زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله آنزیم

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله آنزیم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مهمترین گروه از پروتئینها هستند که انجام واکنشهای بیوشیمیایی و سرعت بخشیدن به آنها را بر عهده دارند و به همین دلیل این ترکیبات کاتالیزگرهای زیستی نامیده می‌شوند که به عنوان کاتالیزگرهای یاخته‌ای نیز معروفند.
مقدمه
آنزیمها ترکیباتی هستند که می‌توانند سرعت واکنش را تا حدود 107 برابر افزایش دهند. آنزیم مانند یک کاتالیزگر غیر آلی میزان واکنش را با پایین آوردن انرژی فعال سازی واکنش لازم برای انجام واکنش تسریع می‌کند و برخلاف آن انرژی فعال سازی را با جایرگزین کردن یک سد انرژی فعال سازی بزرگ با یک سد انرژی سازی کوچک پایین می‌آورد. انجام سریع یک واکنش در موقعیت آزمایشگاهی به شرایط ویژه‌ای مانند دما و فشار بالا نیاز دارد. لذا باید در یاخته که شرایط محیطی در آن کاملا ثابت است و انجام چنین واکنشهایی بسیار کند است، مکانیسمی دقیق وجود داشته باشد. این عمل بوسیله آنزیمها صورت می‌گیرد.

 

کاتالیزورها در واکنشها بدون تغییر می‌مانند، ولی آنزیمها مانند سایر پروتئین‌ها تحت شرایط مختلف پایدار نمی‌مانند. این مواد در اثر حرارت بالا و اسیدها و قلیاها تغییر می‌کنند. کاتالیزورها تاثیری در تعادل واکنش برگشت پذیر ندارند، بلکه فقط سرعت واکنش را زدیاد می‌کنند تا به تعادل برسند. آنزیم‌ها با کاهش انرژی فعال سازی (activation) سرعت واکنش شیمیایی را افزایش می‌دهند.

 

آنزیمها مولکولهای پروتئینی هستند که دارای یک یا چند محل نفوذ سطحی (جایگاههای فعال) هستند که سوبسترا یعنی ماده‌ای که آنزیم بر آن اثر می‌کند، به این نواحی متصل می‌شود. تحت تاثیر آنزیمها ، سوبسترا تغییر می‌کند و به یک یا تعدادی محصول تبدیل می‌شود.

 



تاریخچه
کشف آنزیمها در واقع به پژوهشهای وسیع پاپن و پرسوز وابسته بود. آنان در سال 1833 موفق شدند از جو سبز شده ترکیبی را به نام مالت کشف کنند که نشاسته را به قند مبدل می‌ساخت و این ترکیب را دیاستاز نامیدند که امروزه به نام آنزیم آمیلاز معروف است. چند سال بعد شوان برای نخستین بار آنزیم پپسین را که موجب گوارش گوشت می‌شد، کشف کرد و همین طور ادامه پیدا کرد اما وکونه نخستین کسی بود که آنزیم را بجای دیاستاز بکار برد.
سیر تحولی و رشد
• بیشتر تاریخ بیوشیمی ، تاریخ تحقیق آنزیمی است. کاتالیز بیولوژیکی برای اولین بار در اواخر قرن 18 طی مطالعات انجام شده بر روی هضم گوشت توسط ترشحات معده انجام شد. بعد بوسیله تبدیل نشاسته به قندهای ساده توسط بزاق ادامه یافت. « لویی پاستور » گفت که تخمیر قند به الکل توسط مخمر بوسیله خمیر مایه کاتالیز می‌شود.
• بعد از پاستور ، « ادوارد بوخنر » ثابت کرد که تخمیر توسط مولکولهایی تسریع می‌گردد که بعد از جدا شدن از سلولها ، همچنان فعالیت خود را ادامه می‌دهند. « فردریک کوهن » این مولکولها را "آنزیم" نامید.
• جداسازی و کریستالیزه کردن آنزیم « اوره آز » در سال 1926 توسط « جیمز سامند » منجر به رفع موانع در مطالعات اولیه آنزیم شناسی گردید.
ساختار آنزیمها
آنزیمها ماهیتی پروتئینی دارند و ساختار بعضی ساده یعنی از یک زنجیره پلی پپتیدی ساخته شده‌اند و بعضی الیگومر هستند. ساختار بعضی از آنزیمها منحصرا از واحدهای اسید آمینه تشکیل یافته اما برخی دیگر برای فعالیت خود نیاز به ترکیبات غیر پروتئینی دارند که به نام گروه پروستتیک معروف است و این گروه می‌تواند یک فلز یا یک کو آنزیم باشد و با آنزیم اتصال محکمی را برقرار می‌کنند. بخش پروتئینی آنزیم (بدون گروه پروستتیک) آپوآنزیم نام دارد و مجموع آنزیم فعال از نظر کاتالیزوری و کوفاکتور مربوطه هولوآنزیم نام دارد.
طبقه بندی آنزیمها
آنزیمها را از نظر فعالیت کاتالیزی به شش گروه اصلی تقسیم می‌کنند.
• اکسید و ردوکتازها :
• واکنشهای اکسید و احیا (اکسایش – کاهش) را کاتالیز می‌کند (دهیدروژناز).
• ترانسفرازها : انتقال عوامل ویژه‌ای مانند آمین ، فسفات و غیره را از مولکولی به مولکول دیگر به عهده دارند و مانند آمینو ترانسفرازها که در انتقال گروه آمین فعال هستند.
• هیدرولازها : واکنشهای آبکانتی را کاتالیز می‌کنند. مانند پپتیدازها که موجب شکسته شدن پیوند پپتیدی می‌شوند.
• لیازها : موجب برداشت گروه ویژه‌ای از مولکول می‌شوند. مانند دکربوکسیلازها که برداشت دی‌اکسید کربن را برعهده دارند.
• ایزومرازها : واکنشهای تشکیل ایزومری را کاتالیز می‌کنند. مانند راسه ماز که از L- آلانین ترکیب ایزومریD- آلانین را می‌سازد.
• لیگازها : آنزیمهایی هستند که باعث اتصال دو مولکول به یکدیگر و ایجاد پیوند کووالانسی بین آنها می‌شوند. مانند استیل کوآنزیم A سنتتاز که موجب سنتز استیل کوآنزیم A می‌گردد.

 

 

 

طرز کار آنزیمها
از ویژگیهای مهم آنزیمها این است که پس از انجام هر واکنش و در پایان آن سالم و دست نخورده باقی می‌مانند و می‌توانند واکنش بعدی را کاتالیز کنند. در یک واکنش ساده ابتدا آنزیم (E) با ماده اولیه یا سوبسترا (S) ترکیب می‌شود و کمپلکس آنزیم – سوبسترا می‌دهد در مرحله بعدی با انجام واکنش ، فراورده یا محصول (P) ایجاد می‌شود و آنزیم رها می‌گردد.
P+E←→ES←→S+E

 

هر آنزیم بر سوبسترای ویژه خود اثر کرده و فرآورده ویژه‌ای را تولید می‌کند. به این منظور هر آنزیم ساختار سه بعدی ویژه خود را دارا است که آن را برای انجام فعالیت کاتالیزی مناسب می‌سازد و بخشی از آنزیم که با سوبسترا بند و بست می‌یابد، جایگاه فعال نام دارد و در مورد اتصال آنزیم به سوبسترا الگوهایی ارائه شده‌اند که مدل کوشلند که الگوی القایی نام دارد و حالت دست در دستکش را دارد، نشان می‌دهد. بطوری که محل اتصال حالت انعطاف پذیری دارد.
عوامل بازدارنده
بعضی از ترکیبات می‌توانند با آنزیم – سوبسترا ترکیب و فعالیت سوبسترا ایجاد فرآورده اختصاصی سوبسترای آن را تحت تاثیر قرار دهند و در صورتیکه این ترکیبات موجب تشکیل نشدن فراورده شوند، به نام بازدارنده‌های آنزیمی نامیده می‌شوند که به سه نوع زیر موجودند.
1. بازدارنده‌های رقابتی.
2. بازدارنده‌های نارقابتی.
3. بازدارنده‌های بی‌رقابتی.
پروآنزیم یا زیموژن
برخی از آنزیمها ، ابتدا به صورت پروآنزیم یا زیموژن یا آنزیم غیر فعال در سلول ساخته می‌شوند و برای شرکت در واکنش و پدیدار شدن خاصیت کاتالیزوری آنها ، باید بوسیله ماده دیگر به صورت فعال درآیند.
عمل متقابل آنزیم و سوبسترا
اگر چه می‌توان آنزیم و سوبسترا را همانند قفل و کلید تصور کرد، اما این بدان معنی نیست که جایگاه فعال آنزیم ساختمانی سفت و غیر قابل انعطاف است. در بعضی از آنزیمها ، جایگاه فعال فقط بعد از اینکه ماده زمینه به آن متصل شد، دقیقا مکمل سوبسترا می‌شود. این پدیده تناسب القایی نام دارد.
عمل اختصاصی آنزیمها
برخلاف کاتالیزورهای غیر آلی ، فعالیت آنزیم اختصاصی است، یعنی هر آنزیم می‌تواند بر سوبسترای مشخص اثر کند. در عین حال درجات مختلفی از تخصص وجود دارد. علت اختصاصی بودن آنزیمها را باید در ساختار فضایی آن جستجو کرد. بعضی از آنزیمها می‌توانند نه تنها بر روی یک سوبسترای معین اثر کنند، بلکه قادرند بر روی تمام موادی که دارای یک عامل شیمیایی هستند، موثر باشند. در این صورت کلیدی را که مثال زدیم می‌توان به شاه کلیدی تشبیه کرد که قادر است تمام قفل درهای یک راهرو را باز کند.
نامگذاری آنزیمها
در گذشته اسامی آنزیمها بر پایه تخصص آنها یا توان عملشان بر روی یک ماده خاص انتخاب می‌شد. آنزیمهایی که پلی پپتیدها را به قطعات کوچکتری از زنجیرههای پپتیدی یا به اسیدهای آمینه تجزیه می‌کنند، بطور کلی پروتئینازها ، نامیده می‌شوند و ... .

 

در حال حاضر نامگذاری جدید آنزیمها بطور رسمی بر بنای پیشنهادات کنفرانسهای بین‌المللی بیوشیمی صورت می‌گیرد. در تقسیم‌بندی جدید آنزیمها را بر حسب واکنشهای شیمیایی که رهبری می‌کنند، به 6 گروه تقسم بندی می‌کنند: اکسیدو ردوکتازها - ترانسفرازها - هیدرولازها - لیازها - ایزومرآزها و لیگازها.
چشم انداز بحث
مطالعه آنزیمها دارای اهمیت عملی بی‌اندازه است. بسیاری از بیماریها بخصوص ناهنجاریهای ژنتیکی ارثی ممکن است به علت عبور یا عدم وجود یک یا چند آنزیم باشد. در مورد حالات دیگر بیماری علت ممکن است افزایش فعالیت یک آنزیم باشد. اندازه‌گیری فعالیت آنزیمها در پلاسما ، گویچه‌های قرمز خون یا نمونه‌های بافتی در تشخیص بعضی از بیماریها دارای اهمیت است. بسیاری از داروها اثر خود را از طریق انجام واکنش با آنزیمها اعمال می‌کنند. آنزیمها ابزار عملی مهمی در پزشکی ، صنعت شیمی ، پردازش مواد غذایی و کشاورزی هستند.
روکش کردن آنزیم‌ها
"روکش‌کردن آنزیم‌ها"، یکی از فرآیندهای مهم در صنایع غذایی برای حفظ، افزایش کیفیت و بهبود بسته‌بندی مواد غذایی است، که با پیدایش نانوفناوری، اجرای آن‌ها آسان‌تر شده‌است.
یکی از دغدغه‌های شرکت‌های صنایع غذایی جهان، بهبود کیفیت، نگهداری و بسته‌بندی "مواد غذایی" برای دور تگه داشتن آن‌ها از آسیب باکتری‌ها و آنزیم‌های تخمیرکننده است. مثلا این‌که چگونه می‌توان طول عمر و ماندگاری شیر را افزایش داد؟ (البته شیر خوراکی نه شیر جنگل) یا این‌که چگونه می‌توان از آلوده‌شدن محیط زیست توسط مواد زائد یا پساب‌های کارخانه‌های صنایع غذایی جلوگیری کرد؟ زیرا در آنها آنزیم‌ها و پروتئین‌های فراوانی وجود دارد که با ایجاد محیط مناسب برای رشد باکتری‌ها و انگل‌ها، محیط زیست را آلوده می‌سازند.
فساد مواد غذایی، اغلب به دو روش صورت می‌گیرد: ۱- توسط یک عامل میکروبی خارجی. ۲- توسط آنزیم‌هایی که واکنش‌های تخمیری را سرعت می‌بخشند.
آنزیم‌ها، پروتئین‌هایی هستند که سرعت واکنش‌های شیمیایی را بالا می‌برند، مثلا می‌توانند زمان فاسد‌شدن میوه‌ها را از چند ماه به چند روز کاهش دهند. البته باید به این نکته توجه داشت که می‌توان از آنزیم‌ها برای تولید مواد با ارزش غذایی سود جست ودر فرآیندهای مفیدی مانند "تخمیر نان" و "تخمیر شیر در تولید پنیر" از آن‌ها استفاده کرد. همچنین آنزیم‌هایی به نام "پکتیناز" در صنایع تولید آب‌میوه برای شفاف کردن آن به کار می‌روند.
اگر بتوان به روشی آنزیم‌ها یا باکتری‌ها را از محیط عمل دور کرد، فرآیند فساد مواد غذایی به تأخیر می‌افتد. با تکامل نانوفناوری و شناخت محققین از ذرات ریز و بنیادی مواد و دست بردن در ساختار مواد از طریق ریزترین ذرات آن‌ها، توانایی‌های جدیدی در صنایع مختلف -از جمله صنایع غذایی- به وجود آمده‌است، به عنوان مثال می‌توان به "روکش‌کردن آنزیم‌ها و پروتئین‌ها" اشاره کرد.
با روکش‌کردن آنزیم‌ها، آن ها را از محیط فعالیت دور کرده و مانع از فعالیت آن‌ها می‌شوند. به این ترتیب، فساد مواد غذایی به تأخیر می‌افتد و طول عمر آن ها افزایش می‌یابد.
آنزیم‌ها تنها در محیط های زنده رشد و فعالیت می‌کنند و در خارج این محیط‌ها به سرعت تخریب می‌شوند. یکی از پروژه‌های مهم که در مراجع علمی مورد توجه قرار گرفته است، روکش‌کردن آنزیم "توسط یک ساختار پلیمری" (۱) می‌باشد. با این روش آنزیم‌ ها تا ۵ ماه فعال می مانند. به گفته‌ محققین تبدیل آنزیم‌های آزاد به این نانوذراتِ حاوی آنزیم، باعث ثبات خاصیت کاتالیزوری (۲) آن‌ها می‌شود. در این روش یک شبکه کامپوزیتی (۳) را با فرآیند پلیمریزاسیون در اطراف هر مولکول آنزیم ایجاد می‌کنند تا از تخریب آن جلوگیری شود. این نانوذراتِ حاوی آنزیم قطری حدود ۸ نانومتر دارند و در دمای ۴ درجه‌ سانتیگراد تا ۵ ماه عمر می‌کنند.
"روکش‌کردن آنزیم‌ها"، یکی از فرآیندهای مهم در صنایع غذایی برای حفظ، افزایش کیفیت و بهبود بسته‌بندی مواد غذایی است، که با پیدایش نانوفناوری، اجرای آن‌ها آسان‌تر شده‌است.
(۱) پلیمرها عموما موادی با ساختار کربنی هستند که از به‌ هم پیوستن واحدهای یکسان که "مونومر" نامیده می شوند، به دست می‌آیند.
(۲) کاتالیزورها موادی هستند که سرعت واکنش‌های شیمیایی را افزایش می‌دهند ولی خود در واکنش شرکت نمی‌کنند. آنزیم ها هم نوعی کاتالیزور می‌باشند که در فرآیندهای غذایی شرکت می کنند.
(۳) مواد کامپوزیتی از دو یا چند ماده متفاوت، که هر کدام خاصیت منحصر به فردی دارند، تشکیل شده‌اند. با ترکیب‌کردن این مواد، به ترکیبی دست می‌یابیم که مجموعه خواص‌ مواد تشکیل دهنده را همزمان دارد. برای مثال بتن آرمه هم از خاصیت سختی بتن بهره‌مند است و هم از خاصیت انعطاف پذیری آهن و بنابراین در برابر زلزله مقاوم است.
هضم غذا و آنزیمهای موثر بر آن
مقدمه
غذاهای (Aliments) انسان متشکل از پروتئینها ، کربوهیدراتها ، لیپیدها ، ویتامینها ، املاح و آب هستند که به نسبتهای گوناگون در مواد خوراکی وجود دارند. غذاها در طی مراحل مختلف گوارش تبدیل به مواد غذایی (Nutriments) مانند اسیدهای آمینه ، مونوساکاریدها ، اسیدهای چرب ، الکلها ، ویتامینها ، نمکها ، یونها و آب می‌گردند که این گوارش تحت تاثیر آنزیمهای مختلف بخشهای مختلف دستگاه گوارش انجام می‌شود. مواد غذایی حاصل از هضم غذاها می‌توانند از غشای سلولی بگذرند و به درون سلول راه یابند و بدین وسیله می‌توانند انجام واکنشهای متابولیسم سلولی را میسر ساخته و نیاز سلول به ماده و انرژی را تامین کنند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   22 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آنزیم

