مشخصات این فایل
عنوان: پیامبر اسلام (ص) و شیوه گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلام
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 20
این مقاله درمورد پیامبر اسلام (ص) و شیوه گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلام می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله پیامبر اسلام (ص) و شیوه گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلام می خوانید :
سالهای طولانیای بود که مردم جهان به خصوص مردم جزیرة العرب از نور مستقیم خورشید نبوّت دور شده بودند، و در تاریکیهای جهل و گمراهی و خرافات غوطه میخوردند. آنان همچون گلّه بیچوپان در کوه و دشت، در برابر درّندگان خون آشام، حیران و سرگردان بودند، بلاهای خانمان سوزی تار و پودشان را میسوزانید؛ بلاهایی مانند: امتیازات طبقاتی و قبیلگی، ناامنی و جنگ، انحراف جنسی و بیعفّتی، دخترکشی و انسانکشی، ظلم بیحساب به زنان، بتپرستی، خرافات و بیهودهگرایی، پوچی و بیمحتوایی زندگی، لجاجت و یکدندگی، بهرهکشی و تبعیض و انواع جنایات و نامردمیها، که هر کدام ضربه سختی بر انسانیّت و جامعه انسانی وارد ساخته بود.
امیرمؤمنان علی(ع) اوضاع جاهلیّت را این گونه توصیف میفرماید:
«ثَمَرُهَا الْفِتْنَةُ وَ طَعامُهَا الْجِیفَةُ وَ شِعارُهَا الْخَوْفُ، وَ دِثارُهَا السَّیْفُ؛ میوه درخت جاهلیّت، فتنه و آشوب بود، غذای مردم آن، مردار گندیده بود، لباس زیرینشان ترس، و لباس رویینشان شمشیر بود.»
وضعیّت عربستان پیش از بعثت
گرچه همه نقاط جهان مانند چین، روم، ایران، مصر و هند در لجنزارهای جهل، خرافات و گمراهیها غوطهور بودند، ولی در عین حال هر یک از آنها از تمدّن نسبی برخوردار بودند امّا مردم جزیرة العرب هیچ گونه تمدّنی نداشتند، مثلّث شوم ناامنی، دخترکُشی و بیعفّتی در سطح وسیع، منشأ تباهیهای فراوانی شده بود به طوری که از انسانیّت تنها نامی وجود داشت، و زندگی بشر از زندگی حیوانات درّنده و شهوت خو، بدتر و پستتر شده بود.
ضرورت و اهمیّت بعثت
جهان تاریک جاهلیّت، برای طلوع خورشید هدایت، ثانیهشماری میکرد، همه چیز بیانگر ضرورت بعثت و نیاز به وجود آیین سازنده و رهاییبخش، و رهبر بزرگ، مدبّر، نجات دهنده و دلسوز بود. در چنین وضع نابسامانی، لطف خدا شامل حال انسانهای آن عصر و نسلهای آینده شد، که محمّد بن عبداللّه(ص) را برای رهایی مردم به پیامبری مبعوث فرمود.
پیامبری که آخرین پیامبر بود، و کاملترین آیین را آورد، و همه پیامبران پیشین در انتظار او بودند تا او بیاید و آیین توحید و نجاتبخش خدا را کامل نماید و همه بشریّت را از لجنزارهای آلودگی، گناه و انحراف، رهایی بخشد.
با بعثت پیامبر اسلام، هم خورشید اسلام طلوع کرد، و هم شخصیّت عظیم پیامبر(ص) متولّد شد، در سراسر زندگی پیامبر(ص) روزی مبارکتر از روز بعثت نبود، روز تولّد آن حضرت بیانگر تولّد جسم او بود، گرچه مبارک بود، ولی روز بعثت، روز تولّد شخصیت پیامبر(ص) بود که بسیار مبارکتر بود. و اگر روز هجرت پیامبر(ص) از مکّه به مدینه بسیار مهم بود، و به همین خاطر به پیشنهاد حضرت علی(ع) آغاز تاریخ مسلمانان گردید،11 مهم بودن هجرت از این رو بود که آرمانهای بعثت پس از پشت سرگذاشتن سختیها، تولّد نو یافت، و آماده اجرا و بروز و ظهور و تعمیق و گسترش گردید. بنابراین باید گفت: خورشید شخصیّت پیامبر اسلام(ص) نیز در چنین روزی تولّد یافت.
