اختصاصی از
زد فایل دانلودمقاله بهداشت روانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
بهداشت روانی به معنای سلامت فکر است. منظور از آن شنان دادن وضع مثبت روانی است که فرد تحت این شرایط هم در بعد شخصی و هم در بعد اجتماعی در آموزش زندگی میکند. بنابر تعریف دیگر بهداشت روانی رشته ای تخصصی از بهداشت عمومی است که در زمینهی پیشگیری از وقوع بیماری روانی و اختلالات رفتاری در یک جامعه فعالیت دارد. در این رشته عوامل بیماری زا، چگونگی ایجاد بیماری، علائم بالینی و راههای سرایت مورد توجه قرار گرفته، روشهای پیشگیری اتخاذ میشود.
در پیشگیری از اختلالات روانی ما با دو وظیفه ی خطیر روبرو هستیم : جستوجو و ریشه کن کردن علل اختلالات روانی و ایجاد شرایطی که بهداشت روانی تأمین میشود و حالات مطلوبی شامل خوشحالی و سرور، رضایت از زندگی و آزادی فردی فراهم آید به طور کلی در جهت رسیدن به این هدف مدارس پنج وظیفهی اصولی زیر را به عهده دارند : 1- تنظیم برنامههای آموزشی – تربیتی و اعمال روشهای انضباطی به طریقی که به ناراحتیهای عصبی و روانی در نواجوانان منجر نگردد.
2- شناسایی دانشآموزان مبتلا به اختلال روانی و فراهم کردن امکانات درمان برای آنها از طریق ارتباط فعال با نظام بهداشت مدارس و خانواده.
3- ایجاد و تقویت محیط مساعد برای فعالیت فکری، اجتماعی و جسمانی نواجوانان و کمک به شکوفایی استعدادهای بالقوه ی آنان.
4- ارائهی خدمات مشاوره ای به خانوادههای دانشآموزان مبتلا به مشکلات عاطفی و تحصیلی.
5- شناخت دقیق نوجوانانی که در معرض خط ابتلا به اختلال روانی و مشکلات عاطفی قرار دارند و تلاش مستمر و پیگیر به منظور پایین آوردن چنین احتمالاتی.
2)اصول بهداشت روانی : مدارس همگام با خانواده و در سطح وسیع تری همراه با جامعه، باید در راه نیل به اهداف بالا اصول اساسی زیر را در برخورد با مشکلات نوجوانان و جوانان در نظر داشته باشند.
الف – احترام فرد به شخصیت خود و دیگران :
یکی از شرایط اصولی بهداشت روانی این است که شخص به خود و دیگران احترام بگذارد و به عکس یکی از علائم بارز فقدان سلامت روانی احساس حقارت و بدبینی است. یک نوجوان سالم احساس میکند که افراد اجتماع او را میپسند ند و برای او احترام قائل هستند، در حالی که نوجوان غیرعادی، بدبین و عصبی است و اذعان میکند هیچ وقت دست واقعی در زندگی خویش نداشته، برای خود ارزش قائل نیست. باید به یاد داشته باشیم که اصول بهداشت روانی در برخورد با چنین افرادی مبتنی بر تقویت عزت نفس آنان است نه تخریب شخصیت آن ها. بر اساس این اصول باید در مقابل نوجوانان اغماض و بردباری داشت و به جای تنبیه تشویق را پیشه کرد و برای شخصیت آنان احترام قائل شد. روان شناسان بر این عقیده اند که اساس نگرش آدمی به خود و دیگران تحت تأثیر یادگیری و تجارب اجتماعی شکل میگیرد. وقتی انعطاف پذیری لازم برای تغییر روش خویش را ندارند.
مربیان باید سعی کنند با آموزش های خود نوجوان ناکام را به این فکر بیندازد که آیا روش او بهترین راه برای رسیدن به هدف مورد نظر است؟ آنان باید فرد را برای تغییر روش و آزمایش کردن، شناخت خود و بهرهبرداری از امکانات جدید آماده کنند. البته مسئله مهم این است که اگر تنش حاصل از ناکامی از حد متعارف تجاوز کند به قدرت خلاقه و نیروی تفکر نوجوان لطمه خواهد زد.
درنتیجه مربیان و والدین باید با حمایت و جلب اطمینان نوجوان زمینه ی مناسبی برای اندیشیدن همکارانه درباره ی شیوههای جدید حل مسئله فراهم آورند.
