قوانین بی روح جامعه نمی کند، می دانند. در بهترین حالت این آزادی ] آزادگی[ ممکن است که مشخصه ای برای نبوغ باشد، هر چند اصالت نبوغ اغلب دچار بدفهمی می شود مگر گذشت زمان حکم صحیح را عرضه کند. بنابراین چنین نگرشی نسبت به هنرمندان، اغلب آنها را به مثابة افرادی که از نظر عاطفی، منزوی و تنها هستند، تصویر می کند.

در این فصل از اصل بنیادین و چارچوب مفهومی ای پرسش می کنیم که به چنین تصور همگانی ای از هنرمند شکل داده، تا بتوانیم تعیین کنیم که چرا زنان اندکی در فهرست نوابغ هنری شناخته شده به چشم می خورند.

در واقع، خصوصاً در دوره های مشخصی از تاریخ، حتی تصور زنان به عنوان هنرمندانی کاملاً مستقل که فقط به خاطر خلاقیت صرف دست به خلق آثار هنری می زنند، امری دشوار محسوب می شده است.

دلیل این امر چیست و این موضوع چه چیزی را در مورد نقش تمایزات جنسی در مفاهیم مربوط به خلاقیت نشان می دهد؟

مورخان تحقیقات قابل توجهی در باب این نوع محروم سازی ها کرده اند، ] محروم سازی هایی[ که در دوره های مشخصی از تاریخ، زنان را از ورود به رشته های مختلفی مانند نقاشی، مجسمه سازی یا تألیف موسیقیایی منع کرده و پیشرفت و اشتهار آنها را در زمینه هایی چون ادبیات مختل کرده اند. هر چند تمرکز ما اکنون مشخصاً در مورد عدم وجود امکان تحصیل یا دیگر موانع و نواهی اجتماعی نیست؛ این ها مواردی فرعی هستند که با گذشت زمان و پیش آمدن موقعیت های متفاوت تغییر کرده اند.

در اینجا بیشتر متوجه ماهیت پایه ای مفاهیمی هستیم که فلسفه هنر و قواعد زیبایی شناسی را شکل می دهند، چارچوب های نظری که اعمال اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار می دهند. در اینجا ما همچنین، تفاوت های جنسی و مفاهیم دشواری مانند «تأنیت[9]» و «تذکیر[10]» را درخواهیم یافت.

مبانی مفهومی

...
 
71 ص فایل Word

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فلسفة زیبایی شناسی از دیدگاه فمینیستی

دانلود تحقیق کامل درمورد نظریه زیبایی

اختصاصی از زد فایل دانلود تحقیق کامل درمورد نظریه زیبایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد نظریه زیبایی


دانلود تحقیق کامل درمورد نظریه زیبایی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 23

 

نظریه زیبایی

مقدمه

الحمدلله رب العالمین باری الخلائق اجمعین والصلوه والسلام علی عبدالله و رسوله وحبیبه و صفیه و حافظ سره و مبلغ رسالاته سیدنا و نبینا و مولانا ابی القاسم محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین اعوذبالله من الشیطان الرجیم:

ان الله یامربالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی وینهی عن الفحشاء  والمنکروالبغی یعظکم لعلکم تذکرون.[1]

شناختن اینکه اخلاق از چه مقوله‌ای است و اینکه از یک مقوله است یا از چند مقوله، تاثیر فراوانی دارد در اینکه ما بدانیم اگر بخواهیم اخلاق را در جامعه تکمیل و تتمیم بکنیم از کجا باید شروع بکنیم، و اتفاقاً چنین سرگشتگیی وجود دارد.

افرادی که طرز تفکرشان همان طرز تفکر هندی و مسیحی است می گویند اخلاق یعنی محبت بیاورید، دشمن نداشتن، کدورت نداشتن. اگر می خواهید اخلاق در جامعه بیاورید، حس محبت را در جامعه زیاد کنید و کاری کنیدکه کدورتها، نفرتها و دشمنیها از میان برود. دشمنی را در جامعه از میان ببرید و محبت را در دلها برقرار کنید، این اخلاق است.

ولی آن کسی که اخلاق را از مقوله علم می داند مانند سقراط، حرفش چیز دیگر است. او می گوید مردم را بیاموزانید، تعلیم کنید، دانا کنید؛ وقتی مردم دانا شدند همان دانش برای آنها اخلاق است. طبق این عقیده، هر آدم فاسدالخلاقی به آن دلیل فاسدالخلاق است که نادان است. منشا فساد اخلاق، نادانی است. پس علم برقرار کنید کافی است: علموهم و کفی، تعلیم بکنید که تعلیم، تربیت هم هست. تعلیم از تربیت ، و تربیت از تعلیم جدا نیست. دیگر نمی گوید کدورتها را از میان ببرید، محبتها را زیاد کنید. می گوید دانشها را زیاد کنید.

