زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله پسته

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله پسته دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

●تاریخچه :
پسته گیاهی است که از دیرباز در نقاط مختلف ایران مورد کشت و پرورش قرار می‌گرفته است. جنگل‍های وحشی و خودروی پسته در ناحیه شمال شرقی ایران و نواحی هم ‍مرز با ترکمنستان و افغانستان پیشینه ای باستانی دارد و تصور می ‍رود که درخت پسته حدود ۴-۳ هزار سال قبل درایران اهلی شده و مورد کشت وکار قرارگرفته است.
اولین ارقام پسته در ایران حاصل پرورش و اهلی‍ کردن درختان پسته وحشی بوده است که تعداد این ارقام بسیار محدود و شکل ظاهری آن با محصول پسته خودرو شباهت داشته است.کم‍ کم بر اثر پیوند و جابجائی این ارقام و توجه باغداران از نظر درشتی دانه های پسته تا حدودی تحول ایجاد شده و ارقام جدیدی بوجود آمده است.
پسته گیاهی نیمه گرمسیری از خانواده Anacardiacaeوجنس Pistacia است که در سال ۱۷۳۷میلادی توسط لینه نامگذاری شده است .
مسعودی مورخ وجهانگرد قرن چهارم هجری قمری در کتاب مروٌج الذٌهب ومعادن الجوهر نوشته است :"چون آدم ازبهشت بیرون شد مشتی گندم وسی شاخه از درختان بهشت همراه داشت که از آن جمله ده میوه پوست دار بود :بادام،فندق،پسته ".
محمد ابن جریر طبری (قرن سوم هجری قمری )پیدایش پسته رابا استقرارحضرت آدم درکره زمین هم زمان دانسته و نوشته است :"گویند میوهایی که خداوند هنگام هبوط به آدم داد سی جور بود ده نوع میوه پوست دار،ده نوع میوه هسته دار وده نوع میوه بی پوست وبی هسته .میوه های پوست دار شامل :گردو،بادام،وپسته و...".
درتورات نیز از پسته سخن به میان آمده است.در باب ۴۳از سفر پیدایش گفته شده است که "یعقوب هنگام فرستادن فرزندانش به دربار یوسف حاکم مصر توصیه می کند که از محصولات سرزمین خود به عنوان ارمغان برایش ببرند".درزمره ی این پیشکش ها از عسل،کتیرا وپسته نام برده شده است .
در باره ی محل پیدایش پسته،منابع مختلف نظرهای گوناگون بیان می کنند:یک نویسنده فرانسوی آن را بومی ایران ، عربستان و سوریه دانسته است.دانشنامه بریتانیکا پسته را بومی ایران می داند دانشنامه آمریکانا پسته را از آسیای غربی می داند. لاروس آن را به آسیای صغیر نسبت می دهد،در کتاب دانشنامه فارسی خاورمیانه ونواحی مدیترانه ودر کتاب المنجد از ترکستان به عنوان زادگاه پسته یاد کرده اند.
● طبقه بندی گیاهی
پسته گیاهی نیمه گرمسیری از خانواده Anacardiacaeوجنس Pistacia است که در سال ۱۷۳۷میلادی توسط لینه نامگذاری شده است .
▪ پس دارای یازده گونه است که عبارتند از:
پسته خوراکی P.vera بنه P.mutica چاتلانقوش،P.mexicano ، P.lentiscus، P.integerrima، P.chinesis .palaesting، P.kinjuk ،P.atlantica ،P.texano، P.terbinthus که در ایران تا کنون سه گونه نخست شناخته شده است .
ازاین گونه ها P.vera اهلی است وارزش اقتصادی دارد واز بقیه گونه ها به عنوان پایه یا به عنوان گیاه زینتی استفاده می شود .در بیش از ۹۹درصد از باغ های پسته ایران ،از گونه p.vera به عنوان پایه استفاده شده است .پسته درختی دو پایه و خزان کننده است .گل های نر اواسط تا اواخر فروردین و گل های ماده چند روز بعد بصورت خوشه ظاهر می شوند که براساس شرایط آب وهوایی هر منطقه وزمان ظاهر شدن متفاوت می باشد.
درخت پسته از۷تا۹سالگی به بار می نشیند،این درخت دمای ۴۵درجه بالای صفر و۲۵درجه زیر صفر را تحمل می کند.پسته گیاهی مقاوم به خشکی وکم آبی است وبعد از خرما مقاوم ترین درخت در برابر شوری است .
● پراکنش جغرافیایی
پیدایش پسته را در ایران به۴تا۵هزار سال پیش نسبت می دهند ومی گویند از ایران به دیگر مناطق جهان برده شده است.برتولدلوفر ایران شناس آمریکایی می گوید :نام درخت پسته در زبان های یونانی ،لاتین ،زبانهای اروپایی ،عربی،ترکی،روسی ، ژاپنی و دیگر زبانها از نام ایرانی این این درخت گرفته شده است .درپارسی قدیم نام این درخت پیستاکو ،درپارسی میانه (پهلوی) پیستاک بوده وبعدها به پسته تبدیل شده است.
برخی پژوهشگران کشت پسته را در ایران ، در زمان پارتها ودر نواحی مستعد پارت (خراسان) که نزدیکترین منطقه به زادگاه طبیعی آن است ،می دانند وگسترش آنرا به سایر نواحی ایران ،به پس از اسلام نسبت می دهند وبر این باورند که قم نخستن وقدیمی ترین ناحیه پسته خیز ایران پس از اسلام است که پیشینه آن به نیمه اول قرن هجری می رسد و در سال ۳۴۰هجری درختان پسته آنجا مشمول مالیات بوده است.
اولین نوشته درباره پسته دامغان، سمنان، و قزوین مربوط به قرن هفتم هجری است ولی برخی براین باورند که سابقه پسته در قزوین به ۱۶۰۰سال پیش می رسد واز آنجا به دامغان و سمنان برده شده است .پسته کاری در منطقه کرمان را به قرن دوازدهم هجری نسبت می دهند.کشت پسته درسایر نقاط ایران به۱۵۰تا ۲۰۰سال گذشته مربوط می شود .به رغم سابقه طولانی کاشت پسته درایران ،پسته کری در نیم قرن اخیر توسعه بیش از پیش وفزاینده یافته است.
● مهمترین ارقام پسته
مهمترین ارقام پسته درایران عبارتنداز :اکبری ،کله قوچی،احمد آقایی،اوحدی،بادامی زرند،ممتاز،خنجری دامغان،شاهپسند،سفید پسته نوق وقزوینی.(ص۱۹،راهنمای پسته )
● سطح زیر کشت پسته درجهان
بر اساس آخرین اطلاعات سازمان خواروبار وکشاورزی جهانی (FAO) درسال ۱۹۹۷ سطح زیر کشت پسته جهان ۳۷۶۹۲۱هکتار بوده که نسبت به سال گذشته حدود ۲/ درصد کاهش داشته است.از سال ۱۹۸۸تا ۱۹۹۷دریک دوره دهساله سطح زیر کشت پسته جهان متغییر بوده وسیر صعودی داشته است. دراین دوره کمترین میزان سطح زیر کشت با ۲۲۴۹۶۱هکتار مربوط به سال ۱۹۸۸ وبیشترین آن با ۳۷۷۵۶۶هکتار مربوط به سال ۱۹۹۶بوده است .درآغاز دوره مورد بررسی (سال پایه ) سطح زیر کشت پسته جهان ۲۲۴۹۶۱هکتار بوده که درسال ۱۹۹۷به ۳۷۶۹۲۱هکتار رسیده وافزایشی برابر۶۸درصد را نشان می دهد.
دربین کشورهای جهان،ایران با دارا بودن ۲۴۷هزار هکتار اراضی زیر کشت پسته به تنهایی حدود ۶۶درصد از کل اراضی زیر کشت پسته جهان را به خود اختصاص داده ومقام اول را دارا است.پساز آن ترکیه با ۳۵هزار ،آمریکا با ۲۶هزار وتونس با ۲۲هزار هکتار به ترتیب مقام های دوم تا چهارم را به خود اختصاص می دهند.
▪ سطح زیر کشت پسته در ایران
بر اساس آخرین اطلاعات موجود،سطح زیر کشت پسته در ایران در سال زراعی ۷۶-۱۳۷۵
برابر ۲۴۷۱۳۰هکتار بوده است که نسبت به سال زراعی گذشته حدود ۷درصد و نسبت به سال پایه حدود ۹۸درصد افزایش نشان می دهد .
سطح زیر کشت پسته در ده سال مورد بررسی ۱۲۵۱۲۳هکتار تا ۲۴۷۱۳۰هکتار متغییر بوده است .کمترین میزان سطح زیر کشت پسته در سال زراعی ۶۷-۱۳۶۶بوده که تا سال ۷۶این مقدار روندی افزایشی داشته است.
براساس آمارموجود ،در پایان سال مورد بررسی بیشترین سطح در استان کرمان با ۲۰۰۵۰۵هکتار که ۸۱درصد از سطح زیر کشت پسته کشور را در اختیار داشته است.پس از کرمان که مقام اول را از این نظر دارا است ،استان های خراسان ،یزد ،سمنان ،قزوین ،فارس وسیستان وبلو چستان به ترتیب مقام دوم تا هفتم را به خود اختصاص داده اند.استان های آذربایجان غربی و اردبیل هریک با ۲هکتار کمترین سطح زیر کشت پسته در کل کشور را دارند.کرمان ،خراسان ،یزد، سمنان، قزوین ،فارس و سیتان وبلوچستان جمعاٌ ۹۹درصد از شطح زیر کشت پسته کل کشور را داشته ومهمترین مناطق کشت پسته به شمار می آیند.
● تولید پسته در جهان
براساس آخرین اطلاعات منتشرشده از سوی سازمان خواربار کشاورزی جهانی ،مقدار تولید پسته جهان درسال ۱۹۹۷برابر ۳۳۱۴۰۳ تن بوده است.تولید جهانی پسته در سال ۱۹۹۷نسبت به سال قبل حدود ۲۳درصد کاهش و نسبت به سال پایه (۱۹۸۸)حدود ۴۵درصد افزایش نشان می دهد.
در بین کشورهای جهان ،ده کشورهر یک بیش از ۲۵۰تن پسته در سال ۱۹۹۷تولید کرده اند که در بین ایران با تولید حدود ۱۱۲هزار تن ،رتبه اول را دارا است .ایران به تنهایی حدود ۳۴درصد پسته جهان را تولید می کند . پس از ایران آمریکا با تولید ۸۲ هزار تن دومین کشور عمده تولید کننده پسته جهان به شمار می رود. ترکیه با ۶۰ هزارتن پسته مقام سوم جهان را داراست .
در بین کشورهای عمده تولید پسته جهان ،میزان تولید سال ۱۹۹۷نسبت به سال گذشته در کشورهای آمریکا، سوریه ،یونان ،ایتالیا و تونس افزایش و در کشورایران کاهش داشته است.
در بقیه کشورها مقدار تولید تغییری را نشان نمی دهد .
▪ تولید پسته در ایران
در سال ۷۶-۱۳۷۵ میزان تولید پسته کشور ۱۱۱۹۱۶ تن است که نسبت به سال گذشته ۵۷ درصد ونسبت به سال پایه ۱۱ درصد کاهش داشته است .
میزان تولید پسته کل کشور در ده سال مورد بررسی از ۱۱۱۹۱۶ تا ۲۶۰۰۸۵ تن در نوسان بوده است . کمترین میزان تولید مربوط به سال زراعی ۷۶-۱۳۷۵ بوده واز سال پایه تا سال زراعی ۷۵-۱۳۷۴ میزان تولید پسته تقریباٌ سیر افزایشی داشته است به صورتی که به رقم ۲۶۰۰۸۵ تن رسیده است .
بالاترین مقدار تولید پسته کشور در استان کرمان با تولیدی برابر ۸۱۵۹۹ تن می باشد که ۷۳ درصد از تولید پسته کل کشور را به خود اختصاص داده است وپایین ترین مقدار با یک تن از تولید پسته کل کشور مربوط به هر یک از استان های آذربایجا ن غربی و اردبیل است .
پس از کرمان ،از نظر میزان تولید پسته ،استان یزد در مقام دوم قرار دارد که با احتساب تولید استان های خراسان ، سمنان ، قزوین ، اصفهان وفارس جمعاٌ ۹۸ درصد از تولید پسته کل کشور را به خود اختصاص داده اند وسه استان کرمان ، یزد وخراسان به تنهایی ۸۹ درصد از پسته کل کشور را تولید نموده اند و مهمترین مناطق تولید پسته به شمار می آیند .
● عملکرد پسته در جهان
براساس اطلاعات به دست آمده از فائو در سال ۱۹۹۷ ،متوسط عملکرد پسته در جهان ۸۷۹ کیلوگرم درهکتار بوده است که نسبت به سال قبل ۲۲ درصد (۲۵۴ کیلوگرم) و نسبت به سال ۱۹۸۸ (سال پایه ) حدود ۱۴ درصد (۱۳۹ کیلوگرم) کاهش داشته است .
در بین کشورهای عمده تولید کننده پسته در سال ۱۹۹۷ ایا لات متحده آمریکا با تولید متوسط ۳۰۸۵کیلوگرم در هکتار بالاترین عملکرد را به خود اختصاص داده است ونسبت آن به عملکرد جهانی ۳۵۱ درصد بالاتر است .
پس از آن ترکیه با تولید ۱۷۱۵ کیلوگرم در هکتار در جایگاه دوم قرار دارد .کشورهای چین،
سوریه ویونان نیز به ترتیب با عملکرد های ۱۶۸۷،۱۶۳۵، ۹۹۰ کیلوگرم در هکتـــــــار در
رتبه های بعدی قرار گرفته اند که بالاتر از عملکرد جهانی بوده است . کشور تونس با متوسط تولید ۵۳کیلوگرم در هکتار کمترین عملکرد در بین کشورهای عمده تولید کننده این محصول به خود اختصاص داده است .در سال ۱۹۹۷ عملکرد در هکتار پسته ایران ۴۵۳ کیلوگرم و نسبت به متوسط جهانی ۵۲ درصد بوده است .
▪ عملکرد پسته در ایران
عملکرد در هکتار پسته کل کشور در سال زراعی ۷۶-۱۳۷۵ ،۴۵۳ کیلوگرم بوده که نسبت به سال قبل از آن حدود ۶۰ درصد و نسبت به سال پایه (۶۷) ،۵۵ درصد کاهش داشته است . در دوره ده ساله مورد بررسی بیشترین مقدار عملکرد پسته با ۱۱۷۵ کیلوگرم به سال زراعی ۷۱-۱۳۷۰ و کمترین آن با ۴۵۳کیلوگرم به سال زراعی ۷۶-۱۳۷۵ اختصاص داشته است .
در سال پایه مورد بررسی دربین استان های کشور، استان تهران با ۳۷۱۶ کیلوگرم تولید در واحد سطح بالاترین واستان گلستان با ۱۰۰ کیلوگرم در واحد سطح پایین ترین تولید را دارا می باشد.
شرایط اقلیمی
بارندگی های بهاره، یخبندانها و وزش بادهای گرم و خشک کننده مانع تلقیح و رطوبت زیاد در طول فصل رشد گیاهی باعث تشدید حمله و خسارت بیماریهای قارچی می شوند. وزش بادهای تند وشدید نیز در تربیت نهالهای جوان تاثیر نامطلوبی می گذارد.
جهت کمک به بیداری و رویش جوانه های خواب و تولید گل آذین های نرمال و تسریع در رشد گیاهی و باردهی در کالیفرنیا حداقل به هزار ساعت سرمای زمستانه پایین تر از ۷ºc نیاز است و چنانچه جمع درجه حرارت کمتر از ۶۷۰ ساعت باشد ( چنانکه در سال ۷۸- ۱۹۷۷ اتفاق افتاد ) گلدهی و برگدهی درخت به تاخیر می افتد و برگها نامنظم و بدقواره می شوند و تولید محصول کاهش پیدا می کند. مضافاٌ آنکه هیچ گونه مواد یا محلول شیمیایی نیز چنین کمبودهایی را تامین یا جبران نمی کند.
درخت پسته را به راحتی می توام در اغلب خاکها با بافت و جنس مختلف کاشت به طوری که در زمین های آهکی و شور هم طاقت و تحمل آن بهتر از سایر درختان میوه بوده است اما در اراضی زهدار و کم عمق و سخت و سنگی نتیجه خوبی نشان نمی دهد. بهترین خاک مورد پسند پسته، خاک های شنی و رسی با زهکشی مطلوب و تهویه شده است که هر چه عمق آن بیشتر و یکنواخت تر باشد رشد آن بهتر و تولید آن زیادتر خواهد بود.
چنانکه قبلاٌ اشاره شد، درخت پسته آب یاب است به طوری که درشرایط سخت بی آبی هم زنده مانده است. منافذ یا روزنه های برگ در درخت پسته حساسیت کمتری نسبت به خشکی داشته و نسبت به سایر درختان میوه سردسیری طاقت بیشتری در مقابل کم آبی از خود نشان می دهند. با این حال، از نظر اقتصادی بهترین نتیجه وقتی گرفته می شود که درخت به حد کافی آب خورده باشد. میزان، روش و زمان آبیاری عواملی هستند که تاثیر زیادی در چگونگی تولید محصول و رشد گیاهی، به خصوص در رشد درختان نو کاشت و جوان دارند.
ارزش غذائی :
دانش امروز برتری‍های پسته را از پاره ای جهات بر بسیاری از خوراکی‍های مقوی و مغذی از جمله خاویار، میگو، گوشت قرمزو سفید و .... را به اثبات رسانیده است.