دانلود مقاله خلاقیت

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله خلاقیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

مقدمه :

 

بی تردید خلاقیت در زمره مهمترین و فراگیرترین فعالیت های انسانی به شمار می آید . خانه ها و اداره ها مملو از مبلمان ، اسباب ، اثاثیه و دیگر وسایل راحتی است که محصول ابداع و ابتکار انسانند. مردم با مطالب فکاهی روزنامه ها خود را سرگرم می کنند ، هنگامی که با هواپیما مسافرت می کنند یا به کنار دریا می روند با خود کتاب داستان می برند ، به سینما می روند تا آخرین فیلم های با شکوه را تماشا کنند . برنامه ها و پیام های بازرگانی و تلویزیونی را تماشا کنند ، برنامه ها و پیامدهای ذهن خلاق گواهی می دهند ساختمان هایی که مردم به آنها وارد می شوند ، اتومبیل هایی که می رانند ، لباسهایی که می پوشند همگی نمونه هایی از خلاقیت هستند . تنها راه فرار از این پدیده این است که کاملا برهنه به عمق جنگلی بکر قدم گذاریم و حتی آنجا نیز شخص باید مواظب باشد که آهنگی را زمزمه نکند . حتی یک بیت شعر را به یاد نیاورد . یا حتی به آسمان ننگرد مبادا هواپیمایی یا رد سفید آن را ببیند . جای شگفتی نیست که داشتن خلاقیت برای مردم خصلتی نیکو تلقی می شود ، معلمان از دانش آموزان خود انتظار دارند تا در پروژه های علمی و مقاله های درسی خود قدری خلاقیت نشان دهند . مدیران اجرایی در شرکت های دارای تکنولوژی پیشرفته از واحدهای تحقیق و توسعه خود انتظار دارند تا فرآورده های تازه ای اختراع کنند و از واحدهای بازاریابی خود توقع دارند تا راهبردهای نوینی برای فروش آن فرآورده ها بیندیشند . در سطحی شخصی تر خلاقیت اغلب به عنوان نشانی از سلامت ذهنی و سلامت عاطفی تلقی می شود . در واقع انواع رمان های هنری از موسیقی هایی پدید آمده اند که از رهگذر ابراز خلاقیت درونی موجب بهبود سازگاری روانی و رشد شده اند ، خلاصه خلاقیت می توانند در زمره آن روش های بسیار ویژه به شمار آید که افراد بشر به وساطت آن می تواند کنش بهینه خود را ابراز کنند .

 

آیا خلاقیت را می توان آموزش داد؟
پژوهش های انجام شده در زمینه آموزش دهی خلاقیت ، عمدتا به این نتیجه رسیده است که خلاقیت را هم می توان آموزش و هم پرورش داد . تورنس ( 1972 ) اشاره می کند که طی پانزده سال تجربه در مطالعه و آموزش تفکرات خلاق ، شواهدی را دیده است که خلاقیت را می توان آموزش داد . وی روش های جالبی برای آموزش ارائه می دهد و کارایی این روش ها را مقایسه می کند .
ساندرز ( 1984 ) در کتاب « آموزش خلاقیت از طریق استعاره » تاکید می کند که برای پرورش خلاقیت باید به کودکان و نوجوانان امکان تفکر داد و آنان را از انجام فعالیت های قالبی از پیش تعیین شده تا حد امکان برحذر داشت . این پژوهشگرمانند بسیاری دیگر از پژوهشگران به کارکرد بخش راست و چپ مغز اشاره می کنند و معتقد است که بخش چپ مغز مسئول آن دسته از فعالیتهای ذهنی است که عمدتا آنها را می توان در حیطه تفکر همگرا قرار داد . مانند حافظه محض « استدلال کلامی » یادگیری متکی بر حافظه ، در حالی که بخش راست مغز آن دسته از فعالیتهای ذهنی را تولید ، کنترل و اداره می کند که در حیطه « تفکر واگرا » قرار دارند ، این محقق معتقد است که در آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر ، صرفاً به پرورش بخش چپ مغز می پردازند و به حافظه محض و فعالیتهای ذهنی نسبتا ساده تر توجه می کنند و خلاقیت را در کودک از بین می برند و یا باعث توقف در کودکان می گردند .

 

معلم ، خلاقیت فردی و تاثیر آن در رشد و ابتکار دانش آموزان
معلم و نقش او در ایجاد زمینه های تجربی و عمل یاد گیرنده اهمیت خاص دارند . چگونه یک معلم مبتکر و خلاق می تواند کوشش کند ، خلاقیت را در دانش آموزان بازشناسی و تشویق کند و فرصت هایی برای بروز آن فراهم کند . این بخش ، پیشنهادهای ویژه ای برای فراهم کردن چنین فرصت هایی ارائه می دهد .

 

معلم خلاق کسی است که :
1- سوالات غریب « غیر معمول » و « عجیب » دانش آموزان را نادیده نمی گیرد . ( بسیاری از اوقات می بینیم که به دانش آموزانی که سوالات غیر عادی می کنند گفته می شود « ساکت باش » و برو خودت آن را پیدا کن . دانش آموزان از طرح سوالاتی که معلم را دچار زحمت می کنند لذت می برند . معلم گرامی : در صورتی که نمی توانید برخی سوالات را جواب دهید . مثلا « چرا مورچه خوار دارای شش انگشت است ؟ » بگذارید دانش آموزان ببینند شما از چنین سوالاتی استقبال می کنید تا جواب آن را پیدا کنند .
2- معلمانی که خود خلاقیت فردی دارند سعی می کنند در همه فکرها نکات مثبت را بیابند ، به فکرها و سوالات برچسب « احمقانه » و « بد» نمی زنند که باعث شود دانش آموزان سوالات خود را مطرح نسازند . بهترین روش این است که این گونه سوالات با مطالبی از سوی معلم دنبال شود و از یاد گیرنده بخواهد در مورد مسئله بیشتر فکر کند ، زمانی که دانش آموز فکر خود را ارزیابی می کند ، احتمال کمتری وجود دارد که در آینده از طرح سوال بپرهیزد .
3- به طور منظم به خلاقیت و ابتکار دانش آموزان خویش پاداش می دهد . بسیاری از دانش آموزان نشان داده اند که با دریافت پاداش برای فعالیتهای خلاقانه ، رفتار خلاقانه آن ها ، افزایش یافته است .
4- معلم خلاق از دانش آموزان خویش انتظار خلاقیت و ابتکار دارد و آن را طلب می کند . و در موقع نمره دادن به خلاقیت و ابتکار امتیاز اضافی می دهد و برای رفتارهای خلاق الگو نشان می دهد .
5- تحقق مو به مو هدفهای از پیش تعیین شده و تسلط بر محتوا مورد تاکید نیست بلکه پرورش قوه تفکر خلاقیت و نوآوری اهمیت بیشتری دارد .
6- برای فعال کردن فرآیندهای ذهنی فقط به غنی سازی شرایط بیرونی آموزش ، مثل کتاب راهنما ، کار و تمرین و نرم افزارهای آموزشی و ... اکتفا نمی کند . بلکه زمینه هایی برای تجربه های شخصی یاد گیرنده به منظور فعال کردن فرآیندهای ذهنی و تفکر او فراهم می کند .
7- معلم خلاق به روشهای یاددهی و راهبردهای یادگیری کلیشه ای و از قبل تهیه شده اکتفا نمی کند . بلکه در انتخاب ساز و کارهای یاددهی ، یادگیری به تناسب موضوع آموزش و آزادی به دانش آموزان می دهد.
8- برای معلمان دارای خلاقیت فردی ، تنها ( بسته های آموزشی ) مرجع آموزش نیستند . بلکه هر نوع فناوری و هر نوع وسیله مناسب آموزشی اعم از منابع مکتوب و غیر مکتوب ممکن است به عنوان محتوایی برای آموزش و تربیت در نظر گرفته شود .
9- برای معلم زمینه ساز خلاقیت ، محل آموزش ، ثابت و مشخص و استاندارد نیست . معلم و دانش آموز می تواند به هنگام ضرورت و به تناسب موضوع آموزش ، از محل یادگیری غیر از کلاس درس برای یادگیری استفاده کنند .
10- معلم خلاق از ارزشیابی پیشرفت تحصیلی مفهوم درستی برداشت می کند و ارزشیابی را وسیله ای برای افزایش مهارتهای یادگیری تلقی می کند و از آن در جهت بهبود کیفی برنامه استفاده می کند و از ارزشیابی فقط در ارتباط با شناسایی نقطه ضعف ها بهره نمی گیرد بلکه نقش بزرگتر ارزشیابی را شناسایی استعدادها و توانایی ها می داند.
11- ابزارهای ارزشیابی برای معلم خلاق از انواع ابزارهای مواد کاغذی ، کتبی ، شفاهی و عملی معمول و شناخته شده محدود نیست هر نوع ابزار ابتکاری ممکن است وسیله ای برای سنجش و ارزیابی قرار می دهد.
12- معلم زمینه ساز خلاقیت ، ارزشیابی را فقط از آن چه آموزش داده شده است به عمل نمی آورد . بلکه آنچه یاد گرفته شده است مورد ارزیابی قرار می دهد.
13- معلم خلاق یک جو کلاسی خلاق را به وجود می آورد و به دانش آموزان می آموزد که تفکر خلاق خود را معتبر بدانند .
14- احساس وحشت از شاهکارها را برطرف می کند .
15- یادگیری خودانگیخته را تشویق می کند .
16- دانش آموزان را به محرک های محیطی حساس تر می کند .
17- چگونگی آزمودن و عقیده را به طور منظم آموزش می دهد .
18- کسب دانش در رشته های گوناگون را تشویق می کند .

 

معلم خلاق برای ایجاد انگیزه :
1- یادگیری را متنوع می کند .
2- یادگیری را با علاقه های دانش آموزان مرتبط می کند .
3- دانش آموزان را به شرکت فعالانه در یادگیری ترغیب می کند و همواره دانش آموزان را از روند یادگیری مطلع می کند . فرصت های یادگیری را به گونه ای فراهم می کند که پیامدهای طبیعی یا نتیجه ای داشته باشد و از فنون یادگیری توام با همکاری استفاده کنند و دانش آموز را تشویق می کند موضوع یا چگونگی یادگیری را انتخاب کند .

 

در آخر روش هایی که « تورنس » جهت ایجاد خلاقیت پیشنهاد می کند یک معلم خلاق می تواند جهت بالا بردن سطح ابتکار ، رشد و خلاقیت دانش آموزان بکار گیرد و از دانش آموزان بخواهد برای رشد خلاقیت و ابتکار از آنها استفاده کنند.
اصل مطلب را دریابند.
ایده اصلی « ایده حاکم » را دریابند.
ساده کردن کارها بدون از دست دادن مطلب اصلی .
برای بهسازی دقت به خرج دهند ولی نه زیاد از حد .
فکر خود را باز نگه دارند.
از عواطف آگاه باشند .
ایده هایشان را در مفهوم وسیع بررسی کنند .
نگاه سریع و اجمالی به بی نهایت بیافکندند.
تورنس (1972) پس از 15 سال تحقیق در کشور ژاپن معتقد است که ژاپنی ها برای کسب تخصص در مهارت با ارزش های میان بر را مصرف می دانند بلکه نیاز به تمرین مداوم در مدت زمان زیاد راحتی در عملیات بسیار ساده را ضروری می دانند از همه مهمتر عوامل مداومت ، پافشاری ، کار جدی ، انضباط و پشتکار و کوشش را پیشنهاد می کنند.

 

معلمانی که خود خلاقیت فردی دارند سعی می کنند در همه فکرها نکات مثبت را بیابند ، به فکرها و سوالات برچسب « احمقانه » و «بد» نمی زنند که باعث شود دانش آموزان سوالات خود را مطرح نسازند .

