زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله نهج البلاغه از دیدگاه مقام معظم رهبرى حضرت آیت الله العظمى خامنه‏اى

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله نهج البلاغه از دیدگاه مقام معظم رهبرى حضرت آیت الله العظمى خامنه‏اى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

نهج البلاغه از دیدگاه مقام معظم رهبرى حضرت آیت الله العظمى خامنه‏اى

 

نقش وزارت آموزش و پرورش در احیاء نهج البلاغه
براى من بسى شیرین و لذت بخش بود اگر فرصت شنیدن صوت دلنشین تک تک شما را داشتم ؛ یعنى شما بچه هاى عزیز - این امیدهاى آینده - با دلهاى پاک و روحهاى درخشان و نوربخش خودتان مى آمدید و جملات نورانى نهج البلاغه را براى ما مى خواندید... .
من از برادران عزیزمان در وزارت آموزش و پرورش خواهش مى کنم این راه را رها نکنید، دنبال این خط را بگیرید. نهج البلاغه را داخل مدرسه ها و کلاسها ببرید تا دانش آموزان متن عربى اش را یاد بگیرند.
بهترین نویسندگان و شیواترین هنرمندان را استخدام کنید و از آنها بخواهید که بیایند اینها را ترجمه ى زیبا کنند تا آن را بچه هاى ما حفظ کنند نهج البلاغه باید در کتابهاى درسى ما بیاید. ما از نهج البلاغه خیلى دور ماندیم لذا باید این فاصله را جبران کنیم
تمام مفاهیم لازم براى تقویت نظام جمهورى اسلامى در نهج البلاغه وجود دارد. شما عزیزان و نو چشمهاى ما، دانش آموزان و زبدگان و بچه هاى با استعداد و خوش حافظه - چه دختر و چه پسر - که در وادى حفظ و ترجمه ى نهج البلاغه و فراگیرى این کتاب مقدس افتاده اید، بدانید که این نعمت ، بسیار با برکت و با عظمت است . این موهبت خدایى را مغتنم شمارید و پیش بروید.
معلمان و مربیان و وزارت آموزش و پرورش و معاونت مربوط و برادرانى که این کار را پى گرفتند، بدانند که یکى از ذى قیمت ترین کارهاست . مبادا این کار را دست کم بگیرید و کوچک بشمارید بیست سال دیگر جامعه ى ما خواهد فهمید که اجتماع امروز شما و این فراگیرى نهج البلاغه چه آثارى خواهد داشت . بدانید که این یک نهال بابرکتى است که امروز به دست برادران عزیزمان در بنیاد نهج البلاغه و وزارت آموزش و پرورش و بقیه ى کسانى که دست اندر کارند، غرس شد و برکات و میوه هایش را در آینده خواهد داد. این کار را رها نکنید و بچه هاى عزیز و برادران عزیزمان هم بدانند که نهج البلاغه حاوى کلمات بسیار ذى قیمت است .
در این اردوگاهى که شما جمع شده اید قبلا عده اى مى آمدند تا فرهنگ غرب و فرآورده هاى ذهنى فرهنگ غلط و فاسد بیگانگان را در این جا نشخوار کنند و از همدیگر یاد بگیرند و به بچه ها فساد یاد بدهند اما امروز عکس آن شده است ؛ امروز در این جا به بچه ها دین و قرآن و نهج البلاغه یاد مى دهند.
درمان دردها در نهج البلاغه
امروز ما در شرایط مشابهى مانند دوران حضرت على علیه السلام هستیم ، ما را هم دنیاطلبى تهدید مى کند، ما را هم ابتلاى به کبر و خود پرستى و تبعیض ، تهدید مى کند، طوفانهاى فتنه هاى اجتماعى ما را هم به فرو ریختن تهدید مى کند بنابراین ما هم به آن درمانها احتیاج داریم و بیش از همیشه به نهج البلاغه احتیاج داریم . من ندیده ام از این دیدگاه کسى دنبال نهج البلاغه رفته باشد. مى دانید که البته خیلى کار شده اما این یک دیدگاه جدید است .
اینک در آیینه ى نهج البلاغه نگاه کنید و ببینید شما از وضع کنونى خودتان چه چیزى را در آن مى بینید؟ کدام درد و کدام خطر را مى بینید؟ کدام هشدار متوجه ماست ؟ و بدانید که درمان همه ى اینها در نهج البلاغه است .