 

 

 

 

 


جدول زیر مواد و عناصر موجود در ۱۰۰ گرم مغز پسته را نشان می‍دهد.

کاشت پسته
کشت پسته در رده های مختلفی از خاک با موفقیت انجام می شود. در مناطق پسته کاری ایران بافت شنی لومی که یک باقت متوسط می باشد بهترین محصول را تولید مینماید.
● احداث باغ
▪ خصوصیات خاک:
کشت پسته در رده های مختلفی از خاک با موفقیت انجام می شود. در مناطق پسته کاری ایران بافت شنی لومی که یک باقت متوسط می باشد بهترین محصول را تولید مینماید. همچنین در بافتهای سنگین تر خاک مثل لوم ـ روسی ـ سیلتی و حتی لوم ـ رسی مصحول مناسبی تولید شده است. وجود زهکش های طبیعی همانند یک لایه شنی در عمق بیش از ۲ متر از سطح خاک، میتواند سنگینی بافت را جبران نماید. مناسبت ترین خاک برای کشت و پرورش پسته از نظر عمق، خاکهایی عمق همراه با بافت یکنواخت میباشد. وجود خاک کم عمق و یا سخت لایه، باعث میشود که قسمتهای هوائی و زیرزمینی درخت، کوتاه مانده، در نتیجه باروری و عملکرد آن بطور محسوسی کاهش یابد. درختان پسته در شرایط ماندآبی رشد مناسبی ندارند.
▪ کیفیت آب:
در مورد ارزیابی کیفیت آب آبیاری ۴ مورد مهم را باید در نظر گرفت:
۱) در صورتیکه EC آب آبیاری کمتر از ۷/۰ دی زیمنس بر متر(ds/m) بوده و SAR آن کمتر از ۵/۳ باشد، کاربرد آبی هیچگونه محدودیتی ندارد.
۲) در صورتیکه EC آب از ۲ دی زیمنس بر متر (ds/m) بیشتر باشد، سبب تجمع املاح و پیدایش و توسعه خاکها می شود و قلیا می شود. به این دلیل استفاده از چنین آبهایی محدودیت ایجاد میکند.
۳) آب آبیاری که SAR آن از ۷ بیشتر باشد، سبب کاهش نفوذ آب در خاک میشود. در این حالت ، عدم تعادل بین سدیم محلول با کلسیم و منیزیم موجب پراکندگی ذرات، سله بستن و گرفتن خلل و فرج خاک خواهد شد.
۴) اگر مقدار بر آب آبیاری از ۷/۰ تحت در میلیون و کلر آن از ۳ میلی اکی والان در لیتر متجاوز کند، سبب تجمع این دو عنصر میشود. این تجمع باعث ایجاد مسمومیتهای خاصی در پسته میگردد.
▪ نمونه برداری از خاک و آب:
بهتر است که نمونه برداری قبل از احداث باغ و یا در حین آن انجام شده و نمونه برداریهای مداوم نیز در سالهای اولیه ایجاد باغ، برای شناسایی و تشخیص میزان عناصر و شرایط شوری و دفع مشکلات آن صورت گیرد. زیرا در این حالت کنترل و املاح مشکلات بسیار آسانتر بوده و هزینه یا خسارت کمتری برای باغدار به همراه خواهد داشت. تهیه نمونه ای آب و خاک باید به نحوی انجام شود که نماینده واقعی محل باشد.
▪ تهیه نمونه خاک:
نمونه برداری باید در یک زمان معین و مداوم، با توجه به روش آبیاری و تا عمق۲ -۵/۱ متری در اعماق ۲۰۰-۱۶۰-۱۲۰-۸۰-۴۰ سانتیمتر از سطح خاک انجام گیرد. در محل انتخاب شده جهت نمونه برداری، نباید تخلیه موادی مثل کود حیوانی، مصالح ساختمانی و... صورت گرفته باشد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  34  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پسته

دانلود مقاله عاشورا و آزادی

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله عاشورا و آزادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل والنهار، السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین .
عصر غریبی است ، عصر عاشورا. هنوز پس از هزار و سیصد و پنجاه سال ، زمان بغض کرده و خاطره آن روز دردناک را از ضمیر خود نمی تواند دور کند. صالح ترین بندگان خدا اشرف اولاد آدم توسط شقی ترین افراد روزگار به ناجوانمردانه ترین شکلی به شهادت رسیده است .
براساس یک سنت دیرین دوستداران آن مصلح بزرگ هرسال در چنین روزی گردهم می آیند و با سوگ خود می کوشند به صدای «هل من ناصر ینصرنی » او پاسخ گویند و از مکتب حسینی درس دینداری ، عزت و آزادی بیاموزند. چهارده قرن است که یاد حسین و کربلا گرمی بخش محفل عاشقان و آزادگان و دلسوختگان است و هنوز این داغ تازه است و هنوز این مکتب شگفت درسهای جدیدی برای سالکان و حقیقت جویان دارد. و امروز در محضر هنرمندان و فرهنگ دوستان می خواهم از «نهضت عاشورا و آزادی » سخن بگویم . چرا که حسین سرور آزادگان جهان است و ملت ما در مقاطع مختلف تاریخی همواره با یاد و نام حسین «آزادی » خواسته است . هرچند در عصر عاشورا که احساسات و عواطف مجروح و چشمها گریان است سخن گفتن در باب آزادی آسان نیست ، اما با عنایت به پیام عمیق زیارت اربعین «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله» حسین خون گلوی خود را در راه تو نثار کرد تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی گمراهی نجات بخشد. و چه ضلالتی بدتر از ازدست دادن آزادی در محرم حسینی در کنار سوگواری و اشک ریختن و مویه کردن در عزای حسین ، تعمیق معارف قیام کربلا و نهضت عاشورا نیز یک وظیفه است . و آنچه باعث شده یاد حسین در جامعه دینی ما ملازم بیداری ، ظلم ستیزی و آزادی باشد همین معارف حسینی است و اصولا آن سوگواری ها و مراسم تعزیه و گریه ها و اشک ها همه مقدمه است ، مقدمه برای معرفت ، مقدمه برای تشبه به حسین ، حسین گونه شدن والا گریه بدون معرفت ، سوگواری بدون التزام عملی به راه و مرام حسین مستلزم این همه ثواب و احترام نیست .
ابتدا به عنوان مقدمه ای کوتاه ، گذری در سیر تاریخی مسئله آزادی تا عصر سیدالشهدا خواهم کرد، سپس جلوه های آزادی را در بیانات و رفتار امام حسین (ع) به تماشا می نشینیم ، کوشش می کنم به کلمات گهربار حضرت اباعبدالله (ع) که از اجزای لاینفک هویت فرهنگی ماست توسل بجویم ، به این امید که از این مجلس حسینی توشه معرفت برگیریم . از بیان کلیات بحث آزادی درمی گذرم و بحث را در دو قسم آزادی یعنی آزادی معنوی و آزادی سیاسی متمرکز می کنم . مرادم از آزادی معنوی رهایی از بند نفس و سیطره شیطان است که لازمه آن وصول به مرتبه ای از کرامت و عزت و علو طبع . و مرادم از آزادی سیاسی رهایی از قدرتهای جائر و مستبد، حق انتخاب مشی سیاسی ، حق اظهارنظر و مخالفت با حکومت و انتظار برخورداری از امنیت در پناه قانون .
آزادی در مقام سخن و خطابه همواره توصیف و مدح و ستایش می شود، هیچکس حتی دشمنان آزادی هم با صراحت و بی پرده آزادی را نفی نمی کنند، مشکل آزادی اما و اگرهایی است که در زمان عمل همچون غل و زنجیر بر پیکر آن تحمیل می شود. همه بحث در این قیود و ضوابط و شرائط است . این مشکل در بحث آزادی سیاسی به مراتب جدی تر است .
میزان آزادی سیاسی ، آزادی مخالف است ، به بیان ساده تر در جایی که مخالف حکومت ، مخالف قدرت سیاسی در چهارچوب ضوابط انسانی امنیت داشته باشد، می توان گفت آزادی سیاسی محقق شده است . و حسین (ع) در عصر خود یک مخالف بود. مخالف حکومت وقت ، بالاتر از آن ، حسین (ع) مخالف یک رویه بود، و برای اصلاح آن از جان خود مایه گذاشت . از امام حسین (ع) با عنوان فاخر سرور آزادگان جهان ، سیدالاحرار یا ابوالاحرار یاد می کنیم ، تعبیری صادق و رسا.
علی رغم این که در فرهنگ دینی ما شخصیت بارزی چون سیدالشهدا(ع) موجود است، متاسفانه مسئله آزادی در ادبیات دینی بلکه ادبیات ملی ما جایگاه شایسته خود را نیافته است . رسوخ ریشه های استبداد که پیشینه ای چندهزارساله دارد باعث شده که مسئله آزادی و حریت هرگز به عنوان یک بحث مستقل و یک فصل مجزا مورد عنایت نویسندگان و محققان ما قرار نگیرد، و درنتیجه مبانی نظری آن مورد دقت و تامل واقع نشود. ادبیات دینی و ملی ما در زمینه آزادی سیاسی بسیار لاغر و نحیف است . پدران و پیشینیان ما در این باره از احساس و عاطفه و عشق و شعار آزادی به تعقل و تدبر و تعمیق آزادی نرسیده اند.
در اینجا خود را موظف می دانم از اولین دانشمندی که در جامعه ما مسئله آزادی سیاسی را به معنای رایجش براساس تعالیم حسینی مطرح کرد یاد کنم . مرحوم آیت الله میرزا محمد حسین غروی نائینی (متوفی 1355ه'ه ق ) از بزرگترین علمای عصر مشروطه است . این فقیه بصیر در تبیین آرا سیاسی خود کتابی نوشته به نام تنبیه الامه و تنزیه المله. نائینی برای نخستین بار آزادی سیاسی را بنام «حریت » از جمله لوازم یک جامعه دینی شمرد و فصلی از کتاب ارزشمند خود را به «اصل مبارک حریت » اختصاص داد، و در آنجا به انتقاد از کسانی می پردازد که وقتی از آزادی دم زده می شود، آن را به رفع ید از احکام دین و مقتضیات مذهب و بی بندوباری تعبیر می کنند، و نمی دانند یا خود را به نادانی می زنند که مراد انبیا و اولیا دین و طرفداران متدین آزادی از آزادی ، آزادی از اسارت و رقیت تحکمات خودسرانه است ، این که رقاب ملت از بندگی نسبت به سلاطین آزاد باشد و مردم بتوانند در چهارچوب قوانین موضوعه آن جامعه در بیان و رفتار سیاسی آزاد باشند و آنچه را صلاح می دانند انجام دهند و کسی به رسم و شیوه فراعنه بر آنها سطوت و استیلا نداشته باشد. به نظر نائینی اهتمام دائمی انبیا و اولیا علیهم السلام در استنقاذ این «حریت مظلومه مغصوبه » از غاصبین و طواغیت بوده است و مقتضای دینداری مبارزه برای کسب آزادی سیاسی است .
میرزای نائینی در صدر کتاب گرانسنگ خود تصریح می کند که مردم در نهضت مشروطه آزادی خواهی را از نهضت حسینی اقتباس کرده اند: «... عموم اسلامیان به حسن دلالت و هدایت پیشوایان روحانی از مقتضیات دین و آئین خود باخبر و آزادی خدادادی را از ذل رقیت فراعنه امت برخورد به حقوق مشروعه ملیه و مشارکت و مساواتشان در جمع امور با جائرین پی بردند و در خلع طوق بندگی جبابره و استفاده حقوق مغصوبه خود سمندروار از دریاهای آتش نیندیشیده ریختن خونهای طیبه خود را در طریق این مقصد از اعظم موجبات سعادت و حیات ملیه دانستند و ایثار در خون خود غلطیدن را بر حیات در اسارت ظالمین از فرمایش سرور مظلومان علیه السلام که فرمود: نفوس ابیه من ان توثر طاعه اللئام علی مصارع الکرام اقتباس کردند.» نائینی ضمن تمسک به آخرین خطبه امام حسین (ع) که در همچو روزی عاشورا ایراد شده نتیجه می گیرد هر دوستدار حسین می باید طرفدار آزادی باشد و برای استقرار حریت در جامعه کوشش کند
دفاع جانانه نائینی از آزادی سیاسی در مقابل کسانی است که به گفته وی «جز حفظ مقام مالکیت رقاب و فاعلیت ما یشا و حاکمیت ما یرید و عدم مسئولیت عما یفعل ، مقصد و هم دیگری اصلا بخاطرشان نرسیده و درنظر ندارند همچنین اتصاف آن دسته ظالم پرستان عصر و حاملان شعبه استبداد دینی را هم به تمام اوصافی که در روایت احتجاج برای علما سو و راه زنان دین مبین و گمراه کنندگان ضعفای مسلمین تعداد فرموده و در آخر همه می فرماید: اولئک اضر علی ضعفا شیعتنا من جیش یزید لعنه الله علی الحسین (ع) ]این دسته از علما ضررشان بر ضعفا شیعه بیشتر است از سپاه یزید بر حسین (ع)[ کما ینبغی فهمیده می دانند که از این درجه همدستی با ظالمین دردمان چه و مقصدمان چیست نائینی آنان را که ستیز با آزادی سیاسی را توجیه دینی می کنند، «شعبه استبداد دینی » نامیده ، معتقد است ضرر این توجیه گران بر مردم بیش از ضرر لشکر یزید بر امام حسین (ع) است .
نبرد بی امان دینداری و آزادی خواهی با استبداد و آزادی ستیزی هنوز نیز در جریان است و همچنان گروهی از آزادی با عنوان «کلمه قبیحه حریت » یاد کرده و می کوشند مناسبات استبدادی را توجیه دینی کنند و دین را مدافع و مقتضی استبداد معرفی کنند. سوالی که در این مجال در پی پاسخگویی آن هستم این است که چرا امام حسین (ع) قیام کرد، و هدف قیام حسینی با مسئله آزادی چه ارتباطی دارد واضح است که تکیه من در این بحث بر ابعاد اجتماعی و سیاسی نهضت عاشورا است و نقش برجسته انقلاب عاشورا را در احیای دین مفروغ عنه می گیرم ، چرا که در این باره فراوان سخن گفته شده ، اما در مبانی سیاسی و مباحث نظری آن در ارتباط با آزادی به تناسب کمتر سخن گفته شده است ، یا این که به بیانات کلی و نتایج عمومی اکتفا شده و کمتر از زاویه فلسفه سیاسی به نهضت دینی نگریسته شده است . واضح است که مطالعه این نهضت از زاویه فلسفه سیاسی هرگز به معنای نفی دیگر ابعاد آن نیست . تنها تکیه بر این نکته است که نهضت حسینی از باب فلسفه سیاسی نیز تعالیم و دروس و عبرتهای گرانبهایی دارد، که ما به این بعد از نهضت نیز محتاجیم . مسلح کردن شور مقدس حسینی به شعور و معرفت حسینی و تسری اصول و قواعد نهضت کربلا به فلسفه سیاسی رایجمان وظیفه ای سترگ است .قبل از سیدالشهدا(ع)، امام مجتبی (ع) در اثر دسیسه هایی که در زمان ایشان بکار افتاد، با معاویه صلح نامه ای را امضا کرد از جمله مفاد این صلح نامه این بود که معاویه مقید است که به کتاب خدا و سنت رسولش عمل کند و حق ندارد بعد از خود کسی را به خلافت جامعه اسلامی منصوب نماید، و حکومت پس از وی متعلق به حسن (ع) و حسین (ع) است
علی رغم این که معاویه به این عهد پایبند نماند، اما تا مسئله ولایت عهدی و خلافت یزید پیش نیامده بود، یعنی تا زمان مرگ معاویه (رجب سال 60) امام حسین (ع) به احترام برادر قدمی در شکستن آن عهدنامه برنداشت . فارغ از نقض جدی عهدنامه ، اکنون دو سنت سیئه در حال پایه گذاری است : یکی شخصیت حاکمی که قرار است زمام امور مسلمانان را بدست بگیرد، یعنی یزید. فردی که آشکارا مرتکب فسق و فجور می شود و برخلاف پدرش معاویه حداقل حفظ ظاهر هم نمی کند، و دیگری که مهمتر از اولی است ، شیوه به قدرت رسیدن او: ولایتعهدی . برای نخستین بار در تاریخ اسلام ، خلافت نبوی به سلطنت موروثی تبدیل می شود. به اعتقاد شیعه با حضور معصوم (ع) در جامعه ، حکومت حق اوست ، چرا که او افضل آدمیان است و عادلانه و خداپسندانه جامعه را اداره می کند. براین اساس حکومت پس از پیامبر حق امیرالمومنین (ع) بوده است و وی منصوب از جانب خدا و معرفی شده از جانب رسول (ص ) بوده و مردم موظف بوده اند به امر خدا و رسول گردن بنهند.
اما آنچه واقع شد به گونه دیگری بود. پس از رسول الله(ص ) چهار نفر خلفای راشدین به قدرت رسیدند. تامل در شیوه به قدرت رسیدن این چهار خلیفه و به طور کلی حکمرانان مسلمان قبل از یزید قابل مطالعه است :خلیفه اول ابوبکر با رای شورایی چهار پنج نفره از سران مهاجرین و انصار بدون حضور بنی هاشم با عجله و قبل از دفن پیامبر(ص ) تعیین می شود. مشخص نیست چرا تنها آن چند نفر حق تعیین خلیفه را داشتند و چرا دیگر سران مهاجرین و انصار از این حق محروم بودند. انتخاب کنندگان برای بیعت گرفتن مردم و به ویژه سران مهاجرین و انصار از عنصر فشار و زور غفلت نکردند، که اعتراض فاطمه زهرا(س ) دختر گرامی پیامبر مهمترین سند تاریخی این مسئله است . خلیفه دوم عمربن خطاب با وصایت خلیفه اول به قدرت رسید. آن روز کسی نپرسید اگر قرار است خلیفه با وصایت از جانب خلیفه قبل تعیین شود آیا پیامبر(ص ) درایت چنین وصایتی را همچون خلیفه اول نداشت خلیفه سوم عثمان بن عفان توسط شورایی شش نفره که از جانب خلیفه دوم منصوب شده بود، برگزیده شد، بعد از این که گزینه اول این شورا علی بن ابی طالب حاضر نشد خلافت به روش شیخین را بپذیرد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   17 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله عاشورا و آزادی