 

استعداد و انگیزش ، گرچه برای پدید آوردن یک اثر خلاقانه ضروری است اما پسندیده و کافی نیست . یک بررسی جالب توسط « جان هیز » نشان می دهد که چگونه حتی برای پر استعدادترین و راغب ترین افراد ، سال ها ممارست لازم است تا اثری که معمولا شاهکار آنان خوانده می شود ، پدید آورند .
خلاقیت مفهومی پیچیده و در برگیرنده ابعاد مختلف علمی، فرهنگی، سازمانی و فردی است. اگر بخواهند در جامعه ای این مفهوم توسعه یابد و به شکلی پایدار تحقق یابد باید در درجه اول شرایط علمی، فرهنگی، سازمانی و فردی آن را به وجود آورند. زیرا اگر شرایط لازم و مناسب علمی فراهم نیاید هر نوع کوشش از نظر کیفیت و محتوا بی نتیجه خواهد ماند. همچنین اگر نتوانیم شرایط فرهنگی و سازمانی تحقق و توسعه خلاقیت را ایجاد کنیم هر چه بکوشیم و توان علمی خود را افزایش دهیم باز هم نمی توانیم به توسعه ای پایدار دست پیدا کنیم.
آماده سازی شرایط گام اول پرورش خلاقیت دانش آموزان ابتدایی:
اکثر صاحبنظران بر این باورند که اولین گام در پرورش خلاقیت کودکان به وجود آوردن شرایط مناسب در محیط خانوادگی، آموزشی است. کارل راجرز می گوید: واضح است که خلاقیت را نمی توان با فشار به وجود آورد بلکه باید به آن اجازه داد تا ظهور کند. در مورد خلاقیت هم همین وضع صادق است. چگونه می توانیم شرایط خارجی را مساعد بسازیم تا شرایط داخلی تسریع شود و خلاقیت پرورش یابد؟ تجربیات من در روانشناسی مرا به این مطلب معتقد کرد که می توانیم با فراهم کردن امنیت روانی و آزادی، احتمال ظهور خلاقیت سازنده را افزایش دهیم. آموزش و پرورش برای رشد و خلاقیت و نوآوری در معلم و دانش آموز به ویژه در دوره آموزش ابتدایی به منزله زیربنای تعلیم و تربیت باید درک روشن و صریحی از شرایط موجود به دست بیاورد، در گام بعدی باید بکوشد بر مبنای فلسفه تعلیم و تربیت و اهداف اصولی و معیارهای علمی و معتبر تصویر روشنی از شرایط مطلوب پرورش خلاقیت رسم کند. با ارایه این تصویر می توان به خوبی دریافت که شرایط پرورش خلاقیت در کلاس درس، مدرسه، سازمان آموزش، خانواده یا هر محل آموزشی و پرورشی دیگر، باید به چه صورتی باشد. در نتیجه می توان با کمترین صرف وقت، انرژی، انگیزه و سرمایه در مسیر پرورش و شکوفایی خلاقیت و نواندیشی قرار گرفت. اما اگر شرایط مناسب علمی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فردی پرورش خلا قیت را فراهم نیاوریم هر عامل مثبتی در مسیر خلا قیت نه تنها موثر نخواهد بود بلکه به صورت یک مانع عمل خواهد کرد.

 

معلم خلا ق و نقش او در پرورش خلا قیت دانش آموزان:
بسیار می شنویم می خوانیم و مشاهده می کنیم که همه درباره شیوه های پرورش خلا قیت دانش آموزان بحث می کنند. در حالی که دانش آموزان در مقام فراگیرنده و شکل پذیر آموزش و پرورش به شدت تحت تاثیر رفتار معلم قرار دارد. در دوره ابتدایی که اثرپذیری، نقش پذیری و انعطاف پذیری بیشتر به چشم می خورد، ضرورت دارد که بیش از پیش از پرداختن به شیوه های پرورش خلا قیت دانش آموزان سعی کنید یک معلم نواندیش، نوآور و خلا ق باشید، زیرا معلم در ابتدای امر آموزش در نظر دانشآموز الگوی قابل اعتمادی است که سبب اثبات یا نفی یادگیری می شود. اگر معلم آموزش خلا قیت را به دانش آموز به صورت کلا می ارائه دهد، ولی خودش الگوی عملی خلا قیت نباشد برای او تناقض و تضاد شناختی به وجود می آورد. اگر در گفتار خود شیوه آموزش و نحوه پرسیدن سوال شیوه برقراری ارتباط عاطفی و نحوه ارزشیابی خلا قی را بروز ندهیم و احساس و عاطفه خود را به شکل خلا قانه ای ابراز نکنیم هر چه تلا ش کنیم نمی توانیم به خوبی آموزش عملی باعث پرورش خلا قیت آنها بشویم. در حقیقت معلم باید با رفتار عملی خود به شکل خلا قانه ای اندیشه ها و افکارش را نمایش دهد و با ابراز احساس عاطفه و شکل های گوناگون کلا می و غیرکلا می خلا قیت، فرصت نمونه برداری ادراکی را برای دانش آموز فراهم کند تا او بتواند به خلا قیت و نوآوری دست یابد. ضروری ترین گام معلم برای پرورش خلا قیت دانش آموزان تلا ش و کوشش او در پرورش خلا قیت خود اوست. ولی این حرکت نباید سبب شود که معلم از یاد دانش آموزان غافل شود. در اصل این حرکت دو سویه است و از معلم به شاگرد و از شاگرد به معلم باز می گردد. «بی آرتورا - کارین و رابرت بی ساند» درباره نقش خلا قیت معلم در زمینه توسعه خلا قیت در کلا س می نویسد:
معلمانی که از خود رفتار خلا ق نشان می دهند، محیط های کلا س درسی به وجود میآورند که خلا قیت را ارتقا می دهند. این معلمان از موانع حسی و فرهنگی در کلا س خود پرهیز می کنند:
- آثار مطابقت - ایمان بیش از حد به منطق - ترس از اشتیاه یا ناکامی - خود ارضایی - نداشتن استقلا ل - اتکا به قدرت - کمال گرایی. اگر این چند نشانه را در مورد معلم خلا ق و آفرینشگر در نظر بگیریم می توانیم از همین امروز در جهت پویایی و خلا قیت بیشتر خود حرکت کنیم.»

 

خلا قیت در کلا س:
معلم دوره ابتدایی می باید ذهنی فعال، پویا و اطلا عاتی علمی و به روز و کاربردی داشته باشد. معلم دوره ابتدایی باید یک سلسله اصول و مبانی را در جهت پرورش خلا قیت دانشآموزان در کلا س درس در نظر بگیرد تا بتواند دراین زمینه موفق شود. برخی از این اصول به شرح زیر است:
1- پرورش خلا قیت در آموزش ابتدایی نیازمند نوگرایی، انعطاف پذیری و تنوع در رفتار، گفتار و تدریس است.
2- اگر معلم ابتدایی پرتکاپو، با انرژی و فعال و با نشاط باشد سبب رشد خلا قیت در دانشآموز خواهد بود.
3- اعتماد به نفس معلم در رشد اعتماد به نفس در دانشآموزان ابتدایی خلا قیت است.
4- خطر پذیری، بارش فکری، یورش اندیشه برای دانشآموز زمینه فن پرورش خلا قیت است.
5- میل به تجربه های آموزشی ناشناخته، ترجیح دادن سادگی به پیچیدگی، طرح سوال، تحریک کنجکاوی، آموزش کشف محیط، جهت دهی ذهنی دانشآموز، برای رشد خلا قیت در دوره ابتدایی ضروری است.
6- فشار نیاوردن، تحمیل نکردن دانسته های خود و تقویت مثبت دانشآموز ابتدایی در پرورش خلا قیت تاثیر بسیار دارد.
7- بازی و فعالیت های آزاد و انعطاف پذیر کلا س سبب رشد افکار و احساسات خلا قانه می شود.
8- معلم شوخ طبع، خوش رو و دارای علا یق هنری باعث تحریک در رشد خلا قیت می شود.
9- پرهیز از دانش جدید، روش های تازه، فکر نو، برنامه های جدید و ابراز وجود مانع رشد خلا قیت است.
10- گرایش به روش های تکراری، آموزش از روی عادت، پرسش و پاسخ کلیشه ای، روح خلا قیت را در دانشآموز ابتدایی می کشد.
11- نداشتن تمرکز ذهنی، تحمل نکردن، ابهام و تضاد وابستگی و انجام فکری نشانه نبود خلا قیت است.
12- رشد علمی، تجربه کلا سی، ارزشیابی مستمر از خود از عوامل رشد خلا قیت است.
پرورش خلا قیت در خانواده:
1- به اندیشه ها، ایده ها و نظرهای فرزندانتان بی اعتنا نباشید و آنها را بی اهمیت و ناچیز نشمارید.
2- فرزندانتان را با داستان، اسطوره و افسانه ها آشنا کنید تا پشتوانه فرهنگی قوی و محکمی در این زمینه داشته باشید.
3- در صورت امکان به فرزندانتان حق انتخاب و آزادی عمل بدهید.
4- با فرزندانتان از رویاها و امیدهای آینده صحبت کنید.
5- طوری رفتار نکنید که گویی فقط آن چه بزرگ ترها انجام می دهند اهمیت دارد.
6- به فرزندتان یاد بدهید چگونه برای کاری که می خواهد انجام دهد پیشاپیش برنامه ریزی کند و آینده نگر باشد.
7- اگر فرزندتان گوشه گیر و خجالتی است در حضور دیگران از او تعریف کنید و برایش احترام قائل شوید و در خلوت در آغوشش بگیرید.
8- ترس و تشویش خود را نسبت به دستگاه های صاحب اقتدار به فرزندتان منتقل نکنید.
کارشناس ارشد مدیریت آموزش

 

تقویت خلاقیت و نوآوری در دانش آموزان
خلاقیت واژه ای است بسیار مبهم و ارائه تعریفی دقیق از آن، امری است بس دشوار. واقعیت این است که تاکنون محققان و روانشناسان مختلف به جای ارائه تعریف جامعی از خلاقیت، بیشتر سعی داشته اند تصویری از ویژگی های افراد خلاق ترسیم کنند. بنابراین ارائه تعریفی جامع و کامل از خلاقیت که همه ابعاد و کنش های آن را شامل شود اگر غیرممکن نباشد، فوق العاده مشکل است زیرا پژوهشگران مختلف برداشت های متفاوتی از خلاقیت دارند و بالطبع تعاریف متنوعی از آن عرضه داشته اند. وجود اختلاف نظر در این زمینه ناشی از ماهیت بسیار پیچیده و مرکب کنش های مغزی است.


به نظر بعضی روانشناسان، خلاقیت ترکیبی است از قدرت ابتکار، انعطاف پذیری و حساسیت در برابر نظریاتی که یادگیرنده را قادر می سازد خارج از نتایج تفکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بیندیشند که حاصل آن رضایت شخص و احتمالاخشنودی دیگران خواهد بود. متداول ترین برداشت از خلاقیت عبارت است از اینکه فکری نو و متفاوت ارائه دهد. خلاقیت را می توان با تولید یا خلق اثر نو متفاوت ارزیابی کرد. خلاقیت فرآیندی ذهنی است که توسط فرد معین در یک زمان مشخص صورت می پذیرد، فرآیندی که در نتیجه آن یک اثر جدید اعم از ایده یا چیز نو متفاوت تولید شود. تولید جدید و متفاوت می تواند کلامی یا غیرکلامی، عینی یا ذهنی باشد. تحقیقات نشان داده است که تمام انسان ها دارای قوه خلاقیت هستند. بعضی در یک زمینه دارای خلاقیت بیشتر هستند و برخی در زمینه های دیگر. خلاقیت می تواند به وسیله معلمان در دانش آموزان شکوفا گشته و یا از بین برود. بنابراین باید محیط و فضای مساعدی برای رشد و پرورش قوه خلاقیت دانش آموزان فراهم آورد.


همانگونه که در تعاریف خلاقیت آمده است، می توان گفت خلاقیت یک توانایی ذهنی است که به تولید آثار خلاقانه منجر می شود. مهم ترین خصوصیات دانش آموزان خلاق و نوآور عبارت است از اینکه جزئیات را می گویند و رفتارهایشان را به نمایش می گذارند، می خواهند مطرح شوند، دنبال سوژه می گردند تا برنامه ریزی کنند، دقت و توجه شدید در گوش دادن، مشاهده کردن یا انجام کاری، استفاده از قیاس در صحبت کردن، ابراز هیجان در اثر یک اکتشاف، عادت به پرسیدن سوال و آزمودن نتایج، یادگیری از روی ابتکار شخصی، عادت به گلچین و وارسی منابع مختلف (کتاب، تلویزیون، سوال از استاد، رایانه و ...)، صداقت و میل شدید به اطلاع یافتن از امور، طرح سوالات عجیب و غیرمعمول بالاتر از سطح علمی و سن دانش آموزان، نگاه کردن با دقت به اشیا، اشتیاق در صحبت کردن در مورد کشفیات دیگران، مستقل عمل کردن و حس استقلال طلبی بالا، شور و نشاط و مشغولیت های شدید جسمانی، ادامه کار بعد از تمام شدن وقت (نقاشی کردن بعد از زنگ تفریح، گوش دادن به موسیقی)، دقت نظر فوق العاده و الگوبرداری در نگاه ها، استفاده از نظریات و اشیا برای دستیابی به یک هدف معین، پی بردن به روابط در اموری که به ظاهر با هم بی ارتباطند، طرح رابطه ها مانند اینکه وقتی برف آب می شود رنگ سفید آن کجا می رود، میل به اطلاع یابی و کشف احتمالات، علاقه مندی به چیستان و معماها و یافتن پاسخ شان، فکر کردن به چیزهایی که در تلویزیون، رایانه و سایر رسانه ها نشان داده می شود، استفاده از اکتشاف یا تجربه، بررسی و مطالعه الگوهای اختراعی دانشمندان، مطالعه خاطرات و سخنان دانشمندان و بزرگان، معاشرت و صحبت با بزرگان و دبیران و احساس لذت از این صحبت ها، دستکاری روابط ریاضی برای ایجاد رابطه جدید و علاقه مندی به فشرده سازی و خلاصه نویسی مطالب.


روش های آموزش خلاقیت و نوآوری به دانش آموزان
بدون شک آینده هر جامعه ای را خلاقیت افراد آن جامعه می سازد و در عصر دانایی محوری، کشوری می تواند جایگاه مطلوب در کهکشان رقابت های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را داشته باشد که روی آموزش خلاقیت به دانش آموزان خود سرمایه گذاری کرده باشد زیرا بنا بر نتایج تحقیقات مختلف و برخلاف تصورهای غلطی که خلاقیت را ذاتی می دانند، خلاقیت امری اکتسابی است. بنابراین یکی از وظایف اساسی نظام آموزشی، آموزش خلاقیت به دانش آموزان است. برای آموزش خلاقیت، روش هایی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:
1-تجارب دانش آموزان را به موقعیت های خاص محدود نکنیم: کارهای بدیع و تخیلات دانش آموزان را مورد تشویق قرار دهیم، سوال هایی از آنها بپرسیم که مشوق تفکر باشد و از تکرار روش های معمول و متداول بپرهیزد؛ سوال هایی که راه حل های متعدد داشته باشد، مشوق تفکر و خلاقیت است. مثلامعلمان ریاضی، باید ریاضی را آن طور که هست به دیگران یاد دهند. باید توجه کنیم که ریاضیات تنها مجموعه ای از حقایق نیست که به شکل قضیه یا مساله به دیگران نشان داده شود، ریاضی تفکری است که به وسیله مجموعه ای از قضایا و مسائل باید آن تفکر را در کسانی که خواستار آن هستند به وجود آوریم تا هر کس به هر مقداری که ریاضی می داند، بتواند با مسائل برخورد کند.