امروز بسیار لازم است که محققان ، نهج البلاغه را از این جهات تفسیر کنند.
نمونه وار چند فقره از بیماریهاى آن روز را که امیرالمؤ منین علیه السلام در صدد معالجه ى آنهاست ذکر مى کنم : یکى از این بیماریها مساءله ى دنیا است . در نهج البلاغه چه بسیار علیه دنیا و دنیاطلبى و دنیا فریفتگى و علیه خطرات و کمینهاى دنیا هشدار داده شده است . یکى از بخشهاى مهم نهج البلاغه زهد آن است .
ما مثل آن بیمارى که یک نسخه ى کامل از یک طبیب حاذق در جیب خود یا در طاقچه ى اتاق خود دارد، اما در عین حال لاى آن نسخه را باز نمى کند و به آن عمل نمى کند و از آن بیمارى دایما رنج مى برد. قرنهاى متمادى نهج البلاغه را داشتیم اما از آن استفاده نکردیم و از معارف آن بهره نبردیم و بیماریهاى فردى و اجتماعى خود را براى خودمان جنگ داشتیم . این آن تاءسف و افسوس بزرگى است که هر کس با نهج البلاغه آشنا بشود، در دلش ‍ جا خواهد گرفت .
امیرالمؤ منین علیه الصلاه و اسلام در نهج البلاغه خطبه یى به نام قاصعه دارد که بسیار خطبه ى مهم و پرمضمون و شگفت آورى است . یکى از محورهاى عمده ى این خطبه مذمت تکبر است .
در این جا جملاتى درباره ى پیغمبران دارد که من چند جمله را برایتان مى خوانم .
درباره ى پیغمبران مى فرماید: و لکنه سبحانه کره الیهم التکابر خداى سبحان کبر و فخرفروشى را در نظر پیغمبران زشت و مکروه قرار داد. ععع و رضى لهم التواضع عععع و تواضع را براى آنها شایسته دانست و راضى شد که آنها تواضع باشند. فالصفوا بالارض خدودهم ؛ این قدر پیغمبران اهل تواضع و یگانگى بودند که صورتهاى خودشان را به زمین مى چسباندند. و عفروا فى التراب وجوههم ؛ پیشانى خود را با خاک آلوده مى کردند (اینها کنایه از تواضع و فروتنى است ). بعد مى فرماید:
ععع و خفضوا اجنحتهم للمؤ منین و کانوا قوما مستضعفین عععع ؛ براى مؤ منین خفض جناح مى کردند (نهایت تواضع و فروتنى همراه با مهربانى را خفض جناح مى گویند)، پیغمبران با مؤ منین این گونه بودند، لذا مؤ منین همیشه دور پیغمبر جمع مى شدند.
و کانوا قوما مستضعفین ؛ در حالى که مؤ منین با پیغمبران مردمان مستضعفى بودند (که به هر معنا بگیریم مقصود ما را بیان مى کند: یا خود پیغمبران ، مستضعفان بودند و یا مؤ منین که پیغمبران در میان آنها بودند و در مقابل آنها آن طور خضوع مى کردند؛ آنها مردمان مستضعفى بودند) لذا به پیغمبر ایراد مى گرفتند که و تبعهم الارذلون ؛ مردمان پست ، مردمان پایین جامعه اطراف پیغمبر را گرفته اند
امیرالمؤ منین در نهج البلاغه مى فرماید: پیغمبران در مقابل مؤ منین خاضع بودند؛ در حالى که آن مؤ منین از اقوام مستضعف بودند. انبیا با همین عامه ى مردم و قشرهاى وسیع مردم که اکثریت افراد یک جامعه را تشکیل مى دهند، سر و کار داشتند. پیغمبر ما هم سر و کار داشت ، امام امت هم در این روزگار سر و کار دارد و باید این رابطه میان دولت و مسئولان و مردم بماند. باید این رابطه ضعیف نشود. رگ اصلى انقلاب ما وجود همین رابطه است .
موضوع دیگرى که در نهج البلاغه بارها تکرار شده است ، تکبر است . یعنى همان که محور اصلى خطبه ى قاصعه است . البته مخصوص خطبه ى قاصعه هم نیست ، در خیلى جاها هست ، مساءله ى تکبر یعنى خود را از دیگران بالاتر دانستن ؛ همان آفتى که اسلام را و نظام سیاسى اسلام را منحرف کرد و خلافت را به سلطنت تبدیل کرد و به کلى نتایج زحمات پیامبر صلى الله علیه و آله را تقریبا در برهه یى از زمان از بین برده است . این است که امیرالمؤ منین علیه السلام در نهج البلاغه به آن بسیار اهمیت مى دهد.