دانلود مقاله حضرت زینب

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله حضرت زینب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 مقدمه در خانه على بن ابى طالبعلیه السلام از فاطمه اطهرعلیها السلام فرزند دخترى به دنیا آمد که او را زینب نام نهادند، فرزندى که نه تنها زینت پدر شد، بلکه در تاریخ پرفراز و نشیب پس از پیامبرصلى الله علیه وآله توانست در بزرگترین حماسه نبرد حق علیه باطل، نقشى مهمّ و سرنوشت ساز داشته و پیام رسان انقلاب عاشورا باشد و براى همیشه تاریخ، مسلمانان را مدیون فداکارى، ایثار و شهامت خویش سازد. زینب در خانه علىعلیه السلام قوّت قلب پدر، انیس و مونس مادر و غمخوار برادرش حسین بن علىعلیه السلام بود و در عرصه اجتماع، پیام رسانى سترگ، سخنورى کم نظیر، زاهدى شب زنده دار، مجاهدى نستوه و الگوى کامل زن معرّفى شده در قرآن بود. او با شجاعتى تحسین برانگیز رو در روى یزید و درباریانش با قوّت و قدرت پیروزى حق و شکست باطل را اعلان نمود و فرمود: «فَکِد کَیدَک واسْعَ سَعیَک، فواللَّه لا تَمحوا ذکرَنا، ولا تُمیتُ وحیَنا...» یزید! هر حیله اى که دارى به کار گیر و هر تلاشى مى توانى انجام ده، سوگند به خداوند که هرگز نخواهىتوانست نام و یاد ما را از ذهن ها محو کنى و یا آیین و وحى ما را از میان بردارى...» این سخنان را زن داغدیده اى بیان داشت که یزیدیان عزیزترین کسان او را با دلخراش ترین وضع ممکن به شهادت رسانده اند و خود سرپرستى زنان و کودکانى را برعهده دارد که دلهایشان داغدار و اشک هایشان جارى است. دیرى نپایید که پیروزى ظاهرى و موقتى یزید به سرعت سپرى شد و پرچم خونرگ عاشورا به اهتزاز درآمد و انشاء اللَّه تا همیشه تاریخ نیز در اهتزاز خواهد ماند. کتابى را که در پیش رو دارید تألیف استاد فرزانه و دانشمند گرانمایه جناب حجةالاسلام والمسلمین آقاى رسولى محلاتى - دامت افاضاته - است که به شکلى محقّقانه و در عین حال فشرده و گویا، بخش هایى از زندگى پر درد و غم زینب کبرىعلیها السلام را ترسیم فرموده اند. امید آن که خوانندگان را مفید افتد و آن بانوى مظلومه، شفیعه ما عاصیان در سراى باقى گردد.
زندگانى حضرت زینبعلیها السلام در اخبار و روایاتى که علماى شیعه و سنّى نقل کرده اند آمده است که فاطمهعلیها السلام از امیرالمؤمنینعلیه السلام پنج فرزند - سه پسر و دو دختر - آورد. پسران آن حضرت حسن، حسین و محسنعلیهم السلام و دختران ایشان زینب و امّ کلثوم بودند. محسن در حالى که هنوز جنین بود در اثر ظلم و ستم به آن مخدره معصومه سقط شد. زینب و امّ کلثوم دو دختر آن حضرت نیز پس از رحلت مادر بزرگوارشان سالیانى چند زندگى کردند. امّ کلثوم پس از شهادت امیرالمؤمنینعلیه السلام و حضرت زینبعلیها السلام مدتى پس از واقعه جانگداز کربلا دار فانى را وداع گفت. زینبعلیها السلام، هم از نظر سن و هم از نظر مقام و فضیلت، برتر از خواهرش ام کلثوم و بلکه مى توان گفت پس از مادرش فاطمه و جدّه اش خدیجه شریفترین و بزرگترین زنان اسلام بوده است. زندگانى پرماجرا و سخنان پرمعنا و خطبه هاى بلیغ و رساى او در طول مسافرت کربلا، کوفه و شام و زهد و عبادت و سایر خصال عالى او بهترین گواه این مُدّعاست. اینک شرح حال آن بانوى معظمه را با استفاده از منابع معتبر و به طور اختصار به رشته تحریر در مى آوریم:
ولادت در تاریخ ولادت زینبعلیها السلام اختلاف است. در ریاحین الشریعه آمده است که میلاد آن حضرت را، برخى پنجم ماه جمادى الاُولاى سال ششم، بعضى اوایل شعبان آن سال، بعضى در ماه رمضان و برخى دیگر در دهه آخر ماه ربیع الثانى و طبق نقلى ماه محرم سال پنجم هجرت ذکر کرده اند ولى هیچ یک از این اقوال دلیل محکم تاریخى ندارد. این عدم اتفاق نظر در مورد تاریخ وفات آن مخدره نیز به چشم مى خورد به طورى که برخى آن را در ماه رجب سال 62 و بعضى در چهاردهم رجب سال 62 دانسته اند. همچنین در مورد محل دفن و قبر ایشان نیز اختلاف است. برخى قبر آن بانوى بزرگوار را در مدینه، جمعى در شام و گروهى در قاهره پایتخت مصر مى دانند. یکى از سادات در ولادت و فضیلت زینب کبرى دختر امیرالمؤمنینعلیهما السلام مولودیه اى سروده است که بخشى از آن چنین است: دوستان! گشت عیان نور خدا پنجم ماه جمادى الاولى از جمال و رخ بانو زینب یعنى از آینه علم و ادب اختر پاک سماوات عُلى دختر شیر خدا و زهرا.
مهربان خواهر و یار سبطین با حسن همدم و همکار حسین مقدمش بر همه بادا مسعود حق نگهداردش از چشم حسود لاله اى بود ز باغ ایمان که به دل داشت بسى داغ، نهان داغش از بس به دلِ سوخته بود لاله سان، چهره اش افروخته بود حوریان محو رخ نیکویش قدسیان مات شکنج مویش عود ریزید به مجمر بسیار مشک ریزید ز دامن خروار شمع جمع حرم آل عبا بود شهزاده آزاده ما که بدو بار به منزل برسید کشتى عشق به ساحل برسید یعنى از بَعد شهید بى سر بُرد این بار اسیرى، خواهر تا اسارت به شهادت یکجا زنده گرداند آیین خدا گل گلزار نبوت چه شکفت جد او نام ورا زینب گفت یعنى او زینت بابش على است که از او نورخدا منجلى است

جلوه احمدى از او پیدا صولت حیدریش چهره نما سینه اش مخزن اسرار خدا چهره آیینه آثار خدا آرى این نکته مسلّم باشد عالمه غیر معلم باشد نگهى گرم و سرى افکنده یعنى از جان به حسینم بنده با برادر همه جا همراهم من کمین بنده او، اوشاهم تهیم از خود و پر از اویم عشقش از روز ازل بُدخویم اى دل ارطالب فیضى به ادب بوسه زن درگه بانو زینب سرورا! بنده نوازى کن ساز «جندقى» را به نگاهى بنواز گفتم این شعر به عید مولود تا شود توشه به روز موعود نام و کنیه «زینب» در لغت به معناى درخت نیکو منظر آمده و ممکن است مخفف «زین و أب» یعنى زینت پدر باشد. براساس متون تاریخى و روایات، امیرالمؤمنین دو یا سه دختر به نام «زینب» داشته که بانوى شجاع کربلا «زینب کبرى» بوده است و چنان که شیخ مفید و برخى دیگر گفته اند «زینب صغرى» همان خواهر مادرى زینب یعنى «امّ کلثوم» بوده است ولى شیخ مفید؛ در پایان کلام خود، در زمره فرزندان علىعلیه السلام به زینب صغراى دیگرى اشاره مى کند که مادرش کنیز بوده است. یکى از القاب حضرت زینب که در روایات هم آمده است «عقیله» یا «عقیله بنى هاشم» به معناى زن ارجمند و یکتا در میان خویشاوندان مى باشد. و در میان کنیه هاى زینبعلیها السلام نیز «امّ کلثوم» و «امّ عبداللَّه» ذکر شده که بر اساس این نقل، زینب «امّ کلثوم کبرا» و خواهرش «امّ کلثوم صغرى» است. با این حال در بسیارى از کتابها مانند «مناقب» ابن شهرآشوب و «شرح نهج البلاغه ى ابن ابى الحدید»، خواهر آن بانوى معظمه را امّ کلثوم کبرا مى دانند و براى زینبعلیها السلام چنین کنیه اى ذکر نکرده اند.
دوران کودکى دختر بزرگوار فاطمهعلیها السلام در سن پنج یا شش سالگى مادر خود را از دست داد. لیکن با همین سنّ کم چنان تربیت شده بود که از فاطمهعلیها السلام حدیث و روایت نقل کرده و برخى از تاریخ نویسان و محدثان، خطبه «فدک» را به نقل از همین بانوى بزرگوار یعنى حضرت زینب ذکر کرده اند. به عنوان نمونه ابوالفرج در مقاتل الطّالبیین در شرح حال «عون بن عبداللَّه بن جعفر» مى نویسد: «مادر عون زینب عقیله، دختر على بن ابى طالب است.» سپس ادامه مى دهد:

«زینب همان زنى است که ابن عباس خطبه فدک فاطمهعلیها السلام را از او روایت کرده است و در آغاز خطبه گوید: این خطبه را عقیله ما زینب دختر علىعلیه السلام براى ما روایت کرد».(1) از میان محدثان، مرحوم شیخ صدوق در کتاب «علل» در باب «علل الشّرایع و اصول الاسلام» بخشى از اوایل خطبه فدک را که در آن علل احکام ذکر شده نقل و سند آن را این گونه ذکر مى کند: «حَدَّثَنا مُحَمّدُ بنُ مُوسَى بنِ المُتَوَکِّل، قالَ: حَدَّثنَا عَلیُّ ابن الحُسَین السَّعْدآبادی، عَنْ اَحْمَد بنِ اَبی عَبْداللَّهِ البَرقی، عَنْ اِسْماعیلَ بن مِهْران عَنْ اَحمَد بن مُحَمَّد ابنِ جابر، عَنْ زَیْنَب بِنْتِ عَلیّ قالَتْ: قالت فاطمةعلیها السلام فی خُطَبَتِها...»(2) بر خواننده محترم پوشیده نیست که نقل چنین خطبه اى از طرف دخترى در سن پنج یا شش سالگى و حفظ کامل آن با آن همه بلاغت و جامعیت، نشانه کمال رشد، فهم، علم و دانایى اوست و مى توان گفت که ایشان عطیّه الهى بوده و ویژگى هاى خاصّى داشته است. سخنان حضرت زینبعلیها السلام در طول مسافرت کربلا، کوفه و شام و خطبه ها و سخنرانیهایى که در فرصتهاى مختلف در برابر ستمکاران و طاغیان آن زمان و مردم ایراد فرموده است، نشان مى دهد که علم، دانش و کمال آن بانوى بزرگوار اکتسابى و از راه تحصیل و تعلیم نبوده است بلکه عنایت الهى و جنبه خارق العاده اى داشته است. دلیل این ادّعا کلام امام چهارمعلیه السلام است که پس از سخنرانى زینبعلیها السلام در کوفه، آن حضرت خطاب به او فرمود: «یا عَمَّة! اُسْکُتی اَنْتِ بِحَمْدِاللَّهِ عالِمَةٌ غَیْرُ مَعَلَّمَة، وَ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَة...» [عمه جان! آرام باش و سکوت اختیار کن که تو بحمداللَّه دانشمندى معلم ندیده و فهمیده اى هستى که کسى به تو فهم نیاموخته است.]
ازدواج با عبداللَّه بن جعفر در میان یاران و نزدیکان امیرالمؤمنینعلیه السلام افراد زیادى آرزوى رسیدن به افتخار همسرى عقیله بنى هاشم حضرت زینب کبرى را داشتند ولى هرگاه نزد امیرالمؤمنینعلیه السلام از این مقوله سخن به میان مى آوردند با مخالفت آن حضرت مواجه مى شدند تا آنکه عبداللَّه بن جعفر بن ابى طالب - برادرزاده امیرالمؤمنینعلیه السلام - براى این منظور قدم پیش نهاد و از سوى خود کسى را براى خواستگارى به خانه آن حضرت فرستاد. علىعلیه السلام تقاضاى او را پذیرفت و مهریه او را نیز - مانند مهریه مادرش فاطمهعلیها السلام - چهارصد و هشتاد درهم قرار داد(3
) همسر حضرت زینب «عبداللَّه بن جعفر» - همسر زینب - یکى از شخصیتهاى مشهور اسلام و از سخاوتمندان بنام و معروف است. پدرش «جعفر بن ابى طالب» از مسلمانان شجاع و دلیر صدر اسلام و از سخنوران و فصحاى عرب بود که به جرم ایمان آوردن به خدا و رسول او و مبارزه با شرک و بت پرستى شد به همراه همسرش «اسماء بنت عمیس» از وطن مألوف خود مکه، به کشور بدآب و هوا و سوزان حبشه مهاجرت کند و متجاوز از دوازده سال در غربت و دور از پدرش ابوطالب و مادرش فاطمه بنت اسد و برادرانش عقیل و علىعلیه السلام بسر برد. جعفر در آنجا نیز مورد تعقیب مشرکان قریش و نمایندگانى که براى بازگرداندن او و همراهان به حبشه فرستاده بودند قرار گرفت و در حضور «نجاشى» پادشاه حبشه با کمال شهامت و راستى از دین و آیین و پیغمبر بزرگوار خود دفاع کرد تا جایى که پادشاه حبشه و کشیشان مسیحى را سخت تحت تأثیر سخنان شیوا و گرم خویش قرار داد و سرانجام سبب اسلام آوردن نجاشى شد.(4) جعفر پس از بازگشت به مدینه در جنگ موته که یکى از جنگهاى بسیار سخت مسلمانان با لشکر روم بود پس از مقاومتى دلیرانه در برابر دشمن و نشان دادن شهامت بى سابقه از خود که موجب شگفتى و تحیّر دشمنان شد، در راه پیشرفت اسلام به درجه شهادت رسید و «جعفر طیار» لقب گرفت که در فضیلت او از پیغمبر اکرم و ائمه اطهار روایاتى نقل شده است.