2- برای طرح سوال ها و اندیشه های غیرمعمول و بدیع ارزش قائل شویم: دانش آموزان خود را تشویق کنید تا سوال های گوناگون از ما بپرسند، فراتر از اطلاعات دانش های معمول فکر کنند و راه های مختلف برای مسائل پیشنهاد دهند، دانش آموزان را در اظهار اندیشه های اصیل و بدیع تشویق کنیم و با اظهارنظرهای غیرقالبی، غیرمتداول و تازه آنها با خوشرویی و با احترام برخورد کنیم؛ حتی اگر فراتر از تصورات خود باشند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 30   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خلاقیت

دانلود مقاله تربیت

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
الحمدلله رب العالمین وصلى‏الله على سیدنا وحبیب قلوبنا وطبیب نفوسنامحمدصلى الله علیه وآله وآله الطاهرین ولاسیما بقیة الله فى‏الارضین واللعنة على اعدائهم اجمعین الى‏یوم الدین.
قال الله عزوجل: لقد من الله على المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته‏ویزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمة وان کانوا من قبل لفى ضلال مبین
خدا بر اهل ایمان منت گذاشت که رسولى از خود آنها در میان آنان برانگیخت که بر آنهاآیات خدا را تلاوت کند و نفوس آنان را از هر نقص و آلایش پاک گرداند و به آنان احکام شریعت وحقایق حکمت‏بیاموزد، هر چند که قبل از آن در گمراهى آشکارى بودند.
موضوع تعلیم و تربیت «انسان‏» است و طراحى نظام صحیح و جامعى براى تعلیم وتربیت انسان، تنها از ناحیه وحى ممکن خواهد بود. قرآن کتاب انسان سازى و على‏علیه السلام‏ترجمان و مبین قرآن است.
چه کسى غیر از آن حضرت مى‏تواند مفسر کتاب خدا باشد؟ همو که اعلم به وحى وسنت و سیره نبوى و اسبق به ایمان و اقرب به پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله است.
در قسمتى از خطبه قاصعه در معرفى خود مى‏فرماید:
من در دوران نوجوانى، بزرگان و شجاعان عرب را به خاک افکندم و شاخه‏هاى بلند درخت‏قبیله ربیعه و مضر را درهم شکستم; شما به خوبى موقعیت مرا از نظر خویشاوندى و قرابت ومنزلت و مقام ویژه نسبت‏به رسول خدا مى‏دانید: او مرا در دامن خویش پرورش داد; من کودک بودم،او همچون فرزندش مرا در آغوش خویش مى‏فشرد و در استراحتگاه مخصوصش جاى مى‏داد،بدنش به بدنم مى‏چسبید و بوى پاکیزه او را استشمام مى‏کردم; غذا را مى‏جوید و در دهانم‏مى‏گذاشت. هرگز دروغى در گفتارم نیافت و اشتباهى در کردارم پیدا ننمود ... .
من همچون سایه‏اى به دنبال آن حضرت حرکت مى‏کردم و او هر روز نکته تازه‏اى‏از اخلاق نیک براى من آشکار مى‏ساخت و مرا فرمان مى‏داد که به او اقتدا کنم. مدتى از سال،مجاور کوه حرا مى‏شد، تنها من او را مشاهده مى‏کردم و کسى جز من او را نمى‏دید. در آن روزغیر از خانه رسول خدا، خانه‏اى که اسلام در آن راه یافته باشد وجود نداشت. تنها خانه‏آن حضرت بود که او و خدیجه و من نفر سوم آنها اسلام را پذیرفته بودیم. من نور وحى و رسالت رامى‏دیدم و نسیم نبوت را استشمام مى‏کردم. به هنگام نزول وحى بر رسول خدا، صداى ناله‏اى‏را شنیدم; از آن حضرت پرسیدم: این ناله چیست؟ فرمود: این شیطان است که از پرستش خویش‏مایوس گردیده; تو آنچه را که من مى‏شنوم مى‏شنوى و آنچه را مى‏بینم مى‏بینى، تنها فرق میان‏من و تو این است که تو پیغمبر نیستى، بلکه وزیر منى و بر طریق و جاده خیر قرار دارى; من همواره‏با او بودم ... .
در جاى دیگر مى‏فرماید:
یا کمیل ان رسول الله‏صلى الله علیه وآله ادبه الله وهو ادبنی وانا اؤدب المؤمنین و اورث ادب المکرمین;
اى کمیل! پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله را خدا تربیت کرد و آن حضرت مرا تربیت نمود و من نیز اهل ایمان‏را تربیت نموده و آداب پسندیده را به آنها یاد مى‏دهم.
پس در وادى حیرت و سرگردانى انسانها بین مذاهب و مکاتب گوناگون، گوش جان به‏فرمان مطاع مبارکش مى‏سپاریم که فرمود:
فاستمعوا من ربانیکم واحضروه قلوبکم واستیقظوا ان هتف بکم;
به سخن مرد خدا و مربى الهى خویش گوش فرا دهید و دل‏هاى خود را در پیشگاه او حاضرسازید و هنگامى که به خاطر احساس خطر فریاد مى‏کشد، بیدار شوید.
براى بررسى صحیح و مفید مبحث «تعلیم و تربیت‏»، از دریاى بیکران معارف الهى‏نهج‏البلاغه بهره‏مند خواهیم گشت و گرچه غور در این بحر عظیم و استخراج مرواریدهاى‏درخشان آن غواص ماهرى را باید، لکن:
آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگى باید چشید
ما در این نوشتار، «تعلیم و تربیت‏» در نهج‏البلاغه را در دو بخش و هر دو بخش را در دوفصل مورد بررسى قرار داده‏ایم. امید است مقبول درگاه خداى تعالى و مورد استفاده‏خوانندگان گرامى قرار گیرد.
مفهوم تربیت
1. معناى تربیت
2. متصدى امر تربیت
1. معناى تربیت (1)
ابن اثیر مى‏گوید:
الرب یطلق فی اللغة على المالک والسید والمدبر والمربی والمقیم والمنعم ولایطلق غیرالمضاف الا على الله واذا اطلق على غیره اضیف... وفی حدیث علی (الناس ثلاثة عالم ربانی) هومنسوب الى الرب بزیادة الالف والنون للمبالغة وقیل من الرب بمعنى التربیة کانوا یربون‏المتعلمین بصغار العلوم قبل کبارها. (2)
راغب اصفهانى نیز مى‏گوید:
الرب فی الاصل التربیة وهو انشاء الشی‏ء حالا فحالا الى حد التمام;
رب در اصل تربیت است و تربیت‏یعنى ایجاد شى‏ء به تدریج از حالتى به حالت دیگر تا به حدتمام برسد.
تذکر چند نکته در تعریف تربیت:
نکته اول: در هر دو تعریف، تدریجى بودن تربیت مورد نظر قرار گرفته است.
در تعریف ابن اثیر: یربون المتعلمین بصغار العلوم قبل کبارها و در تعریف راغب:حالا فحالا الى حد التمام. البته ممکن است گاهى تحولات و دگرگونى‏هاى روحى دفعتابه وجود آید. تاریخ، حالات فضیل بن عیاض و حر بن یزید ریاحى و امثال اینها راثبت نموده است، ولى این موارد نادر و استثنایى است و اصل در تربیت و پرورش‏تدریجى بودن است.
نکته دوم: فطرى بودن مبانى تربیت: راغب در تعریف کلمه «انشاء» را به کار گرفته‏که غالبا در ایجاد شى‏ء مسبوق به عدم به کار مى‏رود; لذا در اینجا این سؤال مطرح‏مى‏شود که آیا تربیت دینى ایجاد چیزى است که به انسان اضافه مى‏گردد و در درون اوهیچ گونه سابقه وجودى نداشته یا این‏که همزمان با ایجاد انسان اساس و بنیان تربیت‏دینى در او نهاده شده است؟
بنابر نظریه دوم - که به صواب نزدیک‏تر است - تربیت دینى، یعنى شکوفا نمودن‏استعدادهاى درونى و فطرى انسان.
امیرالمؤمنین، على‏علیه السلام در انگیزه و هدف فرستادن پیامبران الهى براى مردم‏مى‏فرمایند:
فبعث فیهم رسله و واتر الیهم انبیائه لیستادوهم میثاق فطرته ویذکروهم منسی نعمته‏ویحتجوا علیهم بالتبلیغ ویثیروا لهم دفائن العقول; (3)
پیامبرانش را در میان آنها مبعوث ساخت و پى در پى رسولان خود را به سوى آنها فرستاد تاپیمان فطرت را در آنها مطالبه نمایند و نعمت‏هاى فراموش شده را به یاد آنها آوردند و با ابلاغ‏دستورهاى خدا حجت را بر آنها تمام کنند و گنج‏هاى پنهانى عقل‏ها را آشکار سازند.
زراره مى‏گوید: از امام صادق‏علیه السلام از قول خداى عزوجل: فطرت الله التى فطر الناس‏علیها (4) سؤال نمودم، فرمودند: فطرهم جمیعا على التوحید (5) .
گرچه در این روایت و بعضى از روایات دیگر، «فطرت‏» را به «توحید» تفسیرنموده‏اند، لکن تمام تعالیم دینى و دستوراتى که براى تربیت انسان از ناحیه وحى به‏وسیله پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله و امامان معصوم‏علیهم السلام رسیده است، ریشه در فطرت و ذات‏انسان دارد. (6)
نکته سوم: فرق بین تزکیه و تربیت: در قرآن‏کریم از تربیت دینى وپرورش روح‏وروان انسان تعبیربه تزکیه شده است:
کما ارسلنا فیکم رسولا منکم یتلوا علیکم آیاتنا و یزکیکم ویعلمکم الکتاب والحکمة‏ویعلمکم ما لم تکونوا تعلمون; (7) .
چنان‏که از میان خود شما پیامبرى برانگیختیم که آیات ما را براى شما تلاوت کند و نفوس شمارا از پلیدى و آلودگى جهل و شرک پاک و منزه کند و به شما تعلیم شریعت و حکمت دهد و هرچه رانمى‏دانید به شما یاد دهد.
لقد من الله على المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته ویزکیهم ویعلمهم‏الکتاب والحکمة وان کانوا من قبل لفی ضلال مبین; (8)
خدا بر اهل ایمان منت گذاشت که رسولى از خود آنها در میان آنان برانگیخت که بر آنهاآیات خدا را تلاوت کند و نفوس آنان را از هر نقص و آلایش پاک گرداند و به آنان احکام شریعت‏کتب سماوى و حقایق حکمت‏بیاموزد، هر چند که در گمراهى آشکارى بودند.
هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته ویزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمة‏و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین; (9)
اوست‏خدایى که میان عرب امى، پیغمبرى از همان مردم برانگیخت تا بر آنان آیات وحى خداتلاوت کند و آنان را از لوث جهل و اخلاق ناپسند پاک سازد و شریعت کتب سماوى و حکمت الهى‏بیاموزد، با آن‏که پیش از این در ورطه گمراهى و جهالت‏بودند.
اما تربیت در اصطلاح قرآن اعم است از تزکیه; یعنى پرورش جسم و تن را هم‏شامل مى‏گردد:
فرعون به حضرت موسى‏علیه السلام مى‏گوید:
الم نربک فینا ولیدا ولبثت فینا من عمرک سنین; (10) .
تو همان کودکى نیستى که ما پروردیم و سال‏ها از عمرت نزد ما گذشت.
قرآن در سفارش نسبت‏به پدر و مادر مى‏فرماید:
و قل رب ارحمهما کما ربیانى صغیرا; (11)
و بگو: پروردگارا! همان گونه که پدر و مادر، مرا از کودکى پرورش دادند، تو در حق آنهامهربانى فرما.
ما در این نوشتار، کلمه «تربیت‏» را در معناى مرادف با معناى «تزکیه‏» به کاربرده‏ایم.
2. متصدى امر تربیت
الف) مسؤولیت مربیان الهى و علماى ربانى در تربیت انسان
پس از بررسى و تبیین معناى تربیت، اولین سؤال این است که: چه کسى مى‏تواندمسؤولیت این امر مهم را به عهده بگیرد؟
مسلما تنها کسى مى‏تواند مربى انسان باشد که خود، انسان کامل و واصل به‏مدارج عالى انسانیت‏باشد. در این مسیر کسى مى‏تواند جلودار و راهنما باشد که خودراه را به خوبى طى کرده باشد:
قطع این مرحله بى‏همرهى خضر مکن ظلمات است‏بترس از خطر گمراهى (12)
چه کسى مى‏تواند مربى باشد؟
قال‏علیه السلام: من نصب نفسه للناس اماما فلیبدا بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره ولیکن تادیبه بسیرته‏قبل تادیبه بلسانه ومعلم نفسه و مؤدبها احق بالاجلال من معلم الناس ومؤدبهم; (13)
کسى که خود را در مقام پیشوایى و امامت قرار مى‏دهد، باید پیش از آن که به تعلیم دیگران‏بپردازد، به تعلیم خویش پردازد و باید تادیب او به عملش پیش از تادیب او به زبانش باشد. کسى که‏معلم و ادب کننده خویش است، به احترام سزاوارتر است از کسى که معلم و مربى دیگران است.
امام‏علیه السلام در این کلام، دو مطلب اساسى را در موضوع «تربیت‏» بیان فرموده‏اند:
مطلب اول: مربى و معلم باید قبلا خودش دانش‏آموخته و تربیت‏شده باشد، آن‏گاه‏مربى و معلم دیگران شود. سخن گفتن و خطابه و وعظ بدون آگاهى به جز انحراف واضلال و گمراهى نتیجه‏اى ندارد. (14)
مطلب دوم: واعظ و مربى باید با عمل خود دیگران را تربیت و هدایت نماید. گفتاربدون عمل نه تنها موجب هدایت نمى‏شود، بلکه گاهى ممکن است موجب سلب‏اعتماد و گمراهى شخص گردد.
قرآن کریم مى‏فرماید:
اتامرون الناس بالبر وتنسون انفسکم وانتم تتلون الکتاب افلا تعقلون; (15)
چگونه شما که مردم را به نیکى دستور مى‏دهید، خود را فراموش مى‏کنید، در صورتى که شماکتاب خدا را مى‏خوانید، چرا در آن اندیشه نمى‏کنید؟
پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله مى‏فرمایند:
رایت لیلة اسری بی الى السماء قوما تقرض شفاهم بمقاریض من نار ثم ترمى فقلت‏یا جبرئیل من هؤلاء؟ فقال: خطباء امتک یامرون الناس بالبر وینسون انفسهم وهم یتلون الکتاب‏افلا یعقلون; (16)
شب معراج مردمى را دیدم که لب‏هایشان با قیچى‏هاى آتشین چیده و به دور انداخته مى‏شد،از جبرئیل پرسیدم: اینها کیانند؟ گفت: خطیبان امت تو هستند که مردم را به نیکى دعوت مى‏نمایند،در حالى که خود را فراموش نموده‏اند و به گفته خود عمل نمى‏کنند و ایشان قرآن را تلاوت مى‏کنند،آیا در آن تعقل نمى‏کنند؟
امام صادق‏علیه السلام مى‏فرمایند:
ان العالم اذا لم یعمل بعلمه زلت موعظته عن القلوب کما یزل المطر عن الصفا; (17)
اگر عالم به علم خویش عمل نکند، پند و اندرزش در دل‏هاى شنوندگان فرو نمى‏رود،همان‏گونه که باران در سنگ صاف فرو نمى‏رود.
امام باقرعلیه السلام در تفسیر آیه شریفه «فکبکبوا فیها هم‏والغاوون (18) ; در آن حال کافران ومعبودان باطلشان هم به رو در آتش دوزخ افتند.» مى‏فرمایند:
هم قوم وصفوا عدلا بالسنتهم ثم خالفوه الى غیره; (19) و (20)
کسانى هستند که با زبان عدالت را توصیف و در عمل خلاف آن را عمل مى‏کنند.
مجلسى‏رحمه الله در شرح روایت مى‏گوید:
العدل کل امر حق یوافق للعدل والحکمة والعبادات والاخلاق الحسنة. (21)
اما فرمایش امام‏علیه السلام:
معلم النفس احق بالاجلال من معلم الناس و مؤدبهم.
به این معناست که شخصى که به تربیت‏خود بپردازد، بیشتر شایسته احترام است‏از کسى که به تربیت مردم پرداخته و از خود غافل است، اما شخصى که هم خودسازى‏کرده و هم مردم را تربیت مى‏کند، مسلما برتر است از کسى که تنها گلیم خود را از آب‏مى‏کشد.

