حاوی یک فایل اتوکد قوس های ایرانی با قابلیت ویرایش میباشد
فایل اتوکد طرح قوس های ایرانی
حاوی یک فایل اتوکد قوس های ایرانی با قابلیت ویرایش میباشد
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :33
بخشی از متن مقاله
طیف سنجی نشری قوس و جرقه
در منابع قوس و جرقه تقریباً امکان برانگیختن همه عناصر پایدار در جدول تناوبی وجود دارد.
تخلیه قوس و جرقه به عنوان منابع برانگیختگی از دهه 1920 برای طیف سنجی نشری وکیفی و کمی استفاده شده است. بسیاری از پیشرفت های نوین برانگیختگی قوس و جرقه در طی سالهای جنگ، دهه 1940 به ویژه در پروژة منهتان اتفاق افتاد.
در منبع قوس dc ، 70 تا 80 عنصر برانگیخته می شود. کاربرد اصلی قوس، برای تجزیه کیفی و نیمه کمی است، زیرا دقت اندازه گیری های کمی چندان مطلوب نیست. منبع جرقة ولتاژ بالا، پر انرژی تر از قوس است؛ حتی گازهای نادر و هالوژن ها در تخلیه الکتریکی جرقه میتوانند برانگیخته شوند. دقت جرقه بیشتر از قوس dc است و برای اندازه گیری های کمی برتری دارد.
منابع برانگیختگی قوس
در این بخش مشخصه ها، مزایا و محدودیت های انواع گوناگونی از تخلیه های قوس نظیر قوس dc ، قوس ac ، قوس با اتمسفر کنترل شده و قوس پایدار شده با گاز مورد توجه قرار میگیرند.
قوس که در تجزیه طیف شیمیایی به کار می رود، تخلیه دی الکتریکی بین دو یا چند الکترود هدایت کننده است. یکی از الکترودها ،حاوی پودر نمونه، مخلوط جامد یا پس ماندة محلول است. شدت نشر در کل زمان قوس زنی که سوزاندن نامیده می شود، به صورت فوتوگرافیکی یا الکترونیکی انتگرال گیری می شود. قوس می تواند در هوا یا اتمسفری از گاز بی اثر آزادسوز باشد، یا به وسیله گاز پایدار شود. قوس های آزادسوز بیشتر برای تجزیه های طیف شیمیایی به کار گرفته می شوند. سه نوع قوس مورد استفاده قرار می گیرد: قوس dc ، قوس ac و قوس نوبتی یا تک جهتی.
قوس های dc آزاد سوز
معمولی ترین نوع قوس بکار گرفته شده در تجزیه طیف شیمیایی قوس dc است؛ که بطور مرسوم با آشکارپذیری و دقت کم مشخص می شود. گر چه در تخلیة قوس، یونش اساساً وجود دارد اما خطوط نشری اتم های خنثی برتری دارند. در واقع خطوط اتم خنثی، اغلب خطوط قوس نامیده می شوند؛ یا به عنوان خطوط نوع (I) در نامگذاری طیف بینی خوانده می شوند. بنابراین خط آرگون (I) ، خط آرگون خنثی است.
قوس dc از تخلیه پیوسته 1 تا 30 آمپری بین یک جفت الکترود فلزی یا گرافیتی حاصل میشود. دیاگرام ساده شدة مدار الکتریکی در شکل 9-1 نشان داده شده است.
قوس بیشتر مقاومت منفی از خود نشان می دهد، چون افزایش جریان قوس منجر به افت ولتاژ در گاف و کاهش در مقاومت قوس خواهد شد.
با افزایش یافتن رسانایی قوس، جریان باید بدون محدودیت افزایش یابد. کنترل صحیح جریان به سوزاندن یکنواخت کمک می کند و شدت های نشر تکرارپذیری ایجاد میشود. برای تنظیم بهتر جریان ولتاژ اعمال شده باید بزرگتر از افت ولتاژی باشد که در دو سر قوس اتفاق می افتد.