«عبداللَّه بن جعفر» در ایامى که پدر و مادرش در حبشه به سر مى بردند به دنیا آمد و در حقیقت او نخستین مولود مسلمان در سرزمین حبشه به شمار مى آید. در سال هفتم پدرش به مدینه آمد و تا روز شهادت وى در جنگ موته، همچنان در مدینه ماند. پیغمبر اسلامصلى الله علیه وآله خبر شهادت او را به مسلمانان داد، سپس رسول خداصلى الله علیه وآله به خانه آنها آمد و سراغ عبداللَّه و بچه هاى دیگر جعفر، عون و محمد را از اسماء گرفت و زمانى که او فرزندان عبداللَّه بن جعفر را به نزد پیغمبر آورد، رسول خدا دست نوازش به سر آنان کشید. اسماء که چنان دید عرض کرد: اى رسول خدا! چنان دست بر سر آنها مى کشى که گویى پدرشان از دنیا رفته و یتیم شده اند. پیغمبر خدا از عقل و فراست آن زن تعجب کرد، اشک از دیدگان مبارکش سرازیر شد و فرمود: آرى جعفر در جنگ شهید شده است. اسماء گریست و پیغمبر او را دلدارى داد و فرمود: گریه مکن که خداوند خبر داد، به جعفر در بهشت دو بال داده مى شود که با فرشتگان پرواز مى کند. آنگاه اسماء عرض کرد: اى رسول خدا! اگر مردم را جمع کنم و از فضیلت جعفر به آنها خبر دهم هرگز فضیلت او فراموش نخواهد شد. * * * مرحوم طبرسى از «عبداللَّه بن جعفر» روایت کرده است که گفت: بخوبى به یاد دارم هنگامى که رسول خداصلى الله علیه وآله به نزد مادرم آمد و خبر شهادت پدرم را به او داد، در آن حال اشک از دیدگان آن حضرت مى ریخت و به سر من و برادرم دست مى کشید و مى گفت: «اَللَّهُمَّ اِنَّ جَعْفَراً قَد قَدِمَ اِلَیْکَ اِلى اَحْسَنِ الثَّوابِ، فَاخْلُفْه فی ذُرِّیَتِهِ بِأَحْسَنِ ما خَلَّفْتَ اَحَداً مِنْ عِبادِکَ فی ذُرِّیَّتِه»؛ [بار خدایا! براستى جعفر با بهترین پاداش نیک به پیشگاه تو آمد، تو نیز به بهترین وجهى که سرپرستى فرزندان یکى از بندگان خود را مى کنى فرزندان او را سرپرستى کن!] آن گاه رو به مادرم کرده فرمود: اى اسماء! مى خواهى بشارتى به تو بدهم؟ عرض کرد: آرى پدر و مادرم به فدایت! فرمود: بدان که خداوند به جعفر دوبال عنایت کرده که در بهشت با آن دو پرواز مى کند! اسماء عرض کرد: این خبر را به مردم هم بگویید. عبداللَّه مى گوید: رسول خداصلى الله علیه وآله برخاست و دست مرا نیز گرفت و با دست دیگر خود بر سرم مى کشید تا به مسجد آمد، بالاى منبر رفت و مرا پیش روى خود در پله دوم نشانید و با چهره ى غمناک و محزون فرمود: - همانا اندوه انسان نسبت به برادر و عموزاده اش زیاد است، آگاه باشید که جعفر به شهادت رسید و خداوند دوبال به او عنایت مى فرماید که در بهشت پرواز کند. آنگاه از منبر پایین آمده به خانه رفت و مرا همراه خویش برد سپس شخصى را به دنبال برادرم فرستاد و او نیز بیامد آنگاه دستور داد غذایى براى ما تهیه کنند و ما غذاى چاشت آن روز را نزد آن حضرت خوردیم و سه روز دیگر در خانه او بودیم، سپس به خانه خود بازگشتیم. بعد از آن هنگامى که درباره فروش برّه برادرم مشغول صحبت بودم، رسول خداصلى الله علیه وآله به دیدن ما آمد. پیغمبر که چنان دید درباره من و معامله اى که مى خواستم انجام دهم دعا کرد و فرمود: خدایا! در معامله اش برکت عنایت فرما. عبداللَّه اضافه مى کند: از آن پس خداوند در تک تک معاملات و خریدها و فروشهایم به من برکت مى داد.(5) «عبداللَّه بن جعفر» گذشته از شخصیت بزرگ و اصالت خانوادگى و انتسابش به خاندان نبوت و بزرگان قریش، داراى کمالاتى چون جود و کرم نیز بود که سبب سیادت و بزرگى بیشترى براى او شد تا آنجا که یکى از سخاوتمندان مشهور عرب گردید و او را «بحرالجود» - دریاى سخاوت - نامیدند. از «استیعاب» نقل شده است که درباره او گفته اند: در اسلام کسى از او کریمتر نبود(6) و در این باره داستانهاى زیادى نقل کرده اند. برخى نیز گفته اند: در هر ماه صد بنده آزاد مى کرد. ذکر همه سخنان و داستانهاى مربوط به فضایل عبداللَّه از حوصله این کتاب بیرون است اما براى نمونه به این چند داستان توجه کنید: داستانهایى از سخاوت عبداللَّه بن جعفر «حموى» در کتاب «ثمرات الاوراق» حکایت کرده است که هنگام بیرون آمدن حضرت امام حسن و امام حسینعلیهما السلام و عبداللَّه بن جعفر از مدینه به قصد حج، در بین راه از بار و اثاث خود جدا ماندند و دچار گرسنگى و تشنگى شدند، در این حال به پیرزنى رسیدند که خیمه اى در بیابان زده و گوسفند کوچکى نیز در خیمه داشت. هر سه به نزد آن پیرزن رفتند و از او پرسیدند: آب دارى؟ پیر زن گفت: آرى و با اشاره به آن گوسفند، گفت: شیرش را بدوشید و بنوشید. پرسیدند: غذایى هم دارى؟ پاسخ داد: نه، تنهاهمین گوسفند را دارم، اکنون یکى از شما برخیزد و آن را ذبح کند تا من از گوشت آن براى شما غذایى طبخ کنم. به دستور او عمل کردند و پس از ذبح گوسفند آن را به پیرزن دادند و او از گوشت آن غذایى طبخ کرد و نزد میهمانان آورد. هر سه نفر از آن غذا خورده سیر شدند و تا هنگام خنک شدن هوانزد آن زن ماندند و سپس به سوى مکه راه افتادند. پیش از حرکت به پیرزن گفتند: ما از قبیله قریش هستیم، هرگاه عبورت به مدینه افتاد نزد ما بیا تا پذیرایى و مهمان نوازى تو را جبران کنیم. پس از رفتن آنان، شوهر آن پیرزن آمد و پیرزن ماجرا را نقل کرد. مرد خشمناک شد و او را نهیب زد و گفت: چگونه براى افرادى ناشناس گوسفندى را ذبح مى کنى؟ و به همین اندازه که به تو مى گویند که ما افرادى از قبیله قریش هستیم دلت را خوش مى کنى؟! این جریان گذشت و این زن و شوهر به فقر و تنگدستى دچار شدند و بناچار حرکت کرده به مدینه آمدند و از شدت استیصال در مدینه به جمع آورى سرگین شتران و فروختن آن مشغول شدند و از این راه لقمه نانى تهیه مى کردند. از قضا روزى پیرزن از کوچه اى که خانه امام حسنعلیه السلام در آن واقع شده بود عبور مى کرد و امام که دمِ در ایستاده بود، پیرزن را دید و شناخت. سپس داخل منزل شد و غلام خود را به سراغ پیرزن فرستاد و چون به نزد آن حضرت آمد به او فرمود: اى زن! مرا مى شناسى؟ گفت: نه. فرمود: من یکى از مهمانان تو هستم که در فلان روز به خیمه تو آمدیم و از ما پذیرایى کردى. پیرزن آن حضرت را شناخت و گفت: آرى پدر و مادرم به قربانت! امامعلیه السلام دستور داد هزار رأس گوسفند براى او خریدارى کنند و هزار درهم نیز پول به او داد. سپس او را به نزد برادرش امام حسینعلیه السلام فرستاد و آن حضرت نیز به همان مقدار گوسفند و پول به پیرزن عطا فرمود و او را به همراه غلام خود نزد عبداللَّه فرستاد و عبداللَّه پرسید: امام حسن و امام حسین چه اندازه به تو عطا کردند؟ و چون مقدار آن را دانست به مقدار عطاى هر دوى آنها به پیر زن بخشید و پیر زن با شوهر خود با چهار هزار گوسفند و چهار هزار درهم پول به بادیه بازگشتند.(7) * * * روزى عبداللَّه بن جعفر براى سرکشى به مزرعه اش از خانه بیرون رفت. در راه از نخلستانى عبور کرد که غلام سیاهى در آنجا به دیده بانى مشغول بود. عبداللَّه دید که سه قرص نان براى غلام آوردند و در همان حال سگى پیش غلام آمد، غلام یک قرص نان را به نزد آن سگ انداخت. سگ آن را خورد و دوباره و سه باره آمد و غلام هر سه قرص نانش را نزد آن سگ انداخت. عبداللَّه که این منظره را دید، از غلام پرسید: جیره غذایى روزانه تو چقدر است؟ گفت: همین که دیدى. پرسید: پس چرا همه را به این سگ دادى و او را بر خود مقدّم داشتى؟ جواب داد: چون در این منطقه سگى وجود ندارد. احتمال مى دهم این سگ از راه دور آمده و گرسنه است و من خوش نداشتم او را رد کنم! عبداللَّه پرسید: خوب حالا امروز چه کار مى کنى؟ پاسخ داد: امروز را تا فردا به گرسنگى بسر مى برم! عبداللَّه گفت: براستى که این غلام از من سخاوتمندتر و کریمتر است. آنگاه نخلستان را از صاحبش خریدارى کرد و آن غلام را نیز آزاد کرد و نخلستان را به وى بخشید.(8) * * * در کتاب «اغانى» آمده است که مردم مدینه عادت کرده بودند از یکدیگر پول قرض کنند و براى بازپرداخت آن وعده عطاى «عبداللَّه بن جعفر» را بدهند. روزى مردى مقدار زیادى شکر به مدینه آورد تا بفروشد ولى به کسادى بازار برخورد و نمى دانست چه باید بکند، تا اینکه شخصى به او گفت: اگر به نزد عبداللَّه بن جعفر بروى، او این شکرها را از تو خواهد خرید. شکرفروش نزد عبداللَّه آمد و حال خود را به او گفت. عبداللَّه دستور داد شکرها را بیاورند. آنگاه دستور داد چادرى بگسترانند و کیسه هاى شکر را روى آن بریزند و به مردم نیز گفت: هرکه مى خواهد از این شکرها ببرد! مردم هجوم آوردند و هرکس هرچه مى توانست برد. وقتى چنان دید به عبداللَّه گفت: خودم هم چیزى بردارم؟ گفت: آرى. او هم شروع کرد شکرها را در کیسه ها ریخت، و چون تمام شد عبداللَّه پرسید: قیمت شکرها چقدر بود؟ گفت: چهار هزار درهم! و عبداللَّه تمام آن چهار هزار درهم را به وى داد.(9) * * * زینب دختر امیرالمؤمنینعلیه السلام در خانه چنین مردى که دنیا در نظرش ارزشى نداشت و دارایى خود را براى رفع نیازمندیهاى مردم مى خواست و بزرگترین لذت و خوشى زندگى خود را در این مى دید که با ثروت زیادى که خدا به او عنایت کرده بتواند دل مستمند و مسکینى را به دست آورد و از نیازمندى رفع نیاز و حاجت کند، زندگى را آغاز کرد.
چنین مردانى اگر انبارهاى طلا و نقره و گنج هاى زیادى نیز در اختیارشان باشد بااین بخشش و کرم فوق العاده همه را خرج مى کنند و چیزى براى خود باقى نمى گذارند. لذا مى نویسند: عبداللَّه در آخر عمر تنگدست شد. روزى شخصى نزد او آمد و چیزى از او خواست و چون عبداللَّه چیزى نداشت رداى خود را از تن بیرون آورد و به او داد و سرخود را به سوى آسمان بلند کرده و گفت: پروردگارا ! دیگر مرگ مرا برسان و آن را پوشش من گردان که پس از چند روز بیمار شد و چشم از این جهان فروبست. تاریخ وفات او را سال 80 هجرى نوشته اند. با این حساب عمر وى در هنگام مرگ نزدیک به نود سال بود. برخى هم وفات او را در سال 90 هجرى دانسته اند. وفات او در مدینه و قبرش نیز در بقیع است. «ابن حجر» در کتاب «تهذیب التهذیب» مى نویسد: عبداللَّه از کسانى است که از پیغمبرصلى الله علیه وآله و عمویش على بن ابى طالبعلیه السلام و مادرش اسماء حدیث نقل کرده است و جمع زیادى مانند حضرت ابوجعفر محمد بن على ابن الحسینعلیه السلام، حسن بن حسن بن على، قاسم بن محمد ابن ابى بکر، عبداللَّه بن حسن، عروة بن زبیر و دیگران نیز از او حدیث نقل کرده اند. ابن ابى الحدید و دیگران داستانهایى از او نقل کرده اند به ویژه دفاعى که عبداللَّه در حضور معاویه از على ابن ابى طالبعلیه السلام و خاندان بزرگوار پیغمبر کرده و عمرو ابن عاص و دیگران را رسوا ساخته است.(10) مرحوم «مامقانى» در کتاب «رجال» خود، او را مردى جلیل القدر و بزرگوار توصیف کرده است و پس از نقل داستانى از «مدائنى» مى نویسد: شبهه اى در وثاقت او از نظر روایت نیست.(11) بنابراین آنچه در پاره اى از کتابها مانند کتاب اغانى و غیره نقل شده که عبداللَّه بن جعفر اهل سماع و غنا بوده، اصل و اعتبارى ندارد و یا مربوط به شخص دیگرى همنام اوست که به خاطر شهرت عبداللَّه بن جعفر در تاریخ به نام وى ثبت شده است و یا چنانکه برخى احتمال داده اند از حدیث هاى مجعول و اتهاماتى سرچشمه مى گیرد که دستگاه وسیع تبلیغاتى بنى امیه علیه خاندان ابى طالب و امیرالمؤمنین و نزدیکان آن حضرت انجام مى دادند و مى خواستند به هر وسیله این خانواده بزرگوار را نزد مردم بى قدر و ارزش جلوه دهند.(12) مانند روایات دیگرى که درباره خود على بن ابى طالب و حسنینعلیهم السلام و دیگران جعل کردند و با صرف صدها هزار دینار پول بیت المال مسلمانان و اجیر کردن افرادى مانند «سمرة بن جندب»ها و «ابوهریره»ها دروغهایى را به خدا و پیغمبر بستند! در کوفه چنانکه مى دانیم على بن ابى طالبعلیه السلام نزدیک چهارسال از پایان عمر خود را در کوفه گذرانید و این هم به خاطر آن بود که بیشتر هواخواهان آن حضرت در کوفه بودند و با معاویه که در شام سکونت داشت و خوارج که در نهروان بودند در حال جنگ بود و کوفه از این جهت نزدیکتر و آماده تر از مدینه بود که در جاى خود توضیح داده خواهد شد. مورخان نوشته اند: زمانى که امیرالمؤمنینعلیه السلام مرکز خلافت خود را از مدینه به کوفه منتقل کرد، زینب نیز با شوهرش عبداللَّه بن جعفر به کوفه آمد و در آنجا ساکن شدند. عبداللَّه بن جعفر در جنگ صفین جزو لشکریان علىعلیه السلام بود و فرماندهى گروهى از سربازان آن حضرت را به عهده داشت. در این مدت دختر بزرگوار آن حضرت یعنى زینب نیز به ارشاد و تعلیم زنان کوفه اشتغال داشت. از خصائص زینبیه جزایرى(13) نقل شده است که زینبعلیها السلام در کوفه مجلس درسى براى زنها تشکیل داد و براى آنها قرآن را تفسیر مى کرد. و در یکى از روزها به تفسیر سوره «کهیعص» مشغول بود که امیرمؤمنانعلیه السلام از در وارد شد و از دخترش پرسید: «کهیعص» را تفسیر مى کنى؟ عرض کرد: آرى. علىعلیه السلام فرمود: اى نور دیده! این حروف، رمزى است در مصیبت وارده بر شما عترت پیغمبرصلى الله علیه وآله و سپس سخنانى در این باره به زینب فرمود... * * *

