زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حکمت رئالیسم با تأکید بر رابطه رئالیسم سیاسی و حقوقی

اختصاصی از زد فایل حکمت رئالیسم با تأکید بر رابطه رئالیسم سیاسی و حقوقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

حکمت رئالیسم با تأکید بر رابطه رئالیسم سیاسی و حقوقی


حکمت رئالیسم با تأکید بر رابطه رئالیسم سیاسی و حقوقی

حکمت رئالیسم با تأکید بر رابطه رئالیسم سیاسی و حقوقی

فرمت: ورد

تعداد صفحات:51

 

 

 

 

موضوع: حکمت رئالیسم با تأکید بر رابطه رئالیسم سیاسی و حقوقی

فهرست

توازن قوا

نئورئالیسم (رئالیسم ساختاری) و حقوق بین­الملل

رئالیسم سیاسی: مفهوم، تاریخچه، اوصاف

بدبینی نسبت به سرشت انسان

مفهوم و تاریخچه رئالیسم

ایده آلیسم

رئالیسم نوکلاسیک و حقوق بین­الملل

رئالیسم سیاسی در برابر ایده آلیسم

نمودار دیدگاه­های ایده آلیسم و رئالیسم

رئالیسم خودگرا و حقوق بین­الملل

اوصاف رئالیسم سیاسی

اصول شش‌گانه رئالیسم سیاسی

رئالیسم سیاسی و رئالیسم حقوقی

دولت محوری

رئالیسم سیاسی و حقوق بین­الملل

بررسی و نقد دیدگاه­های مکتب رئالیسم

قدرت محوری

تبارشناسی رئالیسم سیاسی

نتیجه

یک جانبه گرایی

حقوق بین­الملل از منظر رئالیسم سیاسی

 

آنارشیسم در سیاست بین­الملل

رئالیسم سنتی (کلاسیک)و حقوق بین­الملل

 

 

مقدمه

در حوزه­های متعددی از دانش بشری درباره رئالیسم و واقع گرایی سخن به میان می­آید که از آن جمله هنر، ادبیات، فلسفه، سیاست، حقوق و روابط بین­الملل قابل ذکر است. در این تحقیق از رئالیسمی سخن گفته می­شود که به حوزه­های سیاست، روابط و حقوق بین­الملل ارتباط می­یابد.

تأثیرپذیری حقوق بین­الملل، سیاست و روابط بین­الملل بر یکدیگر امری انکار ناشدنی است. حقوق بین‌الملل به روابط بین‌الملل نظم حقوقی می­بخشد و روابط بین‌الملل، بستر اجرا و پویایی حقوقی بین‌الملل است. نظریه پردازی در رابطه میان این دو شاخه از علوم انسانی نیازمند بررسی و مطالعه دیدگاه­های دانشمندان هر دو رشته حقوق و روابط بین‌الملل است. پرسش اساسی این تحقیق آن است که مکتب رئالیسم سیاسی چه نگرشی به حقوق بین‌الملل دارد؟ آیا می­توان منشأ الزام قواعد حقوق بین‌الملل را در این مکتب جستجو کرد؟

برای یافتن پاسخ این دو پرسش، تحقیق حاضر در دو فصل سامان می­یابد. در فصل نخست به معرفی و شناسایی مکتب رئالیسم در روابط بین‌الملل می­پردازیم. این بررسی از آن جهت ضرورت می­یابد که اکنون نمی­توان از یک نوع مکتب رئالیسم سیاسی سخن گفت، زیرا در درون این مکتب چهره­های گوناگونی پدید آمده است که در برخی از این چهره­ها تلاش برای شناسایی حقوق بین‌الملل و کاستن شکاف میان سیاست بین‌الملل و حقوق بین‌الملل دیده می­شود. فصل دوم به تبیین دیدگاه­های مکتب رئالیسم سیاسی نسبت به حقوق بین‌الملل اختصاص می­یابد. در این نقد و بررسی تبارهای جدید و قدیم رئالیسم مد نظر قرار دارد.

رئالیسم سیاسی: مفهوم، تاریخچه و اوصاف

مفهوم و تاریخچه رئالیسم

مفهوم

رئالیسم از کلمه Real اقتباس شده است که ریشه در واژه لاتین Res به معنی شیء یا چیز واقعی دارد. این ریشه نیز خود از زبان هند و اروپایی Rei به معنی تعلق یافتن چیز و شیء به یک شخص می­باشد[1]. رئالیسم یک مشترک لفظی است که مفهوم گرایش به حقیقت و پراگماتیسم (عمل گرایی) در آن مستقر است. «واقع گرایی» عنوانی است که در ادبیات زبان فارسی از سوی دانشمندان علوم سیاسی و روابط بین‌الملل معادل رئالیسم در نظر گرفته شد. نویسندگان تازی، کلمه «الواقعیه» را معادل مفهوم رئالیسم در زبان عربی می­دانند.

تاریخچه

کاربرد رئالیسم در مفاهیم حقیقت و عمل­گرایی، نخست در میان نویسندگان قرن سیزدهم رواج یافت و مقصود آنا از این واژه این بود که باید به حقیقت عقاید و ایده­ها باور داشت و به


1- عسگرخانی ابومحمد: رژیم بین المللی، انتشارات موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران، 1383 ص 36/ مطهری مرتضی: اصول فلسفه و روش رئالیسم، مجموعه آثار شماره 6، انتشارات صدرا، چاپ دوم، 1373، ص 80.


دانلود با لینک مستقیم


حکمت رئالیسم با تأکید بر رابطه رئالیسم سیاسی و حقوقی

تحقیق درباره دین و حکمت وِدایی

اختصاصی از زد فایل تحقیق درباره دین و حکمت وِدایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره دین و حکمت وِدایی


تحقیق درباره دین و حکمت وِدایی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:21

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسأله

دین و حکمت وِدایی

 از ویژگی‏های دین هندو که به طور معمول پژوهشگران بدان اشاره می‏کنند، آمیختگی و پیوستگی دین و فلسفه در این آیین است. این امر را مى‏توان به ویژه در متون اصلى این آیین که به عنوان متون «شروتی» یا «وحیانی» شهرت دارند، مشاهده کرد. «وداها» که بخش اصلی ادبیات وحیانی یا «شروتی» را تشکیل مى‏دهند، مهم‌ترین متن مقدس هندو هستند که کهن‏ترین اسناد مکتوب اقوام هندو اروپایی شمرده می‏شوند. در این آثار، افزون بر اندیشه‏های اولیة  دینی هندوان، نخستین بذرهای اندیشه‏های فلسفی و عرفانی هندو را می‏توان مشاهده کرد که البته در ادوار بعد از تحول یا تکامل برکنار نمانده‏اند.

 این نوشتار بر آن است تا ضمن معرفی این ادبیات کهن مهم‏ترین اندیشه‏های مطرح در این مجموعه را از دیدگاه هند‌شناسان مشهور به اختصار گزارش دهد.

واژگان کلیدی: ودا، شروتی، هنوتئیزم، مونوتئیزم، مونیزم.