معمولی ترین ماده الکترود، گرافیت است. گرچه گاهگاهی خود نمونه های فلزی به شکل مناسب درآورده شده و به عنوان الکترود استفاده می شوند. گرافیت ارزان و باخلوص بالا در دسترس است، همچنین در برابر حملة بیشتر واکنش گرها مقاوم و نیز ماده ای دیرگداز است.
اغلب نمونه هایی که باید تجزیه شوند جامدند، پودرها، تراشه ها و براده های متداولاند. به طور کلی نمونه ها با تبخیر از الکترود فنجانی شکل (الکترود پایینی ) که شبیه یکی از الکترودهایی است که در تصویر 9-3 نشان داده شده اند وارد قوس می شوند.
برای ایجاد قوس یا الکترودها لحظه ای به هم برخورد می کنند یا مولد جرقه ای با جریان الکتریکی پایین امکان یونش اولیه را مهیا می سازد. با یونش گرمایی مواد موجود در گاف و تأمین الکترونها و یونها از الکترودها ، قوس برقرار می شود.
در آمریکا، معمولا در قوس، الکترود نمونه به عنوان آند و الکترود مخالف به عنوان کاتد عمل می کند. نمونه برداری کاتدی بیشتر در اروپا استفاده می شود. با نمونه برداری آندی، میدان رو به بالا بر مواد یونیده اثر می گذارد. فقط غلظت نسبتاً پایینی از مواد یونیده در ستون قوس وجود دارد و بخار کمی به وسیله نفوذ جانبی خارج می شود. در برانگیختگی کاتدی، بخارات یونیده در معرض نیروهای رو به پایین در ستون قرار می گیرند. نتیجة این امر غلظت پایین در ستون و انباشتگی ذرات فلزی در کاتد است، که به لایة کاتدی معروف است. گاهی برانگیختگی کاتدی برای کاهش حد آشکارسازی مطلق استفاده می شود که به دلیل افزایش نشر در لایة کاتدی است. با این حال، نشر زمینة شدیدی نیز در ناحیه لایه کاتدی یافته می شود و نسبتهای علامت به زمینه ممکن است بهتر از نمونه برداری آندی، نباشد. در قوس های آزادسوز، زمان گذار به اندازهی چند میلی ثانیه است.
به طور معمول دمای قوس در محدودة 3000 تا k 8000 است و تقریباً به طور خطی به پتانسیل یونش ماده، در ناحیه گاف بستگی دارد. در جریان ثابت به دلیل اتلاف انرژی، دمای قوس با مقاومت پلاسمای قوس متناسب خواهد بود. با موادی که به راحتی یونیده میشوند، چگالی الکترون درگاف زیاد است، بنابراین مقاومت بین الکترودها کم و در نتیجه دما پایین است. به طور مشابه،موادی با پتانسیل یونش بالا ، منجر به دمای بالا می شوند. وابستگی دمای قوس به ماهیت نمونه، کاملا نامطلوب است و اغلب به اثرات ماتریس جدی منجر می شود. همچنین دمای قوس به طور قابل توجهی در جهت محوری تغییر می کند. درنواحی افت آندی و کاتدی دمای بالاتری نسبت به خود ستون قوس یافت می شود. در جهت شعاعی،دما در کانال جریان به حداکثر می رسد و با افزایش فاصله، به سرعت کاهش مییابد. دمای پایین در نواحی خارجی قوس باعث می شود چگالی اتمها در حالت پایه زیاد شود،این امر اغلب به مشکلات جدی خودجذبی و خود بازگشتی منجر می شود، زیرا تابش نشری در کانال با دمای بالا، باید قبل از رسیدن به گاف ورودی طیف سنج، از میان حاشیه قوس عبور کند.
