
پاسخنامه نیمسال اول 91-90
نیمسال اول 91-90
پاسخنامه نیمسال دوم 91-90
نیمسال دوم 91-90
پاسخنامه نیمسال دوم 93-92
نیمسال دوم 93-92
تابستان 93 + پاسخ نامه تستی
تابستان 92 + پاسخ نامه ی تستی
نمونه سوال در آمدی بر نقش هنر در مدارس کد درس : 1211053
پاسخنامه نیمسال اول 91-90
نیمسال اول 91-90
پاسخنامه نیمسال دوم 91-90
نیمسال دوم 91-90
پاسخنامه نیمسال دوم 93-92
نیمسال دوم 93-92
تابستان 93 + پاسخ نامه تستی
تابستان 92 + پاسخ نامه ی تستی
پاسخنامه نیمسال اول 95-94
نیمسال اول 95-94
نیمسال اول 95-94
پاسخنامه تابستان 94
تابستان 94
پاسخنامه نیمسال دوم 94-93
نیمسال دوم 94-93
پاسخنامه نیمسال اول 91-90
نیمسال اول 91-90
پاسخنامه نیمسال دوم 91-90
نیمسال دوم 91-90
پاسخنامه نیمسال دوم 93-92
نیمسال دوم 93-92
نیمسال اول 92-93 + پاسخنامه تستی
نیمسال اول 94 93 + پاسخنامه تستی
تابستان 93 + پاسخ نامه تستی
نیمسال دوم 92 91 + پاسخنامه تستی
نیمسال اول 92 91
مدرسه به عنوان هسته محوری نظام آموزشی مرکز فعالیتها وبرنامه هایی است که برآیند آنها به کارایی واثر بخشی این ز نظام می انجامد.از طرفی، توسعه و تکامل مدرسه مستلزم اطلاع از میزان کار آمدی وبرنامه ریزی برای بهبودی فعالیتهای آن است. از آنجه که ارزشیابی نقش آیینه را ایفا میکند، مسئولان و اولیاء مدرسه می توانند با استفاده از آن، تصویری از چگونگی فعالیتها بدست آورند وتصمیمات لازم را در جهت بهبودی وپیشرفت فعالیتها برای نیل به بازدهی مورد نظر اتخاذ کنند.
در این زمینه، تصحیح و اصلاح نگرشهای موجود و غالب در مدارس نسبت به موضوع ارزشیابی گام اول واساسی خواهد بود تا به اتکاء آن و ارتقاء سطح علمی و عملی همکاران در گامهای بعدی، ارزشیابی آموزشی با تمامیت خود در مدارس نهادینه ومستقر گردد. در این رویکرد، تأکید بر این نکات که: ارزشیابی تنها امتحان ومربوط به دروس ورابطه معلم و دانش آموز ویا مدیر با کارکنان مدرسه نمی باشد، بلکه گسترة آن شامل کلیه فعالیتها وبرنامه هایی است که درمدرسه جریان دارند و مهمتر آنکه در همه گستره ها تنها معطوف به نتایج وکمیتها نیست، بلکه ارزشیابی آموزشی علاوه بر اینها به دنبال نظارت وارتقاء کیفیتها وفرآیندهایی است که هدف ونتایج نیز در بستر آن شکل میگیرند وهمة این نکات زمانی جنبة راهبردی می یابند که بدانیم بدون توجه به کیفیتها وفرآیندها واصلاح وبازسازی آنها نمی توان از آموزش وپرورش پویا وکار آمد سخن به میان آورد.
هدف اساسی از تدوین آن ارائه الگویی برای ارزشیابی از فرآندهایی کیفی است که در سطور قبلی نیز به اشاره بیان گردید، ارزشیابی از فرآنیدهای کیفی در مدرسه مستلزم مهارت اولیاء مدرسه در ابعاد نظری وعملی آن است.
مقدمه
به راستی در دنیای امروز که با یک فیلم آموزشی خوب 60 دقیقه ای، میتوان بخش عظمی از کتاب درسی را پوشش داد ویا توسط رایانه وشبکه های جهانی به اطلاعاتی فراتر از کتابهای درسی دست پیدا کرد، جایگاه مدرسه کجاست؟ رسالت مدرسه در تعلیم کتاب، حکمت وتزکیه چیست؟ در فرهنگی که سرشار از توصیه به تفکر، تعقل وسیر در ارض وانباشته از ازرش های اخلاقی است، مدرسه دارای چه هویتی است؟
به هر حال وجود گسترش رسانه های جمعی ووسایل ارتباطی، هنوز جایگزینی برای مدرسه یافت نشده است. در مدرسه تعاملات اجتماعی، مواجهه انسان با انسان وارتباط دو سویه با تمام ویژگیهای آن مطرح است. در مدرسه ارزشهای اجتماعی رنگ وهویت بیشتری میگیرند وکودک می آموزد که از آنها چگونه باید استفاده کند وچگونه باید با آنها کنار آید.