برای درک ضرورت بعثت و عظمت آن، کافی است که به معنا و مفهوم بعثت در اسلام، توجّه کنیم:
بعثت یعنی: سرآغاز مبارزه با هرگونه شرک و انحراف فکری و عقیدتی و عملی، و هرگونه خرافات. بعثت یعنی: رستاخیز و به پاخاستن برای نجات انسانها از زیر یوغ اسارتهای فکری، سیاسی و اجتماعی. بعثت یعنی: طاغوت زدایی، شرک زدایی، تنشزدایی و زدودن هرگونه عوامل و پیشینههایی که موجب سقوط و عقبگرد خواهد شد.
بعثت یعنی انفجار نور درخشان الهی در میان ظلمتهای متراکم گوناگون. بعثت یعنی تجلّی حق، در برابر باطل و باطلپرستی، و نابودی هرگونه باطل و بیهودهگرایی. بعثت یعنی فرود صاعقهای سوزان بر خرمن مفسدان، تبهکاران و نیرنگبازان، و براندازی دامهای شیطان، و عوامل و طرفداران شیطان.
بعثت یعنی تثبیت توحید ناب در تمام ابعادش، تثبیت وحی الهی و نبوّت. بعثت یعنی برقراری عدالت فردی و اجتماعی، و پیکار با هرگونه ظلم، تبعیض و بهرهکشیهای ظالمانه. بعثت یعنی برافراشتن پرچم حقّ در همه نقاط جهان، و واژگون سازی پرچمهای باطل. بعثت یعنی همان عروة الوثقی نجات و پیروزی که به تعبیر قرآن در دو چیز خلاصه میشود: تکفیر طاغوت و ایمان به خدای بزرگ؛ همان عروة الوثقیای که در تسلیم در برابر حق، و انجام کار نیک خلاصه میشود.
بعثت پیامبر اسلام(ص) یعنی تبیین تمام اهداف پیامبران و کتابهای آسمانی، و اجرای آن اهداف به طور کامل.
دورنمایی از آغاز بعثت
چهل سال از عمر پاک پیامبر(ص) میگذشت، آن حضرت قبل از پیامبری در هر ماه، چندین بار، در شب و روز، و در هر سال همه ماه رمضان بر فراز کوه سر به فلک کشیده حِرا (که در شش کیلومتری شمال شرقی کعبه قرار گرفته بود) داخل غاری که بر فراز آن کوه بود، به عبادت و مناجات و راز و نیاز با خدا میپرداخت، او آثار عظمت خدا را در آن جا مشاهده میکرد، و همواره به تفکّر و تأمّل و عبادت خدا مشغول بود.14 روز 27 رجب سال چهلم عام الفیل فرا رسید، پیامبر(ص) بر فراز کوه حرا در میان غار مخصوص آن جا، مشغول مناجات با خدا بود، ناگاه پیک وحی، جبرئیل امین بر آن حضرت نازل شد و این آیات آغاز سوره علق را همراه مژده رسالت، برای آن حضرت خواند:
«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * اِقْرَءْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ * خَلَقَ الاِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ * اِقْرَأْ وَ رَبُّکَ الاَکْرَمُ * اَلَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الاِنْسانَ ما لَمْیَعْلَمْ؛ بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید، همان کس که انسان را از خون بستهای خلق کرد، بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان کسی که به وسیله قلم تعلیم داد، و به انسان آن چه را نمیدانست، آموخت.»