آنکه مانند ارسطو می گوید از دانش به تنهایی کاری ساخته نیست، اراده را باید تقویت کرد، او راه دیگری را پیشنهاد می کند. آن کسی که در اخلاق، تکیه اش روی وجدان فطری انسان است می گوید در درون هر انسانی یک منادی مقدس اخلاق هست که انسان را فرمان می دهد به کارهای نیک و باز می دارد از کارهای زشت.

برای این که یک ندا خوب شنیده بشود باید نداهای مخالف را خاموش کرد. در دیدن هم این جور است. ما به این شرط خوب می بینیم که گردی، غباری ، دودی در کار نباشد، والا هر مقدار هم چنین ما بینا باشد اگر گردوغبار زیاد شد اشیاء را درست نمی بینیم. در واقع ما می بینیم ولی گردوغبار نمی گذارد. برای اینکه ببینیم باید گردوغبار را فروبنشانیم. به قول سعدی:

حقیقت، سرایی است آراسته     هوی و هوس گردبرخاسته

نبینی که هر جا که برخاست گرد     

حقیقت،  سرایی است آراسته            هوی و هوس گردبرخاسته

نبینی که هر جا که برخاست گرد       نبیند نظر گرچه بیناست مرد

تو را تا دهن باشد از حرص، باز       نیاید به گوش دل از غیب ، راز

پس آنکه میگوید اخلاق یعنی ندای وجدان، چنانچه ازاو بپرسیم:

اگر ما بخواهیم جامعه را به سوی اخلاق سوق بدهیم چه باید بکنیم؟

میگوید کاری بکنید که فرد، ندای وجدانش را بشنود. چه کار کنیم؟

سروصداهای دیگر را کم کنید. آن ندا همیشه هست و خاموش نشدنی نیست. سروصداهای مخالف نمی گذارد به گوش شما برسد. می گوید اخلاق یعنی بشنوندای قلب خودت را .

آن کسی که می گوید اخلاق از مقوله زیبایی است، می گوید حس زیبایی مکارم الاخلاق راْ، زیبایی اخلاق کریمه و بزرگوارانه را حس بکند، مرتکب اعمال زشت نمی شود. علت اینکه افراد دروغ می گویند این است که زیبای راستی رادرک نمیکنند . علت اینکه خیانت می کنند این است که زیبایی امانت را درک نمی کنند.پس ذوق فرد را پرورش بدهید. ذوق مربوط به زیبایی است. کاری بکنید که او تنها زیباییهای محسوس را زیبایی نداند، به زیباییهای معقول هم توجهی داشته باشد، پا در دائره زیباییهای معقول هم بگذارد.

نظریه زیبایی- آیا زیبایی قابل تعریف است؟

اولین سوال این است که جمال یا زیبایی چیست.

زیبایی داخل در کدام مقوله است؟

آیا می شود فرمولی برای زیبایی به دست آورد.

و بالاخره زیبایی چیست؟ این سوالی است که هنوز احدی به آن جواب نداده است که زیبای جیست؟

درباب فصاحت که از مقوله زیبایی است علما می گویند فصاحت را در حقیقت نمی شود تعریف واقعی کرد‎، ممایدرک ولا یوصف است یعنی درک میشود، توصیف نمی شود.

افلاطون تعریفی  از زیبایی کرده است. تعریف او اولا درحدش معلوم نیست تعریف درستی باشد، و ثانیا تعریف کاملی نیست.

گفته است: زیبایی هماهنگی میان اجزا است باکل. یعنی اگر یک کل داشته باشیم مانند یک ساختمان، چنانچه همه اجزائش: در دیوار ، پایه سقف و غیره با یک تناسب معینی در آن به کار رفته باشد ، آن کل زیباست . زیبایی وجود دارد گو اینکه بشر نمی تواند آن را تعریف بکند . حتی بشر همین نیروی برق را تعریف بکند اما شک ندارد که و جود دارد.

زیبایی مطلق است یا نسبی؟

سوال دوم که در اینجا مطرح است این است که آیا زیبایی مطلق است یا نسبی؟ یعنی آیا آن چیزی که زیبا است فی حدّ ذاته زیبا است قطع نظر از اینکه انسانی زیبایی آن را درک بکند یا درک نکند، مثل خیلی چیزها که در عالم وجود دارد؟ شما می بینید انسانی، شیء یا انسان دیگری (معشوقش) در نظر فوق العاده زیبا است، و حال آنکه یک انسان دیگر او را زیبا نمی بیند. پس معلوم می شود به قول این اشخاص زیبایی حقیقت مطلقی نیسیت، یعنی ممکن است یک انسان در نظر انسانی در نهایت زیبایی باشد، و همان انسان در نظر انسانهای دیگر اصلاً زیبایی نداشته باشد. داستان معروف مجنون همین است. مجنون که در وصف لیلای خودش اینهمه شعر و غزل گفت، هارون الرشید خیال کرد لیلا لعبتی است که نظیر او در دنیا پیدا نمی شود. وقتی آن لیلای بدوی وحشی را از بیابان آوردند دید یک زن عادی سیاه سوخته ای است که اصلاً هیچ قابل توجه نیست.

