زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله افزایش سلامتی جسمانی و روانی دانش آموزان

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله افزایش سلامتی جسمانی و روانی دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

\
ـ کلید واژه ها :
پیشرفت تحصیلی، رغبت، هدایت تحصیلی ، سلامت جسمانی , سلامت روانی , دانش آموز
ـ مقدمه :
یکی از برنامه های راهنمایی و مشاوره در مدرسه، هدایت تحصیلی است. هدایت تحصیلی یک جریان منظم است، که هدف خاصی را دنبال می کند و ابتدا و انتهای مشخصی ندارد. از طریق هدایت تحصیلی به فرد کمک می شود تا خود را بشناسد، با خصوصیات رشته های مختلف و نیازهای جامعه آشنا گردد، رشته مناسبی را انتخاب کند و بطور موفقیت آمیزی در آن رشته تحصیل کند. هدایت تحصیلی از دوره ابتدایی می تواند پی ریزی گردد، در دوره راهنمایی و دبیرستان استعدادهای دانش آموز کشف و رشته های مختلف تحصیلی شناخته شود تا در نهایت دانش آموز، رشته متناسب با علاقه و استعداد خود را انتخاب کند. راهنمایی شغلی هم هر چند از دوره ابتدایی پی ریزی می گردد، اما رسماً در پی هدایت تحصیلی ادامه پیدا می کند.
ـ بیان مسئله :
پژوهش حاضر قصد بررسی برنامه هدایت تحصیلی را دارد. ارزشیابی و بررسی هر برنامه ای یکی از ارکان لازم برای رشد آن برنامه است. مسئله کلی این است که آیا برنامه هدایت تحصیلی موفق بوده است یا نه؟ و آیا به هدف نهایی خود که همان کمک به دانش آموز برای انتخاب بهینه رشته تحصیلی است، رسیده است یا نه؟
ـ اهداف :
هدف اصلی تحقیق حاضرمشخص کردن رابطه پیشرفت تحصیلی با هدایت تحصیلی است. از جمله اهداف فرعی تحقیق ، بررسی هدایت تحصیلی و تبیین اثر بخشی فعالیتهای مشاوره ، تجزیه هدایت تحصیلی به بخشهای مختلف و تعیین متغیرهای مختلف می باشد


ـ فرضیه های تحقیق:
هدایت تحصیلی با پیشرفت تحصیلی رابطه دارد ـ بین نمرات راهنمایی مرتبط با رشته انتخابی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد ـ بین نمرات دبیرستان مرتبط با رشته انتخابی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد ـ بین امتیاز نمرات در رشته انتخابی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد ـ بین امتیاز مشاوره ای در رشته انتخابی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد.

ـ جامعه و نمونه :
جامعه مورد مطالعه در این پژوهش عبارتست از دانش آموزان دختر و پسر سال دوم دبیرستان در سطح اداره کل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران . از این تعداد 500 نفر آزمودنی با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شده اند.

 

ـ ابزار گرد آوری داده ها :
فرم شماره یک هدایت تحصیلی به اضافه کارنامه تحصیلی ترم سوم دانش آموزان، ابزار اصلی تحقیق حاضر بوده اند.
ـ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات :
جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای توصیفی، فراوانی، درصد، میانگین و واریانس نمرات مختلف و در بخش استنباطی از روش رگرسیون و تحلیل واریانس بهره گرفته شده است.

 

قریب بر 51% از جمعیت ایران زیر 19 سال هستند ، در دبستان تا دبیرستان تحصیل می‌کنند و مهارت‌های آنها کامل نشده است. در نتیجه در شرایط سنی آسیب پذیر در معرض ابتلا به بیماری‌های عفونی خطرناک ، حوادث ، سوانح و خشونت قرار دارند. بنابراین نیاز به توجه خاص و تامین بهداشت و سلامت عمومی در این قشر عظیم از جمعیت پویا و آینده ساز کشور امری ضروری است که در ارتقا سطح بهداشت جامعه و مملکت نقش اساسی خواهد داشت.
وظیفه اصلی حفظ سلامت کودکان و نوجوانان بر عهده والدین است ولی همگام با آن مسئولین خدمات بهداشتی ودرمانی به خصوص متولیان بهداشت مدارس در این وظیفه مهم سهیم می باشند و به عهده ایشان است تا بتوانند با تشخیص سریع، نقایص جسمی و روانی دانش آموزان را برای درمان شناسایی کنند.
هم اکنون واحد سلامت نوجوانان ، جوانان و مدارس در معاونت بهداشتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل شده است و مسئولین که برنامه‌هایی جامع برای ارزیابی وضعیت بهداشت مدارس و سلامت دانش آموزان تدوین کرده است. واحد بهداشت مدارس نیز در وزارت آموزش و پرورش طرح‌ها و برنامه‌هایی هماهنگ با وزارت بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی ارایه کرده است.
برنامه‌های ملی و همگانی زمانی بهترین تاثیر را خواهند داشت که اولین و کوچکترین واحدهای جامعه یعنی خانواده و مدرسه که کودکان و نوجوانان را در بیست و چهار ساعت روز نگهداری می‌کنند و پرورش می‌دهند ، همگام و در ابعاد کوچکتر سعی بر ارتقا سلامت و بهداشت محیط در مدارس داشته باشند.
مناطق آموزش و پرورش و مدارس تحت نظارت آنها به نوبه خود با برنامه‌های مشارکتی بین والدین و اولیای مدارس می‌توانند در سطح مناطق به ارتقا سلامت و بهداشت دانش آموزان کمک کنند .
ازجمله اقداماتی که مسئولین مدارس می‌توانند برای ارتقا بهداشت و حفظ سلامت کارکنان و دانش آموزان در مدرسه‌ها انجام دهند :
- تهیه پوسترهای آموزشی درباره مباحث بهداشت فردی ، بهداشت محیط و بهداشت حرفه ایست که با تکرار مطالب و استفاده از تصاویر متنوع آگاهی دانش آموزان را درباره بهداشت و سلامت بالا می‌برد.
این پوسترها می توانند با همکاری دانش آموزان و مربیان بهداشت ، معلمین علوم و و دبیران زیست‌شناسی تهیه و یا خریداری شوند.
- هر مدرسه و محیط آموزشی و جمعی از نطر ساختمان و شرایط محیط داخلی و خارجی بر بهداشت عمومی محیط و سلامت ساکنان و کارکنان دائمی آن تاثیرگذار است .
تهیه گزارش جامع از شرایط فیزیکی ساختمان ، وضعیت سرویس‌های بهداشتی ، نظافت کلاس‌ها ، لوله‌کشی آب ، سیم کشی برق ، سیستم فاضلاب و دفع زباله با همکاری مسئولین مدرسه ، آموزگاران و دانش آموزان قدمی اساسی برای شناسایی عواملی است که می‌توانند بر سلامت دانش آموزان و اولیا مدرسه اثرات منفی یا مثبت داشته باشند.
- در جلسات دوره‌ای با مشارکت مدیران و اولیا مدارس ، والدین دانش آموزان ، نمایندگان دانش آموزان و مربیان بهداشت اشکالات محیطی و فیزیکی و امکاناتی که برای ارتقا سلامت ، ایمن سازی و سالم سازی مدرسه ضروری هستند ، شناسایی و اولویت بندی شوند. اهداف دراز مدت و کوتاه مدت برای رفع اشکالات و ایجاد امکانات و امکانات موجود چه از نظر انسانی و چه از نظر مالی ارزیابی شوند تا برخی از اولویت‌ها که بدون نیاز به بودجه بالا قابل دستیابی هستند برای اقدام انتخاب شوند. سپس برنامه‌های مقطعی با راه‌ حل‌های مقدور ارایه و در اسرع وقت نسبت به رفع مشکلات و یا اضافه کردن امکانات اقدام شود.
برخی از مشکلات بهداشتی مدارس با استفاده از راه‌هایی ساده مثل اضافه کرن سطل زباله، نوشتن شعارهای بهداشتی ـ آموزشی ، اضافه کردن مواد شوینده و صابون ، تعمیر شیرهای آب و سرویس های بهداشتی ، نظافت و غبارزدایی از کلاس ها و سرویس‌های بهداشتی حل می‌شوند.
- انتخاب یک مبصر بهداشت از میان دانش آموزان هر کلاس که موظف باشد نظافت کلاس‌ها را بازرسی کند و نکات ساده بهداشتی مثل نریختن زباله در حیاط مدرسه را ضمن زنگ تفریح به هم‌کلاسی‌های خود یادآوری کند.
روسای مناطق آموزش و پرورش نیز مستقل می‌توانند با تشویق و همکاری با مسئولین مدارس به ارتقاء سطح بهداشت و سلامت در واحدهای آموزشی تحت نظارت خود کمک کنند.
- درخواست گزارش از مدارس هر 6 ماه یکبار تا وضعیت سلامت دانش آموزان از نظر بیماری‌های واگیردار ، مشکلات روحی و میزان رشد جسمی بررسی شود.
- تقاضای تکمیل پرونده بهداشتی ، سلامتی و ارزیابی وضعیت موجود پس از گذشت هر 6 ماه
- تشکیل پرونده های بهداشتی برای کارکنان مدارس از جمله آموزگاران
- تقاضای استخدام مربی بهداشت برای مدارسی که هنوز مربی بهداشت در آنها حضور ندارند.
- تهیه آمار مقایسه‌ای از تعداد سوانح در هر مدرسه ، تعداد دانش آموزان غایب به دلیل بیماری های واگیردارو غیر واگیردار ، بررسی موفقیت یک مدرسه در پیشگیری از بیماری‌های واگیردار، موفقیت اولیای مدرسه در تغییر عادت غذایی و موفقیت اولیا مدرسه در حفظ بهداشت محیط مدرسه .
- معرفی مدرسه نمونه از نظر سلامت و بهداشت در هر سال و تشویق سایر مدارس به پیروی از برنامه‌های بهداشتی که نتیجه مثبت داشته‌اند.
- توجه به نیازهای مالی اولیای مدارس برای رفع مشکلات ایمنی و بهداشتی اصلی و اساسی که وجود آنها مستقیم به سلامت دانش آموزان لطمه‌ می‌زنند و زندگی آن‌ها را به خطر می‌اندازند.
- هماهنگی با تمام طرح‌ها و برنامه‌های مشترک و پیشنهادی وزارت بهداشت و درمان و وزارت آموزش و پرورش که برای گسترش سلامت در جامعه و مدارس طرح ریزی شده اند.
- تدوین استانداردهای منطقه ای به عنوان الگو تا مدارس با توجه به آنها برای ارتقا سلامت و بهداشت تلاش کنند.
آموزش و پرورش نقشی منحصر به فرد در ارتقا کیفی سلامت و آموزش کودکان دارد، پس سرمایه گذاری اولیا مدارس و روسای مناطق آموزش و پرورش در امر سلامت و آموزش بهداشت به دانش آموزان امری زیربنایی محسوب می‌شود.
آیا به راستی این مهم می تواند در شکوفایی و رشد استعدادهای دانش آموزان به اندازه زیادی مؤثر باشد؟ آیا منظور از محیط آموزشی، صرفا فضای آموزشی است یا گزینه هایی دیگر هم در آن اثر می گذارد؟
ویگوتسکی یکی از معروف ترین نظریه پردازان رشد شناختی معتقد است: «کنش متقابل میان یادگیرنده و محیط اجتماعی او اهمیت بسزایی دارد.»
او بر این باور بود که رشد ذهنی کودکان، عموما به مردمی که در دنیای، اطراف آنها زندگی می کنند، وابسته است و افراد بسیاری از اندیشه ها، نگرشها و ارزشهای خود را در تعامل و رابطه متقابل با دیگران ارتقا می دهند.(۱)
بنابراین، چنین به نظر می رسد که اگر مطالب درسی در یک محیط فرهنگی و اجتماعی آموزش داده شود، رشد ذهنی یادگیرندگان قطعی خواهد بود. به این روی، مشارکت اجتماعی یکی از شرایط مهم یادگیری است(۲)هر چند که داشتن فضای آموزشی وسیع یک شرط لازم در امر تعلیم است، اما به تنهایی کافی نیست، محیط آموزشی هدفمند محیطی است که فرصت های متنوعی را برای تعامل با افکار و آراء گوناگون به وجود می آورد.جیمز مک دونالد که اندیشه هایش ریشه در نظریات روان شناسان انسان گرا دارد، در دهه ۱۹۸۰ شرایط و کیفیت محیط آموزشی مناسب را چنین شرح می دهد: «یادگیری باید در محیطی صورت گیرد که ارائه کننده فرصت های تازه و جدید برای هر دانش آموز باشد، چنین محیطی باعث می شود تا یادگیرنده خود و محیط اطرافش را با روش خود کشف کند، مسلما چنین شرایطی می تواند برای معلمان نیز فرصت هایی را بیافریند تا راههای مختلف برخورد با دانش آموزان را بیابند.»(۳)
پیش از مک دونالد نیز، انسان گرایانی چون راجرز، بر تأثیر نقش سازنده معلم در یادگیری تأکید داشتند به نظر راجرز معلمان به عنوان حمایت کننده و راهنمایی کننده، می توانند باعث تسهیل روند یادگیری شوند. در یک محیط آموزشی سازنده معلم با شاگرد همکاری و مشارکت پی گیر داشته و گام به گام با دانش آموز پیشرفت می کند، او با ایجاد حس اعتماد و پذیرش دوجانبه و عاری از سلطه و برتری جویی، انگیزه بیشتری را برای رشد و ارتقای درسی در یادگیرندگان فراهم می آورد. در این شرایط، دانش آموز احساس می کند که موجودی شایسته و قابل احترام بوده و می تواند خود به کاوش، بررسی و پژوهش بپردازد و لذا در مسیر تعالی و پیشرفت قرار می گیرد.(۴)
از نگاه راجرز، موردم و سایر روان شناسان انسان گرا، در یک محیط آموزشی فعال و پویا معلمان به جای طرح درس و استفاده از روش های سنتی، می توانند با تدارک منابع تجربی، عملا دانش آموزان را به جست وجو و کشف پاسخها هدایت کنند، به این ترتیب یادگیرندگان در عمل، تلخی و شیرینی پژوهش و یافتن را تجربه می کنند. در این شرایط شاگردان می آموزند که چگونه بیاموزند.

 

 

 

 

 

 

 

دریسکول یکی از پیروان اصلی روش شاگرد محوری در سال ۱۹۹۹ معتقد است که آموزگاران می توانند از راه درگیر کردن یادگیرندگان با تکالیف چالش انگیز و نزدیک به موقعیت های واقعی شاگردان را متحول سازند و این بهترین و مناسب ترین فرصت برای آموزگاران است تا نقش سازنده خود را به نحو احسن اجرا کرده و دانش آموزان را در یافتن منابع مورد نیاز یاری دهند.(۵)
به طور مسلم از طریق ارتقای کیفیت محیط آموزشی و یا به وجود آوردن نگرش مثبت نسبت به موضوعات درسی و مدرسه می توان انتظار جامعه ای فعال، سالم و پویا را داشت.
در این میان برخورد با دانش آموزان به عنوان اشخاصی لایق و محترم نیز بسیار مهم است. اگر با یادگیرندگان به عنوان موجوداتی شبیه به ربات و آدم آهنی که قرار است بازیچه دست آموزگاران خود باشند، برخورد شود بیم آن می رود که تمام عواطف و علایق و نگرش آنها نسبت به آموزش، مدرسه و یا هر نوع محیط آموزشی منفی شده و این امر شرایط انحطاط و رکود فکری آنها و نهایتا جامعه را فراهم آورد و یادگیری به معنای واقعی صورت نگیرد. 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   24 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله افزایش سلامتی جسمانی و روانی دانش آموزان

بررسی سلامت روانی مدیران در رضایت شغلی معلمان در مدارس ابتدایی

اختصاصی از زد فایل بررسی سلامت روانی مدیران در رضایت شغلی معلمان در مدارس ابتدایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی سلامت روانی مدیران در رضایت شغلی معلمان در مدارس ابتدایی


بررسی سلامت روانی مدیران در رضایت شغلی معلمان در مدارس ابتدایی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بررسی سلامت روانی مدیران در رضایت شغلی معلمان در مدارس ابتدایی

نوع فایل: ورد قابل ویرایش

تعداد صفحه:30

قیمت:1500 تومان

«فهرست مطالب»

عنوان

صفحه

فصل اول

 

مقدمه

 

بیان مسأله

 

هدف تحقیق

 

فرضیات تحقیق

 

اهمیت و ضرورت تحقیق

 

پیشینه تحقیق

 

تعاریف عملیاتی

 

فصل دوم

 

مقدمه

 

تنیدگی حرفه ای

 

منابع وابسته به محیط کار

 

تنیدگی حرفه های کنترل و نگهبانی

 

تنیدگی وابسته به افراط یا تفریط در کار

 

منابع وابسته به تطبیق فرد با محیط

 

تنیدگی ارتباطی

 

الف- مدیران

 

ب- افراد تابع

 

سبک مدیریت و روابط انسانی

 

تامین بهداشت روانی

 

ویژگی های افرادی که سلامت روانی دارند

 

عملیاتی که سلامتی روانی را به خطر می اندازد

 

روابط میان فردی

 

خستگی ناشی از شغل

 

فشا رناشی از کار

 

اهمیت رضایت شغلی

 

نگرش کلی فرد نسبت به شغلش

 

فصل سوم

 

تعریف آمار

 

جامعه آماری

 

روش نمونه‌گیری آماری

 

روش جمع آوری اطلاعات

 

ابزار پژوهش

 

فصل چهارم

 

تفسیر نتایج و تجزیه و تحلیل نتایج کمی و کلی پژوهش

 

فصل پنجم

 

نتیجه گیری

 

فهرست منابع

 

 

 

 


 

 

فصل اول


مقدمه:

افراد جامعه کنونی بیش از پیش نسبت به تنیدگی و پیامدهای آن هوشیار شده اند. والدین و فرزندان می دانند که هسته خانوادگی دگرگون شده زندگی عصر ما چنان است که در اغلب خانواده ها پدر و مادر هر دو باید کار کنند تا بتوانند هزینه های روز افزون را تامین کنند. هشیاری فزاینده افراد نسبت به رویدادهای ضربه آمیز زندگی لزوم توجه را به واکنشهای افراد و شیوه ای که در رویارویی با عناصر نتیدگی را اتخاذ می کنند ضروری کرده است.

سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی را چنین تعریف می کند: بهداشت روانی در دوران مفهوم کلی بهداشت جای می گیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی، بهداشت تنها نبود بیماری باعث عقب ماندگی نیست.

معیار اصلی قضاوت درباره بهداشت روانی شخص این است که او بتواند با محیط خود مبادلات هماهنگ داشته باشد.

انسان سالم توانایی را دارد که به طور دائم به دنبال رفع نیازهای خود برود و در محیط به جستجو بپردازد. برای نیل به این هدف او به همکاری دو عنصر حیاتی نیاز دارد: شخص و محیط.

اگر خود شخص را کنار بگذاریم هرچه در اطراف باقی می ماند محیط محسوب خواهد شد. بنابراین برای هر شخص محیط های مختلفی وجود دارد: مدرسه، محیط کار، محل سکونت و غیره.

می توان عوامل تشکیل دهنده محیط کار را به دو گروه عمده تقسیم کرد: عوامل فیزیکی و عوامل انسانی.

جای تردید نیست که هر دو عامل می توانند بر بهداشت روانی مدیران اثر مثبت یا منفی داشته باشند.

امروزه استرس به عنوان مهمترین فاکتور به وجود آورنده امراض روحی، جسمی و رفتاری انسانها توجه پزشکان روانشناسان و دانشمندان علوم رفتاری و مدیریت را به خود معطوف نموده به طوری که باید عنوان نمود که فشارهای عصبی نقش مهمی در فراهم نمودن مشکلات روحی و جسمی در انسانها ایفا می کند.

مدیران به واسطه سختی کار و مسئولیت زیاد عوامل تحت فشار می باشند، استرس بازده مدیران را کاهش می دهد و براساس یافته های مطالعات متعدد، استرس ضمن کاهش بازدهی کار مدیران لذت زندگی را از افراد سلب می کند. در نتیجه بر بازده کل نظام آموزشی اثر می گذارد.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی سلامت روانی مدیران در رضایت شغلی معلمان در مدارس ابتدایی

بررسی رابطة میان هوش هیجانی و سلامت روانی

اختصاصی از زد فایل بررسی رابطة میان هوش هیجانی و سلامت روانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی رابطة میان هوش هیجانی و سلامت روانی


بررسی رابطة میان هوش هیجانی و سلامت روانی

 

 

 

 

 

بررسی رابطة میان هوش هیجانی و سلامت روانی

نوع فایل:ورد قابل ویرایش

تعداد صفحه:150

قیمت:2000 تومان

دانلود و خرید به صورت انلاین

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                صفحه

 

فصل اول : کلیات پژوهش

مقدمه................................................................................................................................ 1

بیان مسأله ........................................................................................................................... 4

اهمیت نظری و عملی پژوهش .................................................................................................... 8

پیشینة تحقیق .......................................................................................................................... 9

اهداف پژوهش ...................................................................................................................... 10

فرضیه های پژوهش ................................................................................................................ 10

تعاریف مفاهیم ...................................................................................................................... 11

تعاریف نظری ........................................................................................................................ 11

تعاریف عملیاتی...................................................................................................................... 12

 

فصل دوم : مبانی نظری و پیشینة پژوهش

تعاریف هوش هیجانی............................................................................................................... 13

ویژگیهای هوش هیجانی ........................................................................................................... 14

سیر مطالعه‌ی هوش هیجانی ...................................................................................................... 18

اندازه گیری هوش هیجانی ......................................................................................................... 21

پرسشنامه هوش هیجانی پتراید زوفارنهام ......................................................................................... 24

هوش هیجانی و بیماریهای روانی ................................................................................................ 28

ابراز هیجان و پیامدهای آن در قلمرو سلامت...................................................................................... 31

افزایش هوش هیجانی .............................................................................................................. 34

تعاریف سلامت روانی................................................................................................................ 53

اهداف و مقاصد بهداشت روانی ................................................................................................. 55

بهداشت روانی ...................................................................................................................... 57

معیارهای بهداشت روانی در مکتب اسلام......................................................................................... 60

تعریف بهداشت روانی و سه سطح پیشگیری ....................................................................................... 62

اصول بهداشت روانی .............................................................................................................. 66

پژوهش های انجام شده در زمینه رابطه هوش هیجانی یا سلامت روانی ...................................................... 70

 

فصل سوم : روش تحقیق

جامعه آماری ................................................................................................................. 87

روش نمونه گیری .......................................................................................................... 87

روش اجرای پژوهش .................................................................................................... 94

تجزیه و تحلیل اطلاعات ................................................................................................. 94

 

فصل چهارم : تحلیل داده‌ها

مقدمه ............................................................................................................................. 95

فرضیه‌های SPSS ............................................................................................................... 96

آمار توصیفی ........................................................................................................................ 97

آمار استنباطی ....................................................................................................................... 113

 

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

مقدمه ............................................................................................................................... 122

ارائة فرضیه‌ها ....................................................................................................................... 124

بحث و نتیجه گیری ................................................................................................................... 133

پیشنهادات ........................................................................................................................... 135

محدودیت‌ها .......................................................................................................................... 135

منابع و ماخذ ........................................................................................................................ 136

پرسشنامه و آزمون


دانلود با لینک مستقیم


بررسی رابطة میان هوش هیجانی و سلامت روانی

دانلود مقاله مقایسه ی بهداشت روانی دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله مقایسه ی بهداشت روانی دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

مقدمه:
در هر جامعه¬ای نیروی فعال و جوان بعنوان یکی از ذخایر و سرمایه¬های آن جامعه محسوب و مطرح می¬باشد و در عمل نیز چرخه¬ی فعالیت¬های مختلف پیکره اجتماع بطور مستقیم و غیرمستقیم متکی به نیروهای فوق است که متاسفانه قشر وسیعی از جوانان و نوجوانان ما اکنون گرفتار سیگار شده¬اند که آنان را در کام خویش فرو می¬برد و توان حرکت و فکر را از آنان می¬گیرد و هستی را از آن¬ها ساقط میکند .
۱ - بالاترین رقم سنی معتادان در ایران را افراد ۲۷ - ۲۱ساله تشکیل می¬دهند.
۲ - افرادی که به انواع سیگار اعتیاد پیدا کرده¬اند، اغلب اولین تجربه¬شان را به صورت تفریحی و در دوران نوجوانی با کشیدن سیگار شروع کرده¬اند.
۳ - تشخیص رفتارهای آشکار دوره نوجوانی از رفتارهای ناشی از مصرف سیگار دشوار است.
۴ - نوجوانانی که از بودن در خانواده¬یشان احساس رضایت داشته¬اند و روابط صمیمی بین اعضای خانواده وجود داشته-است، کمتر به دنبال سیگار، الکل و انواع مخدرها بوده-اند.

 

