دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
نوع فایل: word
قابل ویرایش 35 صفحه
مقدمه:
قبل از تعریف فلسفه و بحث درباره مقوله ها و مکاتب مختلف فلسفی لازمست به این نکته توجه شود که فلسفی فکر نمودن و یا تفکر منطقی بخشی از زندگی روزانه است .
جان دیوئی تفکر منطقی را بررسی فعال مقاوم و مستمر هر عقیده با توجه به عقایدی که آن را تائید می نماید، و نتایجی که این عقیده ، بدانها گرایش دارد ، تعریف نموده است . هر فردی در سطح خود ، یک فیلسوف است.
سوالات اساسی که انسان مطرح می سازد و تفکرات بنیادی او در طول زندگی ، مسائل و اموری هستند که فلسفه درباره آنها بحث می کند. روش فلسفی برای همه مربیان آشناست: تحقیق و پرسش سوالات.
محتوای فلسفه – امری که فلسفه درباره آن بحث می نماید ، زندگی انسان و جهان اطراف اوست. از دیدکاه ذهنیت فلسفی پرسش سوال درباره خویشتن، اطرافیان و جهانی که انسان را احاطه نموده ، موضوعات اساسی فلسفه را شکل می دهند.
از هر مربی و معلم انتظار می رود ، به این مسهئل بیاندیشد . داشتن چنین افکاری موجب رشد و شکوفا یی انسان می گردد.
پیتر برتوچی مقصد غایی فلسفه را بدین صورت بیان می دارد:
انسانی که از نظر فلسفی زنده است ، فردی است که در هر مرحله از رشد و تحول در تمام دوران زندگی خود ، می داند که کیست ، او فردی است که هر جزء کوچک از زندگی خود را در گستره ای وسیع بدون آنکه وحدت شخصیت و فردیت خویش را نادیده انگارد ، مورد آزمون و ملاحظه قرار می دهد.
روش فلسفی بجای استفاده از تجارب عینی ، از تفکر منطقی سود می جوید و ضمن آزمون بسیاری امور ، فرد را نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.فلسفه ایجاب می کند که پرسش هایی مطرح و پاسخ هایی مورد مطالعه قرار گیرند .سقراط گفته زیبایی دارد :
((حیات ارزیابی نشده ،ارزش زندگی کردن ندارد)) .
کلمات او 2500 سال پیش وسیله افلاطون ثبت گردیده است.
اغلب ما معجزه زندگی اطراف خویش را چون بدان آگاه نیستیم ،
در نمی یابیم . پاسخ ما بدانها مانند عاداتی چون راه رفتن و مسواک نمودن دندانها است .
تلاش برای درک بیشتر و آگاهی از مسایل جهان، موجب ایجاد شک ، تردید و درد رنج است ، ولی انسان زنده است که در برخورد با مسایل و مشکلات بیمی بخود راه ندهد و درد دیگران را درد خویش بداند.
من از بینوایی نیم روی زرد غم بینوایان رخم زرد کرد
فلسفه ، تلاشی است برای وحدت دادن به حیات ، و زندگی را در کل نگریستن.
در حقیقت، هیچ گاه نمی توان گفت فلسفه چیست؛ یعنی هیچ گاه نمی توان گفت: فلسفه این است و جز این نیست؛ زیرا فلسفه، آزاد ترین نوع فعالیت آدمی است و نمی توان آن را محدود به امری خاص کرد. عمر فلسفه به اندازه عمر انسان بر روی زمین است و در طول تاریخ تغییرات فراوانی کرده و هر زمان به گونه ای متفاوت با دیگر دوره ها بوده است.برای این مطلب کافی است به تعاریف مختلفی که از آن شده نگاهی بیندازید. در این باره نگاه کنید به: تعاریف مختلف درباره فلسفه با این حال می کوشیم تا جایی که بتوانیم، فلسفه را معرفی کنیم.
فهرست مطالب:
1- فلسفه چیست؟
2- واژه فلسفه
3- فیلسوف
4- روش فلسفه
5- فلسفه و ریاضیات
6- نیاز به فلسفه
7- فلسفه و علم
8- فلسفه آموزش و پرورش
9- رابطه تعلیم و تربیت با علوم مختلف
10- ارتباط ارزشها با علم و فلسفه
منابع و مآخذ:
1- مکاتب فلسفی و آرای تربیتی (دکتر سیاوش خلیلی شورینی)
2- فلسفه تعلیم و تربیت (دکتر خلیل سلطان القرایی)
3- http://bashgah.net/page-9050.html
4- http://bashgah.net/pages-9058.html