با توجه به مقام و احترامى که دختر امیرمؤمنان در کوفه پیدا کرده بود مى توان دریافت که ماجراى اسارت زینبعلیها السلام و بى احترامیهاى جنایتکاران بنى امیه و گماشتگان و دارودسته آنان که نسبت به آن بانوى بزرگوار پس از ماجراى جانگداز کربلا در این شهر انجام شد تا چه اندازه براى دختر امیرمؤمنان ناگوار و دشوار بود و آن حضرت صبر و شکیبایى شگفت انگیزى در برابر این مصایب سخت از خود نشان داد و به خاطر رضاى خداى سبحان این ناملایمات و اهانتها را برخود هموار کرد، تا آنجا که وقتى عبیداللَّه بن زیاد در آن مجلس شوم و مفتضح از وى پرسد: «کَیْفَ رَأَیتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخیکِ»؟ [رفتار خدا را نسبت به برادرت حسین چگونه دیدى؟] زینبعلیها السلام با کمال شهامت و قدرتى که حکایت از نیروى فوق العاده ایمانى او مى کرد در پاسخ آن جنایتکار تاریخ اظهار داشت: «ما رَأَیْتُ مِنْهُ اِلّا جَمیلاً» [من از خداى تعالى جز نیکى و زیبایى چیزى ندیدم]. براستى اگر براى دختر بزرگوار علىعلیه السلام و این بانوى کم نظیر اسلام، در تاریخ جز همین یک فضیلت چیز دیگرى به یادگار نمانده بود در معرفى عظمت و شخصیّت والاى او کافى بود! شمّه اى از فضایل زینبعلیها السلام عبادت بى شک بزرگترین وسیله براى تقرّب به درگاه پروردگار متعال و وصول به مقام قرب و کمال، عبادت و بندگى در پیشگاه مقدس اوست و هرکس به هر مرتبه و مقامى که رسید از راه عبادت رسیده است. قرآن کریم نیز در سوره زمر هدف خلقت را عبادت ذکر کرده و مى فرماید: {وَما خَلَقْتُ الجِنَّ وَ الاِنْسَ اِلاَّ لِیَعْبُدُون} ؛(14) [نیافریدم جن و انس را جز براى آنکه مرا بپرستند!] البته عبادت خدا صرفاً به خواندن چند رکعت نماز و یا انجام برخى عبادت هاى بدنى و مالى محدود نمى شود، بلکه معناى عبادت چنانکه علماى لغت ذکر کرده اند غایت خضوع و تسلیم و اظهار ذلّت(15) در پیشگاه خداى تعالى است که نماز و روزه و سایر اعمال مصادیقى از آن مفهوم کلى و راهى براى رسیدن به آن مقام عالى است که به دستور شرع مقدس و رهبران اسلام باید انجام داد. همچنین باید دانست که عبادت دو جنبه دارد: جنبه فعل و جنبه ترک، و همان گونه که در مداواى یک بیمار پرهیز از برخى غذاها، مهمتر از انجام کارهاى لازم و خوردن دارو است، در باب عبادت و رسیدن به کمال انسانیت و هدف خلقت نیز ترک گناه مهمتر از بجاآوردن و انجام عبادت هاى بدنى و مالى است. از همین رو در روایات آمده است: «اِنَّ اَشَدَّالعِبادَةِ اَلوَرَع»(16) یعنى سخت ترین عبادت ها ورع و خوددارى از گناه است، یا فرموده اند: «اَفْضَلُ العِبادَةِ العَفاف»(17) یعنى بهترین عبادت ها پاکدامنى و پارسایى است. «نیشابورى» یکى از مورخان نقل کرده است که: «زینب در فصاحت، بلاغت، پارسایى و عبادت همانند پدرش علىعلیه السلام و مادرش فاطمهعلیها السلام بود»(18). از برخى مورخان دیگر نیز نقل شده است که: «تهجد و شب زنده دارى زینبعلیها السلام در تمام مدت عمرش ترک نشد از حضرت سجادعلیه السلام روایت شده که فرمود: در شب یازدهم محرّم عمه ام زینب را دیدم که در جامه نماز نشسته و مشغول عبادت است».(19) مرحوم «بیرجندى» در «کبریت احمر» مى نویسد: از برخى مقاتل معتبره از امام سجادعلیه السلام نقل شده است که فرمود: عمه ام زینب با تمام مصیبت هایى که بر او وارد شده بود از کربلا تا شام هیچ گاه نوافل خود را ترک نکرد. همچنین روایت کرده است که چون امام حسینعلیه السلام براى وداع زینب آمد از جمله سخنانى که به او گفت این بود که فرمود: «یا اُخْتاه! لا تَنْسِنی فی نافلةِ اللَّیْل»؛ [خواهر جان! مرا در نماز شب فراموش نکن.] درباره شب عاشوراى زینبعلیها السلام در کتاب مثیرالاحزان از فاطمه دختر امام حسینعلیه السلام نقل شده است: «وَ اَمّا عَمَّتی زَیْنَب فَاِنَّها لَمْ تَزَلْ قائِمَةً فی تِلْکَ اللَّیلَةِ - أی عاشِرَة مِنَ المُحَرّم - فی مِحْرابِها تَسْتَغیثُ اِلى رَبِّها، وَ ما هَدَأَت لَنا عَیْنٌ وَ لاسَکَنَتْ لَنا زَفْرَة». [و اما عمه ام زینب، پس وى همچنان در آن شب در جایگاه عبادت خود ایستاده بود و به درگاه خداى تعالى استغاثه مى کرد و در آن شب چشم هیچ یک از ما به خواب نرفت و صداى ناله ما قطع نشد.(20)] حضرت سجادعلیه السلام فرمود: «اِنَّ عَمَّتی زَیْنَب کانَتْ تُؤَدّی صَلَواتِها مِنْ قِیام، اَلفَرائِضَ وَ النَّوافِلَ، عِنْدَ مَسیرِنا مِنَ الکُوفَةِ اِلَى الشّامِ، وَ فی بَعْضِ المَنازِل تُصَلّی مِنْ جُلُوسٍ لِشِدَّةِ الجُوعِ وَ الضَّعْفِ مُنْذُ ثَلاثِ لَیالٍ؛ لاَنَّها کانَتْ تَقْسِمُ ما یُصیبُها مِنَ الطَّعامِ عَلَى الاَطْفالِ، لِاَنَّ القَوْمَ کانُوا یَدْفَعُونَ لِکُلِّ واحِدٍ مِنّارغیفاً واحِداً مِنَ الخُبْزِ فِی الیَوْمِ وَ اللَّیلَة» [همانا عمه ام زینب همه نمازهاى واجب و مستحب خود را در طول مسیرما از کوفه به شام ایستاده مى خواند و در بعضى از منزل ها نشسته نماز خواند و این هم به جهت گرسنگى و ضعف او بود، زیرا سه شب بود که غذایى را که به او مى دادند میان اطفال تقسیم مى کرد، چون که آن مردمان (سنگدل) در هر شبانه روز به ما یک قرص نان بیشتر نمى دادند.(21)] * * * آنچه آمد نمونه و گوشه اى از عبادت هاى بدنى و انجام نمازهاى واجب و نافله زینب بود. ضمناً بزرگترین خصلت نیک یک انسان ایثار و مقدم داشتن دیگران برخود است که از این حدیث، مقام ایثار زینبعلیها السلام نیز معلوم مى شود که چگونه سه شبانه روز به گرسنگى صبر مى کند و سهم غذاى خود را به اطفال خردسال و امام معصومعلیه السلام مى دهد! از این جنبه که بگذریم، خود همین مسافرت تاریخى و تحمل آن همه مرارتها و مصیبت هایى که در طول تاریخ بشریت کم نظیر و یا بى نظیر است، - و قیام در برابر طاغوتها و ستمگران زمان و رسوا ساختن و محکوم کردن آنها، با آن سخنان نافذ و خطبه هاى آتشین که اظهار هر جمله اش احتمال خطرهایى جانى براى خود او و دیگران داشت، - و درک و رشد دادن به مردم جاهل و نادان و یا بزدل و ترسویى که یکسره خود را در برابر یاغى زمان باخته و یا با مشتى درهم و دینار، سعادت ابدى و آخرت خود را به دنیاى ناپایدار و لذت زودگذر جهان فانى فروخته بودند، - و بیدار کردن مردم بى درکى که گول تبلیغات دستگاه دیکتاتورى بنى امیه را خورده و امام حسینعلیه السلام را به عنوان اخلالگر، لازم القتل مى دانستند، و رساندن پیام مقدّس حجت زمان و سرور آزادگان حضرت اباعبداللَّه الحسینعلیه السلام که جنایتکاران کوفه و شام خیال کردند آن نداى مقدس را در میان شنهاى تفتیده نینوا خاموش کردند، به اقصا نقاط جهان ، حتى به گوش یهودیان و مسیحیان و بیگانگانى که در مجلس یزید براى تماشا یا تبریک آمده و اجتماع کرده بودند ، - و خلاصه انجام یک سلسله رسالتهاى الهى و تاریخى که پشت مردان جهان در انجام آن خم مى شد و از عهده شان خارج بود ، هرکدام از آنها عبادت بزرگى بود که این بانوى بزرگوار و تربیت شده مکتب على و زهراعلیهما السلام انجام آن را به عهده گرفت و غایت خضوع و تسلیم خود را بدین وسیله به پیشگاه مقدس پروردگار خویش اظهار داشت. «فؤاد کرمانى» شاعر معاصر درباره تسلیم و رضاى زینب مى گوید: تسلیم و رضا نگر که آن دخت بتول در مقتل کشتگان چو فرمود نزول شکرانه سرود کى خداوند جلیل قربانى ما به پیشگاه تو قبول و آن شاعر دیگر در مدح وى سروده است: زورق ایمان به وى شناخته ساحل کشتى عرفان ز وى فراشته لنگر فخر سماواتیان و دختر حیدر بانوى عصمت و راست فاطمه مادر دختر اگر این بُدى نداشتى اى کاش دایه امکان به بطن الاّ دختر نخل شریعت از او گرفت شکوفه دین محمد از او رسید به افسر جاه مؤبّد به عون اوست مهیا عزت سرمد به نصر اوست میسّر فداکارى و جهاد در راه دین ایمان به خدا آثار و لوازمى دارد و مسؤولیّتها و تعهداتى به دنبال مى آورد که هرکس نمى تواند بدان ها جامه عمل بپوشاند و به آثار و لوازم آن عمل کند. از جمله اسن لوازم ، مبارزه و جهاد در راه پیشبرد این هدف مقدس و پیکار با بى دینان و گذشت و فداکارى در این راه با مال و جان است خداى جهانیان این حقیقت را درضمن آیاتى از جمله این آیه شریفه بیان فرموده است: {وَالَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ آوَوْا َو نَصَرُوا اُولئِکَ هُمُ المُؤْمِنُونَ حَقّاً...}.(22) [ آنان که ایمان آورند و مهاجرت کردند و در راه خدا پیکار و جهاد نمودند و هم آنان که (مؤمنان را) پناه داده و یارى کردند، مؤمن واقعى و حقیقى اینهایند...] در جاى دیگر فرموده است: {اِنَّمَا المُؤمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِم فی سَبیلِ اللَّهِ اُولئِکَ هُمُ الصّادِقُونَ}.(23) [براستى مؤمنان تنها کسانى هستند که به خدا و رسول او ایمان آوردند و پس از آن شک نیاوردند و به وسیله مال و جان خود در راه خدا جهاد کردند، آنها راستگویانند.] به همین دلیل است که خداى تعالى با مراتبى مجاهدان را بر دیگران فضیلت و برترى داده و مى گوید: {اَلَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی سَبیلِ اللَّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِم اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَاللَّهِ(24)}. [ آنانکه ایمان آوردند و مهاجرت کردند و در راه خدا با مال و جان خویش جهاد کردند، درجه آنان در پیشگاه خدا برتر و بزرگتر از دیگران است...] و در آیه دیگر فرموده است: {فَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدینَ عَلَى القاعِدینَ اَجْراً عَظیماً(25)}. [خداوند مجاهدان را برخانه نشینان به پاداشى بزرگ فزونى بخشیده است.] و منظور از جهاد همان جهد و کوشش و پیکار در راه خدا و فداکارى و گذشت در این راه است، و این کار از هرکسى به نحوى ساخته است و تحت شرایط خاصى شایسته است، و به همین جهت است که جهاد با شمشیر در میدان جنگ از زنها برداشته شده و بر آنها واجب نیست، اما اگر از راههاى دیگرى که با ساختمان وجودى و عفت و شخصّیت آنان سازگار باشد بتوانند خدمتى در این راه انجام دهند یکى از نشانه هاى ایمان و کمال آنهاست و از این رو در شرح زندگانى سیده زنان جهانیان حضرت صدیقه کبرى خواندیم که آن بانوى بزرگوار در راه مبازره با بى دینان و بدعتگذاران از تمام فرصتهایى که پیش مى آمد استفاده مى کرد و تاجایى که مقدور بود از طریق سخنرانى و تذکر و گفتگوى با صحابه ، خطرهایى را که به دنبال انحراف در رهبرى و نافرمانى و سرپیچى از دستور پیغمبر احساس مى کرد و مسلمانان را تهدید مى نمود گوشزد فرمود، و چون دید از این راه نتیجه مطلوب عایدش نمى شود حتى از طریق گریه و ناله، نارضایتى خود را از نظام حاکم و انحرافاتى که پیش آمده بود اظهار مى داشت. یادگار این بانوى بزرگ یعنى زینب کبرىعلیها السلام نیز وقتى احساس کرد مسئولیت بزرگ جهاد در راه دین و پیکار و مبارزه با بى دینان به دوشش آمده و در این راه باید از مال و همسر و فرزند بگذرد و حتى اگر لازم شود از دادن جان نیز دریغ نکند با کمال شهامت و فداکارى از خانه و کاشانه و همسر و زندگى دست کشید و فرزند یا فرزندان خود را نیز براى قربانى به همراه خود به قربانگاه نینوا آورد و در همه جا، یارى مهربان و دلسوز براى رهبر عالیقدر این قیام و نهضت مقدس یعنى حضرت اباعبداللَّه الحسین «روحى و ارواح العالمین له الفدا» بود. عصر عاشورا هنگامى که آن حجت الهى به درجه شهادت رسید، و مسؤولیت عمده دیگرى از این مبارزه مقدس بر مسؤولیت قبلى او افزوده شد و بار تازه اى از این رسالت سنگین به دوش این بانوى شجاع نهاده شد که با کمال شهامت و بزرگوارى و گذشت و فداکارى همچون کوهى پولادین و سدّى آهنین در برابر دشمنان منحرف و گرگان خونخوار ضدّ دین و انسانیت قیام کرد و حتى در موارد چندى جان فرزند برومند برادر و حجت اللَّه زمان یعنى حضرت سجادعلیه السلام را از مرگ رهانید. و در سخت ترین شرایط و پرخفقان ترین محیطها در برابر جنایتکاران و ستمگران بى دین بى مهابا و بدون هیچ واهمه و از دین و آیین خود و مسلمانان دفاع کرد. هر کلمه از سخنان پرمعنا و روحبخش او و نیز هر جمله از نطق ها و سخنرانى هایش همچون تیرکارى و شهاب سوزانى بود که بر قلب دشمنان مى نشست. او با کمال سرفرازى و موفقیت وبخوبى این مسؤولیت سنگین را انجام داد و بارى را که مردان بزرگ نمى توانستند به صورت دسته جمعى به منزل برسانند این بانوى با عظمت یکتنه و به تنهایى به منزل رسانید. توضیح بیشتر این موضوع را ان شاءاللَّه در صفحات آینده در شرح ماجراى سفر تاریخى زینبعلیها السلام به کوفه و شام خواهید خواند. در شجاعت زینب «فؤاد کرمانى» این رباعى هم سروده است: سر حلقه آن زنان که بودند اسیر بود آن علویه اشجع از شیر دلیر اندیشه به دل نداشت زان کوه سپاه زیرا که به چشم او جهان بود حقیر فصاحت و بلاغت فصاحت و بلاغت این بانوى بزرگوار را مى توان به وسیله دو خطبه مشهور او در بازار کوفه و مجلس یزید نیز گفت و گویش با پسر زیادبن ابیه شناخت براستى این بلاغت و شهامت از یک بانوى داغدیده و مصیبت رسیده با آن همه صدمات و گرسنگى ها و تشنگى ها و بى خوابى ها و ناملایمات ، جز کرامت چیز دیگرى نیست به گفته یکى از اساتید - رحمة اللَّه تعالى علیه» - بدون نیروى الهى و مدد غیبى مقدور نیست. هنگامى که زینب علیها السلام آن سخنرانى پرشور و بلیغ و جالب را در میان آن جمعیت دهها هزار نفرى بازار کوفه ایراد فرمود مردم حیرت زده به هم نگاه مى کردند و دستها را به دندان مى گزیدند. راوى آن خطبه نقل مى کند پیرمردى که در کنار من ایستاده تحت تأثیر سخنرانى دختر امیرالمؤمنین چنان مى گریست که ریشش از اشک چشمش ترشده بود و دست به سوى آسمان بلند کرده و مى گفت: پدر و مادرم فداى ایشان که سالخوردگانشان بهترین سالخوردگان و خردسالان ایشان بهترین خردسالان، و زنانشان بهترین زنان، و نسل آنها والاتر و برتر از همه نسل ها است. کُهُولُهُم خَیْرُ الکُهُولِ وَ نَسْلُهُم اِذا عُدَّ نَسْلٌ لایَبُورُو لایُخْزى و هنگامى که زینب علیها السلام در برابر آن مرد پلید و جنایتکار یعنى پسر زیاد قرار گرفت چنان پاسخ فصیح و بلیغى به او داد و بدین وسیله چنان مشتى به دهانش کوبید که آن دشمن غدّار و رذالت پیشه، با همه عداوتى که نسبت به آن خاندان پاک و مطهّر داشت نتوانست تعجب خود را از آن همه شیوایى و رسایى سخن آن هم در قالب الفاظى با آن زیبایى و ایجاز پنهان دارد و با تبدیل عنوان فصاحت که یکى از کمالات بزرگ به شمار مى رود به عنوان سجع گویى و شاعرى ، باتحقیر گفت: «اِنَّ هذِهِ لَسَجّاعَة، وَ لَعَمْری لَقَدْ کانَ اَبُوها سَجّاعاً شاعِراً» [ براستى که این زن در هنر سجع گویى زبردست است، پدرش نیز سجع گو و شاعر بود.] زینبعلیها السلام نیز در پاسخش فرمود: «ما لِلْمَرأَةِ وَ لِلسَجاعَة، اِنَّ لی عَنِ السَجاعَةِ لَشُغْلاً، وَ لکِنْ صَدْری نَفَثَ بِما قُلْتُ» [زن را با سجع گویى چه کار؟ مرا بدان دلبستگى نیست، و آنچه شنیدى سوز سینه ام بود که بر زبان جارى شد!] آنچه در این باره بیشتر جلب توجه مى کند و عظمت دختر امیرالمؤمنینعلیه السلام را بهتر و بیشتر جلوه گر مى سازد این مطلب است که زینبعلیها السلام نزد هیچ معلّمى این علم را فرا نگرفته بود و براى یادگرفتن آن آموزگارى ندیده بود، بلکه بهره اى الهى و کمالى ذاتى بود که خداى تعالى به او عطا کرده و عنایت فرموده بود و {ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ}. * * * و این هم بخشى از گفتار «محمد غالب شافعى» یکى از نویسندگان مصرى که در شماره 27 سال اول مجله «الاسلام» گفته است: «یکى از بزرگترین زنان اهل بیت از نظر حسب و نسب، و از بهترین بانوان طاهره که داراى روحى بزرگ و مقام تقوا، آینه سرتاپا نماى مقام رسالت و ولایت بوده حضرت سیده زینب دختر على بن ابى طالب «کرم اللَّه وجهه» است که به نحو کامل او را تربیت کرده بودند او از پستان علم و دانش خاندان نبوت سیراب شده بود تا آنجا که در فصاحت و بلاغت یکى از آیات بزرگ الهى به شمار مى رفت، و در حلم و کرم و بینایى و بصیرت در تدبیر کارها در میان خاندان بنى هاشم و بلکه عرب مشهور شد و میان جمال و جلال، و سیرت و صورت، و اخلاق و فضیلت را جمع کرده بود شبها در حال عبادت و روزها را روزه داشت و به تقوا و پرهیز کارى معروف بود...». سفر تاریخى زینب به کربلا بهترین جایگاه براى شناخت شخصیت وجودى زینبعلیها السلام همان سفر تاریخى کربلا و مطالعه ماجراى جانگداز واقعه «طف» و به دنبال آن خواندن داستان اسارت زینب و همراهان او در کوفه و شام و برخورد با ستمگران و یاغیان آن زمان است که تاریخ جزئیات آن را ثبت کرده و عظمت فوق العاده دختر علىعلیه السلام را جلوه گر ساخته است همان بخشهاى اندکى ثبت شده از این مسافرت بهترین نمونه و الگو براى معرفى شخصیّت والا و روح با عظمت و کمالات وجودى آن بزرگ بانوى اسلام در طول عمر پنجاه و چند ساله اوست، و ما را از جست و جو و بحث بیشتر در این باره بى نیاز و مستغنى مى سازد.