به این ترتیب آغاز وحی و بعثت، با نام خدا و با خواندن و قلم و علم و آموزش آمیخته با توحید، شروع شد و این واژههای زرّین وحی، بیانگر آن است که بعثت یعنی:
بعثت یعنی: سرآغاز مبارزه با هرگونه شرک و انحراف فکری و عقیدتی و عملی، و هرگونه خرافات. بعثت یعنی: رستاخیز و به پاخاستن برای نجات انسانها از زیر یوغ اسارتهای فکری، سیاسی و اجتماعی. بعثت یعنی: طاغوت زدایی، شرک زدایی، تنشزدایی و زدودن هرگونه عوامل و پیشینههایی که موجب سقوط و عقبگرد خواهد شد.
رستاخیز معنوی، و انقلاب در همه امور، که اساس آن انقلابها، انقلاب فرهنگی، و آگاهی بخشی در همه زمینههاست.
پیامبر(ص) فرمود: پس از آن که آیات آغازین سوره علق بر من نازل شد، از فراز کوه حرا به سوی خانه حرکت کردم، در مسیر راه در وسط کوه حِرا، صدایی را از جانب آسمان شنیدم که میگفت: «یا مُحَمَّدُ اَنْتَ رَسُولُ اللّهِ وَ اَنَا جِبْرَئیلُ؛ ای محمّد! تو رسول خدایی و من جبرئیل هستم.»
به آسمان نگریستم، جبرئیل را دیدم که به طور استوار و ثابت، بر فراز افق ایستاده است، همچنان به او چشم دوخته بودم تا ناپدید شد.»
از آن جا که پیامبر اکرم(ص) دوبار جبرئیل را دید، و وحی الهی را از آن امین وحی دریافت کرد، همین دو حادثه موجب فشار روحی سنگین برای آن حضرت گردید، با این که او از نظر روحی، بسیار قوی و نیرومند بود که شایستگی تحمّل مسؤولیّت وحی را یافته بود، ولی چون آغاز کار بود، وقتی که جبرئیل را به صورت اصلیاش دید، اضطراب و خستگی فوقالعادهای در خود احساس کرد، از این رو به سوی خانه آمد، وقتی به خانه رسید، به همسرش حضرت خدیجه(س) فرمود: «دَثِّریِنی؛ مرا بپوشان.» خدیجه(س) او را پوشانید، پیامبر(ص) اندکی در خواب فرو رفت. در همین هنگام جبرئیل نزد آن حضرت آمد و آیات آغاز سوره مدّثّر را نازل کرد، که سه آیه نخست آن چنین است: «یا اَیُّهَا الْمُدَّثِّرْ * قُمْ فَاَنْذِرْ * وَ رَبَّکَ فَکَبِّرْ؛ ای در بستر خواب آرمیده، برخیز و انذار کن (و جهانیان را هشدار بده) و پروردگارت را بزرگ بشمار.» پیامبر(ص) برخاست و به ابلاغ مأموریت خود پرداخت.
پیامبر(ص) ماجرای بعثت و وحی را برای همسرش خدیجه(س) تعریف کرد، خدیجه(س) خشنود شد و گفت: «خدا تو را یاری خواهد کرد.»
امید که در پرتو بعثت از تمام فرهنگهای بیگانه، رهایی یابیم و جسم و جان خود را با تعالیم انبیا ـ خصوصا پیامبر بزرگ اسلام ـ شست و شو دهیم
....
بخشی از فهرست مطالب مقاله پیامبر اسلام (ص) و شیوه گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلام
مقدمه
بیم ها و نگرانى هاى بزرگ پیامبر(ص)
1. سرنوشت رهبرى
2 . مظلومیت اهل بیت(علیهم السلام)
3 . هواپرستى امت
دوران جوانى پیامبر گرامى«ص»
عواطف جوانى او
فرزندان او از خدیجه
پسر خوانده پیامبر
آئین او پیش از بعثت
امین قریش در کوه حراء
بعثت یا طلوع خورشید اسلام
وضعیّت عربستان پیش از بعثت
ضرورت و اهمیّت بعثت
دورنمایی از آغاز بعثت
جنگ ها
روزرحلت
منابع:
دانلود تحقیق پیامبر اسلام (ص) و شیوه گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلام