برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
دانلود پاورپوینت نیاکان پیامبر - 15 اسلاید
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه52
بخشی از فهرست مطالب
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه53
بخشی از فهرست مطالب
بعثت پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم)
واقعیت بعثت از نگاه علی علیهم السلام
رسول راستین در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام
پیامبر خدا(ص) از زبان امام على(ع(
منابع
بعثت پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم)
بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یا برانگیخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهمترین فراز از تاریخ اسلام بوده و نزول قرآن کریم نیز از این زمان آغاز میگردد. کلمه بعثت به معنای «برانگیخته شدن» بوده و در اصطلاح به مفهوم فرستاده شدن انسانی از سوی خداوند متعال برای هدایت دیگران میباشد. همانطور که از روایات اسلامی و مطالعات تاریخی برمیآید، مسأله بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در ادیان الهی با برخی از خصوصیات و نشانهها، قبل از ظهور آن حضرت، مطرح بوده و بسیاری از اهل کتاب و پارهای از اعراب مشرک نیز با آن آشنایی قبلی داشتهاند. نوید و بشارت ظهور پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم)، به تصریح قرآن در تورات و انجیل ذکر گردیده و حضرت عیسی (علیه السلام) نیز پس از تصدیق توراتی که به حضرت موسی (علیه السلام) نازل شده بود، به برانگیخته شدن رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بشارت داده است. همچنین در این کتب، حتی به خصوصیات رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و یارانشان نیز اشاره شده است.
بنابراین (و همانگونه که قرآن نیز ذکر مینماید) دانشمندان اهل کتاب، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را همچون نزدیکترین کسان خود میشناخته اند. با مراجعه به تاریخ میتوان افراد زیادی را یافت که در انتظار ظهور و بعثت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) بودهاند و افرادی از میان آنها، حتی به امید دیدار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به محل سکونت، مکان هجرت و یا حتی گذرگاه عبور و مرور آینده پیامبر هجرت کرده بودند که به عنوان نمونه، میتوان به "بحیرای راهب" اشاره نمود.
بنابر این بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، حادثهای بس بزرگ در سرنوشت هدایت بشری بوده و عظمت این امر سبب میشد که خداوند متعال به عنوان مقدمه این امر بزرگ، تربیت و پرورش آن حضرت را به عهده داشته و ایشان را برای آینده دشواری که در پیش رو داشتند، آماده سازد. به دنبال همین تربیت الهی بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در سالهای قبل از بعثت نیز حالات فوق العاده معنوی و مشاهدات روحانی داشته و نتیجتاً ایشان تمام این دوران را با پاکی و طهارت و معنویت سپری کردهاند. حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: "خداوند بزرگترین فرشته خود را از خردسالی پیامبر، همدم و همراه ایشان ساخت. این فرشته در تمام لحظات شبانه روز با آن حضرت همراه بود و او را به راههای بزرگواری و اخلاق پسندیده و شایسته رهبری میکرد."
مشخصات این فایل
عنوان: تاریخ پیامبر اسلام (ص)
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 42
این مقاله درمورد تاریخ پیامبر اسلام می باشد.
عکس العمل مشرکان مکه در برابر پیمان عقبه
وقتی دومین پیمان عقبه بین رسول خدا(ص) و گروهی از مردم یثرب بسته شد، خبر این کار در میان قریش به سرعت پخش شد و موجب نگرانی و ترس آنها گشت. چون با این کار مسلمانان پایگاهی و پشتیبان هایی پیدا کردند و حالا از این به بعد چه بسا مسلمانان تمام قوا و نیروهای متفرق خود را گرد آورده و به نشر آیین توحید بپردازند و بت پرستی رایج در مکه را به صورت جدّی با خطر مواجه کنند. لذا سران قریش فردای شبی که دومین پیمان عقبه بسته شده بود با خزرجیان حاضر در مکه تماس گرفتند و به آنها گفتند به ما گزارش داده اند که شما شب گذشته با محمد در عقبه پیمان دفاعی بسته اید و به او قول داده اید که بر ضد ما قیام کنید. آنها سوگند یاد کردند که هرگز دوست نداریم آتش جنگ بین ما و شما روشن شود ما چنین کاری انجام نداده ایم.