نخستین مطلب جالب توجه در آغاز این بحث این است که چگونه زینب بدون همسر خود عبداللَّه به همراه برادرش حضرت ابا عبداللَّهعلیه السلام اقدام به این سفر کرد و اساساً چرا عبداللَّه بن جعفر به همراه آنان نرفت. برخى گفته اند: شدّت علاقه زینب نسبت به برادرش به حدى بود که هنگام ازدواج با عبداللَّه شرط کرد که هرگاه امام حسینعلیه السلام خواست به سفرى برود زینب بتواند به همراه برادر مسافرت کند و عبداللَّه از او جلوگیرى نکند. اینکه این نقل تا چه اندازه اعتبار دارد معلوم نیست ، امّا مسلّم است که زینب با رضایت عبداللَّه راهى این سفر پرخطر و تاریخى شد و علت اینکه خود عبداللَّه به همراه امامعلیه السلام نرفت ظاهراً این بود که براى او مسلّم نبود سرنوشت امامعلیه السلام به جنگ و شهادت منجر خواهد شد، اگر چه براى خود امام حسینعلیه السلام و برخى از نزدیکان احیاناً مطلب روشن و مسلّم بوده است، از این رو عبداللَّه در مکّه ماند،(26) چنانکه افراد دیگرى از نزدیکان امامعلیه السلام نیز چون برادرش محمد حنفیه و برخى از عموزادگانش به همین علت همراه امامعلیه السلام نرفتند و اساساً براى بسیارى از مسلمانان باور کردنى نبود که بنى امیه تا این حد پیش بروند که عزیزترین مسلمانان را هدف تیر و شمشیر قرار دهند و به چنین جنایت بزرگى اقدام کنند، اگر چه از مثل جوان بى تجربه و خوشگذرانى مانند یزید که بویى ازحقیقت اسلام به مشامش نخورده و باحیله و تزویر و اعمال نفوذ پدرش معاویه روى کار آمده بود چنین اعمالى بعید به نظر نمى رسید! عبداللَّه در عین حال روى همین خطر احتمالى سعى و کوشش خود را کرد بلکه امامعلیه السلام را از این سفر خطرناک منصرف سازد و چون با مخالفت آن حضرت روبه رو شد و فهمید که تصمیم امامعلیه السلام به انجام این مسافرت قطعى است و نمى تواند آن حضرت را از این راه منصرف سازد، لذا دو فرزند عزیز خود را به نامهاى «عون» و «محمد» به همراه حضرت زینب فرستاد و به آنها سفارش کرد که همه جا از امامعلیه السلام حمایت کنند و حداکثر احترام را نسبت به آن بزرگوار انجام دهند. تفصیل ماجرا را طبرى و دیگران این گونه نقل کرده اند: چون امام حسینعلیه السلام از مکه به سمت کوفه حرکت کرد ، «عبداللَّه بن جعفر» طى نامه اى که به وسیله دو فرزندش عون و محمد به نزد آن حضرت فرستاد نوشت: شما را به خدا سوگند مى دهم که چون نامه مرا خواندى از این سفر بازگرد که من ترس آن دارم اتفاقى بیفتد که سبب هلاکت خاندانت باشد، و اگر شما به شهادت برسى نور زمین خاموش مى شود زیرا مردم امروز به وسیله تو به راه مى آیند، و مردمان با ایمان به تو امید دارند، پس شتاب مکن که من به دنبال نامه ام خدمت شما خواهم رسید. عبداللَّه بن جعفر پس از فرستادن این نامه به نزد «عمرو ابن سعید بن عاص» که از طرف یزید حاکم و فرماندار مکه بود رفت و به او گفت: نامه اى براى حسینعلیه السلام بنویس و به او اطمینان بده که اگر به مکه باز گردد در اینجا امنیت دارد و به هر وسیله اى شده او را امیدوارکن تا آسوده خاطر شود و از این راه منصرف شود. «

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حضرت زینب

دانلود مقاله مسایل تراوش

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله مسایل تراوش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 مقدمه
1-روش های حل مسایل تراوش
روشهای مختلف حل مسائل مربوط به آنالیز تراوش کف و دیواره کانال خاکی را می توان در سه دسته به صورت زیر طبقه بندی کرد.
الف-روش های تحلیلی
ب-روش های شبیه سازی الکتریکی
ج-روش های عددی
1-1-روش های تحلیلی
روش های حل تحلیلی برای اولین بار در سال 1906 توسط THEM جهت مطالعه جریانهای زیرزمینی در یک محیط همسان در حالت جریان ماندگار مورد استفاده قرار گرفت. این مطالعه اندازه گیری ضریب قابلیت نفوذ در سفره های آب زیرزمینی را از طریق آزمایشات پمپاژ میسر می ساخت. لازم به ذکر است که اصول کلی تراوش از کانالهای خاکی نیز از تئوری جریانهای زیرزمینی تبعیت می کند.
در سال 1931 ریچاردز از ترکیب قانون دارسی و معادله پیوستگی جریان، معادله حاکم بر هیدرودینامیک محیط های متخلخل را ارائه نمود.
در سال 1935 تایس THEIS جریان غیر ماندگار ناشی از پمپاژ در یک سفره تحت فشار با محیط یکنواخت و همسان با استفاده از روش حل تحلیلی معادلاتی را بدست آورد که از طریق آنها ضرایب هیدرودینامیک شامل ضریب قابلیت انتقال و ضریب ذخیره یک سفره آب زیرزمینی تحت فشار با انجام آزمایشات پمپاژ مشخص کرد.
از روشهای حل تحلیلی در بررسی جریانهای غیر ماندگار محیط های ناهمسان با تراوش های متغیر در زمان و مکان نمی توان استفاده کرد. در این حالت روشهای شبیه سازی الکتریکی و روشهای عددی یا مدلهای ریاضی با در نظر گرفتن شرایط اولیه و مرزی مناسب قابل استفاده خواهد بود.
2-1-روشهای شبیه سازی الکتریکی
اساس مدلهای شبیه سازی الکتریکی بر یکسان بودن معادلات حاکم بر قوانین بیان کننده جریان آب کف و دیواره کانالهای خاکی با معادله های جریان الکتریسیته در اجسام هادی استوار است. با استفاده از این تشابه می توان جریان مربوط به تراوشات از یک کانال خاکی را با در نظر گرفتن یک شبکه مقاومتها و خازنها، نظیر و متناسب با معادلات جریان مثل معادله لاپاس مورد بررسی قرار داد.
از طریق اندازه گیری پتانسیل الکتریکی در نقاط مختلف شبکه و در نظر گرفتن وجه تشابه بین معادلات جریان آب و جریان الکتریسیته، توزیع پتانسیل آبی را در یک کانال خاکی می توان شبیه سازی کرد.
روش شبیه سازی الکتریکی نخستین بار در سال 1942 توسط BAKER , PASCHKIS جهت حل مسائل هدایت حرارت بکار گرفته شد و سپس در بررسی مسائل مخازن نفت BRUCE)- 1942) امکان پذیر شد.
بررسی های زیادی در مورد مدل های شبیه سازی الکتریکی تاکنون صورت گرفته بطوری که این روش قادر است مسائل پیچیده مربوط به جریانهای زیرزمینی از جمله تراوشات از کانال خاکی را تحلیل نماید.
3-1-روشهای عددی
این روش ها در سالهای اخیر با توسعه و پیشرفت در ساختمان ماشین های محاسباتی الکتریکی (کامپیوتر)، با ظرفیت حافظه و سرعت عمل زیاد، همراه با پیشرفت تحلیل عددی و ریاضیات کاربردی مهندسی از اهمیت بیشتری برخوردار شده است.
عملیات محاسباتی مربوط به روش های حل عددی حجیم بوده و بکار گرفتن آنها در مسایلی نظیر تراوش از کانالهای خاکی نیاز مبرم به کامپیوتر داشته و بدون استفاده از ماشین های محاسباتی الکترونیکی امکان استفاده از روش های حل عددی ممکن نیست.
بخاطر دقت خوب مدلهای ریاضی، دامنه استفاده از این مدل ها روز به روز وسیع تر می شود. در سال 1956 این روش توسط STALIMAN در بررسی آبهای زیرزمینی مورد استفاده قرار گرفت.
روشهای عددی شامل روشهای تفاضلهای محدود، المانهای محدود و مرزی است. استفاده از روشهای تفاضلهای محدود برای جریان در محیط های غیر همسان و غیر یکنواخت توسط REMCON در سال 1956، FREEZE (1966) و WITHERSPOON در سال 1967 صورت گرفت.
کاربرد روش اجزا محدود (المانهای محدود) بیشتر در مورد مسائل مربوط به ژنوتکنیک و سازه توسعه یافته است بطوری که در این زمینه می توان به مطالعات تحقیقاتی ZIENKIWICZ و CHEUNG(1965)، BROWN , TAYLOR (1967) و WITHERSPOON (1975) اشاره کرد.
یک روش عددی جدید بنام برنامه ریزی پویا برای حل مسائل جریانهای زیرزمینی اخیراً بکار برده شد. این روش ابتدا برای حل مسائل بهینه سازی در محاسبات اقتصادی توسط R.BELIMAN (1949) مورد استفاده قرار گرفت و بعداً توسط E.D.ANGEL (1968) از این روش برای حل عددی معادله مشتقات جزئی خطی استفاده شد.
همچنین روش اخیر توسط M.MIRABZADEH برای حل معادله جریان در محیط های متخلخل بکار برده شد. نامبرده اخیراً روش مذکور را در مدلهای ریاضی دو بعدی (1972) و سه بعدی (1974) سفره های آب زیرزمینی، مدل ریاضی بهینه سازی بهره برداری از ذخایر آب زیرزمینی (1981)، بررسی جریانهای مستوی با سطح آزاد (جریان از سدهای خاکی 1982) و بالاخره در مدل ریاضی تحکیم دو بعدی سدهای خاکی (1983) و بررسی نشست سفره های تحت فشار ناشی از عمل پمپاژ (1984) مورد استفاده قرار داد.
در روش المانهای مرزی میدان مورد مطالعه به تعدادی اجزاء تقسیم می شود و تغییرات (یا حرکت) کمیت فیزیکی مورد نظر در روی این مرزها تعیین می گردد. اساس این روش مبتنی بر استفاده از یک تابع تقریبی است که در معادلات میدان مورد مطالعه صادق باشد که شرایط مرزی را ارضا نمی کند.
در این صورت مقدار معادلات حاکم در داخل میدان صفر خواهد شد و تنها حل معادلات شرایط مرزی باقی خواهند ماند. این روش نیمه تحلیلی بوده که منجر به تشکیل معادلات انتگرالی می گردد. پس از تبدیل انتگرال روی سطح به انتگرال در روی مرزهای میدان باید این انتگرال ها را حل نمود.
4-1-مقایسه روش اجزاء محدود با روش تقاضل های محدود
در تحلیل جریانهای غیر ماندگار کاربرد هر دو روش فوق منجر به حل یک دستگاه معادلات خطی در هر فاصله زمانی می گردد. تشکیل دستگاه معادلات در روش تفاضلهای محدود در حجم کنترل به مراتب ساده تر بوده ولی در عوض روش اجزاء محدود امکان می دهد که بتوان برای بخشی از مسائل بویژه شبکه را مناسب تر انتخاب کرد. مثلاً در بررسی جریان در یک کانال خاکی که موقعیت مرز یا پتانسیل معلوم (سطح آزاد آب و سطح تراوش) نامعین باشد، انتخاب اجزاء مثلثی امکان می دهد که بتوان دقیق تر موقعیت سطح آزاد و سطح تراوش را مشخص کرد. در روش اجزاء محدود شبکه بندی حوزه مورد بررسی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده زیرا دقت نتایج محاسبات و مدت زمان محاسبه به آن بستگی دارد.
5-1-بررسی کارهای دیگران در مورد حل مسائل تراوش
مطالعات مسائل مربوط به تراوش بطور جدی از زمان هنری دارسی شروع شد که خود دارسی در سال 1856 نتایج مطالعات و آزمایشات تجربی خود را بر روی ماسه ها در غالب یک قانون تجربی ارائه داد. هر چند که افراد دیگری نیز بعد از دارسی بر تحلیل مسائل تراوش در حالتهای مختلف همت گماشته اند لیکن هنوز هم رابطه تجربی دارسی از اعتبار خاصی در بررسی مسائل تراوش برخوردار است. محققین مختلفی در زمینه های تراوش کار کرده اند و نتایج مطالعات خود را در کتابها و مقالات علمی در سطح جهان به ثبت رسانده اند. در بعضی از این مطالعات علمی، کارآیی رابطه تجربی دارسی مورد آزمایش قرار گرفته و مهر تایید مجدد بر این قانون زده شده است.
برخی از محققین نیز سعی کرده اند که پایه و اساس تئوری قانون دارسی را پیدا کنند. تعدادی از محققان صاحب نظر در مسائل تراوش با بهره گیری از کارهای تجربی از طریق مدلهای هیدرولیکی اقدام به تحلیل مسائل تراوش در حالتهای مختلف کرده اند.
روشهای مختلف عددی نیز توسط محققان مختلف در حل مسائل تراوش بکار برده شده است. در استفاده از هر یک از این روشهای عددی محققان نقاط ضعف و قوت روشها را بررسی کرده و سعی کرده اند که مشکلات و معایب این روش ها را رفع نمایند.
6-1-روش عددی مورد استفاده در این رساله
در این رساله جهت حل معادله ی دیفرانسیلی حاکم بر پدیده تراوش با توجه به شرایط مرزی و اولیه در حالتهای غیر اشباع و اشباع، غیر همگن و همگن، غیر ایزوتروپ، برای جریان غیر ماندگار ار روش تفاضلهای محدود در حجم کنترل استفاده شده است. اساس روش تفاضلهای محدود سری های تیلور و مکلورن می باشد. با بهره گیری از سری تیلور می توان مشتقات مرتبه اول، دوم و … یک تابع را بر حسب مقادیر تابع در نقاط دلخواه بیان کرد. در این روش ابتدا میدان مورد مطالعه به صورت مربع یا مستطیل شبکه بندی شده و بعد با توجه به شرایط مرزی معادله دیفرانسیلی حاکم با استفاده از تفاضلهای محدود در حجم کنترل نوشته می شود. بنابراین یک دستگاه معادلات خطی همزمان تشکیل می شود که با حل آن مجهولات در میدان مورد نظر بدست می آیند.
در روش حجم کنترل ابتدا از معادله دیفرانسیل در یک حجم کنترل با توجه به شرایط مرزی حاکم انتگرال گیری شده و سپس با استفاده از تفاضلهای محدود از طریق دستگاه معادلات خطی همزمان مقادیر مجهولات میدان حساب می شود.
7-1-مزایا و معایب روشهای عددی
المانهای مرزی بخاطر نیمه تحلیلی بودن از دقت زیادی برخوردار بوده و در عین حال علاوه بر سرعت مناسب یک روش نسبتاً ساده ای است ولی معایب عمده اش این است که در محیط های غیر همگن بسیار مشکل می گردد.
روش المانهای محدود از جامعیت خوبی در حل مسائل تراوش برخوردار بوده و دارای دقت و سرعت زیادی در حل مسائل نشت است. عیب روش المانهای محدود پیچیدگی آن در روش شبکه بندی و اشغال حافظه زیاد کامپیوتر است. بطوری که در روش المانهای محدود شبکه بندی حوزه بخوبی صورت نگیرد نتایج محاسبات رضایت بخش نبوده و نیز مدت زمان محاسبه نیز زیاد خواهد شد.
روش تفاضلهای محدود از جامعیت خوب و سرعت مناسبی برخوردار بوده و در محیط های غیر همگن براحتی قابل استفاده است.
بطور کلی وقتی که محیط مورد مطالعه غیر همگن و غیرایزوتروپ باشد کابرد روش تفاضلهای محدود مناسب ترین روش می باشد.
8-1-هدف از انجام رساله (موضوع پایان نامه)
موضوع این رساله شامل دو مورد زیر می باشد:
الف- محاسبه مقدار تراوش کف و دیواره کانال خاکی
در شرایط جریان غیر ماندگار محیط های غیر همگن، غیرایزوتروپ و غیر اشباع از طریق برنامه ای که به زبان کوئیک بیسیک نوشته شده، می توان مقدار تراوش را محاسبه کرد.
ب-محاسبه تبخیر از سطح آزاد کانال
در شرایط جریان آب در کانال خاکی
میزان تبخیر از سطح آزاد کانال به روش محاسبه می شود که در نهایت مقدار تراوش و تبخیر محاسبه شده را به عنوان تلفات آبی در نظر گرفته و عرض کف بهینه کانال را با توجه به داشتن حداقل تلفات آبی محاسبه می کنیم.
9-1-روشهای آنالیز تراوش
1-روشهای اشباع ماندگار در استفاده از این روش بدلیل مشخص نبودن سطوح آزاد و خط نشت در کانالهای خاکی با مشکل روبرو می شویم و چون سطح آزاد یکی از مرزهای مهم بحساب می آید لذا از این روش استفاده نشد.
2-روش غیر اشباع: در جریانهای غیر ماندگار چون مناطق اشباع و غیر اشباع با زمان تغییر می کنند و این حالت مطابقت نزدیکی با فیزیک مساله دارد بخاطر آن در این رساله از روش غیر اشباع استفاده شده که معایب موجود در روش اشباع را نیز برطرف می کند.
معادلات بکار برده شده در این رساله معادلات دیفرانسیلی غیر اشباع می باشد. اطلاعات ورودی به برنامه شامل فواصل افقی و عمودی گره ها، رابطه بین ضریب نفوذ پذیری (K) و پتانسیل ماتریک که در آن h-z= بوده و h و z بترتیب بار هیدرولیکی کل و ارتفاع هر نقطه مورد نظر از یک سطح مقایسه می باد. همچنین رابطه بین رطوبت خاک و نیز به برنامه معروفی می شود.