 

انسان‏هاى وارسته و شایسته رهبرى چه کسانى هستند؟
در مسیر تربیت انسان‏ها به کسانى مى‏توان اعتماد نمود و آنها را جلودار و مربى‏قرار داد که تحت تربیت رب العالمین به مدارج عالى انسانیت رسیده باشند. تنهاچنین افرادى مى‏توانند کاروان انسانیت را به مقصد نهایى برسانند. (22)
من کتاب له‏علیه السلام الى معاویة جوابا، قال الشریف وهو من محاسن الکتب: فانا صنائع ربناوالناس بعد صنائع لنا; (23)
ما پرورش یافته و تربیت‏شده پروردگار خویش هستیم و مردم تربیت‏شده مایند.
معاویه - علیه الهاویه - در نامه‏اى که خطاب به امیرالمؤمنین على ابن ابى‏طالب‏علیه السلام‏نوشت، در ساختن فضیلت‏براى ائمه جور و تباهى و گمراهى، سخن‏پراکنى نموده،آن گمراهان سیاه دل را بر امام متقین ترجیح داد و دشمنى و کینه‏هاى جاهلیت را بیش‏از پیش آشکار نمود. احقادا بدریة وخیبریة وحنینیة وغیرهن. (24)
امام‏علیه السلام در نامه‏اى که سید رضى مى‏گوید: هو من محاسن الکتب، در جواب، ضمن‏بیان حقیقت و آشکار نمودن رسوایى معاویه و پیشوایان گمراهش مى‏فرمایند:
فدع عنک من مالت‏به الرمیة فانا صنائع ربنا والناس بعد صنائع لنا; (25)
دست‏بردار از کسانى که فریب دنیا را خورده و از راه راست منحرف گردیده‏اند و این چه‏مقایسه غلطى است که بین آنها که گمراهان و منحرفان از حقند و بین من مى‏نمایى; به درستى که ماپرورش‏یافتگان خداى خود هستیم و مردم پرورش یافتگان ما.
مجلسى‏رحمه الله در شرح این کلام نورانى مى‏گوید:
هذا مشتمل على اسرار عجیبة من غرائب شانهم التی تعجز عنها العقول ولنتکلم على‏ما یمکننا اظهاره والخوض فیه فنقول: صنیعة الملک من یصطنعه ویرفع قدره ومنه قوله تعالى:«واصطنعتک لنفسی‏» (26) ای اخترتک واخذتک صنیعتی لتنصرف عن ارادتی ومحبتی. فالمعنى انه‏لیس لاحد من البشر علینا نعمة بل الله - تعالى - انعم علینا فلیس بیننا وبینه واسطة والناس باسرهم‏صنائعنا فنحن الوسائط بینهم وبین الله سبحانه ویحتمل ان یراد بالناس بعض الناس ای المختار من‏الناس نصطنعه ونرفع قدره. (27)
راغب اصفهانى مى‏گوید:
الصنع اجادة الفعل فکل صنع فعل ولیس کل فعل صنعا ولاینسب الى الحیوانات والجمادات‏کما ینسب الیهما الفعل... والصنیعة ما اصطنعته من خیر... والاصطناع المبالغة فی اصلاح الشی‏ء وقوله: «واصطنعتک لنفسی و لتصنع على عینی‏» اشارة الى نحو ما قال بعض الحکماء: ان الله تعالى‏اذا احب عبدا فتفقده کما یتفقد الصدیق صدیقه;
صنع; یعنى کارى را به شایستگى انجام دادن، پس هر صنعى کار است، ولى هر کارى صنع‏نیست. این واژه آن گونه که به انسان نسبت داده مى‏شود، به حیوانات و جمادات نسبت داده نمى‏شود.صنیعة، هر چه که به خوبى و شایستگى انجام دهى. اصطناع، زیاده‏روى در اصلاح و بهبود چیزى‏است; و قول خداى تعالى در هر دو آیه اشاره است‏به آن چه که بعضى از حکما گفته‏اند که خداى‏تعالى هرگاه بنده‏اى را دوست داشت، او را مورد تفقد و مهربانى قرار مى‏دهد، همان طورى که دودوست‏به هم محبت مى‏کنند.
امام‏علیه السلام مى‏فرمایند: وصنیع المال یزول بزواله. (28) لذا کلام راغب در انحصار نسبت‏تمام نیست، علاوه براین که در اصل معنا نیز اشکال وارد است، زیرا تضمین جودت‏صنع، در آیه «ودمرنا ما کان یصنع فرعون وقومه وما کانوا یعرشون; (29) و فرعون و قومش را با آن‏صنایع و عمارات و کاخ عظمت، نابود و هلاک نمودیم‏» تمام نیست.
تنها پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله و جانشینان بر حق آن حضرت، یعنى امامان معصوم‏علیهم السلام‏شایستگى رهبرى مردم را دارند و مى‏توانند کشتى انسانیت را به ساحل نجات‏برسانند، زیرا آنها تحت پرورش و تربیت و حمایت‏خاص رب العالمین هستند.
پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله مى‏فرمودند: ادبنی ربی فاحسن تادیبی. (30)
از امیرالمؤمنین، على‏علیه السلام نقل شده که فرمودند:
یا کمیل ان رسول الله‏صلى الله علیه وآله ادبه الله وهو ادبنی وانا اؤدب المؤمنین واورث ادب المکرمین. (31)
وظیفه مهم حاکم اسلامى در «تعلیم و تربیت‏»
قال‏علیه السلام: فاما حقکم علی فالنصیحة لکم وتوفیر فیئکم وتعلیمکم کیلا تجهلوا وتادیبکم کیماتعلموا; (32)
اما حق من بر شما آن است که از خیرخواهى شما دریغ نورزم و بیت المال شما را درراه شما صرف کنم و شما را تعلیم دهم، تا از جهل و نادانى نجات یابید و تربیتتان کنم تا آداب رافراگیرید.
حاکم اسلامى علاوه بر این که مسؤول امر معاش و زندگى و اقتصاد جامعه‏مى‏باشد، متصدى دو امر مهم و اصلى دیگر نیز هست که عبارت باشد از «تعلیم‏» و«تربیت‏»; به دیگر سخن، والى هم متصدى امر «حیات محسوس‏» و هم متصدى امر«حیات معقول‏» جامعه است. هم باید در تامین رفاه زندگى مادى مردم تلاش نماید وهم باید آنها را در مسیر سعادت ابدى راهنمایى کند.
زمامدار جامعه اسلامى نباید به یاد دادن محض، قناعت نموده، ذهن مردم را بامفاهیم خشک پر کند و در صدد سازندگى روحى آنها نباشد، بلکه علاوه بر «تعلیم‏»،«تربیت‏» هم لازم است.
مربى الهى
قال‏علیه السلام: ایها الناس استصبحوا من شعلة مصباح واعظ متعظ وامتاحوا من صفو عین قدروقت من الکدر... لیس على الامام الا ما حمل من امر ربه: الابلاغ فی الموعظة، والاجتهاد فی‏النصیحة، والاحیاء للسنة، واقامة الحدود على مستحقیها، واصدار السهمان على اهلها فبادرواالعلم من قبل تصویح نبته ومن قبل ان تشغلوا بانفسکم عن مستثار العلم من عند اهله وانهوا عن‏المنکر وتناهوا عنه فانما امرتم بالنهى بعد التناهی; (33)
اى مردم! چراغ دل را از شعله گفتار گویندگان با عمل روشن سازید و ظرف‏هاى خویش را ازآب زلال چشمه‏هایى که از آلودگى پاک است پر کنید. امام غیر از آنچه از طرف خدا مامور است،وظیفه‏اى ندارد، امام وظیفه دارد: 1. با پند و اندرز فرمان خدا را ابلاغ نماید; 2. در خیر خواهى مردم‏کوشش نماید; 3. سنت‏خدا را احیاء کند; 4. بر مستحقان کیفر اقامه حدود نماید; 5. حق مظلومان رابه آنان برگرداند.
در فراگیرى دانش بکوشید پیش از آن که درخت آن بخشکد و پیش از آن که به خود مشغول‏گردید; از معدن علم، دانش استخراج کنید. مردم را از منکر باز دارید و خود هم مرتکب نشوید، زیراشما موظفید اول خود مرتکب گناه نشوید، آن گاه مردم را از آن نهى کنید.
شرح مطالب این بخش از خطبه در سه عنوان ارائه مى‏گردد:
از چه کسى باید راهنمایى گرفت؟
«ایها الناس استصبحوا» تنها کسانى صلاحیت رهبرى فکرى جامعه را دارند که اولا:عالم عامل باشند و ثانیا: از هر گونه آلودگى پاک و منزه باشند و دانش آنها نیز صحیح واز منبع وحى باشد. چنین رهبرانى منحصرند در پیشوایان دین که از طرف خداوندمنصوب شده‏اند; یعنى پیامبران و امامان معصوم‏علیهم السلام.
امام‏علیه السلام این دو شرط را که باید در رهبر و پیشواى مردم باشد، این گونه بیان‏فرموده‏اند:
1. واعظ متعظ;
2. صفو عین قد روقت من الکدر.
قرآن کریم مى‏فرماید:
یا ایها النبى انا ارسلناک شاهدا ومبشرا ونذیرا. وداعیا الى الله باذنه و سراجا منیرا; (34)
اى رسول! ما تو را به رسالت فرستادیم تا بر نیک و بدخلق گواه باشى و خوبان را به رحمت الهى‏مژده دهى و بدان را از عذاب خدا بترسانى. و به اذن حق، مردم را به سوى خدا دعوت کنى و چراغ‏فروزان باشى.
تنها از چشمه صاف و زلال معصومان‏علیهم السلام باید بهره گرفت، زیرا موهبت الهى‏عصمت در آنها ما را به اقتدا و پیروى از ایشان ترغیب مى‏نماید و از پاکى این چشمه‏مطمئن مى‏سازد:
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا; (35)
خدا چنین مى‏خواهد که از شما خانواده نبوت هر پلیدى را ببرد و شما را از هر عیب و نقص پاک‏گرداند.
«من شعلة مصباح‏»: همان گونه که شعله چراغ روشنى مى‏دهد و انسان را از تاریکى‏بیرون مى‏آورد، امام‏علیه السلام که مربى الهى است نیز با نور و روشنایى خود مردم را ازتاریکى‏هاى جهل و نادانى و شرک و آلودگى‏ها بیرون مى‏آورد و راه راست را به آنهاارائه مى‏نماید.
کلمه «مصباح‏» در بعضى از نسخه‏ها به «واعظ‏» اضافه شده - که یا اضافه مشبه‏به به‏مشبه است و یا اضافه لامیه - و در بعضى از نسخه‏ها منون است که «واعظ‏» بدل آن‏مى‏شود.
«واعظ متعظ‏» اشاره است‏به امام‏علیه السلام و جانشینان آن حضرت که خودشان به پند واندرزهایى که به مردم مى‏دهند عمل نموده‏اند.
وامتاحوا من صفوعین قد روقت من الکدر.
همان‏گونه که آب آلوده به جسم انسان زیان مى‏رساند، سفارشها و فرمانهاى غلطو انحرافى همراه با ناخالصى‏ها موجب انحطاط روحى مى‏شود. همان طورى که‏نسخه غلط و نامناسب طبیب غیرحاذق باعث‏شدت مرض و ایجاد امراض دیگراست، نسخه اشتباه براى روح و روان انسان، شدت مرض و ایجاد امراض دیگر رادر پى دارد. با این تفاوت که اهمیت امراض روحى بیش از امراض جسمى است، زیرادفع امراض جسمى براى بقاى حیات محدود مادى و دفع امراض روحى براى حیات‏ابدى است.
وظایف امام‏علیه السلام:
1. الابلاغ فی الموعظة: با پند و اندرز فرمان خدا را اعلام نمودن;
2. الاجتهاد فى النصیحة; در خیر خواهى مردم کوشش کردن;
3. الاحیاء للسنة: احیاى سنت و رفتار بر طبق روش پیامبرصلى الله علیه وآله;
4. اقامة الحدود على مستحقیها: اقامه حدود بر آن کس که مستحق کیفر است;
5. اصدار السهمان على اهلها: از بیت المال سهم و نصیب را به اهلش رساندن.
وقت‏شناسى در کسب دانش
فبادرو العلم من قبل تصویح نبته: پس هر چه زودتر به سراغ پیشواى حقیقى خودرفته، از او کسب دانش و معرفت کنید، قبل از این که فرصت از دست‏شما برود و امام‏در بین شما نباشد. قبل از آن که خود را به نغمه‏هاى باطل مشغول سازید، از معدن علم‏و دانش کسب فضیلت نمایید. قبل از این که گرفتار مربیان و علماى سوء شوید، در پى‏مربیان الهى باشید. (36)
مردم را از منکر باز دارید و خود نیز مرتکب منکر نشوید، زیرا شما هم خود بایدتارک منکر باشید و هم دیگران را نهى کنید. باید توجه داشت این دو خطاب طولى‏نیست، به این معنا که اول مامور هستید به این که خود تارک منکر باشید و خطاب دوم‏مشروط به امتثال خطاب اول باشد، یعنى نهى از منکر مشروط باشد به این که خودتارک باشید، بلکه دو خطاب در عرض همند، ولى از آن جهت که ناهى از منکر اگرخود تارک نباشد، حرفش بى‏اثر است، باید اول خودش منکر را ترک کند. (37)
انبیا و اولیا طبیبان الهى‏اند
قال‏علیه السلام فى ذکر النبی‏صلى الله علیه وآله: «طبیب دوار بطبه قد احکم مراهمه واحمى مواسمه یضع ذلک‏حیث الحاجة الیه من قلوب عمی وآذان صم والسنة بکم متتبع بداوئه مواضع الغفلة ومواطن‏الحیرة; (38)
طبیبى است که با طب خود سخت‏به دنبال نیازمندان به طبابت روحى مى‏گردد مرهم‏هایش رابه خوبى آماده ساخته، حتى براى مواقع اضطرارى و داغ کردن محل زخم‏ها ابزارش را گداخته،تا در آن جا که مورد نیاز است قرار دهد: بر دل‏هاى کور، گوش‏هاى کر و زبان‏هاى لال. با داروهاى‏خود در جستجوى موارد غفلت و جایگاه‏هاى حیرت است (در جستجوى بیماران فراموش شده وسرگردان است).
مدعیان طبابت روحى و داعیان رهبرى انسان‏ها بسیارند، ولى:
دردم نهفته به زطبیبان مدعى باشد که از خزانه غیبم دوا کنند (39)
پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله و جانشینان برحقش، ائمه اطهارعلیهم السلام طبیبان الهى‏اند و بشرنیازمند فرستادگان الهى است، زیرا همان گونه که جسم و بدن انسان نیاز به طبیب‏دارد، روح و روان او هم نیازمند به طبیب و مداواست. بیمارى‏هاى روحى، انسان را ازرسیدن به لذات معنوى و سعادت ابدى بازمى‏دارد.
پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله فرمودند:
لو ان الشیاطین یحومون على قلوب بنی آدم لنظروا الى ملکوت السماوات والارض; (40)
اگر شیاطین اطراف دل بنى آدم را احاطه نکرده بودند، هر آینه حقیقت و باطن و اسرار آسمان‏هاو زمین را مشاهده مى‏نمودند.
نیاز انسان به طبیب روحانى، به مراتب بیش از نیاز اوست‏به طبیب جسم و بدن،زیرا دفع امراض جسمانى براى بقاى حیات محدود و مادى اوست، ولى دفع امراض‏روحى براى درک حیات جاوید است.
ویژگى طبیبان الهى (41)
طبیب دوار بطبه: طبیب سیارى است، به جاى این که بیماران در پى او باشند، اوبدنبال بیماران مى‏گردد و وسایل درمان را همراه دارد و پس از تشخیص بیمارى‏همان‏جا معالجه را شروع مى‏کند. این طبیب صرفا به نسخه و دستورالعمل اکتفانمى‏کند، بلکه علاوه بر نشان دادن راه علاج و طریق حل مشکل شخصا مریض رامعالجه مى‏کند و کار او فقط ارائه طریق نیست، بلکه ایصال الى المطلوب است.
بیمارى‏هایى که طبیبان الهى علاج مى‏کنند:
نابینایى دل‏ها و ناشنوایى گوش‏ها و گنگى زبان، غفلت و حیرت و سرگردانى ازامراضى است که مسؤولیت معالجه آن بر عهده طبیبان الهى است.
شارح معتزلى گوید:
انما تعالج‏بذلک من یحتاج الیه وهم اولوا القلوب العمى والآذان الصم والالسنة البکم ای‏الخرس وهذا التقسیم صحیح حاصر لان الضلال ومخالفة الحق یکون بثلاثة امور: اما بجهل القلب‏او بعدم سماع المواعظ والحجج او بالامساک عن شهادة التوحید وتلاوة الذکر فهذه اصول الضلال‏واما افعال المعاصی ففروع علیها; (42)
با این تدابیر طبیب الهى است که نیازمندان مداوا مى‏گردند و نیازمندان به این درمان، کوردلان وناشنوایان و صاحبان زبان‏هاى لال از حقگویى هستند. تقسیم بیماران و گمراهان باطنى به این‏سه گروه، تقسیمى است صحیح که چیزى را فروگذار نکرده، زیرا گمراهى و مخالفت‏با حق به‏این سه چیز است: یا به کوردلى، یا به نشنیدن اندرزها و راهنمایى‏ها و یا به خوددارى از گواهى‏بر توحید و خواندن قرآن است; پس این سه چیز ریشه گمراهى است، و گناهان از اینهاسرچشمه مى‏گیرد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    16صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تربیت

