شناسائی مولفههای رهبری تحول آفرین و رابطه آن با عملکرد سازمانی درصنایع تولیدی خصوصی ریختهگری در شهرستان قم
مقدمه:
سازمانهای اداری جزئی از کل جامعه هستند که در ارتباط نزدیک با ساختارهای اجتماعی، سیاسی، حقوقی، ایدئولوژیک و اقتصادی قرار دارند و دادههای نظام سازمانی، به جامعه و محیط نظام مربوط میشود. مدیریت و رهبری درست این سازمانها برای توسعه و پیشرفت جوامع امری ضروری است.
رهبری، موضوعی است که از دیر باز نظرمحققان و عامه مردم را به خود جلب کرده است. این واژه به طور ضمنی بر افراد قدرتمند و پویایی دلالت میکند که شرکتهای توسعه طلب را از فراز آسمانخراشهای مجلل هدایت میکنند و یا اینکه مسیرهای ملتها را تعیین میکنند.
رهبران به دلیل ویژگیهای خاصی که دارند کل سازمان و جامعه را تحت تأثیر قرار میدهند. لذا ظهور رهبران مُدرک و تحول آفرین در سازمانها برای افزایش اثربخشی و عملکرد سازمانها میتواند به عنوان یک مزیت رقابتی برای سازمانها باشد. سازمانها برای ایجاد سازگاری با محیط و انطباق با آن مجبورند تغییراتی را در خود ایجاد کنند که این تغییرات ممکن است در حوزههای منابع انسانی، اهداف، استراتژیها، ساختار و... باشد. ولی گاهی نیاز به تغییرات بنیادی و اساسی در سازمان احساس میگردد. بنابراین سازمانها برای بقاء گاهی نیاز به تغییرات اساسی هستند تا خود را تجدید ساختار نمایند. در این مواقع برای ایجاد تغییرات بنیادین به رهبران تحول آفرین نیاز است.
آنچه در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد. این است که رویکرد تغییرات بنیادی و تحول تنها برای درمان نارسائیهای داخلی سازمانها قابل تجویز نیست بلکه این رویکرد در عین حال میتواند برای بسیاری از سازمانهای موفق نیز جهت فتح قلههای بالاتری از عملکرد و بهرهگیری بیشتر از فرصتهای محیطی حال و آینده، مؤثر و الهام بخش باشد.
1-1بیان مسأله:
نقش مؤثر مدیران و رهبران در تغییر و تحول بنیادی در سازمان اجتناب ناپذیر است. مدیریت و رهبری یکسان نیستند. مدیریت برای نفوذ بر دیگران متکی به قدرت رسمی است در حالی که رهبری از یک فرایند نفوذ اجتماعی ناشی میشود. رهبران فرهنگ سازی میکنند و نقش اساسی آنان اثرگذاری بر دیگران است به نحوی که هدفهای از پیش تعیین شده را مشتاقانه دنبال کنند و این در حالیاست ملزم به انجام وظایف برنامه ریزی، سازماندهی ... و کنترل نیز هستند. «بنیس و نانوس» تفاوت بین رهبری و مدیریت را این گونه بیان کردهاند «رهبری راهیابی و مدیریت راهبری است. رهبری دربارة انجام کارهایِ درست و مدیریت دربارة درست انجام دادن کارهاست».
در دهه 1980 محققان مدیریت به روش تحول و بازسازی سازمانها توسط رهبران بسیار علاقهمند شدند. این ضرورت، بخصوص وقتی بیشتر احساس شد که بسیاری از شرکتهای آمریکایی لازم دیدند برای تداوم حیات در شرایطی که رقبای خارجی آنها رقابت سختی را ادامه میدادند روش انجام کارها را تغییر دهند.
در دنیای امروز نیز که عصر تغییرات پرشتاب نام گرفته، سازمانها همواره به دنبال ایجاد تغییرات در ساختارها و تشکیلات خود بوده و یا مجبورند برای سازگاری با تغییرات محیطی، تغییراتی را در خود ایجاد نمایند. این عمل برای بقاء و ادامه حیات سازمانها در عصر حاضر لازم و ضروری است. سازمانها برای ایجاد تغییرات و همچنین بقاء خود نیازمند مدیران و رهبران تحول آفرین میباشند. همسو ساختن منافع سازمان و اعضاء آن وظیفه رهبری تحول آفرین است. در ادبیات معاصر رهبری و مدیریت سازمانی، نظریه رهبری تحول آفرین به عنوان سرآمد تمامی نظریهها در مقام توصیف فرایندهای اثربخشی رهبری شهرت یافته است.