در بنیاد حیات دینی و تفکر هندی متون مقدس، شروتی یا ادبیات وحیانی قرار دارد. این مجموعه، در طول شاید سه هزار سال، چنان تأثیری بر فرهنگ و اندیشة هندی بر جای نهاده که به سختی می‏توان درخارج از هند نمونه‏ای برای آن یافت. به تعبیر گِدِن، «هر نوع ارزیابی از اشکال و پیشرفت‏های تفکر دینی به طور طبیعی و به ضرورت، از همین‌جا آغاز می‏شود. تحقیق و بررسی در ماهیت تصور یا تصوراتی را که مردم هند از الوهیت دارند، باید در مرحله اول از تعالیم و شواهد متون معتبر و موثق دینی اخذ کرد»f.Geden, 1987, 282- 30)) و نخستین بذرهای اندیشة فلسفی و عرفانی هندی را نیز می‏توان در این آثار یافت؛ بنابراین، لازم است با جزئیات بیشتر به این آثار که در معناى عام «ودا» نامیده می‏شوند پرداخته، ساختار، تاریخ، و اندیشه‏های اصلی موجود در آن را مورد توجه قرار دهیم.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره دین و حکمت وِدایی

پایان نامه کارشناسی ارشد فلسفه و حکمت اسلامی مبانی فلسفی علامه طباطبائی درتفسیر المیزان

اختصاصی از زد فایل پایان نامه کارشناسی ارشد فلسفه و حکمت اسلامی مبانی فلسفی علامه طباطبائی درتفسیر المیزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کارشناسی ارشد فلسفه و حکمت اسلامی مبانی فلسفی علامه طباطبائی درتفسیر المیزان


پایان نامه کارشناسی ارشد فلسفه و حکمت اسلامی مبانی فلسفی علامه طباطبائی درتفسیر المیزان

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 155 صفحه می باشد.

 

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.Aگرایش : فلسفه وحکمت اسلامی

 

فهرست مطالب

پیشگفتار....................................... 1

فصل اول: کلیات

1-1 جایگاه علم تفسیر در میان مسلمانان ......... 6

2-1 تعریف تفسیر ............................... 7

3-1 دلیل نیاز به تفسیر ........................ 8

4-1 پیدایش تفسیر .............................. 9

5-1 داناترین صحابه به معانی قرآن .............. 10

6-1 اهل بیت آگاه به معانی قرآن ................ 11

7-1 مفسران صحابی .............................. 13

8-1 عبدالله بن مسعود.............................. 14

9-1 اُبَیْ بن کعب ................................ 15

10- 1عبدالله بن عباس ............................. 15

11-1 ویژگی تفسیر صحابه ........................ 16

12-1 مکتب تفسیری مفسران آگاه .................. 17

13-1 شکل گیری مکاتب تفسیری .................... 18

14-1 تاویل گرایی فصل مشترک همه مکاتب تفسیری ... 20

15-1 مکاتب تفسیری.............................. 22

16-1 مکتب روایی محض ........................... 22

17-1 مکتب کلامی ................................ 24

18-1 مکتب عرفانی .............................. 25

19-1 معروف‌ترین تفاسیر عرفانی .................. 26

20-1 مکتب فلسفی................................ 27

21-1 تفسیر المیزان ............................ 30

22-1 روش تفسیری المیزان ....................... 32

23-1جنبه روایی المیزان ........................ 34

24-1 جنبه عقلی المیزان ........................ 37

25-1 جنبه فلسفی المیزان ....................... 38

فصل دوم: خداشناسی

1-2 خداشناسی .................................. 45

2-2 ضرورت بحث ................................. 46

3-2 برهان صدیقین .............................. 49

4-2 تحقیق ..................................... 52

5-2 صفات الهی ................................. 53

6-2 انقسام صفات ............................... 56

7-2 عینیت صفات با ذات ......................... 57

8-2 تحقیق...................................... 58

9-2 توحید...................................... 58

10-2 تحقیق..................................... 60

11-2 توحید در ربوبیت........................... 60

12-2 توحید در الوهیت........................... 61

13-2 تحقیق..................................... 63

14-2 علم الهی ................................. 63

15-2 چگونگی علم خدا به اعمال انسان ............ 68

16-2 تحقیق..................................... 68

17-2 قضا و قدر ................................ 69

18-2 نظرات مختلف در مورد قضا و قدر ............ 71

19-2 شبهه فخر رازی ............................ 74

20-2 تحقیق..................................... 76

21-2 عدل الهی ................................. 77

22-2 وجود شر در عالم .......................... 78

23-2 تحقیق .................................... 80

24-2 آیا فعل خداوند تابع مصلحت است؟ ........... 81

25-2 تحقیق..................................... 82

26-2 اثر صادر از خداوند واحد و مطلق است. ...... 82

27-2 تحقیق..................................... 84

28-2 تنها خدا در ذات خود استقلال دارد. ......... 84

فصل سوم: نبوت

1-3 نبوت ...................................... 87

2-3 تحقیق...................................... 87

3-3 تفاوت نبی و رسول .......................... 88

4-3 تحقیق...................................... 89

5-3 اثبات نبوت................................. 89

6-3 تقریر برهان اول ........................... 90

7-3 تحقیق ..................................... 90

8-3 تقریر برهان دوم ........................... 92

9-3 تحقیق ..................................... 93

10-3 بررسی یک شبهه و تقریر برهان سوم .......... 93

11-3 تحقیق .................................... 94

12-3 خصایص نبوت ............................... 95

13-3 وحی....................................... 95

14-3 راههای کسب معرفت ......................... 96

15-3 وحی در اصطلاح حکما......................... 97

16-3 انواع وحی ................................ 98

17-3 اعجاز..................................... 99

18-3 تحقیق .................................... 101

19-3 معجزه در قرآن ............................ 102

20-3 تحقیق .................................... 104

21-3 معجزه پیامبر اسلام ........................ 105

22-3 جهات اعجاز قرآن .......................... 106

23-3 تحقیق .................................... 107

24-3 معجزاتی دربارۀ قوم بنی اسرائیل ........... 107

25-3 تحقیق .................................... 109

26-3 عصمت انبیاء............................... 109

27-3 تحقیق..................................... 112

28-3 یک شبهه .................................. 112

29-3 تحقیق .................................... 113

فصل چهارم: معاد

1-4 معاد ...................................... 115

2-4 چگونگی معاد ............................... 116

3-4 تحقیق...................................... 117

4-4 اثبات ضرورت معاد .......................... 118

5-4 برهان عدالت ............................... 118

6-4 تحقیق ..................................... 119

7-4 برهان رحمت ................................ 121

8-4 تحقیق...................................... 122

9-4 برهان غایت................................. 122

10-4 تجسم اعمال................................ 123

11-4 تحقیق..................................... 127

12-4 خلود در عذاب.............................. 127

13-4 دیدگاه علماء.............................. 129

14-4 دیدگاه محدثان............................. 129

15-4 دیدگاه متکلمان............................ 129

16-4 اشکالات خلود............................... 132

17-4 تحقیق .................................... 135

18-4 شفاعت .................................... 135

19-4 مفهوم شفاعت .............................. 136

20-4 اشکالات شفاعت ............................. 136

21-4 پاسخ به اشکالات ........................... 140

22-4 شفاعت کنندگان ............................ 141

23-4 شفاعت به چه چیزهایی تعلق می‌‌گیرد؟.......... 142

24-4 شرایط شفاعت کنندگان ...................... 142

25-4 چه موقع شفاعت گناهان را از بین می برد. ... 142

26-4 شفاعت شامل چه کسانی می‌شود. ............... 143

27-4 تحقیق .................................... 143

فهرست منابع.................................... 145

 

پیشگفتار

فرزانگانی که در زندگی، مشعلی از دانش فرا راه انسان‌ها افروخته‌اند، حق عظیمی بر بشریت و حق سپاس و ستایش و قدردانی بر ما دارند. اگر بتوانیم قدرشناس و حق گزار آنان باشیم، گام کوچکی در راه ادای تکلیف انسانی و اسلامی برداشته ایم و با جاودانه ساختن نام و یاد آنان خدمتی به فرهنگ و دانش بشری و احترامی به قله‌های رفیع ایمان و معنویت  کرده ایم.