دانلود مقاله اعتیاد

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله اعتیاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

به نظر دکتر کلمن بشر برای زندگی در طبیعت آفریده شده و پیشرفت های او در راه زندگی ماشینی بسیار فراتر از توان طبیعی وی بوده و لذا در رویا رویی با مشکلات قرن بیستم در مقایسه با زندگی در طبیعت بایستی سازش بیشتری با محیط زیست از خود نشان دهد که خود موجب کنش و فشار بیشتری بر او است. از این رو برای تسکین خود به دنبال مواد مخدر و داروهای آرام بخش می رود علاوه بر این نویسنده در بیان علل و عوامل اعتیاد به تشریح نقش ارتباطات سریع بین المللی در جا به جایط فرهنگ مصرف مواد مخدر پرداخته و نیز صنایع تولیدی و تبلیغاتی مواد و داروهای مخدر منافع اقتصادی دولتهاییکه بخش مهمی از درآمد خود را از مالیات بر مواد مخدر تأمین می کنند و وسوسه های مالی برخی از مقامات دولتی و ارتباط آنها با صنایع مزبور را در اشاعه اعتیاد سهیم می داند نویسنده قانون گذاریهای غیر منطقی و مقطعی را که با ایجاد محدودیت برای مواد مخدر کم ضرر که موجب جایگزینی آن با مواد زیان بار تر می گردد و با همسان نمودن مواد مخدر کم ضرری چون کانابیس با مواد اعتیاد آور مضری چون هروئین سبب تضعیف حرمت قانون می گردد مورد انتقاد قرار می دهد.
دستورالعمل های کنترل و پایش همه گیری دخانیات:
مترجمان:دکتر محمدخواجه دلویی ودکترمرضیه مولوی نجومی.(سازمان جهانی بهداشت ژئو)
سخن ناشر: گفته شده است اگر دخانیات در آزمایشگاهها اختراع می شد و تمام اطلاعات امروزی در دست بود هیچ دولتی اجازه فروش آن را نمی داد ولی متأسفانه خطرات بهداشتی و سلامت ان مدتها بعد از مصرف وسیع آن مشخص می شود بر اساس نتایج حاصل از مطالعات مصرف دخانیات عامل 2/6 از کل مرگ ها و بیماریها در جهان است و این میزان تا سال 2020به بیش از سه برابر یعنی 9% خواهد رسید .
آسیب های مربوط به مصرف دخانیات هم سلامتی و هم درآمد را شامل می شود و بسیاری از کشورها را از منابع مورد نیاز برای توسعه محروم می سازد. مرگ زودرس قابل پیشگیری میلیون ها نفر از افراد آموزش دیده و مهارت یافته در سنین دارای حداکثر بازدهی یک ضایعه همگانی وفراتر از حدود ملی است کشور مانیز بطور جدی با این مشکل مواجه است به نحوی که مصرف سالانه دخانیات حدود 6000 میلیارد ریال و با درنظر گرفتن عوارض ثانوی این میزان 12000 میلیارد ریال در سال برآورد شده است.
همکاریهای بین المللی در مبارزه با مواد مخدر از دیدگاه حقوق بین الملل:
تألیف : احمد باقرزاده میانجی
مشکلات ناشی از اعتیاد به مواد مخدر با قدرت انقلاب صنعتی و اختراع ماشین و نزدیک شدن فواصل فی مابین ملت های جهان توسعه روزافزونی یافت و این توسعه پا به پای رشد صنعتی و مادی فراگیرتر شد و در حال حاضر عملاً میلیونها جوان و نیروی فعال انسانی را مصرف نا به جای مواد مخدر و داروهای روانگردان به زندگی انگلی کشانده و بیماریهای جسمی و روانی مصرف کننده را موجب گشته است.
اعتیاد چیست و معتاد کیست؟
نوشته دکتر ورنان کلمن؛ 78-79 ص 19
«طاعون قرن بیست و یکم: جهان امروز با مشکل اعتیاد دست به گریبان است شعار معتادان در اغلب کشورهای پیشرفته غربی به میلیونها نفر بالغ می گردد اعتیاد خانواده ها را فرو می پاشد و شخصیت و زندگی قربانیان خود را به اشکال بسیار گوناگون نابود و متلاشی می کند.»
«انواع اعتیاد:الکل آمفتامین ها, باربی توریت ها, بنرود یازپام ها, کانابیز
کوکائین دی کونال(هروئین), چسب ها(هروئین, مرفین, تریاک) توتون و....»
«علائم اعتیاد: معتادین به الکل تنها یک هدف در زندگی دارند بدست اوردن الکل و مصرف آن و نتیجتاً علاقه خویش را به دیگر جنبه های زندگی از دست می دهند از جمله زمان کار خویش را کم می کنند از دوستان خود اجتناب می ورزند و نسبت به بستگان بی تفاوتند و سرگرمی سابق خود را از دست می دهند و آنها بسیار دروغ می گویند مخفیانه کاری وعده بسیار می دهند و عمل نمی کنند و بی تفاوت به وضع ظاهر و مخل اجتماع هستند علائم ظاهری اعتیاد شامل لرزش ـ ارتعاش دست ـ سوء هاضمه ـ غش ـ تشنج ـ از دست دادن حافظه و تصادف منجر به جرح و افسردگی و اختلال در خواب».
ص 32«آثار احتمالی مصرف الکل در بلند مدت ممکن است به کبد و مغز ضرر برساند.»
ص40«خطرات اعتیاد به الکل: که طبق آمار منتشر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی بین 1تا10درصد جمعیت دنیا متکی به مصرف الکل بوده و در این راه توان خویش را از دست داده اند. احتمال خطر مرگ برای فرد الکلی چهار برابر بیش از افراد غیر الکلی است و امکان ابتلا به امراض شدیدی مثل امراض کبدی و سرطان برای فرد الکلی بیشتر از سایرین است.»
ص77«کوکائین:"مصرف کنندگان کوکائین هیجان زده و بی حوصله بوده و ممکن است دچار تخیلات و اوهام گردند آنها احساس می کنند که بر روی پوست بدنشان چیزی در حال خزیدن است و عوارض احتمالی در بلند مدت لرزش بدن و افسردگی روانی است." »
ص 79 «برگ کوک در قرن نوزدهم به اروپا آورده شد و اگر چه بعضی از پزشکان از آن در شربتهای دارویی استفاده کردند اما به توجه مردم نیامد»
ص 87 «آثار قوی ویرانگر کوکائین, نکته مخاطره آمیز این است که اگرچه باز رهایی از کوکائین کیف سریعتر و بهتری را ایجاد می کند اما خطرناک تر است, یکی از مصرف کنندگان خطر مصرف کوکائین را به مانند پریدن از هواپیما بدون اطمینان از باز شدن چتر نجات توصیف کرده است یکی از عوامل و عوارض متداول آن مور مور شدن پوست بدن است که احساس می کند روی پوست بدن حشراتی حرکت می کند مسئله عمده کوکائین بر ذهن و مغز انسان است که با خطر دیوانگی مواجه است»
ص 96 (هروئین یا دیکلونال)(تریاک یا متادرن)(مرفین یا پتی دین)
«علائم اعتیاد: مصرف کنندگان هروئین معمولاً مردمک چشمهایشان کوچک است کم اشتها بوده ممکن است پرخاشگر باشند مصرف کنندگان هروئین معمولاً به یبوست و عوارض عمومی سرماخوردگی و یا لرزش دائمی در بدن دچار می شوند»
ص98 «هروئین و مرفین و تریاک مواد مخدری هستند که یک منبع اصلی مشترک دارند و در مصرف کنندگان آثار مشابهی برجای می گذارند این مواد عصاره گیاه خشخاش است که در نقاط گوناگون جهان مثل هندوستان ـ ترکیه ـ چین ـ افغانستان ـ مصر ـ مکزیک می روید . مواد مذکور سیستم مرکزی اعصاب را تحذیر کرده , مسکن , خواب آور, مداوای سرفه و اسهال است و هر سه احساس نوعی سلامتی در شخص مصرف کننده دارد محصول اصلی که از گیاه خشخاش بدست می آید تریاک نام دارد و شیره خشک شده گرزهای گیاه است پس از تیغ زدن گرزها, شیره آن بیرون می آید و در اثر اکسید شدن در مجاورت هوا رنگ قهوه ای تیره می گیرد ونهایتاً به مشتی عصاره سفت شده تبدیل می شود که دارای بوی خوب ومزه تلخ است. تریاک سابقه مصرف چندین هزار ساله دارد یونانی ها و رومی های قدیم آن را شادی آفرین می خواندند و مصریان از آن برای آرام کردن گریه اطفال استفاده می کردند.»
ص 173«کوشش در کنترل کردن مصرف دخانیات:درقرن هفدهم در روسیه و ایران مصرف توتون حکم مرگ را به همراه داشت گفته اند که پادشاه ترکیه سلطان مراد چهارم روزانه تا 18 معتاد به سیگار را به مرگ محکوم می نموده است در قرن 18 کشور سوئیس به منظور از میان بردن این عادت از طریق قوانین, مالیات سنگینی برمصرف کنندگان سیگار تحمیل نمود».
ص158«چرا انسان معتاد می شود , چرا؟ راجع به خجالتی بودن, حساس بودن و بیش از اندازه عصبی بودن افرادیکه معتاد می شوند بسیار بحث شده است اینگونه افراد ممکن است در ظاهر خود را خوددار و قوی نشان دهند اما باطناً به علت هیجانات نا ارام بوده و شدیداً به عشق و محبت نیاز دارند در ایجاد رابطه نزدیک با افراد دیگر ممکن است مشکلاتی داشته باشند و تشخیص دهند که مواد مخدر با ایجاد ارامش و اطمینان به ایشان کمک می نماید , احساس تنهایط و ناامنی آنان را به آرامش مبدل می کند. روانشناسان دیگر بر این باورند که معتادین معمولاً بی کفایت بوده یا بنوعی احساس حقارت می نمایند و به کمک مواد مخدر نیاز دارند زیرا در برآوردن انتظارات اجتماعی خود را همواره نا موفق می بینند . آنان غالباً تحت تأثیر احساس شدید نا امیدی دائمی و عدم موفقیت شخصی هستند و نیز ممکن است از یک احساس ناگفتنی, حتی ناخودآگاه عصبانیت علیه یکی یا هردو والدین خود رنج برند. اکثر معتادین رفتار کودکانه دارند افسرده بوده و رقتارشان افراطی است . از هوش سرشار برخوردارند از ناتوانی خود درکسب موفقیت احساس شکست می نمایند, افرادی نامنظم هستند از مقررات سرپیچی می کنند و در مواجهه با فشار رزندگی ناتوان و معمولاً بیش از اندازه پرتوقع هستند.»
ص160«تنها عاملی که معتادین را از غیر معتادین جدا می سازد این است که معتاد در شرایطی قرار گرفته که طی ان ثابت شده شخصیت وی بیش از اندازه شکنند است در حالیکه فرد غیر معتاد از محیطی که در آن قادر است احساس کفایت و کنترل نماید منحرف نشده است . آنان که از معتاد شدن خویش احساس غرور و رضایت دارند باید به خارطر داشته باشند که این سرتنوشت و بخت ما انسانهاست که شرایط ضربه پذیری و نهایتاً نیازهای ما را تضمین می نماید.»
ص172«پزشکان: از دیگر عوامل مؤثر در افزایش اعتیاد درسالهای اخیر نقش حذف پزشکی بوده است در این روند یکی از حلقه های واقعی قرن بیستم این حقیقت است که در حذف پزشکی تخصصی گستره برای رویارویی با مشکلاتی که بیشتر خود مسبب آن بوده بوجود امده است بخش کوچکی از مسئله اعتیاد در ارتباط با حذف پزشکی ناشی از تأمین عمومی و بیرحمانه مواد مخدر برای سود جویی بوده است اما بخش بزرگتر آن حاصل بی دقتی و نا آگاهی صرف است , پزشکان نیز با ایفای نقش مهم در ایجاد جوی که در ان ارزش قرصها و هرگونه دارویی بیش از واقع تلقی شده در شیوع و گسترش اعتیاد سهمی مؤثر داشته اند.»
ص 173«براورد میزان دقیق نقشی که پزشکان در پدید آمدن مشکل اعتیاد به مواد مخدر در جامعه مدرن ما داشته اند غیرممکن است اگرچه عوامل بسیار زیادی در پیدایش اعتیاد دخالت دارد اما اهمیت نقش پزشکان با بررسی چگونگی ایجاد مشکل هروئین در انگلستان در سالهای 1960بخوبی نشان داده شده است در آن هنگام که تعداد نسبتاً کمی معتاد به هروئین در انگلستان وجود داشت بغیر چند مورد هیچکس با این مشکل برخوردی جدی نکرد , اقدام پزشکی انگلستان یعنی پزشکانی که سخنگوی حرفه پزشکی برای همگان می باشند نیاز واقعی و مبرم به برخوردی جدی و ویژه با این معضل اجتماعی را درنیافت.»
ص174«در واقع تعداد معتادین آنقدر کم بود که به هر حال انگیزه ای برای ورود قاچاقچیان وجود نداشت , نقطه ضعف شیوه یاد شده این بود که تعیین مقدار مناسب برای معتادین منوط به تشخیص پزشکان گردید و همین سبب شد که سیستم از هم پاشیده شود».
