زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله خورازمی و خدمات وی

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله خورازمی و خدمات وی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

ابوعبدالله محمدبن موسی خوارزمی (163 تا 232 هجری قمری) چهره درخشان ریاضی در تمدن اسلامی است. جورج سارتون یک بخش از کتاب مقدمه ای بر تاریخ علم را «عصر خوارزمی» نامگذاری کرده است. دانشمندان بزرگ جهان ریاضی، هر یک به نوعی از او یاد کرده اند و او را ستوده اند. ویل دورانت درباره او می نویسد، خورازمی در واقع در پنج دانش ادای سهم کرده است:
1. ارقام موسوم به هندی را وارد جهان اسلام کرده است.
2. جدول های نجومی را تکمیل کرده است.
3. قدیم ترین جدول های مثلثات شناخته شده را تنظیم کرده است.
4. اولین دائره المعارف جغرافیایی جهان را با همکاری 69 عالم دیگر (عالمان دربار مامون) نوشته است.
5. در کتاب «حساب جمع و معادله» راه حل های تحلیلی و هندسی برای معادلات وضع کرده است.
نظام اعشاری و عدد صفر
نظام اعشاری با کتاب De numero Indorum وارد دنیای غرب شد. این نظام که جانشین سیستم دست و پا گیر یونانی و رومی شد بوسیله هندیان به شکل اعداد اختراع شد. مرکز ثقل این نظام عددی، رقم صفر بود که ستون بنای هر ساختمان را تشکیل می دهد. «فیلیپ حتی» ورود آن را به زندگی روزانه ی انسان به منزله ی بزرگترین خدمتی می داند که دانش مسلمانان به دنیای غرب کرده است. عدد صفر از طریق اسپانیا در اروپا پراکنده شد. این رقم که بر یونانیان و رومیان ناشناخته بود و در عربی صفر (=هیچ) نامیده می شد از عدد هندی Sunya به معنای تهی- خالی ترجمه شده بود که به دو صورت وارد زبان لاتین شد. یکی به شکل لاتینی Cifrum Cifra که به معنای هیچ (nihilum) است و صورت دیگر به شکل Zephirum که در کتاب لئوناردو پتیسانو موسوم به Liber Abaci به صورت قدیم ایتالیایی آن Zevero نوشته شده و در یک دست نوشته سال 1419 میلادی به شکل Zero ثبت شده است.
مجهول X
نکته جالب دیگر این که اصطلاح X به عنوان ناشناخته، در کتاب خوارزمی به کاربرده شده و خوارزمی کلمه شیء (=چیز) را برای مجهول به کار گرفته است. این کلمه به صورت Xei وارد زبان اسپانیایی شد و بعدها به اختصار فقط X نوشتند.
طول نصف النهار
یکی دیگر از کارهای مهم ریاضی خوارزمی، تعیین طول یک درجه از نصف النهار زمین است که این خود کروی بودن زمین را مشخص می کند. خورازمی با گمانه زنی هایی در دشت های شمالی رود فرات و پالمیر در سوریه توانست طول یک درجه نصف النهار زمین را در درجه 56 میل ثبت کند. عددی که فقط 870 متر با رقمی که امروز با استفاده از مدرن ترین ابزار و وسایل علوم جدید ثبت شده است تفاوت دارد.
ستاره شناسی و مثلثات
در دانش نجوم خوارزمی صاحب نام و کتاب است. کتاب الزیج (=جدول های ستاره شناسی و مثلثات) از اوست که در سال 1126 میلای به زبان لاتین ترجمه شده است و از طریق اسپانیا به سراسر اروپا رفته است.
تقویم
خوارزمی به عنوان یک ایرانی، مبنای گاهشماری را تقویم خسروانی یعنی تقویم دوران ساسانی گرفته و سال ایرانی یزدگردی (آخرین پادشاه ساسانی) را به 365 روز تقسیم کرده است و در عین حال به گاهشماری هندی و بطلیموسی تطبیق داده است
شیخ بهایی
بهاء الدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن حسن بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی (جباعی) معروف به شیخ بهائی در سال ۹۵۳ ه.ق ۱۵۴۶ میلادی در بعلبک متولد شد. او در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام "جبع" یا "جباع" می زیسته و از نژاد "حارث بن عبدالله اعور همدانی" متوفی به سال ۶۵ هجری از معاریف اسلام بوده است.
اختراعات و ابتکارات شیخ بهایی:
۱- تقسیم آب زاینده‌رود
نخستین کار جالب او تقسیم صحیح و طریقهٔ مهندسی آب زاینده‌رود به محله‌ها و باغات شهر اصفهان بود‌. او با محاسبهٔ دقیق و به دست آوردن آمار بارندگی مناطق مختلف اصفهان‌، حومه و کوهستان‌های اطراف و همچنین سرچشمهٔ زاینده‌رود‌، طرح دقیق نهر‌ها و شیب و عرض جویبار‌ها و سهم استفادهٔ آب هر باغ و محله و منزل‌، به اختلاف چندین سالهٔ مردم این منطقه پایان داد‌.
این منطقه تا قبل از تقسیم آب همیشه در حال نزاع و جنگ و خونریزی قبیله‌ای برای تقسیم آب بود و با این کار شیخ بهایی‌، این گرفتاری برای همیشه حل شد‌. شیخ بهایی طرز تقسیم‌بندی جریان آب زاینده‌رود را با توجه به محاسبات خیلی دقیق به ۳۳ سهم تقسیم نمود که هر سهم معادل ۵ شبانه‌روز قسمتی از آب رودخانه است که باید آب موجود در رودخانه به هر محله سرازیر شود که امروزه با نصب دستگاه‌های مختلف آب‌سنج‌ها‌، در نقاط زاینده‌رود به‌‌ همان نتیجه رسیده‌اند که او در ۴۲۰ سال قبل رسیده بود‌.
۲- ساخت مسجد چهارباغ روی لجنزار
کار مهم دیگر شیخ بهایی بنای مسجد مشهور چهارباغ است که چون در مسیر یکی از کانال‌های آب زاینده‌رود قرار داشت و امکان نداشت که روی آن همه لجن و آب‌، ساختمان عظیم و سنگی ساخته شود و ساختمان‌، با خطر ریزش مواجه می‌شد‌، شیخ بهایی دست به ابتکار جالبی زد‌. شیخ برای انجام این کار پیشنهاد کرد که ابتدا‌، مقدار زیادی زغال چوب به ضخامت ۲ متر در سرتاسر پی ساختمان پخش کنند و پس از کوبیدن زغال در کف پی‌ها روی آن را با ساروج و شفته پر کرده و پی‌های ساختمان را روی ساروج و شفته‌، قرار دهند‌.
از آن‌جا که هر چه ملات‌، بیشتر پا بخورد‌، چسبندگی گل بهتر شده و خوب عمل می‌آید از این لحاظ به دستور شیخ بهایی ابتکاری برای هر چه بیشتر پا زدن گل‌ها به کار برده شد که ملات بنای مسجد هر روز زیر پای مردم و کودکان اهل اصفهان بلاوقفه پا بخورد و با هم مخلوط شود‌.
ابتکار شیخ بهایی این بود که دستور داد هر روز صبح چند سکه طلا را در خاک ملات‌ها بریزند و سپس گل درست کنند و به مردم اطلاع دهند که بیایند و سکه‌ها را برای خود بیابند‌. مردم‌، گروه گروه گل ملات‌ها را از صبح لگدمال کرده و تا غروب‌، تعدادی سکه برای خود پیدا می‌کردند و با این روش گل ملات‌ها کاملاً عمل می‌آمد‌؛ یعنی همین کاری که امروزه هم برای گل خاک رس کاشی‌سازی با ماشین‌های مکانیکی مخلوط‌کن انجام می‌گیرد‌ (البته امروزه‌، این بنا به مدرسهٔ چهارباغ‌، مشهور است).
روش ساخت گل مخصوص شیخ بهایی برای بنای ساختمان‌های عظیم روی مرداب‌ها و لجنزارها‌، بعد‌ها مورد توجه اروپاییان قرار گرفت و آن‌ها هم برای ساختن ساختمان‌های خود از این روش جالب استفاده ‌کردند و ساختمان‌های عظیم خود را با این روش ساختند و هنوز هم در بعضی از نقاط به همین روش عمل می‌کنند‌.
۳- گرمابهٔ شیخ بهایی
ماجرای این حمام و گرم نگه داشتن آب آن‌، با یک شمع‌، به رازی حل‌نشدنی در تاریخ تبدیل شده بود که با کنکاش‌های پی در پی بالأخره راز این حمام۳۰۰ ساله کشف شد‌.
شیخ بهایی با استفاده از طلا که رسانایی بالا و در انتقال گرما نقش مؤثری دارد‌، منبع این حمام را ساخت و به دلیل استفاده از طلا و جلوگیری از سرقت آن‌، راز ساخت آن را پنهان نگه داشت‌. یکی دیگر از کارهای شیخ بهایی ساختن گرمابه‌ای است که به احتمال نزدیک به یقین از روی ایدهٔ شمع خودکار احمدبن موسی بن شاکر خراسانی ساخته شده است‌.
تأمین مایع سوخت‌، در زمان شیخ بهایی با یک لولهٔ زیرزمینی به عصار خانهٔ جنب حمام وصل شده بود و با تولید روغن‌های کرچک‌، کنجد و روغن‌های سوختی دیگر که در محل مذکور روغن‌کشی می‌شده‌، تأمین می‌گردید‌.
روی شمع مذکور ظرف لگن مسی بوده که حجم آبی را برابر با ۳ و یا ۴ سطل گنجایش داشته و مرتباً در شبانه‌روز گرم بوده و آب آن برای کسانی که از شستشو فراغت یافته و سربینهٔ حمام قسمت خروجی نزدیک در کار گذاشته و جاسازی کرده بودند‌. دستگاه مذکور را حدوداً اواخر حکومت زندیه از زیر زمین بیرون آوردند و به خارج از ایران منتقل کردند‌. تقریباً کار این دستگاه شبیه آبگرمکن‌های گازیِ دیواری است که آب را سریع گرم می‌کند‌.
4-ابداع شهر نجف‌آباد
در دورهٔ صفوی شهر نجف‌آباد با طرح شیخ بهایی و به پیشنهاد او به عنوان یک شهر جدید احداث شده است‌. در مورد انگیزهٔ ایجاد شهر نجف‌آباد نظرات مختلفی وجود دارد و مشهور‌ترین این نظرات این است که‌، نذورات و عایدات موقوفات منطقهٔ اصفهان‌، با کاروانی از اصفهان به سوی نجف اشرف می‌رفت که پس از پیمودن ۲۵ کیلومتر از حرکت باز ایستاد و دیگر پیش نرفت‌. شیخ بهایی چاره را در این دید که با اذن شاه‌عباس‌، محمولات شتران را هزینهٔ بنای شهری کنند به نام نجف‌آباد‌.

