زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره ساسانیان (علوم انسانی - تاریخ)

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله کامل درباره ساسانیان (علوم انسانی - تاریخ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره ساسانیان (علوم انسانی - تاریخ)


دانلود مقاله کامل درباره ساسانیان (علوم انسانی - تاریخ)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :14

 

بخشی از متن مقاله

ساسانیان

حکومت خاندان ساسانی در ایران ، پس از انقراض دولت پارتی (اشکانی) به مدت چهار قرن دوام یافت. در تاریخ آغاز حکومت اردشیر اول ، نخستین شاهنشاه ساسانی ، میان محققان اختلاف جزئی (در حدود سه سال) است. ما در اینجا محاسبه " نلدکه " را بر محاسبات دیگران ترجیح و آن را ملاک قرار می دهیم . بنا به محاسبه نلد که ، نخستین سال شاهنشاهی اردشیر اول ساسانی (یعنی ، سالی که در آن به شاهنشاهی رسید) با بیست و پنجم و بیست وششم سپتامبر سال 226 مسیحی (مطابق با سال 538 سلوکی) آغاز می شود که سال حکومت دولت ساسانی بر سرتاسر ایران است و پایان حکومت این خاندان ، در سال 651 یا 652 م. است که سال کشته شدن یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی در مشرق ایران است . بنابر این ، حکومت ساسانیان بر ایران بیش از چهار صد سال (426 سال) ادامه داشته است .در این چهار صد سال ، دولت ساسانی یکی از دو دولت بزرگ جهان متمدن آن روز (در آسیای غربی) بوده است که مرزهای آن در مشرق ، تا دره رود سند و پیشاورو در شمال شرقی ، گاهی تا کاشغر کشیده شده بود . در شمال غربی ، تا کوههای قفقاز و دربند در ساحل دریای خزر و گاهی هم ، تا دریای سیاه می رسید و در مغرب ، رود فرات به طور کلی مرز این دولت با حکومت روم و جانشین آن یعنی روم شرقی با بیزانس بود . البته ، گاهی این مرز خیلی فراتر از رود فرات می رفت و گاهی هم به این سوی فرات منتهی  می شد ، ولی صرف نظر از کششها و فشردگیها می توان رود فرات را مرزی طبیعی میان دو دولت بیزانس و ساسانی دانست .

دولت بیزانس که در مشرق متصرفات خود با دولتی نیرومند مانند دولت ساسانی سروکار داشت و آن را قویترین خصم خود می دانست ، گرفتاریهای زیادی هم در مغرب و هم در شمال متصرفات خود به خصوص در اروپا داشت . این گرفتاریها ، مانع از می شد که دولت بیزانس همه هم و توجه خود را مصروف مرزهای شرقی خود کند و به همین سبب ، دولت ساسانی، مانند دولت اشکانی ، توانسته بود پایتخت خود را تیسفون در کنار دجله قرار دهد و از نزدیکی پایتخت به مرزهای دشمن ، بیمی نداشته باشد . دولت ساسانی هم، در مشرق و شمال مرزهای خود، گرفتاریهای زیادی داشت که گاهی به مرحله خطرناک وتهدید کننده ای می رسید . بدین گونه ، سیاست خارجی دولت ساسانی در سرتاسر این جهان قرن، در روابط با شرق و غرب خلاصه می شد. اما دولت ساسانی در این مدت خود را به حد کافی  نیرومند نشان داد و توانست مملکت ایران را از آسیبهای مخرب و خطرناک نگه دارد و در داخل مملکت برای مردم ایران ، زندگی مرفه قرین با امنیت تامین کند .

این حکومت ، فرهنگی در زمینه سیاست و مملکت داری و اخلاق و روابط سالم اجتماعی و هنر به وجود آورد که پس از انقراض و اضمحلال سیاسی ، اثرات خود را در نسلهای بعدی و فرهنگی اقوام مجاور، به طور بارزی نشان داد.

با اینکه دشمنان شناخته شده دولت ساسانی ، دولت متمدن بیزانس و دولتهای نیمه متمدن شمال ومشرق کشور بودند ، سقوط این دولت نه از سوی این دشمنان بلکه از جانبی بود که هرگز انتظار آن نمی رفت و آن دولتی بود که با آنکه جنبه نظامی آن از اقوام بیابان گرد بود ، ولی بنیه سیاسی و اجتماعی آن برپایه بینش دینی و فکری نیرومندی بود که دولتها و دشمنان دیگر ساسانی فاقد آن بودند . دولت اسلامی که در اوایل قرن هفتم میلادی در مدینه ، تشکیل شده بود ، از جهت روحی و معنوی چنان قوی بود که تسلط آن بر ممالک مجاور ، مانند تسلط اقوام با دیه نشین و صحرانورد دیگر ، موقتی نبود، بلکه چنان عمیق بود که با همه گسستگی و ضعف سیاسی و نظامی آن ، پس از دو قرن سلطه ، اثرات معنوی و فرهنگی آن هنوز هم ادامه دارد. زادگاه دولت ساسانی ، " ایالت " پارس بود. چنانکه معلوم است، در دولت پارتی یا اشکانی در ایالات و ولایات مختلف ایران ، حکومتهای محلی نیمه مستقلی بودند که از لحاظ سیاست خارجی ، تابع دولت مرکزی بودند که دولت سلطنتی بود و در راس آن شاهنشاه قرار داشت . در ایالت پارس نیز ، چنین حالتی وجود داشت . از این پادشاهان آن ، مانند اردشیر ، دارا ، منوچهر (در صورتهای قدیمی آن) روی آن نوشته شده و این نشان می دهد که یاد پادشاهان هخامنشی و اساطیری در میان حکام محلی زنده بوده است . وجود بناهای عظیم تخت جمشید و بناهای دیگر ، در زنده بودن خاطرات گذشته در میان فرمانروایان پارس ، به طور قطع موثر بوده است . بر روی سکه های قدیمتر ، عنوان این پادشاهان به خط آرامی " فرترکه " است . بر این سکه ها ، نقش پادشاه نشسته بر تخت یا ایستاده در برابر آتشگاه با درفشی که به احتمال همان درفش کاویان است دیده میشود .بنابر تاریخ طبری (که منقول از خدای نامه است) در اواخر حکومت اشکانیان ، در ایالت پارس حکام متعددی بوده اند و در ناحیه استخر ، حکومت در دست خاندان بازرنگی بوده است . در این زمان که مقارن ظهور اردشیر بوده ، مردی به نام گزهر (گوچثر ، گوی چهر) از این خاندان حکومت داشته است.

ساسان که نام خاندان ساسانی از اوست ، به گفته طبری ، صاحب (نگهدار) آتشکده استخر بوده است که به نام آتشکده ناهید یا آناهید معروف بود . در کتیبه سه زبانه کعبه زرتشت که به دستور شاپور اول – پادشاه ساسانی – نقش شده است ، ساسان عنوان " خدا " دارد که به معنای خدای آفریننده جهان نیست ، بلکه عنوان سلطنتی باید باشد (مانند اعلیحضرت . رجوع شود به " میراث ایران " ، فرای ، ص208 و نیز کلماتی چون خانه خدا و کدخدا و در مقیاس بالاتر یعنی کشور خدا = پادشاه) . شاپور در این کتیبه خود را نیز " خدا " ولی پرستنده مزدا خوانده که دلیل کافی بر این است که مقصود از " خدا " معنای مصطلح امروزی آن نبوده است . شاپور پدرش اردشیر را نیز خدا و پرستنده " مزدا " و شاهنشاه ایرانیان معرفی کرده ، در حالی که خود را " شاهنشاه ایرانیان و جز ایرانیان " خوانده و جد خود بابک را، فقط شاه نامیده . این به آن معنی است که بابک فقط یک حاکم یا شاه محلی بوده وحکومت اردشیر از سرزمین واقعی ایرانیان تجاوز نکرده بوده است . همچنین ، فقط شاپور در این کتیبه نذورات و قربانیهایی برای ارواح خاندان و خویشان سلطنتی دستور داده ، از ساسان نام برده ولی او را " شاه " نخوانده . می توان از این نکته چنین استنباط کرد که آنچه در کارنامه اردشیر بابکان و در شاهنامه فردوسی آمده (درباره اینکه ساسان پدر واقعی اردشیر بوده است) به حقیقت نزدیکتر است . در این دو روایت که قسمت بیشتر آن افسانه است، ساسان از نسل شاهان کیان معرفی شده که پس از آوارگی ودربه دری پدرانش ، از هند به ایران آمده و چوپان بابک پادشاه پارس شده و بابک پس از دیدن خوابی، دختر خود را به ساسان داده و اردشیر از این ازدواج به وجود آمده و بابک او را پسر خود خوانده است. به همین سبب ، شاپور در کتیبه خود صورت رسمی را ، که اردشیر پسر بابک بوده، آورده ، اما از ساسان به عنوان جد بزرگ خود یاد نکرده است . البته بودن ساسان ازنسل  کیانیان و آوارگی اجداد ساسان و چوپان او افسانه است.  

بابک نیز ، بنابر روایت طبری ، منصب روحانی ریاست آتشکده آناهید را دارا بود و از زنش که رودک یا روتک نام داشت، اردشیر به وجود آمد. البته، بابک پسر دیگری هم به نام شاپور داشته که ظاهرا" بزرگتر از اردشیر بوده است . گزهر یا گوچثر ، پادشاه بازرنگی ، غلامی اخته به نام " تیرا " داشت که " ارگبذ " شهر دارابگرد بود. (ارگبذ به معنی کوتوال یا صاحب و دارنده قلعه می باشد) . بابک که هنوز شاه یا حاکم نبود ، و فقط نگهدار آتشکده استخر بود ، از گزهر خواست که تیرا فرزند او (اردشیر) راتربیت کند تا بتواند پس از او ، ارگبذ دارابگرد گردد. اردشیر پس از تیرا ارگبذ دارابگرد شد، ولی به آن اکتفا نکرد و حکومت خود را به تدریج به شهرهای مجاور بسط داد و سرانجام برخود گزهر عاصی شد و از پدرش بابک خواست تا او گزهر را بکشد . بابک ، پس از تحقق خواست اردشیر ، از اردوان ، شاهنشاه اشکانی نیز خواست که مقام گزهر و خاندان بازرنگی را به او دهد. اردوان با این کار موافقت نکرد، ولی بابک به این مخالفت وقعی ننهاد . زیرا، سلطنت اشکانی در حال ضعف بود و برای شاهنشاهی آن ، دو مدعی یکی به نام بلاش و دیگری به نام اردوان وجود داشت. در سالنامه سریانی اربل آمده است که بلاش (چهارم ) پادشاه اشکانی با پارسیان جنگید و پارسیان چندین بار شکست خوردند تا آنکه آنان با مردم ماد و پادشاهان آدیابنه و کرکوک متحد شدند و سرانجام دولت پارت را برانداختند . از این گفته برمی آید که بابک در آغاز مخالفت با اشکانیان ، از ایشان شکست خورده بود . پس از مرگ بابک ، شاپور (پسر بزرگتر او) به حکومت رسید ، ولی اودر اثر حادثه أی کشته شد واردشیر حکومت پارس را به دست آورد ومخالفان خود را در پارس یکی پس از دیگری مغلوب کرد و بعد از آن به کرمان حمله برد و پادشاه آن را که بلاش نام داشت ، دستگیر نمود . پس از آن ، یکی از پسران خود را که اردشیر نام داشت حاکم کرمان کرد و سپس ، بر سواحل خلیج فارس مسلط شد. اردوان شاهنشاه اشکانی ، پس از شنیدن اعمال خود سرانه اردشیر ، نامه تهدید آمیزی به او نوشت و پادشاه اهواز را مامور کرد که او را دستگیر کند . پادشاه اهواز در محل اردشیر خره (از نواحی پارس) از ابر سام (فرستاده اردشیر) شکست خورد. اردشیر به اصفهان حمله کرد و پادشاه آن را که " شاذشاپور" نام داشت ، اسیر کرد . پس از آن ، بر خوزستان و میسان (در واقع در جنوب عراق و مصب دجله و فرات) دست یافت .