این که نهج البلاغه پر از زهد و ترغیب به زهد است ؛ چه چیز را نشان مى دهد؟ بیمارى را نشان مى دهد این نسخه ى امیرالمؤ منین علیه السلام که این قدر راجع به دنیا گرم و پرشور و پرهیجان و زیبا و بلیغ حرف مى زند؛ نشان مى دهد که مردم بدطورى گرفتار دنیا شده بودند. بیست و سه سال پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله ، مردم بدطورى اسیر شده بودند. این دست گره گشا سعى مى کند گره هاى این کمند را از دست و پاى آنها باز کند.
امروزه براى ما نهج البلاغه از جهات مختلفى حساس است ، تاءکید مى کنم که این کتاب ، گنجینه ى بى نظیر و تمام شدنى است و امروز هم بیشتر از همیشه ملت و جامعه ى اسلامى ما به آن نیازمند است .
ما ملت ایران به عنوان کسانى که پایه هاى این نظام را روى دوشمان گرفته ایم ، اگر امروز به نهج البلاغه مراجعه کنیم ؛ در آن چیز جالبى خواهیم یافت . بیماریهاى که در این موقعیت ما را تهدید مى کند و درمان این بیماریها، براى ما ارزنده و حیاتى است . باید برویم و این درمانها را جستجو کنیم . نمى خواهم بگویم همه ى آن حوادثى که در صدر اسلام اتفاق افتاده ، امروز هم همانها مو به مو اتفاق مى افتد، خیر، اما جهت گیریها یکى است .
ما یک سلسله سخنرانى از حضرت على علیه السلام داریم که در این سخنرانیها، ایدئولوژى و تاکتیک جنگ و شیوه و تجربه ى حکومت کردن و اخلاق و زهد و تقوى وجود دارد. شما امروز مى فهمید که ما چه قدر به نهج البلاغه احتیاج داریم .
حکومت در نهج البلاغه
مساءله ى حکومت در نهج البلاغه مانند دهها مساءله ى مهم دیگر زندگى ، در این کتاب عظیم به شیوه یى غیر از شیوه ى محققان و مؤ لفان مطرح شده است . البته چنین نییت که امیرالمؤ منین علیه السلام فصلى مستقل درباره ى حکومت بازکرده باشد و با ترتیب مقدماتى به نتیجه گیرى برسد. شیوه ى سخن او در این باب هم ، مانند ابواب دیگر شیوه یى حکیمانه است ؛ یعنى عبور از مقدمات و تاءمل و تمرکز بر روى نتیجه . نگاه امیرالمؤ منین علیه السلام به مساءله ى حکومت ، نگاه حکیم بزرگى است که با منبع وحى پیوند نزدیک دارد
مساءله ى حکومت در نهج البلاغه ، به صورت یک بحث تجریدى نیست . حضرت على علیه السلام با امر حکومت درگیر بوده و در این کتاب شریف به عنوان یک حاکم و کسى که با اداره ى کشور اسلامى - به همه ى مشکلات و مصیبتها و دردسرهایش - روبرو بوده و به جوانب گوناگون این مساءله رسیدگى کرده ، سخن گفته است . توجه به این امر براى ما که در شرایطى مشابه شرایط امیرالمؤ منین على علیه السلام قرار داریم ، بسى آموزنده است .
1 - معناى حکومت
ابتدا باید دید که آیا حکومت از دیدگاه امام علیه السلام به همان معنایى است که در فرهنگ متداول جهان کهن و جهان امروز از آن فهمیده مى شود؟ یعنى حکومت مترادف است با فرمانروایى ، سلطه ، تحکم و احیانا برخوردارى حاکم یا حاکمان از امتیازاتى در زندگى ؟ یا حکومت در فرهنگ نهج البلاغه ، مفهوم دیگرى دارد؟ در این باب از چند کلمه و اصطلاح مشخص در نهج البلاغه استفاده مى کنیم که عنوان امام ، والى و ولى امر براى حاکم و عنوان رعیت براى مردم از آن قبیل است .
در قرآن و همین طور در حدیث - مخصوصا در نهج البلاغه - دو چهره از حاکم تصویر شده است : یک چهره ى مثبت و یک چهره ى منفى . چهره ى مثبت به عنوان امام هدى - امام هدایت کننده به حق - معرفى مى شود و چهره ى منفى هم به عنوان امام و پیشواى آتش و گمراهى ، شناسایى مى شود. امام هدى ، پیغمبران و اولیا و حکام به حق اسلامى و حکام بنده ى خدا و شایسته بر طبق معیارهاى الهى هستند؛ و امام باطل - امام آتش - طاغوتها هستند.