راجر سیوری در کتاب خود می‌نویسد: «شاه‌عباس و طراح اصلی او شیخ بهایی با ایجاد شبکه‌های کامل آبیاری و ارتباطی و بنیان نهادن شهر بازرگانی و پررونق نجف‌آباد در ۲۵ کیلومتری غرب اصفهان برای تهیهٔ آذوقهٔ شهر (اصفهان) زیربنای زراعی استواری برای پایتخت جدید فراهم آورد‌.
سابقهٔ تهیهٔ مایحتاج خوراکی اصفهانی‌ها مانند: گوشت‌، میوه و لبنیات از نجف‌آباد که اکنون نیز کم و بیش دیده می‌شود‌، این نظر را تأیید می‌کند‌. نجف‌آباد نقشهٔ معماری و شهرسازی پیشرفته‌ای دارد که گفته می‌شود نقشهٔ اصلی آن از سوی شیخ بهایی ترسیم شده است و در موزهٔ شهر لیسبون پایتخت پرتغال نگهداری می‌شود‌.
شیخ بهایی در رشتهٔ ریاضیات و هندسه هم اختراعات جالبی دارد‌. تاریخ نگاران نان سنگک و حلواشکری را نیز از اختراعات وی می‌دانند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


جابر بن حیان
جابربن حیان در حدود سال 750 میلادی ولادت یافت. اما در مورد تاریخ دقیق تولد وی و حتی مرگ و محل تولد اختلاف نظر وجود دارد. پاره‌ای از قراین این گمان را برمی‌انگیزند که او ، ایرانی و زادگاهش طوس از شهرهای خراسان بوده است. گفتنی است که صفت کوفی که در روایات بسیاری به دنبال نام جابر آمده است، نشانگر زادگاه او نیست، بلکه حاکی از آن است که وی مدتی در کوفه اقامت داشته است.
• تکلیس، به‌وسیله جابر بن حیان اختراع شد.
• تبلور، به‌وسیله جابر بن حیان اختراع شد.
• تقطیر، جابر بن حیان اولین فردی بود که توانست مواد شیمیایی را تقطیر کامل کند.
• تیزاب سلطانی، زاج سفید، نمک جیوه به‌وسیله جابر بن حیان جداسازی شدند.
• ارسنیک، قلیا، نمک قلیایی، بوراکس و نمک آمونیاک خالص به‌وسیله جابر بن حیان جدا سازی شدند.
• جیوه، تقطیر و جداسازی به‌ؤسیله جابر بن حیان انجام گرفت.
• اسید نیتریک و اسید سولفوریک، نمک جیوه، آنتیموان و بیسموت به‌وسیله جابر جداسازی شدند.
• اسید سولفوریک، نیتروژن، گوگرد بوسیله جابر کشف شدند.
• اسید اوریک به‌دست جابر بن حیان اختراع شد.
• اسید هیدروکلریدریک به‌وسیله جابر بن حیان اختراع شد
• تقطیر الکل و اتانول . احمد یوسف حسن، اسلام‌شناس، می‌نویسد: تقطیر الکل و شراب به علت ممنوعیت شراب در اسلام باز نایستاد. جابر بن حیان روشی سرمایشی برای تقطیر شراب پیشنهاد داد.

 

نوآوری انواع گوناگونی از وسایل آزمایشگاهی
از جمله عنبیق به اسم او ثبت شده‌است. او همچنین یافته‌های دیگری دربارهٔ روش‌های استخراج و خالص سازی طلا، جلوگیری از زنگ زدن آهن، حکاکی روی طلا، رنگرزی و نم ناپذیر کردن پارچه‌ها و تجزیهٔ مواد شیمیایی ارائه داد. از جمله اختراع‌های دیگر او، قلم نوری است. قلمی که جوهر آن در تاریکی نیز نور می‌دهد. (احتمالاً با استفاده از خاصیت فسفرسانس این اختراع را انجام داده‌است.) در آخر، بذر دسته بندی امروزی عنصرها به فلز و نافلز را می‌توان در دست نوشته‌های وی یافت.

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  8  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خورازمی و خدمات وی

دانلود مقاله عضلات بدن

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله عضلات بدن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

عضله‌های اصلی پشت
عضله‌های اصلی پشت می‌توانند به دو بخش میانی و جانبی تقسیم شوند. آن به وسیله نیام سینه‌ای کمری به مهره‌ها و زائده‌های عرضی چسبیده‌اند. این آرایش از جدا شدن عضلات از پشت جلوگیری می‌کند. مانند زه یک کمان، زمانی که پشت باز میشود.
مسیر میانی
مسیر میانی در شیار بین زائده خاری و زواید عرضی قرار دارد و آن را می‌توان به سه قسمت تقسیم کرد: گروه‌های عضلانی خاری که هر دو منشأ و محل اتصال آن روی زوائد خاری است.
گروه عضلانی خاری که منشأ آن روی زوائد عرضی و سر متحرک آن روی زوائد خاری است و گروه عضلانی عرضی خاری که از زوائد خاری منشأ می‌گیرند و به زوائد عرضی متصل می‌شوند.

 


شکل 31 ـ 3. عضله مربع کمری
در سیستم عضلانی مهره‌ای، ما عضله‌های بین مهره‌ای را تشخیص می‌دهیم که در ناحیه کمری و گردنی تنها از زوائد خاری مهره مجاور عبور می‌کنند و در ناحیه سینه‌ای عضله‌های مهره‌ای که بر روی چندین زائده خاری متصل شده‌اند وجود دارند. عضله‌های کوتاهتر نسبت به عضله‌های طویل‌تر در قسمتهای عمیق‌تر قرار دارند.
سیستم خاری عرضی (تصویر 32 ـ 3) از بالا به ترتیب به عضله‌های زیر تقسیم می‌شوند:
1. عضلات چرخاننده بزرگ و کوچک
2. عضله چند سر
3. عضله نیم خاری که یک بخش گردنی و یک بخش مهره‌ای دارد.
سیستم عرضی خاری شامل عضلات‌ مهره‌ای رأسی و مهره‌ای گردنی است (شکل 33 ـ 3).

شکل 32 ـ 3. نمایش سیستم خاری عرضی

 

عضله مهره‌ای رأسی
منشأ: زائده خاری مهره‌های بالای سینه (T1-T3) و پائین گردن (C3-C7)
محل اتصال: زائده پستانی (ماستوئید)، خط فوقانی پشت گردن
عصب‌گیری: شاخه‌های خلفی اعصاب مهره‌ای C1 تا C5
عمل: زمانی که یک طرف تحریک می‌شود عضله سر را به یک طرف خم می‌کند و در صورت تحریک دو طرف، سر را به طرف عقب می‌کشد.
عضله مهره‌ای گردنی
منشأ: زوائد خاری مهره‌های T3 تا T6
محل و اتصال: زوائد عرضی مهره‌های C1 تا C6
عصب‌گیری: مانند عضله قبلی
عمل: زمانی که این عضله به یک طرف تحریک شود، گردن را به طرف عضله منقبض خم می‌کند. در صورت تحریک دو طرف، سر به طرف خم می‌شود. همچنین از طریق اتصال این عضله روی مهره اطلس، به چرخش سر کمک می‌کند.
مسیر جانبی
در حالی که مسیر میانی عمدتاً شامل عضله‌های کوتاه است، مسیر جانبی عمدتاً از عضله‌های طویل تشکیل شده است. مسیر جانبی که در ناحیه کمر به صورت یک مسیر عضلانی نیرومند به هم می‌پیوندند، شامل عضله راست کننده ستون مهره‌ها است که از دو بخش با عضله‌های طویل و خاصره‌ای دنده‌ای تشکیل شده است.
عضله طویل
سر ثابت: این عضله شامل رأسی، گردنی و سینه‌ای و از زوائد عرضی تمامی مهره‌ها، خاجی و تاج خاصره منشأ می‌گیرد.
سر متحرک: رأسی به زائده پستانی، گردنی به زوائد عرضی مهره‌های گردنی و سینه‌ای به روی دنده‌ها و زوائد مهره‌های کمری و سینه‌ای متصل است.
عصب‌گیری: شاخه پشت اعصاب ویژه مهره‌ای.
عمل: تحریک یک طرف منتج به فلکشن جانبی به ویژه در بخش ستون مهره‌ها بوده و تحریک دو طرف منتج به اکتنشن پشت می‌شود.
عضله خاصره‌ای دنده‌ای
منشأ: این عضله نیز شامل سه جزء است: گردنی، سینه‌ای و کمری که به ترتیب از سومین تا دوازدهیمن دنده، خاجی و تاج خاصره نشأت می‌گیرد.
محل اتصال: همه دوازده دنده و زوائد عرضی مهره‌های گردنی است.
عصب‌گیری: مانند عضله قبلی است.
عمل: مشابه عضله طویل سبب باز شدن و خم شدن جانبی تنه می‌شود و همچنین دنده‌ها را پائین می‌کشد و بنابراین در عمل بازدم شرکت دارد.
در صورتی که عضله راست کننده ستون مهره‌ها ضعیف باشد ممکن است منجر به نقص وضعیت بدن (پوسچرال) شود که گوژپشت نامیده شده است.
نظری عمومی به عملکرد ساختار عضلانی شکم و پشت
ساختار عضلانی شکم و پشت: تنه را در یک حالت تنش پویا نگهداری می‌کند که می‌تواند خودش را به بهترین شکل با تغییرات حرکتی تنه و اندامهای انتهایی سازگار کند. عمل اصلی این عضله، حفظ وضعیت بدن در حالت مستقیم است.
ستون مهره‌ها در این رابطه شبیه دکل کشتی بادبانی که دارای سیستمی از بست‌هایی که در یک وضعیت افقی روی تیر کشتی (لگن) می‌باشد، محکم شده است.