شاید مدرسه تنها جایی باشد که کودک، نوجوان ویا جوان مفاهیم گروه های رسمی وغیر رسمی، عضویت گروهها، دادوستدهای اجتماعی، تشویقها و تنبیه های اجتماعی را تجربه میکند. فردی که در خانواده کودک و نوجوان وجوان محسوب میشود، در کنار گروه همسالان قرار میگیرد، فرصتهایی برای شکل گیری ویا ظهور هویت خاص خود، نزد آنان می یابد. رهبری وانقیاد را تجربه میکند. حدود ومرزهای شرکت در یک اجتماع را می شناسد وبسیاری از تجربه های دیگر که توسط هیچ رسانه ای وحتی خانواده فرصت آن ایجاد نمی شود.
مدیر مدرسه دنیایی از تغییر و تحول را مشاهده میکند. برای او، در معرض دیدترین وتغییر وتحول، تغییرات فیزیکی رشد و دانش آموزان است. نیازی به تأکید بیشتر بر تغییر و تحول های جهان پیرامون نیست. بحث تغییر وتحول برای مدیر مدرسه واقعیتی ملموس است. مدرسه سازمانی اجتماعی- حکومتی است. دنیای متفاوت با سایر محیط های انسانی دیگر دارد. فعالیت مدرسه بدون مشارکت و گشودن درهای تبادل اطلاعات امکان پذیر نیست.
آموزش وپرورش عمومی و در پی آن مدرسه، تلاش در زمینه سازی و کشف استعدادها و توانمندیهای نسل آینده کشور دارد آموزش مدرسه ای در خدمت وبرای فراگیران است، درحالی که آموزش سازمانی، در پی اهداف سازمان است.
کشورهای زیادی در دنیا این نظر را که نقش عمده آموزشگاهها باید انتخاب وطبقه بندی دانش آموزان باشد تغییر داده اند و معتقد شده اند که بهترین نقش مدارس این است که به دانش آموزان یاری دهند تا از نظر تحصیلی پیشرفت کنند.
مدارس به نحو فزاینده ای، در پی یافتن شیوه هایی هستند که بتواند رشد همه جانبه دانش آموزان را در خلال این همه سال که آنان در مدرسه می گذرانند فراهم کند.(وایت ودکر 1973 نقل از بلوم).
حجم انبوهی از مطالعات درباره رابطه عاطفی دانش آموز بادرس، معلم و مدرسه و برعکس وجود دارد. اگر با بلوم هم نظر باشیم، بیش از 50 درصد واریانس پیشرفت تحصیلی توسط ویژگیهای ورودی شناختی وویژگیهای ورودی عاطفی تعیین میشود، آنگاه تأثیر ونقش مدرسه در تبیین این دو ویژگی برای پایه های بعد و طی مدارج تحصیلی مشخص تر میشود.
همه اینها که فقط بخشی از تفکرات و اندیشه مدیر مدرسه وحوزه های تعلیم وتربیت است، منجر به پدید آمدن اندیشه ها وروشهای گوناگونی در حوزه آموزش وپرورش شده است واین روند هنوز ادامه دارد وخواهد داشت.
شامل 24 صفحه word
بسیاری نیز معتقدند سختگیری بیش از حد، و قوانین خشک نمیتوانند تأثیر چندانی بر متوقف ساختن بدرفتاریها و ناهنجاریها در مدارس داشته باشند و در عوض بر روند یادگیری تأثیر منفی میگذارند.
گروههای حامی حقوق شهروندی و کودکان معتقدند این قوانین سختگیرانه منجر به تنبیهات شدید برای اشتباهات جزیی و کوچک دانشآموزان شده و باعث شدهاند بسیاری از نوجوانان با ترک مدرسه به کوچه و خیابان رفته و در دام مشکلات بزرگتری بیفتند.
منتقدان همچنین میگویند دانشآموزان سیاهپوست نسبت به همکلاسیهای سفید پوست خود بیشتر در معرض تنبیهات سخت قرار دارند.
امسال قرار است قانون فدرال "هیچ کودکی عقب نماند " بار دیگر مورد بررسی قرار گیرد و پیشبینی میشود یکی از مواد آن ـ که دولتهای محلی و مسئولان ایالتی را مجبور به مشخص کردن "مدارس بالقوه خطرناک " میکند ـ مورد بازبینی واقع شود.
این در حالی است که با وجود کاهش تعداد حوادث و جنایتهای منجر به مرگ در مدارس آمریکا از سال 1992 به بعد، 86 درصد از مدارس عمومی این کشور اعلام کردهاند که هر سال حداقل یک بار با حوادث جدی و خرابکارانه در بین دانشآموزان خود مواجهند.
ویلیام اندرکوپولوس مدیر مدرسه میلواکی میگوید: در سراسر آمریکا، سالانه هزاران دانشآموز به خاطر برخی اشتباهات کوچک، مانند بینظمی در کلاس، با اخراج چند روزه از مدرسه مواجه میشوند.