سران قریش به ناچار از آنها دور شدند و برای انجام تحقیقات بیشتر مجلس را ترک کردند و از طرف دیگر حاضران در مجلس تصمیم گرفتند پیش از فاش شدن رازشان مکه را ترک کنند و بدین وسیله آنها زود از مکه خارج شدند و این کار خود سبب سوءظن سران قریش شد و فهمیدند جریان پیمان عقبه حقیقت داشته است لذا به تعقیب آنها پرداختند و حتی یکی دو نفر از آنها را گرفته و سخت کتک زدند.
در هرحال حمایت یثربیان از تازه مسلمانان اشراف مکه را سخت نگران کرد و گویی از خواب غفلتی بیدار شده اند دوباره فشار بر پیروان رسول(ص) را شدّت بخشیدند و وقتی فشارها زیادتر شد از پیامبر اکرم(ص) استمداد کردند که حضرت فرمود: بهترین نقطه برای شما همان یثرب است شما می توانید با کمال آرامش یکی یکی به طرف یثرب مهاجرت کنید.
پس از صدور فرمان مهاجرت، مسلمانان به بهانه های مختلف از مکه بیرون آمده به سمت یثرب به راه افتادند. قریش هم سخت مراقب بود که کسی خارج نشود چون می دانستند اگر مسلمانان پایگاهی در یثرب پیدا کنند بالاخره با توانمند شدن برای اشراف مکه خطراتی در پی خواهند داشت. ولی چون مسلمانان مصمم بودند که بروند طولی نکشید که اغلب مسلمانان خارج شدند کار به جایی رسید که جز رسول خدا(ص) و علی(ع) و عده ای از مسلمانان کس دیگری باقی نماند. این وضع بر وحشت قریش افزود. سران آنها در دارالندوه گرد آمدند تا برای علاج این مشکل به چاره اندیشی بپردازند
اجتماع در دارالندوه و تصمیم در آن
همیشه به هنگام بروز مسائل و پیش آمدهای مهم سران قریش در محلی به نام دارالندوه جمع می شدند و به تبادل افکار می پرداختند. وقتی خبردار شدند که رسول خدا(ص) و پیروانش در یثرب(مدینه) پایگاه مهمی پیدا کرده اند و یثربیان متعهد شده اند که از آنها حفاظت و حمایت کنند و بر این اساس بسیاری از مسلمانان از مکه به یثرب مهاجرت را شروع کرده اند فوراً سران قریش یک جلسه مشورتی در دارالنده منعقد کردند در مورد حمایت اوسیان و خزرجیان از پیروان پیامبر اسلام(ص) به بحث پرداختند و اینکه چه باید بکنند و در لابلای بحث ها سخن از این میان آمد که ما اگر می خواهیم از این خطر برای همیشه نجات پیدا کنیم باید به گونه ای محمد(ص) را به قتل برسانیم اما در شیوه این کار اختلاف نظر پیدا کردند. برخی گفتند یک نفر شجاع مرد توانا او را بکشد و همه سران قریش دیه او را به بنی هاشم بدهند. برخی گفتند نه خیر کشتن او صلاح نیست ما باید او را زندانی کنیم جلو انتشار آیین او را بگیریم بعضی گفتند: محمد را بر شتر چموشی سوار کنیم و هر دو پایش را ببندیم و شتر را رم بدهیم تا او را به دیوار و کوه و سنگ بکوبد به این ترتیب او کشته شود اما هیچکدام از این نظرها پذیرفته نشد گویا ابوجهل یا شخص دیگر چنین پیشنهاد کرد که افرادی از تمام قبایل انتخاب شوند و شبانه به صورت دسته جمعی به خانه محمد هجوم ببرند و او را در خانه اش به قتل برسانند. بدیهی است که بنی هاشم توان جنگیدن با همه قبایل را ندارند. این نظریه مورد پذیرش جمع قرار گرفت. قرار شد با فرا رسیدن شب آن افراد مأموریت خود را انجام دهند.[20]
هجوم مخالفان به خانه وحی
نقل شده است وقتی سران قریش تصمیم بر هجوم به خانه پیامبر(ص) را گرفتند، فرشته وحی الهی نازل شده و از نقشه شوم آنها پیامبر خدا(ص) را آگاه ساخت: وَ اِنْ یمکُرُ بکَ الذین کَفَروُا لِیُثبُوک او یقتلُوک او یُخرجُوک و یمکرون و یمکُر الله و اللهُ خیرُ الماکرین: هنگامی که کافران بر ضد تو فکر می کنند تا تو را زندانی کنند یا بکشند و یا تبعید نمایند، آنان با خدا از در حیله وارد می شوند و خداوند حیله آنها را به خودشان برمی گرداند.
و رسول خدا(ص) از طرف خدا مامور شد که عازم سفر به سوی یثرب شود. برای اینکه گرفتار ماموران بی رحم اشراف قریش نشوند باید تدبیر درستی می اندیشیدند. بر این اساس نخست علی(ع) را به جای خود در خانه گذاشتند تا اگر مشرکان به خانه آمدند ببینند که کسی در رختخواب خوابیده است و گمان کنند وی از مکه خارج نشده است و درحالی که آنها خانه را در محاصره خود داشتند پیامبر خدا(ص) فرصت بیابد از مکه دور شود. نقل می کنند رسول خدا(ص) به علی(ع) فرمود: امشب در جای من بخواب زیرا از طرف مخالفان نقشه ای برای قتل من کشیده شده است من باید به مدینه مهاجرت کنم.
علی(ع) از آغاز شب در جای پیامبر خدا(ص) خوابید پاسی از شب که گذشت چهل نفر از ماموران قریش اطراف خانه را محاصره کردند. وقتی از روزنه ای به داخل نگاه کردند وضع خانه را عادی دیدند و خیال کردند که خود پیامبر خدا(ص) در رختخواب در حال استراحت اند. گروهی از ماموران در صدد برآمدند که همان لحظه به خانه هجوم بیاورند ولی ابولهب گفت زنان و فرزندان بنی هاشم در خانه هستند نباید به آنها آسیب برسد صبر کنید تا صبح شود بعد هجوم کنید تا دیگران هم ببینند که یک نفر محمد را به قتل نرسانده است. همه توافق کردند که بامدادان که هوا روشن شد نقشه خود را عملی کنند.
از آن طرف رسول خدا(ص) در اوایل شب از یک راه غیر عادی به سمت مدینه راه افتاد تا اگر ماموران قریش او را تعقیب کردند به او دست نیابند.
در هرحال وقتی سپیده زد ماموران به خانه هجوم کردند و به اتاق رسول خدا(ص) وارد شدند. علی(ع) را در جای رسول اکرم(ص) دیدند و اثری از پیامبر ندیدند و بسیار خشمگین شدند. آنها ابولهب را مقصر دانستند که اجازه حمله به خانه را در اول شب نداد. قریش از اینکه توطئه آنها نقش بر آب شده بود سخت عصبانی شدند. اما با خود فکر کردند که پیامبر خدا(ص) در این مدت کم نمی تواند خیلی دور شده باشد یا در مکه پنهان شده و یا در راه مدینه است. لذا به تعقیب او پرداختند.
لیلة المبیب
جانبازی علی(ع) در شبی که سران قریش قصد کشتن رسول خدا(ص) را داشتند بسیار شکوهمند بود. خوابیدن حضرت علی(ع) در جای پیامبر خدا(ص) نمونه بارزی از عشق کم نظیر آن حضرت به حقیقت است. این جانبازی در آن شرایط به اندازه ای ارزش داشت که خداوند در قرآن آن را ستوده و آن را جانبازی در راه کسب رضایت الهی نامیده است آنجا که می فرماید: و مِن النّاسِ مَنْ یَشرِی نَفْسَهُ ابتغاءِ مرضاتِ اللهِ و اللهُ رؤفٌ باعباد. «برخی از مردم با خدا معامله نموده و جان خود را برای رضایت خدا، از دست می دهند، خدا به بندگان خود مهربان است.