2-تئوری حرکت آب در خاک
2-1-مقدمه ای بر نفوذ (infiltration)
عمل ورود آب از سطح خاک بداخل آن را نفوذ گویند. میزان رطوبت اولیه خاک تاثیر عمده ای در سرعت نفوذ آب در خاک دارد، هر چه رطوبت اولیه خاک بیشتر باشد سرعت نفوذ کمتر خواهد شد. میزان نفوذ در خاکهای خشک بیشتر از خاکهای مرطوب است. عواملی نظیر بافت و ساختمان خاک، درجه پوکی و اندازه خلل و فرج خاک، ارتفاع آب در سطح زمین و خصوصیات سیال مقدار نفوذ را تحت تاثیر خود قرار می دهند.
خاکهای رس بدلیل داشتن مواد کلوئیدی و آلی در ضمن مرطوب شدن متورم شده و باعث پراکندگی ذرات خاک و سرعت نفوذ را شدیداً کاهش می دهند، چون این ذرات در لابلای منافذ خلل و فرج خاک قرار می گیرند و مانع نفوذ آب در خاک می شوند.
هر چه پوکی خاک بیشتر و اندازه خلل و فرج نیز بزرگتر باشد نفوذ آب در خاک با سهولت بیشتری صورت می گیرد. اگر آب نفوذی به خاک گل آلود باشد، سرعت نفوذ کمتر خواهد بود. زیرا ذرات ریز محلول در آب سبب پر شدن منافذ بین خلل و فرج خاک شده و نهایتاً راههای فرار آب در خاک را محدود تر می کند.
2-2-مکانیسم نفوذ
ورود آب بداخل خاک (نفوذ) تحت تاثیر نیروهای ثقلی و کاپیلاری صورت می گیرد، نیروی ثقل در جهت عمود عمل می کند در صورتی که نیروی کاپیلاری در ابتدا که خاک خشک و منافذ موئین خاک از آب، فقط نیروی ثقل بر نفوذ تاثیر داشته و جریان نفوذ به صورتی عمودی صورت می گیرد.
به همین علت است که سرعت نفوذ ابتدا در سطح خاک زیاد بوده و سپس با کاهش تدریجی خود به مقدار ثابتی می رسد.
3-2-توزیع رطوبتی خاک در حین نفوذ
اگر در سطح یک خاک همگنی، مقداری آب تجمع پیدا کند در این حالت مشاهده می شود که ضمن نفوذ آب در خاک، مطابق شکل (1-2) چهار منطقه کاملاً متمایز از نظر رطوبت، به شرح زیر قابل ملاحظه است. شکل (1-2) نواحی رطوبتی خاک در ضمن نفوذ را نشان می دهد.
الف- ناحیه اشباع که در نزدیکی سطح زمین قرار گرفته و رطوبت خاک با عمق تغییر نمی کند.
ب-ناحیه بینابینی با جریان غیر اشباع و دارای رطوبت یکنواخت
ج-ناحیه مرطوب که رطوبت خاک در این ناحیه با عمق کاهش سریع دارد.
جعبه رطوبتی که در زیر منطقه مرطوب قرار گرفته و در واقع حد فاصل خاک مرطوب و خشک است.
اگر میزان آب نفوذی به خاک کمتر از ظرفیت نفوذ باشد، همه آن وارد خاک شده و در خاک انتقال می یابد که در این صورت شدت آب نفوذی، سرعت نفوذ را تعیین می کند. برعکس، اگر آب تجمع یافته در سطح خاک بیشتر از ظرفیت نفوذ باشد، شدت آب نفوذی به ظرفیت نفوذ بستگی داشته و ظرفیت نفوذ تعیین کننده میزان آب نفوذی به خاک خواهد بود.
اگر سطح خاک خشکی را به حالت اشباع درآوریم نیروی مکش که در چند میلی متری سطح خاک بر آن اعمال می شود قابل ملاحظه است ولی به تدریج که آب در خاک نفوذ کرده و ضخامت بیشتری از آن را مرطوب می سازد مقدار نیروی مکش در این صورت ناچیز خواهد بود. سرعت نفوذ در استوانه ای از خاک که بطور افقی قرار گرفته باشد، تقریباً برابر صفر بوده ولی در نفوذ عمودی، سرعت نهایی نفوذدر یک خاک همگن به مقدار ثابتی میل می کند که برابر ضریب آبگذاری اشباع خاک است. در صورتی که سطح خاک نیمه اشباع باشد در این حالت سرعت نفوذ معادل هدایت موئینه ای خاک خواهد شد.
بطور کلی سرعت نفوذ در خاکهای اشباع ثابت بوده و مستقل از زمان و ضخامت لایه اشباع خاک می باشد، اما در جریانهای غیر اشباع، ضخامت آبی که اطراف خاک را فرا گرفته و یا به جدار خلل و فرج خاک چسبیده، تعیین کننده مقدار نفوذ بوده و مقدار نفوذ و سرعت آن برعکس خاکهای اشباع، در خاکهای غیر اشباع ثابت نبوده و تابعی از زمان، عمق و مقدار آن نفوذی به خاک است. در خاکهای اشباع منافذ خاک پر از آب بوده و ارتباط این منافذ با همدیگر باعث تشکیل یک محیط پیوسته بوده که سبب یکنواختی سرعت نفوذ در خاکهای همگن می شود. در صورتی که خاکهای غیر اشباع از چنین قاعده ای برخوردار نبوده و بخاطر جذب یا دفع آب منافذ و خلل و فرج خاک سرعت نفوذ نیز دچار نوسان می شود شکل (2-2) شمایی از جریانهای اشباع و غیر اشباع در خاک را نشان می دهد.
4-2-معادلات حاکم بر نفوذ
تاکنون معادلات زیادی در مورد نفوذ ارائه شده است. از جمله کوستیاکوف (1932) Kostiakov، هورتون (1940 و 1933) Horton، هولتان (1973) Holtan، هنسن (1955) Hansen، گرین و امپت (1911) Green and ampt، فیلیپ (1969 و 1957) hpilip و غیره که در کتب مختلف فیزیک خاک (Soil physics) آمده است. تجربه نشان داده است که سرعت نفوذدر عمل برای خاکهای غیر همگن بیشتر از مقداری است که از معادلات مختلف نفوذ برآورد می شود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   35 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مسایل تراوش

دانلود مقاله پتانسیومتر

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله پتانسیومتر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

نگاه اجمالی
پتانسیل سنج ،) وسیله‌ای الکتریکی است که از قطعه سیمی مقاوم (یا از ماده مقاوم الکتریکی) با مقاومت R تشکیل شده است و روی آن یک سر اتصال لغزنده قرار دارد. که با سیم اتصال الکتریکی برقرار می‌کند و معمولا در آزمایشگاه برای تنظیم و کنترل جریان از یک مقاومت متغیر استفاده می‌شود. پتانسیل منبع در سه محل اتصال الکتریکی دارد. عبارت است از نقطه A و B در دو سر سیم مقاوم و سر اتصال لغزنده T، پیچ تنظیم صدای رادیو یا وسایل صوتی دیگر ، پتانسیل سنجی ساده و ارزان قیمت است. اما پتانسیل سنج دقیق وسیله‌ای گرانقیمت است که برای اندازه‌گیری ولتاژ با دقت بسیار زیاد بکار برده می‌شود.
اساس کار پتانسیومتر
اگر اتصال بین نقطه A و T برقرار شود، این وسیله به یک مقاومت قابل تنظیم یا رئوستا تبدیل می‌شود. مقاومت بین نقطه‌های A و T و شکل R1 نشان داده می شود. با حرکت سر اتصال لغزنده T در طول سیم مقاوم ، از سر اتصال A تا سر اتصال B ، مقاومت R1 از صفر تا مقدار R تغییر می‌کند. نام پتانسیل سنج از آنجا گرفته شده است که این وسیله می‌تواند مقادیر مختلف اختلاف پتانسیل الکتریکی که یا ولتاژ ، میان سر اتصال T و یکی از دو سر سیم پتانسیل سنج (مثلا نقطه A) را بسنجد.

 

فرض کنید باتری با نیروی محرکه الکتریکی V به دو سر A و B ، وصل شده است. مقاومت بین A و T را R1 و مقاومت بین B و T را R2 می‌گیریم. به این ترتیب ، این دو مقاومت یک تقسیم کننده ولتاژ محسوب می‌شود. ولتاژ میان دو سر اتصال A و T را VTA کسری از ولتاژ میان A و B که VBA است. در این صورت مقاومت R1 + R2 ثابت و برابر با مقاومت پتانسیل سنج ، R است. هنگامی که لغزنده در طول سیم مقاوم حرکت می‌کند، مقاومت R1 از صفر تا R و ولتاژ VTA بیان نقطه‌های A و T از صفر تا VRA تغییر می‌کند. این کار ، روش ساده‌ای برای تولید ولتاژ متغیر با استفاده از ولتاژ ثابت است.

 

 

 


مثال کاربردی
در مورد پیچ تنظیم صدای رادیو ، ولتاژ VBA داده شده به پتانسیل سنج ، ولتاژی با بسامد صوتی متناظر با موج صوتی است. مقدار متغیر ولتاژ دو سر اتصال پتانسیل سنج (VTA) به بلندگو داده می‌شود. (از طریق تقویت کننده رادیو) و با حرکت لغزنده شدت صوتی که از رادیو می‌شنویم، تغییر می‌کند.
پتانسیومتر دقیق
در پتانسیل سنجهای دقیق ، نسبت مقاومتهای R1 و R1 با دقت زیاد قابل تنظیم است. در این نوع وسایل ، یک باتری با ولتاژ V از طریق رئوستای r به پتانسیل سنج وصل می‌شود. و رئوستا تا جایی میزان می‌شود که ولتاژ VBA مقدار معین و دقیقی (مثلا 1.6000 ولت) داشته باشد. هنگامی که ولتاژ نامعلوم Vx را از طریق گالوانومتر به سر اتصال T اعمال می‌کنیم. نسبت R1/R را آنقدر تغییر می‌دهیم تا گالوانومتر عبور هیچ جریانی را نشان ندهد. در این شرایط ، ولتاژ Vx برابر است با (VBA(R1/R.