شکل 34 ـ 3. دو قسمت عضله راست کننده ستون مهره‌ها
تغییرات تنش در یک طرف باید به وسیله تغییرات کل سیستم داربست تکمیل شود. به طور مشابه عضله‌های شکم و پشت نمی‌توانند به صورت مجرد عمل کنند و همیشه فقط به عنوان یک سیستم کامل هستند.
تصویر 35 ـ 3 به طور روشن تفاوتهای در ساختارهای قدامی و خلفی سیستم تنش را نشان می‌دهد.
در حقیقت ساختار عضلانی شکم به طور قابل توجهی کمتر از ساختار عضلانی پشتی پی‌ریزی شده است

 

مفاصل بین ستون مهره‌ها و سر
در مقابل تحرک‌ناپذیری نسبی مهره‌های کمری، که به طور محکم به کمربند لگنی وصل شده‌اند، مهره‌های گردنی تحرک‌پذیری بیش از حد معمول در همه جهات را دارا می‌باشند.
این حالت از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا سر که شامل اندامهای حسی است به مهره گردنی متصل است. جنبش‌پذیری سر از طریق تعداد زیاد مفاصل ویژه امکان‌پذیر شده است
یک مفصل پس سری ـ اطلسی بین برجستگی‌های مدور سر استخوان جمجمه و سطوح مفصلی اطلس وجود دارد. همچنین یک گروه مفصل اطلسی محوری بین اولین دو مهره گردنی وجود دارد. مفاصل پس سری ـ اطلسی حرکات باز شدن و خم شدن سر را تأمین کرده و برای حرکت جانبی محدودیت ایجاد می‌کنند. مفاصل اطلسی محوری حرکات چرخش عمودی سر را تأمین می‌کنند.
همچنان که در شکل 37 ـ 3 نشان داده شده است، طرح و شکل اولین دو مهره گردنی با همه مهره‌های دیگر متفاوت است. بنابراین این قسمت از تکامل انسانی، به بدنه مهره اطلس نسبت به محور آن و دندانه محور نتیجه این تحول است. بنابراین مهره اطلس به صورت یک حلقه، متحول شده است که بتواند به دور دندانه محور چرخش نماید.
سیستم لیگامانی سر
جهت نگهداری دندانه مهره اکسیس از نفوذ به درون انتهای نزدیک به تنه ستون فقرات در طول حرکات سر و گردن، این مهره توسط یک سری از لیگامانها در جای خود ثابت شده است. لیگامان عرضی تنها یکی از بیشمار لیگامانهایی است که در اینجا ذکر شده است. این رباط، دندانه اکسیس را در کمان قدامی اطلس نگهداری می‌کند و در تشکیل مفصل پس سری محوری میانی، به واسطه خاصیت لایه غضروفی روی سطح داخلی شرکت می‌کند.

 

عضله‌های مؤثر در حفظ وضعیت سر
همانطور که قبلاً یادآوری شد، سر طوری روی مهره‌های گردنی قرار گرفته است که بتواند حداکثر تحرک‌پذیری را داشته باشد. چنین جنبش‌پذیری هم برای جهت‌یابی فضایی مهم است و هم برای اشارات ویژه فردی اهمیت دارد.
وضعیت قرارگیری ظریف سر، به وسیله یک سیستم چند جزئی از عضله‌های کوچک صورت می‌پذیرد که به صورت شماتیک نشان داده شده است ولی به طور جزئی تشریح نشده‌اند

تصویر 38 ـ 3. سیستم عضلانی مفاصل سر. چپ، عضله‌های مورب رأسی فوقانی و تحتانی. راست، عضله‌های راست رأسی خلفی بزرگ و کوچک

 

وضعیت قرارگیری ظریف سر، در نزد ورزشکاران نیز نه‌تنها به دلیل جهت‌یابی فضایی، مانند شیرجه، پرش ترامپولین مهم است بلکه برای ثابت شدن سر، مثلاً در فوتبال از اهمیت خاصی برخوردار است. این ثابت شدن سر به وسیله یک گروه بزرگتر و قویتر عضلانی انجام می‌شود که به وسیله تنش هماهنگ ایزومتریک عمل همه عضلات روی مفصل سر صورت می‌پذیرد که تنها مهمترین آن مورد بحث قرار می‌گیرد
در بخش قدامی و جانبی، برترین عضله، جناغی چنبری، پستانی است.

 

عضله جناغی چنبری پستانی
منشأ: ترقوه و جناغ
محل اتصال: زائده پستائی و خط فوقانی پشت گردن
عصب‌گیری: عصب فرعی و شاخه‌های شبکه گردنی

تصویر 39 ـ 3. چشم‌انداز مهمترین عضله‌های گردن

 

عمل: در تحریک دو طرف، خم کردن نیرومند سر به طرف جلو و برخلاف عضله ذوزنقه عمل می‌کند و زمانی که یک طرف تحریک می‌شود، سر را به همان طرف خم می‌کند و آن را به طرف مقابل چرخش می‌دهد. این عضله در عمل دم شرکت می‌کند.
عمل عضله‌های نردبانی، روی مهره‌های گردنی است به حفظ وضعیت سر کمک می‌کنند. بخشی از این عضله‌ها به وسیله جناغی چنبری پستانی پوشیده شده است. عضله نردبانی به صورت قدامی، میانی و خلفی وجود دارد. آن از زوائد عرضی مهره‌های گردنی منشأ می‌گیرند و به اولین و دومین دنده می‌چسبند. هنگامی که یک طرف تحریک می‌شود، گردن را به طور جانبی خم می‌کنند. زمانی که هر دو طرف تحریک شود، آن قفسه سینه را بالا برده و در عمل دم شرکت می‌کنند.
اندامهای فوقانی: کمربند شانه‌ای
کمربند شانه‌ای، بازو را به تنه متصل می‌نماید و از کتف، جناغ و ترقوه تشکیل شده است
برخلاف کمربند لگنی که نسبتاً محکم به ستون مهره‌ها و اندامهای تحتانی انتهای تحتانی چسبیده است، اتصالات کمربند شانه‌ای بسیار شل است.

شکل 40 ـ 3. عضله جناغی چنبری پستانی

شکل 41 ـ 3. نمایش هندسی کمربند شانه‌ای (از منظر بالا)
تحرک‌پذیری کمربند شانه‌ای تقریباً دو برابر دامنه حرکتی اندامهای فوقانی است. این مهمترین عامل در افزایش دامنه حرکتی دستهاست (شکل 42 ـ 3).
مفاصل کمربند شانه‌ای
کمربند شانه‌ای از یک واحد عملی تشکیل می‌شود که به وسیله دو مفصل کروی داخلی و خارجی استخوان ترقوه ساخته شده است (تصویر 43 ـ 3).
مفصل داخلی ترقوه از اتصال ترقوه و جناغ تشکیل می‌شود. این مفصل تنها اتصال استخوانی بین کمربند شانه‌ای و قفسه سینه است. و کمربند شانه‌ای را در برابر سینه بست‌زنی میکند. جنبش‌پذیری این مفصل به مقدار زیادی از طریق لیگامانهای محکم محدود شده است

شکل 42 ـ 3. توسعه دامنه حرکتی دستها از طریق جنبش‌پذیری زیاد کمربند شانه‌ای (دامنه زیاد در منطقه قرمز)
مفصل خارجی ترقوه به وسیله ترقوه و زائده اخرمی تشکیل یافته است. در این مفصل نیز حرکت به وسیله تاندونهای اطراف محدود شده است.
ساختار عضلانی کمربند شانه‌ای
عمل این عضله‌ها، ثابت کردن کمربند شانه‌ای به تنه و قرار دادن آن در وضعیت مناسب برای انجام حرکات متنوع اندامهای انتهایی فوقانی است.

