هدف اصلی این مطالعه بررسی رابطه شیوه های مقابله با فشار روانی و سلامت عمومی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور قوچان است. جامعه مورد بررسی در این پژوهش تمام دانشجویان دختر و پسر رشته روان شناسی می باشد که نمونه مورد بررسی تعداد 70 دانشجوی دختر و 50 دانشجوی پسر به صورت در دسترس از این جامعه را به خود اختصاص داده اند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه شیوه های مقابله ای موس و بیلینگز (1981) و پرسشنامه 28-GHQ استفاده شد.
نتایج این مطالعه نشان داد که بین شیوه های مقابله با فشار روانی و جنسیت رابطه معناداری وجود دارد و دانشجویان دختر بیشتر از شیوه مقابله هیجان مدار استفاده
می کنند و بر عکس پسرها بیشتر شیوه مقابله مساله مدار را به کار می برند.
نتایج آزمون F (مقایسه واریانسها) نشان داد که بین واریانس های شیوه های مقابله ای رفتاری، شناختی و مساله مدار در دو گروه افرادد سالم و مشکوک به بیماری (با توجه به آزمون GHQ) تفاوت معنی داری وجود دارد، اما شیوه های مقابله ای اجتنابی و هیجان مدار در دو گروه مذکور تفاوت معنی داری ندارند.
پژوهش حاضر تلویحاتی آموزشی برای راهبردهای مقابله ای در مدارس و مزاکر آموزشی در بر دارد.
در زندگی امروزی بیش از پیش شاهد استرس[1] و عوارض آن هستیم. تحولات بسیار سریع و چشمگیری در بسیاری از زمینه ها، رشد روز افزون جمعیت، تغییرات آداب و سنن اجتماعی و خانوادگی و صنعتی شدن جامعه، نبودن بازار کار متناسب با رشته تحصیلی دانشگاهی و یا متناسب با رغبتها و توانمندیهایی شخصی، افزایش طلاق، امکان پیش بینی بلایای طبیعی، آلودگی محیط زیست، امکان وقوع جنگلهایی که به سرعت مناطق وسیعی را تحت پوشش خود قرار می دهند واضافه شدن برخی موارد به لیست بیماریهایی که سلامت افراد را تهدید می کند، موجب نگرامی ها و بالا رفتن سطح برانگیختگی افراد شده است.
استرس و اضطراب که مولود استرس است، به طور کلی جزء لاینفک زندگی انسان گریده است. برخی مولفان (کمپل[2] و سینگر[3]، 1979) بر این واکنش بقای نوع انسان به خطر می افتاد. با این وجود مقادیر زیاد یا طولانی مدت استرس نه تنها دیگر مفید نیست بلکه زیانبار نیر هست.
عوامل استرس زا می توانند موجب پاسه های جسمی مختلفی گردند و از سوی دیگر ممکن است به پاسخ های روانی مانند اضطراب، افسردگی، نومیدی، بی قراری و احساس ناتوانی عمومی در سازگاری با جهان منتهی شوند.
بروز هیجان ها نتیجه طبیعی تحمیل استرس بر انسان است. هیجان متشکل پاسخ های هورمونی، خودکار و رفتاری هستند که ممکن است اثرات نامطلوب بر سلامت فرد داشته باشند. پاسخ های خودکار و هورمونی هیجان در شرایط تهدید آمیز، ذخایر انرژی بدن را برای واکنش بسیج می کنند. شاخه سمپاتیک دستگاه عصبی خودکار فعال
می شود و غدد درون ریز به ترشح هورمون اپی نفرین[4]، نور اپی نفرین[5] و استروئیدی می پردازند. ترشح هورمون های مذکور، در دراز مدت آثار زیانباری بر سلامت جسمی و روانی فرد خواهند داشت.
سلیه[6] یکی از بزرگترین محققانی که استرس را مورد بررسی قرار داده است، عوامل بروز بیشترین اثرات زیانبخش استرس را، گلوکوکورتیکوئیدها معرفی می کند. اگر چه اثرات زود گذر گلوکوکورتیکوئیدها برای ارگانیزم ضروری است و موجب تجهیز جاندار برای واکنش در برابر استرس و به علاوه سبب حفظ بقای وی می شود. اما ترشح دراز مدت آن عوارض نامطلوبی چون افزایش فشار خون، آسیب دیدن بافت عضله، نازایی، توقف رشد، بازداری جنسی و بازداری دستگاه ایمنی بدن را در پی دارد. البته بدیهی است که چگونگی تاثیر گذاری استرس بر انسانها دقیقاً تابعی است از تفاوتهای فردی، عناصر تشکیل دهنده تفاوت ها مواردی است از قبیل ظرفیت جسمانی، طرز برداشت، واکنش پذیری و تجارب پیشین اشخاص. با توجه به عناصر نام برده ممکن است برخی افراد موقعیتی را استرس به شمار آورند در حالیکه دیگران ارزیابی متفاوتی از آن موقعیت داشته باشند. بدین ترتیب نحوه ارزیابی و به عبارت دیگر چگونگی ادراک شخص از آن موقعیت است که در بروز عوارض استرس تعیین کننده محسوب می گردد (کارلسون، 1995).
کرانول (1990) واکنش های ناشی از استرس را چنین طبقه بندی می کند:
- واکنش های هیجانی شامل تحریک پذیری، خشم و خشونت، اضطراب، افسردگی، نوسان خلق بین سرخوشی و افسردگی.
- اختلال در فرآیند فکر (ناتوانی در فکر کردن به طور واضح) که نمود آن در فرآیندهای دریافت اطلاعات، حل مساله و تصمیم گیری، خلاقیت و بازیابی اطلاعات مشخص می شود.
- نشانه های رفتاری از قبیل اختلال های خواب، زیاده روی در نوشیدن الکل، افراط یا تفریط در خوردن، اجتناب از تماس با مردم.
- واکنش های مثبت (نشانه های مهار فشار).
- بیماریهای جسمانی شامل زخم (در ناحیه دهان، کلیت، اسهال و یبوست، حمله قلبی، مشکلات تنفسی، کمر درد و غیره).
پروین[7] در این زمینه پارا فراتر گذاشته و می نویسد (( استرس می تواند موجب بیماری شود یا نشود یا حتی می تواند به رشد منتهی گردد)). وی عوامل موثر در تشکیل این گسترده وسیع تاثیر گذاری را ((سطح استرس)) و ((توانایی فرد در سازگار شدن با عوامل استرس زای روانی)) معرفی می کند.
بسیاری از اشخاصی که از بحران بیرون آمده اند تغییرات مثبتی را در زمینه منابع اجتماعی و شخصی خویش گزارش کرده اند. به این نحو که بعد از بحران، مهارت های جدید مقابله، ارتباطات جدید با خانواده و دوستان، اولویت های وسیع تر را با خود به ارمغان آورده اند، درک غنی تری از زندگی پیدا کرده اند و بیشتر قدر آن را میدانند.
شیوه هایی که فرد برای مقابله با استری انتخاب می کند جزئی از نیمرخ آسیب پذیری وی محسوب می شوند. انتخاب خطی مشی نامناسب در مواجهه با استرس، ممکن است در عمل استرس را افزایش دهد. در حالیکه به کارگیری شیوه ای صحیح در رویارویی با استرس می تواند نتایج مثبتی در پی داشته باشد. ساراسون[8] (1987) آسیب پذیری شخص در برابر استرس را متاثر از ((شیوه های مقابله)) و ((حمایت های اجتماعی)) اعلام می کند. آسیب پذیری نیز به خودی خود احتمال پاسخ ناسازگارانه در برابر استرس را افزایش میدهد. مثلاً کودکانی که از محرومیت عاطفی رنج برده اند معمولاً آسیب پذیرتر از آنانس هستند که در محیطی پر مهر و محبت پرورش یافته اند و اختلال های رفتاری بیشتری در آنان بروز می کند.
بیان مساله و اهمیت موضوع
مفهوم استرس در اواخر قرت اخیر توجه نظریه پردازان و اندیشمندان رشته های مختلف علوم رفتاری را به خود جلب کرده است و از جهات مختلف و نظریات گوناگون همچون واکنش جنگ و گریز والترکانون[9] (1932)، زیست شناختی سلیه (1956) و روانشناختی لازاروس[10] (1966) مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته و جایگاه ویژه ای را در پزشکی و نقش ارزنده ای را در حوزه ی سلامت و بیماری ایفا می کند.
انسان امروزی با دو جنبه ی متصاد استرس رو به روست. از یک سوء استرس یک جزء ضروری از زندگی می باشد که فرد را برای زندگی، حرکت و پیشرفت آماده
می نماید و از سوی دیگر، استرس ریشه بسیاری از مشکلات روانی، جسمی و اجتماعی است. پیشرفت های تکنولوژی در چند دهه اخیر تغییرات عظیمی را در تمام سطوح جامعه پدید آورده است. سازش با چنین تغییراتی نیازمند روش های تطابقی جسمی اجتماعی و روانی می باشد. امروزه نقش استرس به عنوان یکی از عوامل بوجود آورنده بیماریهای جسمی و اختلالات روانی مورد توجه قرار گرفته است.
فشار روانی به دلیل کشف زنجیره ای از روابط علت و معلولی میان فعالیت قشر مغز که مسئول دریافت، تفسیر مقایسه اطلاعات است با کارکردهای مناطق زیر قشری و غدد درون ریز، توجه بی سابقه به جهان گسترده ایمنی شناسی و توجه نو به طبقه بندی عوامل فشار زای محیطی، کشف روشهای نوین ارزابی کمی که از طریق آنها
می توان تاثیر اطلاعات محیطی بر ارگانیسم را به نحو معنی داری سنجید، از جمله دستاوردهای نوین علمی هستند که به مقوله استرس اهمیت خاصی در پژوهشهای زیستی معاصر داد.
دانلود تحقیق رابطه راهبردهای مقابله با فشارهای روانی و سلامت عمومی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور( قوچان)