یکی از مشکلات عمده¬ای که نسل جوان جامعه با آن رو به روست، خطر گرایش به مصرف سیگار است. از آن جا که مصرف این گونه مواد (انواع سیگارها، قرص¬ها، مخدرها و...) در بین جوانان و نوجوانان رو به افزایش است، وظیفه والدین، مربیان و سایر نهادهای اجتماعی و آموزشی برای آگاه ساختن قشر جوان از عواقب مصرف سیگار به مراتب سنگین¬تر از قبل می¬شود. با توجه به این موضوع، والدین و مربیان باید سعی کنند با استفاده از روش¬ها و آموزش¬های لازم، بچه-ها را از همان دوران کودکی و پیش نوجوانی با آثار زیان بار مصرف سیگار و اثرات و پیامدهای ناشی از آن بر جسم و روان شان مطلع سازند.
به رغم نکوهش و مذمت در مضرات سیگار و هشدار محققان، پزشکان و کارشناسان بهداشتی و فعالیت رسانه‌ها در مورد این بلای خانمانسوز و قاتل خاموش، باز هم به وفور مشاهده می‌کنیم که افراد بسیاری در جامعه همچنان به کشیدن سیگار و دود کردن وجود خود مشغول هستند و هیچ توجهی به این هشدارها و علایم خطر ندارند و افراد دیگر را به این ورطه و منجلاب می‌کشند.
آیا می‌دانند که چرا سیگار می‌کشند و چه چیزی از کشیدن سیگار نصیب آن¬ها می‌شود یا چه خسارات جبران‌ناپذیری به روح و جسم و اگر صاحب خانواده هستند به خانواده بیگناه آن¬ها وارد می‌شود و جدای از این چه ضربه‌ای به افراد جامعه¬ به خصوص نوجوانان، جوانان و قشر دانشجو که در حالت هشدار قرار دارد وارد می‌شود؟!
باید بدانیم که اگر راهکارهای پیشگیرانه و موثر در شیوع مصرف سیگار و سیگار در میان نوجوانان و جوانان در نظر گرفته نشود، همواره باید نگران عواقب به مراتب بدتری از این بلای خانمانسوز در میان نسل فردای جامعه باشیم!
افرادی که نگرش¬ها و باورهای مثبت و یا خنثی به سیگار دارند، احتمال مصرف و اعتیادشان بیش از کسانی است که نگرش¬های منفی دارند. این نگرش¬های مثبت معمولاً عبارتند از: کسب بزرگی و تشخص، رفع دردهای جسمی و خستگی، کسب آرامش روانی، توانایی مصرف مواد بدون ابتلا به اعتیاد.
از آنجا که محیط آموزشی بعد از خانواده، مهم¬ترین نهاد آموزشی و تربیتی است، می¬تواند از راه¬های زیر زمینه ساز مصرف سیگار در نوجوانان باشد:
بی توجهی به مصرف سیگار و فقدان محدودیت یا مقررات جدی منع مصرف در محیط آموزشی، استرس¬های شدید تحصیلی و محیطی، فقدان حمایت اساتید و مسئولان از نیازهای عاطفی و روانی به خصوص به هنگام بروز مشکلات و طرد شدن از طرف آنان. تحقیقات نشان می¬دهند، افرادی که به انواع سیگار اعتیاد پیدا کرده اند، اغلب اولین تجربه¬شان را به صورت تفریحی و با کشیدن سیگار و در دوران نوجوانی کسب کرده بودند و به تدریج اعتیاد آنان، از حالت تفریح خارج شده و با تکرار و زیاد شدن میزان مصرف، معتاد شده¬اند. گروهی دیگر از جوانان و نوجوانانی که شروع به مصرف سیگار می-کنند، اظهار می¬دارند که برای فرار از مشکلات و مسائل زندگی روزمره و داشتن احساسی بهتر از احساس فعلی شان دست به این کار زده¬اند.
1-2 . بیان مسأله:
پدیده گرایش به سیگار بعنوان یکی از مهمترین آسیب‌های اجتماعی خاصه در میان نسل جوان توجه بسیاری از متخصصان و مسئولین، سیاسی فرهنگی، تربیتی و آموزشی بسیاری از کشورها را به خود معطوف ساخته است.
در کشور ایران به دلیل وجود بافت جوان جمعیتی این موضوع پیچیدگی خاص خود را یافته است. لذا شناسایی و تبیین درست آن برای یافتن ‌راه‌حلهای مناسب ضروری به نظر می‌رسد . اما از آنجایی این گروه نقش‌های متعدد و تعیین‌کننده‌ای در جامعه بعهده دارند، آسیب آنان حتی در میزان پایین لطمه‌های جبران ناپذیری فردی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره را بدنبال خواهد داشت؛ لذا اتخاذ برنامه‌های پیشگیرانه در مورد آنان از الویت بسیار برخوردار است.
بررسی مصرف سیگار در زمان حاضر از اهمیت ویژه¬ای برخوردار است. از یک طرف جمعیت جامعه¬ی ایران جوان است و از طرف دیگر جوانان اصلی¬ترین قربانیان مصرف سیگار هستند چرا که جوانان به خاطر خصوصیات جوانی، آسیب پذیری بیشتری دارند چون پویا و جستجو گرند.
امروزه کارشناسان و صاحب نظران معتقدند که در حال حاضر بحران مصرف سیگار و سیگار را در کنار 3 بحران یعنی((بحران نابودی محیط زیست، بحران تهدید اتمی و بحران فقر)) به عنوان مسئله روز در آمده است. طبیعی است که حل این بحران و معضل و بلای خانمانسوز از عهده یک سازمان و یا چند مرجع، آن هم صرفاً با یک بر خورد قهری نه تنها خارج بوده بلکه نگرش یک بُعدی به مسئله است و وضعیت فعلی را بدتر خواهد نمود. به گونه¬ای که عمیقاً احساس می¬شود تنها راه حل موضوع، خارج شدن از ((برنامه روزی)) و گام برداشتن در مسیر ((برنامه ریزی)) و ایجاد عزم ملی و بسیج همگانی در این راستا است. کسی نیست که در خصوص مضرات و اثرات سوء سیاسی، اجتماعی و فرهنگی معضل سیگار که در قرن حاضر از مهمترین و دردناکترین معضلات بشری است آگاهی نداشته باشد. سیل خروشان مصرف سیگار بیرحمانه در مسیر حرکت خود، کودکان، نوجوانان و جوانان و حتی سالخوردگان را طعمه قرار داده و علاوه بر متلاشی کردن کانون گرم و پاک خانوادگی سبب ناکامی در زندگی و تمایل بخودکشی و مرگ در آن¬ها نیز می¬گردد.
مشکل مصرف سیگار به عنوان یک پدیده مهلک که نتایجش می¬تواند اثرات بسیار سویی در
زمینه¬های سیاسی، اقتصادی وفرهنگی جامعه داشته باشد در هر جامعه¬ای مطرح است ومعمولاً گروهی که در برابر این پدیده خطرناک بیش از سایرگروه¬ها آسیب¬پذیر است همانا (گروه جوان) یک جامعه می¬باشند به طورکلی وقتی صحبت از گروه جوانان می¬شود مقصود افرادی بین پانزده تا بیست سال است که گروهی وسیعی از جمعیّت جهان یعنی حدود % 5/8 ازجمعیت کشورهای پیشرفته و %9/10 ازجمعیت کشورهای در حال توسعه را تشکیل می¬دهند .
آنچه مسلم است دلایل مصرف سیگار بسیار پیچیده است و از فرهنگی به فرهنگ دیگر و کشوری به کشور دیگرتفاوت می-کند. تحقیقات متعددی در داخل کشور و از آن جمله در سطح دانشگاه¬ها صورت گرفته است که به نحوی به علل گرایش به مصرف سیگار و غیره پرداخته¬اند و در این زمینه به نتایجی نیز دست یافته¬اند امّا همچنان که ذکر شد گرایش و مصرف سیگار بسته به فرهنگ،مذهب، قومیت، منطقه¬ی جغرافیایی، شرایط آب و هوایی، سطح اقتصادی، فرهنگی و علمی نه تنها با خارج از کشور بلکه حتی در داخل کشور ما نیز تفاوت می¬کند. به همین خاطر و با توجه به اهمیت موضوع یعنی مصرف سیگار در بین دانشجویان دانشگاه، از آنجایی که پژوهشی در این خصوص در سطح دانشگاه فردوسی صورت نگرفته بود بر آن شدیم تا با انجام این پژوهش به بررسی مصرف سیگار و مقایسه¬ی بهداشت روانی در بین دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری بپردازیم.
1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق:
دانشجویان قشری هستند که سکانداران آینده¬ی هدایت کشور محسوب می¬شوند و اگر این قشر عظیم خود دارای زمینه و بستر مناسب برای رشد و تعالی نباشند چه بسا پس از اینکه وارد جامعه و نیروی کار کشور که شدند با توجه به پیشینه¬ی نامناسب خود بسیاری دیگر از اقشار و گروه¬¬های مختلف جامعه را نیز تحت تأثیر خود قرار داده و از این طریق لطمات جبران ناپذیری به پیکره¬ی اجتماع بزنند. برای مثال دانشجویی که اکنون خود سیگار مصرف می¬کند و در آینده نیز قرار باشد معلم شود و به تربیت و تعلیم فرزندان ما بپردازد، چگونه می¬تواند مانع از این شود که الگوی دانش¬آموزان خود واقع نشود و از این طریق آن¬ها را تحت تأثیر خود قرار ندهد. از اینگونه مثال¬ها زیاد می-توان بیان نمود اما آنچه که مهم است این است که مسئولان آموزشی و فرهنگی کشور و بخصوص دانشگاه¬ها اقدام به آموزش و فرهنگ سازی در این زمینه در سطح کشور و دانشگاه¬ها نمایند.
آنچه که تقریبا همگانی است و در بین جوانان بیشترجامعه¬ها دیده می¬شود مصرف سیگار به منظور برطرف کردن اضطراب وافسردگی نهفته است. در صورتی که جوانان به علت نا آگاهی به جای استفاده ازمکانیسم¬های دفاعی موجود در از بین بردن ناراحتی¬هایشان به دنبال یک راه¬حل فوری و معجزه¬آسا می¬کردند که اضطراب یا افسردگی خود را برطرف کنند که معمولا در این گونه موارد به وسیله دوستان همسن و سالشان سیگار به آن¬ها معرفی می¬گردد به عقیده¬ی یکی از متخصصان عادت به مصرف سیگار مانند سایر عادت¬ها، عادت نمی¬شود مگر با انجام و تامین نیازهای فرد البته باید ذکر کرد که فقط یک شخصیت فکری مضطرب و یا افسرده نیست که به مصرف سیگارروی می¬آورد بلکه گروه¬های دیگر جوانان نیز ممکن است دچار این دام شوند. جوانان به علت اینکه مانند بزرگسالان آمادگی پذیرش و مقابله با مشکلات زندگی را ندارند و برخی از مشکلات عادی برای آنان به صورت شدید و جدّی جلوه و تظاهر می¬کند بنابراین دربرابرمشکلات وخطرات احتمالی آسیب پذیرند به ویژه دوران بلوغ که جوانان دچار مشکلات و بحران¬هایی می¬گردند. وظیفه¬ی بزرگترها ایجاب می-کند که به طورمنطقی و صحیح با جوانان و مشکلاتشان روبه¬رو گردند. متاسفانه والدین یا مربیان آگاهی و اطلاعات اندکی در مورد تحولات روحی دوران بلوغ جوان دارند. لذا به جای برخورد منطقی و درست با مشکل جوانان او را هدف انتقادها وملامت¬های خود قرار می¬دهند. لذا نمی¬توانند آنچنان که باید و شاید جوان را در برابر مشکلات زندگی و یا ناراحتی¬هایش که ناشی ازدوران بلوغ و احیانا کمبود محبت و عدم درک ازطرف بزرگترها از خانواده و اجتماع فراری شده و به دنبال یک ماده معجزه¬گر باشند که سیگار را می-یابند زیرا جوان می¬بیند که دوستانش نه تنها او را ملامت نمی¬کنند بلکه وی را بیشتر و بهتر نیز درک می¬کنند لذا هرگونه راه¬حلی را که آنان برای رفع مشکل پیشنهاد کنند بدون هیچ¬گونه تامل و تعلقی میپذیرد...........و همه چیز از همین جا شروع می¬شود..........ابتدا سیگار..............سپس سیگار همراه حشیش ...........وبلاخره هروئین.
پیشینه مصرف دخانیات به طور تخمینی به حدود ده هزار سال پیش می¬رسد. در چین و یونان باستان، بر اساس نوشته های تاریخ نویسان و آثار حکاکی شده، از تنباکو و توتون به عنوان گیاهی داروئی یاد شده است.
پژوهش¬های انجام شده نشان می¬دهد که اکثر معتادان، سیگار مصرف می¬کنند و نیز اعتیاد را از سیگار شروع کرده-اند. بر اساس معیارهای تشخیصی سازمان بهداشت جهانی، سیگار در ردیف مواد اعتیادآور محسوب می¬شود. سیگار، در ورودی اعتیاد، و چراغ سبزی برای سایر اعتیادها است. مصرف سیگار، نخستین قدم به سوی اعتیاد است. سیگار، زمینه¬ساز اعتیاد به سیگار بوده و مادر اعتیاد به سیگار محسوب می¬شود.
بنابراین، آشنایی با عوامل زمینه¬ساز مستعد کننده در مقابل آن از دو جهت ضرورت دارد:
1- شناسایی افراد در معرض خطر مصرف سیگار و اقدام¬های پیشگیرانه لازم برای آنان؛
2- انتخاب نوع درمان و اقدامهای خدماتی، حمایتی و مشاوره¬ای لازم برای معتادان به سیگار.
در بررسی تاریخ، بشری را نمی توان یافت که با مسائل مربوط به سیگار دست به گریبان نبوده و شاید بتوان گفت سیگار همزاد با بشر در این جهان یافت شده و تا زمانی که انسان در این عرصه وجود دارد آن نیز پا بر جاست. مسائل مربوط به سیگار تازگی نداشته و اثرات آن نیز همواره در سرنوشت ملت¬ها و اقوام قابل جستجو است. در کتب تاریخی ایران و حتی در کتاب قانون ابن سینا از اثرات این مواد نامبرده شده است. اما بیشتر گزارشات در مورد سیگارمربوط به زمان صفویه و سپس قاجاریه تا عصر کنونی است همراه با فراز و نشیب¬های این دوران که اشاعه مصرف مواد افیونی مورد توجه بوده است. قوانین یکصد ساله در مورد محدود نمودن مصرف مواد نیز یافت میشود.
در زمان ما مسئله سیگار شکل مخاطره آمیز و کاملا پیچیده ای به خود گرفته و در عین حال گسترش جهانی یافته است.
استعمال دخانیات همچنین عامل موثری در ابتدا به انواع بیماری¬هاست زیرا براساس آمار در مراکز بیمارستانی کشور 90 درصد سرطان ریه 75 درصد بیماری¬های ریوی 40 درصد کل سرطان ¬ا و 50 درصد بیماری¬های قلبی بخاطر استعمال دخانیات به وجود می¬آید.
مصرف سیگار به عنوان یک آسیب ومعضل اجتماعی بهداشتی اقتصادی و فرهنگی با پیچیدگی¬های خاص خود حاکمیت ملی امنیت و استقلال کشور ما را تحت تاثیر قرار داده است با توجه به مسائل جنبی آن میتوان ادعا نمود که ارزش¬های انسانی و اسلامی و نیز هویت ملی ما در معرض خطر و آسیب این آفت بزرگ قرار گرفته است. توجه به آمارها نشانگر رشد روزافزون مصرف کنندگان سیگار در اجتماع رو به قوت ما دارد. این موضوع که قشر جوان جامعه بیشتر در معرض آسیب و آماج سیگار می باشند وظیفه همگان را در موضع تقابل با این مشکل خطیرتر می¬سازد. براستی وظیفه ما افراد این جامعه درقبال این دیو بدسیرت چیست؟ خانواده-های ما و والدین ما چه وظیفه و مسئولیتی را بر عهده دارند ؟ دستگاه¬های تعلیم و تربیت ما چطور ؟ و یا اینکه عزم ملی و جزم تک تک افراد این جامعه در هر لباس و در هر مکان و هر زمان را می طلبد، براستی کدام یک چاره کار است ؟
هم‌اکنون مصرف سالانه سیگار در کشور ما بیش از 50 میلیارد نخ است که حدود 27 میلیارد نخ آن توسط شرکت‌های داخلی تولید و بقیه از مبادی رسمی وارد کشور می‌شود! حال، چقدر از مبادی قاچاق وارد می‌شود معلوم نیست! هر سیگاری در کشور ما در هر روز از 13 تا 15 و ماهانه معادل 450 نخ سیگار دود می‌کند و این در حالی است که در سال 3 تا 4 هزار میلیارد تومان برای خرید و هزینه‌های درمانی ناشی از سیگار مصرف می‌شود که با این هزینه گزاف هزاران شغل ایجاد می‌شود؟!
تحقیقات نشان می‌دهد سالانه 5/1 میلیون نفر در اثر کشیدن سیگار در جهان فوت می‌کنند که این رقم در سال 2020 به 10 میلیون نفر خواهد رسید، این در حالی است که 25/1 میلیارد نفر از جمعیت کره زمین سیگاری هستند و تقریبا 100 هزار نفر در هر روز کشیدن سیگار را به صورت حرفه‌ای شروع می‌کنند و اکثر آن¬ها را جوانان و نوجوانان تشکیل می‌دهند که بیشتر در سنین 15 تا 25 سالگی هستند که این امر دریچه‌ای برای ورود به اعتیاد و ناهنجاری‌های اجتماعی و حرکتی آرام و خاموش برای ویرانگری زندگی است. تلفات انسانی ناشی از مصرف دخانیات هم در کشور ما در مرز خطرناکی قرار دارد زیرا به طور میانگین هر 8 دقیقه یک ایرانی به واسطه بیماری¬های ناشی از مصرف سیگار جان خود را از دست می¬دهد. به اعتقاد پژوهشگران افرادی که سیگار کشیدن را از سنین نوجوانی آغاز کرده باشند حتی اگر این عادت خود را ترک کنند بیشتر از کسانی که در سنین بالاتر به سیگار روی آوردند ولی آن را ترک کرده¬اند دچار صدمات ژنتیکی می¬شوند.
تحقیقات بیانگر آن است که اکثر افراد سیگاری در کشورهای در حال توسعه هستند، یعنی می‌توان گفت از هر 10 نفر 8 نفر در این کشورها سیگاری هستند که با این احتساب حدود 80 درصد از بیماری‌ها و مرگ ومیرها نیز به این کشورها تعلق می‌گیرد و جالب است که این روند رو به افزایش است در حالی که در کشورهای توسعه یافته روبه کاهش است و این نشان از عدم آگاهی کافی کشورهای فقیر و در حال توسعه در مورد آثار مخرب و زیانبار مصرف سیگار و دخانیات و آگاهی کافی در کشورهای توسعه یافته است چرا که آن¬ها معتقدند این کار نوعی عقب‌افتادگی و بی‌تفکری است.
طبق آخرین آمارها در کشور ما 12 درصد از افراد جامعه مصرف کننده دخانیات هستند، حال اگر تنها یک درصد سیگاری‌ها درایران کم شوند یعنی به 11 درصد برسند، 700 هزار سیگاری کم می‌شوند و به ازای صرفه‌جویی در هزینه آن می‌توان 18 هزار شغل جدید ایجاد کرد! برخی آمارها شمار سیگاریهای کشور را 10 میلیون نفر اعلام می کنند یعنی از هر 7 ایرانی یک نفر به مصرف دخانیات (سیگار قلیان پیپ ) معتاد است. هم اکنون حدود 28 درصد مردان و 4 درصد زنان و در کل 10 میلیون نفر از جمعیت کشور روزانه 13 4 نخ سیگار می¬کشند که اگر روزانه به طور متوسط 5000 ریال صرف استعمال دخانیات نمایند رقمی معادل 50 میلیارد ریال در روز در کشور دود می¬شود که همین رقم هم از سوی دولت برای هزینه¬های درمانی بیماران ناشی از مصرف سیگار بودجه درمانی صرف می¬شود.
شاید در باب علت¬یابی بتوانیم به دوستان زیاد و ناباب، در دسترس بودن آسان مواد دخانی، سیگاری بودن والدین (دلیل سیگاری بودن 50 درصد دختران و پسران)، عدم ممنوعیت و ارزان بودن سیگار، سهل انگاری والدین و عدم برخورد مسئولانه و منطقی با فرزندان و موارد گوناگون دیگر اشاره کنیم که این باعث تأسف است.
به هر حال، پیگیری مجدانه دست اندرکاران و مسئولان ذیربط در ممنوعیت تبلیغ و تشویق مستقیم و غیر مستقیم افراد و تحریک آن¬ها نسبت به فروش و مصرف سیگار در اماکن عمومی و محیط اداری و آموزشی و فروش و مصرف آن توسط افراد زیر 18 سال - که قانون ممنوعیت آن هنوز حالت اجرایی جدی به خود نگرفته است ـ، گسترش شعارها و هشدارهای بهداشتی در اماکن فرهنگی- آموزشی و اماکن عمومی بخصوص روی پاکت‌های سیگار،تا حد زیادی در پیشگیری و اعتیاد به مواد دخانی موثر است.
همچنین، عزم جدی و جهانی در برابر تبلیغات سوء شرکت‌های تولیدی (اکثرا آمریکایی با سود سالیانه بیش از 300 میلیارد دلار)، افزایش قیمت سیگار و همچنین مالیات (که در این صورت درآمد دولت نیز افزایش می‌یابد)، برنامه‌ریزی و اقدامات پیشگیرانه از سوی کارشناسان و مسئولان به عنوان ضرورتی انکارناپذیر در خصوص گرایش افراد زیر 20 سال، چرا که اعتیاد به سیگار در این سنین زمینه‌ساز بیشتری برای اعتیاد به مواد مخدر است، ارائه آموزش‌های لازم در زمینه مضرات و زیان‌های ناشی از استعمال دخانیات از طرف سازمان‌هایی نظیر مراکز دانشگاهی و آموزش و پرورش که درصد بالایی از ارتباط با جوانان و نوجوانان را دارند، گسترش مراکز دولتی و غیردولتی ترک سیگار، خدمات بیشتر مشاوره‌ای ترک دخانیات و ... از راهکارهای بسیار موثر در این امر مهم است.
همانطورکه می دانیم بر اساس هرم¬های سنی کشور ما با جمعیتی جوان روبرو است و درصد بیشتری از جامعه ما را جوانان تشکیل می¬دهند. جوانی جمعیت بر تمامی مسایل در همه جنبه¬ها تأثیر می¬گذارد. اثرات تخریبی فردی و اجتماعی مصرف سیگار باعث شده است که مصرف سیگار به عنوان بیماری (فردی و اجتماعی) مورد بررسی قرار گیرد.
در جریان آموزش و پرورش عوارض نامطلوبی می گذارد ازقبیل:
الف:با پیش زمینه¬ی اعتیاد می¬تواند مانع ادامه تحصیل جوان شود.ب: بر روند آموزشی تأثیر منفی بگذارد.ج: تأثیر سیگار منحصر به فرد نمی شود،بلکه کل جامعه را در بر می گیرد.
از طرف دیگر چون تحقیق در زمینه سیگار هم بنیادی و هم کاربردی است. لذا با توجه به مسایل فوق از آنجایی که جامعه انتخاب شده ((دانشجویان)) که مشاهده می¬شود اعتیاد یه مصرف سیگار و در ببین آنان رو به گسترش است. بدین جهت هر گونه بررسی و مطالعه در جهت روشن¬تر شدن ابعاد مختلف این پدیده اجتماعی، هر چند اندک باشد.امری ضروری و اساسی به شمار می¬رود.
1-4 . هدف پژوهش