 

عضله ذوزنقه
عضله ذوزنقه با عضله پشتی بزرگ، تقریباً تمامی پشت را می‌پوشانند.
منشأ: برجستگی پس سری، زوائد خاری مهره‌های گردنی و سینه‌ای

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   50 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله عضلات بدن

دانلود مقاله شیـمـی مـــدرن

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله شیـمـی مـــدرن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


ساختمان اتم :
مدت ¾ قرن دانشمندان مشغول جمع آوری اطلاعات درباره ساختمان اتم بودند . مقداری از این معلومات از بررسی خواص اجسام رادیو اکتیو مانند اوارنیم حاصل شده بود . دستگاههای پرشتاب کننده ذره ها , در طیف نگار جرمی و دستگاههای اشعه ‌X و طیف نماها و مقدار زیادی دستگاههای الکترونی دیگر , اطلاعات بیشتری به دانشمندان دادند , و با مجموعه آنها تئوری قابل فهم ساختمان اتمی عناصر را , بسط دادند .
همانطور که در 3§ از بخش یکم دیدیم این تئوری شامل توضیح مطلب مهم و قابل ملاحظه ای است که بوسیله یک مدل مطابق خواص معلوم عناصر بیان می شود .
این مدل ساختملن اتمی , در درس بعد از این بخش و نیز در بخش چهارم بیان خواهد شد . شما همینطور که می خوانید متوجه باشید که این توضیحات بر مبنای بهترین توجیه حاصل از آزمایشهائی است که درباره ساختمان اتم بعمل آمده است . ممکن است در صورت لزوم آزمایشهای بیشتری درباره تحقیق مدل اتمی عناصر بعمل آید .
در زمان حاضر دانشمندان مشخص کرده اند که اتمها , ذره های ساده غیر قابل تقسیم نیستند بلکه از چند جزء خیلی کوچکتر که بطور مفصلتری مرتب شده اند تشکیل شده اند .
یک اتم از دو قسمت اصلی تشکیل شده است . قسمت مرکزی که دارای بار الکتریکی مثبت است و به هسته مــوسـوم است . هسته بسیار کوچک و نسبتا سنگین است قطر هسته در حدود
13 – 10 سانتیمتر است . واحد مناسب تر برای بیان قطر اتم , آنگسترم o A است و یک آنگسترم برابر 8 – 10 سانتیمتر است . یعنی o A 1 بهمان نسبت از cm 1 کوچکتر است که cm1 از 1000 کیلومتر کوچکتر می باشد . پس قطر هسته در حدود o A 5 – 10 می شود و در حدود یک صد هزارم قطر اتم است . سعنی اتم در حدود 1 تا 5 آنگسترم قطر دارد . ریزه های بسیار کوچک با بارالکتریسیته منقیس و بنام اکترون دور هسته در نواحی بنام لایه ها یا سطحهای انرژی حرکت می کنند در حدود سال 1913 نیل بهر دانشمند دانمارکی ( 1855 تا 1962 ) حرکت الکترونها بدوهسته را با حرکت سیارات منظومه شمسی بدور خورشید مقایسه کرد . هر چند امروزه بعقیده دانشمندان فیزیک و شیمی , مسیر حرکت الکترونها بدور هسته, مانند مدار سیارات مشخص و معلوم نیست و باید حرکت الکترونها را با حرکت نامنظم زنبوران عسل بدور کندویشان تشبیه کنیم . زیرا الکترونها گاهی به هسته نزدیک و گاهی از آن دور می شوند . پس باید فضای خالی نسبتا بزرگی را دور هسته اشغال کنند . بنابراین می گوئیم یک ابر الکترونی دور هسته , تشکیل می دهند که به اتم حجم می دهد و اتمهای دیکر را طرد می کنند .
هر اتمی از نظر الکتریکی خنثی است زیرا بارالکتریکی مثبت هسته برابر بار الکتریکی منفی الکترونهای لایه ها یا سطوح انرژی است .

 

اتم هیدروژن :
معروفترین نوع هیدروژن گاهی بنام پروتیوم خوانده می شود . و دارای هسته ای شامل یک پروتون است و یک الکترون دور این هسته در گردش است . این الکترون در داخلی ترین لایه , یا کمترین سطح انرژی که یک الکترون می تواند داشته باشد , حرکت می کند . این لایه یا سطح انرژی , لایه K یا اولین سطح انرژی نام دارد . برای آنکه اندازه ها و فاصله های بین اجزاء اتم پروتیم بهتر فهمیده شود . هسته ( یک پروتون ) را باندازه ته یک سنجاق 25/0 سانتیمتر نشان می دهیم . باین مقیاس الکترون که کمی از آن پروتون بزرگتر است , باید دور هسته و بفاصله ای که بطور متوسط حدود 12 متر باشد , یعنی در کره ای باین شعاع حرکت کند . این الکترون با سرعت دور هسته می چرخد و عملا چنین فضائی را اشغال می کند .
عدد اتمی یک اتم , برابر عده پروتونهای هسته آنست . یک عنصر شامل اتمهایی است که همه آنها دارای یک عده مساوی پروتون در هسته شان می باشند . بنابراین همه شان دارای همان عدد اتمی هستند ( تمام اتمهای طبیعی که برانگیخته نشده و خنثی هستند , دارای یک آرایش الکترونی مساوی دور هشته شان هستند . ) عنصر هیدروژن شامل اتمهائی است که در هسته شان یک پروتون دارند . بنابراین عدد اتمی آنها برابر 1 است . هر اتمی که دارای عدد اتمی 1 باشد دارای یک پروتون در هسته اش خواهد بود و اتم هیدروژن است .
علاوه بر پروتیوم که 985/99 درصد در هیدروژن طبیعی وجود دارد و نوع دیگر از هیدروژن می شناسیم که یکی ازآنها دوتریوم است که به نسبت %15 0/0 در هیدروژن طبیعی موجود است و هسته آن دارای یک پروتون و یک نوترون است و یک الکترون در خارج از هسته آن حرکت می کند . نوع سوم هیدروژن , تری تیم است که خاصیت رادیواکتیوی دارد و مقدار آن در طبیعت بسیار کم است .
ولی مصنوعا باواکنش های هسته ای ساخته می شود . هسته تری تیم دارای یک پروتون و دو نوترون است و یک الکترون دور آن در گردش است .
این سه قسم اتم همه اتم هیدروژن هستند زیرا هسته آنها یک پروتون دارد و عدد اتمی آنها در هر حال برابر 1 است . با وجود این چون عده نوترونهای هسته آنها مختلف است , جرم این اتمها متفاوت است .
اتمهای یک عنصر که دارای جرمهای مختلف هستند ایــزوتوپ یعنی همخانه نامیده
می شوند .
بیشتر عناصسر داری دو یا چند شکل ایزوتوپ هستند که ممکن است طبیعی باشند یا بطور مصنوعی تهیه شوند . با وجود آنکه ایزوتوپهای عناصر داری جرم مختلف هستند در خواص شیمیائی تفاوت زیادی ندارند .
هر یک از اقسام مختلف اتم که بوسیله ترکیب هسته هایش مشخص می شود نو کلید می نامند .
و نو کلیدهائی که دارای عدد اتمی مساوی باشند ایزوتوپ نامیده می شوند سه نوع ایزوتوپ هیدرژن نو کلیدهای پروتیم و دوتریم و تریتیم هستند .
علاوه برنامهائی که به نو کلیدهای هیدرژن داده شده است می توان آنها را بوسیله عدد جرمی شان مشخص ساخت و عدد جرمی یک اتم برابر حاصل جمع پروتونها و نوترونهای هسته آن است .
عدد جرمی پروتیم 1 است ( 1 پروتون + 0 نوترون ) در صورتیکه در هسته دو تریم برابر2 است ( 1 پروتون + 1 نوترون ) و در تریتیم 3 است ( 1 پروتون + 2 نوترون ) . گاهی این ایزوتوپها را با اسم هیدرژن ی1 و هیدرژن 2 و هیدرژن 3 مشخص می کنند .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

قـانـون تنـاوبی بودن خواص عنـاصـر

 

1_ جدول تناوبی مندلیف :
اگر قرار شود , خواص 104 عنصر شیمیائی را برای کسب معلومات مختصری هم که باشد , در دانش شیمی بررسی کنیم , کار و تکلیف مشکلی در پیش خواهیم داشت , اما اگر بعضی از عناصر خواص شبیه هم داشته باشند و بتوانیم آنها را با هم طبقه بندی کنیم , بخاطر سپردن خواص مشخص کننده هر طبقه زیاد مشکل نخواهد بود , حتی ممکن است بعضی تغییر ها را در خواص افراد هر طبقه بخاطر بسپاریم . مخصوصا اگر این تغییرات بطور منظمی صورت گیرد . در طول اواخر قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم , شیمی دانان بعضی اجسام را بعنوان عنصر شیمیائی مشخص کردند بعلاوه نشان داند که شباهتهائی بین خواص بعضی عناصر موجود است . از جمله کشف کردند که سدیم و پتاسیم فلزهای نقره فام نرمی هستند و دریافتند که کلسیم و باریم و استرونسیم فلزی را براههای شیمیائی مشابهی همانندی تشکیل می دهند ؛ و کلروبرم و ید عناصر غیر فلزی رنگین هستند . اما این قبیل کشفیات
پراکنده برای طبقه بندی تمام عناصر معلوم در یک دستگاه واحد , زیاد مفید و امید بخش نبود .

 

2_ اولین کوششها برای طبقه بندی عناصر :
در حدود سال 1800 شیمی دانان تعیین وزن اتمی دقیق بعضی عناصر را شروع کردند و بزودی کوششهائی برای طبقه بندی عناصر براین مبنی بعمل آمد . در سال 1817 یوهان ولفگانگ دوبرینر
( 1849 _ 1780 ) ملاحظه کرد که وزن اتمی استرونسیم تقریبا برابر نصف مجموع وزن اتمی ها ی کلسیم و باریم است . و نیز بعدها مشاهده رد که وزن اتمی برم میانگین وزن اتمی های کلروید است .همنیطور وزن اتمی سلنیم با متوسط وطن اتمی های گوگرد و تلوریم تفاوت چندانی نداشت . دوبرینر این دسته ها را 3 تائی یا تریاد نامید .
در سال 1864 جهن نیولاند ( 1898 _ 1838 ) تمام عناصر معلوم آنزمان را بترتیب وزن اتمی شان مرتب کرد و بعد آنها را بدسته هائی که هر یک دارای هفت عنصر بود تقسیم کرد نیولانداین تقسیم را باین مناسبت انجام داد که عنصر هشتم بنظر او دارای خواص شیمیائی نظیر عنصر اول دسته قبل بود . آنوقت این عنصر را اول دسته دوم قرار داد و سعی کرد که بهمکارانش بقبولاند که قانون هشت تائی او مقید است ولی آنان در کمال ساده دلی باین فکر خندیدند .
لتارمیر ( 1895 _ 1830 ) نیز جدولی برای طبقه بندی عناصر مطابق وزن اتمی آنها تنظیم کرد .