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره ساسانیان (علوم انسانی - تاریخ)

دانلود مقاله کامل درباره عرفان (علوم انسانی)

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله کامل درباره عرفان (علوم انسانی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره عرفان (علوم انسانی)


دانلود مقاله کامل درباره عرفان (علوم انسانی)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :51

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه

توحید عرفان به معنی وحدت وجود موجود است ،که براساس آن تنهایک حقیقت وجود واقعی دارد و پدیده های دگر همه مظاهر و  تعنیات آن حقیقت اند و با این حساب باید همه چیز خدا ، و خدا همه چیز بوده باشد . عارف کسی است که حق را درهمه چیز می بیند بلکه آن را عین همه چیز می داند و نیز عارف معتقد است جهان و هرچه در اوست  الوهی است .

درمکتب عرفان عشق و جذبه نیروی حاکم بر همه عناصر واجزاء جهان است و همین جاذبه عشق  ساری غیر مرئی است که عالم هستی را زنده و برنا نگه داشته و سلسله موجودات را به هم پیوسته است به طوریکه اگر در این پیوستگی و به هم بستگی سستی و خللی روی دهد رشته هستی گسیخته خواهد شد و قوام ودوام از نظام عالم وجود رخت برخواهد بست .

دور گردن ها ز موج عشق دان                              گر نبودی عشق بفسردی جهان

کی جمادی محو گشتی ، در نبات                            کی فدای روح گشتی ، نامیات

برای بیان این عشق تنها می توان این عبارت را بیان کرد

گفتم دل و جان برسرکارت کردم                            هرچیزکه داشتم نثارت کردم

گفتا ، توکه باشی که کنی یا نکنی                            این من بودم که بیقرارت کردم

عرفا نسبت به پیروان ادیان و مذاهب دیگر  همیشه به دیده اغماض می نگریستند و معتقد بودند که معنی یکی است هرچند که عبارتهامختلف باشند و جانانه کعبه و بتخانه یکی است و حرم و دیر سبحه و پیمانه چندان فرقی ندارند در صورتی که اهل هر دین و مذهب یکی از اساسی ترین مسائل اعتقادی اش حقانیت دین و مذهب خاص خود و بطلان تمام ادیان و مذاهب دیگربود .

ابن عربی از عرفای قرن 6* می گوید «‌مبادا که تنها بعقیده ای خاص پایبند بوده و عقاید دیگر را کفر بدانی که در این صورت زیان می بری و بلکه علم به حیقیقت مسئله را از دست خواهی داد پس باطن خود را هیولا و ماده تمامی صورتهای اعتقادی بگردان از آن جهت که خدای تعالی برترو والاتر از آن است که در انحصار عقیده خاص واقع شود.»

عرفان نیز نمیتوانسته از تأثیر اسلام برکنار باشد در واقع زندگی و حالات و کمالات ومناجات رسول اکرم سرشار از شور و هیجان معنوی و مملو از بشارات عرفانی است . دعاهای رسول اکرم (ص) فراوان مورد استشهاد و استناد عرفا قرارگرفته است .

امیر المومنین علی(ع) که اکثریت قریب به اتفاق اهل عرفاو تصوف سلسله های خود را به ایشان می رسانند کلماتش الهام بخش معنویت و معرفت است .

دعاهای اسلامی مخصوصاً دعاهای شیعی گنجینه ای از معارف اسلامی است از قبیل دعای کمیل ، دعای ابو حمزة‌ثمالی ، مناجات شعبانیه ، دعاهای صحیفه سجادیه عالیترین اندیشه های معنوی در این دعاها است .آیا با وجود این همه منابع جای این است که ما در جستجوی یک منبع خارجی باشیم ؟ مستشرقین در جستجوی منبعی غیر از اسلام هستند که الهام بخش معنویت های عرفانی باشد و دریای عظیم را نادیده می گیرند .

  در نهایت به بررسی اجمالی موارد زیر می پردازیم

  1. علم عرفان
  2. بررسی ارزش و اصالت عرفان اسلامی
  3. ارتباط تصوف و اسلام*
  4. ارتباط تصوف و عرفان اسلامی

 

عرفان و تصوف

یکی از علومی که در دامن فرهنگ اسلامی زاده شد و رشد یافت . تکامل پیدا کرد علم عرفان است . درباره عرفان از دو جنبه می توان بحث و تحقیق کرد : یکی از جنبه اجتماعی و دیگر از جنبه فرهنگی .

