این مطالعه به منظور ارزیابی توانایی سه گونه از باکتری های هوازی گرم منفی در بهبود کیفیت مواد لیگنوسلولزی انجام شد. باکتری ها در یک دوره شش هفته ای بر روی کاه جو، کلش گندم و خاک اره رشد داده شدند و تجزیه مواد لیگنوسلولزی با تعیین میزان کاهش وزن، کاهش لیگنین و کربوهیدرات و افزایش پروتئین و قابلیت هضم (in vitro) بررسی شد. باسیلوس اسفریکوس به وضوح نسبت به سایر گونه های ارزیابی شده مؤثرترین گونه بوده که به نحو معنی داری( 05/0 P < ) لیگنین را کاهش داده و پروتئین و قابلیت هضم را افزایش داده است. بهبود ترکیب شیمیایی و ارزش غذایی لیگنوسلولز های غلات نسبت به لیگنوسلولز های چوب بیشتر بود.
لغات کلیدی: فرآوری بیولوژیکی، ضایعات کشاورزی، باکتری ها
با توجه به حجم انبوه مواد لیگنوسلولزی تولید شده، اجتناب ناپذیر بودن تولید حداقل بخشی از این مواد (به عنوان فرآورده های فرعی در هنگام تولید محصولات کشاورزی) و تقاضا جهت استفاده از این مواد در تغذیه دام به عنوان یک خوراک ارزان در کشورهای جهان سوم، دامداران سنتی و به خصوص در شرایطی که عرضه علوفه کم است توجه به حل نواقص موجود در مواد لیگنو سلولزی جلب شده است. به منظور حل مهمترین نقص یعنی کمبود ارزش غذایی، اخیرا توجه به کاربرد روش های بیولوژیکی جلب شده است. لیگنین مهمترین عامل کمبود ارزش غذایی است که سعی می شود تا با کاربرد قارچ ها یا باکتری ها این ماده را حذف نموده یا حداقل ارتباط آن با کربوهیدرات های دیواره را قطع نمایند. مشخص شده که گونه های نوکاردیا قادر به تجزیه لیگنین بودند (Trojanowski et al., 1977) و توانستند هم دی هیدروپلی مرهای نشان دار و هم لیگنین های نشان دار در لیگنوسلولز های گیاهی را تجزیه کنند (Trojanowski et al., 1977, Haider et al., 1978) . یک سوش از باسیلوس مگاتریوم ( Bacillus megaterium ) ، جداسازی شده از مواد گیاهی در حال پوسیدگی نیز به سرعت اجزاء زنجیر جانبی لیگنین های طبیعی در داخل لیگنوسلولز را تجزیه نمود . همچنین این باکتری توانست اجزاء حلقه دی هیدروپلی مرهای نشان دار را به آرامی تجزیه نماید ( Robinson and Crawford 1978) .
طبق نظر ریچارد (Richard, 2000) عواملی از جمله ازت کافی ، رطوبت ، حرارت و ترکیب فیزیکو شیمیایی سوبسترای لیگنوسلولزی در میزان تجزیه لیگنین اهمیت زیادی دارند . لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی توان سه گونه باکتریایی در بهبود کیفیت سه نوع ماده لیگنوسلولزی بود.
مواد و روش ها
در مطالعه حاضر از سه گونه باکتریایی که در یک مطالعه دیگر جدا و خالص سازی شده بود ( شامل گونه های باسیلوس اسفریکوس ، آکروباکتریوم آنتروپی و انتروباکترکلو آکا ) به عنوان مواد تلقیحی استفاده شد. به 54 ارلن cc250 ، cc200 محلول M96.2g Na2HPO4 + 3.5g KH2PO4 + 0.5g NaCl + 1.0g NH4Cl (در هر لیتر) و 5/2 درصد از مواد لیگنوسلولزی (شامل کلش گندم ، کاه جو یا خاک اره) اضافه شد. ارلن ها برای دو ساعت در دمای Cْ121 استریل شدند. امولسیون هر گونه باکتریایی به میزان 1 میلی لیتر برای تلقیح ارلن ها مورد استفاده قرار گرفت. ارلن ها برای 6 هفته در دمای C ْ37 اینکوبه شدند.هر هفته تعداد باکتری ها (با شمارش کلنی) ثبت شد. پروتئین خام، کربوهیدرات، کاهش وزن،و لیگنین محلول و نامحلول با استفاده از روش های موجود تعیین شد(AOAC, 1979; Antai and Crawford, 1981) و کاهش یا افزایش آن با گروه شاهد مقایسه شد. قابلیت هضم آزمایشگاهی نیز با استفاده از روش های موجود تعیین شد.در این آزمایش نوع ماده لیگنوسلولزی ( سه نوع ماده ) و گونه باکتریایی فاکتور های آزمایشی بودند که در سه تکرار با استفاده از یک طرح کاملا تصادفی متعادل و آزمایش فاکتوریل بررسی شدند.
شامل 5 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود مقاله فرآوری بیولوژیکی برخی از فرآورده های فرعی کشاورزی توسط باکتری های هوازی گرم منفی