 

1-5 . فرضیه¬ها یا سئوالات:
سوء مصرف مواد در دانشجویان سیگاری در مقایسه با دانشجویان غیر سیگاری میزان بهداشت روانی را بطور معنی-داری کاهش می¬دهد.
1-6 . تعریف اصطلاحات، مفاهیم کلیدی و متغیر ها:
1-6 -1. تعاریف نظری:
1-6 -1-1. تعاریف اعتیاد
□ اعتیاد یعنی خوگرفتن و وابسته شدن جسمی‌، روانی و عصبی فرد به سیگار که ترک یا فرار از آن ناممکن و یا بسیار مشکل است.
□ دکتر پرویز پیران، اعتیاد را عادت کردن، وابسته شدن فرد به وسیله یا ابزار اعتیاد می¬داند که معمولاً دارای مابه ازای خارجی و شخصی است و عادت کردن وابسته شدن به نیاز جسمی و فکری یا هر دو مبدل شده به نحوی که فرد برای به دست آوردن وسیله¬ی اعتیاد، به هر کاری تن می¬دهد. و چنانچه کنش و واکنش به فعل در بیاید، مشکلات جسمی و روانی رفتاری هر کدام به تنهایی یا به هم پدید می¬آید(آقا بخشی، 1378).
□ اعتیاد یعنی مصرف نابجا و مکرر سیگار که موجب وابستگی به آنها می‌شود. این وابستگی بدنی و روانی است، ترک مصرف مواد افیونی مشکلات و محرومیت های بدنی و روانی را در پی خواهد داشت ( از مقاله دکتر سید حسین فخر ).
□ اعتیاد عبارتست از وابستگی به عوامل یا موادی‌ که تکرار مصرف آنها با کم و کیف مشخص و درمان معین از دیدگاه معتاد ضروری می‌نماید. ( از مقاله دکتر احمد حسنی ).
□ اعتیاد یک بیماری روانی، اجتماعی، اقتصادی است که بر اثر فعل و انفعال تدریجی بین بدن انسان و مواد شیمیائی تحت تأثیر یک سلسله شرایط و اوضاع و احوال خاص روانی، اقتصادی، اجتماعی و سنتی به وجود می‌آید. ( از تحقیق خانم دکتر ربابه شیخ‌الاسلام )
□ از نظر فارماکولوژی اعتیاد عبارت است از حالت مقاومت اکتسابی که در نتیجه استعمال متمادی دارو در بدن حاصل می‌شود به قسمی که استعمال مکرر دارو موجب کاسته شدن اثرات تدریجی می‌گردد و پس از مدتی شخص می‌تواند مقادیر سمی دارو را در بدن بدون ناراحتی تحمل کند و در صورتی که دارو به بدن نرسد اختلالات جسمی و روانی موسوم به سندروم محرومیت بروز می‌کند. در سال 1950 سازمان جهانی بهداشت تعریف زیر را برای اعتیاد ارائه دادند:
□ اعتیاد داروئی حالتی است که در اثر مصرف دوره‌ای یا مداوم یک ماده شیمیائی ( طبیعی یا مصنوعی ) که برای انسان یا جامعه مضر باشد ایجاد می‌گردد و ویژگی‌های آن به قرار زیر است: 1- اشتیاق یا نیاز اجباری به استفاده مداوم آن ماده و ظهور رفتاری اجباری برای پیدا کردن آن به هر وسیله. 2- تمایل به افزودن به مقدار مصرف به مرور زمان. 3- پیدا شدن وابستگی‌های جسمی و روانی براثر استفاده از آن ماده.
سازمان جهانی بهداشت برای استفاده مداوم یا دوره‌ای مواد شیمیائی که برای فرد و جامعه مضر نبوده و نیز حالت ایجاد شده توسط آن خصوصیات بالا را نداشته باشد واژه عادت داروئی را در نظر گرفت. ولی به مرور زمان مشخص گردید که تعاریف خصوصاً برای عادت داروئی نارسا هستند و به همین دلیل در سال 1957 میلادی تعاریف توسط کمیته کارشناسان سازمان جهانی بهداشت مجدداً به این صورت تصحیح گردید که وابستگی روانی به یک دارو “بدون پدیده محرومیت” را عادت و وابستگی روانی و جسمی “همراه با پدیده محرومیت” را اعتیاد نامیده‌اند. اما تعاریف فوق نیز با شروع مصرف داروهائی از قبیل ال . اس . دی و آمفتامین‌ها نارسا شدند. چون مصرف آمفتامین‌ برای گروهی موجب افزایش فعالیت‌های روزانه می‌گشت و برای گروهی حمله جنون ایجاد می‌کرد به همین جهت در سال 1964 کمیته مزبور اصطلاح وابستگی داروئی را Drug Dependence برای هر دو حالت فوق انتخاب کرد و چنین استدلال نمود که یک بیمار ممکن است نسبت به داروی خاص وابستگی روانی پیدا کند، در حالی که بیمار دیگر نسبت به همین دارو، علاوه بر وابستگی روانی از لحاظ جسمانی نیز وابسته شود. کمیته مزبور وابستگی داروئی را حالتی ناشی از استعمال مکرر یک دارو به طور دوره‌ای یا مداوم می‌داند، که خصوصیات آن بسته به ماده مورد استفاده متغیر است و به هیم دلیل ذکر شده است که نام شیمیائی مورد بحث در جلو عبارت “وابستگی داروئی” قید گردد. به هر حال با توجه به اینکه در کشور ما واژه اعتیاد از همه جهت قابل درک عموم می‌باشد در این سایت از کلمه اعتیاد بیشتر استفاده شده است. با توجه به تعاریف فوق در رابطه با اعتیاد مشخصاً در چند مقوله با یکدیگر شریکند و آن اینکه:
1- وابستگی شدید وجود دارد.
2- وابستگی جسمی و روانی است.
3- قطع این وابستگی مشکلاتی را به همراه دارد.
وابستگی به مواد(Substance dependence)
امروزه در محافل دانشگاهی به جای اعتیاد از وابستگی نام برده می شود، هر چند که میان مردم این بیماری به “اعتیاد” و خود بیمار به عنوان “معتاد” شناخته شده است. بر اساس آخرین جمع بندیهای علمی که در دهه هشتاد انجام گرفت “وابستگی” یک نشانگان بالینی است که در پی مصرف مواد علائمی در حالات رفتاری، شناختی و فیزیولوژیکی فرد مصرف کننده ظاهر می گردد میزان وابستگی کمی است و به درجات مختلفی می تواند وجود داشته باشد. شدت وابستگی با رفتارها متعاقب مصرف مواد، سنجیده می شود. بیمار وابسته به مواد علیرغم تجربه مشکلات متعدد ناشی از مصرف مواد، قادر به قطع مصرف آن نیست و به طور اجباری و وسواس گونه به مصرف آن ادامه می دهد.
تفاوت عادت و اعتیاد
« عـادت » و « اعتــیاد » دو اصطلاح و عنوانی هستندکه در افکار عمومی به غلط مشابه و معادل هم در نظر گرفته می‌شوند در صورتیـکه اختلاف کلی و اساسی با هم دارند .
« عادت » در اصل عبارتست از تطابق موجود زنده با محیط زیـست یا شرایـط جدید و بی‌سابقه که در انسان انواع مختلف وجود داشته و در کتاب « معمای عادت » طرح جدیـدی در مورد تعریف و تقسیم‌بندی آن ارئه گشته و « عادت » بر چهار گروه اصلی بشرح زیر تقسیم شده‌اند:
اول - « عادت روحی » که عبارتست از تطابق روحی و معنوی با مسائل و موضوعات و کلیه پدیده‌های جدید و بی‌سابقه‌ایـکه با آنها انس و عادتی از پیش وجود نداشته تا آثار معنـوی حاد آنها از بین برود ؛ از قبیل خبر خوش یا ناخوش مهمی که در ابتدا انـسان را بشدت متأثـر نموده و تحت تأثیر خود قرار میـدهد ، مانند اثرات خبر فوت پدر یا مادر و نزدیکان مورد علاقه یا خبر موفقیت در کنکور ورودی دانشگاه و یا خبر اصابت جایـزه بزرگی در قرعه‌کشی و غیـره . به مرور زمان که خبر کهنه میـشود ( انسان ضـمن انس گرفتن به آن عادت کرده ) اثرات روانی آن از بین میرود .
دوم - « عادت عضوی » عبارتست از عادت دادن عضوی از اعضاء بدن بکار و فعالیت منظم و مداوم غیرارادی معینی که قبلاً‌ از روی علم و آگاهی و دخالت شـعور و اراده انسان صورت میگرفته ولی پس از تمرین و تکرار کافی میتواند بطور خودبخودی و غیر ارادی و ناآگاه نیز انجام گیرد ، مانند عادت دادن انگشتان به حروف ماشین تایپ یا عادت دادن دستها و پاها بکارهای معینی مانند دوچرخه سواری و راننـدگی یا به هنرها و صنایع .
سوم - « عادت غریزی » عبارتست از عادت عضوی مشخصی که به اقتضـای فطری و ناآموخته از بدو حیات در اعضاء وسـلولها و نسوج معینی بوجود آمده و همان خـصوصیات عادت نامبرده دو فوق را داراست مانند کار قلب و کلیـه‌ها و ریـه‌ها و فعالیتهای درونی اعـضاء و نـسوج و سلولهای داخلی بدن که بطور غیر ارادی و منظم انجام میگیرد .
چهارم - « عـادت حیاتی » عبارتست از تـطابق بدن مـوجود زنده ( تطابق بیولوژیکی ) با شرایط جدید محیط زندگی بخصوص از نظر عوامل فیزیکی وشیمایی مانند تـطابق بدن با گرما و سرما ( عامل فیزیکی ) یا با رژیم‌های غذائی و داروئی مختلف ( عامل شیـمیائی ) یـا با آب و هواهای مختلف ( عامل فیـزیکی و شیمیائی توأم ) .
در استعمال دارو بمدت دراز ( و هر نوع ترکیبات شیـمیائی مختلف در حد تحمل بدن ) نوعی تطابق بیـولوژیکی بوجود می‌آید که در صورت قطع استعمال آن دارو یا ماده شیمیائی معین و بخصوص ( مانند استعمال طولانی داروهای مسـکن یا خواب آور ) ممکنست اختلالات فیزیکی و شیمیائی و بدنبال آن اختلالات فیـزیولوژیکی و بیولوژیـکی محسوس و گاهی غیرقابل تحمل در شخص بوجود آید زیرا بدن در اثر عادت به آن دارو و تطابق با شرایـط مربوط بمصرف آن به یک اعتدال مجازی موقتی رسیـده که با حذف آن ، اعتدال بدن بر هم میخورد و شخص موقتاً‌تحت فشار خاصی قرار میگیرد زیرا بدن مستقیماً به آن دارو عادت کرده و خو گرفته است که ایـن امر در مورد سیگار بسیـار سخت و از تمام انواع عادات بیـولوژیکی یاحیاتی ( تطابق بیـولوژیکی ) دردناکتر و غیرقابل تحمل‌تر است .
« اعتیـاد » عبارتست از تطابق بدن با هر دارو یا ماده شیمیائی خارجی غیرلازمی بمدت طولانی که یکی از انواع عادات حیاتی یا عادات بیولوژیـکی محسوب میگردد . استعمال مداوم و طولانی سیگار منجر به ایـجاد سخت‌تریـن انواع عادات حیـاتی در بدن میشود که همان « اعتیـاد به سیگار » میـباشد .
تـریـاک یا تغییر « عـادت » عموماً سهلتر و سریعتر و بـدون عوارض سخت بوده و به مانند ترک اعتیاد با مـشکلات بزرگ روبرو نمی¬گردد ، در حالیکه « اعـتیاد » علاوه بر لطمات سنگین جانی و خـسارات مالی بسیـار و آماده کردن بـدن به انـواع بیـماریهای جسمی و روحی گوناگون ، از نظر تـرک و رهائی با مشکلات بزرگ و گاهی با زحمات و مشقات و سختـی‌ها و نامـلایمات بیشتری همراه است ولی البته نباید فراموش کنیم که « ترک اعتــیاد غیر ممکن نیست » و چون عنوان « اعتــیاد »‌ از طرفی اکثراً با « عادت »‌قابل اشتباه بوده و در تمام موارد نمی¬تواند مطابق با واقعیـت امر در استعمال طولانی داروهای مختلف و مواد ، صدق و تطابق نمایـد از اینروست که در سال¬های اخیر از طرف محافل علمی و پزشکی تعاریف دیگری انتخاب گردیده که بیش از همه تعاریـف سازمان بهداشت جهانی کامل¬تر و جامع‌تر و مطمئن‌تر و نیز قابل استفاده در تمام جهات استعمال مداوم داروها ( اعم از مخدر و غیره ) بوده و آن انتخاب عنوان « وابستگی به دارو » است.
1-6 -1-2. پیشگیری چیست؟
لغت «پیشگیری» یعنی جلوگیری از وقوع یک اتفاق، از نظر بهداشتی، پیشگیری عبارت است از مداخله ای مثبت و اندیشمندانه برای مقابله با شرایط مضر قبل از اینکه منجر به اختلال یا ناتوانی شود.
هدف از پیشگیری اولیه پیشگیری از شروع اختلال است که منجر به کاهش میزان بروز (Incidence) ودرنتیجه،کاهش میزان شیوع (Prevalence) می‌گردد.
روش‌های پیشگیری اولیه عبارتند از:
1- از بین بردن علل
2- کاهش عوامل مخاطره آمیز
3- افزایش مقاومت فرد
4- جلوگیری از سرایت بیماری
بر طبق نظر مرکز پیشگیری از سوء مصرف مواد (CSAP) یکی از سه مرکز تحت نظرمدیریت سرویس‌های بهداشت روانی و سوءمصرف مواد (SAMSHA)، بخشی از خدمات بهداشت عمومی آمریکا، دپارتمان خدمات انسانی و بهداشتی، پیشگیری بعنوان مجموعه کوشش¬های ما برای تامین زندگی سالم و سازنده برای همه افراد گفته می‌شود.
پیشگیری سبک‌های زندگی سازنده را ارتقاء و بهبود می‌بخشد که این سبک¬ها مخالف سوء مصرف مواد است و ایجاد محیط‌های اجتماعی را تشویق می‌کند که سبک‌های زندگی عاری از مواد را تسهیل می‌کند. پیشگیری باعث جلوگیری از مشکلات مربوط به سوء مصرف مواد می‌شود.
پیشگیری موفق از تنباکو، الکل، و دیگر مواد به این معنی است که نوجوانان، زنان حامله و دیگر جمعیت‌های در معرض خطر، الکل، تنباکو و دیگر مواد را مصرف نکنند. پیشگیری خطر مصرف مواد را کاهش می‌دهد و محیط ایمن را بوجود می‌آورد. پیشگیری موفق منجر به کاهش در مرگ و میرهای مربوط به ترافیک، خشونت. HIV/AIDS و دیگر بیماری¬های مقاربتی جنسی (STDs)، تجاوز، حاملگی نوجوان، سوء رفتار با کودک، سرطان و بیماری قلبی، صدمات و تروما و دیگر مشکلات مربوط به سوء مصرف مواد می‌شود. پیشگیری فرآیند پویایی است که باید مرتبط با هر نسل باشد و استمرار پیدا کند.