 

موزلی عدد اتمی عناصر را تعیین کرد : در حدود 45 سال بعد از کار مندلیف درباره جدول تناوبی عناصر , کشف مهم دیگری بعمل آمد که به حل مسئله طبقه بندی عناصر کومک کرد . در بخش سوم بیان کردیم که عدد اتمی یک عنصر , عده و پروتونهای هسته را تعیین می کند هنری گوین جفری موزلی ( 1915 _ 1787 ) دانشمند برگزیده جوان انگلیسی از اشعه X برای تعیین عدد اتمی عناصر استفاده کرد .
شعاعهای x تشعشعات الکترو مغناطیسی با تواتر زیاد و طول موج کوتاه هستند . اشعه x در این لوله ها با جنس فلزی که هدف قرار گرفته بستگی دارد . بنابراین فلزهای مختلف از آلومینیم تا طلا را که جرم اتمی آنها بترتیب زیاد می شود هدف قرار داد و مشاهده کرد که : هر چه پروتونهای هسته اتم فلز بیشتر باشد طول موج شعاع x هدف قرار گیرد , کمتر خواهد بود .
موزلی دریافت که در بعضی موارد یک تغییر غیر عادی در طول موج اشعه بین دو عنصر متوالی پیش می آید . این تغییر دو برابر مقدار محاسبه شده بود . موزلی نتیجه گرفت که د راین موارد یک عنصر از جدول تناوبی کم است . بعدها چندین عنصر کشف شد و خانه های خالی که موزلی تعیین کرده بود پرشد .
قانون تناوب : وقتی عناصر را در یک جدول تناوبی بجای ترتیب جرم اتمی صعودی , بترتیب عدد اتمی آنها مرتب کنیم , مسائلی که در تنظیم جدول پیش آمده بود خود _ بخود برطرف می شود . وقتی جدول را بترتیب جرم اتمی صعودی مرتب کنیم پتاسیم قبل از آرگن قرار می گیرد . در صورتیکه اگر مطابق خواص شیمیائی شان در جدول مرتب کنیم پتاسیم بعد از آرگن واقع می شود و اینمطلب با عدد اتمی 18 برای آرگن و 19 برای پتاسیم مطابقت دارد . همین طور است در مورد تلوریم 52 وید 53 .
همنطور که در ( 1 § ) دیدیم مندلیف اینطور نتیجه گرفت که خواص فیزیکی و شیمیائی عناصر تابع تناوبی وزن اتمی آنها است . امروزه کاملا واضح است که عدد اتمی بهتر ترتیب تنظیم جدول تناوبی را می دهد و نتیجه تحقیقات مندلیف امروزه بشرح زیر ولی بنام قانـون تنــاوبی بیان
می شود : خواص فیزیکی و شیمیائی عنصرها تابع تناوبی عدد اتمی آنها هستند . بعبارت دیگر وقتی عناصر را به ترتیب عدد اتمیشان مرتب کنیم خواص آنها در فواصل معینی تکرار می شود .

 

تنظیم جدول تناوبی مدرن : مراجعه مکرر باین جدول وقتی این درس را می خوانید به شما در فهمیدن و یادگرفتن جدول کمک خواهد کرد . هر عنصر در این جدول جای مخصوص و معینی دارد . در میان هر خانه علامت اختصاری یک عنصر نوشته شده و بالای علامت اختصاری جرم اتمی و پائین آن عدد اتمی دیده می شود . طرف راست هر علامت اختصاری اعدادی می بینید که عده الکترونهای هر لایه را نشان می دهد . عناصری که در یک خط قرار دارند , عناصر یک نوبت یا سری و عناصر یک خط عمودی را گروه یا ستون یا خانواد ه می نامند .
عدد اتمی هیدرژن 1 است و این عنصر بتنهائی بالا و بیرون جدول قرار دارد . زیرا دارای چند خاصیت منحصر بخود او است , د رحقیقت , هیدروژن در ستون اول سمت چپ جای دارد . زیرا مدار خارجی آن مانند دیگر عناصر این ستون دارای یک الکترون است .
هلیم با عدد اتمی 2 بالای ستون آخر سمت راست قرار دارد و ساده ترین عنصر این ستون است که به گازهای نجیب اختصاص دارد . دقت کنید که هلیم دوالکترون در لایه k دارد و این لایه با 2 الکترون کامل می شود . هیدروژن و هلیم نوبت اول عناصر را تشکیل می دهند .
نوبت دوم شامل هشت عنصر است . لیتیم یک فلز نرم و نقره فام است . فلز تند اثری است که اتم آن دارای یک الکترون در مدار خارجی L است . بریلیم فلزی است نقره فام ولی کم اثر از لیتیم , که اتم آن دارای 2 الکترون در لایه L است . برون یا بر یک جسم جامد سیاه زنگ با کمی خاصیت فلزی است و اتمهای آن دارای 3 الکترون در لایه L هستند . کربن عنصر جامدی است با خواص شیمیائی جالب و مخصوص که بین خواص فلزها و غیر فلزها است و چها ر الکترون در لایه L دارد . نیتروژن گازیست بی رنگ با خواص غیر فلزی که 5 الکترون در لایه دارد . اکسیژن گازیست بی رنگ با خواص غیر فلزی که 5 اکترون در لایه L دارد . فلوئور گاریست زرد کمرنگ با خاصیت غیر فلزی بسیار شدید و 7 الکترون در لایه L و نئون گازی بیرنگ و کم اثر با 8 الکترون در لایه خارجی L دارد .
در این شرح مختصر از خواص این عناصر , باید دفت شود که تبرتیب از یک فلز تند اثر شروع شده و بیک غیر فلز تند اثرر و یک عنصر بی اثر خاتمه می یابد . این تغییر خاصیت فلز تند اثر بغیر فلز با تغییر عده اکترونهای لایه L از 1 تا 7 همراه است و نئون عنصر بی اثر دارای 18 الکترون یک اکته در لایه L است .
نوبت سوم هم شامل هفت عنصر است : سدیم فلزی است نفره فام و نرم , مانند لیتیم با یک الکترون در لایه M و منیزیم فلز نقره فام و خواص شبیه بریلیم بادو الکترون در لایه M است آلومینیم فلز خاکستری رنگ با کمی خاصیت غیر فلزی و 3 الکترون در لایه M . سیلیسیم غیر فلز تیره رنگ با خواصی شبیه کربن و 4 الکترون در لایه M است . فسفر غیر فلز جامد که ترکیباتی شبیه ترکیبات نیتروژن و 5 الکترون در لایه M دارد . گوگرد غیر فلزی است جامد برنگ زرد با 6 الکترون در لایه M و کلر عنصر گازی شکل برنگ سبز مایل بزرد با خاصیت غیر فلزی شدید شبیه خواص فلوئورو 7 الکترون در لایه M . واپسین آنها آرگن گاز بیرنگ کم اثر با 8 الکترون در لایه M است .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  26  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شیـمـی مـــدرن

دانلود مقاله آنزیم

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله آنزیم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مهمترین گروه از پروتئینها هستند که انجام واکنشهای بیوشیمیایی و سرعت بخشیدن به آنها را بر عهده دارند و به همین دلیل این ترکیبات کاتالیزگرهای زیستی نامیده می‌شوند که به عنوان کاتالیزگرهای یاخته‌ای نیز معروفند.
مقدمه
آنزیمها ترکیباتی هستند که می‌توانند سرعت واکنش را تا حدود 107 برابر افزایش دهند. آنزیم مانند یک کاتالیزگر غیر آلی میزان واکنش را با پایین آوردن انرژی فعال سازی واکنش لازم برای انجام واکنش تسریع می‌کند و برخلاف آن انرژی فعال سازی را با جایرگزین کردن یک سد انرژی فعال سازی بزرگ با یک سد انرژی سازی کوچک پایین می‌آورد. انجام سریع یک واکنش در موقعیت آزمایشگاهی به شرایط ویژه‌ای مانند دما و فشار بالا نیاز دارد. لذا باید در یاخته که شرایط محیطی در آن کاملا ثابت است و انجام چنین واکنشهایی بسیار کند است، مکانیسمی دقیق وجود داشته باشد. این عمل بوسیله آنزیمها صورت می‌گیرد.

 

کاتالیزورها در واکنشها بدون تغییر می‌مانند، ولی آنزیمها مانند سایر پروتئین‌ها تحت شرایط مختلف پایدار نمی‌مانند. این مواد در اثر حرارت بالا و اسیدها و قلیاها تغییر می‌کنند. کاتالیزورها تاثیری در تعادل واکنش برگشت پذیر ندارند، بلکه فقط سرعت واکنش را زدیاد می‌کنند تا به تعادل برسند. آنزیم‌ها با کاهش انرژی فعال سازی (activation) سرعت واکنش شیمیایی را افزایش می‌دهند.

 

آنزیمها مولکولهای پروتئینی هستند که دارای یک یا چند محل نفوذ سطحی (جایگاههای فعال) هستند که سوبسترا یعنی ماده‌ای که آنزیم بر آن اثر می‌کند، به این نواحی متصل می‌شود. تحت تاثیر آنزیمها ، سوبسترا تغییر می‌کند و به یک یا تعدادی محصول تبدیل می‌شود.