تکریم و بزرگ داشت عالمان و به جاودانگی سپردن سیره و فکر و روش آنان راه‌های گوناگون دارد، از بهترین آن‌ها بیان و بررسی روش‌های علمی آنان است.

فیلسوف و مفسر کبیر مرحوم علامه طباطبایی از چهره های برجسته ای بود که روزگار مانند او را کمتر آورده است. او در تفسیر و فلسفه و مباحث اجتماعی درخشید و آثار گران‌بهایی از خود به‌جا گذاشت که حاکی از تفکر عمیق و نورانی و برهان قاطع اوست، علمای بزرگی را تربیت کرد که در طلیعه آن‌ها شهید آیت الله مطهری، شهید آیت  الله بهشتی و علمای دیگر قرار دارند که مشعل علم و دانش را روشن نگه داشتند. استاد شهید مرتضی مطهری در توصیف  شخصیت علامه طباطبایی می فرماید، او مردی است که صد سال دیگر تازه باید بنشینند و افکار او را تجزیه و تحلیل کنند و به ارزش او پی ببرند.

آنچه در علامه طباطبایی وجود داشت، جامعیت او در علم، معرفت، ایمان و عمل صالح او بود. علم عمیق برهانی و معرفت دقیق شهودی و عرفانی و نیز اخلاق و شایستگی‌های کرداری و رفتاری او را مستعد و آماده ساخته بود تا از نور قرآنی الهام گیرد و چنین شگفتی‌ای از علم و کمالات را ایجاد کند. مجموعۀ صفات یاد شده که سیرۀ علمی و عملی آن نادرۀ دوران را تشکیل و شخصیت حقیقی و ارکان وجودی او را شکل می‌دهد از او تندیس فرزانگی و مجسمۀ علم و اخلاق ساخت. تراوشات بیانی و نوشتاری علامه طباطبایی نشان دهنده دریای وجودی وی است. او شخصیت جامعی بود که ظرف فلسفه و عرفان و تفسیر را از مظروف دینی پر ساخت و با بال عقل و نقل منتشر کرد.

کتب فلسفی علامه بدایة الحکمه و نهایة الحکمه، ستون‌های استوار مباحث فلسفی است که برای تدریس در حوزه های علمیه به قلم تحریر درآمده است.

همچین رسائل و کتب دیگر ایشان هر یک نشان دهنده توجه بی‌حد این متفکر و اندیشمند ممتاز به مسائل مهم جهان اسلام و علی الخصوص تشیع بوده است، اما شهرت عمده او بیشتر در زمینه تفسیر و فلسفه است. درخشان‌ترین اثر مرحوم علامه تفسیر کبیر المیزان و نام عزیز او با تفسیر جاودانه اش المیزان قرین گشته است. و بسیاری علامه طباطبایی را با عنوان صاحب المیزان می شناسند.

تفسیر ارزشمند المیزان به حق بر تارک تفاسیر شیعه می درخشد. شخصیت ممتاز علمی نویسنده و پاره ای ویژگی‌های منحصر به فرد اثر، اعتباری خاص به این تفسیر بخشیده است. سه ویژگی‌ این اثر شریف قابل توجه است:

نخست، اسلوب تفسیری آن است. المیزان با روش تفسیر قرآن به قرآن، بر آن است که آیات قرآنی را در ارتباط با هم بنگرد و تیرگی ها و ابهامات فهم هر آیه را به مدد وضوح آیات دیگر برطرف کند.

خصوصیت دوم، اشتمال بر مباحث مستقل روایی است. علامه به ذکر روایات مربوط به هر آیه اکتفا نمی‌کند، بلکه روایت را با روایت در می آمیزد و میزان ارتباط مضمون آن‌ها را با ظاهر آیات بررسی می‌کند و صحت و سقم آن را از هم باز می شناسد. افزون بر این، در موارد فراوانی با بیانی لطیف و دقیق میان مضامین به ظاهر مختلف آن‌ها الفت و وفاق ایجاد می‌کند.

ویژگی سوم المیزان آن است که تنها به برکشیدن نقاب از چهرۀ معانی آیات اکتفا نمی‌کند و در کنار برطرف کردنی ابهامات و معضلات تفسیری و ایضاح معانی آیات قرآنی به پاسخگویی مسائل اعتقادی و فقهی و فلسفی و اجتماعی همت می‌گمارد. مرحوم علامه در المیزان چه در ضمن بررسی آیات و چه در قالب مباحث مستقل فلسفی به تحلیل عقلانی و برهانی آیات و پاسخگویی به نیازهای فکری جامعه پرداخته است. در این مقاله درصدد بررسی تلاش حضرت علامه هستیم.

شاید در برخورد ابتدایی با المیزان و مجموعه‌ای از مباحث فلسفی آن که به مناسبت‌های مختلف و تحت عناوین متعدد در ذیل برخی آیات شریفه قرآن مطرح شده است، به ذهن متبادر شود که علامه آیات شریفه را به تاویل برده و از آن‌ها تفسیری فلسفی ارائه کرده است، اما این که این قضاوت تا چه اندازه مطابق با واقع است، از سوالاتی است که این مجموعه تحقیقی می‌خواهد به آن پاسخ دهد.

روش تفسیری علامه طباطبایی آنچنان که خود ایشان فرموده‌اند، تفسیر قرآن به قرآن است که شیوۀ ائمه طاهرین علیه السلام است. علامه روش‌های تفسیری مختلف را شایسته نمی‌داند چرا که نتیجه بحث‌های علمی، فلسفی و غیر از آن را از خارج می‌گیرندو بر مضمون آیات تحمیل می‌کنند و لذا سر از تطبیق بیرون می آورد. در این شیوۀ بحث بسیاری از حقایق قرآن که خود هدی للعالمین است (تبیان کل شی) باید از جای دیگری روشنی بگیرد. و وسیله هدایتی از خارج بخواهد.

از نظر علامه، مورد پسند قرآن نیست که یک مسئله را به طور مستقل طرح کنیم، مورد بحث علمی یا فلسفی قرار دهیم، نتیجه آن را به منزله یک حقیقت مسلم بپذیریم و آیات را بر آن حمل کنیم. آوردن بحث‌های جداگانه در جای مناسب و به طور مستقل شیوه ای است که بر زیبایی و اتقان تفسیر ایشان افزوده است و شائبه تحمیل و تطبیق در آن نیست. این واقعیت نیز غیر قابل انکار است که انسانی که عمری را در مباحث عقلی و نظری سپری کرده و ذهن و نظام فکری او به مثابه یک ذهن فلسفی شکل گرفته است، به طور طبیعی در اظهار نظر و تفسیر متن دینی نیز ذهن فلسفی او بی تاثیر نخواهد بود، به ویژه این که علامه خود یک فیلسوف صاحب نظر و از پیروان حکمت متعالیه است.

فیلسوف به دنبال برهان است و مشارکت حد و برهان، مقتضی کشف حقیقت شی و شناخت ذات آن است. بنابراین، در فلسفه تقریر و تفصیل حقیقت شی و بیان کیفیت و مختصات آن مقدم بر اثبات گرایی است فیلسوف به صورتی روشمند و عقلانی به دنبال کشف و درک کنه و ماهیات اشیاء است.

فیلسوف برای توضیح مطالب، روش ارائه برهان را انتخاب می‌کند که به اعتقاد نگارنده وجه تمایز فلسفه از علوم دیگر است. نگارنده با این دید به بررسی تفسیر المیزان می‌پردازد و به جمع آوری موضوعی سه مبحث دینی خداشناسی، نبوت و معاد از تفسیر المیزان اقدام می‌کند. علامه مباحث فلسفی دیگری نیز در المیزان آورده اند که به دلیل گسترده شدن بحث به این سه موضوع بسنده شد.