 

1-6 -1-3. بهداشت روانی:
بهداشت روانی به مفهوم عام خود یعنی سلامت فکر و تعادل روانی و دارا بودن خصوصیات مثبت روانی و نیز راه‌های دستیابی به سلامت فکر و روح که تکامل فردی و اجتماعی انسان‌ها با پرداختن به آن روشن می‌شود.

 

1-6 -2. تعاریف عملیاتی:
در این پژوهش منظور از علل سیگار کشیدن نمره¬ای است که فرد از پرسشنامه¬ی علل سیگار کشیدن بدست می¬آید.

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم

 

 

 

2-1. موضع گیری¬های نظری و یافته¬های پژوهشی در خصوص اعتیاد به سیگار و سیگار
2-1-1. دیدگاه¬های مربوط به سوء مصرف مواد
1. دیدگاه زیست شناختی و پزشکی
دیدگاه پزشکی اولین دیدگاهی است که به اعتیاد به چشم یک اختلال نگریسته است(دیویسون و نیل ، 2001). تحقیقات مختلفی در زمینه¬¬ی پایه¬های زیست شناختی اعتیاد انجام می-گیرد. در سال 1974، آنکفالین یک پناپپتید درونزا با اثرات شبیه به تریاک شناسایی شد. این کشف به شناسایی سه طبقه از مواد درونزا در مغز از جمله اندروفین¬ها و آنکفالین¬ها منجر شد. اندروفین¬ها در انتقال عصبی وقفه دادن درد، درگیر هستند. این مواد وقتی کسی از نظر جسمی آسیب می¬بیند آزاد شده و تا حدودی مسئول فقدان درد در ضمن تصادفات حاد هستند. اثرات اولیه¬ی ترکیبات تریاک و شبه تریاک از طریق گیرنده¬های مواد افیونی اعمال می-شود.(کاپلان، سادوک و گرب، 1994).
فرد مبتلا به اختلال وابسته به مواد افیونی ممکن است کاهش فعالیت با منشأ ژنتیکی در سیستم افیونی داشته باشد، این کاهش فعالیت ممکن است نتیجه¬ی کمتر بودن تعداد یا حساسیت کمتر گیرنده¬های افیونی، آزاد شدن کمتر مواد افیونی درونزا یا غلظت بالای آنتاگونیست¬ها فرضی مواد افیونی درونزا باشد(کاپلان، سادوک و گرب، 1994). یکی از پایه¬های نورولوژیکی مهم که واسطه¬ی اثرات¬ تقویت کنندگی سوء مصرف مواد است سیستم میان مغزی دوپامین است که هسته¬های سلول آن در ناحیه¬ی تگمنتال بطنی است. و مغز قدامی، خصوصاً هسته آکومبنس را عصب می¬دهد(گیلدر و همکاران، 1996). این راه¬های دوپامینی بخشی از سیستم پاداش فیزیولوژیکی را تشکیل می¬دهد که خاصیت بالا بردن فراوانی رفتارهای فعال کننده آن را دارد. این دیدگاه تبین¬های بسیار جالبی در مورد وابستگی ، تحمل و درد دارو فراهم ساخته¬اند و همینطور تا حدودی زمینه¬های ژنتیک سوء مصرف مواد را آشکار ساخته¬اند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  136  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه ی بهداشت روانی دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری

دانلود مقاله بررسی رابطه سلامت روانی افراد درونگرا با سلامت روانی افراد برونگرا

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله بررسی رابطه سلامت روانی افراد درونگرا با سلامت روانی افراد برونگرا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
هرکسی شخصیتی دارد و شخصیت شما به تعیین محدودیت های موفقیت ، خوشی و خرسندی در زندگی شما کمک می کند . ما درباره شخصیت صحبت می کنیم و اگر بگوییم که شخصیت شما یکی از مهمترین موهبت های شماست گزافه گویی نکرده ایم . شخصیت شما تا حالا هم به شکل گیری بسیاری از جنبه های زندگی شما کمک کرده است و در آینده نیز به همین کار ادامه می دهد .
همه چیز هایی را که تا کنون به دست آورده اید ، تمام چیز هایی را که انتظار دارید در شغل خود به دست آورید ، خواه همسر یا والد خوبی باشید و حتی حالت سلامت عمومی شما می تواند تحت تاثیر شخصیت شما و شخصیت های افرادی که با آنها تعامل دارید قرار گیرد .
چند بار فردی را به عنوان کسی که شخصیتی فوق العاده دارد توصیف کرده اید ؟ منظور شما از این توصیف معمولا این است که وی خوش بر خورد و دلپذیر است و به راحتی می توان با او کنار آمد ، فردی ممکن است او را به عنوان دوست ، هم اتاقی یا همکار انتخاب کنید . اگر شما برای سپردن یک تعهد برای رابطه ای شخصی خود را آماده کرده باشید ، ممکن است بخواهید یا با او ازدواج کنید که در این صورت تصمیم خود را طبق بر داشتی که از شخصیت او داشته اید قرار می دهید .
شما همچنین افرادی را می شناسید که به نظرتان شخصیت وحشتناکی دارند . امکان دارد این گونه اشخاص گوشه گیر ، متخاصم ، پر خاشگر ، سرد ، نا خوشایند باشند و کنار آمدن با آنها دشوار باشد . شما آنها را استخدام نخواهید کرد یا به همکاری با آنها علاقه نخواهید داشت و احتمالا دیگران نیز از آنها دوری می کنند آن ها را منزوی می سازند .
شخصیت شما می تواند انتخابهای شما را محدود کند یا آنها را گسترش دهد و مانع از سهیم شدن شما در تجربه های خاص با دیگران شود یا شما را قادر سازد تا اکثر این تجربه ها را داشته باشید شخصیت می تواند برخی از افراد را ملزم و محدود کند و دیگران را در معرض تجربیات جدید قرار دهد .
در حالی که شما درباره شخصیت دیگران داوری می کنید ، آنها نیز داوری های مشابهی درباره شما می کنند . این قضاوتهای دو جانبه که هم در زندگی فرد داوری شده و هم داور را شکل می دهد ، هر بار که با یک موقعیت اجتماعی رو به رو می شویم که ما را ملزم به تعامل با دیگران می کند ، بارها تکرار می شوند . البته ، تعداد و تنوع موقعیت اجتماعی که مشتاقانه در آن شرکت می کنید نیز توسط شخصیت شما تعیین می شود ، مثل مردم آمیزی یا کمرویی نسبی شما . درست همانگونه که بدون تردید شما تصویر روشنی از شخصیت کلی خود دارید . می دانید که آن عامل را در کجا ارزیابی کنید . اما بسیار ساده لوحانه و بی معنی خواهد بود اگر بکوشیم کل ویژگی های شخصیت یک فرد را با به کار گیری اصطلاحات مبهمی مثل فوق العاده و وحشتناک ، جمع بندی کنیم . موضوع شخصیت به قدری پیچیده است که نمی توان با چنین توصیف ساده ای آن را بیان کرد ، زیرا انسانها در شرایط گوناگون و در برابر افراد مختلف ، بسیار پیچیده و تغییر پذیر هستند . ما باید در تعریف و توصیف شخصیت به اندازه کافی دقت بیشتری داشته باشیم . به همین دلیل ، روان شناسان تلاش قابل ملاحظه ای را صرف ساختن آزمونهایی برای ارزیابی یا سنجش شخصیت کرده اند .
امکان دارد معتقد باشید که به هیچ آزمون روان شناختی که به شما بگوید شخصیت شما چگونه است ، نیازی ندارید و در مجموع ممکن است حق با شما باشد . بالاخره ، شما احتمالا بهتر از هر فرد دیگری خودتان را می شناسید . اگر از شما بخواهند که واژه هایی را بنویسید که به بهترین وجه شخصیت شما را توصیف می کنند ، بی تردید می توانید بدون اینکه زیاد فکر کنید این کار را انجام دهید .

بیان مسئله
آیا بین سلامت روانی افراد درونگرا با سلامت روانی افراد برونگرا تفاوت وجود دارد ؟
اهمیت و ضرورت پژوهش
هر قدر بشر به طرف تکامل پیش می رود و سطح اطلاعات مردم وسیعتر می شود انسان به شناسایی روحیات حقیقی اشخاص احتیاج بیشتری پیدا می کند در زمانی که مرد روح های پاک و بی الایش و افکار ساده تری داشتند برای شناختن غرایز و احساسات یکدیگر در جستجوی وسایل مختلفی بودند که از همه آنها رایج تر ، قیافه شناسی و دقت روی اعمال و گفتار اشخاص بوده شاید در آن زمان ها این وسایل برای شناختن روحیات اشخاص کافی بوده ولی امروزه وسایل فوق ارزش خود را از دست داده اند . حالا دیگر مردم می توانند خود را زیبا و مهربان نشان دهند و حتی با جراحی پلاستیک قیافه ای برای خود درست کنند که ابدا تناسبی با اخلاق و روحیات آنها ندارد حالا دیگر شیادان و ریا کاری و دروغگویان به قدری ماهر شده اند و اطلاعات روانشناسی و عملی آنها به قدری زیاد شده است که به هیچ وجه نمی توان از روی قیافه و اعمال و گفتار آنها منظور تمایلات نا مشروعشان را درک کرد پس بررسی و شناسایی شخصیتی افراد و دانسته های روانشناسی می تواند در شناخت نسبی افراد به ما کمک کند و مسئله دیگر بدون شک سلامت افراد جامعه است که از اهمیت بسزایی بر خوردار است زیرا جوامع انسانی بدون حفظ سلامت و رعایت بهداشت نمی توانند بقا و استمرار خود را حفظ کنند . بیماری و نا توانی روابط انسانی را مختل و در نتیجه احساس امنیت و همبستگی را از انسان سلب می کند . همانگونه که بهداشت بعنوان وظیفه علم طب و در حیطه علوم پزشکی از اهمیت شایانی بر خوردار است و حفظ سلامتی جسمانی افراد بدان وابسته است ، بهداشت و سلامت روانی فرد فرد جامعه نیز مورد توجه خاص متخصصین و دست اندر کاران قرار گرفته است .
اهداف پژوهش
هدف از پژوهش حاضر : بررسی رابطه سلامت روانی افراد درونگرا با سلامت روانی افراد برونگرا می باشد .
تعریف مفاهیم
تیپ شخصیتی ، تعریف عملی: نمره ای است که آزمودنی در آزمون درونگرایی و برونگرایی آیزینگ بدست می آورد
تیپ شخصیتی ، تعریف نظری : تیپ شخصیتی شالوده کل رفتار را تشکیل داده و شرح می دهند که چگونه ما خود را به دنیای واقعی مربوط ساخته یا با آن تطبیق می دهیم . بیشتر شخصیتها ترکیبی از چند تیپ هستند ، ولی معمولا یک تیپ غالب است (شاملو ، 1360).
سلامت روانی ، تعریف نظری : علم و هنر نگهداری و به حداکثر رساندن سلامت روانی و پیشگیری از بیماریهای روانی . ( شاملو ، 1360 )
سلامت روانی ، تعریف عملی : نمره ای است که آزمودنی در آزمون SCL-90 بدست می آورد .