 



تاریخچه
کشف آنزیمها در واقع به پژوهشهای وسیع پاپن و پرسوز وابسته بود. آنان در سال 1833 موفق شدند از جو سبز شده ترکیبی را به نام مالت کشف کنند که نشاسته را به قند مبدل می‌ساخت و این ترکیب را دیاستاز نامیدند که امروزه به نام آنزیم آمیلاز معروف است. چند سال بعد شوان برای نخستین بار آنزیم پپسین را که موجب گوارش گوشت می‌شد، کشف کرد و همین طور ادامه پیدا کرد اما وکونه نخستین کسی بود که آنزیم را بجای دیاستاز بکار برد.
سیر تحولی و رشد
• بیشتر تاریخ بیوشیمی ، تاریخ تحقیق آنزیمی است. کاتالیز بیولوژیکی برای اولین بار در اواخر قرن 18 طی مطالعات انجام شده بر روی هضم گوشت توسط ترشحات معده انجام شد. بعد بوسیله تبدیل نشاسته به قندهای ساده توسط بزاق ادامه یافت. « لویی پاستور » گفت که تخمیر قند به الکل توسط مخمر بوسیله خمیر مایه کاتالیز می‌شود.
• بعد از پاستور ، « ادوارد بوخنر » ثابت کرد که تخمیر توسط مولکولهایی تسریع می‌گردد که بعد از جدا شدن از سلولها ، همچنان فعالیت خود را ادامه می‌دهند. « فردریک کوهن » این مولکولها را "آنزیم" نامید.
• جداسازی و کریستالیزه کردن آنزیم « اوره آز » در سال 1926 توسط « جیمز سامند » منجر به رفع موانع در مطالعات اولیه آنزیم شناسی گردید.
ساختار آنزیمها
آنزیمها ماهیتی پروتئینی دارند و ساختار بعضی ساده یعنی از یک زنجیره پلی پپتیدی ساخته شده‌اند و بعضی الیگومر هستند. ساختار بعضی از آنزیمها منحصرا از واحدهای اسید آمینه تشکیل یافته اما برخی دیگر برای فعالیت خود نیاز به ترکیبات غیر پروتئینی دارند که به نام گروه پروستتیک معروف است و این گروه می‌تواند یک فلز یا یک کو آنزیم باشد و با آنزیم اتصال محکمی را برقرار می‌کنند. بخش پروتئینی آنزیم (بدون گروه پروستتیک) آپوآنزیم نام دارد و مجموع آنزیم فعال از نظر کاتالیزوری و کوفاکتور مربوطه هولوآنزیم نام دارد.
طبقه بندی آنزیمها
آنزیمها را از نظر فعالیت کاتالیزی به شش گروه اصلی تقسیم می‌کنند.
• اکسید و ردوکتازها :
• واکنشهای اکسید و احیا (اکسایش – کاهش) را کاتالیز می‌کند (دهیدروژناز).
• ترانسفرازها : انتقال عوامل ویژه‌ای مانند آمین ، فسفات و غیره را از مولکولی به مولکول دیگر به عهده دارند و مانند آمینو ترانسفرازها که در انتقال گروه آمین فعال هستند.
• هیدرولازها : واکنشهای آبکانتی را کاتالیز می‌کنند. مانند پپتیدازها که موجب شکسته شدن پیوند پپتیدی می‌شوند.
• لیازها : موجب برداشت گروه ویژه‌ای از مولکول می‌شوند. مانند دکربوکسیلازها که برداشت دی‌اکسید کربن را برعهده دارند.
• ایزومرازها : واکنشهای تشکیل ایزومری را کاتالیز می‌کنند. مانند راسه ماز که از L- آلانین ترکیب ایزومریD- آلانین را می‌سازد.
• لیگازها : آنزیمهایی هستند که باعث اتصال دو مولکول به یکدیگر و ایجاد پیوند کووالانسی بین آنها می‌شوند. مانند استیل کوآنزیم A سنتتاز که موجب سنتز استیل کوآنزیم A می‌گردد.

 

 

 

طرز کار آنزیمها
از ویژگیهای مهم آنزیمها این است که پس از انجام هر واکنش و در پایان آن سالم و دست نخورده باقی می‌مانند و می‌توانند واکنش بعدی را کاتالیز کنند. در یک واکنش ساده ابتدا آنزیم (E) با ماده اولیه یا سوبسترا (S) ترکیب می‌شود و کمپلکس آنزیم – سوبسترا می‌دهد در مرحله بعدی با انجام واکنش ، فراورده یا محصول (P) ایجاد می‌شود و آنزیم رها می‌گردد.
P+E←→ES←→S+E

 

هر آنزیم بر سوبسترای ویژه خود اثر کرده و فرآورده ویژه‌ای را تولید می‌کند. به این منظور هر آنزیم ساختار سه بعدی ویژه خود را دارا است که آن را برای انجام فعالیت کاتالیزی مناسب می‌سازد و بخشی از آنزیم که با سوبسترا بند و بست می‌یابد، جایگاه فعال نام دارد و در مورد اتصال آنزیم به سوبسترا الگوهایی ارائه شده‌اند که مدل کوشلند که الگوی القایی نام دارد و حالت دست در دستکش را دارد، نشان می‌دهد. بطوری که محل اتصال حالت انعطاف پذیری دارد.
عوامل بازدارنده
بعضی از ترکیبات می‌توانند با آنزیم – سوبسترا ترکیب و فعالیت سوبسترا ایجاد فرآورده اختصاصی سوبسترای آن را تحت تاثیر قرار دهند و در صورتیکه این ترکیبات موجب تشکیل نشدن فراورده شوند، به نام بازدارنده‌های آنزیمی نامیده می‌شوند که به سه نوع زیر موجودند.
1. بازدارنده‌های رقابتی.
2. بازدارنده‌های نارقابتی.
3. بازدارنده‌های بی‌رقابتی.
پروآنزیم یا زیموژن
برخی از آنزیمها ، ابتدا به صورت پروآنزیم یا زیموژن یا آنزیم غیر فعال در سلول ساخته می‌شوند و برای شرکت در واکنش و پدیدار شدن خاصیت کاتالیزوری آنها ، باید بوسیله ماده دیگر به صورت فعال درآیند.
عمل متقابل آنزیم و سوبسترا
اگر چه می‌توان آنزیم و سوبسترا را همانند قفل و کلید تصور کرد، اما این بدان معنی نیست که جایگاه فعال آنزیم ساختمانی سفت و غیر قابل انعطاف است. در بعضی از آنزیمها ، جایگاه فعال فقط بعد از اینکه ماده زمینه به آن متصل شد، دقیقا مکمل سوبسترا می‌شود. این پدیده تناسب القایی نام دارد.
عمل اختصاصی آنزیمها
برخلاف کاتالیزورهای غیر آلی ، فعالیت آنزیم اختصاصی است، یعنی هر آنزیم می‌تواند بر سوبسترای مشخص اثر کند. در عین حال درجات مختلفی از تخصص وجود دارد. علت اختصاصی بودن آنزیمها را باید در ساختار فضایی آن جستجو کرد. بعضی از آنزیمها می‌توانند نه تنها بر روی یک سوبسترای معین اثر کنند، بلکه قادرند بر روی تمام موادی که دارای یک عامل شیمیایی هستند، موثر باشند. در این صورت کلیدی را که مثال زدیم می‌توان به شاه کلیدی تشبیه کرد که قادر است تمام قفل درهای یک راهرو را باز کند.
نامگذاری آنزیمها
در گذشته اسامی آنزیمها بر پایه تخصص آنها یا توان عملشان بر روی یک ماده خاص انتخاب می‌شد. آنزیمهایی که پلی پپتیدها را به قطعات کوچکتری از زنجیرههای پپتیدی یا به اسیدهای آمینه تجزیه می‌کنند، بطور کلی پروتئینازها ، نامیده می‌شوند و ... .

 