مشکلات بحث موضوعی و فلسفی در المیزان، گستردگی تفسیر و پراکندگی بحث‌ها در لابلای تفسیر آیات مختلف و همچنین پرهیز علامه از آوردن فلسفه به شکل بارز در تفسیر خود است. با این حال سعی کرده‌ام ضمن تحلیل بحث‌های فلسفی مربوط به هر موضوع که به صورت جداگانه در المیزان آمده است، نظرات علامه را در تفسیر آیات نیز بیابم و موضوعات مورد بحث را در حد توان وسع ناچیز خودبه صورت کامل ارائه ‌کنم. در مورد بعضی از موضوعات نیز علامه به طور جداگانه به بحث فلسفی نپرداخته بودند که با گردآوری تفاسیر مربوطه ومشخص کردن مباحثی که در آن‌ها حضرت استاد با ارائه برهان به توضیح آیات پرداخته‌اند، نظرات فلسفی ایشان را مشخص کردم.

در پایان هر قسمت نیز تلاش شده است، مبانی فلسفی علامه را در آن موضوع تبیین و گاه بعضی نظرات ایشان را نقد کنم.

 

-1 جایگاه علم تفسیر در میان مسلمانان

 

قرآن به منزله اصیل ترین منبع معارف ناب اسلامی و حقایق قدسی که ره آورد 23 سال ارتباط آسمانی ترین انسان با حقیقت مقدس ربوبی است. مهم‌ترین و قدیمی ترین کتاب مسلمان‌ها و بر مبنای تحقیق محققین اسلامی و اعتراف مستشرقین غربی، تنها کتابی است که بیشترین تالیف و تحقیق درباره آن نگاشته شده است.

 

کتب تفسیری عظیم ترین و با ارزش‌ترین بخش این مجموعۀ نفیس دینی و اسلامی به شمار می رود و علم تفسیر یکی از شریف‌ترین شاخه های علوم اسلامی محسوب می‌شود که رسالت تبیین و توضیح کلام الهی و کشف و فاش ساختن اسرار وحی را در حد توان بشری بر عهده دارد.

 

بررسی تاریخی آثار بر جای مانده از علما و دانشمندان اسلامی اعم از شیعه و سنی نشان می دهد که علم تفسیر از همان سده های نخست ظهور اسلام و نزول آیات الهی از علوم مورد اهتمام مسلمانان بوده است رافعی - از دانشمندان بزرگ اهل سنت- ادعا می‌کند از ابتدای تاریخ در همۀ تاریخ عالم کتابی نبوده است که به اندازه قرآن بر آن شرح و تفسیر نگاشته یا درباره اش تالیف و تصنیف  شده باشد. (مصطفی صادق رافعی، اعجازالقرآن، چاپ دوم بنیاد قرآن ص 107) هم او در کتاب اعجاز القرآن می نویسد «صاحب کشف الظنون تفاسیر زیادی برای قرآن نقل و نام آن‌ها را برده است که بالغ بر سیصد و کسری است. چنانچه می‌گوید تمام تفاسیر را احصاء نکرده و هر کدام از این تفاسیر در مجلدات زیادی آمده است که بعضی تا صد یا متجاوز از آن بوده و در بعضی از کتب تراجم است که «ابوبکر ادفوی» که به سال 387 وفات کرده و در علم قرائت و ادبیات و بسیاری از علوم دیگر پیشوا و منفرد بوده است، کتابی در صد مجلد در تفسیر قرآن به نام «الاستغناء» تالیف کرده است که از نظر «ارنست رینان» در یکی از کتابخانه های اندلس که سوخته است تفسیری در سیصد جلد وجود داشته است» (همان). استاد محمد تقی شریعتی در تفسیر نوین خویش می‌آورد شعرانی در کتاب «المنن» تفسیری را در یک هزار جلد نام برده است. (شریعتی، تفسیر نوین مقدمه ص 61) در این زمینه می‌توان از تفاسیری نام برد که جسته و گریخته از نبی مکرم اسلام (ص) به منزله مفسر حقیقی قرآن و پس از آن وجود مقدس، از امامان معصوم شیعه به منزله حجج الهی و امناء رسول به دست ما رسیده است.

 

2-1 تعریف تفسیر

 

معنی لغوی تفسیر از واژه فَسَرَ به معنای روشن کردن و آشکار ساختن، مشخص است. راغب اصفهانی می گوید: «فَسر و سَفر همان گونه که از نظر لفظی قریب هم اند، از لحاظ معنایی نیز به یکدیگر نزدیکند؛ با این تفاوت که فَسر برای اظهار معنای معقول و مفاهیم غیر محسوس و سَفر برای نمودار ساختن اشیای خارجی و محسوس به منظور دیدن است، مثلاً می گوید اَسفَرَ الصبح: سپیده صبح پدیدار گشت» (راغب اصفهانی، مقدمه تفسیر ص 47 )

 

تفسیر در اصطلاح مفسران عبارت است از زدودن ابهام از لفظ مشکل و دشوار که در انتقال معنای مورد نظر، نارسا و دچار اشکال است. مادۀ فَسَرَ را به باب تفعیل برده اند تا بیان کننده مبالغه در دستیابی به معنا باشد. همان گونه که مادۀ «کشف» را به همین منظور به باب افتعال می برند و «کَشَفَ و اکتشف» هر دو به یک معناست، جز این که دومی برای افاده مبالغه در کشف به کار برده می‌شود، زیرا قانونی کلی داریم که «زیاده المبانی تدل علی زیاده المعانی» یعنی هر چه تعداد حروف یک کلمه بیشتر باشد به همان نسبت معانی بیشتری را افاده خواهد کرد. از این رو تفسیر تنها کنار زدن نقاب از چهرۀ لفظ مشکل و نارسا نیست، بلکه عبارت است از زدودن ابهام موجود در دلالت کلام. بنابراین، تفسیر هنگامی رخ می‌دهد که گونه ای ابهام در لفظ وجود دارد که موجب ابهام در معنا و دلالت کلام می‌شود و برای زدودن ابهام و نارسایی، کوشش فراوانی می طلبد. این نکته مرز بین تفسیر و ترجمه است؛ ترجمه در جایی است که معنای لغوی لفظ را نمی‌دانیم که با مراجعه به فرهنگ‌ها مشکل حل می‌شود و تلاش و زحمت چندانی هم لازم ندارد. بر خلاف تفسیر که در آن در عین روشنی معنای لغت، هم چنان هاله ای از ابهام بر چهرۀ آن نشسته است.

 

3-1دلیل نیاز به تفسیر

 

با آن که می دانیم خدای سبحان قرآن را به گونه ای نازل کرد که نور[1]، هدایت[2]، برای مردم بصیرت[3] و بیان کننده همه چیز[4]  است، چرا به تفسیر قران نیاز داریم؟

 

اساساً قرآن برای آن نازل شد که تا خود بهترین تفسیر برای خویش باشد[5]. با وجود این آیا نیازی به تفسیر احساس می‌شود؟ پاسخ این سئوال مثبت است. خداوند قرآن را طوری نازل کرده است که خود به خود و ذاتاً بیانی روشن[6] برای تمامی انسان‌ها و تفصیل و تبیینی برای همه چیز است گاهی ابهامی پیش می‌آید که امری عارضی و خارج از ذات قرآن و بعضاً ناشی از خصوصیت سبک بیانی آن است، قرآن برای عرضه قوانین کلی و اولیه نازل شده است، از این رو به اختصار سخن گفته است (که این خود موجب ابهام می‌شود) و تفصیل جزئیات مطالب را به بیان پیامبر اکرم (ص) واگذار می‌کند.

 

از سوی دیگر، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق و مفاهیم ظریف و تعالیم و حکمت‌های والا دربارة حقیقت خلقت و اسرار هستی است که تودة مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند و پیامبر (ص) و پس از آن حضرت، ائمه و صحابه باید به تبیین و شرح جزئیات آن می‌پرداختند.

 

4-1پیدایش تفسیر

 

قرآن کریم یگانه منبع سرشار معارف عالیة اسلام و مبانی احکام شریعت است و هر که بخواهد بر تعلیم حکیمانة اسلام دست یابد، باید ریشه آن را در قرآن ردیابی کند. مسلمانان درصدر اسلام خواسته های خود را در قرآن جستجو و پاسخ خود رابه روشنی دریافت می‌کردند، زیرا قرآن به زبان آنان نازل شده بود و با روش ها و شیوه های کلامی خودشان با آنان گفتگو می‌کرد. از این جهت بر آنان سهل و آسان بود تا مطالب خود را بدون دشواری از قرآن دریافت دارند و گاه اگر با ابهامی در بیان قرآنی روبرو می‌شدند، حل مشکل نیز برایشان آسان بود و با مراجعة مستقیم به پیامبر اکرم (ص) هرگونه ابهام یا اشکالی را برطرف می‌کردند.

 

علاوه بر این پیامبر به طور مداوم قرآن را آیه به آیه بر صحابه تلاوت و مواضع ابهام آن را نیز برطرف می‌کردند و راه استنباط و بهره ور شدن از مفاهیم عالیه قرآن را به آنان می‌آموختند.

 

ابو عبدالرحمان سلمی – دست پروردة عبدالله بن مسعود – می گوید «اساتید قرائت ما (صحابه کبار) چنین گزارش دادند که از پیامبر درخواست می‌کردند تا قرآن را برایشان تلاوت فرماید و هرگاه ده آیه را می آموختند، از آن‌ها نمی گذشتند مگر آن که نحوة عمل آن‌ها را نیز از وی می آموختند». ازا ین رو تلاوت قرآن را همزمان باتفسیر و نحوة عمل به آن می آموختند. (طبری، جامع البیان، ج 1، ص 27)

 

با این حال جای شگفتی است که تفاسیر ماثور از پیامبر اندک باشد، ولی این تعجب بی مورد است، زیرا در آن زمان ابزار فهم قرآن فراوان و تمامی آیات مربوط به احکام، تفسیر مبهمات و تفصیل مجملات قرآن بوده و موارد سوال و جواب دربارة‌ تفسیر قرآن که با نص صریح به ما رسیده است، اندک است، زیرا نیاز به بیشتر از آن احساس نمی‌شده است، ولی همین تفاسیر اندک نبوی، در واقع زیاد بوده است، ولی کمتر نقل شده است. بنابراین، آنچه اندک است، نقل تفسیر است نه اصل و مصدر اصیل آن.

 

5-1داناترین صحابه به معانی قرآن

 

ذهبی می گوید «علی اقیانوسی از دانش و شخصیتی توانمند در مقام استدلال بود، دارای ذوق سرشار در مقام استنباط بود و بهرة بالایی در فصاحت خطابه و شعر و عقلی رشید و بصیرتی نافذ داشت. در موارد فراوان، صحابه برای فهم مبهمات امور و روشن شدن مشکلات بدو پناه می بردند». (بلاذری، انساب الاشراف، ص 100 شماره 29).

 

حاکم نیشابوری از پیامبر (ص) نقل می‌کند که فرمود «قرآن با علی و علی با قرآن است و این دو، تا هنگام رستاخیز و حضور نزد من از یکدیگر جدایی ناپذیرند». (المستدرک، حاکم، ج 3، ص 127-124) امیر مومنان می فرماید «دربارة کتاب خدا از من بپرسید، زیرا آیه ای وجود ندارد، مگر این که من می دانم در شب نازل شده یا در روز و در دشت فرو فرستاده شده یا در کوهسار».

 

به وی گفتند:‌چرا تو از دیگر یاران پیامبر بیشتر حدیث می دانی؟ فرمود: «زیرا هرگاه از او می پرسیدم مرا آگاه می ساخت و اگر سکوت می‌کردم خود با من آغاز سخن می‌کرد» (بلاذری، انساب الاشراف، ص 99).

 

در کتاب کافی از آن حضرت نقل شده است: «آیه ای از قرآن بر پیامبر نازل نشده مگر این که قرائت آن را به من آموخته است و ایشان املا فرموده‌اند و من به خط خود نوشته ام، تاویل و تفسیر آیه ها، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و خاص و عام آن‌ها را به من آموخته است...» (کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 64)

 

از آن حضرت کتابی به منزله تفسیر ذکر نشده است، ولی این مطلب مورد اتفاق است که آن حضرت مصحفی داشته اند (کلینی، اصول کافی، ج 2، ص 604). برخی روایات دلالت دارد که مصحف وی مشتمل بر تنزل و تاویل قرآن بوده است و جمعی از دانشمندان نیز یکی از فرق‌های مصحف آن حضرت را با قرآن موجود مکتوب بودن تفسیر و تاویل آیات در آن مصحف دانسته‌اند.

 

روشن است همة آنچه حضرت علی (ع) در تفسیر و تاویل قرآن کریم بیان فرموده‌اند به ما نرسیده است، زیرا همان موانعی که برای رسیدن همة تفسیر رسول خدا (ص) به ما وجود داشته است، برای رسیدن تفسیر حضرت علی (ع) نیز وجود داشته است.

 

6-1 اهل بیت آگاه به همة معانی قرآن

 

واژه اهل در لغت به شایسته، سزاوار ومستوجب معنی شده است، و در عرف نیز همین معنی را دارد. کلمه اهل بیت را جمعی به ساکنان خانه معنی کرده اند. راغب نیز از کاربرد مجازی اهل بیت در مورد کسانی سخن گفته است که با فرد پیوند نسبی دارند (راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ قرآن، ص 25) در عرف هم اهل بیت شخصی خانوادة فرد محسوب می‌شوند که همان زن و فرزندان اوست و گاهی به معنای خاندان و خویشاوندان او نیز به کار می رود. در مورد پیامبر (ص) چون بیت آن حضرت محل نزول وحی و بیت نبوت نیز بوده است کلمه اهل بیت دوکاربرد دارد گاهی از آن، محل سکونت آن حضرت اراده می‌شود - ویژگی محل نزول وحی بودن آن لحاظ نمی‌شود- و به معنای خانواده حضرت است و این که بعضی اهل بیت پیامبر (ص) را همسران و دختران و داماد او علی (ع) دانسته‌اند (المحکم و المحیط الاعظم، ج 4، ص 256) طبق این کاربرد است. گاهی نیز اهل بیت پیامبر (ص) با لحاظ ویژگی محل نزول وحی و خانة نبوت بودن بیت آن حضرت به کار می رود. دراین صورت منظور افرادی است که از نظر علمی و عملی و صفات انسانی شایستة بیت آن حضرت باشند.

 

شاهد این کاربرد روایات فراوانی است که خبر می دهد نبی اکرم (ص) بارها علی و فاطمه و حسن و حسین صلوات الله علیهم را فراخواندند، پوششی بر آن‌ها افکندند و فرمودند: «اینان اهل بیت من اند» (سنن ترمذی، ج 5، ص 656) در مواردی برخی از همسران آن حضرت (در مورد ام سلمه) که حاضر بوده اند گفته اند: ای رسول خدا ما از اهل بیت تو نیستم؟ حضرت با تعابیر مختلف پاسخ منفی داده است (مسند احمد، ط جدید، ج 10، ص 228 حدیث 2680).

 

روشن است که حضرت در مقام معرفی افراد اهل بیت خود در کاربرد دوم است، یعنی می‌خواست افرادی را از خویشان خود به امت بشناساند را که از نظر علمی و عملی شایسته بیت نبوت‌اند. همچنین نبی اکرم (ص) در حدیث ثقلین اهل بیت را هم سنگ قرآن قرار و عنوان ثقلین را  به آن‌ها می‌دهد که بر عظمت و ارج فوق العاده آن‌ها دلالت دارد که در مورد قرآن و آنان به کار برده شده و تمسک به قرآن و آنان را شرط گمراه نشدن دانسته و از پیوستگی دایم آنان با قرآن خبر داده است. روشن است که اهل بیت در این حدیث معنای دوم را دارد. بدیهی است شناخت دقیق چنین افرادی جز از طریق معرفی خود نبی اکرم (ص) شدنی نیست. از این رو در برخی روایات آمده است، وقتی رسول خدا (ص) حدیث ثقلین را ذکر فرمودند، جابربن عبدالله انصاری پرسید: ای رسول خدا، عترت شما چه کسانی هستند؟ فرمود: «علی و حسن و حسین و امامانی که از فرزندان حسین اند، تا روز قیامت» (صدوق، معانی الاخبار، ص 91)

 

از برخی روایات معلوم می‌شود که بعد از پیامبر اکرم (ص)، مفسران آگاه به همه معانی و معارف قرآن منحصر به امیر مومنان و یازده امام پس از ایشان است، مانند روایتی که کلینی در کافی آورده است. از امام باقر (ع) می‌فرماید: «هیچ کس غیر از اوصیاء نمی‌تواند ادعا کند که همة قرآن، ظاهر و باطن آن در نزد اوست» (کلینی، اصول کافی، ج 1، حدیث 2، ص 286)

 

«تردیدی نیست که غیر از رسول خدا‌(ص) و امیر مومنان (ع)، یازده امام بعد از ایشان نیز به همة معارف قرآن آگاه بوده و توان تفسیر همة معانی آیات کریمه را داشته و هر سوال تفسیری را پاسخ گو بوده اند. در هیچ خبری یا روایتی دیده نشده است که معنای آیه ای از قرآن را از آنان بپرسند و آنان از پاسخگویی ناتوان مانده باشد. این مطلب با توجه به ادله علم امام، قطعی و تردید ناپذیر است». (کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 284، کتاب الحجه ) برخی از روایت‌ها دلالت دارد که همة تنزل و تاویل قرآن و علوم و معارفی که حضرت علی (ع) از رسول خدا (ص) دریافت کرده‌اند، به یازده امام بعد از ایشان یکی پس از دیگری، منتقل شده و همة آن علوم در اختیار آنان قرار گرفته است. این که هر امامی، همة قرآن را برای مردم عصر خود تفسیر کرده باشد، به این بستگی دارد که مردم عصرشان آنان را شناخته باشند، زیرا وقتی به موقعیت علمی آنان آگاه نباشند و آنان را در حد افراد معمولی بدانند، طبیعی است که برای فهم قرآن و تفسیر آن به نزدشان نمی‌آیند. همین‌طور، این امر به علاقه، استعداد و صلاحیت مردم آن عصر منوط است.

 

هر یک از امامان زندگانی خود به اندازه ای که زمینه فراهم بوده است، برای افراد علاقه مند، در حدی که استعداد و شایستگی داشته اند، آیات را تفسیر و معارف واقعی قرآن را تبیین می‌کرده‌اند.

 

همان‌ گونه که از رسول خدا (ص) و امیر مومنان علی (ع) کتابی در تفسیر به ما نرسیده و بهرة ما از تفسیر آنان منحصر به روایاتی است که در کتب روایی و تفسیری به طور پراکنده نقل یا در کتب روایی جمع آوری شده است، از یازده امام پس از ایشان هم کتاب تفسیری در دست نیست و جز مصحف امیر المومنین (ع) تفسیر مکتوبی برای آنان ذکر نشده است. البته کتابی در تفسیر منسوب به امام حسن عسگری (ع) هست که چاپ شده و موجود است. ابن ندیم نیز کتابی را با عنوان کتاب الباقر (ع) در شمار کتاب‌های تفسیری ذکر کرده است که دربارة این دو کتاب بحث و اختلاف وجود دارد.

 

7-1 مفسران صحابی

 

سیوطی می‌گوید: ده نفر از صحابه به تفسیر مشهورند، ولی دلیل و شاهدی را بر مفسر بودن آنان ذکر نمی‌کند. تنها دربارة چهار نفر از آنان علی (ع)، ابن عباس، ابن مسعود، و ابی بن کعب توضیح می‌دهد و روایاتی را در بیان علم آنان به معانی قرآن و مفسر بودن آنان نقل می‌کند (سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج 2، ص 1227-1233).

 


 

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کارشناسی ارشد فلسفه و حکمت اسلامی مبانی فلسفی علامه طباطبائی درتفسیر المیزان