بر اساس اعلام وی از بین 9 هزار دانشآموز کلاس نهم در این شهر، حدود 40 درصد حداقل یک بار در طول سال برای یک تا 3 روز به خاطر برخی اشتباهات کوچک از شرکت در کلاسهای مدرسه محروم میشوند. برخی دیگر نیز چندین بار با چنین شرایطی در طول سال مواجه میشوند.
وی میگوید: "آمار تعلیق از مدارس بسیار وحشتناک و نگران کننده است. "
مدارس آمریکا امروزه بیش از آن که به سیستمها و روشهای نوین آموزشی بپردازند، وقت خود را صرف ایجاد ساختارهایی سختگیرانه برای ایجاد نظم بیشتر میکنند.
بر اساس قوانین فعلی، بدون توجه به شدت اشتباهات انجام شده توسط دانشآموزان، خطاکاران با مجازات تعلیق از مدرسه مواجهند.
از سوی دیگر در این بین سیاهپوستان نیز با شدت بیشتری مورد ملامت و مجازات قرار میگیرند، موضوعی که باعث نگرانی بسیاری از والدین، مدیران مدارس و حتی سیاستگذاران شده است.
بر اساس تحقیقی که شیکاگو تریبون در سال تحصیلی 2005 ـ 2004 انجام داده است، دانشآموزان دورگه آفریقایی ـ آمریکایی، 60 برابر بیشتر از هم سن و سالان سفید پوست خود به دلیل ناهنجاری در مدارس، با اخراج مواجه شدهاند.
میزان سختگیریها به حدی است که در ماه ژوئن در کالیفرنیا، مسئولان یک مدرسه، از دانشآموزان فارغالتحصیل کلاس پنجم خواسته بودند، تا تفنگهای پلاستیکی و اسباب بازی کوچکی را که برای تزئیین به کلاههای فارغالتحصیلی خود آویزان کرده بودند، بردارند.
اگرچه بعداً این عمل، با اعتراض والدین به عذرخواهی مسئولان مدرسه منجر شد اما نشاندهنده اوج سختگیریها در مدارس است.
با این وجود معلمان و مسئولان نیز به خوبی میدانند که مدارس، حتی از جنایتهای هولناک نیز ایمن نیستند.
به طور مثال در یکی از مدارس شیکاگو، یک دانشآموز، به دنبال مشاجره و درگیری با معلم خود، باعث نابینا شدن یکی از چشمان وی شده بود.
در ماه فوریه نیز یک دانشجوی دختر در کالج فنی لوئیزیانا قبل از خودکشی، با اسلحه دو دانشجوی دیگر را در کلاس درس به قتل رساند.
قلدریهای دانشآموزان نیز در کلاس، بر کیفیت روشهای آموزشی معلمان نیز تأثیر منفی گذارده است.
در این بین منقدان معتقدند که اگر چه قوانین سختگیرانه برای دانشآموزانی که به ارتکاب جنایتهای هولناک میپردازند، مناسب هستند اما برخورد شدید با برخی اشتباهات کوچک میتواند منجر به واکنشهای خطرناک از سوی دانشآموزان شود.
جین ساندیوس از مدیران مؤسسه "جامعه باز آمریکا " که به کاهش اخراج دانشآموزان از مدارس کمک میکند، معتقد است معلمان و مدیران به شدت درباره خشونت و جنایات در مدارس نگران هستند.
وی میگوید: با این وجود مسئولان مدارس باید بتوانند بین خطاهای کوچک و جنایات هولناک تفاوت قائل شده و تنبیهاتی مرتبط نیز در نظر گیرند.
او معتقد است مدرسه جایی است که در آن به نوجوانان یاد داده میشود که چه طور در شرایط مختلف درست برخورد کنند و تنبیه و بیاحترامی به آنان، کمکی به این موضوع نمیکند.
وی میافزاید: دوران بلوغ دورانی است که نوجوانان کنترل خود را از دست میدهند و این وظیفه والدین و مدارس است که آنها را در مسیر درست هدایت کنند.
کاتلین بوزاد که یکی از مسئولان اتحادیه معلمان آمریکاست، تصریح میکند این اتحادیه، از قوانین موجود برای تنبیه دانشآموزانی که به حمل سلاح، مواد مخدر و یا انجام امور خرابکارانه میپردازند، حمایت میکند.
او میگوید: اجرای صحیح این قوانین، میتواند منجر به کاهش بیعدالتی و افزایش نظم در مدارس شود.
شامل 8 صفحه word
اهمیت هنر در مدارس 11صفحه
جدول آمادگی ها
جدوال آمادگی و ظرفیت های سنی و بصری هنر آموز را از دوران کودکی تا مراحل بلوغ نشان می دهد که مربی یا مدرس هنر ملزم به شناخت آن است .
و...