2 - ضرورت حکومت
این یک بحث است که آیا براى جامعه ى انسانى ، وجود فرماندهى و حکومت ، امرى ضرورى است یا نه ؟ استنتاج از این بحث به معناى التزام به لوازمى در زندگى جمعى است و صرفا منحصر به این نیست که ما قبول کنیم حکومت براى جامعه لازم است ؛ بلکه نتیجه ى بحث ما در شیوه ى فرماندهى و در شیوه ى فرمانبرى و در اداره ى جامعه نیز مشخصات و خطوط ویژه یى را ترسیم خواهد کرد.
مساءله ى ضرورت حکومت در نهج البلاغه در مقابل گرایش و جریان قدرتمندانه مطرح مى شود... از این گرایشها همیشه در جوامع وجود داشته و امروز هم هست و در آینده نیز تا وقتى که اخلاق انسان ، کامل و درست نشود؛ چنین گرایشهایى وجود خواهد داشت
3 - منشاء حکومت
منشاء حکومت از نظر نهج البلاغه چیست ؟ آیا امر طبیعى ، نژاد، دودمان ، نسب ، زور و اقتدار (اقتدار طبیعى و یا اقتدار مکتسب ) است ؟ یا نه ، منشاء حکومت و آنچه به حکومت یک انسان یا یک جمع مشروعیت مى بخشد؛ یک امر الهى یا یک امر مردمى است ؟
در دنیاى جدید، دمکراسى - یعنى خواست و قبول اکثریت مردم - ملاک و منشاء حکومت شمرده مى شود اما کیست که نداند دهها وسیله ى غیر شرافتمندانه به کار گرفته مى شود تا خواست مردم به سویى که زورمداران و قدرت طلبان مى خواهند، هدایت شود. بنابراین مى توان در یک جمله گفت که در فرهنگ رایج انسانى ، از آغاز تا امروز و از امروز تا زمانى که فرهنگ علوى و نهج البلاغه بتواند بر زندگى انسانها حکومت کند، منشاء حاکمیت اقتدار و زور بوده و خواهد بود ولا غیر.
امیرالمؤ منین علیه السلام در نهج البلاغه ، منشاء حکومت را این معانى نمى داند و مهمتر این است که خود او هم در عمل آن ثابت مى کند. از نظر على علیه السلام منشاء اصلى حکومت ، یک سلسله ارزشهاى معنوى است . آن کسى مى تواند بر مردم حکومت کند و ولایت امر مردم را به عهده بگیرد که از خصوصیاتى برخوردار باشد
4 - حکومت حق است یا تکلیف ؟
آیا حکومت کردن ، یک حق است یا یک تکلیف ؟ حاکم حق حکومت دارد یا موظف است که حکومت کند، و کدام انسان مى تواند یا مى باید حکومت کند؟ از نظر نهج البلاغه ، حکومت هم حق است و هم وظیفه .
براى کسى که از شرایط و معیارها و ملاکهاى حکومت برخوردار است ؛ در شرایطى وظبفه است که حکومت را قبول کند، و نمى تواند این بار را از دوش خود بر زمین بگذارد.
امیرالمؤ منین علیه السلام در بیانى خلاصه و موجز، حکومت را هم یک حق مى داند و هم یک وظیفه و هم یک تکلیف . به این ترتیب نیست که هر کسى که برایش شرایط تولیت امور مردم فراهم شد و توانست به نحوى با کسب وجاهت و تبلیغ ، و با کارها و شیوه هایى که معمولا طالبان قدرت خوب مى دانند آن شیوه ها چیست ؛ نظر مردم را جلب کند و بتواند حکومت کنند. وقتى حکومت ، حکومت حق است ، این حق متعلق به کسان معینى است و این به معناى آن نیست که یک طبقه ، طبقه ى ممتازند؛ زیرا در جامعه ى اسلامى ، همه فرصت آن را دارند که خود را به آن زیورها بیارایند و همه مى توانند که آن شرایط را براى خود کسب کنند. البته در دوران بعد از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله یک فصل استثنایى وجود دارد؛ اما نهج البلاغه بیان خودش را به صورت عازم ارایه مى دهد و بارها و بارها به این حق اشاره مى کند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 20   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نهج البلاغه از دیدگاه مقام معظم رهبرى حضرت آیت الله العظمى خامنه‏اى