تبخیر گزینشی
ویژگی دیگر تخلیه قوس dc است زیرا الکترودها به کندی به وسیله قوس گرم می شوند. بنابراین ابتدا فرارترین مواد و به دنبال آن مواد با نقطه جوش بالاتر تبخیر می شوند، شکل 9-4. در تجزیه قوس dc ، اغلب نمونه ها کاملاً می سوزند. برای نمونه های معمولی، این کار حداقل به چند دقیقه زمان نیاز دارد. زیرا بر اثر تغییرات شدید دما در حین سوزاندن، شدت خطوط به طور قابل ملاحظه ای با ماتریس نمونه تغییر می کند. همچنین به دلیل گزینشی بودن تبخیر، مزاحمت های طیفی به سادگی رخ می دهند.
اگر دورة نورگیری (زمان انتگرال گیری) درست انتخاب شود، تبخیر گزینشی می تواند مزاحمت ها را به حداقل برساند و نسبت خط به زمینه را بهبود بخشد. در روش تقطیر حامل، گاهی عنصری مثل گالیم که نقطة جوش پایینی دارد به عمد به نمونه اضافه می شود. مکانیسم این کار دقیقاً مشخص نیست اما این طور تصور می شود که هنگامی که عنصری با نقطه جوش پایین تبخیر شود می تواند عناصر دیگری را که به راحتی تبخیر می شوند با خود حمل کرده و آنها را از مواد دیرگداز جدا کند. اغلب با افزایش یک بافر طیف شیمیایی به نمونه ، تبخیر گزینشی کاهش می یابد.
قوس dc نشری نواری و پیوستاری دارد که به زمینه مرتبط است. نشر نواری از مولکولها و رادیکالهایی حاصل می شود که در حاشیه خنک تر قوس پایدار هستند به عنوان مثال در هوا، نشر رادیکال سیانوژن (CN) که از سوزاندن الکترودهای کربن تشکیل می شود، در حضور نیتروژن کاملاً شدید است. سیستم نوار CN میتواند سراسر ناحیة طیفی بین 360 تا nm420 را برای کار تجزیه ای بی استفاده کند. نشر پیوستاری میتواند ناشی از الکترودهای داغ (تابش جسم سیاه) ذرات ملتهب در قوس و یا ترکیب مجدد تابشی بر مشترالونگ باشد. آخرین مشکل قوس dc آزادسوز، انحراف قوس است که به سبب تماس قوس با نقاط بسیار کوچک الکترودها رخ می دهد. اکثر تبخیر نمونه و تبخیر مواد الکترود در نقاط کاتد و آند اتفاق می افتد که به طور نامنظم در سطح الکترود انجام می شود و منجر به نمونه برداری از قسمتهای مختلف آن می شود. همچنین قوس به سبب جریان های گرمایی حاصل از سوزاندن از نظر موقعیت، ناپایدار می شود. انحراف قوس، دلیل اصلی تکثیرپذیری ضعیف قوس dc است.
*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***
جوشکاری تیگ (Tungsten Inert Gas) یا همان جوشکاری قوس تنگستن تحت پوشش گاز محافظ، یکی از مهمترین روشهای جوشکاری در صنایع مختلف کوچک و بزرگ پتروشیمی، نظامی، دریایی، هوایی، نیروگاههای برق و ... می باشد. در ایران بیشتر با نام اختصاری و متداول جوش آرگون شناخته میشود. دلیل این نامگذاری بیشتر به خاطر استفاده از گاز آرگون در این فرایند جوشکاری است.
از فرایند جوشکاری TIG میتوان برای جوشکاری فلزات سخت و غیر سخت، آهنی و غیر آهنی در تمام ضخامتها استفاده کرد. با استفاده از این نوع جوشکاری میتوان جوشکاری صفحات نازک و ظریف (به عنوان مثال:آلومینیومی) تا لولههای تحت فشار را انجام داد. در این روش قوس و حوضچه مذاب کاملاً آشکار و قابل مشاهده میباشد. در دهه ۱۹۲۰ کوشش شد تا قوس و حوضچه مذاب را در مقابل اتمسفر محافظت کنند تا جوشکاری کاملاً ایدهآل انجام گیرد. ظهور الکترودهای روپوش دار در آن دهه مسئله محافظت را منتفی کرد. اما بدلیل بوجود آمدن برخی مشکلات در دهه ۱۹۳۰، جوشکاری با گاز خنثی و الکترود تنگستن (TIG)ابداع شد که شروع روش جوشکاری با محافظت گاز بود.این روش با وجود اینکه بسیار کند پیشرفت کرد ولی در دهه ۱۹۴۰۰ توسعه پیدا نمود.