حضرت علی(ع) در این باره ضمن سرودن شعری می فرماید: من با جان خود بهترین کسی را که به روی زمین قدم گذاشته و بهترین مردی که خانه خدا و حجر اسماعیل را طواف کرده است، حفظ کردم. آن شخص عالی قدر محمدبن عبدالله است و من هنگامی دست به این امر زدم که کافران بر ضد وی نقشه می کشیدند. در این موقع خدای بزرگ او را از مکر آنها حفظ کرد، من در بستر وی شب را به صبح رسانده و در انتظار دشمن بودم و خود را آماده مرگ و اسارت کرده بودم.
در مورد این فضیلت بزرگ حضرت علی(ع) در تفاسیر بحث شده است و نزول آیه مذکور را در باره آن حضرت مسلّم دانسته اند.
اما باز دشمنان در فرصت های مختلف با شیوه های گوناگون خواسته اند این فضیلت را منکر شده یا کم اهمیت جلوه دهند. نقل شده است معاویه چهارهزار درهم به سمرةبن جندب داد که این فضیلت را برای ابن ملجم مرادی ذکر کند و متاسفانه برخی ساده لوح بدون توجّه به این واقعیت که در موقع این واقعه چه بسا عبدالرحمان در حجاز نبود یا اصلا تولد نیافته بود.
و ابن تمیمه گفته است که: خوابیدن علی(ع) در بستر رسول خدا(ص) فضیلت نیست چون فهمیده بود آسیبی آن شب به وی نخواهد رسید.
اولاً این حرف ابن تمیمه ندانسته ایمان علی(ع) را به سخنان رسول خدا(ص) به اثبات رسانده که علی(ع) آن قدر به پیامبر خدا(ص) باور داشت با حرف او که به شما آسیبی نمی رسد اطمینان یافت و در جای او خوابید. پس ابن تمیمه خود اثبات عالیترین ایمان را به علی(ع) با این حرفش کرده است.
ثانیاً: در خیلی از نقل های تاریخی این عبارت است که: آسیبی به تو نخواهد رسید نیست.[26] بر طبق برخی نقل ها وقتی علی(ع) پس از شب هجرت پیامبر خدا(ص) در شب های دیگر وقتی مخفیانه به حضور رسول خدا(ص) در مخفی گاهش رسید رسول اکرم(ص) به او فرمود: از ناحیه دشمنان به تو آسیبی نخواهد رسید. بعلاوه اشعار خود حضرت علی(ع) گویاست که وی در هنگام خوابیدن در جای پیامبر(ص) خبر نداشت که آسیبی به او نمی رسد.