این نظریه توانسته الگوی مناسبی را برای ایجاد تغییرات بنیادین و تحول در شاکله بسیاری از سازمانهای امروزی ارائه دهد و همة این تغییر و تحولات در راستای بهبود عملکرد سازمان میباشند. بنابراین میتوان گفت که هدف مهم رهبران تحول آفرین بعد از ایجاد تغییرات برای سازگاری با محیط، ایجاد تغییرات مناسب در جهت ارتقاء عملکرد سازمانی میباشد. به عبارت دیگر رهبران تحول آفرین میکوشند تا تغییراتی را ایجاد کنند که باعث افزایش اثربخشی و بهبود عملکرد سازمانی گردد. تغییراتی که اهداف و انتظارت بالاتری را برای سازمان به ارمغان دارد. بنابراین بهبود عملکرد سازمانی از پیامدهای رهبران تحول آفرین میباشد. رهبری تحول آفرین، اساس و شالودهای را برای تغییرات بلند مدت سازمانی که در دسترسی به اهداف بالاتر را برای نظام سازمانی میسر میکند، فراهم میسازد. با توجه به لزوم ایجاد تحولات اساسی در سازمانها و نقش مؤثر رهبری و مدیریت سازمان در بهبود عملکرد سازمانی در اینگونه تحولات، انجام تحقیقاتی در این زمینه ضروری به نظر میرسد. لذا در این پژوهش محقق به دنبال آن است که مفهوم رهبری تحول آفرین را با توجه به تئوریهای موجود در این زمینه مورد بررسی قرار داده و وضعیت رهبری تحول آفرین در سازمانهای موفق و نا موفق را مورد بررسی قرار دهد.
با توجه به مطالب بالا میتوان به دلایل، انگیزه ها و اهداف سازمانها در روی آوردن به تغییرات بنیادی و نقش رهبران تحول آفرین در این زمینه پی برد. برای ایجاد نظام اداری یادگیرنده به رهبران تحول آفرین نیاز است. مطالعات مربوط به تحولات سازمانی موفق و ناموفق بر نقش قاطع رهبری در این گونه موقعیتها تأکید دارد. رهبریای که به رهبری مبتنی بر بینش و تحول آفرین معروف شده است.
لازم به ذکر است که نظریه بنیادین در این تحقیق، مطالعات رهبری تحول آفرین «برنارد بس» است. رهبری تحول آفرین بر طبق مدل برنارد بس بر اساس چهار ویژگی، نفوذ آرمانی، ترغیب ذهنی (تحریک فرهیختگی)، انگیزش الهام بخش و ملاحظات فردی تحقق می یابد.
1-2 اهمیت انجام تحقیق
ایجاد تغییرات و تحولات مستمر سازمانی، چه از بعد رفتاری و چه از بعد ساختاری مستلزم رهبران بصیر یا به عبارت روشنتر رهبران تحول آفرین میباشد. رهبر تحول آفرین با توجه به آمادگی تغییر و تحول سازمانی در کارکنان سازمان از سبکهای مناسب برای ایجاد تحول در سازمانها استفاده میکند تا بدین وسیله به سازمان پویایی ببخشد و آن را در برابر تغییرات محیطی حفظ کند.
نظریههای جدید رهبری سازمان، هر روز افقهای جدیدی را در نحوة ادارة سازمانها و حرکت آنها در مسیر رشد و توسعه میگشایند و به مدیران و رهبران آگاهی لازم را در جهت رویارویی با تغییر و تحولات محیطی میدهند. با توجه به این که رهبری تحول آفرین یکی از نظریههای جدید و کاربردی در رفتار سازمانی میباشد و در سازمانهایی که بکار گرفته شده نتایج ارزندهای به دست آمده، لذا در این تحقیق پژوهشگر بدلیل اهمیت موضوع به دنبال توصیف و شناسایی عوامل رهبری تحول آفرین و بررسی وضعیت آن در سازمانهای موفق و کمتر موفق میباشد.
1-3 ضروت انجام تحقیق:
با توجه به اینکه کشور ما یکی از کشورهای در حال توسعه میباشد و ایجاد تغییرات و تحولات بنیادی در سازمانهای این نوع کشورها برای توسعه و پیشرفت از ضروریات میباشد. برای ایجاد تغییرات بنیادی و مستمر در سازمانها و کاهش شکاف بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به افراد مدرک، آینده نگر و تحول آفرین، که رهبران تحول آفرین نامیده میشوند نیاز است. ایجاد تغییرات مناسب و بنیادی در سازمانها و شرکتهای خصوصی برای کاهش این شکاف یکی از موارد مهم توسعه تلقی میگردد. سازمانهای دولتی بنا به ساختار، اهداف، سیستم مالی و بودجه بندی، عدم رقابت پذیری و انحصارگرایی در ایجاد تغییرات و در نظر گرفتن محیط پویای بیرونی ضعیف عمل میکنند. لذا در دنیا گرایش به کوچک سازی دولت و واگذاری بخشهای تولیدی و خدماتی که حاکمیتی نیستند بیشتر از پیش سرعت گرفته و به همین خاطر بخش خصوصی به عنوان موتور و راه انداز توسعه، رقابت پذیری، کارایی و بهرهوری بالا در نظر گرفته میشود. سازمانهای خصوصی برای بقاء و ادامه حیات در محیط متغیر، نیازمند افرادی هستند که تغییرات لازم را در جهت بقاء سازمان و رشد و توسعه آن انجام دهند. دلیل عمدهای که پژوهشگر شرکتهای خصوصی تولیدی را برای انجام پژوهش انتخاب نموده تمایل و رغبت این بخش به پذیرش تغییر و تحولات در جهت بهبود عملکرد سازمانی و بهره مندی از مزایای رقابتی ایجاد تغییرات در این شرکتها میباشد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 140 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله شناسائی مولفههای رهبری تحول آفرین و رابطه آن با عملکرد