ص 182 "مد: مواد مخدر نیز مانند لباس و اتومبیل تحت تأثیر مد است. در ایالات متحده امریکا اکنون کوکائین مادئه مخدر روز است . مصرف این ماده مخدر تا چند سال پیش ناشناخته بود اما در سال 1983 در گزارشی که توسط مجله تایم منتشر شد نشان داده شد که 11درصد از آمریکاییهای بالغ بیش از یکی دوبار این ماده مخدر را آزمایش کرده اند. منابع کوکائین ایالات متحده تقریباً سه برابر مجموع صنایع فیلم و ضبط موسیقی در این کشور است و سالیانه 45 تن کوکائین تولید می نماید و درامدی در حدود 25میلیارد دلار دارد. مد مصرف کوکائین در میان افراد حرفه ای جوان آنچنان بالا گرفته که قوانینی که برای کنترل آن وضع گردیده از سوی بسیاری از مردم مانند قوانین منع مصرف الکل در اوایل قرن حاضر قوانین عقب مانده از زمان تلقی می گردد کوکائین در میان بازرگانان آمریکایی و تمام افراد برجسته استنشاق چسب در بین کودکان مکزیکی آرام بخش هایی چون گروه بنزودیازپام در میان زنان میان سال در تمام جهان غرب مد شده است زنان امروز والیوم را به همان دلیل مصرف می نمایند که زنان قرن نوزدهم در مناطق فقیر نشین منچستر تریاک مصرف می کردند اما اینکه والیوم ماده مخدری است که در دسترس بوده و همگان پذیرفته اند که بر ذهن تأثیر مفیدی دارد.»
ص184«امورجنسی: جای تردید است که هیچگونه ماده مخدر اعتیاد آوری در جهان وجود داشته باشد و در مرحله ای برای تقویت قوای جنسی مفید شناخته نشده باشد امروزه بدون شک بسیاری از معتادین وجود دارند که انس اولیه آنان با مواد مخدر تحت تأثیر انگیزه موفقیت در امکور جنسی و یا شاید کسب لذتهای جنسی غیر معمول و یا استثنایی بوده است الکل نمونه بسیار خوبی از آنگونه مواد مخدر است که غالباًبه جهت خواص ان در تقویت قوای جنسی مصرف می گردد به ویژه ان که فرد را از بند قیود و موانع رها نموده و موجب ابراز آزادانه تمنیات جنسی وی که در حالت عادی مخفی می ماند می گردد و امکان امیزش جنسی وی را فزونی می دهد . بسیاری از مردم زن و مرد از احساسات جنسی سرکوب شده خود رنج می برند و خاصیت الکل این است که موانع بازدارنده و محدود کننده را ازمیان برمی دارد و . نکته این است که اگرچه مقدار نسبتاً کمی از الکل در تقویت قوای جنسی مؤثر است لیکن مقدار بیشتر ان احتمالاً مردان را ناتوان نموده و زنان را از رسیدن به اوحناء باز می دارد . ماری جوانا ماده مخدر دیگری است که شهرت بسیاری برای تقویت نیروی جنسی دارد , پس از الکل ماری جوانا شاید متداول ترین ماده تفریحی در جهان باشد اما تأثیر آن بر فعالیت جنسی هنوز شناخته نشده است اگرچه تحقیقاتی در این مورد انجام گرفته است.»
ص 193«سازمانهای کنترل مواد مخدر: امروزه سازمان ملل ارگانهای متعددی برای کنترل مواد مخدر در اختیار دارد ؛ 1)شورای اقتصادی و اجتماعی مسئول تدوین سیاست سازمان ملل, هماهنگی در کنترل مواد مخدر, نظارت بر اجرای عهدنامه های بین المللی و ارائه پیشنهادات لازم به هر یک از دولتهاست. 2)کمیسیون مواد مخدر, مسئول بررسی و تشخیص نوع تحولاتی است که بایستی در سازمانهای جهانی موجود برای افزایش توانایی بیشتر و کنترل مؤثر مواد مخدر و مواد روان درمانگر در سطح جهان بوجود آید.
3)هیأت بین المللی کنترل مواد مخدرع مسئول کمک به دولتها در محدود نمودن کاشت و تولید مواد مخدر است و نظارت می نماید تا مصرف مواردی که توسط قراردادهای بین المللی به کنترل در »ی ایند در چارچوب ارقام مورد نیاز مقاصد پزشکی و علمی انجام گیرد یکی از راههای تنجام این کار ارائه مساعدت های آماری است که دولتها را در برآوردن مقدار مورد نیاز هر یک از مواد مخدر یاری می نماید, دبیر کل سازمان ملل شخصاً و به طور مستقیم از بخش مواد مخدر کمک میگیرد و نیز در سازمان ملل صندوقی برای کنترل سوء مصرف مواد مخدر وجود دارد که هدف آن ایجاد منابعی برای کنترل مواد مخدر در کشورهایی از جهان است که بنیه مالی آنها برای قبول چنین مسئولیتی بیش از اندازه محدود است.»
ص 212«بیمارستانها, کلینیک ها و مراکز مسکونی: پزشکان عمومی واقعاً دارای نقش مهمی در مداوای اعتیاد به مواد مخدر هستند و من عقیده دارم که اگر آنان از آموزش بهتری برخوردار بوده و به صرف وقت بیشتری برای پرداختند به معتادین تشویق می شدند نقش بسیار قاطع تری می توانستند ایفا نمایند, اما برای بسیاری از بیماران به ویژه آنان که مواد مخدر مستی آور چون هروئین مصرف می کنند و یا اعتیاد آنان را به موجودی بی خانه و عمدتاً غیرقانونی تبدیل نموده است کمک های حرفه ای از نوع بیمارستان , کلینیک های تخصصی یا نوعی مراکز مسکونی خواهد بود که در آنجا کارشناسان کمک هایی در تقویت جسم و روان و رفع مشکلات اجتماعی در اختیار آنها می گذارند و نیز از آنها در مقابل قاچاقچیان و فورشندگانمواد مخدر و مجریان قانون حمایت می نمایند, در بسیاری از مراکز مسکونی کارشناسانی که در این امر دخالت دارند تعدادی از معتادین پیشین می باشند که از آنچه بر سر معتاد می آید خود به خوبی مطلع اند . شواهد بسیاری در دست است که نشان می دهد این مراکز در صورتی که بخوبی سازمان یابند نقش مهمی در مداوای افراد معتاد به هروئین خواهند داشت (صرف واقعیت اعتیاد به هروئین موجب نیازآنان به این نوع حمایت تخثصصی نمی شود بلکه طبیعت غیر قانونی بدون ماده مخدر مورد مصرف است که موجب می شود معتادین بی خانه, وحشت زده , تنها و بیکار باشند.) یک مرکز مسکونی مناسب امکان مساعدت و مداوای پزشکی در موارد عفونی و دیگر مشکلات جسمانی معتاد , مشاوره گروهی, غذای خوب و ایجاد محیط دوستانه که برای معتادین را در بر خواهد داشت , برخورداری از یک روش منظم زندگی, هدفمندی و قبول بعضی مسئولیتها قطعاً برای موفقیت معتادان مفید خواهد بود با وجود این نکته تأسف بار این است که این تعداد مراکز برای بستری کردن تمام معتادین نیازمند نه تنها کافی نیست بلکه نزدیک به حد کفایت هم نیست . در بریتانیا در سال 1984, 84 تختخواب رسمی برای معتادین وجود داشت هنگامی که این برآورده شده در روزنامه تایمز منتشر گردید بین 50تا60هزار معتاد در کشور وجود داشت و دولت نیز برنامه ای برای افزاتیش تعداد آنها در منتاطق مسکونی نداشت. تعداد معتادینی می توانند امیدورا به بستری شدن و دریافت مراقبتهای ویژه ان باشند که یا نزدیکان آنان از عهده پرداخت هزینه های مداوای خصوصی برآیند(که بسیار عالی است اما به نحو سرسام آوری گران است) و یا به یافتن مرکزی که توسط سازمانی داوطلب اداره می شد توفیق یابند».
ص 240«ترک اعتیاد:1)به مو.جب تعریف اعتیاد هر که اعتیادی را ترک کند اجباراً بایستی دوره ترک را بگذراند که احتمالاً این دوران آزار دهنده, ناگوار و حتی دردناک است. 2)مدت زمان دوام این عوارض بستگی به سلامت و نیروی جسمانی فرد طول زمان مصرف مواد مخدر و مقدار مورد مصر ف ان دارد . 3)عوارض ترک یک ماده مخدر در اشخاص مختلف متفاوت است معتادی ممکن است بتواند ماده مخدری را با آثار جانبی نسبتاً کمتر ترک نماید و معتاد دیگر ممکن است از عوارض کاملاً متفاوتی رنج ببرد. 4)به علت آزادهندگی عوارض هر معتادب که تصمیم به ترک دارد باید دوران ترک را در محیطی ساکت و آرام شروع نماید ,فشارها و تنش های ناشی از عوامل خارجی باید بطور مطلق به حداقل کاهش یابد. 5)به معتادینی که دوران ترک را می گذرانند باید توجه شود که به مقدار کافی غذا و نوشیدنی صرف نمایند.»

 

دستورالعملهای کنترل و پایش همه گیری دخانیات

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  26  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اعتیاد

دانلود مقاله فشار

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله فشار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

دید کلی :
آیا میدانید پاشنه نوک تیز کفش به کف اتاق آسیب میرساند ؟
آیا میدانید چرا کفش اسکی در برف سر نمیخورد ؟
آیا تا به حال با کفش ورزشی میخ دار روی برف راه رفته اید ؟
آیا تابه حال از خود پرسیدهاید که چرا جاقو دست را میبرد ؟
چرا کفش معمولی به زمین آسیب نمیرساند ؟

 

اینها همه پدیدههایی هستند که مفهوم فشار در آنها نهفته است وبه نوعی آن را بیان میکنند.

 

تعریف فشار:
فشار عبارتست از نیروی وارده بر واحد سطح که با علامت اختصاری p نشان میدهند. این کمیت در گازها نقش عمده را ایفا میکند زیرا یکی از کمیات مشخصه گاز میباشد، از این رو بیشتر قوانین فشار در گازها نهفته شده و به دست آوردن معادله حالت گاز به کار برده میشود.
مفهوم فشار:
اثر نیرو بر روی یک سطح بستگی دارد که نیرو چگونه اعمال شود. شخصی که کفش ورزشی میخ دار پوشیده. میخ کفشهایش در زمین فرو میرود در صورتیکه کفش معمولی بر زمین آسیب نمیرساند. نکته قابل توجه این است که در هر دو مورد نیرویی که بر سطح وارد میشود یکسان بوده و همان نیروی وزن اوست. اختلاف میان این دو حالت در این است که کفش ورزشی نیرو را بر سطح کوچکی وارد میکند.

 

میخ کفشها مقدار نیروی کل را تغییر نمیدهد ، بلکه نیرو بر واحد سطح را به شدت افزایش میدهد. که کمیت نیروی وارد بر واحد سطح نیز فشار نام دارد. به زبان ریاضی فشار بصورت زیر بیان میشود:

 

P=F/A که در آن P فشار ، F نیرو و A سطح مقطع اثر نیرو میباشد.

 

اسکیبازان موقع اسکی کفش اسکی میپوشند زیرا دارای سطح مقطع بزرگتری است و فشار وارد بر سطح را کاهش میدهد.
چاقو به خاطر سطح مقطع بسیار کوچک تماس با اجسام (مثلا دست) در اثر اعمال مقدار نیروی هر چند ناچیز ، نیروی واحد سطح (فشار) بزرگتری را ایجاد کرده و سبب برش اجسام میشود.

 

یکای فشار:
فشاربا یکاهای مختلفی بیان میشود. یکای استاندارد ما در دستگاه SI پاسکال میباشد که برابر(1Pa=1N/m2) میباشد. یک پاسکال برابر مقدار یک نیوتن نیروست که بر یک متر مربع سطح جسمی وارد میگردد. بهترین یکایی که میتواند مرجعی برای سایر یکاها به کار برده شود اتمسفر یا جو (Atmospher ) است که به صورت فشار متوسط هوا در سطح دریا تعریف میشود.

 

چون پاسکال یکای کوچکی برای فشار است معمولا از کیلو پاسکال(kpa) که برابر 1000 پاسکال است، استفاده میکنند. هر جو تقریبا برابر 100 kpa است. هواشناسان ازواحد میلی بار استفاده میکنند که برابر یک دهم پاسکال است. از سایر واحدهای فشار میتوان دین بر سانتیمتر مربع (dyn/cm2) یا torr را نام برد.
چون در اندازه گیری فشار در لوله U شکل از طول سنجی مایع جیوه به فشار سنجی پی می برند، واحد سانتیمتر جیوه (cmHg) نیز برای کمیت فشار به غلط مرسوم شده است.