در حال حاضر نامگذاری جدید آنزیمها بطور رسمی بر بنای پیشنهادات کنفرانسهای بین‌المللی بیوشیمی صورت می‌گیرد. در تقسیم‌بندی جدید آنزیمها را بر حسب واکنشهای شیمیایی که رهبری می‌کنند، به 6 گروه تقسم بندی می‌کنند: اکسیدو ردوکتازها - ترانسفرازها - هیدرولازها - لیازها - ایزومرآزها و لیگازها.
چشم انداز بحث
مطالعه آنزیمها دارای اهمیت عملی بی‌اندازه است. بسیاری از بیماریها بخصوص ناهنجاریهای ژنتیکی ارثی ممکن است به علت عبور یا عدم وجود یک یا چند آنزیم باشد. در مورد حالات دیگر بیماری علت ممکن است افزایش فعالیت یک آنزیم باشد. اندازه‌گیری فعالیت آنزیمها در پلاسما ، گویچه‌های قرمز خون یا نمونه‌های بافتی در تشخیص بعضی از بیماریها دارای اهمیت است. بسیاری از داروها اثر خود را از طریق انجام واکنش با آنزیمها اعمال می‌کنند. آنزیمها ابزار عملی مهمی در پزشکی ، صنعت شیمی ، پردازش مواد غذایی و کشاورزی هستند.
روکش کردن آنزیم‌ها
"روکش‌کردن آنزیم‌ها"، یکی از فرآیندهای مهم در صنایع غذایی برای حفظ، افزایش کیفیت و بهبود بسته‌بندی مواد غذایی است، که با پیدایش نانوفناوری، اجرای آن‌ها آسان‌تر شده‌است.
یکی از دغدغه‌های شرکت‌های صنایع غذایی جهان، بهبود کیفیت، نگهداری و بسته‌بندی "مواد غذایی" برای دور تگه داشتن آن‌ها از آسیب باکتری‌ها و آنزیم‌های تخمیرکننده است. مثلا این‌که چگونه می‌توان طول عمر و ماندگاری شیر را افزایش داد؟ (البته شیر خوراکی نه شیر جنگل) یا این‌که چگونه می‌توان از آلوده‌شدن محیط زیست توسط مواد زائد یا پساب‌های کارخانه‌های صنایع غذایی جلوگیری کرد؟ زیرا در آنها آنزیم‌ها و پروتئین‌های فراوانی وجود دارد که با ایجاد محیط مناسب برای رشد باکتری‌ها و انگل‌ها، محیط زیست را آلوده می‌سازند.
فساد مواد غذایی، اغلب به دو روش صورت می‌گیرد: ۱- توسط یک عامل میکروبی خارجی. ۲- توسط آنزیم‌هایی که واکنش‌های تخمیری را سرعت می‌بخشند.
آنزیم‌ها، پروتئین‌هایی هستند که سرعت واکنش‌های شیمیایی را بالا می‌برند، مثلا می‌توانند زمان فاسد‌شدن میوه‌ها را از چند ماه به چند روز کاهش دهند. البته باید به این نکته توجه داشت که می‌توان از آنزیم‌ها برای تولید مواد با ارزش غذایی سود جست ودر فرآیندهای مفیدی مانند "تخمیر نان" و "تخمیر شیر در تولید پنیر" از آن‌ها استفاده کرد. همچنین آنزیم‌هایی به نام "پکتیناز" در صنایع تولید آب‌میوه برای شفاف کردن آن به کار می‌روند.
اگر بتوان به روشی آنزیم‌ها یا باکتری‌ها را از محیط عمل دور کرد، فرآیند فساد مواد غذایی به تأخیر می‌افتد. با تکامل نانوفناوری و شناخت محققین از ذرات ریز و بنیادی مواد و دست بردن در ساختار مواد از طریق ریزترین ذرات آن‌ها، توانایی‌های جدیدی در صنایع مختلف -از جمله صنایع غذایی- به وجود آمده‌است، به عنوان مثال می‌توان به "روکش‌کردن آنزیم‌ها و پروتئین‌ها" اشاره کرد.
با روکش‌کردن آنزیم‌ها، آن ها را از محیط فعالیت دور کرده و مانع از فعالیت آن‌ها می‌شوند. به این ترتیب، فساد مواد غذایی به تأخیر می‌افتد و طول عمر آن ها افزایش می‌یابد.
آنزیم‌ها تنها در محیط های زنده رشد و فعالیت می‌کنند و در خارج این محیط‌ها به سرعت تخریب می‌شوند. یکی از پروژه‌های مهم که در مراجع علمی مورد توجه قرار گرفته است، روکش‌کردن آنزیم "توسط یک ساختار پلیمری" (۱) می‌باشد. با این روش آنزیم‌ ها تا ۵ ماه فعال می مانند. به گفته‌ محققین تبدیل آنزیم‌های آزاد به این نانوذراتِ حاوی آنزیم، باعث ثبات خاصیت کاتالیزوری (۲) آن‌ها می‌شود. در این روش یک شبکه کامپوزیتی (۳) را با فرآیند پلیمریزاسیون در اطراف هر مولکول آنزیم ایجاد می‌کنند تا از تخریب آن جلوگیری شود. این نانوذراتِ حاوی آنزیم قطری حدود ۸ نانومتر دارند و در دمای ۴ درجه‌ سانتیگراد تا ۵ ماه عمر می‌کنند.
"روکش‌کردن آنزیم‌ها"، یکی از فرآیندهای مهم در صنایع غذایی برای حفظ، افزایش کیفیت و بهبود بسته‌بندی مواد غذایی است، که با پیدایش نانوفناوری، اجرای آن‌ها آسان‌تر شده‌است.
(۱) پلیمرها عموما موادی با ساختار کربنی هستند که از به‌ هم پیوستن واحدهای یکسان که "مونومر" نامیده می شوند، به دست می‌آیند.
(۲) کاتالیزورها موادی هستند که سرعت واکنش‌های شیمیایی را افزایش می‌دهند ولی خود در واکنش شرکت نمی‌کنند. آنزیم ها هم نوعی کاتالیزور می‌باشند که در فرآیندهای غذایی شرکت می کنند.
(۳) مواد کامپوزیتی از دو یا چند ماده متفاوت، که هر کدام خاصیت منحصر به فردی دارند، تشکیل شده‌اند. با ترکیب‌کردن این مواد، به ترکیبی دست می‌یابیم که مجموعه خواص‌ مواد تشکیل دهنده را همزمان دارد. برای مثال بتن آرمه هم از خاصیت سختی بتن بهره‌مند است و هم از خاصیت انعطاف پذیری آهن و بنابراین در برابر زلزله مقاوم است.
هضم غذا و آنزیمهای موثر بر آن
مقدمه
غذاهای (Aliments) انسان متشکل از پروتئینها ، کربوهیدراتها ، لیپیدها ، ویتامینها ، املاح و آب هستند که به نسبتهای گوناگون در مواد خوراکی وجود دارند. غذاها در طی مراحل مختلف گوارش تبدیل به مواد غذایی (Nutriments) مانند اسیدهای آمینه ، مونوساکاریدها ، اسیدهای چرب ، الکلها ، ویتامینها ، نمکها ، یونها و آب می‌گردند که این گوارش تحت تاثیر آنزیمهای مختلف بخشهای مختلف دستگاه گوارش انجام می‌شود. مواد غذایی حاصل از هضم غذاها می‌توانند از غشای سلولی بگذرند و به درون سلول راه یابند و بدین وسیله می‌توانند انجام واکنشهای متابولیسم سلولی را میسر ساخته و نیاز سلول به ماده و انرژی را تامین کنند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   22 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آنزیم

