![اندکی دوستم بدار ولی طولانی](../prod-images/647324.jpg)
نانوشته هایم بسیارند..مثل بی قراریهایم..من سکوتم را فریاد می کشم..آخر این آشوب..درونم را می کشد...
داستان؛ ژانر عشقی تلخ
اندکی دوستم بدار ولی طولانی
نانوشته هایم بسیارند..مثل بی قراریهایم..من سکوتم را فریاد می کشم..آخر این آشوب..درونم را می کشد...
داستان؛ ژانر عشقی تلخ
حکم عقلی معتبر : حکمی است که بین و بدیهی یا قریب به بدیهی باشد .
موضوعات جدید و استمرار اجتهاد :
به برکت آگاهی از زمان و نیاز های ان فقه اسلام همواره در ثبت و گسترش و اثبات احکامی مانند عقد بیمه ،عقیم سازی ،تلقیح ،روابط بین الملل گواه صادق آن را که بیانگر قدرت پاسخگویی شریعت است بدون اینکه حکم ثانوی بر آن بار شود .
استمرار ولایت و خاتمیت اسلام : قانون بدون اجرا باعث هدایت جامعه نمی شود ولایت در مراتب بعد از خدا و رسول و ائمه برای اجرای احکام الهی موکول به ولی فقیه جامع الشرایط است این دلیل مبرهن است برای تداوم و استمرار حکومت اسلامی
وظایف و شئون حاکم اسلامی : فقیه جامع الشرایط چهار شأن دارد که دو تای آن علمی و دو تای آن عملی است . 1- حفاظت 2 – افتاء 3 – قضا 4 – ولاء
1 – حفاظت :
قران را از تحریف ،اخذ به مشابهات و اعمال سلیقه شخصی و تقدیس سنت و معصومین بر عهده فقیه جامع الشرایط است که سرپرست جامعه اسلامی است .
2 – افتاء : وظیفه فقیه جامع الشرایط در زمینه افتاء فقط کشف احکام اسلامی بدون دخل و تصرف است زیرا اسلام به به نصاب کمال رسیده و منزه از نقص است راهی برای نفوذ فسیح در آن وجود ندارد و بعد از نبی اکرم احدی نمی اید که از وحی تشریحی برخوردار باشد.
3 – قضاء : حاکم اسلامی شأن قضاء پیامبر اکرم وبا اجتهاد از منابع وارد بدون آنکه دخل و تصرف در آن نماید.
4 – ولاء:
فقیه جامع الشرایط پس از شناخت دقیق احکام فقهی و اجتمایی و با در دست گرفتن حاکمیت جامعه مسئول اجرای احکام الهی است و به اداره صحیح جامعه می پردازد به هدایت هر چه بیشتر مسلمین و جامعه اسلامی می پردازد .
شامل 13 اسلاید powerpoint
معمولاً هر وقت بحث شیرین ازدواج مطرح می شود ابتدا لبخندی روی لب جوان ها می نشیند اما به مرور این لبخند محو شده و جای خود را به نگرانی می دهد. گاهی مسائل و مشکلات بر سر راه ازدواج به قدری زیاد هستند که یا ازدواج را به تعویق می اندازند یا برای مدت طولانی فکر می کنند که باید قید آن را بزنند. از مهم ترین موانع ازدواج می توان به موارد زیر اشاره کرد:
شامل 14 صفحه فایل WORD قابل ویرایش
ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه34
فهرست مطالب
بامداد میلاد
شرح و چگونگی ولادت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه ( به طور اختصار )
امامت
غیبت صغری
نمایندگان خاص
نمایندگان عام
قال الله تعالی : و نریدان نمن علی الذّین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الوارثین .
بامداد مبارک ، فرخنده و پرمیمنت روز پانزدهم شعبان سال دویست و پنجاه هجری طلوع میکرد ، و در امامت سرای حضرت امام حسن عسکری علیه السلام ، شور و هیجان و شوق و انتظار شدت می یافت . ملائکه در آنجا بیش از هر وقت دیگر آمد و رفت داشتند . انوار رحمت الهی در تابش و لمعان ، و فروغ فرو شکوه ایزدی درخشان بود .
در ملااعلی فرشتگان ، و کروبیان عالم بالا از نوزادی که هم اکنون در خاندان نبوت و ولایت قدم بعرصه اینجهان خواهد گذاشت و چهره نورانی ، و شمائل محمدی خود را بعالمیان نشان خواهد داد در سخن بودند .
بهشت را زینت میکردند تا محافل جشن و مجالس انس و ذوق ملکوتی برسرپا کنند . غریو شادی و نغمه های روح بخش و طرب انگیز حورالعین بهشتیان را غرق در حظوظ روحانی کرده بود .
از شب نیمه شعبان دقایقی بیشتر باقی نمانده بود. دقایقی که آرام آرام میگذشت و برای آنها که منتظر بودند بقدر سالها بود .
سرانجام شب بدقیقه آخر رسید و ثانیه شماری شروع شد ثانیه ها هم با کندی یکی پس از دیگری گذشتند ناگاه نور انیت و روشنی فوق العاده ای که بر نور چراغها غالب شد همه را از تولد نوزاد بشارت داد . نوزاد به دنیا آمد و آخرین رهبر عالم بشریت ولی الله اعظم ، با جمال جهان آرای خود گیتی را مزین و روشن ساخت .