3- تغییر هدف : گاه به هنگام تجربه ی ناکامی آدمی ناگزیر از تغییر هدف اصلی خویش است باید به کودکان و نوجوانان یساد بدهیم که به جز هدف اصلی هدفهای دیگری نیز میتواند نیاز آنان را برآورده سازد. تغییر و انتخاب هدف باید مبتنی بر درک کامل استعدادها و علایق فرد و مطالعهی امکانات محیطی باشد خیلی از جوانان به جای پذیرش نواقص خویش سعی میکنند با آنها بجنگند و یا اصرار دارند کاری را که انجام آن برایشان میسر نیست به عهده گیرند. مثلاً به جای بکار برون استعدادهای روانی و اجتماعی خود کوشش کنند حتماً ورزشکار شوند در صورتی که این امکان برای آنها وجود ندارد هر چند جدیت و تلاش برای رسیدن به هدف شایان تحسین است ولی سعی بیهوده در رسیدن به هدفی که امکان جسمی و روانی برای تحقق آن وجود ندارد ناپسند است بنابراین بهتر است انتخاب هدف مطابق با امکانات موجود فرد باشد.
ج) حل تعارضات و کشمکشهای روانی تعارض روانی وقتی پیش میآید که هدف آدمی هم خواستنی است و هم مخاطرهآمیز. نوجوان و جوان به دلیل ناتوانی در کنار آمدن با مشکلات و بحران هویت انواع تعارضات را تجربه می کنند از جمله تعارضات رایج در نوجوان عبارتند از:
1- استقلال در برابر وابستگی – نوجوان از یک طرف مایل است حلقههای ارتباط خویش خانواده را محکم گرداندو از طرف دیگر یاد گرفته است که روی پای خود ایستادن و مسئولیت پذیری نشانهی بلوغ و پختگی است.
2- همکاری در برابر رقابت یعنی موفقیت شخص رقابت از نخستین سالهای زندگی در بین فرزندان خانواده آغاز میشود در مدرسه ادامه مییابد و در دورهی نوجوانی به حداکثر خود میرسد از طرف دیگر جامعه برای همکاری و تشریک مساعی نیز ارزش قائل است چنین ارزشهایی دو جانبه برای افراد تعارضآفرین است.
3- جمعگرایی در برابر گوشهگیری: نوجوان از یک سو میل شدید به تحکیم پیوندهای صمیمانهی خود با دیگران دارد و از طرف دیگر میل به خلوت با خود و ترس از آسیب دیدن یا طرد شدن او را ناگزیر به دوری از دیگران میکند.
4- ابراز تکانه در برابر رعایت ضوابطی اخلاقی میل جنسی و پرخاشگری نوجوانان زمینههایی است که در آن ها تکانهها مکرراً با ضوابط اخلاقی در تعارض قرار میگیرد ارضای چنین امیالی به بهای زیر پا گذاشتن ارزشهای اخلاقی احساس گناه شدید به وجود میآورد تعارض گرایش – اجتناب شامل انتخاب دو هدف است که هر دوی آنها برای جوان از بار مثبت و منفی برخوردارند علاوه بر تعارضات بالا جوانان گاهی در انتخاب میان ازدواج و ادامهی تحصل یا اشتغال به یک حرفه و احساس آزادی مردد میمانند در تعارض گرایش – گرایش و نوجوان در انتخاب دو هدف که هر دو برایش مطلوبند مثلاً در انتخاب تحصیلی بین دورشته تحصیلی و غیره و .....
نوجوان در برخوردهای اجتماعی خود با افراد خانواده و معلمان آماج بدگوییها، تحقیرها و تمسخر دیگران قرار میگیرد، به تدریج در ذهن او یک پندار منفی از خویش پدید میآید. همچنین تفسیر فرد از دیگران به اطلاعاتی بستگی دارد که او درباره ی آنها از محیط دریافت میکند. به این ترتیب اعتماد به نفس، خوش بینی و بدبینی نوجوانان به برداشت و تفسیر آنها از خود و دیگران وابسته است.
بنابراین باید با نوجوانان با دیدی واقع بینانه روبرو شویم. نوجوان تشنهی توجه و احترام دیگران است، اما توجه افراطی و احترام کاذب به او غرور و تکبر را جایگزین مهربانی و تفاهم خواهد کرد و به همین اندازه نیز تحقیرها و سرزنشهای دیگران به دلیل حساسیت روانی خاص این مرحله از رشد چنان احساسات حقارت و ناایمنی در او خواهد آفرید که شاید اختلال رفتاری، عصیان، و رفتارهای ضد اجتماعی نتیجه ی آجتناب ناپذیر آن باشد. در تعالیم اسلامی بر احترام به فرزندان تأکید بسیار شده است.
پیامبر اکرم (ص) در اهمیت این موضوع میفرماید : به کودکان خود احترام کنید و با آداب و روش پسندیده با آنها رفتار نمایید.
