نقش و رابطه رنگ و فرم در معماری
2 صفحه
غایت و هدف همه مجاهدت های هنری بیرون کشیدن و استخلاص ماهیت و سرشت معنوی فرم و رنگ و ازادی انها از زندان دنیای مادی است.از چنین ارزو و سودایی است که هنر غیر مادی نشات میگیرد.دنیائی که امروز در ان زندگی میکنیم,به دنیای انسان در سالهای گذشته,شباهتی ندارد.دنیای ما با ابداع و خلاقیت شکل گرفته است.ما بناهائی میسازیم که محتوای انها در عملکرد انها نهفته است;در عین حال بناها سمبول افکار و عقاید نیستند;بلکه تجسم افکاری هدف دار هستند.
رنگها روح دارند و زنده اند,رنگها کلمه اند و همچون کلمات سخن میگویند:از نهان سبز جنگل ها,از راز ابی اسمان و دریاها,از شفافیت و زلالی قطرات باران و از پاکی سفید برف;بلی رنگها از روح ادمی و دنیای پر رمز و راز انسان سخن میگویند و رنگهایی که انسانها بدان می پوشند و می نگارند و نقش میزنند نیز حکایت از گوشه ای دیگر از درون ایشان دارد.
رنگ زندگی است زیرا جهان بدون رنگ برایمان مرده جلوه میکند,رنگها ایده اغازین و ثمره نور اصلی بدون رنگ هستند و مقابل انها تاریکی بدون رنگ است.نور اولین پدیده در جهان است از طریق رنگها روح و طبیعت زنده جهان را برایمان اشکار میسازد.
همچنین کلمه و اوای ان,شکل و رنگ اش,رگه های اصلی از ذات فوق طبیعی است که ما تصویری اندک از ان داریم.همانطور که صدا,رنگ جلا به لفظ می بخشد,همینطور هم رنگ بطور طبیعی به فرم شکل خاصی میدهد.ماهیت اصلی رنگ طنینی از تصورات خیالی است و در این حالت رنگ موسیقی است.زمانی که اندیشه مفهوم, قاعده مندی,لمس رنگ و طلسم ان,شکسته است انگاه در دستان خود جز جسم بی روح چیز دیگری نداریم.
نقش و رابطه رنگ و فرم در معماری