 


فصل دوم

تاریخچه سلامت روانی
با توجه به بیماریها ی روانی از زمانی که بشر وجود داشته و مخصوصا زندگی اجتماعی را شروع کرده همواره بوده است در حقیقت روان پزشکی را می توان قدیمی ترین حرفه و تازه ترین علم به شمار آورده قدیمی ترین ،چون بیماران روانی را مانند بیماران جسمی باید درمان کرد علل سر شتی و فرضیه مزاجها از همان بقراط و جالینوس وجود داشته و اهمیت تاریخی دارد . تازه ترین علم ، برای آنکه تقریبا از سال 1930 بعد از تشکیل اولین کنگره بین المللی ( CONGRESS INTERNATIONAL ) بهداشت روانی کار خود را شروع کرده از اسناد و مدارک موجود چنین استنباط می شود که تا اواخر قرن 18 و هم زمان با انقلاب کبیر فرانسه از تاریخچه سلامت روانی اطلاعات کافی در دست نیست اما در اوایل قرن 13 و اوایل رنسانس ارتباط جسم و روان و یکپارچگی واکنش آنها مورد بحث قرار گرفت و بعلاوه فرضیه ابوعلی سینا مسئله این ارتباط را به اسپانیا و کشور های دیگر کشاند و این زمینه جدید برای بیماریهای روان تنی شد .
اولین روانپزشک به نام جان ویر که در سال 1515 در دهکده ای که در مرز آلمان و هلند به دنیا آمده بود پس از اتمام دوران رشد در سال 1563 کتابی در سوئیس نوشت که امروزه اهمیت زیادی درباره تاریخچه روانپزشکی دارد و نهضت روانکاری که توسط فروید به اوج قدرت رسید از اوائل قرن 20 از ابتدا توسط ژوزف بروئر اتریشی که علائم هیستریک ، یک زن جوان را معالجه کرد شروع شده در قرن بیستم تئوری های مختلف روانکاری روانپزشکی – دینامیک – ژنتیک – بیولوژی- ارتباط جسم و روان – تئوریهای سرشتی – معالجه درباره اثرات الکترو شوک و عمل جراحی مغز در بعضی از بیماریهای روانی ، گشایش مراکز اورژانس روانپزشکی بعلت بروز جنگ جهانی دوم و مطالعات اپیدولوژیک کودکان که از خانواده هایشان جدا و به سایر کشورها مخصوصا سوئیس پناه آورده شده بودند شد .
در سال 1930 اولین کنگره بین المللی سلامت روانی با شرکت نمایندگان پنجاه کشور در واشنگتن تشکیل شده و مسائل روشن کشورها از قبیل : تأسیس بیمارستانها ، مراکز کودکان عقب مانده ذهنی و نظایر آن مورد مطالعه قرار گرفت .
در سال 1984 فدراسیون جهانی سلامت روانی بنیان گذار شد و در همان سال این فدراسیون به عضویت رسمی سازمان یونسکو سازمان سلامت روانی در آمد و سازمان جهانی بهداشت در ژنو نقش رهبری رسمی فدراسیون جهانی بهداشت را بر عهده گرفت .
از آن تاریخ به بعد هر سال یک جلسه بین المللی و هر چهار سال یکبار کنگره جهانی تشکیل شده و می شود و در نتیجه تلاش و کوششهای پیگیر روز 18 فروردین مطابق با هفتم آوریل روز جهانی بهداشت اعلام شد و در سراسر جهان مسائل بهداشتی کشور ها مورد بررسی قرار گرفت و از مسئو لین بهداشتی کشور های مختلف خواسته شده تا برنامه های سلامت روانی را جزء بر نامه های عمومی قرار دهند . ( میلانی فر ، 1374 )
تعریف سلامت روانی
برای سلامت روانی تعاریف زیادی از سوی متخصصین مربوطه ارائه شده است با توجه به پیچیدگی های روان انسان و دشواری شناخت انسان به طور کلی ، هر یک از تعاریف به جنبه هایی از روان انسان توجه کرده و بنابراین نمیتوان تعریف جامع و مانعی برای سلامت روانی عرضه کرده اما به برخی از آنها اشاره می کنیم .
1 - علم و هنر نگهداری و به حداکثر رساندن سلامت روانی و پیشگیری از بیماری های روانی . (شاملو،1360)
2-فراهم آوردن اوضاع و احوال محیطی ، نظرات هیجانی و عادتهای تفکر که از نا سازگاری شخصی جلوگیری می کنند .
3- مطالعه اصول .و روشهای گسترش سلامت عقلی و جبران نا بسامانی های روانی . ( شعاری نژاد ، 1362)
4- سلامت روانی عبارت است از اینکه رفتار ها و عادات و طرز تلقی ها و افکار و ارزشهای فرد را به گونه ای سازمان دهیم که منجر به رشد همه جنبه های ضروری و سعادت اجتماعی بشود . ( لطف آبادی ، 1366)
سلامت روانی علمی است در خدمت بهزیستی و رفاه اجتماعی که هدف آن شناسایی علل و عوامل موثر در ایجاد بیماریهای روانی ، سعی در پیشگیری آنها و شناخت عواملی است که منجر به یک زندگی شاد ، سالم و بهنجار می شود .
واژه بهداشت از دو کلمه « به » به معنی نیکو و پسندیده و « داشت » به معنی نگاه داشتن و حفظ کردن تشکیل شده است که معنی ساده آن حفظ و نگهداری چیزی به نحو نیکو و مطلوب است پس بهداشت در واقع یک فرآیند است که از طریق آن و با استفاده از راهکار های مناسب به حفظ و نگهداری آنچه با ارزش است می پردازیم .

اهداف سلامت روانی
در اکثر کتب درسی اهداف و مقاصد سلامت روانی همان اهداف و مقاصدی است که بهداشت عمومی سعی در عمل کردن به آنها دارد ، با این تفاوت که سلامت روانی با حفظ سلامت روان و بهبود وضع روانی سرو کار دارد در حالی که محور اصلی بهداشت عمومی سلامت جسمی افراد جامعه است . ما اهداف سلامت روانی را در اینجا ذکر می کنیم . و اکثر متخصصین درباره اهداف با هم توافق دارند . که این اهداف عبارتند از :
1- ایجاد سلامت به وسیله پیشگیری از بروز بیماریهای روانی .
2- کنترل عوامل موثر در بروز بیماری روانی و تشخیص زود رس بیماری های روانی .
3- پیشگیری از عوامل ناشی از بازگشت بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم برای برقراری روابط صحیح انسانی .
4- درمان به موقع بیماری روانی .
5- ایجاد سیستم های حمایتی اجتماعی و روانی
6- شناخت علل و نحوه شیوع بیماریهای روانی .
سازمان بهداشت جهانی این اهداف را در سه بخش کلی یعنی پیشگیری ، درمان و باز توانی یا توانبخشی تقسیم کرده و بنا به توصیه این سازمان سلامت روانی باید از طریق چهار کانال اصلی عملی گردد .
1- ارائه خدمات بهداشتی برای پیشگیری از ابتلا به بیماری روانی ، بیماریابی و درمان سریع بیماران .
2- آموزش متخصصین مثل : روانپزشکان ، روانشناسان ، دانشجویان ، پرستاران و کسانی که با سلامت روانی سرو کار دارند .
3- با انجام پژوهش درباره علل و نحوه به وجود آوردن بیماری روشی و چگونگی درمان و پیشگیری .
4- طرح و بر نامه ریزی بهداشتی و گسترش مراکز روانپزشکی و درمانی، ایجاد هماهنگی بین بر نامه های خدماتی آموزشی و پژوهشی ( سازمان جهانی بهداشت ، 1966 ) .
برخی از متخصصین مسأله بالا بردن سطح بهداشت و سلامتی را مطرح کرده اند ( سازمان جهانی بهداشت ، 1991 ) و هدف کلی سلامت روانی را چنین مطرح کرده اند « افزایش مثبت جوانب مختلف سلامت جسمانی ، روانی و اجتماعی همراه با پیشگیری از نا بهنجاری های جسمانی ، روانی و اجتماعی طبق این تعریف ارتقاء سطح سلامتی از سه راه قابل اجرا است .
1- آموزش
2- پیشگیری
3- حمایت یا محافظت
در مورد آموزش ، اسمیت ،( 1979) چنین نظر می دهد : « آموزش در بهداشت یعنی ایجاد ارتباط با افراد و گرو ه های جامعه با هدف پیشبرد مثبت سلامتی و از میان بردن بیماری از طریق تحت تاثیر قرار دادن طرز فکر و اعتقادات و رفتار مسئو لین و عموم مردم . هدف اصلی آموزش ارائه مشکلات و اطلاعات لازم و کمک به مردم برای کسب مهارتهای اجتماعی است ، به طوری که افراد جامعه احساس کنند که کنترل شخصی و قدرت تصمیم گیری دارند .
پس محور اصلی آموزش تاکید بر روشهای بهتر زیستن و سالم زیستن است و به جای جلوگیری از بیماری به پیشبرد سلامتی و بهزیستی تا کید می شود . هدف اصلی پیشگیری کاهش خطر بروز بیماری و مشکلات و اختلالات است .
روانشناس انگلیسی روبرت داونی و همکارانش (1990 ) اهداف پیشگیری را به صورت زیر طبقه بندی کرده اند .
1- پیشگیری از علائم اولیه فرآیند بیماری از راه کاهش دادن خطر بروز بیماری . برای مثال : الف ) تزریق واکسن سرخجه برای کاهش خطر نا هنجاری های جنسی ب) اضافه کردن کلروفلوراید به آب آشامیدنی
2- پیشگیری از پیشرفت بیماری از راه شناخت زود رس علائم بیماری در صورتی که این شناخت باعث درمان موفقیت آمیز شود برای مثال الف ) شناخت زود رس نا هنجاریهای جنینی با استفاده از روشهای متداول در علم طب مثل جنین شناسی ب) شناخت زود رس غده های سرطانی و معاینه مداوم افراد برای جلوگیری از سرطان سینه و رحم .
3-پیشگیری از اختلالات اجتناب پذیر در بیماریهای صعب العلاج یا لا علاج . برای مثال : پیشگیری از عفونت مجرای ادرار در افراد مبتلا به بیماری سفتی و تحلیل عضلات
4- پیشگیری از وقوع دوباره بیماری برای مثال : الف ) تلاش برای پیشگیری از دومین سکته قلبی ، ب) تلاش برای پیشگیری از اقدام به خود کشی مجدد در مورد کسانی که یکبار اقدام به خود کشی کرده اند .
در مورد حمایت و محافظت در بهداشت متخصصین اعتقاد دارند که این بعد شامل کنترلهای قانونی و قضایی یعنی ، مقررات و خط مشیها و سیاستهایی است که برای تامین سلامتی و جلو گیری از بیماریها و آسیبهای گوناگون در جامعه موجود و به مرحله اجرا در می آیند. برای مثال ، می توان از قوانین موجود درباره بستن کمر بند ایمنی هنگام رانندگی ، کنترل بیماریهای مسری ، کنترل و جلو گیری از خرید و فروش مواد مخدر نام برد .
پس در واقع اهداف اساسی سلامت روانی به دو بخش عمده یعنی پیشگیری از بیماریهای روانی و ارتقا سطح سلامتی روانی تقسیم می شوند . سلامت روانی در عملی کردن این اهداف با مشکلات زیادی روبروست از جمله می توان از مشکلات در تعریف بیماری و سلامت روانی تشخیص بیماری شناخت علل و نحوه شیوع بیماری روانی و عدم امکانات برای برنامه ریزی پژوهشهای بهداشتی نام برد .
دید گاهها و نظریه ها در سلامت روانی
از نظر تاریخی کلیه دید گاه ها و نظریه های ارائه شده در مورد سلامت روانی را می توان در سه گروه کلی جای داد . نخست دید گاههایی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر مدل پزشکی قرار داشته و دارند . این دسته از نظریات را می توان تحت عنوان کلی « دید گاه گروهی » مطرح کرد . دوم ، نظریاتی که تحت تاثیر رویکرد انسان گرایی مطرحح شده اند و اصولا بر فردیت انسان تاکید می ورزند .
این دسته از نظریه هایی که کلا جامعه و معضلات اجتماعی را مورد بررسی قرار داده اند و تحت عنوان کلی « دیدگاه اجتماعی » قابل تجزیه و تحلیل هستند .
دیدگاه گروهی شامل هسته اصلی نظریات مطرح در روانشناسی و روانپزشکی سنتی می شود .
نظریه پرداز های سنتی درباره شخصیت ، روان تحلیل گیری و روشهای سنجش ، در این گروه قرار می گیرند . برخی از پیش فرضهای عمده دید گاه گروهی را می توان در چند مورد خلاصه کرد .
1- اینکه فرد بیمار ناتوان است و درمان بدون مداخله مستقیم وی امکانپذیر است .
2- اینکه بیمار های روانی و به طور کلی اکثر خصوصیات رفتاری و روانشناختی انسان مشخصاً قابل طبقه بندی است و در نتیجه بیماریها و افراد مبتلا به بیماری را می توان در گروههای مشخصی قرار داده
3- چون که افراد را می توان در طبقات و دسته های مشترکی قرار داد پس روشهایی که برای درمان یک بیماری خاص کاربرد دارد ، برای افراد مبتلا به آن بیماری نیز مشترک است .
4- هر چند ابعاد وجودی انسان به چند بعد جسمانی و روانی و اجتماعی تقسیم می شود ولی تاکید انسانی بر بعد جسمانی است .
دیدگاه فردی در اصل به مخالفت دیدگاه گروهی بر خاسته است دانشمندانی چون مازلو و راجرز در پنجاه سال گذشته بر فردیت انسان و نقشی که خصوصیات منحصر به فرد انسان در شکل گیری معنای بیماری روانی ایفا می کند تاکید ورزیده اند این محققین اصرار دارند که اولاً : انسان موجود ناتوانی نیست و قدرت تصمیم گیری و حق انتخاب در وی وجود دارد و اختلالات روانی به دلیل وجود ناتوانی یا ضعف در فرد نیست ، بلکه به دلیل نیاز های ارضا نشده به وجود می آیند .
ثانیا : پیروان دیدگاه فردی انسان را موجودی پویا و زندگی را هدفمند می بینند و اعتقاد دارند بیماری روانی واکنش فرد در مقابل باز داشته شدن از روند طبیعی رشد روانی و معنوی است این در حالی است که تجربیات هر انسانی منحصر به فرد است و طبقه بندی افراد بر حسب نوع بیماری ساده انگاری و نا دیده گرفتن پیچیدگی ماهیت بشر محسوب می شود . در نتیجه باید تاکید بر تجربیات منحصر به فرد انسان باشد و با توجه به نیاز های فردی بر نامه ریزی شود .
دیدگاه گروهی درباره تشخیص و درمان بیماری نمونه ای از فلسفه تاثیر بیولوژیک است . فلسفه ای که کاهش گرایی و در نتیجه مدل پزشکی از مشخصات و ویژگی های آن هستند . معتقدین این دید گاه عوامل فیزیکی و بیولوژیکی را پایه هستی بشر می دانند و معتقدند که کلیه حالات ذهنی و فکری بشر زیر بنای ملکولی و سلولی دارد . پیروان دیدگاه اجتماعی مانند لینگ تحت تاثیر نهضتهای ضد روانپزشکی با دیدگاه گروهی چنان شدید به مخالفت بر خاسته اند که اصلا بیماری روانی را یک نا بهنجاری قلمداد نمی کنند و جامعه را بیمار و نابهنجاری می بینند . این محققین بیشتر طرفدار فلسفه تاثیر فرهنگی هستند . فلسفه ای علمی یا سیاسی که تفکر تاثیرات فیزیکی در بیماری روانی را رد می کند و بیماری را تنها بعنوان یک بر چسب اجتماعی قبول دارد . فوکالت برای مثال ، اسکیزو فرنی را یک بیماری با ماهیت مستقل در فرد نمی انگارد بلکه آن را یک تعریف اجتماعی فرهنگی یا حتی سیاسی قلمداد می کند . لینگ روانپزشک اسکاتلندی در کتاب خویشتن از هم گسیخته نیز اسکیزوفرنی را مجموعه ای از واکنشهای طبیعی انسان نسبت به جامعه ای متعارض و بیمار می پندارد .