به مجنون گفت روزی عیبجویی                 که پیدا کن به از لیلا نکویی

که لیلا گرچه در چشم تو حوری است         به هر عضوی ز اعضایش قصوری است

چو مجنون این سخن بشنید آشفت            در آن آشفتگی خندان شد و گفت

اگر در کاسة چشمم نشینی                     بجز از خوبی لیلی نبینی

برخلاف آنچه انسانها خیال می کنند که زیبایی، عشق می آفریند، برعکس است: عشق، زیبایی می آفریند، یعنی اول زیبایی وجود ندارد که بعد در اثر زیبایی، عشق ایجاد بشود، اول عشق وجود پیدا می کند و بعد عشق زیبایی را خلق می کند.

زیبایی حقیقتی است. گیرم حقیقت نسبی هم باشد باز خودش حقیقتی است.

رابطه زیبایی با عشق و حرکت

آنجا که زیبایی وجود پیدا می کند یک نیروی جاذبه ای هم هست. زیبا جاذبه دارد. آنجا که زیبایی وجود دارد، عشق و طلب در یک موجود دیگر وجود دارد، حرکت و جنبش وجود دارد، یعنی خود زیبایی موجب حرکت و جنبش است. حتی به عقیدة فلاسفة الهی تمام حرکتهایی که در این عالم است حتی حرکت جوهریه و اساسی که تمام قافلة عالم طبیعت را به صورت یک واحد جنبش و حرکت درآورده است مولود عشق است: کتحریک المعشوق للعاشق و تحریک المعلل للمتعلل.1 ‹‹وحشی بافقی›› شعرهایی دارد راجع به ‹‹میل›› که میل و جاذبه در تمام ذرات عالم وجود دارد. بعد می گوید فیلسوفان این را عشق می نامند. به هر حال هر جا که زیبایی هست جاذبه وجود دارد، عشق و طلب وجود دارد، حرکت و جنبش وجود دارد، ستایش و تقدیس وجود دادر. زیبایی به دنبال خودش ستایش و تقدیس می آورد.

زیبایی منحصر به زیبایی مربوط به غریزه جنسی نیست

آیا زیبایی منحصر است به زیبایی یک انسان، آن هم زیباییهایی که دو جنس مخالف انسان از یکدیگر درک می کنند خصوصاً در جنس زن؟ و وقتی می گویند ‹‹زیبا›› یعنی مثلاً اندام و چهره یک زن زیبا؟ و دیگر غیر از این در عالم، زیبایی وجود ندارد.

هزاران نوع زیبایی و جمال محسوس در عالم طبیعت وجود دادر. تمام زیباییها که منحصر به آن زیبایی که با شهوت جنسی انسان سروکار دارد نیست. آن کسی که زیبایی را منحصراً در شهوت جنسی درک می کند، در حقیقت اصلاً زیبایی در درک نمی کند. زیبایی تنها مربوط به غریزة جنسی انسان نیست ک تا می گویند ‹‹زیبایی›› بعضی اشخاص فوراً فکر می کنند یعنی مسائل مربوط به غریزة جنسی. این جور نیست. و اساساً ‹‹خوب›› در هر حسی یعنی زیبا. پس این اشتباه پیدا نشود که تا می گویند ‹‹زیبایی›ت افرادی که درکشان از زیبایی بسیار ضعیف است فوراً توجهشان به مسائل جنسی معطوف میشود.

زیبایی غیرمحسوس

زیباییهایی است که به قوه خیال انسان یعنی به صورتهای ذهنی انسان مربوط است. زیبایی فصاحت و بلاغت در چیست؟ یک عبارت فصیح و بلیغ چرا انسان را به سوی خودش می کشد و جذب می کند؟ نثر و شعر سعدی چرا انسان را جذب می کند؟ حدود هفتصد سال از زمان سعدی می گذرد.چرا آن جمله های کوتاه سعدی هنوز هم در زبانها تکرار می شود و انسان وقتی که می شنود مجذوب آن میشود؟ آیا زیبایی لفظ است؟ نه ، تنها لفظ نیست، معانی این الفاظ است. البته خود لفظ هم در فصاحت دخالتی دارد ولی تنها لفظ نیست. معانی این الفاظ و معانی ذهنی آنچنان زیبا کنار یکدیگر قرار گرفته است که روح انسان را می کشد به سوی خودش و جذب می کند.آنهایی که زیباییهای خیال را درک می کنند گاهی آنچنان مجذوب و مسحور این شعرها می شوند که اصلاً از خود بیخود می شوند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید

دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد نظریه زیبایی