ولادت پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم)
بعثت پیامبر اسلام (ص)
مبعث ، آغازی بر تغییر فرهنگ جهانی
فلسفه و اهداف بعثت
بعثت پیامبر(ص) فرازی مهم از تاریخ اسلام
نزول اولین وحی
پیامبر (ص) پس از نزول اولین وحی
دعوت پیامبر (ص) از جوانان
دعوت پنهانی
دعوت خویشاوندان
دعوت علنی عمومی پیامبر اکرم(ص) به اسلام
الف) تلاش برای انزوای اجتماعی پیامبر(ص)
3- تهمت
4- تطمیع
ب) تجدید مذاکره با پیامبر و تطمیع مجدد
ج) ناکامی در انزوای اجتماعی پیامبر و اتخاذ سیاست های خشونت بار
عکس العمل مشرکان مکه در برابر پیمان عقبه
هجوم مخالفان به خانه وحی
لیلة المبیب
وقایع هجرت پیامبر خدا(ص) از مکه تا مدینه
تعقیب پیامبر خدا(ص) توسط سراقة بن مالک
پیامبر خدا(ص) در خیمه ام معبد خزاعیّه
برخورد رسول خدا(ص) با عبدالله مسعود
ورود به دهکده قبا
اولین نماز جمعه
منابع :
تحقیق بعثت پیامبر در 16 صفحه با فرمت ورد
بخشی از تحقیق:
تاریخ بعثت
درباره تاریخ بعثت رسول خدا(ص)در روایات و احادیثشیعه و اهل سنت اختلاف است و مشهور میان علماء ودانشمندان شیعه آن است که بعثت آنحضرت در بیست وهفتم رجب سال چهلم عام الفیل بوده،چنانچه مشهور میان علماءو محدثین اهل سنت آن است که این ماجرا در ماهمبارک رمضان آن سال انجام شده که در شب و روز آن نیزاختلاف دارند،که برخى هفده رمضان و برخى هیجدهم و جمعى نیز تاریخ آنرا بیست و چهارم آن ماه دانستهاند. (1) و البته در پارهاى از روایات شیعه نیز بعثت رسول خدا(ص)درماه رمضان ذکر شده مانند روایت عیون الاخبار صدوق(ره)کهمتن آن اینگونه است که:
وقتى شخصى به نام فضل از امام رضا علیه السلام مىپرسدکه چرا روزه فقط در ماه مبارک رمضان فرض شد و در سایرماهها فرض نشد؟امام علیه السلام در پاسخ او فرمود:
لان شهر رمضان هو الشهر الذى انزل الله تعالى فیه القرآن...
تا آنجا که میفرماید:«...و فیه نبى محمد صلى الله علیه و آله»-یعنى بدانجهت که ماه رمضان همان ماهى است که خداىتعالى قرآن را در آن نازل فرمود...و همان ماهى است کهمحمد(ص)در آن به نبوت برانگیخته شد... (2) که چون مخالف با روایات دیگر شیعه در اینباره بوده است.
مرحوم مجلسى احتمال تقیه در آن داده،و یا فرموده که باید حمل بر برخىمعانى دیگرى جز معناى بعثت اصطلاحى شود،زیراتاریخ بیست و هفتم ماه رجب بنظر آن مرحوم نزد علماى امامیهمورد اتفاق و اجماع بوده و گفته است:«...و علیه اتفاقالامامیة».
و اما نزد محدثین و علماى اهل سنت همانگونه که گفته شدمشهور همان ماه رمضان است (3) ،اگر چه در شب و روز آناختلاف دارند،و در برابر آن نیز برخى از ایشان دوازدهم ماهربیع الاول و یا دهم آن ماه،و برخى نیز مانند شیعهبیست و هفتم رجب را تاریخ بعثت دانستهاند. (4) و بدین ترتیباقوال درباره تاریخ ولادت آنحضرت بدین شرح است:
1-بیست و هفتم ماه رجب و این قول مشهور و یا مورد اتفاقعلماى شیعه و برخى از اهل سنت است (5) .
2-ماه رمضان(17 یا 18 یا 24 آن ماه)و این قول نیز مشهور نزدعامه و اهل سنت است (6) .
3-ماه ربیع الاول(دهم و یا دوازدهم آن ماه)و این قول نیز ازبرخى از اهل سنت نقل شده (7) .
و اما مدرک این اقوال:مدرک شیعیان در این تاریخ یعنى 27 رجب،روایاتى استکه از اهل بیت عصمت و طهارت رسیده مانند روایاتى که در کتاب شریف کافى از امام صادق علیه السلام و فرزند بزرگوارشحضرت موسى بن جعفر علیه السلام روایتشده،و نیز روایتى کهدر امالى شیخ(ره)از امام صادق علیه السلام نقل شده است (8) و از آنجا که«اهل البیت ادرى بما فى البیت»گفتار اینبزرگواران براى ما معتبرتر از امثال عبید بن عمیر و دیگران است....