حکمت رئالیسم با تأکید بر رابطه رئالیسم سیاسی و حقوقی
فرمت: ورد
تعداد صفحات:51
موضوع: حکمت رئالیسم با تأکید بر رابطه رئالیسم سیاسی و حقوقی
فهرست
توازن قوا
نئورئالیسم (رئالیسم ساختاری) و حقوق بینالملل
رئالیسم سیاسی: مفهوم، تاریخچه، اوصاف
بدبینی نسبت به سرشت انسان
مفهوم و تاریخچه رئالیسم
ایده آلیسم
رئالیسم نوکلاسیک و حقوق بینالملل
رئالیسم سیاسی در برابر ایده آلیسم
نمودار دیدگاههای ایده آلیسم و رئالیسم
رئالیسم خودگرا و حقوق بینالملل
اوصاف رئالیسم سیاسی
اصول ششگانه رئالیسم سیاسی
رئالیسم سیاسی و رئالیسم حقوقی
دولت محوری
رئالیسم سیاسی و حقوق بینالملل
بررسی و نقد دیدگاههای مکتب رئالیسم
قدرت محوری
تبارشناسی رئالیسم سیاسی
نتیجه
یک جانبه گرایی
حقوق بینالملل از منظر رئالیسم سیاسی
آنارشیسم در سیاست بینالملل
رئالیسم سنتی (کلاسیک)و حقوق بینالملل
مقدمه
در حوزههای متعددی از دانش بشری درباره رئالیسم و واقع گرایی سخن به میان میآید که از آن جمله هنر، ادبیات، فلسفه، سیاست، حقوق و روابط بینالملل قابل ذکر است. در این تحقیق از رئالیسمی سخن گفته میشود که به حوزههای سیاست، روابط و حقوق بینالملل ارتباط مییابد.
تأثیرپذیری حقوق بینالملل، سیاست و روابط بینالملل بر یکدیگر امری انکار ناشدنی است. حقوق بینالملل به روابط بینالملل نظم حقوقی میبخشد و روابط بینالملل، بستر اجرا و پویایی حقوقی بینالملل است. نظریه پردازی در رابطه میان این دو شاخه از علوم انسانی نیازمند بررسی و مطالعه دیدگاههای دانشمندان هر دو رشته حقوق و روابط بینالملل است. پرسش اساسی این تحقیق آن است که مکتب رئالیسم سیاسی چه نگرشی به حقوق بینالملل دارد؟ آیا میتوان منشأ الزام قواعد حقوق بینالملل را در این مکتب جستجو کرد؟
برای یافتن پاسخ این دو پرسش، تحقیق حاضر در دو فصل سامان مییابد. در فصل نخست به معرفی و شناسایی مکتب رئالیسم در روابط بینالملل میپردازیم. این بررسی از آن جهت ضرورت مییابد که اکنون نمیتوان از یک نوع مکتب رئالیسم سیاسی سخن گفت، زیرا در درون این مکتب چهرههای گوناگونی پدید آمده است که در برخی از این چهرهها تلاش برای شناسایی حقوق بینالملل و کاستن شکاف میان سیاست بینالملل و حقوق بینالملل دیده میشود. فصل دوم به تبیین دیدگاههای مکتب رئالیسم سیاسی نسبت به حقوق بینالملل اختصاص مییابد. در این نقد و بررسی تبارهای جدید و قدیم رئالیسم مد نظر قرار دارد.
رئالیسم سیاسی: مفهوم، تاریخچه و اوصاف
مفهوم و تاریخچه رئالیسم
مفهوم
رئالیسم از کلمه Real اقتباس شده است که ریشه در واژه لاتین Res به معنی شیء یا چیز واقعی دارد. این ریشه نیز خود از زبان هند و اروپایی Rei به معنی تعلق یافتن چیز و شیء به یک شخص میباشد[1]. رئالیسم یک مشترک لفظی است که مفهوم گرایش به حقیقت و پراگماتیسم (عمل گرایی) در آن مستقر است. «واقع گرایی» عنوانی است که در ادبیات زبان فارسی از سوی دانشمندان علوم سیاسی و روابط بینالملل معادل رئالیسم در نظر گرفته شد. نویسندگان تازی، کلمه «الواقعیه» را معادل مفهوم رئالیسم در زبان عربی میدانند.
تاریخچه
کاربرد رئالیسم در مفاهیم حقیقت و عملگرایی، نخست در میان نویسندگان قرن سیزدهم رواج یافت و مقصود آنا از این واژه این بود که باید به حقیقت عقاید و ایدهها باور داشت و به
1- عسگرخانی ابومحمد: رژیم بین المللی، انتشارات موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران، 1383 ص 36/ مطهری مرتضی: اصول فلسفه و روش رئالیسم، مجموعه آثار شماره 6، انتشارات صدرا، چاپ دوم، 1373، ص 80.
حکمت رئالیسم با تأکید بر رابطه رئالیسم سیاسی و حقوقی