عرفان با سایر طبقات فرهنگی اسلامی از قبیل مفسرین . محدثین فقها ، متکلمین ، فلاسفه ادبا . شعرا … یک تفاوت مهم  دارند و آن اینکه علاوه بر اینکه یک طبقه فرهنگی هستند و علمی به نام عرفان بوجود آوردند و دانشمندان بزرگی در میان آنها ظهور کردند و کتب مهمی تالیف کردند . یک فرقه اجتماعی در جهان اسلام بوجود آوردند با مختصاتی مخصوص به خود . بر خلاف سایر طبقات فرهنگی از قبیل فقها و حکما و غیره که صرفا طبقه ای فرهنگی هستند و یک فرقه مجزا از یکدیگر به شمار نمی روند .

اهل عرفان هر گاه با عنوان فرهنگی یاد شوند با عنوان « عرفا » و هر گاه با عنوان اجتماعی شا ن یاد شوند غالبا با عنوان « متصوفه » یاد می شوند .

عرفا و متصوفه هر چند یک انشعاب مذهبی دراسلام تلقی نمی شوند و خود نیز مدعی چنین انشعابی نیستند و در همه فرق و مذاهب اسلامی حضور دارند ، در عین حال یک گروه وابسته و بهم پیوسته اجتماعی هستند . یک سلسله افکار و اندیشه ها و حتی آداب مخصوص در معاشرتها و لباس پوشیدنها و احیانا آرایش سر و صورت و سکوت در خانقاهها و غیره به آنها به عنوان یک فرقه مخصوص فرهنگی و اجتماعی رنگ مخصوص داده و می دهد .

 البته همواره - خصوصا در میان شیعه - عرفایی بوده و هستند که هیچ امتیاز ظاهری با دیگران ندارند و در عین حال عمیقا اهل سیر و سلوک عرفانی می باشند . و در حقیقت عرفانی حقیقی این طبقه اند ، نه گروههایی که صدها اداب از خود ایجاد کرده و بدعتها ایجاد کرده اند .

ما دراین درسها که درباره کلیات علوم اسلامی بحث می کنیم به جنبه تصوف عرفان کاری نداریم ، فقط از جنبه فرهنگی وارد بحث می شویم ، یعنی به عرفان به عنوان یک علم و یک شاخه از شاخه های فرهنگ اسلامی نظر داریم نه به  عنوان یک روش و طریقه که فرقه اجتماعی پیرو آن هستند .

اگر بخواهیم از جنبه اجتماعی وارد بحث شویم ناچار باید این فرقه را از نظر علل و منشا و از نظر نقش مثبت و منفی ، مفید یا مضری که در جامعه اسلامی داشته است . فعل و انفعالهایی که میان این فرقه را از نظر علل و منشا و از نظر نقش مثبت و منفی ، مفید یا مضری کگه در جامعه اسلامی داشته است فعل و انفعالهایی که میان این فرقه و سایر فرق اسلامی رخ داده است رنگی به معارف ا سلامی داده است ، تاثیری که در نشر اسلام در جهان داشته است مورد بحث قرار دهیم . ما فعلا به این مطالاب کاری نداریم . بحث ما فقط درباره عرفان به عنوان یک علم و یک بخش فرهنگی است .

عرفان به عنوان یک دستگاه علمی و فرهنگی دارای دو بخش است : بخش عملی و بخش نظری .

بخش عملی عبارت است از ”ان قسمت که روابط و وظایف انسان را با خودش و با جهان و با خدا بیان می کند و توضیح می دهد .

عرفان در این بخش ماننند اخلاق است ، یعنی یک علم عملی است با تفاوتی که بعدا بیان می شود .

این بخش از عرفان علم « سیر و سلوک » نامیده می شود . در این بخش از عرفان توضیح داده می شود که « سالک » برای اینکه به قله انسانیت یعنی توحید برسد از کجا باید آغاز کند و چه منازل و مراحلی را باید طی کند و در منازل بین راه چه احوالی برای او رخ دهد و چه .ارداتی بر او وارد می شود و البته همه این مراحل و منازل باید با اشراف و مراقبتهای یک انسان کامل و پخته که قبلا این راه را طی کرده و از رسم و راه منزلتها ، آگاه است صورت گیرید و اگر همت انسان کاملی بدرقه راه نباشد خطر گمراهی است .

عرفا از انسان کاملی که ضرورتا باید همراه نو سفران باشد گاهی به طایر قدس و گاهی به خضر تعبیر می کنند .

همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس                            که دراز است ره مقصد و من نوسفرم

ترک این مرحله بی همرهی خضر مکن                       ظلمات است بترس از خطر گمراهی

البته توحیدی که از نظر عارف ، قله منیع انسانیت به شمار می رود و آخرین مقصد سیر و سلوک عارف است . با توحید مردم عامی و حتی با توحید فیلسوف ، یعنی اینکه واجب الوجود یکی است نه بیشتر ، از زمین تا آسمان متفاوت است .

توحید عارف یعنی موجود حقیقی منحصر به خداست ، جز خدا هر چه هست نمود است نه بود . توحید عارف یعنی جز خدا هیچ نیست

توحید عارف یعنی طی کردن و رسیدن به مرحله جز خدا هیچ ندیدن .