 

شاخصهای سلامت روانی
شاخصهای سلامت روانی ، سلامت روان قدرت ، آرام زیستن با خود و دیگران است . آگاهی از درون و احساسات خویش ، قدرت تصمیم گیری در بهرانها و مقابله با رفتارهای روانی ، شخص سالم از کار و زندگی احساس رضایت می کند و از دقت خود استفاده مفید می کند ، با دیگران تفاهم دارد و برای احساسات و عواطف مردم اهمیت قائل است آنها را محترم می شمارد ، چنین فردی می تواند دوست بدارد و محبت بپذیرد .
ویژگی افراد سالم از لحاظ روانی
1-کار آمدی در ادرا ک
2- خود شناسی
3- توانایی در کنترل اختیار رفتار
4- عزت نفس و پذیرش
5- توانایی در بر قراری روابط محبت آمیز
6- باروری

سلامت روان از دیدگاه آدلر
اکثر روانشناسان معتقدند که آدلر اولین روانکاوی است که بر ماهیت اجتماعی انسان تاکید نموده است و رفتار را تا حدودی زائیده نگرشها و تفکراتش می داند و به اصالت وجود خود معتقد است و نسبت به انسان دید گاهی کل نگر دارد ، به طوری که مزلو تحت تاثیر او قرار گرفته است ، به اعتقاد آدلر اصول زندگی روانی ، غیر قابل تغییر و در سراسر زندگی ثابت و بدون خدشه است . از دید گاه آدلر فرد دارای سلامت روان ، دارای توان و شهامت یا جراحت عمل کردن و رسیدن به هدفهایش است و همچنین روابط خانوادگی صمیمی ، پایدار و مطلوب دارد . ( شریفی ، 1381 )
سلامت روان از دید گاه اریکسون
به عقیده اریکسون ، سلامت روان هر فرد ، به همان اندازه ایست که توانسته توانایی مناسب با هر کدام از مراحل زندگی را کسب کرده باشد و در نهایت ، در مورد فر آیند زندگی اش نظریه معنوی روشن و قابل درکی داشته باشد .

سلامت روان از دیدگاه اریک فروم
به اعتقاد فروم ، شخص سالم از نظر روانی کسی است که بهره و ربوده و از خود بیگانه نباشد پیوندش با جهان از راه عشق باشد . دارای هویت مشخص ، فردی مستقل و منحصر به فرد باشد .
نگاهی به مفهوم شخصیت
شخصیت یکی از طریق به تصویر کشیدن پیچیدگی انسان است شخصیت معمولا به تعدادی ویژگی و یا ممیز های نسبتا ثابت رفتاری اطلاق می شود ، یعنی ما افراد را بر اساس نوع رفتارشان طبقه بندی می کنیم ، این امر ، ما را به توصیف افراد بعنوان دلپذیر یا کریح ، برون گرا یا درون گرا سخت یا معتدل ، فعال یا منفعل و غیره هدایت می کند ( کیولی لرد ، 1991 )
در تعریف دیگر چنین آمده است : مجموعه ای سازمان یافته و واحدی متشکل از خصوصیات نسبتا ثابت و مداوم که بر روی هم یک فرد را از فرد دیگر متمایز می نماید ( شاملو ، 1368 )
در کتاب بلوغ شخصیت 1994 آلپورت روان شناس معاصر شخصیت را سازمانی با تحرک روان و تن آدمی که موجب ساز گاری با محیط اوست می داند .
از نظر میلی شخصیت را مجموعه فعالیتهای روانی متشکل از وحدت و هویت می داند . ( پروا ، 1370 )
سالوا تورآماری اظهار می دارد که : شخصیت فرد ، مجموعه ای نسبتا پایدار از مشخصات ، تمایلات و خلق و خوی که بطور قابل توجهی بوسیله وراثت و عوامل محیطی و فر هنگی و اجتماعی تشکل می یابد ، این مجموعه عوامل تعیین کننده تشابهات و تفاوت های رفتاری است .
در روان شناسی از اصطلاح شخصیت کل وجود (چه بدنی ، چه روانی ) آدمی مراد می شود .
تعریف شلدون روان شناس آمریکایی ، که تعریف کلی و جامع و مانع به نظر می رسد این است : شخصیت سازمان پویا ( زنده ) جنبه های ادراکی و افعال ارادی و بدنی ( شکل و بدن و اعمال حیات بدن ) فرد آدمی است . ( سیاسی ، 1354 ) .
لغت شخصیت که در زبان لاتین و زبان انگلو ساکسون خوانده می شود ، ریشه در کلمه لاتین « پرسونا » دارد این کلمه به نقاب یا ماسکی گفته می شود که بازیگران تئاتر در یونان قدیم به صورت خود می زدند . می بینیم که مفهوم اصلی و اولیه شخصیت تصویری صوری و اجتماعی است که بر اساس نقشی که فرد در جامعه بازی می کند ترسیم می گردد یعنی در واقع شخصیت اجتماعی را فرد به جامعه خود ارائه می دهد و یا جامعه بر اساس آن او را ارزیابی می کند . ( شاملو ، 1363(.

پروین 1989 معتقد است که شخصیت ، مجموعه کامل احساس فردی از خود است .
شخصیت عبارت است از نیروی سازمان داده شده ای که برای بیان الگوی مشخصات و رفتارهای فردی و بنابراین شخصیت ، تحت تاثیر مجموعه ای از تجارب و عوامل ژنتیکی قرار دادی و بدین دلیل شخصیت برساخته ای پویاست که تحت تأثیر عوامل زندگی قرار میگیرد . ( لارنس ، 1994 )
در حال حاضر شخصیت ، نظریه های مختلف ، وجود تشابه دیگری نیز دارند که عبارتند از :
1- شخصیت نوعی پدیده ای انتزاعی است که آن را بر اساس تفسیر رفتار بیرونی فرد می توان شناخت .
2- بیشتر تعاریف اعتقاد دارند که شخصیت را باید از دید گاه تاریخچه تکامل فردی ارزیابی نموده شخصیت در واقع پدیده ای متکامل و تدریجی است که تحت تاثیر بسیاری از عوامل درونی و بیرونی، منجمله وراثت، خصوصیات جسمانی و شرایط اجتماعی قرار میگیرد و تکامل می یابد . ( شاملو ، 1374)
به طور کلی فرضیه های اساسی درباره شخصیت در قلمرو علم شامل کرانه های مشروحه زیر جای میگیرد .
1- آزادی جبر
2- منطقی بودن ، غیر منطقی بودن
3- کل گرای ، جزیی گرایی
4- ساخت گرای ، محیط گرای
5- تغییر پذیری ، ثبات یا تغییر ناپذیری
6-ذهنیت - عینیت
7- تعادل – تکامل و رشد و خود شکوفایی
8- درون کنشی – برون کنشی
9- شناخت پذیری در برابر شناخت نا پذیری است .
بنابراین از مجموعه تعاریف ( در مورد شخصیت ) می توان نتیجه گرفت که اصول اساسی زیر در تعیین شخصیت میان روانشناسان مورد قبول است
1- شخصیت یک کل سازمان داده شده و فرد هیچ معنی خاصی ندارد .
2- شخصیت به صورت الگوی قابل مشاهده و اندازه گیری سازمان داده شده است .
3- شخصیت دارای جنبه روبنا و سطحی مانند طرز نگرش و جنبه های زیر بنایی و عمیق مانند، ارزشهاست .
4- شخصیت مجموعه ای از مشخصات مشترک و همچنین منحصر به فرد است هر فردی در بعضی از مشخصات با دیگران مشترک و در جنبه های دیگر متفاوت است .
پس می توان نتیجه گرفت که : اولا شخصیت بر اساس گذشته و حال فرد شکل می یابد چرا که شخصیت از طریق فرآیند ادراک و یاد گیری تحت تاثیر قرار میگیرد .
ثانیا شخصیت رشد و توسعه می یابد و دگرگون می شود .
ثالثا هر کدام از افراد بشری بر اساس تواناییها یشان هدف گذاری می کنند
رابعا شخصیت یک فرآیند پویا است که بوسیله تعا دل رفتاری عوامل درونی مشخص میگردد .
نظریه های شخصیت
1- نظریه فروید: زیگموندفروید ( 1856-1939) موسس مکتب روان کاوی است . فروید شخصیت یا روان انسان را به مثابه یک تکه یخی قطبی بسیار بزرگ می دانست که فقط قسمت کوچکی از آن آشکار است . این قسمت سطح آگاهی ما را تشکیل می دهد .
بخش عمده دیگر آن نیز آب است که نا خودآگاه است . در حقیقت تعیین کننده اصل رفتارهای بشری همین عوامل نا خود آگاه است که از 3 قسمت عمده تشکیل می شود .
نهاد : که می توان آن را منبع تمام نیروهای روانی دانست این منبع برای بکار انداختن 2 قسمت دیگر دستگاه روانی مورد استفاده قرار می گیرد که از اصل لذت تبعیت می کند .
خود : به انسان کمک می کند تا از تنش درونی بکاهد و نیاز را بر اساس واقعیت و در ارتباط با آن و با استفاده از امکانات واقعی بر آورده سازند.
فراخود : نقطه مقابل نهاد است . فراخود نماینده ارزشهای فرهنگی ، اجتماعی ، اخلاقی است که توسط خانواده به کودک داده می شود . و جایگزین و پایداری آن از طریق پاداش و تنبیه انجام می شود . فراخود بخش اخلاقی شخصیت انسان است و نقش باز دارنده دارد
فروید اضطراب را زیر بنای تمام نا بهنجاری های روانی می دانست به نظر او هر گاه خطری ارگانیسم را تهدید کند ، خود با ایجاد احساس نگرانی ، شخصی را آگاه می کند . با این تعریف اضطراب در اصل انسان را برای مقابله با خطر تجهیز می کند . به نظر فروید هر فرد برای دفاع از خود در مقابل بروز تمایلات نهاد و فشار های فرا خود دست به بعضی اعمال نا خود آگاه می زند که به آن مکانیسم دفاعی می گوییم .
نظریه کارن هورنای : وی در نظریه خود انگیزه اصلی رفتار انسان را احساس امنیت می داند .
اگر فرد در رابطه با اجتماع و بخصوص کودک در رابطه با خانواده احساس امنیت خود را از دست بدهد دچار اضطراب اساسی می شود. اضطراب اساسی عبارت است از منزوی شدن، بیچارگی و بی پناهی در دنیایی که بالقوه خطرناک و ترسناک است . به نظر وی نیاز های روانی افراد را می توان به سه دسته تقسیم کرد .
الف : نیاز رفتن به سوی مردم
ب) نیاز به دور شدن مردم
ج: نیاز علیه بر مردم
هر کدام از این الگوها جهت بینش و عمل فرد نسبت به خود و دیگران را تعیین می کند عدم تعادل و اختلال روانی در این سه نوع نیاز ، نا بهنجاریها را به وجود می آورد . ( سالواتور ، 1989).
الف : نیاز رفتن به سوی مردم ( شخصیت مطیع )
شخصیت مطیع ، نگرشها و رفتار هایی را نشان می دهد که بیانگر تمایل حرکت و رفتن به سوی مردم است :
نیاز شدید و مداوم به محبت و تایید ، میل به اینکه دوستشان بدارند آنها را بخواهند و از آن ها حفاظت کنند و شخص های مطیع این نیازها را نسبت به همه نشان نی دهند اگر چه آن ها معولا به یک شخص سلطه گر ، نظیر یک دوست یا همسر نیاز دارند که زندگی آنها را سر پرستی نموده و آنها را محافظت و راهنمایی کند .
شخصیت های مطیع برای رسیدن به هدفهایشان ، دیگران، مخصوصا والدین را دستکاری می کنند . آنها اغلب به گونه ای رفتار می کنند که دیگران آن را جالب یا دلنشین می یابند . برای مثال ، آنها ممکن است به طور غیر عادی با ملاحظه ، سپاسگزار ، پذیرا ، همدرد و حساس نسبت به نیاز های دیگران به نظر برسند . افراد مطیع ، دوست دارند طبق آرمانها و انتظارهای دیگران رفتار کنند و آنها به صورتی عمل می کنند که دیگران آن را فداکار و سخاوتمندانه می دانند .
شخصیت های مطیع ، آشتی جو هستند و امیال شخصی خود را تابع دیگران می کنند . آنها مایل به پذیرفتن تقصیر و تسلیم شدن به دیگران هستند ، هرگز جسور ، انتقادی ، یا پر توقع نیستند . آنها هر کاری را که موقعیت بطلبد ، به صورتی که آن را تعبیر می کنند ، برای بدست آوردن محبت تایید و عشق انجام می دهند . نگرش آنها نسبت به خودشان همواره نگرش درماندگی و ضعف است . هورنای اظهار داشت که افراد مطیع می گویند : به من نگاه کن . چنان ضعیف و در مانده ام که باید از من دفاع کنی و مرا دوست بداری .
در نتیجه آنها دیگران را برتر می دانند ، و حتی در وقعیتهایی که به ویژه با کفایت هستند ، خود را حقیر می شمارند . از آنجایی که امنیت شخصیت های مطیع به نگرشها و رفتار دیگران نسبت به آنها بستگی دارد ، بیش از اندازه وابسته می شوند و به تایید و اطمینان آفرینی دائمی نیاز دارند . هر نوع نشانه طرد ، چه واقعی باشد چه خیالی ، برای آنها وحشتناک است و به افزایش تلاش برای بدست آوردن مجدد محبت از شخصی که معتقدند آنها را طرد کرده است منجر می شود .
ب) نیاز به دور شدن از مردم ( شخصیت جدا )
افرادی که به عنوان شخصیت های جدا توصیف شده اند ، برای حرکت به دوری کردن از مردم و حفظ فاصله عاطفی بر انگیخته می شوند . آنها نباید دوست بدارند ، یا با دیگران همکاری کنند یا به هر شکل درگیر شوند . آنها برای به دست آوردن این جدایی عمل کنند ، پس باید به امکانات خودشان متکی باشند که در این صورت باید کاملا رشد یافته باشد .
شخصیت های جدا میل نسبتا زیادی به تنهایی دارند . آنها نیاز دارند ه تا حد امکان بیشتر اوقات را در تنهایی بگذرانند و حتی سهیم شدن در تجربه ای مثل گوش دادن به موسیقی آنها را آشفته می کند . نیاز آنها به استقلال و عدم وابستگی ، آنها را نیبت به هر گونه تلاش جهت تاثیر گذاری ، تحت فشار قرار دادن و متعهد کردن آنها ، حساس می سازد .
شخصیت های جدا باید از هر گونه قید و بند ، از جمله جدول زمانی ، برنامه های زمان بندی شده ، تعهدات طولانی مدت نظیر ازدواج یا رهن و یا گاهی اوقات حتی فشار یک کمر بند یا کروات ، اجتناب کنند .
آنها نیاز دارند که احساس بر تری کنند ، اما نه به صورت شخصیت های پر خاشگر چون افراد جدا نمی توانند به طور فعال برای برتری با دیگران رقابت کنند ، که معنی آن درگیر شدن با دیگران است ، معتقدند که عظمت آنها باید بدون اینکه خودشان برای آن تلاش کنند ، به طور خود کار شناخته شود .
یکی از جلوه های این حس بر تری این احساس است که فرد بی نظیر است که فرد از هر کس دیگری مجزا است و با او فرق می کند .
شخصیت های جدا ، جلوی تمام احساس های خود به دیگران ، مخصوصا عشق و نفرت را میگیرند یا آنها را انکار می کنند . صمیمیت به تعارض خواهد انجامید و از آن باید اجتناب کرد . این افراد به خاطر محدودیت عواطفشان ، تاکید زیا دی بر عقل ، منطق و هوش دارند .
ج . نیاز علیه بر مردم ( شخصیت پر خاشگر )
شخصیت های پر خاشگر ،بر علیه مردم حرکت می کنند . در دنیای آنها همه متخاصم هستند ، فقط شایسته ترین و حیله گر ترین افراد زنده می مانند . زندگی جنگلی است که در آن ، برتری ، قدرت و درنده خویی مزیت های بسیار مهم هستند . اگر چه انگیزش شخصیت های پر خاشگر همانند انگیزش تیپ مطیع است ولی آنها برای کاهش دادن اضطراب بنیادی ( احساس فراگیر و به تدریج فراینده تنها و در مانده بودن در دنیای خصمانه را اضطراب بنیادی گویند . ) هرگز ترس از طرد را نشان نمی دهند . آنها به شیوه خشن و آمرانه بدون توجه به دیگران عمل می کنند . آنها برای بدست آوردن کنترل و بر تری که بسیار برای زندگی شان حیاتی است ، باید همواره در سطح بالا عمل کنند . آنها به وسیله ممتاز بودن و به دست آوردن شهرت از اینکه دیگران برتری آنها را تاکید می کنند ارضا می شوند .

 

از آنجایی که شخصیت های پر خاشگر برای پیش افتادن از دیگران بر انگیخته می شوند در باره هر کس بر حسب استفاده ای که از رابطه با آنها می برند قضاوت می کنند . آنها برای خشنود کردن دیگران تلاش نمی کنند ، بلکه جر و بحث می کنند ، انتقاد می کنند پا فشاری می کنند و هر کاری که برای بدست آوردن و حفظ کردن بر تری و قدرت لاز م باشد ، انجام می دهند .
آنها برای اینکه بهترین باشند ، سخت خود را تحریک می کنند بنابراین ممکن است آنها در مشاغل خود بسیا ر موفق باشند ، اگر چه خودکار ارضای درونی را برای آنها تامین نمی کند . همانند هر چیز دیگر در زندگی کار وسیله ای برای هدف است نه اینکه خودش هدف باشد .
شخصیت های پر خاشگر ممکن است از توانایی های خود مطمئن به نظر برسند و در نشان دادن و دفاع کردن از شخصیت بی پروا باشند با این حال ، آنها نیز همانند شخصیت های مطیع به وسیله نا امنی، اضطراب ، خصو مت بر انگیخته می شوند
طبقه بندی شخصیت در قالب گونه های بدنی
یکی از قدیمی ترین طبقه بندی ها مربوط به بقراط است و آن را به 4 دسته تقسیم می کنند که شامل :
1- خونی که افراد راد موی ، خوش بین و شاد می سازد .
2- بلغم ، افراد خونسرد ، بی رگ و بی عاطفه می سازد .
3- صفرا وی سیاه ، افراد را سودا وی ، غمگین و افسرده می سازد .
4- صفرای وی زرد ، افراد را صفرا وی تند خو و زود خشم می سازد .
نظریه کرچمه : روانشناس آلمانی طبقه بندی ویژه ای را پیشنهاد کرده است پایه ساختمانی بدنی افراد به 3 دسته تقسیم می کند
1- گروه پیک نیک : بطنهای فربه سایکوتیسم ، این افراد از لحاظ ساختمان بدن چاق و کوتاه و از نظر ویژگی های خلقی بشاش ، بذله گو ، خوش خوراک ، خوش گذران و..... اجتماعی هستند .
2- گروه آتلتیک : عضلانی ، لاغر اندام ، شیزوتیسم ، اینان افرادی عضلانی و ورزیده هستند و از نظر خوی سرشت ، با اراده ، فعال و علاقمند به ورزش و کوهپیمایی ، حادثه جو ، پر خاشگر هستند .
3- گروه آستنیک : استخوانیها – لاغر اندام ، لیپوزم، افرادی بلند بالا ، لاغر اندام و کشیده و از لحاظ روانی تند خو ، عصبی و دیر جوش ، منزوی و خیالباف هستند ( گنجی ، 1371 )
معروفترین نظریه در این مورد ، نظریه شلدون که افراد بشر را بر اساس تیپ های بدنی یا شکل بدن به سه نوع تقسیم کرده است
1- تیپ فربه تنی ( آندو مورفی ) : که بدن گرد مانند و نرم دارد ، اجتماعی و متعارف است ، خوردن را دوست دارد و راحتی و ارامش بدن را جستجو می کند
2- تیپ بسته تنی ( مزو مورفی ) که بسیار عضلانی است ، ورزشکار با انرژی و جستجو گر
3- تیپ کشیده تنی ( اکتو مورفی )که لاغر اندام و حساس و خجالتی اند در نظریه شلدون 2 نکته روشن نیست .
1- تاثیر محیط و این تیپ ها
2- تعامل بین این تیپ ها ( شعاری نژاد، 1371 ) .
تیپ های شخصیتی آیزینگ
هنس یوگن آیزینگ برای شناخت حدود اصلی شخصیت و در نتیجه نوع آن به نظرات یونگ و کرچمر بی توجه نبود و نتایج حاصله آن بسیاری از نظرات یونگ را تایید می کند او نخستین تحقیقات خود را در هنگام جنگ جهانی اول، با ده هزار افراد بهنجار و افراد روان نژند صورت داد و در نتیجه به کشف دو متغیر یا عامل اساسی نائل آمد که عبارت بودند از: 1- درون گرایی و برون گرایی از یکسو و روان نژندی از سوی دیگر چندی بعد عامل روان پریش به آن دو عامل اضافه گردید یکی از وسایل کارآیزینگ در این تحقیقات، تستی بود که فهرست شخصیت مود شد نامیده شد در سال 1963 آیزینگ به کمک همسرش در این تست تصرفاتی به عمل آورد و تست جدیدی به نام فهرست شخصیت آیزینگ تعبیه کرد نتیجه نهایی این تحقیقات نشان داد که شخصیت دارای سه وجه است.
1- درون گرایی- برون گرایی 2- روان نژندی – فقدان روان نژندی 3- روان پریشی فقدان روان پریشی
1- درونگراها از محرک ها اجتناب می ورزند، علاقه به شرکت در اجتماعات ندارد. گرایش به احساس کمبود در آنها زیاد است. خیال است که در یک مورد معین از شخص سر می زند و چندان اهمیت ندارد ، پاسخ عادی آن است که در موارد و اوضاع و احوال معین یعنی در موارد مشابه عینا تکرار می شوند پاسخ های عادی که در هر کسی با هر ارتباط و پیوستگی پیدا می کند ، سازمانی را به وجود می آورد که صفت یا خصلت خوانده می شوند نسبت به پاسخ عادی البته کلیت بیشتری دارند . این صفات در هر فردی صورت خاصی پیدا می کند بعضی صفات نیز با یکدیگر دارای بستگی و ارتباط می شوند و سازمان کلی تر ی را تشکیل می دهند . که به آن عنوان تیپ داده می شود تیپ از حیث کلیت در بالا ترین درجه قرار دارد و نوع شخصیت یا رفتار را می سا زد تحقیقاتی را که آیزینگ و ویلسون روی شخصیت انجام داده اند به شرح زیر است . ( سیاسی ، 1367 )
1- فعال بودن مربوط به برون گرایی و عدم فعالیت به درون گرایی .
2- اجتماعی بودن زیاد یکی از جنبه های برون گرایی است در حالیکه اجتماعی نبودن و انزوا طلبی به برون گرایی مربوط می شود .
3- در حقیقت خطر پذیری و هیجان طلبی معیاری برای اندازه گیری و برون گرایی و خشونت هستند .
4- عامل دیگری که در برون گرایی سهیم است ، اندیشمندی است .
5- عامل دیگر احساس بودن در برونگرایی است ، این عامل نشان دهنده آن است که فرد احساساتش را از هر قبیل بروز می دهد
6- مسئولیت ، معیار دیگر در نمود های هر شخصیت است . نمرات بالا در این معیار ، مربوط به درونگرایی می شود اشخاصی که نمرات آنها در این عامل زیاد می شود اشخاص با وجدان ، مطمئن، قابل اعتماد و احتمالا مقرراتی هستند و از طرفی افرادی که نمرات پایین دارند اشخاصی غیر جدی بی توجه به آداب و رسوم ، غیر قابل پیش بینی ، غیر مسئول از نظر اجتماعی و اغلب تعهدات خود را با تاخیر انجام می دهند ( قهرمان ، 1367 )
آیزینگ معتقد است که وراثت مهمترین نقش را در تکوین این 3 بعد اصلی شخصیت بر عهده دارد . درونگرا ها و برونگراها به لحاظ نگرش هایشان با هم تفاوت دارند . برونگراها به نگرش های واقع گرا و درونگرا ها به نگر شهای آرمان گرا تمایل دارند . در موضوع تند روی ، درون گرا ها به آرمانهای علم جویانه و مسالمت آمیز تمایل دارند حال آنکه برون گرا ها به چیز هایی مانند ازدواج مشروط تسهیلات بیشتر در قوانین طلاق و کهنه شمردن مراسم دینی متمایل هستند . البته این 2 بعد از لحاظ کردار بشر مهمترین بعد های شخصیتی هستند ( براهنی و قولیانی ، 1365 )
هدف اصلی تیپ شناسی آیزینگ پیشنهاد رفتارهای متعدد و فرد در زمینه های مختلف با استفاده از چند مفهوم اساسی است . برونگرایی و روان نژندی از مفاهیم بنیادی تئوری آیزینگ به شمار می رود . با داشتن وضعیت فرد بروی 2 محور (E )و(N) می توان رفتار آزمودنی را در موارد متعدد پیش بینی کرد برای مثال افراد برون گرا ، اجتماعی و مردم آمیز هستند و همین امر باعث می شود به طرف مشاغلی بروند که با مسافرت همراه باشد ، هیجان طلب ترند و به مشاغلی چون خبر نگاری علاقمندند و عملکرد افراد درون گرا بیشتر به فعالیتهای فردی علاقمندند و به مشاغلی که دور از مردم باشند مانند نویسندگی گرایش دارند . افراد برونگرا به واقعیتهای زندگی اهمیت می دهند در حالیکه درون گرا ها به آرمانهای خود بها می دهند برونگراها مسئولیت پذیر نیستند در حالیکه درونگراها جدی و مسئولیت پذیرند . نتایج حاصل نشان می دهد که معمولا درونگرا ها به هنگام انجام وظیفه احساس مسئولیت بیشتری می کنند و کار ها را بهتر انجام می دهند . اما با توجه به نوع شغل و کار های متفاوت این نتیجه گیری را نمی توان تعمیم داد . درون گرا یان بیشتر از گرفتن تصمیم فعالانه در کسب اطلاعات بیشتری هستند و در جهت کسب موفقیت و تامین هدف انگیزه های بیشتری دارند . ولی برون گرا یان سازش کار ترند یعنی بیشتر محافظه کارند و بیشتر دستور دارند که مجری دستورالعمل ها باشند .
نظریه یونگ راجع به شخصیت
یونگ اشخاص را به درون گرا و برون گرا طبقه بندی می کند برای هر کدام خصایصی می شمارد چنانکه در زیر مشاهده می کنیم
درون گرایان برون گرایان
به احساسات و افکار خویش متوجهند به افراد و اشیاء توجه دارند
نگران آینده و مال اندیشی هستند در زمان حال زندگی می کنند
معمولا محافظه کارند طرفدار اصلاحات اساسی هستند
اصول و معیار ها را مهمتر از اعمال می دانند . به خود اعمال توجه دارند
در نوشتن بهتر از گفتن هستند راحت وروان سخن می گویند
مشتاق کتابها و مجلات هستند به ورزش و فعالیت حرکتی علاقمند و به جهان محسوس و پدیدار های آن توجه دارند
به بررسی علت و قانون ها می پردازند به بررسی محسوسها و پدیدار ها می پردازند
بیشتر وقت خود را به تحلیل و طرح نقشه صرف می کنند و دیرتر وارد عمل می شوند زودتر تصمیم می گیرند و به اجرای آن می پردازند و به ارزشهای علتی یا عوامل عینی توجه دارند .

 

(منبع شعاری نژاد 1370 ص 591 )
در بعضی از آثار روانشناسان شخصیت های درونگرا و برونگرا را با نشانه های زیر مشخص می کنند .
1- درون گرا ها به آسانی سرخ می شوند برونگرا ها به ندرت سرخ می شوند
2- برونگرا ها بیش از درونگرا ها آماده برای خندیدن هستند
3- درونگرا ها معمولا رک و راست هستند برونگرا مواظب هستند به احساساتشان لطمه نخورد .
4- برونگرا یک ناطق فصیح است . درونگرا می تواند یک مقاله را آسان تر تهیه کند تا اینکه آن را به صورت مکالمه بگوید .
5- برونگرا ها بیش از درونگرا ها تمایل دارند که پول خرج کنند .
6- شخص برونگرا در خصائل روزانه اش از قبیل راه رفتن ، لباس پوشیدن – حرف زدن – سریعتر از شخص درونگرا می باشد
7- فرد برونگرا به متعلقات خاص خودش از قبیل ساعت ، لباس .....زیاد توجه ندارد درونگرا دائما به خود عنایت دارد و مراقب آراستگی خویش می باشد .
8-درونگرا ها معمولا از قرار گرفتن در مقابل یک جمع آشفته خاطر می شوند و رنج می برند
9- برونگرا ها یک گوینده عمومی بسیار طبیعی هستند
10- درونگرا ها مباحثه را دوست دارند
11- درونگرا ها به آرامی و آهستگی دوست انتخاب می کنند .
12- درونگرا ها نامه های خود را دوباره می نویسند ، یادداشتهای خود را جمع می کنند بر نوشته های الحاقی اضافه می کنند . هواشیاهی ( حاشیه ها ) را تصحیح می کنند .
علائم شخصیتی که در تفکر و گرایش درونگرا و برونگرا معمولا دیده می شود .
1- درونگرا اندیشناک و مضطرب هستند برونگرا ها کمتر غم دنیا را می خورند
2-احساسات درونگرا به اسانی آسیب پذیر است و برونگرا به آنچه به او گفته می شود حساسیت نشان نمی دهد و خود خوری نمی کند .
3- درونگرا ها درباره هر چیزی بیشتر می اندیشند و تعمق می کنند ، چه بپوشند ، چه بخورند و .....
4- به درونگرا وقتی دستور داده می شود کار ی را انجام دهد تمرد می کند ولی برونگرا امر را به سهولت می پذیرد .
5- درونگرا علاقمند است از کارهایش ستایش شود ولی تحت تاثیر ستایش قرار نمی گیرد
6- درونگرا به انگیزه های دیگران بدگمان است .
7- درونگرا بیشتر می کوشد مساله یا مشکل را شخصا و بدون کمک دیگران حل کند
8- درونگرا ترجیح می دهد تنها در

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی رابطه سلامت روانی افراد درونگرا با سلامت روانی افراد برونگرا