نرجس غرق در افتخار و مباهات گشت بانگ تکبیر و تحمید ، تسبیح توأم با فریادهای شادی و تهنیت و هلهله طنین انداز گشت .
نوزاد سربسجده گذاشت و به یگانگی خدا و رسالت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم و امامت پدران بزرگوارش شهادت داد و با صدایی خوش و روح افزا این آیه مبارکه را تلاوت فرمود :
بسم الله الرحمن الرحیم . و نریدان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض … نوزاد بدنیا آمد و عنایات الهیه برخاندان رسالت تکمیل شد .
آری این افتخار مخصوص دودمان نبوت است که موعود و نجات دهنده بشر از تجاوز و ستم و آنکس که برای تاسیس سازمان جهانی اسلامی و اجراء نظام قرآنی قیام فرماید از آن خاندان با عظمت است .
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم خوشدل بود که فرزندش مهدی به هدفهای رسالت و دعوت او جامه عمل میپوشاند و بخاندان خودبخصوص علی و فاطمه و حسنین علیهم السلام مژده می داد که مهدی،همان کسی که با نهضت بیمانند خود بنیان شرک را ویران و اساس توحید ، یکتا پرستی رامحکم و استوار می سازد و فرمانروای کل جهان گردد از فرزندان آنها است .او است همان نابغه بی نظیری که انبیا و اولیاء ظهورش را مژده دادند و جهان بشریت را بقیام آن حضرت برای تشکیل حکومت حق و عدالت اسلام و صلح پایدار و بر چیدن بساط بیدادگران نوید دادند و همه را به آینده گیتی امیدوار ساختند .
درباره کتاب : «شیطان و خدا» اثر ژان پل سارتر فیلسوف، اگزیستانسیالیست، رماننویس، نمایشنامه نویس، روزنامه نگار و منتقد فرانسوی است، که نخستین بار در ۷ ژوئن ۱۹۵۱ در «تئاتر آنتوان» به روی صحنه آمد و در همان سال به صورت کتاب منتشر شد. موضوع این نمایشنامه سرگذشت دردناک مردی است که میخواهد آزادانه اول «بدی» را و سپس «خوبی» را انتخاب کند بنابراین نخست شیطان و سپس خدا را سرمشق خود قرار میدهد. اما بیهودگی این انتخاب را درمییابد؛ زیرا کاری عبث است که در انزوا و به دور از اجتماع بشری صورت میگیرد. صحنه وقایع در آلمان دوره رنسانس است که در آن زمینداران با زمینداران و روستائیان با زمینداران میجنگند. گوتس، سردار جنگ، که فرزند حرامزاده مادری از طبقه اشراف و پدری از طبقه دهقان است، نخست تصمیم گرفته است که بدی کند؛ دست به غارت میزند و میجنگد و به یارانش خیانت میکند. ولی سرانجام بدی به نظرش یکنواخت میآید و از اینکه همواره باید رذالتهای تازهای ابداع کند خسته میشود. در رویارویی با کشیشی به نام هاینریش تصمیم میگیرد که از این پس خوبی کند و مرد مقدسی شود. اما انگیزه او عشق به بشر نیست، بلکه میل رسیدن به جایگاه است. با انتخاب «خوبی» میخواهد خود را مأمور اجرای مقاصد الهی سازد و بدینگونه، از جبر زندگی بشری بگریزد. زمینهایش را به روستاییان میبخشد و این بخشش باعث میشود که سایر روستاییان در برابر اربابان خود قیام کنند و در خطر نابودی قرار گیرند، زیرا توانایی کافی برای چنین پیکاری ندارند. اما گوتس به عواقب عمل خود اهمیت نمیدهد و فقط در اندیشه عظمت نقشه خودش است. یک اجتماع نمونه به نام «شهر آفتاب» تشکیل میدهد که قانون آن عشق است، ولی عشقی با مصرف داخلی که اعتنایی به رنجهای انسانهای دیگر ندارد. میان روستائیان و زمینداران جنگ درمیگیرد، اما «شهر آفتاب» که خشونت را مردود میداند زیر بار جنگ نمیرود و میخواهد بیطرف بماند. شورشیان «شهر آفتاب» را آتش میزنند و گوتس که از پیوستن به آنها سرپیچیده است، منفور و ملعون همه میشود. تقدس او حاصلی جز مرگ و ویرانی در پیرامونش به بار نمیآورد. گوتس درمییابد که «عمل» مثبتی انجام نداده، بلکه فقط حرکاتی کرده است. آنگاه از آرمان رستگاری فردی چشم میپوشد و به درخواست ناستی، رهبر شورشیان، فرماندهی سپاه روستاییان را در جنگ با زمینداران به دست میگیرد. سارتر، با آفرینش شخصیت گوتس، مردی را نشان میدهد که «میخواهد در خوبی یا در بدی به مطلق برسد، اما جز کشتن انسانها نتیجه دیگری نمیگیرد.» گوتس به عمل واقعی دست نمییابد، زیرا با مبارزه تودههای مردم بیگانه است. فقط پس از اینکه مطلق را نفی میکند و رفتار خود را سراپا دگرگون میسازد، راه «عمل» را مییابد که دگرگونکننده واقعی جهان است. آنگاه میتواند بگوید: «مطلقی وجود ندارد. فقط انسانها هستند و دیگر هیچ.»
(دلهره) مفهوم والایی که در اگزیستانسیالیسم سارتر وجود دارد در این کتاب معنا می یابد.