آیت الله کاشانی

اختصاصی از زد فایل آیت الله کاشانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .


نگاهی به سیر حضور آیت الله کاشانی در نهضت ملی شدن نفت و حوادث پس از کودتا
مقدمه
آنچه در این مقال می آید پرداختن به تحلیل مشروطه یا انقلاب اسلامی نیست. نویسنده تنها قصد دارد نقش آیت الله کاشانی در جنبش و بخصوص از جریان واقعه ۳۰ تیر ۱۳۳۱ به بعد بیان کند.
در آن زمان ۳ دسته روحانی وجود داشتند. دسته اول به رهبری آیت الله بروجردی (مرجع بزرگ شیعیان و ساکن در قم) بودند. این دسته با حکومت مصدق کاری نداشتند و چون اسلام و تشیع را به محمد رضا شاه مدیون می دانستند او را قبول داشتند و دعاگوی ذات ملوکانه بودند که به اسلام عمل می کند و حوزه های علمیه را آزاد گذاشته است. اوج این احساسات مربوط به زمانی میشود که شاه به رم فرار کرده است. آیت الله بروجردی بالا ترین مرجع تقلید زمان در تلگرافی به شاه چنین مینویسد:
"بیایید که تشیع و اسلام به شما احتیاج دارد.شما پادشاه شیعه هستید".وی بعد ازکودتا و بازگشت شاه به ایران به او تلگرافی فرستاد و ورود او راخیر مقدم گفت. یا بعد از سقوط هواپیمای برادر شاه (علیرضا که هواپیمایش بعد از ۲۸ مرداد در شمال سقوط کرد) آیت الله بروجردی به شاه توصیه کردند:"چون شما متعلق به شیعه هستید , برای حفظ تشیع در مسافرت از سوار شدن بر هواپیما خودداری کنید.مبادا جانتان به خطر بیافتد".(2)


دانلود با لینک مستقیم


آیت الله کاشانی

قلمرو اختیارات ولی فقیه از دیدگاه فقهای شیعه (از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی)

اختصاصی از زد فایل قلمرو اختیارات ولی فقیه از دیدگاه فقهای شیعه (از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

قلمرو اختیارات ولی فقیه از دیدگاه فقهای شیعه (از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی)


قلمرو اختیارات ولی فقیه از دیدگاه فقهای شیعه (از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی)

قلمرو اختیارات ولی فقیه از دیدگاه فقهای شیعه (از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی)

69 صفحه در قالب word

 

 

 

 

فهرست مطالب

مقدمه

بخش اول: ولایت مطلقه فقیه

فصل اول: نظریه اسلام در باب حکومت: انتصاب یا انتخاب؟

گفتاراول:‌ نصب خاص و نص عام در حاکم

گفتار دوم: چگونه می توان فقیه جامع الشرایط و مبسوط الید را از میان فقها تشخیص داد؟

فصل دوم:‌ ضرورت ولایت مطلقه فقیه

گفتار اول: معانی ولایت (تکوینی،تشریعی، مطلقه)

گفتار دوم: حدود اختیارات ولی فقیه

گفتارسوم: تشکیک در ولایت مطلقه از سوی بداندیشان

الف: آیا کاربرد صحیح حجر در امور عمومی صحیح است؟

ب : آیا لازمه محجوریت، ناتوانی از تصدی است؟‌

ج: مردم در نظام ولایت فقیه ، ناتوان و محجور فرض نمی شوند.

د: آیا ولی فقیه بر فقها نیز ولایت دارد؟‌

بخش دوم: اختیارات ولی فقیه در خارج از مرزها
  • فصل اول: مسائل مطروحه
  • فصل دوم:‌ پاسخ به سؤالات مطروحه
  • فصل اول: ماهیت کار مجتهد و ولی فقیه و تفاوت آن دو
  • فصل دوم:‌ولایت فقیه یا افقه
  • فصل سوم: تفاوت حکم و فتوا
  • فصل چهارم:‌قوانین ثابت و متغیر

بخش سوم:‌رابطه مرجعیت و ولایت فقیه گفتار اول: منشأ تییر حکم در مقام ‹‹ثبوت››

گفتار دوم: تغییر حکم، تابع تغییر زمان

گفتار سوم:‌تغییر حکم،‌ تابع تغییر قید موضوع

-فصل پنجم: تزاحم دو حکم و اهمیت ملاک

بخش چهارم:‌ پرسشها و پاسخها (استاد مصباح)

  • þ سؤال اول: آیا اختیارات و وظایف ولی فقیه منحصر به اموری است که در قانون اساسی آمده است؟‌
  • þ سؤال دوم:‌ آیا ولایت مطلقه فقیه، به اندازه ولایت انبیا ولایت پیامبران است؟‌
  • þ سؤال سوم:‌ با توجه به اینکه ولایت فقیه مطلق است، آیا وی می تواند اصول دین و احکام آن را تغییر دهد؟
  • þ سؤال چهارم: اگر فتوای ولی فقیه با فقهای دیگر اختلاف داشته باشد چه باید کرد؟‌
  • þ سؤال پنجم:‌ آیا در نظام اسلامی، فقیه وکیل مردم است؟‌
  • þ سؤال ششم: جایگاه مراجع تقلید در نظام ولایی کجاست؟
  • þ سؤال هفتم:‌ منظور اینکه ولی فقیه می تواند احکام فرعی اسلام را تغییر دهد،‌چیست‌؟
  • þ سؤال هشتم:‌ با توجه به اختیارات ولی فقیه،‌اگر به طور همزمان وی،‌خبرگان رامنحل و مجلس خبرگان وی را عزل کند چه باید کرد؟‌

منابع و مأخذ


مقدمه:

فرازی از سخنان آقای مصباح یزدی:‌

امروز روشن شده است که تنها چیزی که مانع منافع دنیوی مستکبرین می شود، همین دین است و دین اسلام برای آنها خطرساز است. امروز کاملاً با صراحت دشمنان اسلام به این مطلب اعتراف می کنند که محور اصلی برنامه ی ما، محو کردن اصل ولایت فقیه است. دشمن به صورت های مختلف در پی برانداختن ولایت فقیه می باشد[1].

وظیفه ما است که نظام اسلامی خود را حفظ کنیم، شیاطین کارشان القاء شبهه است، ما باید جواب منطقی برای شبهات بیاوریم تا مردم آگاه و بیدار شوند.

پروردگارا! تو را به خون سیدالشهداء قسم می دهم این نظام را تا ظهور امام زمان (عج) در پناه مهدی فاطمه حفظ بفرما!

بخش اول: ولایت مطلقه فقیه

ولایت مطلقه فقیه از مطلوبترین مفاهیم حقوقی- سیاسی است که در ایران مطرح شده است، هم بدان جهت که دشمنان مغرض و سرسختی دارد و هم از آن رو که بسیاری از دوستان و طرفدارانش تنیین های صحیح و استواری ارائه نداده، بیشتر به تمجید می پردازند.