 

 

 


روش درجه بندی ولتاژ
برای درجه بندی ولتاژ VBA ، پیل استانداردی را با ولتاژ دقیقا معلوم به جای Vx قرار می‌دهیم، نسبت R1/R متناظر با این ولتاژ را تنظیم ، رئوستای r را برای جریان صفر گالوانومتر میزان می‌کنیم. با استفاده از پتانسیل سنج بسیار دقیق می‌توان ولتاژها را تا پنج رقم با معنی و تا حد میلی ولت هم اندازه ‌گیری کرد. اما ، فرآیند اندازه گیری با پتانسیل سنج کند و دستگاه اندازه ‌گیری هم پر حجم است. در حال حاضر ، بیشتر اندازه گیریهای دقیق ولتاژ با استفاده از ولت سنجهای رقمی و دقیق انجام می‌گیرند. پتانسیل سنج را برای درجه بندی ولت سنج رقمی می‌توان بکار برد.
دیاک :
دیاک عنصری دوپایه است و مشابه ترانزیستوری است که بیس ندارد. از هر دو طرف (بایاس مستقیم و معکوس ) جریان را عبور می دهد و روشن شدن آن بستگی به ولتاژ آستانه تعریف شده ( یا شکست ) دارد.
دیاک درتولید پالس بکار برده می شود.در واقع دیاک و تریستور و ترایاک هم خانواده اند و همگی در حالت کلی مانند دیود خاصیت هدایت کنندگی دارند اما با این تفاوت که تریستور و ترایاک عناصر سه پایه ای هستند که تکامل یافته اند و علاوه بر اینکه از هر دو طرف جریان را عبور میدهند دارای پایه گیت برای کنترل زمان عبور جریان نیز میباشند.

 

ترایاک :
ترایاک نمونه پیشرفته تر تریستور است ٬ که هدایت دو طرفه ولتاژ از مشخصه های آن به شمار می آید. این قطعه نیز 3 پایه دارد که ((ترمینال شماره ی یک ولتاژ اصلی یا MT1)) و (( ترمینال شماره دو ولتاژ اصلی یا MT2 )) و ((گیت)) نامیده میشوند.
ولتاژ اعمال شده به MT2 نسبت به ولتاژ MT1 چه مثبت باشد و چه منفی میتوان پالسهای تحریک مثبت و منفی را به گیت اعمال کرد(نسبت به MT1).بنابر این ترایاک برای کنترل تمام موج سیگنال AC مناسب بوده و آن را مانند تریستور میتوان مورد استفاده قرار داد.
روشن و خاموش شدن تریستور و ترایاک با سرعت بسیار زیادی صورت میپذیرد در نتیجه پالسهای گذرای بسیار کوتاهی ایجاد میشود ٬ که ممکن است مسافت بسیار زیادی را در طول سیم طی کنند.برای جلوگیری از ایجاد چنین نویزهایی ٬ معمولا استفاده از نوعی فیلتر LC ضروری خواهد بود.

 

ترمیستورها :
یکی از مشخصه های مورد نظر در مورد مقاومتهای معمولی این است که در محدوده وسیعی از تغییرات دمای محیطی ٬ مقاومت آنها تغیر نکند. اما تر میستورها(یعنی مقاومتهای حرارتی) آگاهانه بصورتی ساخته شده اند کهمشخصه هایشان با تغییر دمای محیط تغییر کند.به این ترتیب آنها را میتوان به عنوان سنسور ٬ و یا قطعات جبران کننده تغییرات حرارتی مورد استفاده قرار داد.
دو نوع ترمیستور اصلی وجود دارد : با ضریب حرارتی منفی (N.T.C) و ضریب حرارتی مثبت ( P.T.C) . در دمای 25 درجه سانتیگراد ٬ مقاومت نمونه های معمول N.T.C در حدود چند صد اهم (یا چند کیلو اهم) میباشد که با افزایش دما تا 100 درجه سانتیگراد ٬ مقاوت آن تا حد دهها اهم کاهش می یابد .اما مقاومت P.T.C در محدوده صفر تا 75 درجه سانتیگراد تقریبا ثابت است(معمولا در حدود 100 اهم).در درجه حرارت بالاتر از این حد(معمولا 120 _ 80 درجه سانتیگراد)مقاومت آن به سرعت بالا میرود(حد اکثر تا 10 کیلو اهم).
تریستورها :
تریستورها(که به آنها یکسوسازهایی با کنترل سیلیکونی نیز میگویند) 3 پایه داشته ٬ و میتوان آنها را برای قطع و وصل و یا کنترل توان سیگنالهای AC نیز مورد استفاده قرار داد.ترمیستور نیز مانند دیود ((آند)) و ((کاتد)) دارد. اما علاوه بر آنها پایه سومی به نام ((گیت)) نیز وجود دارد ٬ که با اعمال پالس جریانی کوتاه مدت از آن طریق ٬ میتوان تریستور را تحریک کرد.
بسته به شرایط موجود این قطعه با سرعت زیادی از حالت هدایت به حالت قطع میرود.در حالت ((قطع)) فقط جریان نشتی بسیار اندکی از تریستور عبور میکند که میتوان آن را نادیده گرفت(مقاومت بسیار بزرگی از خود نشان میدهد) ٬ اما مقاومت آن در حالت (( روشن)) بسیار اندک است.وقتی تریستور روشن شود در همان حالت باقی میماند ( یعنی در واقع در همان حالت قفل میشود) و تا زمانی که جریان مستقیم آن قطع نشده باشد ٬ در این حالت برقرار خواهد ماند.
در مدارهای DC تا زمانی که ولتاژ تغذیه قطع نشود ٬ تریستور همچنان روشن خواهد ماند اما در مدارهای AC با هر بار معکوس شدن قطبیت سیگنال AC ترمیستور به صورت خودکار خاموش خواهد شد.
اهم متر
دید کلی
اصولا مولتی مترها ابزاری در صنعت الکترونیک هستند که برای اندازه گیری جریان و ولتاژ مقاومت بکار می‌روند. این ابزارها بر دو نوع آنالوگ و دیجیتال تقسیم بندی شده اند. در نوع آنالوگ عقربه‌ای است که بر روی یک صفحه مدرج حرکت می‌کند. در نوع دیجیتال ابتدا پارامتر الکتریکی مورد نظر به سیگنال پالسی تبدیل می‌گردد، پالسهای مزبور در دستگاه اندازه گیری بوسیله آی سی های شمارنده شمرده شده و توسط نشان دهنده‌های دیجیتال به صورت رقمی نشان داده می‌شود.
اساس اندازه گیری مقاومت
اساس اندازه گیری مقاومت بر قانون ساده اهم است، به این ترتیب که هر گاه r مقاومت داخلی ولت متر و ولتاژ منبع جریان ، R مقاومت مجهول مفروض باشد بر طبق قانون اهم رابطه زیر بین آنها برقرار می‌شود:

 

R = (e - E)/E/r
e و E به ترتیب مقدار ولتی است که صفحه مدرج ولت متر قبل از قرار دادن R در مدار نشان می‌دهد که این دو مقدار باید با استفاده از یک حساسیت اندازه گیری شود.
انحراف عقربه
هر چقدر مقاومت مجهول R کوچکتر باشد انحراف عقربه بیشتر است و بالعکس در این صورت یعنی برای اندازه گیری دقیق مقاومتها حساسیت دستگاه برعکس مقدار مقاومت مورد اندازه تنظیم می‌شود. یعنی برای اندازه گیری مقاومتهای بزرگتر ولتاژ زیادی ضروری است. برای اندازه گیری مقاومتهای مجهول به محاسبه فوق احتیاجی نیست، زیرا وقتی ولت متر به صورت اهم متر بکار می‌رود درجات صفحه مدرج بر طبق رابطه بالا با مقیاس اهم تقسیم بندی شده است.
اندازه گیری مقاومتهای کمتر از صد اهم
برای اندازه گیری چنین مقاومتهایی مقاومت مجهول R بطور موازی به میلی آمپر متر وصل شده و بطور سری به R1 وصل می شود در این صورت مقاومت مجهول R از رابطه زیر بدست می‌آید:
R = IR1/I-i که I و i جریانی است که به ترتیب میلی آمپر mA قبل و بعد از قرار دادن R نشان می‌دهد.
کاربردهای اهم متر
• از یک اهم متر می‌توان برای آزمایش نیمه هادیهایی مثل دیود و ترانزیستور استفاده کرد. همانطور که می‌دانید دیود در حالت بایاس (گرایش) مستقیم دارای مقاومت کم و در حالت بایاس معکوس دارای مقاومت بسیار زیادی است، بنابراین دیود تحت آزمایش باید در یک جهت جریان را عبور داده و در جهت دیگر مانع از عبور آن گردد، به عبارت دیگر مقاومت اهمی دیود در یک جهت کم و در جهت دیگر زیاد می‌باشد، البته این روش برای آزمایش و تست دیودهای پیوندی معمولی است و نمی‌توان از آن برای دیودهای دیگر مانند زنر استفاده کرد.

 

یک ترانزیستور از لحاظ عملکرد درست مانند دو دیود که کاتد یا آندهایشان به هم متصل شده است می‌باشد، بنابراین پایه‌های بیس ، امیتر باید در یک جهت دارای مقاومت زیاد و در جهت دیگر دارای مقاومت کم باشد. همچنین مقاومت بین پایه‌های امیتر ، کلکتور در هر دو جهت باید زیاد باشد در غیر این صورت ترانزیستور خراب است.
• یکی دیگر از کاربردهای اهم متر در آزمایش خازنها (مخصوصا خازنهای الکترولیتی) است. با استفاده از یک اهم متر می‌توان پی به سالم بودن یا خراب بودن خازنها برد. فرض کنید می‌خواهیم خازن 0.25 میکروفاراد را آزمایش‌کنیم دو سر خازن را به سیمهای پروب اهم متر وصل می‌کنیم و آن را در وضعیت Rx10000 قرار می‌دهیم .اگر خازن مزبور دارای نشت باشد عقربه اهم متر مقدار ثابت مقاومت را نشان خواهد داد، اما در مورد خازن سالم عقربه پس از انحراف کمی که به سمت راست پیدا می‌کند به سر جای خود بر می‌گردد.

 

اگر در این حالت عقربه به هیچ وجه به سمت راست حرکت نکرد و مقاومت بی‌نهایت را نشان داد پایه‌های خازن از داخل قطع است و باید دور انداخته شود. هنگامی که خازن 0.25 میکروفارادی سالم است به هنگام تعویض سیمهای پروب عقربه به اندازه یک چهارم پانل به سمت راست منحرف شدند و سپس با سرعت بجای خود بر می‌گردد.
سلکتور یا کلید انتخابگر
معمولا در مولتی مترها دو کلید در سلکتور دیده می‌شود که یکی بزرگتر است و در وسط قرار گرفته است. کلید وسط Range Salitch نام دارد که ردیفهای قابل اندازه گیری را تعیین می‌کند و کلید کوچک کناری Function Switch نام دارد که برای انتخاب پارامتر مورد سنجش بکار می‌رود. به هنگام اندازه گیری مقاومت پس از قرار دادن کلیدها در وضعیت مناسب دو سر پروب را به هم متصل می‌کنیم و با چرخاندن دگمه ZERO OHMS عقربه مولتی متر را بر روی صفر اهم ثابت می‌کنیم.

 


صفحه مدرج
مقداری که بر روی صفحه مدرج می‌خواهیم باید متناسب با رنج یا ردیفی باشد که توسط سلکتور بزرگ انتخاب کرده‌ایم، این موضوع در صحیح خواندن پارامترهای مورد اندازه گیری بسیار مهم است و باید مورد نظر قرار داد. درجه بندی مربوط به مقاومت که با اهم (OHMS) نشان داده شده است، بسیار غیر خطی است. علت این امر این است که خود اندازه گیر دارای مقاومت داخلی می‌باشد که بر روی مقاومت مورد اندازه گیری اثر می‌گذارد مولتی مترهایی که در حالت اهم دارای وضعیتهای متفاوتی می‌باشند. کلید سلکتور را باید در وضعیتی قرار داد که به هنگام اندازه گیری مقاومت یک قطعه یا بخش از یک مدار ، عقربه تا وسط حرکت کند، در این حالت مقدار خوانده شده بر روی صفحه مدرج خطای کمتری را دارا خواهد بود.

 

دیود
مقدمه
دیودها جریان الکتریکی را در یک جهت از خود عبور می‌‌دهند و در جهت دیگر در مقابل عبور جریان از خود مقاومت بالایی نشان می‌‌دهند. این خاصیت آنها باعث شده بود تا در سالهای اولیه ساخت این وسیله الکترونیکی ، به آن دریچه یا Valve هم اطلاق شود. از لحاظ الکتریکی یک دیود هنگامی عبور جریان را از خود ممکن می‌‌سازد که شما با برقرار کردن ولتاژ در جهت درست (+ به آند و - به کاتد) آنرا آماده کار کنید. مقدار ولتاژی که باعث می‌شود تا دیود شروع به هدایت جریان الکتریکی نماید ولتاژ آستانه یا (forward voltage drop) نامیده می‌شود که چیزی حدود 0.6 تا 0.6 ولت می‌‌باشد.

 

 

 

ولتاژ معکوس
هنگامی که شما ولتاژ معکوس به دیود متصل می‌‌کنید (+ به کاتد و - به آند) جریانی از دیود عبور نمی‌کند، مگر جریان بسیار کمی که به جریان نشتی یا Leakage معرف است که در حدود چند µA یا حتی کمتر می‌‌باشد. این مقدار جریان معمولآ در اغلب مدارهای الکترونیکی قابل صرفنظر کردن بوده و تأثیر در رفتار سایر المانهای مدار نمی‌گذارد. اما نکته مهم آنکه تمام دیودها یک آستانه برای حداکثر ولتاژ معکوس دارند که اگر ولتاژ معکوس بیش از آن شود دیود می‌‌سوزد و جریان را در جهت معکوس هم عبور می‌‌دهد. به این ولتاژ آستانه شکست یا Breakdown گفته می‌شود.

 

 

 

 

 

دسته بندی دیودها
در دسته بندی اصلی ، دیودها را به سه قسمت اصلی تقسیم می‌‌کنند، دیودهای سیگنال (Signal) که برای آشکار سازی در رادیو بکار می‌‌روند و جریانی در حد میلی آمپر از خود عبور می‌‌دهند، دیودهای یکسو کننده (Rectifiers) که برای یکسو سازی جریانهای متناوب بکار برده می‌‌شوند و توانایی عبور جریانهای زیاد را دارند و بالاخره دیودهای زنر (Zener) که برای تثبیت ولتاژ از آنها استفاده می‌شود.

 

اختراع دیود پلاستیکی (plastic diode)
محققان فیزیک دانشگاه اوهایو (Ohio State University) توانستند دیود تونل پلیمری اختراع کنند. این قطعه الکترونیکی منجر به ساخت نسل آینده حافظه‌های پلاستیکی کامپیوتری و چیپهای مدارات منطقی خواهد شد. این قطعات کم مصرف و انعطاف پذیر خواهند بود. ایده اصلی از سال 2003 که یک دانشجوی کارشناسی دانشگاه اوهایو ، سیتا اسار ، شروع به طراحی سلول خورشیدی پلاستیکی نمود بوجود آمد. تیم پژوهشی توسط پاول برگر (Paul Berger) ، پروفسور الکترونیک و مهندسی کامپیوتر و همچنین پروفسور فیزیک دانشگاه اوهایو رهبری می‌شود.
دیود پیوندی
دید کلی
دیود یک قطعه ‌الکترونیکی است که ‌از به هم چسباندن دو نوع ماده n و p (هر دو از یک جنس ، سیلیسیم یا ژرمانیم) ساخته می‌شود. چون دیود یک قطعه دو پایانه ‌است، اعمال ولتاژ در دو سر پایانه‌هایش سه حالت را پیش می‌آورد.
دیود بی بایاس یا بدون تغذیه که ولتاژ دو سر دیود برابر صفر است و جریان خالص بار در هر جهت برابر صفر است.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   56 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پتانسیومتر