دانلود مقاله حکمت هنر اسلامی در جامعۀ مدرن

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله حکمت هنر اسلامی در جامعۀ مدرن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
در این نوشتار در پی توضیح معنای "هنر دینی" و کارکردهای اجتماعی آن هستیم. در مباحث جاری هنر تعبیرهایی مثل هنر قدسی، هنر سنـّتی، هنر معنوی، هنر دینی یا حتی هنر اسلامی، هنر مسیحی، هنر بودایی و ... را فراوان می خوانیم و می شنویم، اما درست آن است که پیش از هرگونه داوری و سخنی در این باب به تنقیح و وضوح بخشیدن به مفهوم هنر دینی بپردازیم وبررسی کنیم که اساساً هنر دینی یعنی چه ؟ ملاک دینی بودن هنر چیست؟ آیا سرزمین و جغرافیای تولد آن هنر است که آن را دینی می سازد یا "جهان بینی" شخص هنرمند و نوع و نحوه نگرش اوست که معیار دینی بودن یا نبودن هنر می شود؟ یا ساختار اثر هنری و ویژگیهای آن است که موجب دینی بودن یا غیردینی بودن هنر می شود؟ یا معیار دینی بودن هنر وابسته به مراحل و فرایند تکوین آن و شیوه پدید آمدن آن می شود؟ یا اینکه دینی بودن یا نبودن هنر، مربوط و منوط به هیچیک از این عناصر و عوامل یاد شده نیست، بلکه تابع نحوه نگرش و "افق فکری" و "قرائتی" است که مخاطب یا مخاطبان از آن دارند به گونه ای که مثلا ً برخی کسان در یک اثر هنری، باورها و ارزشها و جهان بینی دینی را متجلی می بینند و از آن "قرائتی" دین باورانه و معنوی و قدسی ارائه می دهند و برخی دیگر تفسیری الحادی و غیردینی یا حتی دین ستیزانه از آن اثر ارائه می کنند و کسان دیگری نیز احتمالا ً هیچگونه جلوه و نشانی از دین باوری یا دین ستیزی در آن نمی بینند و آن را از این حیث یک اثر و پدیده خنثی و فاقد موضع و مضمون خاصی تلقی می کنند که صرفاً بازتاب یک احساس طبیعی عادی و بی رنگ است و در هیچ قالب دینی یا ضدّ دینی نمی گنجد.
شکل گیری هنر مدرن
لغو حقوق و امتیازات اشراف و فئودال ها تدوین اعلامیه ی حقوق بشر، تولید انبوه کالا و ساخت ماشین آلات صنعتی، ایجاد شهرهای بزرگ و شکل گیری طبقه ی متوسط شهرنشین از جمله دست آوردهای نوینی بودند که پس از انقلاب صنعتی کبیر فرانسه پدیدار شدند. هنر هم در این شرایط مخاطبان تازه ای یافت. مخاطبان و حامیان هنر و ادبیات، دیگر فقط اشراف و دربار و کلیسا نبودند، بلکه طبقه ی متوسط نوظهوری بود خلق و خو و روان شناسیش در زندگی صنعتی و تولید انبوه و سرعت روزافزون زندگی نوین شهری، شکل می گرفت. در چننی شرایطی قواعد و قالب های متحجر هنر آکادمیک، نمی توانست پاسخگوی نیازهای نو باشد.
هنرمند اروپایی که از حصار سنت های پوشیده رها شده وبد در بستر متغیر و متحولی که شرایط اجتماعی پیش روی او نهاده بود به نفع سنت هنری 500 ساله اش پرداخت. در زمینه ی ادبیات، اندیشه ی مدرن بودن یا بودلر پدیدار شد. وی در مقاله ای با عنوان نقاش دنیای نوین منتقدان و هنر دوستان را ترغیب به کشف زیبایی نهفته در اشیا می کند. اشیایی که از نعمت بودن در زمان حال، برخوردارند و از آنان در این مقاله می خواهد که به لطف این زیبایی، ارتباط خود را با جهان طراف مستحکم تر سازد. ارائه ی آن مقاله با نمایش تابلوی ناهار روی علف های مانه، در نمایشگاه مردودین در سال 1863 بود. مانه، با این اثر خواستار حق مسلمی برای نقاش شد که نقاش، تابلوی نقاشی را صرفاً برای لذت زیبایی شناختی آن تفسیر می کند، بی آنکه نگران بازنمایی یا تصویر سازی آن باشند و فقط از ساخته های شخصی خود پیروی می کند و به عبارت دیگر هنر برای هنر می آفریند.
ریشه های این فرایند، به فلسفه ی روشنگری قرن هیجدهم و انقلابی باز می گردد که کانت در فلسفه ی هنر به وجود می آید. کانت برای نخستین بار، گستره ی هنر و زیبایی را از علم و اخلاق جدا ساخت. به اعتقاد کانت هر موجود خردمند از نوعی استقلال برخوردار است و همپای خرد خود، به معبارها و قوانین ویژه ی خویش می رسد و از پذیرش سایر معیارها اجتناب می کند. کانت این قاعده را درمورد هنر به کار گرفت که سه حوزه ی علم، قانون (اخلاق)، هنر، هر کدام دارای حقیقت ویژه ی خود هستند و حقیقت هیچ حوزه ای به حوزه ی دیگر قابل تسری نیست. کانت، به پیوری روانشناسی رایج در عصر خود، ذهن انسان را به دو بخش تقسیم کرد: بخشی که شامل ادراک است و بخشی دیگر که مربوط به اندیشیدن است. غیر از این، کانت به اخلاق توجه کرد و مدعی شد که اصول اخلاقی مانند اصول ریاضی، امور گوهری، یعنی مقدم بر تجربه ی ناشی از حواس ما هستند. کانت، تأکید می کند که یکی از مفاهیم مهم در بحث پیرامون اصول اخلاقی اصل آزادی و اختیار فردی است. و بدون وجود آزادی، حسن و قبح رفتاری معنا ندارد. کانت، سپس به موضوع هنر و زیبایی می پردازد. و اموری را مانند احساس و عاطفه و ذوق و رغبت را وارسی می کند و پس از توجهی ویژه به گوهر زیبایی، مفهوم والا را مطرح می نماید. تفاوت میان زیبایی در شکل زمانی و مکانی خود، در قالب ابژه و پدیده تجلی می یابد و بر ادراک حسی استوار است . اما والایی فراسوی زمان و مکان سیر می کند، یعنی بیشتر به ناکرانمندی هستی تکیه دارد. افزون بر این تجربه ی والایی به میانجی مفاهیم عقلی و اخلاقی حدوث می یابد.
مدرنیسم، فقط یک دگرگونی هنری نوبده می توان آن را انقلابی در بنیان بیان حسی و زیبایی شمناسانه به شمار آورد، هرچند که آغاز شکوفاییش را به واپسین دهه ی سده ی نوزدهم نسبت داده اند، اما پیدایش آن ریشه در دهه های دورتر دارد.
مدرنیسم، تعریف تازه ای از جهان است؛ بخشی از یک تعریف توافق شده نیست واگر در جایی تعارف قبلی را نقض می کند تقصیری ندارد، مثل برامدن ماه است که نور ستاره های دیگر را از رمق می اندازد.
در هنر مدرن زیبایی دیگر یک عامل لزوماً واجب برای اثر هنری نیست و در بسیار یاز آثار مدرن، اثری از آن دیده نمی شود. این نکته که زندگی چیز بسیار زیبایی است. دیگر اعتبار خود را از دست داده است. طبیعت زیباست، خورشید و درخت زیباست اما در همین لحظه میلیون ها نفر می میرند! شاید برخی از تابلوهای مدرن وحشتناک باشند اما ان ها تجلی احساس و هیجانی هستند که به دنیای موجود شباهت تام دارند.

احیاء هنر اسلامی در جامعه مدرن امروز
هنر اسلامی در کتابهای هنر اغلب به هنری اطلاق می شود که مرزهای آن جغرافیایی نبوده و وابسته به دین است. این هنر به واسطه اسلام علی رغم کثرت فرهنگ در مرزهای جغرافیایی زمینه وحدت فرهنگهای مختلف را تحت پرچم اسلام پدیده آورده است . هنراسلامی از لحاظ جغرافیایی در مناطق متعددی تولید می شود که از لحاظ فرهنگ با تعدد و از لحاظ دین با وحدت رو به رو هستند.
در دوران قبل از اسلام قطعات بزرگ چوبی به عنوان بخشی از ساختمان به کار می رفته است. در این دوره چوب به عنوان یکی از فراوان ترین مصالح طبیعی نقش مهمی در ساخت ابزار فنی و کشاورزی و حتی وسایل خانگی ایفا می کرده است.
از دوره سلوکیان آثار چندانی در دست نیست و آثار چوبی دوره اشکانی نیز تا حد زیادی شباهت به دوره هخامنشی دارد. در دوره ساسانی استفاده از کلافهای چوبی در ساختمان متداول می شود. در این دوره نوعی رویه کوبی مربع های چوبی انجام می شده که نقش هندسی و انتزاعی داشته است. نقوش عبارت بودند ازنقوش انتزاعی، گیاه و حیوان و انسان.
مهمترین وسایل چوبی که ساخت آنها در قرون اولیه اسلامی متداول بوده عبارتند از کلبه ها و ساختمان های چوبی، کلافهای ساختمانی، ستون چوبی سقف های کاذب چوبی قابدار، وسایل به ساختمان مثل درب و پنجره ، وسایل کاربردی مثل منبر، ابزار آلات صنعتی و کشاورزی.
در آثار چوبی دوره میانی اسلامی که مربوط به حدود قرون پنجم تا دهم هجری است اجزای ساختمان های چوبی مثل ستون و سقف، وسایل متصل به ساختمان مثل در، پنجره، نرده به میزان زیادی به چشم می خورد ولی آثار کوچکتر مثل جعبه، قاب، رحل، وسایل خانگی، ابزار آلات، وسایل جنگی و شکار نیز کم و بیش وجود دارد.
بیشترین نقوشی که در منبت این دوران می بینیم عبارتند از: نقوش هندسی، شیارهای موازی، کتیبه، اسامی ائمه (ع)، شکل محرابی، لچک، ترنج، گل و بوته، ختایی و اسلیمی، شکوفه، برگ، نخل ، شمسه، حیوان و انسان .