تحقیق حاضر متکفل آن است که حدود و اختیارات ولی فقیه را بیان کند و لازم اسـت که ولایت مطلقه فقیه را تبیین کرده اما قبـل از آن بـاید به انتصاب یا انتخابـی بودن ولایت فقیه بپردازیم، زیرا انتصاب و انتخاب هر کدام به تنهـایی ،‌مـعانی مـتفاوتی از ولایت مطلقه ارائه می دهند. به عبارت دیگر فقهایی که طرفدار انتخاب فقیه، از سوی مردمند فقط فقیه منتخب مردم را دارای ولایت می دانند.

در واقع فقهای جامع الشرایط متعددی که در یک جامعه حاضرند،‌ مطابق نظریه نصب، خود به خود و به صورت قهری دارای ولایتند. اما بر اساس نظریه انتخاب، آن فقها فقط کاندیداهای کسب قدرتند و تنها آن فقیهی حق ولایت دارد که از سوی مردم برگزیده شود[2] .

پس لازم می آید قبل از پرداختن به مسأله ولایت مطلقه ابتدا منشاء آن را معین کنیم، که آیا ولایت فقیه انتصابی است یا انتخابی؟‌

فصل اول: نظریه اسلام در باب حکومت : انتصاب یا انتخاب؟‌

دلایل متعددی وجود دارد مبنی بر این که حاکم اسلامی باید از جانب خداوند تعیین گردد وبه عبارت دیگر،‌حاکم اسلامی در هر زمان باید به نوعی از ناحیه خداوند ‹‹ نصب ›› شود و هیچ کس چنین انتصابی از جانب خودش نمی تواند داشته باشد این ضابطه حتی در مورد شخص پیامبر نیز ساری و جاری است و در این زمان نیز ضابطه همین است و تغییری نکرده است[3].

از جمله یکی از علل آن:‌ اطاعت انسانها از یکدیگر نیازمند ادله کافی است و چون هیچ حکمی نمی تواند بیرون از چارچوب احکام تکلیفی، برای انسان مسلمان الزام آمده باشد لذا اطاعت افراد از دیگری ولو آنکه فقیه باشد،‌نیازمند یک حکم تکلیفی معین است که از سوی خدا یا پیامبر یا امام معصوم (علیه السلام) بیان شده است،‌ چرا که آنان دارای ولایت تکوینی و تشریعی می باشند و منصوبین آنها نیز ولایت می یابند و اطاعت از آنها الزامی است،‌ فقهای جانبدار[4] نظریه انتصاب فقیه،‌مبنای مشروعیت را در انتصاب دانسته و برای رأی مردم و پذیرش آنان در امر مشروعیت دخلی قائل نیستند ولی همین فقها اذعان دارند که دخالت یکجای همه فقها در امور مسلمانان هرج و مرج به دنبال دارد. لذا تأکید می کنند که تشکیل حکومت بر فقها واجب کفایی است و در صورت انجام آن از سوی یک فقیه ، از فقهای دیگر ساقط می شود[5].

در نتیجه نظریه انتخاب برای ولایت فقیه رد می شود. حالا بعد از بیان نظریه فقهای مدافع نصب و ذکر یک دلیل، بر آن هستیم که معنای نصب را بدانیم که در گفتار اول می آید. و همچنین دلایل نصب ولی فقیه را در احادیث و آیات بررسی ‌می‌کنیم.

گفتار اول:‌ نصب خاص و نصب عام در حاکم:

این که می گوییم ‹‹ حاکم اسلامی باید به نوعی از جانب خدای متعال منصوب باشد››  مقصود این است که نصب الهی اعم از مستقیم و نصب غیر مستقیم و هم چنین ‹‹نصب خاص›› و ‹‹نصب عام›› است. یک مصداق نصب خاص این است که خداوند مستقیماً شخصی را برای حکومت تعیین کند و به او اجازه حاکمیت وحکومت بدهد. این نصب خاص مستقیم است،‌ واگر پیامبر و امام معصوم - که خود مستقیماً از ناحیه خدا هستند شخصاً فردی برای حکومت تعیین کنند، این نصب خاص غیر مستقیم است، به عنوان مثال تعیین ‹‹ نواب اربعه›› توسط حضرت ولی عصر(علیه السلام) در زمان غیبت صغری، مصادیقی از نصب خاص غیر مستقیم می باشد. اما نصب عام این است که امام معصوم (‌علیه السلام) شخص معینی را با نام خاص برای حکومت و حل و فصل امور تعیین نکرده بلکه با یک ‹‹ عنوان عام›› یا یک سلسله از شرایط،‌ اجازه حکومت را برای هر کس که آن عنوان را داشته، صادر کرده است[6].