درمیان انواع فرایندهای اتصال فلزات، فناوری جوشکاری و روشهای مختلف آن به دلیل قابلیتهای خاص و تنوع در عملکرد، جایگاه خاصی را به خود اختصاص دادهاست. در استانداردهای مطرح و مرتبط این رشته، از فرایند جوشکاری تحت عنوان فرایند خاص یاد شدهاست. فرایند خاص به فرایندی اطلاق میشود که کیفیت و نتیجه آن وابستگی بسیاری به مهارت اپراتور آن داشته و جهت اجرای آن به دستورالعملهای تایید شده نیاز باشد.
در این فرایند عمل جوشکاری توسط حرارت ناشی از قوس الکتریکی ما بین یک الکترود مصرف نشدنی از جنس تنگستن (یا آلیاژ آن) و قطعه کار صورت میپذیرد. الکترود، قوس الکتریکی و منطقه حوضچه مذاب توسط یک گاز محافظ (آرگون، هلیم، مخلوط هر دو گاز و یا مخلوط هر یک از دو گاز با گاز هیدروژن) در برابر اتمسفر محافظت میشود. استفاده از گازهای آرگون و هلیم به علت خاصیت خنثی بودن این گازها میباشد. گازهای خنثی با عناصر دیگر قابلیت واکنش ندارند پس به منظور حذف گازهای فعال مانند اکسیژن و نیتروژن از اطراف قوس و حوضچه مذاب، اکسیدها و نیتریدهای فلزی (Porosityy)ایدهآل میباشند بدین ترتیب میتوان از شکل گرفتن تخلخلهای گازی جلوگیری نمود. تخلخلهای گازی، اکسیدها و نیتریدهای فلزی، عیوبی هستند که باعث کاهش خواص مکانیکی جوش از جمله مقامت به ضربه و استحکام کششی میشوند.
فهرست مطالب:
مقدمه
نام های مختلف جوشکاری TIG
محاسن گاز آرگون نسبت به هلیوم
محاسن هلیوم نسبت به آرگون
اصول جوشکاری قوس تنگستن
محاسن جوشکاری با الکترود تنگستن
محدودیت های جوشکاری TIG
وسایل مورد نیاز جهت جوشکاری با GTAW
منابع نیروی دستگاه TIG
الکترود تنگستن
آماده سازی نوک الکترود
کد رنگ الکترودهای مورد استفاده در TIG
قوس الکتریکی
سیلندرهای گاز محافظ
پدال پایی
حفاظت در موقع جوشکاری TIG
جلوگیری از خطرات دود و بخارات سمی
تهویه موضعی
استفاده از ماسک دود
عملیات هیدروتست
نکاتی درباره جوشکاری فلزات آهنی
نکاتی درباره جوشکاری فلزات غیر آهنی
امکان سنجی مقدماتی کوره ذوب القایی و قوس الکتریکی
فرمت : PDF
تعداد صفحه : 49
چند خط بخوانید...
در این طرح به مطالعات پیش امکان سنجی برای تولید کوره ذوب القایی و قوس الکتریکی، که دارای
کاربردهای فراوانی در صنایع مختلف است، پرداخته شده است . روند رو به رشد تقاضای این
محصول در کنار ویژگیهایی نظیر آلوده نکردن محیط زیست، راندمان بالا، سروصدای کم، یکنواختی
مذاب، توانایی ذوب فلزات دیرگداز و ... نسبت به سایر انواع قدیمی تر این نوع کوره ها، فرصتی مغتنم
است که به نظر می رسد سرمایه گذاری برای تولید آن را توجیه پذیر می نمایاند.