 

 

 



نتیجه گیری
از آنجا که رویکرد این نوشتار رویکرد مبتنی بر دانش ادیان، الهیات و پدیده شناسی دین است، در آغاز درباره "امرقدسی و شیوهای تجلی آن در هنر" توضیحاتی می آوریم تا شاخص هنر دینی را از دیدگاه دانش ادیان معرفی کرده باشیم و در ادامه بحث از آن بهره گیری کنیم.
دین پژوهان هنرشناس، غالباً باور و حضور یک "امر قدسی" یا "مینوی" را شاخص دینی بودن یک پدیده بشمار می آورند. عقیده به امر قدسی، حضورآن، تجلی آن، احساس کردن یا تجربه آن که نوعی "مواجهه وجودی" است از سوی پدیده شناسان دین همواره به عنوان ملاک و معیار دینی بودن معرفی شده است. مقصود از امر قدسی، امر متعالی، امر معنوی، حقیقتی فراعقلانی مبرا ّ و منزّه از هر عیب و نقص، محیط بر همه مخلوقات و موجودات است که با زبان متعارف و تعقــّل عادی، بیان ناپذیر، دسترس ناپذیر و ورای شرح و توصیف است هرگاه عقیده به چنین حقیقتی پیدا شود یا کسی آنرا تجربه کند و اتصال و ارتباط وجودی با آن "موجود متعالی" بیابد در واقع وارد ساحت دین و امور دینی شده است. البته این باور و مواجهه در قالب مناسک، احکام شرعی، سمبلها، اسطوره ها، ایدئولوژی ها، رفتار شخص دیندار، شیوه زندگی، مناسبات اجتماعی و ... به گونه ای متجلی و نمودار می شود، امـّا به طور کلی دین، بدون عقیده به یک "موجود متعالی"، فرا عقلانی، فرا مادّی، فرا حسـّی که در ادراک بشر نمی گنجد و بقیه موجودات مخلوق اویند و او در همه جا حضور دارد و قدرت نامتناهی و کمال نامتناهی دارد و از نقص و کاستی مبرا ّست، هرگز قوام نمی یابد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حکمت هنر اسلامی در جامعۀ مدرن

تحقیق در مورد دین و حکمت ودایی

اختصاصی از زد فایل تحقیق در مورد دین و حکمت ودایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد دین و حکمت ودایی


تحقیق در مورد دین و حکمت ودایی

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه17

 

فهرست مطالب

دین و حکمت وِدایی

پرستش خدا در وداها

جهان‏شناسى وداها

اَتمن و زندگى پس از مرگ

ابوالفضل محمودی

چکیده   

 از ویژگی‏های دین هندو که به طور معمول پژوهشگران بدان اشاره می‏کنند، آمیختگی و پیوستگی دین و فلسفه در این آیین است. این امر را مى‏توان به ویژه در متون اصلى این آیین که به عنوان متون «شروتی» یا «وحیانی» شهرت دارند، مشاهده کرد. «وداها» که بخش اصلی ادبیات وحیانی یا «شروتی» را تشکیل مى‏دهند، مهم‌ترین متن مقدس هندو هستند که کهن‏ترین اسناد مکتوب اقوام هندو اروپایی شمرده می‏شوند. در این آثار، افزون بر اندیشه‏های اولیة  دینی هندوان، نخستین بذرهای اندیشه‏های فلسفی و عرفانی هندو را می‏توان مشاهده کرد که البته در ادوار بعد از تحول یا تکامل برکنار نمانده‏اند.

 این نوشتار بر آن است تا ضمن معرفی این ادبیات کهن مهم‏ترین اندیشه‏های مطرح در این مجموعه را از دیدگاه هندشناسان مشهور به اختصار گزارش دهد.

واژگان کلیدی: ودا، شروتی، هنوتئیزم، مونوتئیزم، مونیزم.

در بنیاد حیات دینی و تفکر هندی متون مقدس، شروتی یا ادبیات وحیانی قرار دارد. این مجموعه، در طول شاید سه هزار سال، چنان تأثیری بر فرهنگ و اندیشة هندی بر جای نهاده که به سختی می‏توان درخارج از هند نمونه‏ای برای آن یافت. به تعبیر گِدِن، «هر نوع ارزیابی از اشکال و پیشرفت‏های تفکر دینی به طور طبیعی و به ضرورت، از همین‌جا آغاز می‏شود. تحقیق و بررسی در ماهیت تصور یا تصوراتی را که مردم هند از الوهیت دارند، باید در مرحله اول از تعالیم و شواهد متون معتبر و موثق دینی اخذ کرد»f.Geden, 1987, 282- 30)) و نخستین بذرهای اندیشة فلسفی و عرفانی هندی را نیز می‏توان در این آثار یافت؛ بنابراین، لازم است با جزئیات بیشتر به این آثار که در معناى عام «ودا» نامیده می‏شوند پرداخته، ساختار، تاریخ، و اندیشه‏های اصلی موجود در آن را مورد توجه قرار دهیم.

«ودا» یا «شروتی» به معنای گستردة آن، نام هیچ کتاب خاصی نیست؛ بلکه نام ادبیات دوره‏ای خاص و طولانی است که حدود2000  سال را در برمی‏گیرد. واژة «ودا» به معنای «دانش»، و گویا به معنای دانش مقدس است. «شروتی» (Sruti) نیز از «شرو» (Sru) گرفته شده که معنای شنیدن دارد و ادبیات شروتی، ادبیاتی است که به اعتقاد هندوها به وسیلة خدا به فرزانگان و اهل بصیرت تعلیم یا الهام شده است؛ پس این متون هیچ گاه به وسیله انسان‏ها تألیف نشده و فقط شنیده شده است. در اعتقاد آن‏ها این آثار، متونی بسیار کهن تلقی می‏شدند، به حدی کهن که گاه این اعتقاد نیز وجود داشت که آن‏ها آغاز زمانی ندارند یا در دوره‏ای دور و نامعلوم در آغاز هر آفرینش پدید می‏آیند.

 به طور عام اعتقاد بر این است که متون مقدس هندو، کهن‏ترین اسناد مکتوب نژاد هند و اروپایی است. تخمین تاریخِ کهن‏ترین جزء این مجموعه مشکل است و گمانه‏هایی را نیز که در این زمینه مطرح شده نمی‏توان به طور قطع اثبات کرد. ماکس مولر این تاریخ را1200  قبل از میلاد می‌‏داند، هوگ (Haug) 2400  قبل از میلاد را مطرح می‏کند و بال گنگادهر تیلاک (Bal gangahar tilak.)2400 را حدس می‏زند (Cf. Dasgupta, 1997,v.l,P,10_ 12)

 چون این ادبیات ارائه دهندة دست آوردهای کلی مردم هند در جهات گوناگون و در مدتی چنین طولانی است، به ضرورت دارای ویژگی‏هاى متنوع است. اگر بخواهیم به طور تخمینی این ادبیات بزرگ را از نظر عمر، زبان و موضوعات تقسیم بندی کنیم، چهار بخش متفاوت در آن خواهیم یافت که عبارت اند از:

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد دین و حکمت ودایی