 

نحوه اندازه گیری فشار:
فشار را به کمک دستگاههای فشار سنج اندازه میگیرند عمدهترین فشار سنجها که بر حسب مکانیزم کارشناسان نام گذاری شده است عبارتند از:

 

فشارسنج لوله U شکل
فشار سنج مکلئود
فشار سنج جیوهای
فشار سنج ترموکوپل
فشارسنج صوتی
فشار سنج خازنی
فشارسنج گازایدهآل

 

ساده ترین و معروترین آنها فشار سنج لوله U شکل است که در آن مقداری جیوه در لوله U شکل ریخته شده و میزان اختلاف فشار محیط (هواکه برابر p0 است) و ماده د اخل فشارسنج که بر مایع جیوه فشار وارد میکند ازطریق اختلاف ارتفاع ستون مایع جیوه اندازه گیری میشود. بنابراین از این طریق فشار واقعی را میتوانیم به دست آوریم: « P=P0+ρg(h-h0)
در رابطه اخیر P فشار و ρ چگالی ماده و P0 فشار اتمسفر ، h0 ارتفاع ستون مایع در فشار اتمسفر ، g شتاب جاذبه وh ارتفاع ستون مایع در فشار ماده میباشد.

 

فشار جو
فشار به عنوان نیرو بر واحد سطح تعریف می شود. فشار یک گاز برابر با نیرویی است که گاز به واحد سطح جدا از ظرف خود وارد می کند. واحد نیرو در SI ، اسحاق نیوتن است و واحد فشار یک واحد فرعی SI است که یک اسحاق نیوتن بر متر مربع می باشد که در کنفرانس عمومی اوزان و مقادیر ، نام پاسکال بر آن پذیرفته شد. ولی شیمیدانها معمولا فشار گاز را در ارتباط با فشار جو اندازه گیری می کنند.

 

اتمسفر (یا جو) بر سطح زمین فشار وارد می کند. دستگاهی که برای اندازه گیری فشار جو به کار می رود هواسنج نامیده می شود.این دستگاه اولین بار بوسیله اوان جلیستاتوریچلی ، شاگرد گالیله، اختراع شد. برای تهیه این دستگاه ، لوله طویلی را که یک طرف آن مسدود است از جیوه پر می کنیم و آن را واژگون در یک ظرف جیوه در باز قرار می دهیم. اگر لوله به قدر کافی بلند باشد، جیوه در لوله پایین می آید ولی از آن کاملا خارج نمی شود. فشار جو که بر سطح جیوه درون ظرف وارد می شود، ستونی از جیوه را داخل لوله نگه می دارد.بر سطح بالای جیوه درون لوله عملا فشاری وارد نمی شود و چون جیوه در دمای معمولی چندان فرار نیست، مقدار بخار جیوه در فضای بالای جیوه مایع درون لوله اندک است و هوای آن نیز خارج شده است. خلائی که به این ترتیب حاصل می شود، خلاءتوریچلی نامیده می شود. بنابراین ، فشار درون لوله بالاتر از سطح مرجع ، تنها مربوط به وزن ستون جیوه است. این فشار برابر فشار جو است که خارج لوله و بالای سطح مرجع وجود دارد.

 

ارتفاع جیوه درون لوله به عنوان میزانی از فشار جو به کار می رود. گفتیم که فشار عبارت از نیرویی است که بر واحد سطح وارد می شود. بنابراین ، سطح مقطع لوله خواه نسبتا بزرگ و خواه کوچک باشد، یک فشار جو معین، جیوه درون لوله را در یک ارتفاع نگه می دارد.

 

وقتی که فشار عادی جو در سطح دریا اندازه گیری می شود ارتفاع ستون جیوه 76 سانتی متر ، یا 760 میلی متر خواهد بود. اتمسفر استاندارد(atm) در ابتدا بر حسب این شرایط تعریف شده است. تور (torr که از نام توریچلی گرفته شده) فشار هم ارز 1 میلی متر جیوه است و 1atm برابر 760 تور است.اتمسفر استاندارد امروزه به صورت فشاری برابر با pa101325 تعریف می شود و کمیته بین المللی اوزان و مقادیر توصیه می کند که از تور استفاده نشود. در برخی موارد آسانتر آن است که میلی متر جیوه یا تور به کار برده شود (که در صورت لزوم باید به اتمسفر تبدیل گردد). مثلا ، فشار بخار مایعات معمولا بر حسب میلی متر جیوه ،یا تور ثبت می شود. یه طور کلی ، فشارهای پایین بر حسب واحد کوچک فشار مانند تور، آسانتر بیان می شوند. همچنین وقتی که فشار گاز به وسیله هواسنج اندازه گیری می شود، استفاده از میلی متر جیوه ، یا تور ، آسانتر است.

 

فشار سنج که وسیله ای برای اندازه گیری فشار نمونه ای از گاز است، پس از هواسنج ساخته شده است. بازوی راست فشار سنج باز و مرتبط با جو است. بنابران، بر سطح جیوه در این بازو فشار جو وارد می شود. بازوی سمت چپ به یک محفظه گاز متصل است که از طریق آن، فشار نمونه گاز بر جیوه وارد می شود. چون سطح جیوه در بازوی چپ پایین تر از سطح آن در بازوی راست است، بنابراین، این حالت بیانگر آن است که در آن ، فشار گاز بیشتر از فشار جو است. اگر فشار گاز برابر فشار جو باشد، سطح جیوه در هر دو بازوی لوله U شکل، یکسان خواهد بود. در آزمایش مربوطه ، تفاوت ارتفاع بین دو سطح جیوه (بر حسب mm جیوه) باید به فشار جو (بر حسب میلی متر جیوه،یا تور) اضافه شود تا فشار گاز (بر حسب میلی متر جیوه، یا تور) به دست آید. این فشار کل را با تقسیم آن به 760، می توان به اتمسفر تبدیل کرد. اگر فشار گاز کمتر از فشار جو باشد، جیوه در بازوی چپ بالاتر از بازوی راست خواهد ایستاد. در این صورت باید تفاوت ارتفاع را از فشار جو کم کنیم.

 

فشار کمیتی است ‫اسکالر و برابر است با نیروی عمود بر سطح در واحد سطح. ‫فشار رابطه نزدیکی با تانسور تنش دارد و مقدار آن برابر با میانگین عناصر قطری ماتریس تنش است. واحد آن در اس‌آی پاسکال است.
واحدهای فشار

پاسکال
(Pa)
بار
(bar) اتمسفر فنی
(at)
اتمسفر
(atm)
تر
(Torr) پوند−نیرو
بر اینچ مربع
(psi)
1 Pa ≡ 1 N/m2
10−5 1.0197×10−5 9.8692×10−6 7.5006×10−3 145.04×10−6
1 bar 100,000 ≡ 106 dyn/cm2 1.0197 0.98692 750.06 14.504
1 at 98,066.5 0.980665 ≡ 1 kgf/cm2
0.96784 735.56 14.223
1 atm 101,325 1.01325 1.0332 ≡ 1 atm
760 14.696
1 torr 133.322 1.3332×10−3 1.3595×10−3 1.3158×10−3 ≡ 1 Torr; ≈ 1 mmHg
19.337×10−3
1 psi 6,894.76 68.948×10−3 70.307×10−3 68.046×10−3 51.715 ≡ 1 lbf/in2
مثال: ۱Pa = ۱ N/m۲ = ۱۰−۵ bar = ۱۰/۱۹۷×۱۰−۶ at = ۹/۸۶۹۲×۱۰−۶ atm

 

 

 


فشار هوا
اولین بار در قرن هفدهم «توریچلی» ثابت نمود که هوا دارای وزن است و با اعلام وزن و فشار هوا فشارسنج جیوه‌ای خود را در سال هزار و ششصد چهل دو اختراع نمود.

 


واحد فشار هوا : امروزه متداول ترین واحد مورد استعمال در مورد فشار اتمسفر میلی بار است فشار آتمسفر در 45 درجه عرض جغرافیایی و در هوای صفر درجه و در ارتفاع سطح دریا فشار بهنجار (Normalpressure) نامیده می‌شود و میزان آن برابر هزار و سیزده میلی بار (هفصد و شصد میلی‌متر جیوه و دو بیست و نه صدم اینچ ستون جیوه) می‌باشد فشارهای بیشتر از این را فشار زیاد و فشار کمتر را فشار کم می‌گویند.

 

تغییرات قائم فشار جو : فشار جو با افزایش ارتفاع کاهش یافته و در ارتفاع پنج هزار متری به میزان نصف فشار سطح دریا می‌رسد.

 


جدول فشار x معیار اتمسفر در ارتفاعات مختلف
ارتفاع به کیلومتر فشار به میلی بار
0 1013
1 900
2 795
3 700
4 616





جدول فشار x معیار اتمسفر در ارتفاعات مختلف
ارتفاع به کیلومتر فشار به میلی بار
5 540
6 471
7 410
10 264
15 120

 

 

 

فشار اتمسفر به نسبت ارتفاع از سطح زمین کم می‌شود ولی هیچ‌گونه رابطه ساده‌ایی بین تغییرات فشار و ارتفاع وجود ندارد. به طور تقریبی می‌توان گفت که فشار هوا در هر دویست و پنجاه و هفت متر ارتفاع به نسبت تصاعد هندسی با قدرمطلق یک‌ سی‌ام کاهش می‌یابد. بدین ترتیب فشار جو در ارتفاع دویست و پنجاه و هفت متری بالای زمین بیست‌ونه‌ سی‌ام فشار در سطح دریا و در ارتفاع پانصدوپنجاه متری بیست و هشت سی‌ام فشار در ارتفاع دویست وهفتاد وپنج متری است.

 

فشار اتمسفر با چگالی هوا ارتباط نزدیک دارد به این جهت به نسبت ازدیاد ارتفاع، فشار با آهنگ سریعتری کاهش می‌یابد از طرفی دیگر چگالی هوا ارتباط نزدیکی با درجه حرارت دارد و نتیجه ارتباط فشار هوا و درجه حرارت واضح است.

 

فشار هوا با نیروی جاذبه زمین نیز ارتباط دارد.

 

پراکندگی افقی فشار هوا : عرض‌ جغرافیایی‌ـ پراکندگی دریاها و خشکی‌ها و اختلاف درجه حرارت نواحی مختلف کره زمین از عواملی هستند که در پراکندگی افقی فشار اثر می‌گذارند.

 

سیستم ناوه (Trough) : سیستم ناوه منطقه‌ای کشیده و طویل از یک دستگاه جوی کم فشار است که در امتداد خط ناوه کمترین فشار وجود دارد در این سیستم هوای ابری و توأم بارندگی‌های شدید و طولانی و همراه با گرد و خاک و یا تگرگ می‌باشد. معمولاً در سیستم‌های فشار کم و ناوه به علت تجمع ذرات در سطح زمین و صعود توده‌های هوا و در اثر عمل انبساط و سرد شدن، مقدار بخار آب موجود در هوا به حد اشباع و تراکم رسیده و تشکیل ابر و بالنتیجه تشکیل پدیده‌های جوی از قبیل باران‌ـ برف‌ـ باران‌یخ‌زده‌ـ تگرگ و غیره می‌دهد.

 

سیستم پشته (Ridge) : منطقه‌ایی طویل و کشیده از یک دستگاه جوی پرفشاری است که در امتداد خط پشته بیشترین فشار جو وجود دارد. در این سیستم به علت فرونشینی یعنی نزول توده‌های هوا از سطح بالای جو به سطح زمینی هوا گرم شده و در صورتی که ابری وجود داشته باشد تبخیر گردیده و هوا صاف می‌شود. به این جهت است که مناطق تحت نفوذ چنین سیستم‌هایی دارای اقلیم خشک و بیابانی است.
کمربدهای فشار در جهان ( Planetary Pressure Belts) : آرامگان‌های استوایی‌ـ پرفشارهای جنب حاره (عرض‌های اسب)ـ کمربند‌های کم‌فشار جنب قطبی‌ـ کلاهک پرفشار قطبی‌.

 

 

 

پرفشاری خون؛ قاتلی خاموش و بی‌هیاهو
بیماری پرفشاری خون قاتل خاموش نامیده می‌شود، زیرا بی‌سروصدا و بدون علامت شخص مبتلا را به مرگ و پایان زندگی نزدیک می‌کند. قلب فرد مبتلا به پرفشاری خون به‌سختی فعالیت می‌کند و اگر پرفشاری خون در مراحل اولیه کنترل نشود، نه‌‌تنها فعالیت دستگاه قلب و عروق، بلکه تمام اعضای بدن دچار مشکل می‌شود.
بیش از نیمی از زنان بالای 55 سال به پرفشاری خون مبتلا هستند، به‌طوری‌که از هر 14 نفر در امریکا، 1 نفر دچار پرفشاری خون است. این بیماری در زنان سیاهپوست به‌مراتب شایع‌تر و شدیدتر است.
طبق آمارهای جهانی، از هر 5 مورد نارسایی قلبی در زنان، 3 مورد به‌دلیل کنترل نکردن پرفشاری خون ایجاد می‌شود. پرفشاری خون به کلیه‌ها آسیب می‌رساند و موجب نارسایی کلیوی، سکتة مغزی، حملة قلبی و بیماری‌های مرگ‌آفرین دیگری می‌شود. همچنین، زنانی که علاوه بر پرفشاری خون به بیماری دیابت مبتلا هستند به‌مراتب بیشتر از سایرین به نارسایی کلیوی و سکتة مغزی دچار می‌شوند.
علل پرفشاری خون
در اغلب موارد، علت دقیق ابتلا به پرفشاری خون مشخص نیست، اما برخی عوامل ممکن است فرد را در معرض خطر قرار دهد.
عوامل خطرزای مهارنشدنی
برخی از عوامل مؤثر بر فشار خون را نمی‌توان تغییر داد. ارث یکی از این عوامل است. فشار خون بالا جزء مواردی است که به ارث می‌رسد. نژاد عامل دیگر است. سیاهپوستان نسبت به سفیدپوستان بیشتر مستعد ابتلا به پرفشاری خون‌اند. جنس نیز تأثیرگذار است؛ تا 55 سالگی، مردان بیشتر در معرض خطر ابتلا هستند، بعد از 55 سال، نسبت در هر دو جنس یکسان می‌شود و از 75 سال به بعد زنان بیشتر در معرض خطر ابتلا قرار می‌گیرند؛ بنابراین افراد مسن بیشتر به پرفشاری خون مبتلا می‌شوند.
برخی از بیماری‌ها نظیر دیابت و بیماری‌های کلیوی باعث پرفشاری خون می‌شوند. این قبیل بیماری‌ها را نیز باید از عوامل مهارنشدنی دانست.
عوامل خطرزای مهارشدنی
اگر فشار خون بالایی دارید، با درمان مناسب آن را پایین بیاورید و کنترل کنید و اگر درحال‌حاضر مشکل فشار خون ندارید، با رعایت موارد زیر، از بروز آن جلوگیری کنید:
ـ وزنتان را کنترل کنید. اگر اضافه ‌وزن دارید، رژیم بگیرید. کم کردن حتی یک کیلوگرم از وزنتان هم مفید است.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   65 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فشار