دانلود مقاله فیزیولوژی کلیه

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله فیزیولوژی کلیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 پیش گفتار
هر کدام از ما به پدیده دفع ادرار به شکل واقعه ای که باید وجود داشته باشد عادت کرده ایم. اما اگر زمانی جریان ادرار قطع شود چه عواقبی خواهد داشت؟ اگر ادرار با شرایط غیر طبیعی برقرار شود چه مشکلی ایجاد خواهد شد؟
اولین نشانه های حیات در آب هایی پا به دنیای وجود گزاردند که پر از پتاسیم بود. این اشکال حیات به شکل مولکول هایی بودند که از توانایی پیچیده تر شدن و ذخیره کردن انرژی برخوردار بودند. محیط آب به خاطر توانایی های درونی مولکول آب برای این مولکول های اولیه زنده جایگاهی را فراهم می آورد که کنش و واکنش های لازم را با کمترین اتلاف و بدون نیاز به مقدار زیاد انرژی انجام می دادند. این مولکول ها دارای پیوندهای کو والانت، الکترواستاتیک، هیدروژنی و واندروالس بودند. میزان آب موجود در اطراف این مولکول ها بر عملکرد آن ها موثر بود. اتم های پتاسیم نیزدراین میان نقش تنظیمی به خود گرفتند. با تغییر اکوسیستم، سدیم از نظر فراوانی جای پتاسیم را به خود اختصاص داد. با توجه به جدول عناصرمندلیف می توان دریافت که اندازه اتم سدیم از اتم پتاسیم کوچک تر است اما به خاطر قدرت هیدراسیون بالاترسدیم، اتم هیدراته سدیم از اتم هیدراته پتاسیم بزرگتر بوده تعداد مولکول آب بیشتری را با خود حمل می کند.. از این رو جابجایی اتم های هیدراته سدیم در اطراف مولکول های زنده اولیه با تغییرات زیادی درتعداد مولکول های آب جابجا شده همراه بود، چرا که هر مولکول سدیم تعداد مولکول آب بیشتری را با خود جاجا می نمود. به وجود آمدن یک پرده محافظ به دور این مولکول ها به شکلی که جریان آب را به میزان دقیقی در اطراف آن ها حفظ و در همان حال غلظت سدیم را در حد کافی نگهدارد برای حفظ مولکول های زنده اولیه به صورت یک ضرورت درآمد. این پرده که از مولکول های چربی تشکیل شده و دارای روزنه هایی برای عبور مولکول های آب بود. هم چنین این پرده غلظت اتم های سدیم را در داخل محوطه درونی خود در حدی بسیار پائین ترو غلظت اتم های پتاسیم را درون خود در حد بالاتری از محیط اطراف حفظ می نمود. وجود این پرده موجب پدید آمدن شیب غلظتی برای یون های سدیم از بیرون به داخل و پتاسیم از داخل به بیرون این پرده گردید. این شیب را می توان به صورت یک نوع انرژی پتانسیل در نظر گرفت که به واسطه آن یون ها می توانستند در جهت کاهش شیب غلظتی خود در دو طرف پرده نیمه تراوا (از غلظت بیشتر به غلظت کمتر) حرکت کنند. باید اشاره کرد که در عمل این پرده نمی توانست از حرکت یون ها به صورت کامل جلوگیری کند و مقداری از این یون ها بر اساس شیب غلظتی در عرض پرده جابجا می شدند. عبور یون های پتاسیم راحت تر از سدیم صورت می پذیرفت چراکه یون های هیدراته پتاسیم از سدیم کوچک تر بودند. با این حال مقداری از سدیم هیدراته خارج از این پرده قادر بود به داخل سلول نفوذ نماید.
ورود سدیم به محوطه داخلی این پرده موجب ورود آب زیادی به همراه این یون می شد و این امر غلظت مولکول های زنده اولیه را که برای حفظ ساختار و انجام کنش و واکنش های مورد نیاز باید در حد خاصی حفظ می شد تغییرداده دیگر انجام این اندرکنش ها به شکل دقیق ممکن نبود. این پرده برای مقابله با این نفوذ سدیم به پمپی مجهز شد که برای عمل به مصرف انرژی نیاز داشت و در ازای هر سه یون سدیمی که از محوطه داخلی این پرده خارج می نمود دو یون پتاسیم به داخل وارد می کرد. این امر موجب خروج سدیم و آب اضافی همراه آن و حفظ حجم و غلظت ترکیبات درون محوطه پرده و هم چنین حفظ پتاسیم مورد نیاز می گردید. اما این کار به مصرف و تولید انرژی هم نیازمند بود. تولید انرژی خود موجب تولید یون هیدروژن شده اسیدیته محیط داخلی پرده را تغییر می داد. از این رو این موجود اولیه مجبور شد که یون های هیدروژن را نیز از درون خودخارج نماید و تعادل اسید و باز درون خود را در حد مطلوب نگهدارد. تولید انرژی خود موجب تولید مواد زائدی ناشی از اندرکنش های مختلف می شد. این یون ها و مواد زائد دیگر حاصل از متابولیسم به آب فراوانی که در اطراف این موجود زنده ابتدایی جریان داشت آزاد می گردید. این موجود حال به ساختاری تبدیل شده بود که دارای فعالیت های سازماندهی شده از جمله کنش و واکنش های تولید کننده و مصرف کننده انرژی، حفظ حجم ، غلظت و اسیدیته بود. از این موجود می توان به عنوان یک محفظه بسته زنده و یا با نام سلول نام برد.
جریان آبی که از اطراف این سلول اولیه عبور می نمود مواد مورد نیاز آن را فراهم نموده و مواد زائد تولید شده در آن را خارج می کرد. عدم وجود این جریان یا کمبود آب مورد نیاز در درون سلول و هم چنین در محیط اطراف آن برای دور کردن مواد زائد و رساندن مواد مورد نیازموجب آسیب به سلول می شد.
با به وجود آمدن فضای بسته ای به دور مجموعه ای از سلول های اولیه که این مجموعه را از محیط اطراف جدا می ساخت موجودات پر سلولی پا به عرصه وجود گزاردند. در این موجودات جریان آب در اطراف سلول ها بازهم مسیر خود را در جهت رساندن مواد مورد نیازسلول ها و دور کردن مواد زائد حفظ نمود. به این شکل موجود پر سلولی اولیه از دو فضای کلی برخوردار بود: فضای داخل و فضای خارج سلولی. این موجود پر سلولی باید حجم کافی از آب را در خود نگه می داشت. در طول زمان و با افزایش تعداد سلول های تشکیل دهنده موجودات پرسلولی اولیه، عضوی به وجود آمد که وظیفه ایجاد جریان آب به دور سلول ها را به عهده داشت (دستگاه قلب و عروق). این عضو موجب جریان یافتن آب به سوی سلول ها و و بازگشت آن به سوی این عضو و در واقع ایجاد یک گردش مداوم و جهت دار آب در اطراف سلول ها می شد. در کنار دستگاه قلب و عروق به عضوی نیاز بود که بتواند مواد زائد تولید شده توسط سلول ها را از این جریان آب که توسط دستگاه قلب و عروق ابتدایی به دور سلول ها برقرار می شد پاک کند (دستگاه کلیه و ادراری). فضای اطراف سلول ها که در واقع امکان زهکشی را در اطراف سلول ها پدید می آورد از اهمیت ویژه ای در این میان برخورداربود چراکه حجم این فضا باید در حد کافی می بود تا می توانست جریان کافی از آب را در اطراف سلول برقرار سازد و از طرفی نباید آن چنان وسیع می شد که با توجه به قدرت دستگاه قلب و عروق در پر کردن فضای مذکورحالتی پیش بیاورد که جریان آب دور سلول ها کند شده حالت راکد به خود بگیرد.
تکامل سیستم هایی که جریانی از آب را در اطراف سلول ها بر قرار می ساخت و به وجود آمدن یک سیستم بسته جریان آب در بدن موجود زنده پر سلولی اولیه، امکان ادامه زندگی را برای این موجوددر خارج از آب فراهم آورد و موجودات زنده پا به خشکی گزاردند. در محیط خشکی نیاز به عضوی (کلیه و دستگاه دفع ادرار) که می توانست مواد زائد محلول در آب، حاصل از کنش و واکنش های سلول ها را یک جا جمع کرده دفع نماید بیشتر چشمگیر شد.
به نظر می رسد سلامت موجودات زنده به تبادلات مواد اولیه مورد نیاز و دفع مواد زائد بین سلول ها و محیط اطراف وابسته است و در این میان کلیه ها و دستگاه دفع ادراری دارای نقش ویژه ای در ثبات بخشیدن به محیط اطراف سلول ها می باشد. از این رو اگر جریان ادرار متوقف شده و یا ادرار با حالت غیر طبیعی برفرار گردد مواد زائد و یا آب اضافی در خارج سلول ها جمع شده موجب اختلال در انجام فرآیندهای حیاتی سلول می شوند
فصل اول:
چگونه کلیه کار می کند؟How does the kidney work?
عملکرد تصفیه ای کلیه
همان طور که در پیش گفتار گفته شد برقراری جریان آب در اطراف سلول ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این جریان موجب رساندن مواد مورد نیاز به سلول ها و دور کردن مواد زائد از محیط سلول ها می شود. نیروی لازم برای برقراری این جریان در فضای اطراف سلول ها توسط پمپ قلب تامین شده و به وسیله راه های ارتباطی (رگ ها) در بخش های مختلف بدن هدایت می گردد. مایعی (خون) که از قلب به رگ ها پمپ می شود حاوی سلول های زنده (گلبول های قرمز و سفید)، پروتئین ها و عناصر مختلف مورد نیاز سلول ها بوده و امکان تامین اکسیژن و مواد غذایی لازم برای سلول ها را فراهم می آورد. این رگ ها پس از خروج از قلب به صورت مداوم تقسیم شده و در نهایت به شکل یک توری (مویرگ) درمی آیند. در مویرگ به علت فاصله افتادن در میان سلول های پوشاننده جدار رگ از یکدیگر روزنه هایی پدید می آید که از راه آن مواد لازم برای سلول ها از رگ خارج می شود. این توری در واقع موجب خروج مایعی تصفیه شده از مویرگ می گردد که فاقد سلول های موجود در خون می باشد. این مایع در فضای خارج سلول ها جریان می یابد. مواد لازم در این مایع به سلول ها رسیده و مواد زائد تولید شده توسط سلول ها وارد آن می گردد. این مایع از راه همان روزنه های موجود در دیواره مویرگ ها به داخل مویرگ بازمی گردد. به این شکل خونی که به قلب بازمی گردد حاوی مواد زائد دفعی سلول ها نیز می باشد. اگر این جریان به همین شکل ادامه یابد و مواد زائد خارج نشود این مواد در بدن جمع می شود. این موادحالت اسیدی داشته و برای سلول ها زیان آور است. از این رو خون باید در مسیر جریان بعدی از قلب به سوی سلول ها از این مواد پاک شود. با عبور خون از ریه ها گاز دی اکسید کربن حاصل از متابولیسم سلول ها از بدن خارج می شود.
کلیه عضوی است که مسئول خارج کردن مواد زائد محلول از خون و در واقع از جریان آب اطراف سلول ها می باشد. عمل پاک شدن مواد زائد درست مانند یک تصفیه صورت می گیرد.
این تصفیه به چه شکل کار می کند؟
برای تصفیه کردن یک محلول و مخلوطی از مواد به یک توری نیاز است. برای انجام تصفیه جریانی از محلول از این توری عبور داده می شود. این توری ممکن است در مسیر عبور جریان قرار گیرد.(شکل 1) قرار گرفتن توری مذکور بر سر جریان نه تنها نمی تواند هدف نهایی در تصفیه خون را تامین نماید بلکه می تواند به صورت مانعی بر سر جریان عمل نماید. از این رو از این شکل توری نمی توان برای تصفیه جریان خون استفاده کرد.برای انجام یک تصفیه مداوم و کارآمد این توری را می توان در کنار دیواره مسیر عبور جریان قرارداد. به این شیوه به کمک نیرویی که به علت فشار جریان به دیواره مسیر وارد می گردد عمل تصفیه صورت پذیرد.(شکل 1) این روش امکان جمع آوری مداوم مایع تصفیه شده را نیزفراهم آورده و مایع تصفیه شده را می توان برای دفع به یک مسیر لوله مانند (لوله های کلیه) وارد نمود.

شکل 1- در تصویر بالا توری در مسیر قرار داده شده است. این امر خود می تواند موجب بروز مقاومت در مسیر گردد. هم چنین با این روش نمی توان مایع تصفیه شده را به صورت مداوم خارج نمود. تصویر پائین روش مناسبی را برای برقراری جریان گردش آب، انجام تصفیه مداوم و جمع آوری مایع تصفیه شده نشان می دهد.
از آن جا که بیشترین فشار موجود در مسیر عبور خون به کلیه ها که برای انجام فرآیند تصفیه مناسب است در مسیر شریانی یافت می شود بهترین جا برای جای دادن توری مورد نظر برای انجام فرایند تصفیه، بخشی از شریانی است که خون را از قلب به بافت کلیه می رساند. در واقع این تصفیه به صورت دائم در حال انجام است و خونی که از راه ورید کلیه به گردش خون سیستمیک بازمی گردد خون اصلاح شده و فاقد مواد زائد حاصل متابولیسم سلول ها و متعادل از نظر اسیدیته است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  42  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فیزیولوژی کلیه