این مرحله از توحید را مخالفان عرفا تایید نمی کنند و احیانا آن را کفر و الحاد می خواننند ، ولی عرفا معتقدند که توحید حقیقی همین است    ، سایر مراحل توحید خالی از شرک نیست . از نظر عرفا رسیدن به این مرحله کار عقل و اندیشه نیست کار دل و مجاهده و سیر و سلوک و تصفیه و تذهیب نفس است .

به هر حال این بخش عرفان بخش عملی عرفان است ، از این نظر مانند علم اخلاق است که درباره چه باید کرد ها بحث می کند با این تفاوت که :

اولا عرفان درباره روابط انسان با خودش و با جهان و با خدا بحث می کند و عمده نظرش درباره روابط انسان با خدا است و حال آنکه همه سیستمهای اخلاقی ضرورتی نمی بینند که درباره روابط انسان با خدا بحث کنند ، فقط سیستمهای اخلاقی مذهبی این جهت را مورد عنایت و توجه قرار می دهند .

ثانیا سیر و سلوک عرفانی - همچنانکه از مفهوم این دو کلمه پیدا است پویا و متحرک است ، بر خلاف اخلاق که ساکن است . یعنی در عرفان سخن از نقطه آغاز است و از مقصدی و از منازل و مراحلی که بترتیتب سالک باید طی کند تا به سر منزل نهایی برسد . از نظر عارف واقعا بدوه هیچ شاعبه مجاز برای انسان صراط وجود دارد و آن صراط را باید بپیماید و مرحله به مرحله و منزل به منزل طی نماید و رسیدن به منزل بعدی بدون گذر کردن از منزل قبلی نا ممکن است لهذا از نظر عارف ، روح بشر مانند یک گیاه و یا یک کودک است و کمالش در نمو و رشدی است که طبق نظام مخصوص باید صورت گیرد ولی در اخلاق صرفا سخن از یک سلسله فضائل است از قبیل ، راستی ، دوستی ، عدالت ، عفت ، انصاف ، احسان ، ایثار و غیره که روح باید به آن مزین و متجلی گردد . از نظر اخلاق روح انسان مانند خانه ای است که باید با یک سلسله زیور ها و زینتها و نقاشیها مزین گردد ، بدون اینکه ترتیبی در کار باشد که از کجا آغاز شود   و به کجا انتها یابد   مثلا از سقف شروع شود یا از دیوار ها یا از کدام دیو.ار ، از بالای دیوار یا از پایین  .

رد عرفان بر عکس ، عناصر اخلاقی مطرح می شود اما به اصطلاح صورت دیالکتیکی ، یعنی متحرک و پویا .

ثالثا عناصر روحی اخلاقی محدود است به معانی و مفاهیمی که آن را می شناسند . ، اما عناصر روحی عرفانی بسی وسیعتر و گسترد ه تر است .

در سیر و سلوک عرفانی از یک سلسله احوال و واردات قبلی سخن می رود که منحصرا به یک سالک راه در خلال مجاهدات و طی طریقها دست می دهد و مردم دیگر از این احوال و واردات بی بهره اند .

بخش دیگر عرفان مربوط است به تفسیر هستی یعنی تفسیر خدا و جهان و انسان . عرفان در این بخش مانند فلسفه است و می خواهد هستی را تفسیر نماید ، بر خلاف بخش اول که مانند اخلاق است و می خواهد انسان را تغییر دهد و همچنانکه در بخحش اول ، با اخلاق تفاوتهایی داشت ، رد این بخش با فلسفه تفاوتهایی دارد . در درس بعد این مطالب را توضیح خواهیم داد .

عرفان نظری

اکنون باید به توضیح بخش دوم عرفان یعنی عرفان نظری ، بپردازیم ، عرفان نظری به تفسیر هستی می پردازد ، درباره خدا ، جهان و  انسان بحث می نماید .

عرفان در این بخش خود مانند فلسفه الهی است که در مقام تفسیر و توضیح هستی است . و همچنانکه فلسفه الهی برای خود موضوع ، مبادی و مسائل معرفی می کند ولی البته فلسفه در استدلالات خود تنها به مبادی و اصول عقلی تکیه می کند و عرفان مبادی و اصول به اصطلاح کشفی را مایه استدلال قرار می دهد و آنگاه آنها را با زبان عقل توضیح می دهد.

استدلالت عقلی فلسفی مانند مطالبی است که به زبانی نوشته شده باشند و با همان زبان اصلی مطالعه شود ، ولی استدلالات عرفانی مانند مطالبی است که از زبان دیگر ترجمه شده باشد . یعنی عارف لااقل به ادعای خویش آنچه را که باد دیده دل و با تمام وجود خود شهود کرده است با زبان عقل توضیح می دهد .

تفسیر عرفان از هستی ، و به عبارت دیگر : جهان بینی عرفانی هستی ، با تفسیر فلسفه از هستی تفاوتهای عمیقی دارد .

از نظر فیلسوف الهی هم خدا اصالت دارد و هم غیر خدا ، الا اینکه خدا واجب الوجود و قائم بالذات است و غیر خدا ممکن الوجود و قائم بالغیر و معلول واجب الوجود ولی از نظر عارف غیر خدا به عنوان اشیایی که در برابر خدا قرار گرفته باشند ، هر چند معلول او باشند ، وجود ندارد ، بلکه وجود خداوند همه اشیاء را در بر گرفته است ، یعنی همه اشیائ اسماء و صفات و شوؤن و تجلیات خداوندند ، نه اموری در برابر او .

نوع بینش فیلسوف با عارف متفاوت است فیلسوف می خواهد جهان را فهم کند ، یعنی می خواهد تصویری صحیح  و نسبتا جامع و کامل از جهان از ذهن خود داشته باشد ، از نظر فیلسوف حد اعلای کمال انسان به اینست که جهان را آنچنانکه هست باعقل خود دریابد به طوری که جهان در وجود او وجود عقلانی بیابد و او جهانی شود عقلانی لهذا در تعریف فلسفه گفته شده ا ست :

صیروره الانسان عالما عقلیا مضاهیاللعالم العینی  فیلسوفی عبارت است از اینکه انسان جهانی بشود عقلی شبیه جهان عینی و لی عارف به عقل و فهم کاری ندارد عارف می خواهد به کنه  و حقیقت هستی که خدا است برسد و متصل گردد و آن را شهود نماید .

از نظر عارف کمال انسان به این نیست که صرفا در ذهن خود تصویری از هستی داشته باشد ، بلکه به اینست که با قدم سیر و سلوک به اصلی که از آنجا آمده است باز گردد و دوری و فاصله را با ذات حق از بین ببرد و در بساط قرب ز خود فانی و به او باقی گردد .

ابزار فیلسوف عقل و منطق و استدلال است ولی ابزرا کار عارف دل و مجاهده و تصفیه و تهذیب و حرکت .و تکاپو در باطن است . بعدا آنجا که درباره جهان بینی عرفانی بحث خواهیم کرد ، تفاوت آن با جهان بینی فلسفی روشن خواهد گشت .

عرفان و اسلام

عرفان هم در بخش علمی و هم د بخش نظری با دین مقدس اسلام تماس و اصطکاک پیدا می کند زیرا اسلام مانند هر دین و مذهب دیگر روابط انسان را با خدا و جهان و خودش بیان کرده و هم به تفسیر و توضیح هستی پرداخته است . قهرا اینجا این مساله پیدا می شود که میان آنچه عرفان عرضه می دارد با آنچه اسلام بیان کرده است چه نسبتی برقرار است .

البته عرفای اسلامی هرگز مدعی نیستند که سختی ماورائ اسلام دارند و از چنین نسبتی سخت تبری می جویند برعکس آنها مدعی هستند که حقایق اسلامی را بهتر از دیگران کشف کرده اند و مسلمان واقعی آنها می باشند عرفا در بخش عملی و چه در بخش نظری همواره به کتاب و سنت و سیرت نبوی و ائمه و اکابر صحابه استناد می کنند .

ولی دیگران درباره آنها نظریهع های دیگری دارند و ما به ترتیب آن نظریه ها را ذکر می کنیم .

الف - نظریه گروهی از محدثان و فقهائ اسلامی - به عقیده این گروه عرفا عملا پایبند به اسلام نیستند و استناد آنها به کتاب و سنت صرفا عوامفریبی و برای جلب قلوب مسلمانان ا ست و عرفان اساسا ربطی به انسان ندارد .

ب- نظریه گروهی از متجددان عصر حاضر این گروه که با اسلام میانه خوبی ندارند و از هر چیزی که بوی اباحیت بدهد و بتوان آنرا به عنوان نهضت و قیامی در گذشته علیه اسلام و مقررات اسلامی قلمداد کرد به شدت استقبال می کند مانند گروه اول معتقدند که عرفا عملا ایمان و اعتقادی به اسلام ندارند بلکه  عرفان و تصوف نهضتی بوده از ناحیه ملل غیر عرب بر ضد اسلام و عرب در زیر سرپوشی از معنویت .

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره عرفان (علوم انسانی)

جزوه سبزی کاری (علوم باغبانی)رشته کشاورزی

اختصاصی از زد فایل جزوه سبزی کاری (علوم باغبانی)رشته کشاورزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جزوه سبزی کاری (علوم باغبانی)رشته کشاورزی


جزوه سبزی کاری (علوم باغبانی)رشته کشاورزی

جزوه سبزی کاری (علوم باغبانی)رشته کشاورزی 

توضیحات محصول :کتاب های آمادگی آزمون کارشناسی ارشد رشته کشاورزی گرایش باغبانی -ویژه کنکور سال 95 - به همراه تست ها و پاسخ تشریحی

 

فصل اول : کلیات 
 
اهمیت سبزیها از نظر فیزیولوژی تغذیه
بدن انسان جهت ادامه فعالیتهای حیاتی خود احتیاج به تعداد زیادی عناصر مختلف بصـورت ترکیبـات غـذایی دارد. بـا
توجه به دانش تغذیه امروزه در حدود 50 تا 60 ماده مختلف است که باید بطور مرتب وارد بدن انسـان شـود زیـرا بـدن
انسان قادر نیست بهوسیله متابولیسم داخلی خود این مواد را بسازد. یک غذای کامل باید این مواد را با توجه بـه شـرایط
زندگی و نوع کار انسان به مقدار مختلف و بصورت هم آهنگ دارا باشد تا بدن سالم و فعال باقی بماند. بدیهی اسـت کـه
هر نوع تغییر اندک و یا کمبود هر یک از مواد ضروری باعث صدمات سنگین جسمانی و بیماریهای مختلف خواهد شد
طبقه بندی و شناسائی سبزیها 
برای شناخت بهتر سبزیها، علاوه بر طبقهبندیهایی که براساس خواص گیاهشناسی، نیازهای متفاوت حرارتی و یـا از نظـر
زمان و روشهای مختلف کاشت انجام میگیرد، گروه بندی دیگری براساس قسمتهای قابـل مصـرف سـبزیها نیـز معمـول
است. این نوع طبقهبندی کاربردیترین نوع طبقهبندی سبزیها است. برای فراگیری روشهای پرورش سبزیها سادهترین و
مفیدترین طبقه بندی شناخته شده است، سبزیهای مختلف با توجه به قسمتهای مصرفی آنها به صورت زیر طبقـه بنـدی
میشوند
1-
سبزیهای میوهای و دانهای: مانند گوجه فرنگی، بادنجان، فلفل ریز و فلفل دلمهای، خیار، خیار چنبر، خربزه و طالبی ،
هندوانه، انواع کدوها، لوبیا سبز، نخود فرنگی، باقلا و ذرت شیرین (بلال
2-
سبزیهای برگی: مانند اسفناج، جعفری، کاهو، شبت، شاهی، گشنیز، مـرزة شـیکوره و انـدیو، نعنـاع، ترخـون، چغنـدر
برگی، کرفس و کرفس دمبرگی
3-
سبزیهای ریشهای و غدهای: مانند هویج، ترب و تربچه، چغندر سالادی( لبویی) شلغم، سیب زمینی و کرفس غدهای
علاوه بر طبقهبندی فوق میتوان تعدادی از سبزیهایی را که با روشهای مشابهای پرورش داده میشوند و یا از نظر شرایط
تولید با بقیه سبزیها تفاوتهای ویژهای دارند بصورت زیر گروه بندی کرد
1-
سبزیهای دائمی: مانند مارچوبه که از ساقه آن استفاده میشود، آرتیشو که براکتههـای گوشـتی آن خـوردنی اسـت و
ریواس که از دمبرگ آن استفاده میشود
2-
کلمها: شامل کلم پیچ، کلم گل، کلم بروکلی، کلم دکمهای، کلم قمری و کلم چینی
3-
سبزیهای پیازی: مانند پیاز خوراکی، پیازچه، سیر، موسیر، تره ایرانی، و تره فرنگی
4-
قارچهای خوراکی: شامل قارچ دکمهای و قارچ صدفی
فصل دوم: سبزیکاری
 
شرایط سبزیکاری
1-
شرایط طبیعی
برای کشت و پرورش سبزی باید منطقهای را انتخاب نمود که دارای شرایط آب و هوایی مناسب و مساعد جهـت رشـد و
نمو گیاهان باشد. چون سبزیهای مختلف از نظر مقاومت به گرما و سرما و یا اسـتقامت در مقابـل خشـکی هـوا متفـاوت
میباشند باید با مطالعه در خواص بیولوژیکی آنها منطقه مناسب کشت و پرورش یک و یا چند نـوع سـبزی را کـه دارای
خواستههای یکسان هستند مشخص نمود مثلاً برای پرورش انواع کلم، کرفس، کاهو مناطقی انتخاب میشـوند کـه دارای
آب و هوای معتدل و مربوط باشند در حالیکه گوجه فرنگی در نقاطی که دارای آب و هوای گرم و خشک بوده و تابسـتان
طولانی دارند بهتر رشد میکند. بطور کلی آب و هوا و عوامل تشکیل دهنده آن یعنی نـور، درجـه حـرارت و رطوبـت در
بسیاری از اعمال حیاتی گیاه اثر کرده و بر کیفیت و مقدار عملکرد سبزیها دخالت مینماید
مجموعه تست سبزی کاری 
خیار 
1-
پروتاندری چیست و در چه سبزیهایی وجود دارد؟ 
1)
رسیدن مادگی قبل از رسیدن دانه گرده و در کرفس وجود دارد
2)
رسیدن دانه گرده قبل از رسیدن مادگی و در پیاز وجود دارد.
3)
همزمان رسیدن دانه گرده و مادگی و در تره فرنگی وجود دارد
4)
همزمان نرسیدن دانه گرده و مادگی و در کاهو و خیار وجود دارد
2-
در چه شرایطی بوته خیار تولید گلهای ماده بیشتری میکند ؟ 
 1)
درجه حرارت کم و طول روز کوتاه 2) درجه حرارت زیاد و طول روز کوتاه
3)
درجه حرارت زیاد و طول روز بلند 4) درجه حرارت کم و طول روز بلند 
3-
چرا میوههای خیار تتراپلوئید کمتر تلخ میشوند؟ 
1)
چون دارای رشد و نمو بیشتری هستند
2)
چون درصد آب بیشتری دارا بوده و در مقابل کم آبی مقاوم هستند.
3)
زیرا ساقه آنها دارای انشعابات بیشتری بوده و زود رس میباشند.
4)
زیرا درصد آب کمتری داشته و شرایط محیطی را بهتر تحمل میکنند
4-
خیارهایی که دارای گلهای gynoecious میباشند کدامند؟ 
1)
تماماً گلهای ماده دارند و تهیه هیبرید نسل اول آنها ساده است
2)
تماماً گلهای نر دارند و تهیه هیبریدنسل اول آنها ساده است.
3)
فقط گلهای نر دارند و تهیه هیبدید نسل اول آنها ساده نیست.
4)
گلهای نر و ماده دارند و تهیه هیبدید نسل اول آنها ساده است
5-
هر چه تعدادمیان گرهها تا اوایل گل ماده در خیار:
1)
کمتر باشد، زود رستر است. 2) بیشتر باشد زود رستر است.
3)
کمتر باشد دیررستراست. 4) کمتر باشد تاثیری در زود رس و یا دیررس شدن خیار ندارد. «356» مهندسی کشاورزی – علوم باغبانی 
 
پاسخ 
1 -1-
پروتاندری نوعی دیکو گامی است و در پیاز وجود دارد
1 -2-
به طور کلی درخیار طول روز بلند و درجه حرارت بالا و اسید جیبرلیک GA3 تعداد گلهای نر را افزایش میدهند
ولی طول دوره کوتاه C درجه حرارت کم و اتیلن تعداد گلهای ماده را افزایش میدهد.
2 -3
1 -4
1 -5

نوع فایل:Pdf

  سایز: 5.98mb

 370 تعداد صفحه:


دانلود با لینک مستقیم


جزوه سبزی کاری (علوم باغبانی)رشته کشاورزی

جزوه زبان تخصصی (علوم باغبانی) رشته کشاورزی

اختصاصی از زد فایل جزوه زبان تخصصی (علوم باغبانی) رشته کشاورزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جزوه زبان تخصصی (علوم باغبانی) رشته کشاورزی


جزوه  زبان تخصصی (علوم باغبانی) رشته کشاورزی

جزوه  زبان تخصصی (علوم باغبانی) رشته کشاورزی

توضیحات محصول :کتاب های آمادگی آزمون کارشناسی ارشد رشته کشاورزی گرایش باغبانی -ویژه کنکور سال 95 - به همراه تست ها و پاسخ تشریحی

ریزش برگ، غنچه، گل و میـوه
میشود.
درون جذبی absorption
-1
فرآیندی کـه بـا آن آب بـه
منفذهای خاک وارد میشود.
-2
جذب آب، گاز و مواد غذائی
و غیره در گیاه.
بی کاسه گل acalyculate
ویژگی گلی که فاقد کاسه گـل
است.
خاردار میوه acanthocarpous
ویژگـی گیـاهی کـه شـاخه آن
خاردار است.
acaricide 
کنه کش (syn: miticide)
هر مخلوط یا ترکیب شـیمیائی
که میتواند کنهها را بکشد.
ا. بی. ا ABA
کنه شناسی acarology
رشتهای از جانور شناسی که به
بررسی کنهها میپردازد.
بی بر acarpous
ویژگی گیاهی کـه میـوه تولیـد
نمیکند.
بیساگ acaulescent
جوانه فرعی accessory bud
جوانـهای کــه در کنـار جوانــه
اصلی میروید.
میوه کاذب accessory fruit

مجموعه تست
PART A: Vocabulary
Directions: Choose the number of the answer (1) , (2) , (3) , or (4) that best completes the
sentence. Then mark your choice on your answer sheet.
1- We have …………. All the latest safety features into the design so there is no need
to worry. About the project on that count.
1) derived 2) consisted 3) comprised 4) incorporated
2- She’s working for an overseas …………… of the company and earning a huge
salary for an employee of her experience.
1) authority 2) accessory 3) subsidiary 4) supplementary
3- Manh experts ………….. rewarding your child for good behavior but few would
suggest punishement for bad behavior.
1) amend 2) acquire 3) attribute 4) advocate
4- Malnutrition in the region is quite ………… affecting up to 78% of children
under five.
1) conflicting 2) widespread 3) inconsistent 4) obligatory
5- The explosion was of such ……….. that it was beard five miles away; it smashed
shop windows all around the area.
1) intensity 2) deviation 3) enthusiasm 4) complement
6- Like any other activity, there are risks ………….. in almost every sport, even in
the so-called safe sports.
1) inherent 2) possessive 3) proportional 4) foundational

پاسخنامه 
1-
گزینه ی «4» صحیح است
مشتق شدن=derive چیزی را در جایی یا چیزی قرار دادن = To incorporate sth into sth
در برداشتن=comprise تشکیل شدن=Consist
معنای جمله: ما تمامی آخرین جنبههای ایمنی را در طرح قرار دادهایم، پس احتیاجی به نگرانی در آن مورد نیست
2-
گزینه ی «3» صحیح است
 
لـوازم فرعـی=accessory شـعبه=subsidiary احتیـاج – توانـایی=Authority
تکمیلی=supplementary
معنای جمله: او برای یک شعبه خارجی شرکت کار میکند, و حقوق بسیاری به نسـبت کارمنـدی بـا سـابقه او دریافـت
میکند
3-
گزینه ی «4» صحیح است
 
نسبت دادن=attribute ترمیم کردن=Amend
دفاع کردن- طرفداری کردن=advocate فراگرفتن=acquire
معنی جمله: بسیاری از متخصصین طرفداری میکنند از این که به خاطر عمل خوب به بچه پاداش داده شود، امـا تعـداد
کمتری تنبیه به خاطر عمل بد را پیشنهاد میکنند.

نوع فایل:Pdf

  سایز: 1.01mb

 تعداد صفحه:123


دانلود با لینک مستقیم


جزوه زبان تخصصی (علوم باغبانی) رشته کشاورزی

تربیت بدنی (علوم پایه) - 6 دوره نمونه سوال+ پاسخنامه

اختصاصی از زد فایل تربیت بدنی (علوم پایه) - 6 دوره نمونه سوال+ پاسخنامه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

6دوره نمونه سوال

نیمسال اول 94-93 همراه با جواب تستی
نیمسال دوم 94-93 همراه با جواب تستی
تابستان 94 همراه با جواب تستی
نیمسال اول 95-94 همراه با جواب تستی
نیمسال دوم 95-94 همراه با جواب تستی
تابستان 95 همراه با جواب تستی

 


دانلود با لینک مستقیم


تربیت بدنی (علوم پایه) - 6 دوره نمونه سوال+ پاسخنامه