یکی از موارد نصب عام مربوط به زمانی است که امام معصوم (علیه السلام) با آن که در جامعه حضور دارد، اما نمی تواند حکومت کند و به اصطلاح ‹‹ مبسوط الید[7]›› نیست ،‌اکنون سؤال این است که وظیفه شیعیان و پیروان چیست؟‌از یک سو طبق عقیده شیعه، وظیفه مردم این است که در کلیه مسائل اجتماعی خود به امام معصوم (علیه السلام) مراجعه کنند و از سوی دیگر، امام معصوم بسط ید ندارد و گاه درگاه در تبعید است، اهمیت این پرسش آن گاه بیشتر روشن می شود که توجه کنیم مسائل حکومتی همه اش مسائل جنگی، صلح نیست،‌بلکه بسیاری از امور اجتماعی مثل ازدواج، طلاق و را شامل می شود. و در نتیجه لازم است کسی بین زن ومرد قضاوت کند و آنها حکم وقضاوت او را بپذیرند[8].

از این رو ائمه برای چین شرایطی چاره اندایشی کرده اند، ائمه افرادی به عنوان نماینده، بین مردم تعیین کرده تا مردم به آنها رجوع کنند،‌ تعیین آن نماینده گاهی با معرفی فردی خاص و با نام معین صورت می گرفت اما گاهی تعیین نماینده از جانب امام مخصوصاً در زمان غیبت به صورت کلی و در قالب بیان کلی و در قالب اوصاف و عنوانی عام انجام می شد. که شاهد مثال ما در روایت امام صادق (ع) دیده می شود،‌آن حضرت به یاران خویش فرمودند:[9]

‹‹ من کان منکم قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکما فإنی قد جعلته علیکم حاکماً فإذا بحکمنا فلم یقبله منه فانّما استخف بحکم الله و علینا رد والراد علینا کالراد علی الله و هو علی حد الشرک بالله››

( هر کس از راوی حدیث ما باشد و در حلال و حرام ما بنگرد و صاحب نظر باشد و احکام ما را بشناسد،‌او را به عنوان داور بپذیرد،‌او را حاکم بر شما قرار دادم،‌ پس هرگاه حکمی کرد و از او قبول نکردند،‌حکم خدا را سبک شمرده اند و ما را رد کرده اند و هر که ما را رد کند،‌خدا را رد کرده  و رد کردن خدا در حد شرک است).

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است

متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است


دانلود با لینک مستقیم


قلمرو اختیارات ولی فقیه از دیدگاه فقهای شیعه (از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی)

دانلود تحقیق در مورد آیت الله مطهری

اختصاصی از زد فایل دانلود تحقیق در مورد آیت الله مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق در مورد آیت الله مطهری


دانلود تحقیق در مورد آیت الله مطهری

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

استاد شهید آیت الله مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان واقع در 75 کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی می پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می ورزد. در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می شود در حالی که به تازگی موسس گرانقدر آن، آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته اند.

در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینی (به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه : الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره می گیرد. قبل از هجرت آیت الله العظمی بروجردی به قم نیز استاد شهید گاهی به بروجرد می رفته و از محضر ایشان استفاده می کرده است. مولف شهید مدتی نیز از محضر مرحوم آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهره های معنوی فراوان برده است. از اساتید دیگر استاد مطهری می توان از مرحوم آیت الله سید محمد حجت ( در اصول) و مرحوم آیت الله سید محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است. در سال 1331 در حالی که از مدرسین معروف و از امیدهای آینده حوزه به شمار می رود به تهران مهاجرت می کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی می پردازد. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می گردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می کند. در سالهای 1337 و 1338 که انجمن اسلامی پزشکان تشکیل می شود .استاد مطهری از سخنرانان اصلی این انجمن است و در طول سالهای 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد این انجمن می باشد که بحثهای مهمی از ایشان به یادگار مانده است.

این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار می‌گیرد

تعداد صفحات : 16


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق در مورد آیت الله مطهری