4)
ب – شناخته و قبول محدودیتهای خود و دیگران :
یکی از اصول مهم بهداشت روانی قبول واقعیات زندگی است. واقعیات زندگی هر فرد، هم شامل مجموعه عوامل بیرونی است که بر او تأثیر میگذارند و هم دربرگیرنده ی استعدادها و توانمندیهای وی. عدم پذیرش واقعیات نوجوان را اسیر زندگی در چهارچوبی خیالپردازانه میکند که در آن مرز مشخصی بین واقعیتهای زندگی و آمال و آرزوهای شخصی وجود ندارد. محدودیت افراد نیز زیاد و نسبی است و ناکامیهایی را به دنبال دارد. اگر نوجوانی اهدافی برای خود انتخاب کند که فراتر از تواناییها و امکانات اوست. احتمالاً دچار ناکامی خواهد شد. این ناکامی از موانع و سدهای درونی و یا بیرونی بر میخیزد. موانع درونی از جمله معلولیتهای جسمانی، عقبماندگی ذهنی، کمبود استعداد و حتی انعطاف ناپذیری در شیوهی تفکر و عدم توانایی در برقراری رابطه ی عاطفی با دیگران و موانع بیرونی چون عوامل بازدارندهی محیط فیزیکی مثل، کوچک بودن فضای زندگی، کمبود وسایل آموزشی و تفریحی، سیل و زلزله و عوامل بازدارنده ی محیط اجتماعی مثل فقر مالی و نداشتن امکانات پیشرفت، رفتار نابجای والدین، آداب و رسوم فرهنگ و قوانین اجتماعی و ... همگی چونان سدّهی عظیم در مقابل ارضای خوساتها و امیال نوجوان جلوه گر می شوند. در هر حال وقتی که نوجوان از ارضای نیازهای حیاتی خود محروم میشود، که نوجوان از خطر مالی یا جانی او را تهدید میکند، وقتی حرمت ذات یا احترام به نفس او خدشه دار میشود و نیز زمانی که حوادث و فشارهای زندگی بیش از حد بر او فشار میآورند، انتظار میرود واکنشهای نابهنجاری از خود نشان دهید به طوری که این نابهنجاری می تواند به شکل بزهکاری اختلال روانی و حتی بیماریهای روان – تنی درآید.
باید بدین نکته توجه داشته باشیم که واکنشهای نوجوانان به هنگام تجربه ی ناکامی به عواملی چند از قبیل یادگیریهای قبلی، میزان تحمل ناکامی، شدت ناکامی میزان اهمیت آن و حمایت اجتماعی بستگی دارد. از جمله واکنشهای ناسازگارانه در مقابل ناکامی عبارت است از:
5)
واکنشهای ناسازگارانه
1- پرخاشگری :
یکی از شایع ترین واکنشهاست که به نوبه ی خود رفتاری را برای صدمه زدن به فرد یا شیء ناکام کننده برمیانگیزد. بروز پرخاشگری ( لفظی یا فیزیکی ) موجب کاهش این سائق می شود. پرخاشگری ممکن است خصمانه باشد که هدف آن صدمه رساندن و تخریب است و یا وسیله ای برای به دست آوردن پاداش باشد. هر دو نوع پرخاشگری را در نوجوانان ناکام میتوانیم مشاهده کنیم. خودکشی نمونهی رفتاری است که در آن فرد به علت ناتوانی در تنبیه دیگران و برداشتن مانع، ناگزیر از تنبیه خویش است.
2- بی تفاوتی :
بی اعتنایی به محیط و کناره گیری اجتماعی هنگام پدید میآید که تلاش فرد برای بر داشتن مانع ناکام راه به جایی نبرده است و یا بروز پرخاشگری عواقب ناگواری را به دنبال داشته باشد. این واکنش گرچه میتواند نقش فزاینده ی ناکامی را کاهش دهد، ولی از آنجا که حصول به هدف را غیر ممکن میسازد باید آن را ناسازگارانه دانست. اثر بی تفاوتی موقتی است و در صورت تداوم میتواند مشکلات روانی بسیاری از بدنبال بیاورد یکی از این مشکلات پدیدهی افسردگی است.
3- واپس روی عبارتی است از شیوه های رفتاری کودکانه و نارس به هنگام تجربه ی ناکامی و فشار نظیر فحاشی کردن، جیغ و داد کشیدن، کتککاری کردن، خواهش و تمنای زیادی و ... چنین رفتارهایی در صورت تشدید رابطه ی فرد را با محیط مختل می سازند. نوجوانان وابسته، با قدرت تحمل پایین و فاقد مهارت های لازم برای مقابله با فشارهای روانی بیشتر در معرض چنین واکنشهایی هستند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 12 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود با لینک مستقیم
دانلودمقاله بهداشت روانی