بدیهی است، سرمایه گذاری برای تولید این محصول نیازمند انجام بررس ی های تکمیلی امکا ن سنجی
است.
دانلود تحقیق انواع قوس و ویژگی های فنی در 16 صفحه با فرمت ورد و قابل ویرایش بسیار جامع و دارای توضیحات فنی درباره هر قوس شامل بخش های زیر می باشد:
مقدمه
انواع قوس
قوسهای سه مفصل
خطر تاثیر لنگرخمشی
خط تاثیر نیروی برشی
قوسهای نامعین (قوسهای دو مفصلی و بدون مفصل)
تحلیل قوسهای دو مفصل
مقدمه :
قوس را می توان سازه ای تعریف نمود که توانایی آن برای حمل بارهای قائم وارده ، بستگی به مولفه افقی واکنش تکیه گاههای دو طرف آن دارد که هر دو ، به طرف وسط دهانه قوس عمل می نمایند .
قوسها از زمانهای بسیار دور موارد استعمال فراوانی در ساخت طاقهای بزرگ و پلهای جاده دارند و نمونه های فراوان آنها را می توان در بناها و پلهای تاریخی کشورمان یافت .
با تنوجه به وجود نیروی فشاری در مقاطع مختلف قوس و هم چنین کم بودن اثر لنگر خمشی ، علاوه بر بتن مسلح و فولاد ، قوس را می توان از مصالح بنایی نیز بنا نمود که با توجه به استادکاران ماهر و همچنین کمبود فولاد و سیمان در کشور ، این شیوه می تواند کمک موثری در طرح و اجرای پلهای جاده های و راه آهن باشد . اکثر پلهایی که در مسیر راه آهن سراسری ایران قرار دارند ، از نوع پل قوسی بامصالح بنایی می باشند که سالهای متمادی است که بدون هیچ عیب و نقصی عمل می نمایند .
انروزه با پیشرفت تکنیک محاسبه و اجراء ، پلهای قوسی با دهانه بسیار بزرگ ساخته شده است . بزرگترین پل قوسی فلزی جاده که در حال حاضر در جهان وجود دارد ، پل Kill Van Kull با دهانه حدود 504 متر در نیوجرسی آمریکا می باشد . در بندر سیدنی استرالیا ، یک پل قوسی فلزی راه آهن با دهانه حدود 503 متر وجود دارد . هر دو پل فوق الذکر از نوع دو مفصلی خرپایی می باشند که در بخشهای آینده در مورد آن صحبت خواهد شد . بزرگترین پل قوسی بتن مسلح ، پل Sando در سوئد می باشد که مخصوص عبور وسایط نقلیه است و دهانه آن حدود 264 متر می باشد . در Esla اسپانیا یک پل قوسی بتن مسلح مخصوص عبور راه آهن به دهانه 197 متر وجود دارد که بزرگترین دهانه در نوع خود می باشد .
.
.
-قوسهای سه مفصل :
تعیین واکنشهای تکیه گاهی :
واکنشهای مجهول قوس عبارتند از HA ،VA ،HB وVB ، با نوشتن سه
معادله تعادل برای تمام قوس و معادله تعادل لنگری قطعه یا قوس حول نقطه C واکنشهای مجهول به دست می آیند . ولی حتی الامکانباید از حل دستگاه معادلات همزمان خودداری نمود . برای مثال با نوشتن معادله تعادل لنگری قوس که تکیه گاه های آن همتراز می باشند ، حول مفصل B معادله ای به دست می آید که فقط واکنش قائم مجهول در آن وجود دارد . با دانستن اگر معادله تعادل لنگری قسمت را حول نقطه C بنویسیم ، در آن فقط مجهول وجود خواهد داشت ...